تقديم به پدر و مادر 4 شهيد جنيدي
تا عاشورا ، عاشوراست ؛ ما ايستاده ايم خامنه اي !

حسين قدياني
يا حسين! اين فقط اشك نبوده كه در عزايت ريخته ايم. كربلا نديده در ركابت بوده ايم. يا حسين! زمان را ياراي اين نيست كه ميان تو و ياران نديده ات، فاصله بياندازد. تو در دهمين روز ماه عاشوراي 61 قمري به شهادت رسيدي و دهه 60 شمسي جنوب ايران عجب كربلايي بود. شب حنابندان، شب عاشوراي رزمندگان ما بود. ناديده عاشقت بوده اند. از ازل عاشقت بوده اند. عاشقان شهادت را تو عاشق شهادت كرده بودي. بچه هاي گردان حبيب را يادت هست؟ شبهاي عمليات، زيارت عاشوراي تو را مي خواندند تا تو در هنگامه وصل، در آغوش شان بگيري. لبخند هر شهيد در لحظه شهادت، براي ديدن تو بود. اگر سر شهيد بر سينه توست، درد چيست؟ زخم كدام است؟ تير كجاست؟ يا حسين! ما از قوم سلمانيم؛ كار ما از مسلماني گذشته است. ما نيز در «جزيره»، «مجنون» ليلاي كربلا بوده ايم. «طلائيه»، كربلاييه بود و خيبر و بدر و كربلاي چهار و پنج نيز. «هور» شعبه اي از علقمه عباس تو بود و كارون و بهمن شير و اروند نيز. اين بچه ها اغلب به نام نامي مادرت متوسل مي شدند؛ نشان به نشان رمز يا زهرا. سربند يا زهرا. يا زهرا. يا زهرا. يا زهرا. جنوب، جنب كربلاي تو بود. يا زهرا. دوكوهه، بخشي از خيمه تو بود. يا زهرا. خيمه تو بزرگ است؛ هر آنكس كه عاشورايي است جايي در خيمه تو دارد. يا حسين! بگذار از مادري بگويم كه به عدد پسران ام البنين، شهيد تقديم راه تو كرده است. مادر شهيدان جنيدي. مادر 4 شهيد. مادر نصرالله، رضا، محمد و عبدالحميد. اين آخري، بعد از جنگ به شهادت رسيد. جانباز عشق درصد بود. آبان سال 78 بر اثر موج گرفتگي، دچار بيماري تومور مغزي شد و 21 اسفند 79 به ديار باقي شتافت. آن 3 تاي ديگر اما در همان جنگ. رضا ارديبهشت سال 62 در روستاي غمچيان به شهادت رسيد. محمد 18 اسفند 62 در خيبر. پيكر محمد 18 سال بعد در 12تير سال 76 به ميهن بازگشت. نصرالله از همرزمان شهيد چمران بود و همان اوايل جنگ در منطقه سوسنگرد به شهادت رسيد. 18 ديماه سال .59 القصه؛ اين شهيدان را پدري بود عالم. مرحوم حاج شيخ احمد جنيدي. ايشان شب عاشوراي سال 77 و در شرايطي كه هنوز فرزند جانبازش عبدالحميد به شهادت نرسيده بود، دعوت حق را لبيك گفت. رهبر انقلاب در همان زمان رياست جمهوري باري در شهر رودسر به منزل اين شهيدان مي رود. آن زمان هنوز پدر اين شهيدان در قيد حيات بود. آنچه «آقا» از اين ديدار تعريف كرده اند، بسي خواندني است: «اين مرد را ديدم و ديدم كه يكپارچه استقامت است و من بي اختيار دست اين مرد را بوسيدم و ديدم او يك چيز ديگري است؛ پاك و روشن.» رئيس جمهور مكتبي همين مي شود؛ دست بوس پدر چند شهيد. نكته هاست در باب اين خانواده چند شهيد. اولين شهيد اين خانواده يعني نصرالله 72 روز پيكرش مفقود بود. شهيد دوم رضا 13ماه و شهيد سوم محمد 14سال. آري 14سال. پدر اين شهيدان اما، امام جمعه منصوب حضرت امام خميني در شهر رودسر شمال بود كه بعدها و در زمان رهبري حضرت «آقا» اين حكم ادامه يافت. طرفه حكايتي است داستان اين خانواده عاشورايي، يا حسين. چند شب ديگر يعني شب عاشورا دوازدهمين سالگرد درگذشت حاج آقا جنيدي است كه در روزگار حيات پدر 3 شهيد بود و اينك كه عبدالحميد هم به كاروان شهدا پيوسته است، ايشان پدر 4 شهيدند. در ورودي 2 شهر، سردري نصب شده با جمله اي از رهبر انقلاب. يكي پيشواي ورامين كه هم اينك مادر اين 4 شهيد، آنجا زندگي مي كنند و ديگري، رودسر، شهري از استان گيلان كه پدر اين شهدا آنجا امام جمعه بوده اند. سالها پيش و 3 شب مانده به درگذشت حاج آقا جنيدي، درست در همچين شبي، كه در شهر پيشوا اين اباالشهدا در بستر بيماري افتاده بودند، رهبر انقلاب براي دومين بار به منزل خانواده شهيدان جنيدي مي رود و از اين مجاهد نستوه؛ مرحوم حاج شيخ احمد جنيدي، تعبير به «اولياءالله» مي كنند و 3 شب بعد، درست در شب عاشوراي سال 77 به فرزندان شهدايش مي پيوندد اين مرد خدا اما از دامن زن، مرد به معراج مي رود.
تمثيلي از خانم ام البنين هنوز در ميان ما زندگي مي كند؛ همسر حاج شيخ احمد جنيدي و مادر 4 شهيد. سال گذشته به قصد مصاحبه اي، زيارت كردم اين مادر را. خانه اي كوچك و باصفا داشت در شهرستان پيشواي ورامين. روي ديوار خانه از همه بالاتر تصوير امام و «آقا» را مي شد ديد و شنيدم از مادر اين شهيدان كه حقا شيرزني عاشورايي بود: افسوس مي خورم جز 4 پسر، فرزندان ديگري ندارم كه براي اسلام بدهم اما هنوز جان خودم مانده. هرچند «جان چه باشد كه نثار قدم دوست شود، اين متاعي است كه هر بي سروپايي دارد.»
¤ ¤ ¤
مي خواستم از مادر اين 4 شهيد بپرسم؛ داغ سختي ديده اي، مگر نه؟ كه خود پيش دستي كرد و اين چنين جوابم داد: اگر هر 4 فرزند ام البنين، در نيم روزي به شهادت رسيده اند، من كجا سختي ديده ام؟ جاني اگر شيرين تر است، جان حسين است. مي خواستم از اين شيرزن عاشورايي بپرسم؛ كه چگونه است پيوند روحانيت و شهادت در خانواده شما؟ كه خود قبل از آنكه من سؤال كنم گفت: حاج آقا با اينكه امام جمعه بود اما بسيار جبهه مي رفت. با همان لباس روحانيت. حوزه علميه خواهران رودسر از مراكز فعال در اعزام خواهران حزب الله به مناطق جنگي بود. خاطره ها دارم از آن زمان. از صدر اسلام تا الان بيشترين شهيد را خانواده علما و روحانيون، تقديم اسلام كرده اند. هم الان به نسبت تعداد، بيشترين شهيد انقلاب اسلامي را اول طلاب داده اند و بعد، دانشجويان. مي خواستم بپرسم؛ چه مي گويي اي مادر 4 شهيد از غم و رنج روزگار؟ كه خود سؤال را از نگاهم خوانده بود: وقتي خانم زينب گفت: ما رايت الا جميلا، من چه چيز اين شهادت هاي پي درپي را زشتي ببينم؟ فرزندان مرا به بهترين وجه تشييع كردند. ابدان شان جز چند روز زير تابش آفتاب نبود. خبري از سنگ و كلوخ نبود. تازيانه نبود. زخم زبان نبود. خار مغيلان نبود. سري روي ني نبود. مردم گلاب پاشيدند بر پيكر شهيدان من. آنها را تا معراج تا گلزار شهدا بدرقه كردند. شهادت شان غريبانه نبود. مظلومانه نبود. هنوز لباس خاكي جنگ بر تن داشتند كه به شهادت رسيدند، مثل ارباب، بي كفن نبودند. چه خميني و چه خامنه اي دست نوازشي بر سر ما كشيدند و ما را شرمنده كردند. من كجا داغ ديده ام؟ داغ را زينب ديد. من كجا صبر كرده ام؟ صبر را زينب كرد؟ و بعد جمله اي گفت اين شيرزن كه سخت دلم را سوزاند: من كجا زشتي ديده ام؟ من كجا جز احترام چيز ديگري ديده ام؟ زشتي و داغ و درفش و شلاق و يتيمي و اسيري و رقيه و زينب و غريبي و غم و هجران و ماتم و عزا و شام غريبان و شام و كوفه و كاروان و كاخ سبز و راس الحسين و كف العباس و ابدان قطعه قطعه شده و علي اكبر و قاسم و عبدالله و علي اصغر و خون خورشيد و عمود آهن بر سر ماه بني هاشم و سيلي خوردن يتيمان حسين بعد از عباس و...، اين همه را زينب ديد و شنيد و چشيد و كشيد، اما گفت: ما رايت الا جميلا. جاني اگر شيرين تر است، جان حسين است. ما كاري براي اسلام نكرده ايم. ما هنوز خيلي بدهكاريم به اسلام. الان علم علمدار كربلا دست خامنه اي، اين فرزند زهراست. من وقتي مي بينم مولايمان «اين عمار» مي گويد، شرمنده مي شوم. مگر جانمان را بگيرند، ما تا جان داريم، دشمن اين را بداند، اين تحفه ناقابل از براي ولايت فقيه است. از قول من پسرم بنويس: تا عاشورا، عاشوراست؛ ما ايستاده ايم خامنه اي!

