او بود كه ديد (يادداشت روز)

1- رسول خدا(ص) از آخرين سفر حج خود- حجه الوداع- به مدينه بازمي گردد. جماعت انبوهي از مسلمانان حج گزار ايشان را همراهي مي كنند. جمعيت به منطقه «جحفه» رسيده است. رسول خدا(ص) به گونه اي غيرمنتظره، در كنار بركه اي خشك- غديرخم- توقف مي كنند. از اين نقطه راه كاروانيان كه عازم مناطق مختلف هستند، از هم جدا مي شود. آنها كه نزديكتر ايستاده اند از حالات رسول خدا(ص) احساس مي كنند كه آيه اي نازل شده و دستور تازه اي رسيده است. پيامبر(ص) ندا مي دهند كه جلوتر رفته ها بازگردند و برجاي بمانند تا آنان كه نرسيده اند نيز از راه برسند. خدايش فرموده است «اي پيامبر! آنچه از خدا بر تو نازل شده است را اعلام كن! كه اگر چنين نكني، رسالت خود را انجام نداده اي». جماعت به حيرت فرو مي روند. بعد از آن همه مرارت ها، جنگ با دشمنان، آزار و اذيت ديدن ها، ايمان آوردن فوج فوج انسان ها و نهايتا استقرار دين حنيف خدا، ديگر چه چيزي بايد ابلاغ شود كه اگر نشود، گويي رسول خدا(ص) رسالت خود را به انجام نرسانده است؟! موضوع تازه، به يقين، يكي از احكام عبادات شخصي و فردي و امثال آن نيست، بايد بسيار فراتر از آن باشد كه بدون آن، رسالت رسول خدا(ص) انجام نگرفته است!
2- در گرماگرم جنگ احد، هنگامي كه شايعه شهادت رسول خدا(ص) بر زبان ها افتاد، جماعتي از مسلمانان كه در غروب عمر رسول خدا(ص)، پايان عمر اسلام و آنچه را كه او آورده بود، مي ديدند، دست از كارزار كشيدند و از ميدان نبرد بيرون خزيدند، با دلشوره اي دل آزار از سرانجام و عاقبت كار. در آن بحبوحه، خداي مهربان به كلامي از وحي كه خالي از ملامت نيز نبود، آنان را دلداري داده و فرمود؛ «محمد(ص) رسول خداست و پيش از او نيز پيامبراني بوده اند، اگر رحلت كند يا به شهادت برسد، آيا به گذشته ها بازمي گرديد؟» 144 آل عمران. در پي اين پيام، دل ها آرام گرفت، مؤمنان پيشاني شكر بر زمين سائيدند و سرانگشت ملامت به دندان گزيدند كه چرا از اين نكته غافل بوده اند.
مدت ها پيش از آن هم، اشراف حجاز كه با ظهور اسلام، حاكميت اشرافي و سلطه جبارانه خود بر مردم مظلوم آن سامان را از دست داده بودند، اين خيال خام را در ذهن خود مي پروراندند كه محمد(ص) فرزند پسر ندارد و بي «عقبه» و «ابتر» است، از اين روي وقتي رخت از دنيا برمي بندد، آنچه با خود آورده هم روي به افول مي گذارد. در آن هنگام نيز خداي مهربان و منان، مومنان را به «كوثر» بشارت داده و خطاب به رسول خود فرموده بود «ان شانئك هوالابتر... دشمن تو بي دنباله و بي عقبه است».
3- اواخر سال 1360- 1981- كتابي با عنوان «دين و سياست» به سه زبان فارسي، انگليسي و عربي در آمريكا به چاپ رسيده و يكي از دوستان نسخه اي از آن را براي شوراي فرماندهي سپاه فرستاده بود. مدتي بعد نسخه هاي انگليسي و عربي اين كتاب نيز با تيراژي قابل توجه در كشورهاي اسلامي منطقه توزيع شد. از سردبيران چند روزنامه نسبتا مطرح و پرتيراژ در پاكستان، اندونزي و برخي كشورهاي عربي خواسته شده بود ضمن معرفي كتاب، چكيده اي از مطالب آن را در روزنامه تحت مسئوليت خود به دست چاپ بسپارند. اصرار نويسنده كتاب بر ضرورت جدايي دين از سياست بود و استدلال ها، همان دلايل دم دستي و بي پايه اي بود كه طرفداران اين نظريه طي ساليان متمادي به آن استناد مي كردند. اما در بخشي از اين كتاب به نقل از يك پژوهشگر شرق شناس آمريكايي به نكته اي اشاره شده بود كه با موضوع اين نوشته ارتباط مستقيم دارد و مصداق بارز اين كلام كه؛ «الفضل ما شهد به الاعداء. فضل و كمال آن است كه دشمنان نيز به آن گواهي دهند». مضمون آنچه به نقل از شرق شناس آمريكايي آمده بود اين است؛
«وقتي بر ضرورت جدايي دين از سياست تاكيد مي شود و اين نظريه مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد، نه فقط عامه مردم بلكه همه صاحبنظران نيز چنين تصور مي كنند كه منظور از جدايي دين و سياست، همزيستي مسالمت آميز «دين» با «سياست» است و اين كه هر يك از آنها در حوزه و بستر مربوط به خود قرار گرفته و در امور يكديگر دخالت نكنند. يعني «قيصر» پادشاهي كند و «پاپ» به امور ديني مردم بپردازد. پيدايش اين تصور اگرچه در اروپاي بعد از «رنسانس» و عبور از «قرون وسطي» به علت ساختار «مسيحيت» چندان دور از انتظار نبوده است ولي «اسلام» ماهيت ديگري دارد و هنگامي كه بر جدايي دين از سياست تاكيد مي شود، منظور آن است كه «دين» به نفع «سياست» خودكشي كند و از صحنه زندگي انسان ها بيرون برود...»
وي در توضيح اين برداشت خود از جدايي دين و سياست مي گويد «دين و مخصوصاً دين اسلام درباره مسائل اجتماعي و سياسي جامعه ساكت و بي نظر نيست، بلكه در اين عرصه، صاحب نظر و دستور العمل است. آموزه هاي سياسي و اجتماعي اسلام بارها بيشتر و انبوه تر از آموزه هاي مربوط به عبادات شخصي مسلمانان است، بنابراين عرصه سياست، فقط جاي يكي از دو مقوله «دين» و «سياست» است و مفهوم واقعي جدايي دين از سياست كه ما خواستار آن هستيم، خودكشي كردن دين به نفع سياست است.» و اما، همين شرق شناس آمريكايي در كتاب ياد شده مي گويد؛ «فقط خميني به اين نكته پي برده و مي داند كه معناي واقعي جدايي دين از سياست، خودكشي دين و حذف آن از زندگي انسان هاست».
