(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه اول دی 1388- شماره 19541
 

گفتاري در باب كرسي هاي آزادانديشي تدبير تا احساس
كرسي هاي آزادانديشي محل برخورد افكار
تاملي در رابطه ما با آژانس و گروه 1+5 پس كلاهت كو؟
گزارش كيهان از روند رسيدگي به اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد
بازخواني يك دغدغه فراموش شده رهبري



گفتاري در باب كرسي هاي آزادانديشي تدبير تا احساس

دكتر عاطفه سمايي
دبيرشوراي عالي خواهران مسلمان
8سال پيش جمعي از علماي حوزه و دانشگاه و فرهيختگان جامعه، طي نامه اي به رهبر عزيز انقلاب بر ضرورت و نياز تشكيل كرسي هاي نظريه پردازي و آزادانديشي تأكيد كردند كه مهم ترين دليل آن را، آگاهي بخشي به نسل جوان در محيط هاي دانشگاهي و فرهنگي و جلوگيري از بروز تنشها در سطح جامعه ذكر كرده بودند.
عليرغم تأكيدات مكرر رهبري بر لزوم تشكيل چنين محيطي در دانشگاه كه في الواقع «مكمل و مقوم دانايي سياسي در هر كشور1» است؛ بنا به دلايلي تاكنون محقق نشده است قبل از پرسيدن اين سؤال مهم كه چرا در راه اندازي كرسي هاي آزادانديشي موفق نبوده ايم بايد پرسيد كه؛ چرا رهبري مدام بر چنين مسئله اي تأكيد مي ورزند؟
از ابتداي انقلاب تاكنون آنچه مورد تأكيد امام خميني رحمت الله عليه و امام خامنه اي ارواحناله الفداه؛ درخصوص دانشگاهها بوده است توجه و حساسيت ويژه بر مقوله اسلامي شدن دانشگاههاست كه تاكنون اتفاق قابل ذكري، آنچنان كه موردنظر مقام معظم رهبري باشد رخ نداده، رهبري با تشريح فضاي اين مبارزه مهم، مقدمات نيل به هدف را ترسيم كرده و خاطرنشان فرمودند كه پيروزي در مسير اسلامي شدن دانشگاهها متأثر از دو حركت شايان ذكر در اين حوزه است؛ يك حركت طولاني مدت كه باتوجه حساسيت بر مقوله علوم انساني محقق مي شود و ديگر حركت كوتاه مدت كه با برگزاري كرسي هاي آزادانديشي ديني در دانشگاهها و حوزه هاي علميه به نتيجه خواهدرسيد.
و حال با اين مقدمه بايد پرسيد كه، چرا در طي اين 7سال آنچه مدنظر مقام معظم رهبري بوده رخ نداده است؟
دوشنبه شب مورخ 23 آذرماه مصاحبه اي از خبر 30:20 پخش شد كه در نوع خود از برنامه هاي بي سابقه صداوسيما بود كه پاسخ سؤال فوق را تا حدي به نكته سنجان داد!
در اين مصاحبه از بسياري از اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه از چهره هاي نظريه پرداز كشور بوده و بعضاً نام آنها در نامه اي كه به رهبري براي مطالبه اين كرسي ها نوشته شده بود به چشم مي خورد، سؤال فوق پرسيده شد. كه در مقاله حاضر بنده درصدد برآمدم علل عدم تحقق كرسي هاي آزادانديشي را در اين زمان طولاني مدت، براساس همان مصاحبه بيان كنم.
فاصله عميق بين انتظارات رهبر در اين حوزه با آنچه در ذهن اعضاي اين شورا مي گذرد! زيرا اكثر اعضا كرسي هاي نظريه پردازي را با آزادانديشي يكسان مي دانستند!
بي توجهي اعضاي شورا نسبت به پيگيري اين مطالبه مهم رهبري، به طور مثال همه ديدند كه در برابر سؤال مجري، بعضي از اعضا با پاسخهايي نظير «اطلاع ندارم» يا «من چند جلسه نبودم» و «خبر ندارم» و يا «هنوز فكر نكردم» و... تعجب همگان را برانگيختند! گويي همه اتفاقات در همين چند جلسه رخ داده است كه دست بر قضا حضرات غايب بوده اند! چنين جواب هايي شنونده را به اين گزينه راهنمايي مي كند كه آقايان نه تنها در جلسات حضور به هم نمي رسانند از فضاي دانشگاهها نيز غافل اند! گيرم توفيق شركت در جلسات شورا را نداشتيد، از فضاي دانشگاهها نيز بي خبر بوديد؟!
محول كردن همه مسئوليت بر دوش دبير كل شورا. وقتي مجري از اعضا مي پرسيد كه چرا كرسي ها طي اين 7 سال حتي يك قدم هم جلو نرفته است؟ به جاي پاسخ به سوال، با توسل به روش فرضيه فرافكني يافتن مقصر، به جاي بيان علت، جوابي كه يك صدا شنيده مي شد اين بود كه تقصير شوراي عالي انقلاب فرهنگي است! البته اگر ما نيز مخاطب سوال بوديم همين جواب را مي داديم اما اين پاسخ از جانب اعضا حكايت از بي خبري است هم بي خبري از شورا و تكاليف اش و هم جامعه.
شانه خالي كردن از زير بار مسئوليت با اين استدلال كه رسانه ملي همراه نيست!! و اين جا بود كه رياست رسانه ملي ناهمراه هم، اعتراف تكان دهنده اي داشتند، «قرار نيست همه چيز را ما توليد كنيم». آري اين بود درددل رسانه ملي! خالي بودن دست رسانه ملي از محتواي حساسي كه آقايان بايد توليد كنند يا توليدش راحمايت كنند!
بي تفاوتي اعضايي كه به نمايندگي از وزارتين علوم، بهداشت و ... به عنوان مهمترين سطح تحقق كرسي ها، در شورا حضور دارند. در مصاحبه كذا ديديم كه يكي ازهمين نمايندگان در برابر سوال مجري، مستاصل و حيران طلب پاسخ از ديگري كرد و آن ديگري هم قرار شد كه برود و مطالعه كند و ما را حواله كرد به بزرگي كه بدون فكر هم سخن مي گفت و ديگري نيز جانب سكوت گرفت و بدين منوال كلافه كرسي هاي آزادانديشي در جمع آزادانديشان شوراي عالي چرخيد و چرخيد و آخر سر هم ما نفهميديم در اين 7 سال، چه شد و چه كس مقصر بود كه آن خواسته و مطالبه شفاف و عيني رهبري محقق نشد؟!
تا اينكه خود رهبري، اين معما را با جديت در مطالبه از دانشجويان حل كردند و با تبيين كرسي ها به ما ثابت كردند كه: «آزادانديشي واقعي با اقداماتي مانند ايجاد كرسي هاي آزاد» فكري - سياسي» و معرفتي در دانشگاهها و بحث منطقي دانشجويان براي درك حق و حقيقت، محقق مي شود.»
مهمترين علت عدم راه اندازي كرسي ها بعد از بيگانگي با اصل موضوع؛ ناديده انگاشتن نقش مخاطبين و حتي توليدكنندگان اصلي آن يعني دانشجويان و طلاب هستند، كه در اين مدت كسي نه نظرشان را پرسيد و نه حتي به سراغ شان رفت، حال آنكه طبق سفارش رهبري؛ اين كرسي ها براي ارتقاي بينش سياسي دانشجويان و براساس نياز حياتي آن دانشگاه بايد صورت گيرد.
پس طبيعتاً اگر با فرض انديشيدن راهكاري براي كرسي ها! بايددانست كه براي همه دانشگاهها قابل تجويز نيست. و يقينا اين كرسي ها با اقبال دانشجويان مواجه نخواهد شد مگر اينكه آنان، كرسي ها را در راستاي مطالبه اصيل خود ببينند.
اينجاست كه آدمي منظور اين سخن رهبري را درك مي كند كه فرمودند، «متاسفانه آزادانديشي در جامعه ما يك شعار مظلوم است» اما براي به سر منزل مقصود رسيدن باري كه برداشته نشده است! نيازمند مقدماتي هستيم.
ادامه دارد

