(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 20  آذر 1389- شماره 19812

زمان، رسالت و تعهد دانشجوي مسلمان
گزارش كيهان از روز دانشجوي امسال دانشجوي انقلابي ، فتنه امريكايي را دفن مي كند
گزارش تحليلي كيهان در واكاوي رسانه هاي سياسي- فرهنگي دانشجويان
سياسي نويسي هاي دانشجويي



زمان، رسالت و تعهد دانشجوي مسلمان

ناصر سلطانيان
در تاريخ پرفراز و نشيب ميهن اسلاميمان روزهايي را مي توان ذكر كرد كه پايه گذار و مبدا حركتهاي سازنده در تاريخ كشورمان گرديد كه بعضاً روزها منتسب به گروه هاي خاصي از اقشار جامعه است كه در آن نقش تعيين كننده اي داشته اند. نمونه هاي آن را مي توان آغاز حركت انقلاب اسلامي و حمايت از امام خميني(ره) در سال 42 توسط مردم قم، همچنين حركت توفنده و جاودان مردم ورامين در 15 خرداد سال 42، در حمايت از امام(ره) حضور پرشور دانش آموزان در تظاهرات 13 آبان سال 57، و... نام برد. يكي از روزهاي بياد ماندني و جاودان تاريخ مبارزات دانشجويان مومن و مسلمان جهت برافراشتن پرچم عدالت و مبارزه با استكبار 16 آذر سال 1332 مي باشد كه دانشجويان پرچم مبارزه با آمريكا را برافراشته و با نثار خون خود نهال انقلاب اسلامي را آبياري نموده اند.
از آن حماسه تاريخي تا امروز سالها مي گذرد و در گذر زمان اين تعهد و مسئوليت و آينده نگري دانشجويان مسلمان همچنان تداوم پيدا كرد و باتوجه به مقتضيات زمان تنها شكل اين مسئوليت تغيير پيدا كرد چنانچه در 16 آذر سال 1332رسالت دانشجويان مسلمان در مبارزه با استكبار جهاني كليد خورد و به حضور نيكسون رئيس جمهور وقت آمريكا در ايران با اعتراض شديد خود عكس العمل نشان دادند و در 13 آبان سال 58 با تحقير آمريكا يكبار ديگر پرچم مبارزه با استكبار جهاني آمريكا را برافراشته و به تأييد امام راحل انقلاب دوم را پايه گذاري كردند و در سال 1359 در مواجهه با تجاوز همه جانبه استكبار به ميهن اسلامي سلاح بر دوش لباس رزم بر تن و جان بر كف حماسه هميشه جاويد دانشجويان مسلمان پيرو خط امام را در كنار سردار بزرگ اسلام استاد برجسته دانشگاه، عارف و دانشمند فرهيخته شهيد دكتر مصطفي چمران در هويزه مظلوم خلق كردند كه همچون چراغي روشن فرا روي همه مبارزان به ويژه دانشجويان در طول تاريخ نورافشاني مي كند. امروز مسئوليت دانشجوي مومن و مسلمان بيش از هر زماني داشتن بصيرت، شناخت جايگاه خود در جامعه، پاسداري از ارزشهاي انقلاب اسلامي، و حريم ولايت و راه و رسم شهيدان هميشه جاويد راه فضيلت و رستگاري مي باشد. بي شك انتظار جامعه از دانشجويان در فضاي جديد مبارزه با استكبار، در حوزه جنگ نرم و ناتوي فرهنگي بيش از گذشته و هر زمان ديگر نمايان است. در همين رابطه دستيابي به ابزار و فنون مبارزه با استكبار در جنگ نرم بيش از هر زماني ضرورتي اجتناب ناپذير است. در نيل به اين اهداف بلند دانشجويان مسلمان و متعهد نبايد از رسالت اصلي خود به خاطر قضاياي كوچك و حقير غفلت كنند كه موجب آسيب به حوزه علمي و پژوهشي گردد. يكي از اصلي ترين، مهمترين و بي بديل ترين مسئوليت جامعه دانشجويي در زمان حاضر حفظ، توسعه و تداوم حركت علمي پژوهشي و فناوري در دانشگاه هاست. باتوجه به تاكيدات مكرر مقام معظم رهبري به ضرورت توجه به نهضت نرم افزاري، نهضت علمي، رسالت دانشجويان در جنگ نرم، به ويژه در توسعه علمي و فرهنگي، در برنامه هاي بلندمدت و كوتاه مدت، همواره دانشجوي مسلمان بايد اين رهنمودهاي ارزشمند و حكيمانه را فرا روي خود قرار داده و با تمام وجود در اين راه قدم گذاشته و همت و تلاش خود را دو چندان نمايد. و اجازه ندهد كه دشمن در اين برنامه زيربنايي و مهم خللي وارد نمايد.