4- امام راحل ما (ره) در باره «غدير» مي فرمايند؛ «ولايتي كه در حديث غدير آمده است به معناي حكومت است، نه به معناي مقام معنوي... زنده نگه داشتن اين عيد نه براي اين است كه چراغاني بشود و قصيده خواني بشود و مداحي بشود، اينها خوب است، اما مسئله اين نيست. مسئله اين است كه به ما ياد بدهند كه غدير منحصر به آن زمان نيست، غدير در همه اعصار بايد باشد و روشي كه حضرت امير عليه السلام در حكومت در پيش گرفته است بايد روش ملت ها و دست اندركاران باشد. قضيه غدير، قضيه جعل- تشكيل- حكومت است. اين است كه قابل نصب است و الا مقامات معنوي قابل نصب نيست.»
5- و حالا، جماعت حج گزار در بازگشت از حجه الوداع، در اطراف بركه ايستاده اند و در انتظار شنيدن پيامي كه قرار است رسول خدا(ص) اعلام كند، اين پا و آن پا مي كنند، اينجا منطقه اي خشك و بي آب است و معمولا هيچ كارواني در اين نقطه منزل نمي كند. كم كم، جلوتر رفته ها بازمي گردند و عقب تر مانده ها، از راه مي رسند. به دستور پيامبرخدا(ص) جهاز شتران را روي هم مي گذارند و چيزي به بلنداي يك منبر مي سازند. رسول خدا(ص) بر فراز منبر مي رود، دست علي(ع) را در دست دارد. علي(ع) را همه مي شناسند، نيازي به معرفي ندارد. پيامبر اكرم(ص) ندا برمي دارد و افرادي كه با فاصله از هم در ميان جمعيت ايستاده اند صداي پيامبرخدا(ص) را به گوش آنان كه دورتر ايستاده اند، مي رسانند. «هر كه مرا مولاي خويش مي داند، پس از من، علي مولاي اوست»... غريو شادي از جمعيت برمي خيزد، وعده خدا راست بود، دشمنان رسول خدا(ص) بي عقبه اند، رفتن رسول خدا(ص) و محروم شدن از وحي اگرچه سخت و ناگوار است، اما، با رحلت او، اسلام عزيز مي ماند. آخر، بدون برقراري حكومتي كه ولي خدا بر آن حاكم باشد، آموزه هاي حيات آفرين اسلام چگونه مي تواند از عرصه نظر به ميدان عمل وارد شود؟!
بدون برپايي حكومت اسلامي، باز هم، «اسلام» همان نسخه شفابخش است كه بود. اما «شفا» بدون عمل به نسخه شفابخش ناممكن است. اگر حكومتي كه حاكمي «عالم» و «عادل» بر تارك آن نشسته است، در ميان نباشد، چگونه مي توان «بايد»ها را از چنگ اندازي آنان كه نمي پسندند بيرون آورد و «نبايد»ها را از دست اندازي نابكاران بدخواه دور داشت؟
6- انبوه جمعيتي كه در غديرخم گرد آمده اند، با اشاره رسول خدا(ص) سكوت مي كنند. پيامبر اكرم(ص) سخن ديگري براي گفتن دارند. بعد از انتصاب ولي امر خويش و معرفي او به مردم، ديگر چه سخني در ميان است؟ رسول خدا(ص)، ادامه آياتي كه به ايشان وحي شده است را اعلام مي فرمايند؛
«امروز كافران از «زوال» دين شما نااميد شدند، بنابراين از آنها بيم نداشته باشيد، بلكه از «نافرماني» من بترسيد. امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و پذيرفتم كه اسلام دين شما باشد.»
7- امام راحل(ره) مي فرمود دوسوم فقه، سياسيات و اجتماعيات است و فقط يك سوم آن به امور شخصي و تكاليف فردي اختصاص دارد. اين واقعيت با مروري گذرا بر آموزه هاي اسلامي نيز به آساني قابل درك است. باز هم، حضرت امام(ره) مي فرمودند، «ولايت فقيه» ادامه ولايت رسول خدا(ص) و ائمه اطهار عليهم السلام است و ضرورت آن از جمله امور بديهي است كه تصور آن باعث تصديق خواهد بود. با اين توضيح ساده و خالي از ابهام كه؛ قوانين «اسلام» براي پياده شدن است و اجراي آن نياز به حكومت دارد. در رأس اين حكومت بايد كسي باشد كه اولا؛ از قوانين اسلامي به خوبي آگاه باشد(فقيه)، اما علم و آگاهي به تنهايي كافي نيست و كم نبوده و نيستند عالماني كه از حق عدول كرده اند. بنابراين، حاكم اسلامي بايد علاوه بر آگاهي دقيق از قوانين اسلامي، «عادل» نيز باشد. سپردن زمام جامعه اسلامي به دست «فقيه عادل» همان «ولايت فقيه» است بنابراين به آساني مي توان نتيجه گرفت، كساني كه
با اصل «ولايت فقيه» مخالفت مي كنند، چه بخواهند و بدانند و چه نخواهند و ندانند، با «اسلام» مخالفت كرده اند. چرا كه در خوشبينانه ترين حالت- بخوانيد ساده لوحانه ترين برداشت- با پياده شدن آموزه هاي اسلامي مخالفت ورزيده اند! كه گونه اي ديگر از مخالفت با اسلام است. آنهايي كه تشكيل حكومت اسلامي قبل از ظهور حضرت بقيه الله-ارواحنالتراب مقدمه الفداء- را نفي مي كنند نيز، اگر ريگي در كفش نداشته باشند- كه برخي از آنها دارند- بي آن كه متوجه باشند، معتقد به تعطيلي قوانين اسلامي هستند! و... آيا حالت ديگري هم قابل تصور است؟! به يقين پاسخ منفي است.
حضرت امام(ره) طي سخناني كه به مناسبت عيد غدير در جمع مسئولان و كارگزاران نظام ايراد فرموده اند- شهريور56- بعد از استدلالي روشن و خالي از ابهام نتيجه مي گيرند؛
«اين بازيگرها آمدند و اين طور كردند كه ماها هم باورمان آمده بودكه دين چكار دارد به سياست، سياست مال امپراتورها. اين معنايش اين است كه تخطئه كنيم خدا را و رسول خدا را و اميرالمومنين را، براي اين كه حكومت سياست است، حكومت كه دعا خواندن نيست، حكومت كه نماز نيست، حكومت روزه نيست. حكومت، حكومت عدل، اسباب اين مي شود كه اينها اقامه بشود، اما خود حكومت يك دستگاه سياسي است. آن كه مي گويد دين از سياست جداست، تكذيب خدا را كرده است، تكذيب رسول خدا را كرده است، تكذيب ائمه هدي را كرده است.»
عيد غدير بر همگان و مخصوصا مردم شريف ايران اسلامي كه بعد از هزار و چندصد سال، بار ديگر پرچم ولايت را برافراشتند، سقف ظلماني نظام سلطه را شكافتند و طرحي نو بر پايه حاكميت اسلام ناب محمدي(ص) درانداختند، پيشاپيش مبارك باد.
حسين شريعتمداري