 



كرسي هاي آزادانديشي محل برخورد افكار

پريسا جلالي
با وجودي كه قريب به چند سال از طرح ضرورت برگزاري كرسي هاي آزادانديشي و نظريه پردازي توسط رهبر معظم انقلاب مي گذرد اما همچنان ايده ايشان مظلوم مانده و هنوز فعاليت چنداني در اين حوزه صورت نگرفته است.
همانطور كه فرمودند اين آزادي واقعي فكرهاست؛ يعني آزادانه فكر كردن، آزادانه مطرح كردن، از هو و جنجال نترسيدن، به تشويق و تحريض اين و آن هم نگاه نكردن.
بحثي كه رهبر معظم انقلاب را بر آن داشت تا در ديدار با نخبگان بار ديگر اين ضرورت را متذكر شوند اما...
امكان نظرپردازي و ارايه ايده از سوي نخبگان و دانشجوياني كه طي سال هاي نزديك مديريت كشور را برعهده خواهند داشت و بر كرسي هاي اجرايي و قانون گذاري تكيه خواهند زد شايد در بدو امر كاملا ساده و سطحي به نظر برسد اما با مطالعه دقيق تر متوجه خواهيم شد اين شرايط در برهه هايي از تاريخ نه تنها در ايران بلكه حتي در بسياري از كشورهاي اروپايي و آمريكايي به آرزويي دوردست شباهت داشت.
اما اين شرايط در نظام جمهوري اسلامي ايران تحقق يافت به ويژه آنكه با تأكيد مقام معظم رهبري رنگ واقعيت به خود گرفت.
كرسي هاي آزادانديشي و شرايط دانشجويان
فراهم شدن امكان برگزاري كرسي هاي نظريه پردازي نيازمند عزم جمعي از سوي مسئولان و دولت و هم دانشجويان است. چرا كه با وجود فراهم شدن فضاي باز سياسي به منظور ابراز ايده و نظر جوانان و دانشجويان، مي بينيم كه چطور برخي از جلسات تبديل به كارزاري مي شود كه برخي آنرا با محل منازعه اشتباه مي گيرند.
بنابراين دانشجويان نيز سهم عمده اي در تشكيل اين جلسات و مديريت آن دارند تا اين كرسي ها به جاي تخريب به محل توليد فكر براي پيشرفت كشور تبديل شود.
دكتر ملكي، استاد دانشكده روانشناسي دانشگاه علامه در همين زمينه به خبرنگار كيهان مي گويد: «در مباحثات هرچقدر دانشجويان به نتايج موضع گيري هاي خود بيانديشند و به اين سؤال جواب دهند كه نتيجه و عاقبت اين رفتار من چه خواهد بود؟ در اين صورت هرگز در جمع هاي دانشجويي شاهد نزاع و درگيري نخواهيم بود. چون دانشجويان مي دانند نوع رفتار آنها چه پيامدهاي مثبت يا منفي در دانشگاه و حتي محيط جامعه در ابعاد سياسي و فرهنگي و اجتماعي دارد. چون گاهي رفتار يك دانشجو و يا گروه دانشجويان تبعات ناگواري دارد كه امواج آن مدت ها در جامعه مي ماند.»
وي همچنين ادامه مي دهد: «در جمع هاي علمي، سياسي و غيره كه افراد به مباحثه و مجادله مي پردازند احساس و هيجان بر برخي غالب مي شود. اما اين هيجان در صورتي كنترل خواهد شد كه فرد موقعيت و زمان و مكان را بشناسد و امكان تسلط بر خود و جمع را داشته باشد. تنها پاسخي كه براي اين بحث مي توان داشت استدلال و تفكر شخص است. برخي از آن به عنوان مأموريت هاي فراموش شده توسط نهاد آموزش دهنده عنوان مي كنند. اموري است كه به توسعه، هويت و فرداي جامعه مربوط مي شوند، اما مدارس به آنها بي اعتنايند.»
به گفته دكتر ملكي آيات و روايات و احاديث بسياري در همين زمينه وجود دارد البته با تعداد بي شمار كه درباره تفكر و انديشه ورزي و برهان سخن مي گويند. از رسول خدا(ص) اين سخن ارزشمند را داريم كه مي فرمايند: بين برهان و صداقت رابطه است. يعني هر كه برهان و استدلال آورد صادق است.
حتي در اشعار و آثار برخي شعراي حكيم و دانشمند مي بينيم كه در مورد عقل و برهان اشارات و هشدارهايي داده شده است. بنابراين طرح كرسي ها زماني موفقيت آميز خواهد بود كه دانشجويان با منطق و استدلال رفتار كنند كه البته اين از ويژگي هاي دانشجويان ما است.
برخوردهاي دانشجويي؛ كجروي از انتقاد صحيح
دانشجويان بايد هوشيار باشند چرا كه دانشگاه محيط علمي است و چيزي جز اتحاد در جامعه و دانشگاه نمي تواند به پيشرفت كشور كمك كند.
مرتضي عليپور دبير انجمن اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه تهران راه اندازي كرسي هاي آزادانديشي و تريبون آزاد را عامل مؤثر در خنثي سازي توطئه هاي دشمنان در دانشگاهها مي داند.