بيانيه مشترك جامعتين : اولويتي بالاتر از وحدت اصولگرايان نيست

به دنبال برگزاري جلسه مشترك كميته جامعتين (جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين حوزه علميه قم) با جمعي از اصولگرايان نتايج اين جلسه در قالب بيانيه اي با امضاي حضرات آيات مهدوي كني و يزدي منتشر شد.
متن كامل اين بيانيه به شرح ذيل است:
بسم الله الرحمن الرحيم
قال الله الحكيم:
و اعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا... (آل عمران/103)
و اطيعوا الله و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم و اصبروا ان الله مع الصابرين(انفال/46)
با تسليت ايام شهادت حضرت اباعبدالله الحسين(عليه السلام) و فرزندان و اصحاب با وفايش و آرزوي پيروي از فرهنگ و مكتب امام حسين(عليه السلام) در همه عرصه هاي زندگي.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ساليان گذشته اصطلاح اصولگرايي را وارد حوزه ادبيات كشور كردند در شرايطي كه فضاي سياسي و فرهنگي جامعه از انديشه هاي آلوده التقاطي تيره و تار شده بود.
واژه اصولگرايي و تبيين آن توسط معظم له نسيم نويدبخش و روشنگري بود كه مرزهاي فكري و سياسي جامعه را شفاف و جدا كرد و جريان مباركي را در جامعه آورد كه مورد استقبال گسترده ملت هوشمند ما واقع شد و در مناسبتهاي مختلف آنرا مورد تأييد قرار داد.
امروز نظام اسلامي و كشور و ملت عزيز ما كه از يكطرف با تهديد و تحميل هاي مستكبرانه و تحريم هاي ظالمانه و از طرف ديگر با توطئه و فتنه هاي داخلي روبرو است و حوادث عبرت آموز سال گذشته را پشت سر گذاشته است، مصمم است به پيروي از پيشواي هوشمند و رشيد خود با استواري و با تمام توان از ارزشهاي الهي و جوشيده از خون شهيدانش پاسداري كند و روزنه هاي اميد را به روي شياطين خارجي و فتنه گران داخلي مسدود نمايد.
جامعه مدرسين حوزه علميه قم و جامعه روحانيت مبارز كه از تشكل هاي روحاني مورد تأييد امام و رهبري بوده و مي باشند و در شرايط سخت گذشته به وظايف ديني و انقلابي خود و به نمايندگي از طرف اكثريت روحانيت معظم كشور عمل كرده اند خود را متعهد مي دانند تا براساس تكليف شرعي و رسالت ملي و انقلابي وظيفه خود را همانند گذشته انجام داده و با تقويت و استمرار اصول ارزشي و ماندگار نظام اسلامي خط اصيل و ناب اصولگرايي را پاس دارند.
بدين منظور از ابتداي سال جاري به تشكيل كميته مشتركي همت گماشته و در جلسات متعدد به بررسي موقعيت، شناخت آسيب ها و فرصت ها پرداختند كه در زير به اهم آنها اشاره مي كنيم:
1- روحانيت شيعي با سابقه اي بيش از هزار سال، در جريانات مختلف فرهنگي و سياسي پيشتاز بوده است و با اعتمادي كه مردم مسلمان به اين قشر ارجمند داشته اند كارهاي بزرگي را انجام داده كه در تاريخ معاصر، انقلاب بزرگ اسلامي ايران نمونه اي از اين اقدام است.
2- روحانيت نه بعنوان يك حزب و يا گروه سياسي، بلكه بعنوان يك جريان مستقل اسلامي و ديني متعلق به همه كساني است كه اسلام را از بن دندان و با همه وجود پذيرفته اند. از همين منظر به همه دلدادگان به آرمانهاي اسلام و انقلاب، فعالان و دلسوزان عرصه سياست بويژه خواص بصير توسعه مي كنيم بر محور اصولي كه رهبر فرزانه انقلاب ترسيم فرموده اند، گرد آيند.
3- هدف نهايي و اصلي وفاداران به انقلاب اسلامي، تحقق آرمانها و اهداف والاي اسلامي است، جامعه مدرسين و جامعه روحانيت با تاكيد بر اين اصل و با اذعان به اين امر كه اصولگرايي يعني پاسداري از اسلام ناب محمدي(صلي الله عليه و آله)، اقدام به تعريفي جامع از اصولگرائي بر مبناي آموزه هاي ديني و رهنمودهاي مقام معظم رهبري نموده كه با نظرخواهي از ديگر صاحبنظران و تكميل آن، بزودي آن را اعلام مي نمايند.
4- وحدت كليه نيروهاي مومن و معتقد به نظام اسلامي بويژه خواص بصير، ضروري ترين نياز امروز جامعه ما است و تلاش صادقانه همه فعالان و دلسوزان براي حفاظت از اين امر اساسي و مهم، اصلي ترين وظيفه اصولگرايانه است.
5- دشمنان انقلاب و مردم مسلمان ايران پيوسته در پي ايجاد اختلاف، بدبيني و فتنه انگيزي بين قاطبه مردم، مردم و نخبگان، مردم و حاكميت و نظام بوده اند، جامعه مدرسين و جامعه روحانيت در ادامه تلاشهاي خود براي مقابله با اين فتنه ها و ايجاد تقويت وحدت، با تشكيل كميته فوق به فعاليت هاي خود سرعت بخشيده و از راههاي مختلف براي تحقق اين اصل برجسته اسلامي تلاش مي نمايند.
6- خوشبختانه طي هفته هاي اخير و بدنبال تاكيدات مكرر رهبري معظم، اقدامات و نشست هاي مختلفي در راستاي همگرايي بيشتر و وحدت بين نيروهاي متعهد صورت گرفته كه بدينوسيله ضمن تقدير و سپاس، بر ادامه اين نشستها و پيگيري و برداشتن گامهاي عملي موثر تاكيد مي نماييم.
7- در راستاي اهداف فوق، روز پنجشنبه از جمعي از فعالان و چهره هاي برجسته اصولگرا دعوت به عمل آمد و ضمن تشريح و تبيين مواضع خود و استماع ديدگاهها و نظرات آنان، به لطف خداوند شاهد مواضع هوشمندانه، متعهدانه و دلسوزانه آنان بوديم كه در ادامه مقرر شد تا در اين راستا تشريك مساعي بيشتري صورت گرفته و نشستها و اقدامات وسيعتري انجام پذيرد.
8-خوشبختانه و با عنايت خداوند از آن هنگام كه مردم اداره امور كشور را به جريان اصولگرا سپردند نمايندگان اين جريان در عرصه هاي مختلف، خدمات ارزشمندي را به ويژه به مردم نقاط محروم ارائه داده اند و همچنين در سطح بين المللي با قدرت و شهامت از اصول و ارزشهاي اسلامي دفاع كرده اند كه همه اين خدمات به تقويت اصولگرايي در حوزه افكار عمومي انجاميده است. جامعه مدرسين و جامعه روحانيت از همه اصولگرايان خدوم با قاطعيت حمايت مي كنند.
در پايان با درود به روح بلند حضرت سيدالشهداء (عليه السلام) و شهداي عظيم الشأن از صدر اسلام تا انقلاب اسلامي و حضرت امام خميني (رحمه الله عليه) و آرزوي عزت و عظمت نظام اسلامي و حاكميت كامل ارزشهاي الهي و سلامت و توفيقات بيشتر رهبري معظم انقلاب اسلامي و ملت شريف ايران از خداوند منان فرج هرچه سريعتر حضرت بقيه الله الاعظم ارواحنا فداه را مسئلت مي نمائيم.
انه ولي التوفيق
«محمدرضا مهدوي كني» دبير جامعه روحانيت مبارز تهران
«محمد يزدي» رئيس شوراي عالي جامعه مدرسين حوزه علميه قم

