اتوبوس كه چپ نشده ! (يادداشت روز)

مي گويند؛ شخصي براي دوست دوچرخه سوارش كه تازه فوت كرده بود، خرما خيرات مي كرد. يكي از رهگذران به جاي آن كه مانند بقيه، يك خرما بردارد و فاتحه اي بخواند، پنجه در سيني انداخت و مشت خود را پر از خرما كرد. صاحب عزا كه از فرصت طلبي او ناراحت شده بود، مچ او را گرفت و به ملامت گفت؛ چه خبرته آقا؟! اتوبوس كه چپ نشده؟! يك دوچرخه سوار به جدول زده و فوت كرده!
روز پنج شنبه- 5 خردادماه- آيت الله هاشمي رفسنجاني در مراسم بزرگداشت حماسه سازان جامعه پزشكي در دوران جنگ تحميلي، با اشاره تلويحي به ماجراي اخير و حركت دشمن پسند جريان انحرافي، سخنان به ظاهر مبهم و دوپهلو- و در مواردي صريح و بي پرده- داشته اند كه درباره آن با توجه به مواضع شناخته شده ايشان مخصوصا طي دو سال اخير، گفتني هايي هست؛
1- آقاي هاشمي رفسنجاني با تلويحي نزديك به تصريح از جريان انحرافي نفوذ كرده در حلقه نزديك به رئيس جمهور محترم ياد كرده و تلاش مي كند حركت اخير اين جريان انحرافي را نشانه حقانيت مواضع دو سال گذشته خويش معرفي كند و حال آن كه مواضع و عملكرد جريان انحرافي به وضوح و بي كم و كاست با فتنه 88 همسو و هم جهت بوده است و آنچه اين جريان نفوذي در پي آن بود- و شايد هنوز هم به خيال خام خود در پي آن باشد- فقط به عنوان بخشي از خيانت و جنايت بزرگ و فراموش نشدني سران و حاميان آشكار و نهان فتنه 88 قابل ارزيابي است. بنابراين جناب آقاي رفسنجاني كه طي 2 سال گذشته به گونه اي نه چندان پنهان و در مواردي كاملا آشكار از سران و عوامل فتنه حمايت كرده اند، نمي توانند و نبايد جريان ياد شده را در تقابل با خود تلقي كنند چه رسد به اين كه عليه اين جريان موضع گرفته و به اقدام زشت و ناپسند آن اعتراض كنند! بايد از آقاي هاشمي رفسنجاني پرسيد؛ كداميك از مواضع پلشت جريان انحرافي را مي توان آدرس داد كه فتنه گران - متاسفانه مورد حمايت شما- صدها برابر، زشت تر و مشمئز كننده تر از آن را مرتكب نشده باشند؟!
2- تا آنجا كه به مسئولان عالي رتبه نظام و توده هاي عظيم مردم فداكار و اصولگرا مربوط است، بلافاصله بعد از مشاهده انحراف در جريان ياد شده، با هوشياري و بصيرت مثال زدني و پيروي هميشگي از خط رهبري، در مقابل اين انحراف قد علم كردند و زاويه گرفتگان از بستر اصلي و تعريف شده انقلاب را محكوم كرده و عليه آنها به مقابله برخاستند. آيا، همين يك فقره به تنهايي حكايت از آن ندارد كه نظام، مردم و مسئولان در صراط مستقيم اسلام و انقلاب گام برمي دارند؟ بنابراين اتفاق خاصي نيفتاده است كه حضرتعالي براي «هشدار» و توصيه و نصيحت درباره آن، احساس تكليف كرده باشيد ! آيا اصولگرايان- به معني گسترده كلمه- كه در مقابل انحراف ايستاده اند قابل ملامت هستند يا كساني كه در جريان فتنه 88، آن همه جنايت، خيانت، وطن فروشي و همراهي با سرويس هاي جاسوسي آمريكا و اسرائيل و انگليس را به وضوح مشاهده كردند و دم برنياوردند؟!