چنانچه در فرازي از فرمايشات ايشان تاكيد شده است كه
«اين را بدانيد كه اعتقاد راسخ بر اين است كه پيشرفت علمي و رشد علمي در رأس همه كارهاي اساسي براي پيشرفت كشور باشد مهمترين زيرساخت كشور زير ساخت انساني است به وسيله علم، ما بايد خود را از فقر علمي نجات دهيم اين مساله اول و اساسي ما است.»1
«يقين بدانيد يكي از چيزهايي كه امروز مورد توجه سرويس هاي اطلاعاتي(دشمن) است اين نكته است كه ببينند چگونه مي توانند دانشجوي بيدار و دانشگاه آگاه ايراني را از آن راهي كه مي تواند به اعتلاي كشور بيانجامد منصرف كنند و مانع اش بشوند.»2
«امروز موضوع علم براي كشور ما يك موضوع حياتي است، علم هم به ميزان زيادي به شما مجموعه دانشگاهي متكي است. امروز دانشگاه بايد احساس بكند كه كشور در نقطه عطفي قرار گرفته است كه با دو گونه حركت دانشگاه در مسير متبادين و متعارض از اين نقطه عطف به وجود خواهد آمد، اگر يك طور عمل كنيم به يك سمت خواهيم رفت، اگر به گونه ديگري عمل كنيم سمت ديگر و نقطه مقابل آن خواهيم رفت.»3
يك ملت با اقتدار علمي است كه مي تواند سخن خود را به گوش همه افراد دنيا برساند، با اقتدار علمي است كه مي تواند سياست برتر و دست والا را در دنياي سياسي حايز شود، اقتصاد هم به دنبال اينها به دست مي آيد. پول تابع توانايي هاست، امروز اين طور است علم را مي شود به پول تبديل كرد و از لحاظ اقتصادي هم قوي شد. اين جايگاه علم است4.
بي شك اين مسئوليت تنها مي تواند با علم و نهضت علمي تحقق يابد. چنانچه در اين رابطه مقام معظم رهبري تأكيد مي نمايند كه:
«آن روزي كه ما بتوانيم درآمد كشور را از راه دانشمان بدست بياوريم و درب چاه هاي نفت را پلمپ كنيم آن روز براي ما روز خوبي است. بايد روزي برسد كه بتوانيم از دانش خود نان بخوريم و اين ملت بتواند از دانش خود ثروت توليد كند.»5
در حركت و تلاش علمي براي پيشرفت ميهن اسلاميمان داشتن اميد به آينده، خودباوري، اعتماد به نفس، تكيه به نيروهاي مستعد و پرتلاش مؤمن و مسلمان و جوانان پرشور و نشاط، با تاكيد بر فرهنگ و هويت اسلامي و ملي و با اولويت نيازهاي اساسي كشور مي تواند اين حركت را قوام و دوام بخشد چنانچه رهبر معظم انقلاب در اين ارتباط تأكيد مي نمايد كه:
«در اين حركت تنبلي و تن آسايي و محول كردن كار به يكديگر جايز نيست، حركت جهادگونه بايد كرد، جهاد فقط در ميدان جنگ نيست، در ميدان علم هم مثل بقيه ميادين زندگي، جهاد لازم است، جهاد يعني تلاش بي وقفه.»6
اين راه پرفراز و نشيب همچنان فرا روي دانشجوي مسلمان قرار دارد و راه نجات كشورمان نيز در پيمودن اين راه است. اميد است كه با همت و تلاش مضاعف، بيش از گذشته دانشجويان اساتيد پژوهشگران، به رسالت خود واقف بوده تا بتوانند گامهاي موثرتري در تحقق آن بردارند چنانچه رهبر معظم انقلاب بر پيمودن اين راه تاكيد دارند.
«ما آن دونده اي هستيم كه بايد برسيم به خط پايان، بايد برسيم سر خط برد دايم بايد بدويم بنا بر برنامه چشم انداز، ايران بايد از كشورهاي ديگر در منطقه از لحاظ فناوري و... جلوتر باشد. اين راه را بايد رفت اگر وسط راه همت من و شما سست شود اگر اميدمان كم شود اگر خيال كنيد كه آقا! فايده اي ندارد خب نمي رسيم من از اين راه بيمناكم... من بارها گفته ام باز هم مي گويم و باز هم بارها تاكيد خواهم كرد كه پايه و زيربناي اقتدار آينده شما ملت عزيز در قدرت علمي است.»7
به اميد تحقق آن روز
¤فوق ليسانس مديريت آموزشي
1-ديدار با استادان دانشگاه ها 1384
2. از كتاب راه را بايد رفت رهنمود مقام معظم رهبري به استادان دانشگاهها
3. ديدار با استادان دانشگاههاي استان خراسان 1386
4. ديدار با استادان و دانشجويان دانشگاه امام صادق(ع) 1384
5. ديدار جمعي از نخبگان علمي و استادان دانشگاهها 1387
6. ديدار با جمعي از نخبگان علمي و استادان دانشگاهها 1387
7. ديدار با دانشجويان دانشگاههاي استان يزد 1386

 



گزارش كيهان از روز دانشجوي امسال دانشجوي انقلابي ، فتنه امريكايي را دفن مي كند

روز سه شنبه همزمان با سالروز 16 آذر 32 كه به نام روز دانشجو مزين است محمدحسين صفار هرندي در جمع هزاران نفر از دانشجويان دانشگاه تهران در تالار شهيد چمران دانشكده فني اين دانشگاه سخنراني كرد .