وي مي گويد: «بايد محور بحث ها و مناظره ها در دانشگاه علمي باشد. درگيري و برخوردهايي كه در دانشگاه صورت مي گيرد توطئه دشمن براي تحت تأثير قرار دادن فضاي دانشگاه است تنها آگاهي دانشجويان مي تواند در خنثي شدن توطئه دشمن مؤثر باشد».
عليپور ادامه مي دهد: «دانشجويان بايد هوشيار باشند در پازل دشمن بازي نكنند، دشمن از اتحاد ميان دانشجويان مي ترسد و اين محور مهم را هدف قرار داده است و لازم است كه قشر فرهيخته جامعه با اتحاد و حفظ آرامش اين هدف را خنثي كنند. البته دانشجويان براي پيشرفت بايد اتحاد، علم آموزي و فضاي دوستي را مدنظر قرار دهند همچنين بصيرت، عمق ادراك و تحليل خود را بالا ببرند تا با حاكم شدن فضاي علمي و منطقي بر دانشگاه توطئه دشمنان خنثي شود.»
پيشرفت هاي گسترده ايران در سال هاي اخير در عرصه هاي مختلف موجب شد ايران به يك قدرت منطقه اي تبديل شود و اين مسئله باعث وحشت دشمنان شده است.
به همين علت دشمنان سناريويي را براي كشورمان طراحي كردند تا با ناامني در فضاي دانشگاه ها و آلوده كردن آن به مسايل سياسي بيهوده، به اهداف شوم خود برسند.
به بلوغ برسيم تا آزادانديش شويم
به اعتقاد كارشناسان در صورتي مي توان امكان آزادي فكر و انديشه را در جامعه محقق ساخت كه ملت و دولت قادر به پذيرش نظرات مخالف و موافق باشند.
مهدي عباسي مهر دبير تشكيلات تحكيم وحدت هم در اين زمينه معتقد است: «لازمه برگزاري كرسي هاي آزادانديشي رسيدن جامعه به يك سطح از بلوغ فكري است. چون اگر جامعه آن را نپذيرد و يا اين مباحث متناسب با نياز جامعه نباشد به احتمال زياد اين مباحث تا چند سال بايگاني مي شود.»
وي ادامه مي دهد: «نكته اي كه در اين زمينه بايد مورد توجه قرار بگيرد آن است كه به هر حال در فضاي دانشجويي ما دانشجويان سكولار و ليبرال هم وجود دارند و به همين جهت ما بايد اجازه دهيم تفكرات امانيستي هم در دانشگاه كرسي داشته باشند و بتوانند حرفشان را بزنند.»
اين فعال دانشجويي اشاره مي كند: در يك برهه اي به اين دليل كه ما فضا براي طرح ديدگاه هاي آنها فراهم نكرديم قالب هاي مزورانه در درون اين تشكيلات رشد كرد ولي اگر آنها هم مي توانستند حرف خود را بزنند همه متوجه مي شدند كه در جامعه ايراني ليبراليسم يا سكولاريسم رشد نخواهد كرد.
به اعتقاد برخي از صاحب نظران علاوه بر وزارت علوم، مجلس و حتي شوراي عالي انقلاب فرهنگي در اين زمينه بايد وارد شود و از متفكران حوزه و دانشگاه استفاده كند چرا كه كرسي هاي آزادانديشي نياز امروز دانشگاه ها است و با مدد تمامي نهادها و سازمان ها مي توان اين مسير را هموار كرد اما با اين پيش شرط كه كرسي ها دولتي نشوند.
در صورتي كه كرسي هاي آزادانديشي در دانشگاه ها فعال شود مي توان به وحدت حوزه و دانشگاه هم اميدوار بود در واقع فعال كردن كرسي هاي آزادانديشي در دانشگاه ها تنها راه وحدت حوزه و دانشگاه است. مقام معظم رهبري نيز در اين زمينه تأكيد بسياري داشته اند و تحقق آن به نفع كشور و جوانان كشور است.
حسن موسوي فرد دبير جنبش عدالتخواه دانشجويي هم در اين زمينه تصريح مي كند كه كرسي هاي آزادانديشي بايد ناظر به مطالبات مردم و كشور باشد نه اينكه بخواهيم بر سر اينكه فلان انديشمند غربي در چند قرن قبل حرفي را زده كه خود غربي ها هم آن را قبول ندارند، بحث كنيم.
وي ادامه مي دهد: «دولتي شدن موضوع كرسي هاي آزادانديشي خطري است كه اين نشست ها را تهديد مي كند به همين دليل بايد خود دانشجويان و تشكل هاي دانشجويي وارد ميدان شوند و وزارت علوم تنها نقش نظارتي در اين زمينه داشته باشد.بايد توجه داشت آنچه در دهه چهارم انقلاب مي تواند كشور را در مسير پيشرفت به پيش ببرد جهش علمي است و تمركز روي هدف علمي مي تواند هدف نخبه پروري سياسي را هم ساختارمند كند.
بنابراين با توجه به اين نكته كه دانشگاه بايد محل برخورد افكار باشد نه بازوها، برگزاري جلسات نقد در قالب كرسي هاي آزادانديشي و در قالب نقد علمي بهترين راهكاري است كه مي تواند اين كرسي ها را قوت بخشيده و امكان وجود آن را استحكام بخشد.