گفتني است نشريه آمريكايي «فارين پاليسي» طي مقاله اي خطاب به دولتمردان آمريكايي كه ايران را به نقض حقوق بشر متهم مي كنند، نوشته بود؛ «آقاي اوباما، شما بعد از افشاي جنايات وحشيانه ماموران آمريكايي در زندان گوانتانامو، قول تعطيلي اين بازداشتگاه را داديد ولي علي رغم تمامي اسنادي كه از وقوع جنايت در گوانتانامو حكايت مي كرد، به وعده خود عمل نكرديد، اما جمهوري اسلامي ايران بلافاصله پس از اطلاع از نقض حقوق بشر در زندان كهريزك، دستور تعطيلي آن را صادر كرد. بنابراين، شما قابل ملامت و اعتراض هستيد كه جنايت در گوانتانامو را ديديد و سكوت كرديد، نه جمهوري اسلامي ايران كه براي مقابله با نقض حقوق بشر، حتي مسئولان برگزيده خود را نيز بركنار كرد؟!».
3- آقاي رفسنجاني در مراسم ياد شده گفته است «همه بايد تلاش كنيم اعتماد برخي از مردم را كه به ترديد افتاده اند، برگردانيم» و توضيح نداده اند منظورشان از «برخي از مردم» چه كساني است؟ اگر توده هاي چند ده ميليوني مردم را مي فرمايند كه آنها در حماسه بي نظير 9 دي و سپس 22 بهمن و ... بارها نشان داده اند به چه كساني اعتماد ندارند و براي كدام ديدگاه و عقيده تا پاي جان ايستاده اند. و اما اگر مقصود جناب هاشمي، گروه ها و جرياناتي نظير منافقين و بهايي ها و ماركسيست ها و سلطنت طلب ها و عبدالمالك ريگي ها و غارتگران بيت المال است كه با سران فتنه مورد حمايت ايشان ائتلاف كرده بودند و نتانياهو با صراحت از آنها با عنوان «بزرگترين سرمايه اسرائيل در داخل ايران»! ياد مي كرد كه بايد از زبان حضرت امام(ره) خطاب به آقاي هاشمي گفت؛ اگر آنها به نظام اعتماد كنند، نظام بايد به حركت خود با چشم «خيانت» نگاه كند! راستي مگر همه اين جريانات فاسد و جرثومه هاي فساد و تباهي آشكارا و بي پرده با دست اندركاران فتنه 88 در ائتلاف نبودند؟! اين كه قابل انكار نيست، هست؟! چرا جناب هاشمي درباره اين ائتلاف شوم مهر سكوت بر لب زده بودند و در اعتراض به آن لب تر نفرمودند، كه هيچ! از فتنه گران به صراحت نيز دفاع و حمايت كردند؟!
4- آقاي هاشمي فرموده اند «آمار دروغ دادن، ادعاي دروغ كردن، پول بيخودي مصرف كردن كه مردم مي فهمند يك بازي است و بيت المال را به غارت بردن براي خريد چند رأي و امثال اين چيزها ديگر در مردم جواب نمي دهد».
درباره اين بخش از سخنان آيت الله هاشمي رفسنجاني اگرچه گفتني هاي فراواني است ولي تنها به چند مورد از آن بسنده مي كنيم ؛
الف: فرموده اند «آمار دروغ دادن» خب! چه كسي مي تواند انبوه خدمات برجسته دولت نهم و دهم را انكار كند؟ ساخت ده ها سد، هزاران كيلومتر راه، صدها كارخانه و نيروگاه، موشك هاي دوربرد، زيردريايي، فرستادن ماهواره به فضا، پيشرفت هاي خيره كننده در عرصه هاي نانو تكنولوژي، سلول هاي بنيادين، راديو ايزوتوپ ها، دستاوردهاي هسته اي، برخورداري تقريبا تمامي روستاهاي ايران از برق و گاز، رسيدگي به محرومان و مستضعفان و بركشيدن اين اقشار از سطوح زيرين جامعه به بالاترين سطح ها و مسئوليت ها و... و... كه قابل انكار نيست و به قول شما «مردم مي فهمند». بايد از جناب هاشمي كه خود مسئوليت بالاي اجرايي داشته اند و از مقوله كار و پيشرفت باخبرند پرسيد چه كسي مي تواند اينهمه خدمات را كه در پاره اي از موارد «بي نظير» بوده است انكار كند و ارائه فهرست آن به مردم را «آمار دروغ»! تلقي كند؟! هيچكس خدمات عمراني آقاي هاشمي در دوران رياست جمهوري ايشان را نفي نمي كند ولي كدام ناظر بي طرف و باانصافي مي تواند اين واقعيت را انكار كند كه دولت نهم و دهم ده ها و در پاره اي از موارد صدها برابر دولت سازندگي به مردم خدمت كرده است؟ آمار خدمات دولت نهم و دهم را با آمار مشابه در دولت هاي سازندگي و اصلاحات مقايسه بفرمائيد. كدام دروغ است؟!