عشق خونين كربلا (4) رابطه محبت آميز رسول خدا (ص) حتي با حيوانات و اشياء

درباره ابراهيم خليل، خداي سبحان چنين نقل مي كند كه ابراهيم در مسأله توحيد و نفي وثنيّت و صنميّت و امثال ذلك فرمود: نّي لا اح بّ الآف لين (1). در تبيين معارف توحيدي فرمود: من آنچه را كه آف ل و متغيّر و غروب كننده و زوال پذير است، دوست ندارم.
در مسائل جهان بيني، مسائل فلسفي و كلامي و حتّي در عرفان نظري، آنجا كه سخن از بحث هاي بود و نبود و هست و نيست است؛ آنجا سخن از دوست دارم و دوست ندارم مطرح نيست ! يعني هيچ حكيمي، هيچ متكلّمي، هيچ عارفي در عرفان نظري و هيچ نظريه پردازي نمي تواند در تبيين مسائل علمي بگويد: من اين را دوست دارم، يا آن را دوست ندارم ! چون اگر محمول براي موضوع ثابت شد كه تصديق آن را همراهي مي كند و گرنه تصديق همراهي نمي كند. امّا من دوست دارم، يا من دوست ندارم جاي بحثش در مسائل علمي نيست !
محبت به خداي پايدار، از شئون توحيد عملي
توحيد يك جهان بيني است كه درباره هست و نيست و بود و نبود سخن مي گويد، از سنخ بايد و نبايد نيست ! ولي در اسلام توحيد كه يك اعتقاد است؛ براي عمل هست، براي قبول است، براي باور است و ترتيب آثار. يعني انديشه را براي انگيزه مي خواهند، يعني عقل نظر را براي عقل عمل مي خواهند، يعني علم را براي عمل صالح مي خواهند و در قلمرو عمل صالح و انگيزه، مسأله ( حب ) مطرح است. لذا وجود مبارك ابراهيم خليل در تبيين مراحل توحيدي، مي گويد: من آف ل را دوست ندارم. خدا آن است كه محبوب باشد و آف ل محبوب نيست؛ پس آن،خدا نيست. يك وقت مي گوئيم: خدا آن است كه قائم ب الذّات باشد، هستي او عين ذات باشد؛ اين يك تفكر محض فلسفي و كلامي است كه فقط ثمره علمي دارد. يك وقت با لسان انبياء سخن مي گوئيم كه انسان، اعتقاد توحيدي را براي عمل مي خواهد؛ آنگاه مثل ابراهيم خليل سخن از اين است كه: نّي لا اح بّ الآف لين.
سپردن خويش به « محبوب »، گوارا ترين كار ( محب )
وجود مبارك حسين بن علي،هم دوست توحيد بود، هم دوست عدل و امر به معروف و نهي از منكر و مانند آن. لذا در بسياري از موارد از ابراهيم و روش ابراهيم سخن مي گفت، چه اينكه گاهي هم از روش يحيي سخن مي گفت كه در نوبت هاي بعد به عرضتان مي رسد. وقتي به حضرت سيّدالشهداء (ع) عرض كردند: اگر آنها شما را ياري نكردند، چه مي كنيد ؟ فرمود: همانطوري كه جدّم ابراهيم خليل گفت: حسب ي الله، من هم مترنّم به آن مقال و مقالتم؛ مي گويم: حسب ي الله. كسي كه خود را به محبوب مي سپارد؛ هر چه آن محبوب مي كند، براي اين محب گواراست؛ چه اينكه فرمود: ر ضي الله ر ضانا اهل الب يت. سخن از صبر محض نيست، سخن از رضوان و رضايت و شكر و خوش پسندي و مانند آن است.
نهضت حسيني (ع) بر اساس محبت به « قرآن » و « عترت »
سابق براين عرض شد كه نهضت آن حضرت بر مدار محبت بود. يعني ايثار، نثار و هر گونه كوشش و كششي كه در كربلا مشهود شد؛ حبّاً ل لّه بود. وجود مبارك آن حضرت مسأله محبت در راه خدا را مكرر ياد آور شد؛ در ضمن فرمايشاتشان فرمود: من، هم براي احياي قرآن، هم براي احياي سنّت جدّم قيام كرده ام. در حقيقت نهضت كربلا روي علاقه به ثقلين، يعني كتاب خدا وعترت بود. لذا هم از قرآن سخن به ميان مي آورد، هم مي فرمود: من قصد دارم: ان اسير ب سيره جدّي و ابي(2). يعني هم قرآن را احياء كنم، هم سيره جد و پدرم كه عصاره عترت طاهرين اند. لذا در هنگام حركت، اين جمله معروف را فرمود كه: نّي لم اخرج اش راً و لا بط راً و لا ظال ماً و لا مفس داً (3). اين بيان نوراني از سفارش هاي رسول گرامي (ص) است كه فرمود:وقتي از منزل خارج مي شويد، حتّي براي رفتن به مسجد؛ بگوئيد: خدايا ! نّي لم اخرج اش راً و لا بط راً و لا ظال ماً ولامفس داً. اين طليعه قيام سالار شهيدان بود، اين همان سير به سيره وجود مبارك پيمبر بود.
بعد هم اضافه كرد كه: و ان اسير ب سيره جدّي و ابي. من مي خواهم سيره پيغمبر، سيره علي بن أبيطالب را احياء كنم. در حقيقت نهضت سالار شهيدان بر اساس محبت ثقلين بود. گاهي انسان قرآن و عترت را محترم مي شمارد، خوفاً م ن النّار؛ گاهي محترم مي شمارد، شوقاً لي الجنّه و گاهي محترم مي شمارد، حبّاً ل لّه (سبحانه و تعالي).