محسني اژه اي : برخورد با سران فتنه حتمي است

حجت الاسلام والمسلمين غلامحسين محسني اژه اي در برخورد دستگاه قضايي با سران فتنه تاكيد كرد.
سخنگوي قوه قضائيه روز دوشنبه در چهارمين نشست خبري خود با خبرنگاران و در پاسخ به سوال خبرنگار كيهان كه از او پرسيد با توجه به اينكه ميرحسين موسوي در بيانيه اخير خود ادعاهاي واهي عليه نظام مطرح كرده است آيا اين به لحاظ حقوقي مصداق استمرار جرم نيست و بالاخره وضعيت رسيدگي به پرونده سران فتنه به كجا انجاميد با تاكيد بر استمرار جرم از سوي موسوي تصريح كرد: آقايي كه شما از او نام برديد و امثال او دارند برگي بر اوراق پرونده و اتهامات خودشان مي افزايند و اگر ادامه بدهند حتما با آنها برخورد خواهد شد.
محسني اژه اي در پاسخ به سوال خبرنگاري درباره نامه مهدي هاشمي رفسنجاني به دادستان كل كشور گفت: درباره اين نامه بايد بگويم يك نامه بدون امضا براي من آمده است كه پايين آن اسم مهدي هاشمي نوشته شده است.
وي افزود: نامه اي كه به دست من رسيده با نامه اي كه در برخي از سايت ها ديدم در برخي از عبارات تفاوت هايي دارد.
دادستان كل كشور افزود: در اين نامه عنوان شده كه احضاريه ابلاغ نشده، سربرگ آن مشخص نبود و به آدرس اشتباه رفته است. اما هيچ يك از اين موارد صحت ندارد.
محسني اژه اي اضافه كرد: اتفاقا كپي برگه احضاريه را از دادستاني تهران خواسته ام كه در آن مشخص است احضاريه به صورت رسمي ابلاغ شده و آن را در 12 اسفند 88 تحويل گرفته اند. اين قضيه در 15 اسفند به وكيلشان هم اطلاع داده شده و وكيل ايشان در 18 اسفند مراجعه كرده و گفته كه پيرو ابلاغ، برگه احضاريه به آدرس منزل موكل رسيده است.
اژه اي ادامه داد: اتهامات مهدي هاشمي از قبيل مالي، امنيتي و غيره وارد شده است كه به آن مثل هر متهم ديگري رسيدگي مي شود منتها احضاريه ابلاغ و تحويل داده شده و در ذيل احضاريه قيد شده كه عدم حضور بدون عذر موجه، جلب را در پي دارد. اين هم كه هركسي نامه اي به مسئولين قضايي بنويسد يك امر طبيعي است ولي من نمي دانم اين نامه از طرف خود او است يا نه، چون امضايي ندارد ولي از طرف يكي از منسوبين او به دست بنده رسيده است.
قطعنامه اي بي ارزش
و بي اعتباري سازمان هاي بين المللي
دادستان كل كشور همچنين در سخناني به قطعنامه كميته سوم مجمع عمومي سازمان ملل درباره نقض حقوق بشر در ايران اشاره و تاكيد كرد: اين قطعنامه از نظر حقوقي و قضايي هيچ ارزشي ندارد.
وي تصريح كرد: اسرائيل كه پرونده اش در نسل كشي و جنايت روي همه سفاك هاي تاريخ را سفيد كرده، آمريكا كه در هر جنايت در جهان ردپاي او قابل مشاهده است و انگليس هم به همين شكل و كانادا كه مي بينيم چقدر به مذهب، دين و آزادي مردم اعتنا مي كند و حقوق افراد را زير پا مي گذارد امروز داعيه حقوق بشر دارند و عليه ايران راي مي دهند.
وي افزود: ما از اينكه آمريكا و اسرائيل مطلبي عليه ما بگويند متاسف نيستيم اما اينكه سازمان هاي بين المللي اين قدر خود را بي اعتبار كنند مايه تاسف است.
سرعت رسيدگي در پرونده هاي زمين خواري
محسني اژه اي در بخش ديگري از سخنان خود به برخي اقدامات دستگاه قضايي پس از روي كار آمدن آيت الله آملي لاريجاني اشاره كرد و افزود: پس از انتخاب رياست محترم قوه قضاييه چند مسئله در دستور كار بود از جمله تاسيس نظارت ديوان عالي كشور بر محاكم و تقويت سيستم بازرسي و نظارت دادستاني كل كشور كه بحمدالله شاهديم اين نظارت ها ثمربخش بوده و نتايج خوبي به جاي گذاشته است.
وي خاطرنشان كرد: پرونده هايي كه مورد نظر مردم بوده از جمله برخورد با اشرار، برخورد با جرايم مربوط به مواد مخدر، تسريع در رسيدگي به پرونده هاي ملي و برخورد با مفاسد اقتصادي روند خوبي داشته زيرا از دو جهت بر روي پرونده ها نظارت مي كنيم. اول اينكه با شناسايي كمبودها اقدام به رفع آنها مي كنيم و در وهله دوم اگر تعلل يا سهل انگاري وجود داشته باشد آن را برطرف مي كنيم.