وي در ابتدا به چند نكته حاشيه اي اشاره كرد و گفت: اول اينكه روحيه حق گرا و حق پوي شما دانشجويان را ستايش مي كنم. سال گذشته در نشستي كه در همين سالن برگزار شد من به يكي از دانشجوياني كه حرف مرا به هيچ عنوان قبول نداشت گفتم كه مي تواند خودش برود و از نزديك تحقيق كند كه حرفهاي من درست است يا نه و او هم پذيرفت. آن دانشجوي پيگير براي جستجوي حقيقت به جنوب كرمان عزيمت كرد و ديد كه بيش از 90% مردم آن منطقه به احمدي نژاد راي داده اند و كمتر از 10% راي مردم به فرد ديگري تعلق دارد. آن دانشجو سپس مشاهدات خود را مبني بر تاييد حرف بنده با خبرنگار حوزه دانشگاه مطرح كرد و بعد نيز در نشريه دانشجويي نقل شد و اين مطلب در سايتها نيز قرار گرفت .
نكته ديگر يك عذرخواهي دارم به مجضر همه عزيزاني كه بخاطر گرم كردن جلسه حقيقت گويي و حقيقت شنوي در جلسه سال گذشته توسط عناصر كم تحمل جبهه مقابل دچار آسيب شدند. همانهايي كه سنگري ايجاد كردند در مقابل كساني كه كفش هايي را پرتاب مي كردند كه معلوم شد براي خودشان نبوده است. از طريقي متوجه شدم كه اين اقراد يك گوني كفش آوردند كه آن كفش ها متعلق به دوستانشان در خوابگاه بوده است. من به آنها گفتم كه اي كاش كمي از فردي كه به بوش كفش پرتاب كرد ياد مي گرفتيد چرا كه آن فرد كفش هاي خود را پرتاب كرد .
صفار در ادامه به تقدير از قدياني پرداخت و گفت: با استفاده از اين تريبون مي خواهم تشكري از زبان شما داشته باشم از جوانمردي كه سال گذشته تا الان علمش را زمين نگذاشته است و با زبان و تلويحات زيبايش به مبارزه با جبهه كفر پرداخته است. اين عزيز را مي توانيم به عنوان شاخص حقيقي و نمونه روشن همت مضاعف و كار مضاعف مطرح كنيم. اين فرد حسين قدياني است كه در ابتدا مقاله اي را براي شما خواند .
ايشان سپس به تعابير قرآني انقلاب اشاره كرد و اظهار داشت: در قرآن كلمه انقلاب با دو برداشت و دو مفهوم بيان مي شود. يكجا انقلاب ناظر بر خروج از ظلمت و ورود به نور است و انقلاب به سمت نعمت و فضل است . آيه 74 سوره آل عمران انقلاب را يك دگرگوني كه سمت و سويش به نعمت است معرفي مي كند و خداوند مي گويد كه هيچ وقت بدي به آن راه نمي يابد. مفهوم ديگر انقلاب برگشت به عقب است. اينجا هم انقلاب يك دگرگوني است اما اين انقلاب به سمت نور نيست بلكه بسمت عقب است يعني همان اصول جاهلي .
وزير سابق ارشاد سپس رويكرد مردم در انقلاب اسلامي را اينگونه تشريح نمود: در دوران انقلاب ما نيز رويكرد به سمت امام از سوي كساني كه حقانيت كلام او را تاييد كرده بودند، بود كه باعث شد انقلاب همه گير و مردمي شود. اما پس از رحلت امام آنهايي كه اصل جاهليت در دلشان مانده بود به آن سمت رو كردند و از آن نظري كه در زمان امام ولايت فقيه را قبول كردند بازگشتند و آن را رد كردند .
وي سپس به بيان مصداق پرداخت و براي نمونه اكبر گنجي را مثال زد و افزود: اكبر گنجي كسي بود كه در رسانه هاي خارجي اعلام كرد من تا سال 61 هم گمان مي كردم از درون انقلاب مي توان دموكراسي را استخراج كرد اما وقتي ديدم كه اين كار ممكن نيست از آن جبهه بيرون آمدم ولي اين درحالي است كه مثل سگ دروغ گفته است چرا كه تا سال 63 در سپاه بود .
صفار در ادامه به جريان دانشجويي و تاريخچه انجمن اسلامي اشاره كرد و خطاب به دانشجويان گفت: به همه شما توصيه مي كنم كه تاريخ انجمن اسلامي دانشگاه تهران را مطالعه كنيد؛ چرا كه اين انجمن را به خاطر خدا و مقاصد اسلامي تشكيل دادند اما امروزه تعدادي از ليبرال ها و غيره خود را صاحب اين انجمن مي دانند .
وي به سقوط كنندگان در نظام نيز اشاره كرد و افزود: همان كساني كه نظريه پرداز ولايت فقيه بوده است بعدا مي شود نظريه پرداز ضد ولايت فقيه. اين تغيير بخاطر چه چيزي است؟ وي در يك جايي مي گويد ما يك قانون تصويب مي كنيم كه ملاك آن ولايت فقيه است اما همين آقاي منتظري در سال 76 چون ديگر قائم مقام رهبري نيست به آقاي خاتمي مي گويد اگر من جاي شما بودم جلوي رهبري مي ايستادم و مي گفتم شما چه كاره هستيد كه در دولت دخالت مي كنيد .