رابطه با موجودات عالم بر اساس « محبت الهي »
وجود مبارك پيغمبر، چون حبيب خدا بود، هم جهان را بر اساس محبت مي ديد، هم جامعه را بر اساس محبت اداره مي كرد. درست است كه اشّداء علي الكفّار بود، امّا چون محبت، دستور چنين فشار و شتابي مي دهد؛ آنجا مثل پزشك عمل مي كرد كه دست به وسائل برش مي برد، قلب كسي را مي شكافد و عضو زائدي را قطع مي كند و بيرون مي اندازد؛ در اينجا به دستور طب اين كار مي كند. آنها هم در مسائل اجتماعي و حكومتي به دستور محبت اين كار رامي كنند. محبت نسبت به جامعه اينچنين آثار را به همراه دارد.
بايد دانست كه:اشّداء علي الكفّار، رحماء ب ينهم(4) مقابل هم نيستند. بر اساس اصل سبق رحمت بر غضب،آن رحمت، سابق است، نه بيشتر ! سابق است؛ يعني پيش از غضب است، نه بيش از غضب. البته رحمت، به مراتب بيش از غضب است، ولي معناي سبق رحمت بر غضب، بيش بودن نيست، پيش بودن است. يعني رحمت، رهبري غضب را به عهده دارد؛ محبت هم به شرح ايضاً.
حبيب خدا با محبت، كارها را تدوين مي كرد. براي تمام اشيائي كه در حيطه زندگي آن حضرت بودند، شناسنامه درست مي كرد، نام درست مي كرد. گرچه اشيائي كه در منزل آن حضرت بودند، كم و ساده بودند؛ امّا براي همه آنها شناسنامه داشت. مثلاً فلان كاسه اسمش چيست، فلان ديگ اسمش چيست، فلان بشقاب اسمش چيست، فلان ظرف اسمش چيست، فلان فرش اسمش چيست. نه تنها براي ناقه، اسمي مي گذاشت، نه تنها براي حيوانات اسمي مي گذاشت؛ براي جمادات، براي اتاق، براي در، براي همه آنچه كه در حيطه زندگي آن حضرت بودند، شناسنامه قرار مي داد. مرحوم نجاشي در رجال معروفشان نام كساني را مي برد كه كتابي تأليف كرده اند درباره اسماء اشياء نبي؛ يعني نام هائي كه پيامبر براي لوازم منزل خود انتخاب كرده است. عصاي ممشوح داشت، ناقه قسوي داشت، شانه مبارك اسمش چه بود و مانند آن. پيغمبر(ص) براي همه اينها حرمت قائل بود، چون بزرگان دين براي اينها معرفت قائلند. مي گويند: بر اساس آيه سوره اسراء:ا ن م ن ش يء لا يسبّ ح ب حمد ه و لك ن لاتفقهون تسبيحهم(5)؛ هر موجودي زنده است، هر موجودي مسبّح حق است، هر موجودي حامد حق است و اين تسبيح و تحميد،بدون معرفت نخواهد بود.
وجود « عشق » در تمامي موجودات عالم هستي
همان جريان معروفي كه براي جناب ابن كوموله در شرح تلويحات شيخ اشراق آمده، نشانگر اين مطلب است. ابن كوموله آن شبهه معروف و صعب العبوري را كه طرح كرد، خودش به آن شبهه پاسخ داد. كتاب هاي شيخ اشراق متعدد است؛ يكي از برجسته ترين كتاب هاي شيخ اشراق تلويحات است. همين ابن كوموله تلويحات شيخ اشراق را شرح كرده است. در مسأله حب و عشق مي گويد : هر موجودي عاشق است، موجودي بدون عشق نيست. روايتي كه از وجود مبارك پيغمبر (ص) نقل شد كه فرمود:الجنه اعشق است ل سلمان م ن سلمان ل لجنّه(6)؛ ناظر به همين است. بهشت،عاشق است، دنيا،عاشق است، چيزي بدون عشق نخواهد بود. وقتي چيزي بدون تسبيح و بدون تحميد نيست، پس بدون عشق هم نخواهد بود. يك برهان لطيفي ابن كوموله در شرح تلويحات شيخ اشراق براي اثبات همگاني و هميشگي بودن عشق موجودات داد كه از حوزه اين بحث كنوني ما بيرون است.
به هر تقدير وجود مبارك پيغمبر (ص) براي همه اشياء نام قرار مي داد، سعي مي كرد حبيبانه رهبري اشياء را اداره كند. مسجدي هم كه در قبا و مانند آن ساخت، شاگرداني تربيت كرد كه بر اساس آيه: ف يه ر جال يح بّون ان يتطهّروا (7)، اينها دوست دارند با طهارت باشند و سالار شهيدان براي گسترش محبت در بين جامعه كه مردم حبّاً ل لّه عبادت كنند، نه خوفاً م ن النّار يا شوقاً لي الجنّه؛ فرمود: من مي خواهم با اين سيره قيام بكنم: و ان اسير ب سيره جدّي و ابي، كه حبيبانه و محبّانه جهان را اداره كنيم. مردم را با محبت بايد اداره كرد، نه با قهر ! سالار شهيدان، سيره علي بن أبيطالب (ع) را هم مطرح كرده است.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (مدظلّه العالي) در برنامه تلويزيوني
( عشق خونين كربلا ) قم ـ آذر و دي 1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) انعام/ 76 (2) بحار الأنوار/ 44/ 329 (3) همان (4) فتح/ 29
(5) اسراء/ 44 (6) بحار الأنوار/ 22/ 341 (7) توبه/ 108
خوان حكمت تا 14محرم هر روز منتشر مي شود.