محسني اژه اي با اشاره به پرونده هاي اقتصادي گفت: پرونده هايي در زمينه مسائل اقتصادي در استانهاي فارس، ايلام، كرمان و آذربايجان شرقي بود كه ساليان طولاني مردم از آنها رنج مي بردند و بحمدالله ظرف هفته هاي اخير و از جمله در هفته گذشته رسيدگي به اين پرونده ها صورت گرفت و كار به ثمر نشست، عمده اين پرونده ها مربوط به زمين خواري و اخذ اعتبارات غيرقانوني بود كه چنين پرونده هايي در تهران نيز براي رسيدگي شتاب بيشتري به خود گرفته است.
شكايت از كيهان!
سخنگوي قوه قضاييه در خصوص تعيين تكليف لايحه جرم سياسي در قوه قضاييه تصريح كرد: اين موضوع در معاونت حقوقي قوه قضاييه در حال بررسي است و از بعضي از اساتيد دانشگاه و افراد خارج از قوه قضاييه دعوت شده تا با اخذ نظرات كارشناسي لايحه اي جامع و كامل تهيه و در اختيار مجلس قرار گيرد.
سخنگوي قوه قضاييه در پاسخ به سؤالي درباره فرار منوچهر محمدي از صحنه گردانان آشوبهاي تير 78 از زندان و فرار وي به آمريكا و همچنين سمپاشي عليه كشور و شكايت آنها عليه مدير مسئول روزنامه كيهان گفت: اصولا هركسي بخواهد شكايت كند نمي توان مانع آن شد و بايد ديد اصل شكايت در چه موضوعي است و دادگاه چگونه به آن رسيدگي خواهد كرد.
سخنگوي قوه قضاييه در پاسخ به سؤالي ديگر در مورد آخرين وضعيت پرونده متهمان برخي سايت هاي مستهجن كه حدود دو سال قبل رسيدگي به پرونده آنان در دستور كار قوه قضاييه قرار گرفت، تصريح كرد: موارد مربوط به اين سايتها دو بخش دارد برخي متهمان به صورت انفرادي كار مي كردند كه مورد پيگرد دستگاه قضايي قرار گرفتند و حتي محكوم شدند اما برخي به صورت شبكه اي كار مي كردند كه دستگاههاي اطلاعاتي و از جمله واحد اطلاعات سپاه روي اين موضوع كار كرد و در چندين استان طي اقداماتي ضربتي حدود 60 نفر را مورد شناسايي قرار داد.
وي گفت: از آنجا كه تعدادي از متهمان در شهرستان هاي مختلف فعاليت مي كردند موضوع به دادستاني كل انعكاس يافت و چون اين افراد شبكه اي را تشكيل مي دادند كه در مشهد، فارس، تبريز، اصفهان و مازندران فعاليت داشتند برخي دادستانها تقاضا كردند كه پرونده اين افراد در يك مرجع رسيدگي شود لذا درخواست احاله از سوي دادستاني كل و ديوان عالي كشور پذيرفته شد و نهايتا پرونده ها در تهران تجميع شدند.
دادستان كل كشور با بيان اينكه هنوز متهمان اين پرونده ها محكوميت نيافته اند اظهار كرد: هنوز دادگاه اعضاي اين شبكه برگزار نشده اما انشاءالله به زودي پس از طي مراحل قانوني برگزار خواهد شد و قطعا نتايج آن به اطلاع مردم خواهد رسيد.
سخنگوي قوه قضاييه در پاسخ به سؤالي ديگر در مورد دو تبعه آلماني بازداشت شده در تبريز گفت: پرونده اين دو تبعه بايد مراحل قضايي خود را طي كند و تا زماني كه پس از تكميل تحقيقات موجبات بازداشت متهمان رفع نشود در بازداشت خواهند بود.
وي درباره پرونده تبعه هاي آمريكايي نيز گفت: زمان رسيدگي به پرونده تبعه هاي آمريكايي بهمن ماه است كه اين به وزارت خارجه اعلام شده تا به مقامات ذيربط آنها نيز اطلاع داده شود.
وي در رابطه با حادثه سعادت آباد و توصيه رئيس قوه قضاييه به مردم براي كمك در حوادث اين چنيني گفت: اين حادثه بسيار تلخ بود كه يك جهتش هم به اين خاطر بود كه چطور مردم در روز روشن جنايتي به اين بزرگي را ببينند و هيچ عكس العملي از خودشان نشان ندهند. بنابراين طبيعي است كه براساس وظيفه انساني مان اگر مي توانيم به صورت مستقيم يا غيرمستقيم از انجام چنين حوادثي جلوگيري كنيم و ما درخواستمان از همه مردم اين است كه بدون توجه از اين قضايا نگذرند و دستگاه قضايي هم در اين موارد طبيعتا به آنها كمك خواهد كرد.
سخنگوي قوه قضاييه ادامه داد: پرونده سعادت آباد در حال طي كردن مراحل كيفري است. اگرچه بخشي از اين حادثه جنبه عمومي دارد ولي بخشي از آن مربوط به اولياي دم و تقاضاي آنهاست و بسته به نوع تقاضاي آنها رسيدگي و زمان آن متفاوت خواهد بود.