ايشان به بيان سابقه مخالفت با رهبري پرداخت و اظهار داشت: مخالفت با رهبري از همان زمان كه معلوم شد كرسي امامت جامعه به نا اهل نمي رسد و قرار است به شاگرد امام، آيت الله خامنه اي برسد آغاز شد. كساني كه در مورد موضع ولايت فقيه شبهه افكني مي كنند از همان روزي كه آقا رهبر شدند شعله كينه و نفاق در دلشان شعله كشيد و از همانجا تعارض هاي ناجوانمردانه را شروع كردند .
صفار سپس به روند انحراف اپوزيسيون كنوني اشاره كردو گفت: بايد مواضع جرياناتي كه يك روز اسمشان اصلاح طلب بود و بعد در يك طرح ژنريك، راديكال و چپ بهشان نسبت دادند را در دهه شصت نسبت به منافقين، نسبت به بسيج و نسبت به ميزان راي ملت است را مطالعه كنيد. ببينيد آنها در مورد ميزان راي ملت است چگونه موضع گيري كرده اند و الان ما با همين آقايان بحث داريم كه اگر ميزان راي ملت است پس 24 ميليون هم راي ملت است همانطور كه 13 ميليون راي ملت است بايد بپذيريم كه 24 ميليون بيشتر از 13 ميليون است .
وي در انتها به مطلب بحث انگيز مكتب ايراني نيز اشاره كرد و هشدار داد: هركس بخواهد سرنوشت خود را گره بزند به اين اوهام كه مكتب ايراني را مقابل مكتب اسلامي علم كند، سرنوشتي جز همين عزيمت كنندگان به آمريكا نخواهد داشت حسن عباسي : طوفان علم طي سالهاي آتي در دنيا دانشجويان را با خود مي برد.
به گزارش شبكه خبر دانشجو، آقاي حسن عباسي در نشست »من پاگا نيستم، پس هستم« كه در دانشگاه تربيت مدرس برگزار شد، گفت: علم در چند دهه گذشته همانند روستاي كوچكي بود اما امروز به دليل انفجار اطلاعات به شهري بزرگ تبديل شده و همه ابعاد آن براي يك فرد شناخته شده نيست، از اين رو زندگي دانشجويي دستخوش تغيير شده است.
رئيس مركز دكترينال امنيت بدون مرز با تاكيد براينكه رشته هاي علمي در مقايسه با سالهاي گذشته گسترش چند درصدي داشته است اظهار داشت: امروز معضل كليدي دانشجو به معناي كسي كه به دنبال علم و دانش است شناختن جايگاه فعلي خود و پيدا كردن ارتباط آن با ساير شهرهاي علم است.
وي افزود اگرچه در حال حاضر تعداد علمهاي موجود درايران كمتر از 2600 شهر علم موجود در جهان است اما به دليل ضريت بالاي رشد علمي نمي توان اميدوار بود با برنامه ريزي طي 25 سال آينده بتوان اين رشته ها را در داخل ايجادكنيم.
عباسي به بيان اينكه از سرعت توليد علم و شكل گيري رشته هاي جديد جامانده ايم تصريح كرد: اين دغدغه بايد در بدنه دانشگاهيان ايجاد شود؛ شايد نسل بعدي بتواند راه حلي براي آن بيابد.
وي افزود: يكي از چالشهاي اساسي دكترين دانشجويي در هزاره سوم اين است كه در سالهاي آينده طوفان علم و اين سونامي بسياري از اين دانشجويان را با خود خواهد برد.
وي افزود: اربابان علم كه كهكشان علم را بست داده اند حركتي حلزوني مانند و مار پيچ و پادساعت گرد داشته اند البته بايد لحاظ شود كه اربابان علم تقريبا 350 نفر هستند.
رئيس مركز دكترينال امنيت بدون مرز با بيان اينكه ره يافت اين چالش پي بردن به مسير طي شده توسط غرب در دوره هاي گذشته است اذعان داشت: اگرمردم جامعه اي حركت از سنت يعني كهنه به مدرن يعني نو نداشته باشند تاريخ و اصل در مورد آنها شكل نخواهد گرفت و مديريت اين نمودار سينوسي حركت از كهنه به نو و بالعكس، رهيافت تاريخي را رقم مي زند.
وي افزود: عصر قبل از شكل گيري مسحيت دوره اي 1200 ساله است كه كفركيشي يا پاگانيسم نام دارد؛ در اين دوره اصالت با ساختن دنيا در مقابل عقده است.
عباسي در ادامه تاكيد كرد: بنيان انديشه سقراط وافلاطون باز تاب يك موجود خداگرا نيست و در اين دوره سوال اول اين بوده است كه ماده اوليه جهان چيست.
وي افزود: در واكنش به اين نگاه افراطي مسحيت شكل مي گيرد يعني حيات مادي مردم رها مي شود و مفهوم عقبي نگري مورد تاكيد قرار مي گيرد.
رئيس مركز دكترينال امنيت با بيان اينكه عصر حاضر نئو پاگانيسم نام دارد گفت: اين دوره واكنشي به عقلانيت و خردگراي ترانس مدرن و در واقع بازگشت به عالم ماوراء با جنبه خرافي است.