ب: آقاي هاشمي به «ادعاي دروغ» اشاره كرده اند كه بايد گفت؛ چه كساني به توصيه «جرج سوروس» و «جين شارپ» ادعاي دروغ تقلب در انتخابات را مطرح كردند و با آن كه خود مسئوليت انجام چند انتخابات را داشتند و مي دانستند تقلب در مقياس ميليوني ناممكن است در اين شيپور فريب دميدند؟! و بعد از آن كه آب ها از آسياب افتاد و عوامل اصلي به دستور گرفتن براي اشاعه اين دروغ اعتراف كردند نيز حاضر به تكذيب ادعاي دروغ خود نشدند؟ چه كساني براي تامين خوراك تبليغاتي بيگانگان در مجلس ختم «زنده »ها شركت كرده و اشك ريختند! و روي قبرهايي كه «مرده» نداشت عزا گرفتند؟! چه كساني به دروغ ادعاي شكنجه و تجاوز در زندان ها را مطرح كردند؟ چه كساني؟! و... و صد البته حق با آقاي هاشمي است كه مي فرمايند «مردم اين دروغ ها را باور نمي كنند» چرا كه اگر باور مي كردند طومار فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 را درهم نمي پيچيدند و حماسه بي نظير 9 دي را عليه فتنه گران نمي آفريدند.
ج: جناب آقاي هاشمي از غارت بيت المال گله كرده اند كه البته، نمونه هايي از آن قابل نفي نيست ولي اين نمونه ها از سوي كساني است كه اولا؛ برخي از آنان با فتنه گران همخوان و هم پياله بوده اند و ثانيا؛ با غارت هاي كلان بيت المال در دوران سازندگي و اصلاحات قابل مقايسه نيست. اينجا يك سؤال از جناب آقاي هاشمي در ميان است؛ چند فقره از پرونده هاي كلان فساد اقتصادي و غارت بيت المال كه ماجراي آنها به دادگاه نيز كشيده شده و اسناد آن موجود است، در دوران رياست جمهوري ايشان بوده است؟! و چند فقره نبوده است؟!
د: درباره هزينه بيت المال براي جمع آوري آراء سخن گفته اند كه البته، برخي از تحركات اين روزها قابل انكار نيست ولي جرياني كه در اين راستا حركت مي كند به شدت مورد اعتراض قرار گرفته و هم اكنون رسيدگي به صحت و سقم ماجرا در كميسيون اصل 90 مجلس در جريان است. اما، مگر در همين جريان فتنه 88، پول هاي كلان غارت شده از مردم و مبالغ هنگفت و نجومي كمك هاي مالي ملك عبدالله پادشاه عربستان، پادشاه اردن و بسياري از كشورهاي اروپايي براي جمع آوري آراء مردم به نفع نامزد فتنه گران هزينه نشد؟ و حتي پس از فتنه نيز، مگر براي فلاني هفته اي 40 ميليون تومان پرداخت نمي شد. ولي همه ديدند كه نتيجه اي در پي نداشت. بنابراين بايد با جناب آقاي هاشمي همصدا شد كه «اين چيزها ديگر در مردم جواب نمي دهد»!
5- ايشان در همان مراسم فرموده اند «امروز دشمنان ما، چهار چشمي ما را نگاه مي كنند و دنبال رخنه مي گردند تا حضور بيشتري پيدا كنند. اين چيز روشني است و همه مي توانند آن را بفهمند. خدا كند كه ما هم اين چشم باز را داشته باشيم».