پنچر (گفت و شنود)

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: «كنت تيمرمن» از مسئولان برجسته سازمان «سيا» و رئيس «بنياد دموكراسي براي ايران» راديو صداي آمريكا- VOA- را به باد انتقادات شديد گرفته است.
گفت: چرا؟! ايندفعه ديگه سگ و گربه، به خاطر چي به جان هم افتاده اند؟!
گفتم: تيمرمن مي گويد؛ راديو آمريكا عنان خود را به دست يك مشت شارلاتان بي عرضه سپرده كه به نام اپوزيسيون، دروغ هاي شاخدار پخش مي كنند و مردم ايران كه شاهد اين دروغ ها هستند، نفرتشان از آمريكا بيشتر شده است.
گفت: مگر خود «كنت تيمرمن» يك عمر درباره ايران اسلامي دروغ هاي شاخدار نگفته است؟
گفتم: تيمرمن مي گويد؛ هر روز به دروغ اعلام كرديد كه اوضاع ايران به هم ريخته، موسوي و كروبي و خاتمي از مردم خواسته اند به خيابان ها بيايند! و... اما هيچ خبري نشده، جنبش سبز عملاً مرده و آبروي آمريكا رفته است.
گفت: كارشون از جاي ديگه خرابه، واسه همينه كه زور الكي مي زنند و بيخودي اره مي دهند و تيشه مي گيرند.
گفتم: يارو ماشينش پنچر شده بود. دهنشو گذاشته بود به لوله اگزوز و با همه توان فوت مي كرد. رفيقش گفت؛ مرتيكه احمق، تا قيامت هم فوت كني، باد نميشه، مگه نمي بيني كه شيشه سمت راننده پائينه!

آيت الله لاريجاني: دستگاه قضا در برخورد با مجرمان موظف است نه مختار

رئيس قوه قضائيه تأكيد كرد كه دستگاه قضا در برخورد با مجرمان قاطع خواهد بود.
به گزارش ايسنا آيت الله صادق آملي لاريجاني ديروز در همايش پيام ماندگار به مناسبت سالروز تأسيس بسيج دانشجويي با بيان اين كه پيش از آن كه مسئوليت هايي به عهده ام گذاشته شود در دانشگاه ها حضور مي يافتم. معتقدم بايد مجالي داده شود تا دانشجويان به ويژه دانشجويان بسيجي در صحنه انقلاب حاضر شوند، همچنين معتقدم كه آن ها نيروهاي عظيمي هستند كه مي توانند به توسعه و پيشرفت سياسي كشور كمك كنند و امكان ندارد از اين منظر اختلافي با نظر مقام معظم رهبري داشته باشيم.
وي با بيان اين كه «همواره سعي كردم انتقادپذير باشم» ادامه داد: بايد توجه داشته باشيم كه قوه قضائيه شخص بنده نيست؛ بلكه نهادي است كه شما بايد از آن پاسداري كنيد. درخواست من اين است كه ميان نقد سازنده و توهين تفاوت گذاشته شود و اميدوارم گمان نداشته باشيد كه كسي تعمدي در قوه قضائيه دارد، بلكه وظيفه ما اين است كه به قانون عمل كنيم.
وي با طرح اين سؤال كه «اگر شخصي توهين كند و قانون وي را مجرم بداند آيا ما بايد رسيدگي كنيم يا خير؟» گفت: قوه قضائيه موظف است نه مختار. بنده نه حق دارم كه از قانون تخطي كنم و نه اين كار را خواهم كرد. گاهي در قوه قضائيه ميل مان به اين است كه كسي مجرم نباشد ولي اگر طبق قانون مجرم شد، قوه قضائيه مختار نيست.
رئيس دستگاه قضايي مبارزه با مفاسد اقتصادي را حائز اهميت دانست و يادآور شد: مقام معظم رهبري همه قوا را مسئول پيگيري فرمان هشت ماده اي دانستند ولي از لحاظ شرعي و قانوني براي پيگيري دستگاه قضايي مسئول بوده است.وي با تأكيد بر اين كه «بدانيد ما پيگير مسايل مفاسد اقتصادي هستيم و آن را رها نخواهيم كرد» گفت: افراد متهم نيز سر وقت به دادگاه فراخوانده خواهند شد. در خصوص پرونده بيمه تاكنون پنجاه و اندي نفر را به ميز محاكمه كشانده ايم و به زودي به دادگاه فراخوانده مي شوند. البته بايد توجه داشت كه مباحث مفاسد اقتصادي بسيار ظريف است و نبايد تا زمان قطعي شدن حكم اعلام اسامي صورت گيرد.

سركوچه VOA ديگه آش نميدن! (خبر ويژه)

بخش فارسي صداي آمريكا دچار فساد و باندبازي و سوء مديريت شده و ما در ازاي پولي كه براي آن خرج مي كنيم، چيزي به دست نمي آوريم.
كنت تيمرمن از عناصر سابقه دار در زمينه براندازي نرم كه رقابت هايي را هم با مديريت VOA فارسي دارد، ضمن بيان جمله فوق، اظهار داشت: بودجه صداي آمريكا در سال 2006 افزايش يافت و شمار كارمندان بخش فارسي 4 برابر شدند بي آن كه در كيفيت برنامه هاي آن بهبودي حاصل شود. ما از امكاناتي كه براي تغيير واقعي در حكومت ايران داريم استفاده نكرده ايم و اين در حالي است كه ايران هر روز كه مي گذرد به ساختن بمب اتمي نزديك مي شود.
تيمرمن (رئيس مؤسسه موسوم به بنياد دموكراسي براي ايران) كه تحليل خود را در مطبوعات آمريكايي منتشر كرده، همچنين معتقد است: كاخ سفيد مي داند كه مديران صداي آمريكا نمي پذيرند VOA فارسي اعتبار خود را از دست داده و ديگر به عنوان منبع مطمئن شناخته نمي شود. سوء مديريت، فساد و باندبازي اكنون به صورت مزمن در آمده است. صداي آمريكا بايد بر تبليغ ارزش هاي آمريكا بپردازد و اين كار را از مردم ايران شروع كند. اكنون صداي آمريكا بهتر است برنامه اي نداشته باشد چون ضرر كمتري دارد.
در همين حال يكي از عناصر ضد انقلاب خارج نشين،خطاب به محسن سازگارا كه چند وقتي است مجدداً به صداي آمريكا بازگشته نوشت: آقاي سازگارا، ديگر بس است از احساسات ما سوء استفاده نكنيد! مگر شما در برنامه تفسير خبر صداي آمريكا نمي گفتيد فردا در تهران فلان كار مي كنيم و يا قبض آب را نمي دهيم و در پي القاي افكار عقب مانده خود به خورد بينندگان بوديد، و يا همكارانتان خبرهاي خود را مستقيم از مكان حساس نظام به مردم ارائه نمي كرد؟ پس چه شد اين اقدامات؟ نتايج اين همه تظاهرات چه شد؟
مگر شما نبوديد كه مسيرهاي راهپيمايي من درآوردي خود را شب قبل از روزهاي راهپيمايي مي خوانديد و از رسانه خارجي استفاده مي كرديد؟ مگر شما نبوديد كه خبرهايي از راهپيمايي شهرستان ها مي داديد و بيانيه هايي را مي خوانديد كه هيچ يك از مردم آن شهر خبر نداشتند و از مسيرهايي كه اعلام مي كرديد همه متعجب مي شدند؟ به قول طنزنويس يك هفته نامه كه تمشك طلايي هفته را به شما داده بود، شما هر جمعه يك حرفي مي زديد كه تا هفته بعد همه جريان سبز براي توجيه آن بسيج مي شدند. راه حل بسيار ساده است. لطفاً در اين برنامه شركت نكنيد تا ما هم از دست شما راحت شويم و شما هم بتوانيد يك ژست معترضانه بگيريد.