وي افزود: انسان مدرن با 2600 رشته علمي مواجه است كه تلاش انسان غربي براي رسيدن به وضعيت فعلي است اما اين نوع دانستن و توليد كردن نجات بخش نخواهد بود.
وي تاكيد كرد: انسان دانشجويي كه به دنبال دانش است يك بال دارد و آن بال علم است اما بال ديگر يعني نقشه ايمان در حال حاضر وجود ندارد ونياز است اين نقشه با تكيه بر آموزه هاي قرآني يعني 7 اصل ايمان به خدا، ارسال انبياء، ملائكه، آخرت، قيد، آيات الهي و كتاب شكل گيرد.
عباسي با بيان اينكه بايد تلاش كرد از علوم مادي، معنا داري را استخراج كرد گفت: اكنون وزارت بهداشت اين دولت اسلامي كه براساس آموزه هاي غربي بنا شده است هيچ درماني براي قلب سليم ندارد.
وي افزود: بايد براي توازن و ثبات به آيت شناسي در دين رو بياوريم؛ يعني تفكر كنيم ماوراء بعد مادي پديده ها چه بوده است.
رئيس مركز دكترينال امنيت بدون مرز در پايان سخنان خود خاطرنشان كرد: بايد اين مسئله براي دانشجويان طرح شود تا براي حل معضل تك بالي چاره و دستور العملي براي دانشجويان انديشيده شود.
از حضور «پدرخوانده ها» تا درگيري هواداران موسوي و خاتمي
در مراسم روز دانشجوي انجمن دانشجويان دانشگاه تهران كه روز 15 آذر در تالار شهيد چمران دانشكده فني اين دانشگاه برگزار شد، چند تن از نمايندگان احزاب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب به سخنراني پرداختند.
پس از ورود تعداد 100 نفر با اتوبوس هايي كه در مقابل درب دانشكده پزشكي توقف كرده بودند، اين مراسم آغاز به كار كرد.
در اين مراسم مجيد انصاري از اعضاي مجمع روحانيون مبارز، الهه كولايي عضو حزب منحل شده مشاركت، رهامي و جلايي پور كه در مواضع گذشته خود به انحلال و لغو پروانه فعاليت احزاب متبوع خود به اتهام اقدام عليه امنيت ملي، اعتراض داشتند، به سخنراني پرداختند.

 



گزارش تحليلي كيهان در واكاوي رسانه هاي سياسي- فرهنگي دانشجويان
سياسي نويسي هاي دانشجويي

راضيه بابايي
اگر دانشگاه را قلب تپنده يك جامعه بدانيم، خروجي آن نيرويي است براي انتشار دم به دم حيات در شريان هاي اجتماعي؛ پس تك تك دانشجويان در نقش گلبول هايي هستند كه مسئول انرژي بخشي به عضوي خاص از جامعه هستند. مهمترين عنصري كه در بالندگي اين نيروها مؤثر است، گفتمان حاكم بر دانشگاه است. با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي در ايران، انتظار مي رفت تا دانشگاه ها روز به روز به فضاي اسلامي نزديك تر شوند و در صدور انقلاب پيشگام باشند. فراز و فرودها و آزمون و خطاهايي در راستاي رسيدن به اين هدف از سر گذشته است- كه بحث پيرامون آن در اين مجال نمي گنجد-؛ اما به جرأت مي توان گفت يكي از ابزارهايي كه مي تواند در تحقق اين هدف به كار گرفته شود، نشريات دانشجويي هستند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، با پيدايش احزاب و تشكل هاي مختلف، انتشار نشريات دانشجويي در دانشگاه ها قوت گرفت و اين گروه ها با نشر ايده هاي خود، فضاي غبارآلود و ملتهبي را در دانشگاه ها پديد آوردند كه در نهايت منجر به تعطيلي دانشگاه ها شد. متاسفانه در دهه اخير نيز در مواردي- كه البته قابل ملاحظه اند- از نشريات دانشجويي به عنوان تريبوني براي نشر آراء افراد و جريان هاي بيرون از دانشگاه، استفاده شده است. اوج اين قبيل تحركات را مي توان در ماه هاي پاياني سال 75 و آغاز تب انتخاباتي هفتمين دوره انتخابات رياست جمهوري و در سطح گسترده تر و عميق تري در يك سال منتهي به انتخابات دهم رياست جمهوري مشاهده كرد.
در اين برهه، دانشگاه ها، به نقطه پرگار تحولات سياسي- اجتماعي و نشريات دانشجويي، عرصه اي براي يكه تازي و موج آفريني مسموم عناصر دگرانديش عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي تبديل شدند. بي ترديد استفاده از نشريات دانشجويي يكي از ابزارهاي گسترش دامنه فتنه سال اخير و التهاب آفريني در ميان دانشجويان بود كه نمي توان از كنار آن به سادگي عبور كرد.
ضرورت و اهميت پرداختن به نشريات دانشجويي
در اثبات ضرورت وجود و اهميت نشريات دانشجويي، نيازي به تحرير و تقرير برهان هاي خارق العاده نيست، نگاهي به روند چگونگي استفاده از اين نشريات- به ويژه از سوي اپوزيسيون نظام و سرمايه گذاري هايش در اين حوزه- به خوبي گوياي اهميت اين نشريات و چرايي ضرورت پرداختن به آنهاست.