 



تاملي در رابطه ما با آژانس و گروه 1+5 پس كلاهت كو؟

محمد حسين زاده
دانشجوي ارشد مديريت دانشگاه فردوسي مشهد

1- شنيده ايد كه مي گويند شيرسلطان جنگل است. يك روز اين سلطان جنگل در حال بازديد از قلمرو خود بود كه خرگوشي را ديد. دستور داد خرگوش را به پيشش آوردند. جناب شير خطاب به خرگوش گفت: اينجا چه مي كني و با اجازه چه كسي در قلمرو ما زندگي مي كني؟ خرگوش به هزار و يك دليل اثبات كرد كه من جاي زندگي ام در جنگل است. شير خطاب به خرگوش گفت كه كلاهت كجاست؟ خرگوش كه مانده بود چه بگويد گفت كه به جد و اجدادت قسم كه من كلاهي نداشته ام كه بگويم كجاست. شير به خرگوش گفت پس اگر نمي خواهي كه من بخورمت بايد الساعه برايم هويج بياوري. خرگوش سريع هويج آورد، شير گفت كه چرا نارنجي است، خرگوش سبزش را آورد، شير گفت چرا كوچك است، خرگوش بزرگش را آورد، شير گفت...، خرگوش... آورد. خلاصه هر چه شير مي گفت، خرگوش مي گفت چشم و مي آورد، وقتي شير ديگر بهانه اي نداشت با عصبانيت خطاب به خرگوش گفت پس كلاهت كو؟
2- ماجرا اين است كه از سال 82 ما را متهم مي كردند كه در مسئله هسته اي پنهان كاري كرده ايد و دم به ساعت تهديد و بيانيه از شوراي حكام و شوراي امنيت برايمان صادر مي كردند. مسئولين آن دوره هم به اسم اعتمادسازي هر چه آقا شيره مي گفت، از ترسش گوش مي كردند و پاي هر بيانيه اي را امضا مي كردند. اما امروز كه ايران 18ماه جلوتر براساس همان قانوني كه جناب شير و كفتارها و گرگ هاي اطرافش تنظيم كرده اند، ساخت سايت فردو را به آژانس اعلام كرده است، باز بيانيه مي دهند كه چرا مي سازيد! حالا كار به اين نداريم كه براساس همان قانون خودشان، بايد به كشورهاي متقاضي انرژي هسته اي صلح آميز در ساخت تأسيسات كمك كنند.
3- جان كلام اين است كه قانون جهان، قانون جنگل است، هر كس با روساي اين جنگل باشد در امن و امان است. بمب هسته اي هم داشته باشي ولي چون اسراييل هستي و هم پيمان آمريكا خلاف قانون نيست ولي اگر دانشمند هسته اي در ايران، آب هم بخواهد بخورد، چون كمك به ساخت بمب اتم است محكوم است و مصداق تروريسم و بعدش بيانيه هاست كه رديف مي شود.
عربستان با حكومت سلطنتي ديكتاتوري و باخفقان شديد با اسراييل براي نابودي حماس جلسه مي گذارند، 22روز غزه به خاك و خون كشيده مي شود و 5كشور شوراي امنيت به اسراييل اطمينان خاطر مي دهند كه ما حق وتو داريم و نمي گذاريم كسي بگويد كه بالاي چشمت ابروست و آنوقت حماس محكوم مي شود و به جاي وهابيون عربستان با سابقه كشتار حجاج در مكه و حمايت از حمله به غزه و كشتار شيعيان يمن، ايران مي شود ناقض حقوق بشر و حامي تروريست ها.
ماجرا اين است كه يا بايد قوائد دهكده (جنگل) جهاني را بپذيريم و بشويم مثل همين حاكمان كشورهاي عربي خليج كه سرشان در خور و خواب و شهوتشان گرم است و يا راه امام را در پيش بگيريم و نظم ظالمانه جهاني را قبول نكنيم و آن را بر هم بزنيم و طرحي نو براندازيم.
4- امام چون حكم ارتداد و اعدام انقلابي سلمان رشدي را داد، ترسوها گفتند كه خلاف مصلحت است و به خودي خود، كشور به خاطر اعدام قاتلين و اشرار به نقض حقوق بشر محكوم است، حال با حكم اعدام سلمان رشدي كه ديگر ما را با خاك يكسان خواهند كرد!
5- اقدام مجلس و دولت در جواب قطعنامه اخير، جوابي قاطع و صريح و روشن براي غرب بود. آشفتگي غرب در اظهارنظرهاي متناقض مسئولان غربي از پاسخ ايران مشخص است.
6- مردم ايران در طول تاريخ در عين حالي كه صلح طلب بودند، عزت طلب هم بودند و براي همين است كه بعد از گذشت سالها از قرارداد تركمنچاي و گلستان، هر ايراني آزادي خواهي اظهار شرم و تنفري از حاكمان بزدل قاجار مي كند.
7- دشمن، دشمن است و آمريكا، روسيه، انگليس، فرانسه و چين هم ندارد، هر كشوري كه استقلال ما را و عزت ما را به رسميت شناخت براي ما هم عزت است و هر كشوري كه دشمني كند بايد با او دشمني كرد. به كسي كه چنگ و دندان نشان مي دهد كه تو را بدرد، لبخند زدن احمقانه است.
5- درست است كه در جنگل زندگي مي كنيم، ولي آنكه نام شير بر خود نهاده، به حبابي مي ماند كه به قول رهبر شجاع حزب الله لبنان و تصريح قرآن، خانه شان از تار عنكبوت هم سست تر است كه آنها هنوز در حماس و حزب الله در مانده اند چه برسد به ايران كه اگر درصدي احتمال توفيق ميدادند لحظه اي در حمله به ايران دريغ نمي كردند كه در عراق و افغانستان اين چنين كردند.

 



گزارش كيهان از روند رسيدگي به اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد

سميه فيض آبادي
تغيير اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامي، مقوله اي كه مدتهاست به موضوعي براي سخنراني ها، حرفي براي گفتن در محافل دانشجويي و مطلبي براي نوشتن در مطبوعات تبديل شده است موضوع اين گزارش است. اساسنامه دانشگاه آزاد از ابتدا به گونه اي جامع نگاشته نشد و به مرور زمان كاستي هاي آن در زمينه هاي قانون رياست و مدت زمان آن، مسايل فرهنگي، نظارتي و... بيشتر نمايان شد تا جايي كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي بر آن شد تا اصلاحاتي را انجام دهند و تا حد ممكن خلأهاي موجود در آن را برطرف نمايد. براي يافتن اطلاعات بيشتر در اين زمينه، گزارشي را از برخي فعالان دانشجويي تهيه نموديم كه با هم مي خوانيم:
¤ ¤ ¤
- اساسنامه بي اساس
علي خضريان، عضو شوراي سياست گذاري مركز مطالعات جنبش دانشجويان مسلمان درمورد موضوع اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد به خبرنگار كيهان گفت: اساسنامه فعلي دانشگاه آزاد خلأهاي قانوني دارد. مثلاً در زمينه نحوه انتخاب رئيس دانشگاه و مدت رياست او حد و حدود مشخصي وجود ندارد. علي رغم قوانين مكتوب و مشخصي كه درمورد نحوه فعاليت روساي دانشگاههاي دولتي وجود دارد و نظارت بر عملكردشان صورت مي گيرد، برروي عملكرد رئيس دانشگاه آزاد نظارتي وجود ندارد و اداره دانشگاه كاملاً خود مختار صورت مي گيرد. وي در ادامه گفت: مسئولان دانشگاه آزاد همواره مطرح مي كنند كه دانشجويان دانشگاه هاي آزاد و دولتي بايد از حقوق و مزايايي برابر برخوردار باشند. اين درصورتي است كه مسئولان اين دانشگاه ها به يك حد در برابر قانون پاسخ گو باشند و اگر حقوقي از دانشجويان دانشگاه آزاد تضييع مي شود، به دليل عدم قانونگرايي مسئولان دانشگاه است. خضريان صحبتش را با گلايه اي از شوراي عالي انقلاب فرهنگي ادامه داد و گفت: بحث اساسنامه دانشگاه آزاد بايد سالها پيش از آنكه رسانه اي شود، در حوزه تخصصي رسيدگي و بررسي مي شد. رسانه اي شدن و كندي روند رسيدگي باعث ايجاد حاشيه هايي شده كه روند رسيدگي را بيشتر از اينكه علمي باشد، سياسي نموده است. ستاريان عضو شوراي عمومي تحكيم وحدت نيز ضمن تأكيد بر ناكارآمدي اساسنامه كنوني دانشگاه آزاد، اصلاح اساسنامه را امري لازم برشمرد و گفت: علاوه بر اينكه اصلاح اساسنامه موجود امري ضروري است، رسيدگي به تخلفات در زمينه عمل نشدن به اساسنامه موجود نيز نبايد فراموش شود. وي گفت: از روشنترين تخلفات صورت گرفته، بحث رياست غيرقانوني آقاي جاسبي بر دانشگاه آزاد است. طبق مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي در صورت وجود مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، فرد اجازه رياست پيدا مي كند. درحالي كه در هيچ يك از جلسات شوراي عالي انقلاب فرهنگي، هيچ مصوبه و اجازه اي مبني بر رياست آقاي جاسبي بر دانشگاه آزاد چه در دولت فعلي و چه در دولت هاي قبلي، بر طبق اساسنامه دانشگاه آزاد وجود ندارد. به طور كلي در دانشگاه آزاد شاهد نوعي عدم تمكين در برابر قانون هستيم كه اين قضيه متكي بر حمايت هايي است كه به طور غيرقانوني از رياست دانشگاه صورت مي گيرد. عضو شوراي عمومي تحكيم وحدت در ادامه اظهاراتش درمورد حمايت هاي غيرقانوني از رياست دانشگاه آزاد گفت: افرادي در طي سالهاي گذشته در مقام شكايت از رياست دانشگاه آزاد برآمدند اما در نهايت با كمال تعجب جاي متهم و شاكي عوض شد كه بارزترين نمونه آن موضوع شكايت آقاي سليمي نمين است. وي اظهار اميدواري كرد: با وجود تغييراتي كه در ساختار قوه قضاييه صورت گرفته است، همانگونه كه مقام معظم رهبري مطرح فرمودند مبناي عدالت رعايت شود و ارتباطات سياسي مانع از محاكمه افراد خطاكار نشود. سميه چيتي، دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه الزهرا نيز در اين خصوص اظهار داشت: باتوجه به اينكه در تمام اين سالها هيچگونه نظارتي بر عملكرد مديريت دانشگاه آزاد وجود نداشته است، اصلاح اساسنامه راهي است تا چارچوبي بر نحوه عملكرد رياست دانشگاه آزاد وضع گردد.
- وقف اموال دولتي
چيتي در ادامه درمورد وقف اموال دانشگاه آزاد گفت: بايد تبيين شود كه وقف بيت المال اصولاً چه جايگاهي دارد. شرايط بايد به گونه اي باشد كه جلوي تخلفات مالي گرفته شود نه اينكه راهي باز شود تا اموال دانشگاه به اسم وقف به جيب رؤساي دانشگاه ريخته شود. ستاريان، دبير اسبق انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي اميركبير نيز دراين باره گفت: به عقيده بنده مطرح كردن چنين بحثي بيشتر جنبه طنزگونه دارد مثلاً شما درنظر بگيريد، وزير كشور بخواهد ساختمان وزارت كشور را وقف كند، مسئله كلاً بي مبنا و خنده دار است. اصولاً وقتي كه مالكيت فردي نباشد، وقف موضوعيت نمي يابد. به نظر مي رسد مقصود از طرح چنين مباحثي، شلوغ كردن فضاي جامعه براي عدم ورود به برخي تخلفات مالي دانشگاه آزاد ميباشد. خضريان در ادامه گفت: وقف اموال دانشگاه آزاد موضوعي فرعي است كه درپي مطرح شدن اصلاح اساسنامه پيش آمد تا فضا را براي رسيدگي صحيح و شفاف به اين موضوع برهم زنند.
- لشگركشي براي انتخابات
عليرضا خضريان درمورد عملكرد رؤساي دانشگاه آزاد درمورد انتخابات گفت: بنده اعتقاد دارم دانشگاه آزاد به عنوان يك جايگاه علمي مي بايست زمينه فعاليت تمام جريانهايي را كه به صورت قانونمند در چارچوب قوانين جمهوري اسلامي ايران و طبق مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي به فعاليت مي پردازند را فراهم كند. اما متأسفانه ما شاهديم كه جريانهاي سياسي مخالف نظام كه در دانشگاههاي دولتي زمينه فعاليت ندارند، از ظرفيت دانشگاه آزاد سوءاستفاده مي كنند و ما شاهد عدم برخورد با اين فعاليت ها هستيم. شواهد نشان مي دهد كه در برخي تجمعات پس از انتخابات امسال كه از طرف جريان اپوزسيون طراحي شده بود، بدنه اي از دانشگاه آزاد نيز حضور داشتند.
- بي قانوني و فساد
ستاريان درمورد مفاسد موجود در دانشگاه آزاد گفت: كارهايي در زمينه رسيدگي به مفاسد موجود در دانشگاه آزاد صورت گرفته است. از جمله گزارش آقاي كاتوزيان درمورد مفاسد موجود در دانشگاه كه متأسفانه حتي به ايشان اجازه داده نشد كه مطلب خود را از پشت تريبون مجلس بخواند. خضريان هم گفت: يك اصل مديريتي مي گويد: وقتي نظارت بر سيستم مديريتي وجود نداشته باشد فساد برانگيز مي شود. درمورد دانشگاه آزاد نيز به نظر مي رسد كه عدم نظارت فساد برانگيز شده است.
- برندگي تيغ حذف براي منتقدين
چيتي، ستاريان و خضريان درمورد ميزان آزادي عملكرد تشكل هاي دانشجويي در دانشگاه آزاد تصريح كردند: رياست دانشگاه به هيچوجه تحمل نقد دانشجو نسبت به خود را ندارد و برطبق سابقه اگر جلسه يا تريبون آزاد در جهت نقد عملكردشان تشكيل مي شد، شركت نمي كردند. نمونه بارز اين عدم تحمل، برخورد با تشكل دانشجويي سادا (سازمان دانشجويي دانشگاه آزاد) بود كه به دليل نقد نماينده اين تشكل از رؤساي دانشگاه آزاد در حضور مقام معظم رهبري، دفتر اتحاديه تعطيل و پلمب گرديد و دفترشان تحويل مسئولان دانشگاه شد.