متكي : مانع اساسي در دموكراتيزه كردن خاورميانه انكار حقوق مردم فلسطين است

وزير امور خارجه كشورمان مرارت هاي مردم فلسطين و انكار حقوق اساسي آنها را مانع عمده و اساسي در دموكراتيزه كردن خاورميانه دانست.
به گزارش اداره كل اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه، منوچهر متكي پنجشنبه گذشته در سومين نشست مجمع دموكراسي بالي در جزيره بالي اندونزي طي سخناني اظهار داشت: در اجراي ارزشهاي دموكراسي نبايد گزينشي عمل كرد و دموكراسي به معناي احترام به خواست، اراده و راي مردم است.
متكي فلسطين را موردي دانست كه بيانگر تناقض گويي اين قدرت هاست كه شعار دموكراسي سر مي دهند، و گفت: فلسطين منعكس كننده معيار دوگانه و سياسي شدن حقوق اساسي بشر و دموكراسي مردمي محروم و ستمديده از سوي قدرتهاي جهاني است.
وزير امور خارجه در ادامه اظهار داشت: تحولات در دهه اخير در خاورميانه اثبات مي كند كه اقدام براي تحميل يك نظام سياسي با روند اساسي دموكراسي مغاير است.
وي افزود: بر اين اساس دولت جمهوري اسلامي ايران از ابتدا هدف پايه گذاري يك سيستم سياسي مناسب و هماهنگ با تعاليم اسلامي و ويژگي هاي اساسي جامعه ايران را پيگيري كرده و مشاركت اجتماعي مردم در انجام امور كشور همواره يكي از اهداف اصلي اين نظام سياسي مردم سالاري ديني بوده است.
متكي با اشاره به برگزاري 29 انتخابات پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران در سطوح مختلف و مشاركت عظيم مردمي در اين انتخابات به ويژه مشاركت 85درصدي در انتخابات اخير رياست جمهوري، اين امر را بيانگر سالم بودن روند سياسي كشور و همچنين اعتماد مردم ايران به اين نظام توصيف كرد.
وي همچنين اين امر را شاهدي بر پويايي جامعه و شور و شوق بخش اعظمي از جامعه از جمله جوانان و زناني خواند كه در تعيين سرنوشت خود شركت مي كنند.
وزير خارجه كشورمان حاكميت قانون، نظام چند حزبي، نظارت از طريق مجلس و آزادي رسانه ها را از ديگر مكانيسم هاي تصميم ساز دموكراتيك براي تقويت سياست ايران خواند.
وي با تاكيد بر اينكه روابط بين الملل بايد با يك توسعه سياسي سازنده در داخل كشورها متناسب و قابل تطبيق باشد، تصريح كرد: از آنجا كه امور داخلي يك كشور بايد توسط مردم آن كشور تصميم گيري شود، امور جهاني بايد با مشورت و مديريت همه كشورها در يك جريان برابر تصميم گيري شود و پيشرفت مشترك بايد براساس تساوي و احترام متقابل صورت پذيرد.
متكي تاكيد كرد: قابل قبول نيست معدودي قدرتها در روند تصميم سازي نهادهاي چندجانبه، قدرت فائقه باشند و با قدرت خود دست به هر اقدامي براي محروم كردن كشورهاي ديگر از حقوق اساسي شان بزنند.
گفتني است در حاشيه اين نشست، وزير امور خارجه ژاپن و وزير امور خارجه كشورمان درباره همكاري هاي هسته اي و ايجاد جهاني عاري از سلاح هاي هسته اي بحث و تبادل نظر كردند.
همچنين وزير امور خارجه كشورمان در ديدار همتاي استراليايي خوددر حاشيه نشست بالي، نگراني جمهوري اسلامي ايران را نسبت به برخورد با بوميان استراليا اعلام كرد.