مقام معظم رهبري در اين خصوص مي فرمايند:
«نفس اين نشريات دانشجويي خيلي خوب است، ممكن است بعضاً كيفيت ها خيلي خوب نباشد چرا كه تعدادي از اين نشريات كه ديدم، بعضاً پيداست كه شروع يك كار است، ليكن اينكه جوان ها در دانشگاه، از دوره دانشجويي با نوشتن، فكر كردن و فكر دادن و اينها آشنا باشند، پديده خيلي خوبي است».
نشريات دانشجويي توسط دانشجويان و براي دانشجويان تهيه مي شوند؛ لذا از سويي بازتاب نگاه و گفتمان حاكم بر فضاي دانشگاه هستند و از سوي ديگر محملي براي شناسايي بخشي از مطالبات و گرايش هاي آنان. در اين نشريات، آرا و انديشه هاي دانشجويان كه محصول تعامل مستقيم و بي واسطه دانشجويان با محيط دانشگاه و اجتماع است؛ با تكيه بر آرمان طلبي و كمال گرايي ايشان منتشر مي شوند. پس دامنه تاثيرگذاري اين نشريات بر افكار و رويكرد دانشجويان- به ويژه دانشجويان جديدالورود- بسيار وسيع و عميق است؛ چرا كه از جنس دانشجو و متعلق به اوست؛ به همين سبب غفلت از محتواي آن مي تواند موجب مخدوش شدن بينش اين قشر گردد. نشريات دانشجويي را مي توان به مثابه ابزاري براي ابراز هيجانات دانشجويان، به ويژه در بعد سياسي- اجتماعي نگريست كه توان زيادي در خط دهي يا موج آفريني در ميان دانشجويان دارند. اقتضاي حال دانشجو، تحول خواهي است و اقتضاي كار مسئولين، احتياط؛ لذا نشريات دانشجويي فرصتي هستند براي آن كه با هدايت اصولي، بر مبنايي عقلاني و به دور از معامله گري، منافع عمومي را دنبال كنند.
فعاليت در نشريات دانشجويي مجالي را براي مسئوليت پذيري اجتماعي دانشجويان در محيط دانشگاه و سپس بيرون از آن مهيا مي كند و موجب متعادل سازي هيجانات مقطعي و تأملات منطقي ايشان، همچنين پرهيز از بي تفاوتي نسبت به پديده هاي اجتماعي مي گردند.
نشريات دانشجويي، فرصتي براي حركت آفريني
بديهي ترين كاركرد نشريات دانشجويي، انتقال پرسش ها، مشكلات و شبهات دانشجويان به مسئولان دانشگاه است. در واقع پلي است براي برقراري ارتباط دو سويه و بيان بي واسطه مشكلات خرد و كلان، از زبان دانشجويان و مسئولان دانشگاه، به منظور رفع ابهامات دانشجويان.
از آن جا كه نشريات دانشجويي فضايي هستند منحصر به دانشجويان، مي توان از آن ها به عنوان ابزاري براي حركت آفريني و پويايي فضاي دانشگاه، برچيدن سستي و بي رمقي در ميان دانشجويان و افزايش مشاركت آنان بهره جست.
فعاليت غيرحرفه اي دانشجويان در اين نشريات زمينه مناسبي براي به فعليت رسيدن استعدادهاي نهفته دانشجويان در گونه هاي مختلف نوشتاري و تربيت نيروهاي كارآمد در اين حوزه خواهد شد.
نشريات دانشجويي، كانون نشر انديشه اسلامي
پرداختن به بعد فرهنگي نشريات دانشجويي كاركرد ديگري است كه مي توان از آن براي مبارزه با هجمه سنگين تجددگرايي و گسست فرهنگي دانشجو از هويت اسلامي و ايراني خويش استفاده كرد كه متأسفانه از نگاه مسئولان فرهنگي دانشگاه به جرم غيرحرفه اي بودن و يا نبود بودجه كافي، دور مانده است. نشريه دانشجويي از دل دانشگاه مي جوشد و لذا نفوذ آن در دانشجويان عميق است و حتي مي توان گفت در صورت توجه بيشتر مي تواند اثرگذارتر از برگزاري بسياري از همايش ها و بسته هاي فرهنگي در دانشگاه ها باشد؛ چرا كه همگن با انديشه دانشجوست، پس قابليت درك و پذيرش مباحث مطرح شده در آن بيشتر خواهد بود؛ با اين توصيف مي توان از نشريات دانشجويي به عنوان كانالي براي مقابله با انتشار تئوري ها و آراء مغاير انديشه اسلامي و متضاد با آرمان هاي انقلاب استفاده كرد. و اين امر با حمايت و هدايت دانشجويان دست اندركار در اين نشريات محقق مي شود.