واشنگتن پست: گيتس نبايد نگراني از درگيري با ايران را علني مي كرد (خبر ويژه)

مخالفت وزير دفاع آمريكا با گزينه نظامي، عملاً اعمال فشار براي توقف برنامه هسته اي ايران را تضعيف كرده است.
اين خبر را روزنامه «واشنگتن پست» با اشاره به اظهارات اخير جنگ سالار آمريكايي «رابرت گيتس» منتشر كرد. رابرت گيتس در توجيه ناتواني آمريكا براي درگيري نظامي با ايران گفته بود تهديد نظامي باعث اتحاد بيشتر مردم و مسئولان ايراني مي شود.
واشنگتن پست همچنين نوشته است: اوباما مي گفت همه گزينه ها در قبال ايران روي ميز است يعني اقدام نظامي را هم مدنظر داشت. بوش هم همين سياست را دنبال مي كرد. اكثر سياستگذاران آمريكايي هم بر اين نكته توافق دارند كه براي تضمين موفقيت اعمال فشار بر ايران، تكيه بر قوه قهريه بايد يكي از عناصر مهم اين سياست باشد. پس چرا رابرت گيتس اين پيام ضروري را تضعيف مي كند؟ دولت آمريكا در حال حاضر بايد روي راهكارهاي غيرنظامي مثل تشديد تحريم هاي اقتصادي و حمايت از اپوزيسيون ايراني تمركز كند. اما اين استراتژي به آن معنا نيست كه رهبران آمريكا در موضع گيري هاي علني خود گزينه و يا تهديد نظامي را كنار بگذارند.
واشنگتن پست مي افزايد: با در نظر گرفتن هزينه هاي گزاف اقدام نظامي و نتايج و پيامدهاي مبهم آن، نگراني و ترديدهاي وزارت دفاع آمريكا قابل درك است اما با فرستادن چنين پيامهايي به ايران كه اقدام نظامي آمريكا عليه آن كشور چندان جدي نيست وزارت دفاع آمريكا عملاً اين احتمال را تقويت مي كند كه يك زماني در آينده دولت آمريكا و يا اسرائيل در برابر اين انتخاب نامطلوب قرار بگيرند كه ايران داراي بمب هسته اي را بپذيرند.
اظهارات وزير دفاع آمريكا كه حمل بر ناتواني و هراس آن رژيم از درگيري با ايران پس از شكست در افغانستان و عراق ارزيابي شده، نگراني شديد رژيم صهيونيستي را هم برانگيخته است. سايت وزارت خارجه اين رژيم نوشت: آقاي گيتس كه مي گويد راهكار نظامي نمي تواند به برنامه هسته اي ايران خاتمه دهد و بايد با تحريم ها ايران را متوقف كرد، نتوانسته نقشه ايران را بخواند. تحريم ها اگر چه گزنده اما فلج كننده نيستند و قادر نخواهند بود جمهوري اسلامي را از ادامه برنامه هسته اي بازدارند.
اين پايگاه رسمي اضافه كرده است: همان گونه كه پرزيدنت جيمي كارتر با ناآگاهي خود از اوضاع واقعي ايران، آن كشور را به باد داد و آن را به دست ]آيت الله[ خميني سپرد، سخنان آقاي گيتس نيز كه مي گويد «ميان رهبري و رئيس جمهور در ايران اختلاف وجود دارد و رهبري نسبت به گزارش هاي احمدي نژاد درباره تأثيرات تحريم ها ترديد پيدا كرده» نشان مي دهد كه او نيز از واقعيت هاي ايران آگاهي چنداني ندارد.
سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي از قول منوشه امير مي نويسد: دفتر رهبري دستگاه هاي گسترده اي دارد كه وظيفه آنها گزارش دادن به رهبر درباره موضوع هاي مهم كشوري و جهاني است. اين نهادهاي اطلاعاتي زير نظر شخص رهبري انجام وظيفه مي كنند بنابراين، هيچ امكاني وجود ندارد كه كسي بتواند با دادن اطلاعات نادرست به رهبر، او را به اشتباه اندازد.
در همين حال مركز عالي امنيت ملي اسرائيل هم در گزارشي اعلام كرد: برنامه هسته اي ايران به نقطه بدون بازگشت رسيده است. تحريم ها، ايران را وادار به دادن امتياز نمي كند. تنها راه، حمله به ايران است اما آمريكا در چنين اقدامي شك دارد، همچنان كه در توانايي نظامي اسرائيل هم براي چنين اقدامي ترديد وجود دارد.
به گزارش روزنامه الوطن، در گزارش اين مركز صهيونيستي تصريح شده است: در ايران بر سر برنامه هسته اي اجماع كامل وجود دارد. هيچ دولتي در ايران جرأت نمي كند برنامه هسته اي را متوقف كند. تنها در صورتي كه دولتي سكولار و دموكراتيك در ايران مستقر شود، برنامه هسته اي خود را متوقف مي كند اما استقرار چنين دولتي نيز به دور از واقعيت است. تحريم ها عليه ايران از تأثيرگذاري بر دولت تهران در زمينه هاي اقتصادي و سياسي بسيار فاصله دارد.
در گزارش مذكور آمده است: موافقت ايران با غني سازي اورانيوم تحت نظارت بين المللي، بيانگر خطر بزرگي است زيرا ايران با سوءاستفاده از اين وضعيت در سريع ترين زمان ممكن به بمب اتمي خواهد رسيد. خط قرمزها در مسئله هسته اي ايران، بازدارنده نيستند زيرا جامعه بين الملل براي مقامات ارشد تهران توضيح نداده كه عواقب و نتايج اقدامات آنها در عبور از خط قرمزها چيست.