حجت الاسلام شجوني: زمان محاكمه سران فتنه از سوي دستگاه قضايي فرا رسيده است

عضو جامعه روحانيت با بيان اينكه سران فتنه ديگر در نزد مردم آبرويي ندارند، گفت: زمان آن فرا رسيده كه دستگاه قضايي با قاطعيت به جرائم و تخلفات سران فتنه رسيدگي كرده و براي آنها حكم لازم را صادر كند.
حجت الاسلام والمسلمين جعفر شجوني در گفت وگو با فارس با اشاره به رفتار دوگانه يكي از سران فتنه اظهار داشت: نبايد خيال كرد كه شغال، شير است؛ لذا كساني كه پس از فتنه 88 قافيه را باخته مي بينند و از مردم تودهني محكمي خوردند، امروز با تظاهر و فريب، دم از چارچوب نظام و قانون مي زنند.
وي گفت: خاتمي نمي تواند ملاقات خود با جورج سوروس يهودي و ديگر دشمنان اين ملت را كتمان كند و همگان مي دانند كه وي به ملت خيانت كرده است؛ لذا كساني كه با دشمنان اين مردم دست دوستي دادند هيچ شأن و جايگاهي نزد مردم شريف ايران ندارند.
عضو جامعه روحانيت مبارز در واكنش به اقدام افرادي كه با ريش سفيدي، قصد جذب فتنه گران را دارند، گفت: برخي از اين افراد به جاي جذب فتنه گران، خود جذب آنها مي شوند؛ كه اين يك نوع، نوكر مابي است.
وي با بيان اينكه خاتمي، كروبي و موسوي از قانون اساسي، راه امام(ره) و انقلاب تخلف آشكار كردند و شهداي انقلاب را به دشمنان فروختند، تاكيد كرد: امروز سران فتنه بايد با ندامت به مردم اعلام كنند كه توبه كرده اند و اين توبه آنها، تنها بين خود و خدا است، اما آنها بايد در برابر قانون پاسخگو باشند.
عضو جامعه روحانيت مبارز تاكيد كرد: اين ريش سفيدان حق ندارند از آبروي خود مايه بگذارند؛ چرا كه ريش سفيدي وقتي ميسر است كه خود آنها واقعاً نادم شده باشند.
حجت الاسلام شجوني همچنين به اقدامات آشوبگران در عاشوراي سال گذشته اشاره كرد و افزود: اين افراد براي دستيابي به اهداف شومشان حتي حرمت سالارشهيدان (عليه السلام) را شكستند، بنابراين زمان آن رسيده است كه دستگاه قضايي طبق قانون اساسي و با قاطعيت به جرائم و تخلفات سران فتنه رسيدگي كرده و براي آنها حكم لازم را صادر كند.
هتك حرمت به عاشورا
نهايت ضلالت فتنه گران بود
نمايندگان مجلس شوراي اسلامي با يادآوري هتك حرمت عاشوراي 88 توسط فتنه گران آمريكايي تصريح كردند اين اهانت فتنه گران همانند حمله يزيديان در سال 61 به خيمه هاي امام حسين(ع) بود.
نماينده مردم خميني شهر در مجلس روز عاشورا را روز رسوايي آل بني اميه و ابي سفيان دانست كه ادامه دهندگان راه آنها در سال 88 صحنه هاي بسيار غم انگيز و دردآوري همچون سوزاندن خيمه امام حسين(ع)، را به بار آوردند. ابطحي افزود: هتك حرمت روز عاشورا نهايت ضلالت اين فتنه گران و نامردان بود و يادآوري عاشوراي 88 براي رسانه ها و روزنامه ها امر بسيار مهمي است.
عضو هيئت رئيسه فراكسيون انقلاب اسلامي كه با فارس گفت وگو مي كرد با اشاره به نداي «هل من ناصر ينصرني» امام حسين(ع) كه در طول تاريخ طنين افكنده و در عاشوراي 88 نيز به وضوح شنيده شد، افزود: ياران امام حسين(ع) توانستند با تدبير و بصيرت برخلاف عاشوراي سال 61، در عاشوراي سال گذشته در مقابل اهريمنان و يزيديان زمان بايستند.
نماينده مردم فردوس و طبس نيز با اشاره به آيه اي از قرآن كريم مبني بر اينكه برخي افراد مي خواهند نور خدا را خاموش كنند در حالي كه اين نور خاموش شدني نيست، يادآور شد: در طول تاريخ اقدام براي خاموش كردن نور خدا در زمان حضرت موسي(ع)، حضرت عيسي(ع) و حضرت رسول(ص) اتفاق افتاد اما كفار نابود شدند و وقايع عاشوراي سال گذشته از سوي فتنه گران مصداق در افتادن با آل علي عليه السلام بود.
كريم عابدي با بيان اينكه اين افراد ضمن اتحاد با يكديگر براي كشتن امام حسين عليه السلام به سراغ شيخ نادان، (شريح قاضي) رفته و او حكم قتل امام(ع) را امضا كرد، افزود: در حال حاضر نيز شريح قاضي ها، شمرها، معاويه ها و يزيدها در داخل و خارج از ايران وجود دارند.
وي با تاكيد بر اينكه سران فتنه هنوز هم عقلاني رفتار نمي كنند، تصريح كرد: انقلاب اسلامي مانند خورشيدي در جهان مي درخشد و عزت آفريني مي كند اما فتنه گران همچنان بر لجاجت و خباثت خود مانند شيطان پافشاري مي كنند.