پرداختن به بعد تحليلي و تبييني در محتواي نشريات دانشجويي و غلبه آن يكي از راه هاي عملياتي آموزش نقادي منصفانه و حتي ارتقاء سطح كيفي دانش تهيه كنندگان و مخاطبان اين نشريات است. اين تحليل ها مي توانند شامل نقد و تحليل محتواي دروس دانشگاهي- به ويژه در حوزه علوم انساني- و يا وقايع اجتماعي و سياسي پيرامون محيط دانشگاه باشند؛ به اين ترتيب نشريه دانشجويي محلي است براي تضارب آراء دانشجويان و تصحيح آن كه البته مشاوره افراد ذي صلاح و ذي فن در كنار دانشجويان، نبايد دور از نظر بماند، تا تحليل ها از خط اعتدال خارج نشوند و نتيجه معكوس به بار نياورند.
نشريات دانشجويي، كرسي هاي مكتوب آزادانديشي
با وجود آن كه مدت زيادي از طرح ايده برگزاري كرسي هاي آزادانديشي در دانشگاه ها مي گذرد، همچنان شاهد عدم برگزاري يا وجود بي نظمي و عدم توالي در برگزاري اين نشست ها در دانشگاه ها هستيم. بحث پيرامون چرايي اين موضوع، خود مجالي فراخ مي طلبد اما نشريات دانشجويي مي توانند در انجام اين امر پيش قدم شوند و راه را براي برگزاري چنين نشست هايي هموار سازند.
از آن جا كه نشريات دانشجويي، رسانه اي مكتوب هستند؛ استفاده از آن ها به منظور تضارب آرا و ارائه بحث هاي مستدل و مستند، مي تواند با دوري از فضاي جنجالي در توليد علم و تحول در حوزه هاي مختلف علم بومي نقش آفرين باشد. بسا محصول چكش كاري يك ايده بتواند تئوري بومي جديدي را پديد آورد.
همچنين در صورت تشكيل كرسي هاي آزادانديشي، نشريات دانشجويي محلي براي انتشار نتايج اين نشست ها در محيط دانشگاه و در صورت رفع موانع، حتي در دانشگاه هاي ديگر خواهند شد و ضمن گسترش فضاي رقابتي بين نشريات، مانع از حاشيه پردازي و استفاده از مطالب تكراري خواهد شد؛ در اين صورت ذهن دانشجويان و مخاطبان اين نشريات نيز به چالش كشيده مي شود و سطح مشاركت دانشجويان براي توليد انديشه بالاتر خواهد رفت.
تهديدهاي نشريات دانشجويي
هر نوع فعاليت اجتماعي مي تواند در كنار به وجود آوردن فرصت هاي گوناگون، تهديدهايي نيز در پي داشته باشد. در حوزه نشريات دانشجويي نيز تهديدهايي وجود دارند كه مي توانند فعاليت اين نشريات را تحت الشعاع خود قرار دهند، لذا تدقيق در اين تهديدها و تلاش براي رفع آن ها ضروري به نظر مي رسد.
عدم نظارت بر محتوا، مهمترين تهديد نشريات دانشجويي
مهم ترين تهديد نشريات دانشجويي را مي توان عدم نظارت بر محتواي آنان دانست.
افزايش روزافزون تعداد نشريات دانشجويي و حمايت از اين امر، موضوعي است كه در بدايت امر مي تواند موجب خرسندي و نمايانگر توجه بيش از پيش به اين فعاليت دانشجويي باشد اما بايد توجه داشت كه اين رشد كمي موجب افزايش سوءاستفاده افراد و جريان هاي بيرون از دانشگاه- به ويژه جريان هاي دگرانديش سياسي- و تأثيرگذاري مستقيم بر تهيه كنندگان اين نشريات را فراهم نياورد.
هم اكنون در كشور حدود 5000 نشريه دانشجويي فعاليت مي كنند كه با اضافه كردن تعداد نشريات دانشگاهي، شمار آن ها به 7000 نشريه مي رسد. از اين 5000 نشريه دانشجويي حدود 3200 نشريه مربوط به دانشگاه هاي وزارت علوم، 1000 نشريه مربوط به دانشگاه آزاد اسلامي و حدود 1200 نشريه مربوط به وزارت بهداشت است1.
طبق ماده6 از آئين نامه اجرايي نشريات دانشجويي، يكي از وظايف كميته ناظر بر نشريات دانشگاهي، بررسي محتواي نشريات دانشگاه در جلسه ماهيانه كميته و ارسال نتايج آن به شوراي مركزي ناظر2 است. طبق ماده10 از همين آئين نامه نيز يكي از وظايف شوراي مركزي ناظر بر نشريات دانشگاهي، اخذ و بررسي نتايج گزارش تحليلي نشريات دانشگاهي از كميته هاي ناظر و ارائه آن به رئيس دستگاه (وزير علوم، وزير بهداشت و رئيس دانشگاه آزاد) است. به اين ترتيب در آئين نامه اجرايي، سه بار نظارت بر محتواي نشريات دانشجويي و دانشگاهي پيش بيني شده است (در ابتدا كميته ناظر بر نشريات، سپس شوراي مركزي ناظر بر نشريات دانشگاهي و در نهايت رئيس دستگاه متبوع.)