بهتر از اين نمي شد به نام انزوا زمينه ساز قدرت و نفوذ ايران شد (خبر ويژه)

«سياست دولت اوباما در عراق دچار درهم ريختگي است و همين باعث هرچه پررنگ تر شدن نقش ايران شده است.»
هفته نامه آلماني دي ولت در ارزيابي تحولات سياسي جديد عراق تاكيد كرد: يك پيامد نگران كننده سياست آمريكا پررنگ تر شدن نقش ايران در عراق است زيرا اين كشور مالكي را براي سمت نخست وزيري ترجيح مي دهد. بنابراين درست در زماني كه ايالات متحده براي انزواي جهاني ايران به دليل برنامه اتمي اين كشور در تلاش است، در عين حال موقعيت منطقه اي ايران را تقويت مي كند.
نشريه آلماني مي نويسد: اختلاف آمريكا و ايران به مسئله اتمي محدود نمي شود. تلاش هاي آمريكا براي آغاز دوباره سازش بين اسرائيل و تشكيلات خودگردان فلسطيني با مقاومت شديد ايران روبروست كه همچنان سياست سي ساله خود را ادامه مي دهد. ايران، هم بر نقش آفرينان دولتي نفوذ زيادي دارد و هم بر نيروهاي غيردولتي كه حمايت آنها از برقراري صلح پايدار در خاورميانه اجتناب ناپذير است.
دي ولت ادامه مي دهد: پيامدهاي اين سياست غلط آمريكا خود را نشان داده اند و به قدرتمندي و پشت گرمي رئيس جمهور ايران محمود احمدي نژاد منجر شده اند كه در جريان ديدار خود از لبنان، از جمله از منطقه اي در نزديكي مرز اسرائيل كه در اختيار حزب الله است ديدن كرد. تنها به يك شكل مي توان موضع به هم ريخته و سردرگم آمريكا را توضيح داد. مسئله، وعده اي است كه اوباما در جريانات انتخابات رياست جمهوري آمريكا داده بود مبني بر اينكه در دوره اول رياست جمهوري خود نيروهاي آمريكايي را از عراق خارج كند. بدين ترتيب اوباما، كار بوش را مي كند كه گذاشت سياست مربوط به عراق را برنامه انتخاباتي در آمريكا و نه منافع اين كشور- چه برسد به منافع عراق- تعيين كند. دولت بوش اصرار داشت عراق بايد به چندين «نقطه عطف» دست يابد. تنها براي نمونه، انتخاباتي كه عراق آمادگي آن را نداشت و تصويب قانون اساسي ظرف شش هفته، فقط به اين دليل كه بتواند قبل از انتخابات رياست جمهوري در سال 2004 يا انتخابات ميان دوره اي كنگره در سال 2006 موفقيت هايي نشان دهد.
دي ولت نوشته است: به روشي مشابه دولت اوباما مي كوشد آن چيزي را كه ساده ترين راه براي ايجاد دولت جديد در عراق مي داند به ديگران تحميل كند حتي اگر اين راه به سود ايران باشد، نه چون در جهت منافع آمريكاست بلكه براي اينكه قبل از تبليغات انتخابات آينده هرچه سريع تر نيروهاي آمريكايي را از عراق خارج كند. سياست دولت عراق باعث تقويت منطقه اي ايران به ضرر متحدان آمريكا مي شود و زيرآب تلاش هاي آمريكا را در خاورميانه مي زند و پروژه عراق را كه در ابتداي كار است تضعيف مي كند. نتايجي از اين بدتر براي منافع امنيتي آمريكا در اين منطقه مهم كمتر قابل تصور است.
نويسنده اين تحليل، فيصل امين رسول از عناصر عراقي نزديك به آمريكاست كه در زمان قدرتمندي و نفوذ اشغالگران، براي مدتي سفير عراق در سازمان ملل بود.

دستورالعمل سيا: شعار سرنگوني ممنوع فعلاً شعار تعامل با اصولگرايان بدهيد! (خبر ويژه)