 



بازخواني يك دغدغه فراموش شده رهبري

سمانه شمس
كرسي هاي آزاد انديشي اگر چه يكي از ضروريات هر جامعه اي خصوصا جوامع علمي است، اما در ايران اسلامي مانند هميشه اين مقام معظم رهبري بودند كه سايرين را به اين موضوع توجه دادند. در نگاهي به روند سفارشات ايشان و آنچه در عمل توسط مسئولين امر به اجرا در مي آيد، ديده مي شود كه در اكثر موارد تنها اقدام براي پرداختن به منويات ايشان در حد صرف هزينه براي اجراي كنفرانس ها و همايش هاي پر طمطراق و كم صرفه است. براي اينكه اين موضوع نيز به همين مسائل دچار نشود نياز است ابتدا اين مفهوم را تعريف كنيم و مراد از آزاد انديشي را روشن كنيم و بر سرآن به اجماع برسيم وسپس روند كار اين كرسي ها را تعريف كنيم. به عبارتي لازم است ابتدا بدانيم كه با چه روبروييم و براي پاسخ به چه نيازي اين موضوع را مطرح ميكنيم و ابعاد آن را بسنجيم و راه حل براي ورود صحيح به اين موضوع و داشتن طرح و برنامه براي ادامه كار داشت. ورود بدون تفكر و برنامه و دقت به اين موضوع، قطعا خطراتي به دنبال دارد. لازم است موقعيت فعلي انديشه در كشور و در جامعه علمي را شناخت و سپس دست بكار شد. در نتيجه تشكيل اين كرسي ها متوليان را به پرداختن به مقدماتي ملزم خواهد كرد كه به اختصار در ادامه بدان مي پردازيم .
تجربه برخي جلسات بحث و گفتگوهاي بين صاحبان علوم چه در داخل و چه در خارج از كشور، راهنماي خوبيست براي طراحي مدلي درست از كرسي هاي آزاد انديشي و پيش گيري از مشكلات احتمالي و همين طور پرثمر تر كردن آن.
ضرورت هاي شكل گيري كرسي هاي آزاد انديشي:
مهمترين بعد وجودي انسان تفكر است. و همين تفكر عامل اعمال ديگر آدمي است. از اين رو اختيار در انديشيدن از جمله ملزومات است. آزادي در تفكر، امكان پيدايش نظرات جديد و پيشبرد علم و دسترسي به حقايق بيشتر را مقدور خواهد كرد.
بسته نگاه داشتن عقول و قوه فكر و انديشه، افراد را در سطوح ثابتي نگاه مي دارد و امكان پيشرفت و ترقي را از آنها مي گيرد.
علاوه بر جنبه هاي فردي آزادي در بيان انديشه، آثار اجتماعي آن نيز مهم است. جوامع براي ادامه زيست ساكنانشان و ايجاد رضايت خاطر ايشان وهمين طور جلوگيري از هجوم شبهات و تفكرات معاندانه نياز دارند تا امكاني را براي شنيده شدن همه ي صداهاي مدعي ايجاد كنند. و علاوه بر آن اجازه بحث و بررسي همه افكار داده شود تا رشد علمي و ... حاصل شود.
كرسي هاي آزاد انديشي در كدام جامعه (ويژگي هاي اجتماعي جامعه)
وجود كرسي هاي آزاد انديشي بيشتر در حوزه علوم انساني موضوعيت دارد. و در نتيجه بررسي وضعيت علوم انساني در جامعه در حال حاضر مي تواند پاسخ سوال فوق را براي ما روشن كند.
متاسفانه علوم انساني در ايران اسلامي مجموعه ي نامنسجم و متشتتي از نظرياتي است كه هر كدام ادعاي حقانيت دارد و توسط عمده اساتيد نيز به همان وضع تدريس شده و هيچ گونه حريفي براي آنها در ظاهر ديده نمي شود. وجود جماعت هاي ترجمه كننده كه توانايي هاي حداقلي خود را هم تنها به هنر ترجمه همراه با تسليم محض متون مارك دار بيروني و وارداتي صرف مي كنند و همان ها را بدون آنكه زحمتي براي بررسي در ستي يا نا درستي آنها بدهند، تحت عناوين پر طمطراق به خورد مستمعان مي دهند. در كلاس هاي آموزش علوم انساني به جرات مي توان گفت چيزي به عنوان آزاد انديشي اصلا طرح نمي شود. دانشجوي مسلمان نظريات متعارض، و متناقض با جهان بيني و خداشناسي و انسان شناسي خود را مي شنود و چاره اي جز پذيرش آنها ندارد.