دبير سرويس سياسي روزنامه كيهان در اهواز: رفتار ايران تابع فشار نيست و سرسخت تر عمل خواهيم كرد

اهواز-خبرنگاركيهان:
مهدي محمدي : اصلي ترين هدف آمريكاييها در فتنه 88 گرفتن مديريت از دست رهبرمعظم انقلاب بود كه مديريت بالفعل و تمام كننده ايشان موجب عصبانيت هرچه بيشتر آمريكاييها شد.
وي در نشستي با عنوان «سير مديريت رهبرمعظم انقلاب در پرونده هسته اي» در اهواز اظهار داشت: موضوع مديريت رهبري موضوع مظلومي است كه درك و دريافت روشني از آن به سبب كمتر مطرح شدن در متن جامعه وجود ندارد و يكي از دلايل آن شايد بالا بودن سطح تصميم گيري ايشان است.
محمدي در ادامه به تشريح و بررسي عوامل بروز فتنه 88 و نقش تعيين كننده رهبرمعظم انقلاب در اين خصوص پرداخت و اذعان داشت: سير اقدامات آمريكا عليه ايران شامل حمله نظامي، تحريم، عمليات اطلاعاتي، مذاكره، عمليات رواني و رسانه اي و در آخر ايجاد ناآرامي در داخل ايران و ايجاد شرايط فروپاشي دروني بود كه دقيقاً يك سال قبل از انتخابات 88، آمريكاييها به ناكارآمدي تمامي عوامل سبدشان رسيدند.
محمدي در ادامه خاطر نشان كرد: در دولت اصلاحات بر اين باورند بودند كه بزرگترين ماموريت ديپلماسي هسته اي جلوگيري از ارجاع پرونده هسته اي به شوراي امنيت است چرا كه قدرت آمريكا را در آنجا بسيار بالا ارزيابي مي كردند ارجاع پرونده هسته اي به شوراي امنيت شمشيري بود كه در آن دوره بالاي سر ما گرفته بودند و ديديم كه با تعطيلي مكرر و امتياز دادن به آنها در واقع صورت مساله پاك شد در حالي كه دولت اصولگرا يك كار بيشتر نكرد و آن هم تلاش جهت اثبات اين نكته بود كه رفتار ايران نه تنها تابع فشار نيست بلكه معكوس عمل خواهيم كرد و سرسخت تر مي شويم. محمدي افزود: آمريكا كوشيد با تحريم، ناآرامي اقتصادي فوق العاده اي در ايران ايجاد كند اما الگوي تحريم به جاي آنكه در اراده ما در پيشبرد اهدافمان خللي وارد كند افق هاي نويني را پيش روي ما گشود.
دبير سرويس سياسي كيهان از تلاش شوم دشمن در راستاي بر هم زدن انسجام اجتماعي ايران در سال 88 و پس از حوادث انتخابات يادآور شد و افزود: راهكارهاي مختلفي اعم از تلقين تقلب در انتخابات، كشته سازي را آزمودند اما با شكست مواجه شدند و پس از فتنه 88، برنامه آنها از سوي غرب عليه ايران يعني كودتاي مخملي نيز سوخت و با مديريت توانمند رهبري، سناريوي 20 ساله آنها براي فروپاشي داخلي ايران درهم شكست و گفت وگو و همكاري حول نقاط مشترك كه از سوي آمريكاييها پيشنهاد مي شود حاصل مديريت، درايت است كه رهبرمعظم انقلاب به فضاي سياسي-اجتماعي ما تزريق كردند.
محمدي با تاكيد بر اينكه بصيرت اتخاذ تصميم درست و زمان مناسب است گفت: مشكل ما در فتنه سال 88 افرادي بودند كه فكر ميكردند همه چيز را مي فهمند و خودشان مي خواستند قضايا را تحليل كنند در حالي كه اگر تبعيت بر تحليل فردي مقدم شود بصيرت خود به خود حاصل خواهد شد.

طالب زاده: فيلم سنگسارثريا ، زمينه سازي براي جنجال در پرونده سكينه آشتياني بود

يك كارشناس امور رسانه از ارتباط ساخت فيلم سنگسار ثريا با پرونده سكينه آشتياني پرده برداشت.
نادر طالب زاده در برنامه تلويزيوني «راز» كه پنج شنبه گذشته از شبكه 4 سيما پخش شده و موضوع آن «حقوق بشر از توهم تا واقعيت» بود، درخصوص بررسي پرونده جنجالي سكينه آشتياني گفت: پرونده از سال 2006 آغاز شد، در سال 2008 سنگسار ثريا در اردن كليد خورد و در 5 جشنواره فيلم اول شد و پس از توزيع جهاني آن در سال 2010 جنجال سكينه آشتياني كليد خورد.
وي با بيان اينكه غرب از 32 سال پيش روي موضوع حقوق بشر متمركز شده و توسط آن به جمهوري اسلامي حمله مي كند، يادآور شد: پيش از انقلاب اسلامي اصلا سخني از همجنسگرايي وجود نداشت اما پس از انقلاب براي آنها حقوق قائل شده و به آنها ارزش مي دهند چرا كه اين يك طراحي براي حمله به انقلاب ايران بود.
به گزارش فارس، اين مستندساز تلويزيوني، پرونده آشتياني را نيز از اين دست پرونده ها دانست و خاطرنشان كرد: بايد رابطه بين سنگسار ثريا و پرونده آشتياني را كالبد شكافي كرد.
طالب زاده ادامه داد: زماني كه موضوع آشتياني رسانه اي مي شود، يك شبكه و لابي فعال در جنگ نرم كه در داخل فعاليت مي كند، اخبار را به غرب منتقل كرده و اين اخبار به واشنگتن مي رود و در اتاق فكرهاي آنها تبديل به يك سناريو براي فشار عليه ايران مي شود.
وي با ذكر اين نكته كه در اتاق فكرهاي واشنگتن تصميم گيري مي شود كه يك فيلم با عنوان سنگسار يك زن ايراني ساخته شود، يادآور شد: پس از ساخت فيلم به سرعت آن را در دنيا و ايران پخش مي كنند كه ما مي بينيم حتي در مدارس دخترانه ما اين فيلم دست به دست مي شود.
اين مستندساز با اشاره به فروش پايين فيلم سنگسار ثريا گفت: براي ساخت اين فيلم 35 ميليون دلار هزينه شده اما تنها 600 هزار دلار فروش داشت، چرا كه اصلا براي فروش نبود و به صورت رايگان در اختيار همه دنيا قرار گرفت. طالب زاده تمام هجمه ها عليه ايران را در حوزه هاي فكري صهيونيستي ضدايراني دانست، كه نه در مراكز سياسي پنتاگون و واشنگتن بلكه در اتاق فكرهاي صهيونيستي كليد مي خورند.