ارگان رسمي سازمان سيا با اذعان به شكست جريان فتنه و آشوب اعلام كرد جريان اپوزيسيون، شمار حاميان حاكميت را دست كم گرفته بود و نسبت به گستردگي و نيرومندي خود توهم داشت. راديو فردا به همين دليل خواستار تعامل و مذاكره فتنه گران با اصولگرايان براي به هم زدن موازنه يكسويه قوا شد.
راديو فردا با اشاره به گسترش مواضع انتقادي نسبت به جريان آشوب و فتنه در ميان كساني چون سحابي، عبدي، گنجي،، عليجاني، اعضاي نهضت آزادي و گروهك ملي- مذهبي اعلام كرد: 9 ماه پس از محقق نشدن پيش بيني مخالفان در تظاهرات 22 بهمن، شماري از ناظران متقاعد شده اند كه معادلات و محاسبات اوليه به جاي تقويت باعث تضعيف حركت شده است.
اين راديو همچنين از قول اكبر گنجي- از عناصر راديكال حامي براندازي كه چند وقتي است جنبش بودن آشوب سال گذشته را نفي مي كند و تصريح دارد كه جنبش بايد بدنه، هويت، رهبري و تشكيلات داشته باشد- گفت: فقدان سازمان و رهبري و برنامه و استراتژي اپوزيسيون واقعيت است. اين را بايد در نظر بگيريم و فريب نخوريم كه موازنه قدرت به شدت يكسويه به طرف رژيم است. در اين شرايط سر دادن شعارهاي سرنگوني و فروپاشي، كاملاً وعده هاي ايدئولوژيك به معناي ماركسي يعني شعور كاذب است. چنين شعارهايي اصلاً واقعيت كه ندارد هيچ، فريب دهنده است، ما اين خطاها را نبايد تكرار كنيم. من 15 ماه پيش در مقاله اي هم گفته بودم الان سه دهه است كه مخالفان دائماً وعده مي دهند كه رژيم چند روز ديگر، يك ماه ديگر سرنگون مي شود و كارش تمام است و اين به خاطر اين است كه هميشه به دنبال اين رفته اند كه رژيم در چه زماني سرنگون مي شود. به هر حال براي اين هم مي توان شواهدي گير آورد. نقاط ضعف رژيم را مي شود گير آورد. در آنجا من گفته بودم كه بياييد سؤال را عوض كنيم. سؤال را اين بكنيم كه چه علل و دلايلي باعث تداوم جمهوري اسلامي در سه دهه گذشته شده است؟ آن علل و دلايل همچنان در كارند اين نكته و خطر را همان موقع گوشزد كرده بودم. بعد از 17 ماه از آن اتفاقات مي بينيم كه واقعيت چه بوده است.
وي همچنين گفت: اين ادعا كه سال گذشته يك جنبش فراگير بوده ادعايي باطل و بلا دليل است و واقعيت ندارد.
گنجي به دليل ضعف فتنه گران، خواستار گفت وگو و تعامل آنها با حاكميت و اصولگرايان شد اما گفت: حاكميت مي گويد منشور برادري امام به قول آيت الله خميني براي كساني است كه در چارچوب نظام هستند نه براندازهايي مثل موسوي و كروبي و خاتمي. از طرف سبزها راه به اصولگرايان براي مذاكره بسته نيست و خوب هم هست. اما حاكميت مي گويد اينها فتنه گرند.
وضعيت جوري است كه هيچ كس از اصولگرايان جرأت نمي كند با سران مخالفان مذاكره كند. اكنون موازنه قدرت وجود ندارد.

فرار به جلو آقاي منافق به روايت مأمور لانه جاسوسي (خبر ويژه)

يك كودتاچي مرتبط با لانه جاسوسي آمريكا، ادعاي موسوي درباره اجراي بدون تنازل قانون اساسي را غيرواقعي خواند و گفت: اين سخن نوعي فرار به جلو بود.
حسن شريعتمداري فرزند سيدكاظم شريعتمداري و از سران گروهك منحله جنبش خلق مسلمان كه پس از كودتاي ناكام از كشور گريخت، درباره استراتژيك يا تاكتيكي بودن تظاهر به دفاع از قانون اساسي و نيز ادعاي همزمان وحي منزل نبودن آن از سوي فتنه گران گفت: بسياري از مواد قانون اساسي قابل تغيير نيست. بسياري از مواد قانون اساسي ما ابدالدهري و غيرقابل تغيير هستند. اجراي بي تنازل قانون اساسي، يعني به رسميت شناختن مثلاً وجود شوراي نگهبان يا ولايت فقيه و يا اختيارات ولي فقيه. بنابراين اجراي بي تنازل قانون اساسي، نوعي فرار به جلو بود. يعني آقاي موسوي مي گفت اول اين را بگوييم و بعد مطالبات ديگر را مطرح كنيم.
عضو گروهك اتحاد جمهوري خواهان (ملغمه ماركسيست ها، سلطنت طلبان و مدعيان ليبرال دموكراسي) همچنين با اشاره به ترديدهاي جدي كه درباره جنبش بودن يا جنبش نبودن آشوب سال گذشته در محافل اپوزيسيون مطرح شده، گفت: اين يكي از علايم ركود است. تا حركت در حال رونق باشد كسي به جزئيات و ماهيت نمي پردازد.

ژنرال اسرائيلي: ايران مي تواند از چند جبهه تل آويو را در هم بكوبد (خبر ويژه)

«در جنگ بعدي، اين تل آويو پايتخت ما و مراكز پرجمعيت اطراف آن است كه از چند جبهه مورد هدف قرار خواهد گرفت.»
اين جملاتي بود كه ژنرال عاموس يادلين رئيس ركن اطلاعات ستاد كل ارتش رژيم صهيونيستي در آخرين روز رياست خود گفت. يادلين جملات آميخته با هراس و نگراني را در حالي عنوان كرد كه 47 سال در ارتش رژيم صهيونيستي فعاليت كرده بود و در آخرين روز حضور در رياست ركن اطلاعات ارتش، به كابينه رژيم صهيونيستي دعوت شده بود تا از وي قدرداني شود.
اما او كه گزينه احتمالي رياست موساد است در آخرين روز رياست خود بر ركن اطلاعات ارتش از نگراني هاي گسترده گفت و از جمله اينكه: تل آويو در جنگ بعدي آماج موشك هاي گوناگون قرار خواهد گرفت. آرامش نسبي منطقه گمراه كننده است. در صورت هر نوع جنگي، تل آويو كه بزرگ ترين ناحيه جمعيتي ماست، سيبل انواع حملات و موشك هاي گسترده خواهد بود.
به گزارش رسانه هاي صهيونيستي، وي همچنين مدعي شده است: «نگراني فقط از توان هسته اي رژيم ايران نيست بلكه ايران همانند اختاپوس، بازوهاي خود را به هرجا و هر سوئي كه احتمال فعاليت عليه اسرائيل وجود دارد دراز مي كند. اسرائيل ممكن است اين بار از چند جبهه مورد حمله قرار گيرد. ما البته قدرت بازدارندگي قوي داريم اما نبايد به خاطر سكوت نسبي مرزها گمراه شويم، بلكه برعكس، دشمنان همچنان به تقويت خود ادامه مي دهند و به قدرتمندي بيشتر مي رسند».