بطور خلاصه بايد گفت دانشگاه هاي فعلي با ساختار كنوني پاسخگوي نياز آزادانديشان نيستند و بيشتر صحنه ي آزادي و ترك تازي افكار ديگران است كه به مدد ساختار حاكم به بهترين شكل طرح مي شوند. اين مساله خود يكي از زمينه هايي است كه نياز به شكل گيري فضايي براي طرح افكار به شكل آزادانه را تشديد مي كند.
ما از آزاد انديشي چه مراد مي كنيم؟
پاسخ به اين سوال نياز به پاسخ گويي به سوالي مقدماتي تر دارد و آن اينكه اساسا هدف از آزاد انديشي چيست؟ چه نتيجه اي در نهايت فرآيند انديشيدن آزاد ما را راضي خواهد كرد؟ آيا هر نوع آزادي در انديشيدن ما را اقناع خواهد كرد؟
قطعا و به اجماع پاسخ » خير » است. آدمي از هر نوع آزادي و لنگاري در انديشه و بي هدفي فكر خشنود نخواهد بود. حتي در بدترين حالت بحث هم هدف به كرسي نشاندن حرف خود است و مجاب كردن ساير افكار.
به نظر مي رسد كسي با اينكه هدف از كرسي هاي آزادانديشي (تضارب آرا و شنيدن افكار مختلف و نقد منصفانه براي دست يابي به بهترين جواب (از جانب هر كس كه باشد)) مخالفتي نداشته باشد.
اگر هدف مورد اتفاق است (كه براي متفكران حقيقي هست) مي بايست براي رسيدن به آن، راه مورد توافقي را نيز پيمود. و ملاك هايي براي اينكه چه نتيجه اي قابل پذيرش است داشته باشيم.
متاسفانه مهمترين مساله اي كه باعث شده تا بحال كرسي هاي آزاد انديشي پا نگيرند و توافقات فوق صورت نگيرد، نبودن مولفه هاي شخصي در متفكراني است كه مي خواهند آزادانه به طرح افكارشان بپردازند. از جمله اين مولفه هاي فردي مي توان به موارد زير اشاره كرد: عدم توانايي در طرح روشن و بدون جبهه گيري تفكرات خود، نداشتن تحمل نقد آرا توسط ديگران، نداشتن معيارهاي منطقي براي نقد آراء سايرين، قائل نبودن به شرط اخلاق در بيان و شنيدن افكار، مبرا دانستن انديشه ي خود از نقد و عدم شركت در جلساتي كه نگاهي متفاوت از ايشان دارند، پيش داوري و دخالت علقه هاي فردي و حزبي و تعصبات و ...
علاوه بر زمينه هاي فردي،عوامل بيروني هم بايستي در اين زمينه ايجاد و يا تقويت شوند. از جمله اينكه اقداماتي براي بارش آزادانه افكار دراين كرسي ها موجود باشد. كسي به دليل افكارش مورد مواخذه و پيگرد قرار نگيرد و اين اطمينان ايجاد شود كه در آن فضا همه مي توانند هر فكري را بيان كنند و از آن دفاع كنند و سايرين هم اين حق را دارند آرائ او را به نقد بكشند.
نكته مهم ديگري كه بايستي در مورداين كرسي ها يادآور شد اين است كه بهره گيري از اين كرسي ها و طرح مباحثات آنها در جامعه بايستي با ملاحظاتي صورت گيرد افكار كاملا عادلانه و منصفانه و به همراه همه ي نقدهايش منتشر شود . عامل نظارت بر اين كرسي ها را هم نبايد مغفول گذاشت. البته روشن است كه نظارت به معناي دخالت در روند و شكل تفكرات منافي اهداف اين نشست ها نخواهد بود، بلكه نظارت براي استمرار اصولي و مستدل مباحث و عمل به تعهدات و توافقات.
¤ دانشجوي ارشد جامعه شناسي دانشگاه تربيت مدرس

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14