پس از دريافت لوح تقدير «جنگ نرم» از دبير «شوراي عالي انقلاب فرهنگي»
نويسنده كيهان جايزه خود را به شهيد مجيد شهرياري تقديم كرد

دبير «شوراي عالي انقلاب فرهنگي» لوح تقدير «مبارزه با جنگ نرم» را به «پيام فضلي نژاد»، عضو دفتر پژوهش ها و نويسنده روزنامه «كيهان» اهداء كرد و فضلي نژاد نيز آن را به شهيد «مجيد شهرياري»، دانشمند هسته اي كشورمان تقديم نمود و گفت: شهيد شهرياري، «شهيد مبارزه مقدس علمي» است و چه زيبا آيت الله جوادي آملي گفتند كه او « در مصاف با مرگ پيروز شد.» در اين مراسم كه شامگاه 17 آذر 1389 با حضور برخي از اعضاء شوراي عالي انقلاب فرهنگي، اعضاء «كميسيون تحولات آينده نگري علمي و فرهنگي» اين شورا و شخصيت هاي سياسي برگزار شد، دكتر غلامرضا مخبر دزفولي، دبير «شوراي عالي انقلاب فرهنگي» با اشاره به نقش روزنامه «كيهان» براي گسترش بصيرت در جامعه، طي سخناني از كوشش هاي اين عضو «دفتر پژوهش هاي موسسه كيهان» در چند ساله گذشته به سبب توليد آثار موثر براي مبارزه با «جنگ نرم» تقدير كرد. فضلي نژاد با سپاسگزاري از دكتر مخبر دزفولي گفت كه خود را لايق هيچ گونه تقديري نمي داند و افزود: اگر راهنمايي هاي مديرمسئول روزنامه «كيهان» و مدير « دفتر پژوهش هاي موسسه كيهان» نبود و بستر مطالعاتي و پژوهشي مبارز با جنگ نرم را براي پژوهشگران فراهم نمي كردند، هيچ گاه بدين نحو موفق به فعاليت در اين عرضه نمي شدم. از سال 1385 كه مقام معظم رهبري بحث «ناتوي فرهنگي» و «جنگ نرم» را مطرح فرمودند، اين بزرگواران زير ساختهاي يك رويارويي رسانه اي و مواجهه تئوريك با اين پروژه ها را فراهم كردند و امكانات بسياري را براي مبارزه با جنگ نرم در اختيار پژوهشگران گذاشتند.
در لوح تقدير دبير «شوراي عالي انقلاب فرهنگي» با استناد به فرموده رهبر انقلاب اسلامي كه «امروز اولويت اصلي كشور مقابله با جنگ نرم دشمن است»، از فضلي نژاد به سبب «زحمات و تلاش در عرصه جهاد فرهنگي و جنگ نرم» تقدير شده است. نويسنده روزنامه كيهان پس از دريافت اين جايزه گفت: در روزهاي آينده با حضور در منزل شهيد مجيد شهرياري اين جايزه را به خانواده ايشان تقديم مي كنم. چرا كه قدرت نرم جمهوري اسلامي خانواده هاي شهدا، ايثارگران جانبازان و مفقودين هستند كه به فرموده امام خميني(ره) فقراي ذاتي دنياي دون، در حسرت مقام والايشان در حيرتند و احرار جهان، آنان را زمزمه مي كنند. آنان ذخيره استراتژيك و نيروي مبارزه با جنگ نرم عليه اردوگاه ليبرال سرمايه داري و صهيونيسم به شمار مي روند.
گفتني است شهيد مجيد شهرياري، استاد دانشگاه شهيد بهشتي و دانشمند هسته اي كشورمان كه در تاريخ 8 آذر 1389 توسط سرويس هاي جاسوسي غرب در تهران ترور شد و به شهادت رسيد، همراه با شهيد مسعود علي محمدي از مشاوران پروژه «سزامي» بود و چهار كتاب و ده ها مقاله پژوهشي را در زمينه مهندسي هسته اي در نشريات تخصصي معتبر به چاپ رسانده است. فضلي نژاد پيش از اين نيز «تنديس رتبه اول جنگ نرم» از «هفدهمين جشنواره بين المللي مطبوعات» را با حضور در شهر زاهدان به خانواده شهيد «محمد گلدوي» از شهداي مبارزه با گروهك تروريستي «عبدالمالك ريگي» تقديم كرده بود.

در اثر عارضه قلبي ناشي از فشار كاري
نادر طالب زاده در بخش سي سي يو بستري شد

گروه ادب و هنر-
نادر طالب زاده، فيلمساز و كارشناس رسانه، پنجشنبه شب و پس از اجراي برنامه تلويزيوني «راز» در بيمارستان بستري شد.
اين كارگردان متعهد در اثر عارضه قلبي ناشي از فشار كاري در بخش سي سي يو يكي از بيمارستان هاي غرب تهران بستري شده است. براساس اعلام پزشكان بيماري طالب زاده جدي است و دو عضله قلب وي بايد هرچه سريع تر جراحي شود.
مجري- كارشناس برنامه «راز» مدت هاست كه از ناراحتي قلبي رنج مي برد و حدود يك ماه پيش نيز تحت عمل جراحي قرار گرفته بود.
روزنامه كيهان براي اين فعال رسانه اي متعهد و دلسوز آرزوي سلامتي كامل را دارد.