اما عدم نظارت مستمر بر محتواي نشريات دانشجويي- شايد به جرم غيرحرفه اي بودن و جدي نگرفتن آنها- و دور ماندن تخلفات اين نشريات از نگاه مسئولان ذي ربط- به ويژه در محتوا-، موجب كج روي تعدادي از نشريات و خروج از دايره قانوني شده است. اين موضوع همچنين موجب بازماندن عرصه براي فعاليت عناصر نفوذي در دانشگاه ها و جهت دهي و سوءاستفاده از نشريات دانشگاهي- به ويژه توسط احزاب و گروه هاي دگرانديش و يا حتي اشخاص حقيقي ذي نفع- و تريبون سازي از نشريات دانشجويي شده است. اين خلا به طور خاص در يك سال منتهي به انتخابات دهم رياست جمهوري و وقايع پس از آن مشاهده شد كه متأسفانه هم چنان پابرجاست.
ناگفته واضح است كه نظارت بر محتواي نشريات دانشجويي، به معناي تعيين چارچوب از بالا و محصور كردن دانشجويان در آن قالب نيست؛ چرا كه الزام به استفاده از قالب هاي از پيش طراحي شده، خود تهديدي براي ناكارآمدسازي نشريات دانشجويي در عرصه انديشه ورزي است.
خلاهاي آئين نامه اجرايي، مجراي ترويج دگرانديشي
از ديگر تهديدهاي نشريات دانشجويي خلاهاي قانوني موجود در آئين نامه است كه در اين جا تنها به سه مورد از آن اشاره مي شود:
1- سهل بودن شرايط لازم براي متقاضي اخذ امتياز نشريه و مديرمسئول آن در حالت خاص. (كه به نظر مي رسد پس از فتنه سال اخير و موج سواري عده اي از بيرون دانشگاه بر نشريات دانشجويي، بهتر است در آن تجديدنظر شود).
در بند دوم از ماده13 آئين نامه اجرايي نشريات دانشجويي، يكي از شرايط متقاضي اخذ امتياز نشريه، عدم محروميت منجر به توبيخ كتبي و درج در پرونده يا بالاتر از آن براي دانشجويان و انفصال موقت از خدمت در مورد اعضاي هيئت علمي، ذكر شده است؛ همين شرايط در بند2 از ماده14 و در شرح شرايط مدير مسئول نشريه نيز آمده است؛ اما در تبصره ذيل همين مواد3 قيد شده است كه افراد مشمول بند2، پس از يك سال از تاريخ اتمام محروميت مي توانند به عنوان صاحب امتياز و يا مدير مسئول نشريات دانشگاهي فعاليت كنند. اين در حالي است كه هيچ قيدي براي نوع محكوميت و يا علت محكوميت فرد خاطي و لحاظ كردن آن در احراز مجدد سمت نيامده است؛ به اين ترتيب فضايي براي بازگشت افراد كه به هر علتي- حتي توهين به نظام جمهوري اسلامي و حريم ولايت فقيه- منع قانوني فعاليت داشته اند، وجود دارد و زمينه سوءاستفاده همچنان باقي است.
2- سهل بودن انتخاب جانشين صاحب امتياز يا مدير مسئولي كه به علت محكوميت و توبيخ كتبي، خلع مسئوليت مي شود (بدون درنظر گرفتن علت محكوميت)
در تبصره2 از ماده13 آئين نامه اجرايي نشريات دانشجويي آمده است: در صورتي كه صاحب امتياز، يكي از شرايط لازم را از دست بدهد، مي تواند درخواست انتقال امتياز نشريه را به شخص واجد شرايط ديگري، به كميته ناظر ارسال كند. در اين صورت باز هم بدون درنظر گرفتن علت محكوميت و محروميت فرد خاطي، وي مي تواند رأسا ً جايگزين خود را انتخاب و معرفي كند. اين موضوع نيز مي تواند زمينه را براي ادامه روند قبلي، حداكثر در شكلي جديد بازبگذارد.
3- سنگين ترين تنبيه براي متخلفان، در بند13 ماده40 آئين نامه اجرايي نشريات دانشجويي ذكر شده كه منع دائم از انتشار نشريه و محروميت از تصدي مدير مسئولي تا پايان مقطع تحصيلي است؛ باز هم بدون درنظر گرفتن نوع تخلف و لحاظ كردن حالت هاي مختلف در آئين نامه اجرايي، تمامي افراد فعال در چنين نشريه اي مي توانند در نشريه ديگري شروع به فعاليت كنند، با اين تفاوت كه مدير مسئول نشريه جديد، شخص ديگري خواهد بود.
اكتفا كردن به برخوردهاي سلبي و قانوني و صرفا سلب امتياز نشرياتي كه پا را فراتر از محدوده قانوني نهاده و به نام پرسشگري و كنكاش، آگاهانه به طرح شبهات اساسي در حوزه دين و قوانين جمهوري اسلامي مي پردازند و با دست آويز قراردادن دانشجويان، منجر به جنجال آفريني در سطح اجتماع مي شوند نيز مي تواند يكي از تهديدهاي پيرامون نشريات دانشجويي باشد.
به نظر مي رسد در صورتي كه خلاهاي آئين نامه اي و عملي نشريات دانشجويي به ويژه در حوزه نظارت بر محتوا، مرتفع گردد، زمينه سوءاستفاده هاي بيروني از اين تريبون دانشجويي و موج آفريني هاي مسموم، كمتر شود.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14