اين بخش از سخنان آقاي هاشمي با توجه به حمايت آشكار مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس از فتنه 88 كه مورد حمايت ايشان بود و حضور ده ها عامل تابلودار سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه و گروه هاي تروريستي و ضد انقلاب در اردوگاه فتنه ياد شده، تعجب آور و ابراز آن از سوي ايشان تاسف بار است و بايد از آقاي رفسنجاني پرسيد آيا مي توانيد آنهمه وابستگي دوستان مورد حمايت خويش به دشمنان بيروني را انكار كنيد؟! آيا بسياري از عوامل اصلي فتنه 88 در سطح مشاوران، برنامه ريزان و سردمداران اين فتنه هم اكنون به آمريكا و انگليس پناهنده نشده اند؟ آيا عطاءالله مهاجراني، وزير كابينه و معاون رئيس جمهور دولت هاي سازندگي و اصلاحات و سخنگوي دوستان فتنه گر شما امروزه تحت مديريت شبكه MI6 انگليس نيست؟ و آن ديگري حداقل دو بار به اسرائيل سفر نكرده است؟ آيا جناب خاتمي با جرج سوروس صهيونيست ملاقات نكرده و دستورات ديكته شده او را به كار نگرفته است؟ آيا «مايكل لدين»، «جان كين»، «تموتي اش» و... عضو بيروني فتنه 88 نبوده اند؟ آيا شيمون پرز با صراحت اعلام نكرده بود كه اصلاح طلبان- يعني دوستان شما- سربازان اسرائيل هستند كه به نمايندگي از رژيم صهيونيستي با جمهوري اسلامي درافتاده اند؟ آيا اوباما حمايت مالي، تبليغاتي و سياسي از دوستان فتنه گر شما را وظيفه قطعي و غيرقابل چشم پوشي آمريكا ندانسته بود؟ آيا كمك هاي هنگفت ملك عبدالله سعودي به حساب سران فتنه واريز نشده بود. راستي همين دو هفته قبل آقاي عطاءالله مهاجراني سخنگوي سران فتنه با ملك عبدالله در يك نشست خصوصي در رياض شركت كرده بود. آيا فتنه گران در روز قدس به نفع اسرائيل شعار ندادند؟ آيا روز 13 آبان به نفع آمريكا عربده نكشيدند؟ و...
جناب آقاي هاشمي! سخن از رخنه بيگانگان نيست. پاي «دروازه» در ميان است و اين دروازه را فتنه گران مورد حمايت شما به روي دشمنان اسلام و انقلاب و امام و مردم باز كرده بودند.
حسين شريعتمداري

دو فعال اصولگرا: بايد مراقب تغيير تاكتيك فتنه گران براي بازگشت به قدرت بود

دو تن از فعالان سياسي اصولگرا با بيان اينكه خاتمي فرقي با موسوي و كروبي ندارد تاكيد كردند كه بايد مراقب تغيير تاكتيك فتنه گران براي بازگشت به قدرت بود.
«زهره الهيان» عضو كميسيون امنيت ملي مجلس شوراي اسلامي در گفت وگو با فارس، با اشاره به عملكرد جريان دوم خرداد اظهار داشت: شكست مفتضحانه جريان فتنه براي مردم بسيار بارز بوده و پس از افشاي دست هاي پشت صحنه اين جريان بدنه مردمي آن فرو ريخت.
وي گفت: به دنبال اين شكست عناصر اصلي اين فتنه به دنبال بازسازي و تغيير چهره خود در نظر مردم كشور هستند، لذا آنها بايد بدانند اين اتفاق نخواهد افتاد، چرا كه مردم ما چهره واقعي آنها را شناخته اند.
عضو كميسيون امنيت ملي مجلس ادامه داد: در طول ماه هاي گذشته آنها سعي كردند با ترفندهاي مختلف به لايه هاي قدرت در نظام بازگردند و براي حضور مجدد در انتخابات آتي برنامه ريزي داشته اند، آنها با عوض كردن تاكتيك و شيوه هاي خود تلاش مي كنند مجددا به بدنه اين حكومت بازگردند كه نبايد از آن غافل شد.
عضو كميسيون امنيت ملي مجلس تصريح كرد: همچنين كساني كه مرز مشخصي با جريان فتنه و سران آن نداشتند و حتي با آنها همكاري كردند، اجازه ورود و بازگشت به نهادهاي قدرت نظام از جمله مجلس را ندارند.
الهيان در ادامه سخنان خود در مورد خاتمي متذكر شد: آقاي خاتمي همواره در طول سال هاي گذشته در تلاش بود در ظاهر خود را از موسوي و كروبي جدا نشان دهد اما در لحظات حساس و بزنگاه ها كه بعد از انتخاب 88 بود، هيچ گاه او با فتنه مرز مشخصي نداشت و به نوعي با يك تاكتيك خاص سعي دارد براي خود جايگاهي دست و پا كند و در صحنه سياسي كشور باقي بماند.
وي تصريح كرد: استراتژي خاتمي با جريان فتنه جدا نيست و به كرات اين مسئله در اظهارات و تصميمات وي مشهود بوده است. بنابراين مشخص است كه راه او همان راه موسوي و كروبي است. اما شيوه او با آنها در ظاهر متفاوت است.
حجت الاسلام غلامرضا مصباحي مقدم نماينده مردم تهران و عضو مجمع نمايندگان روحاني مجلس نيز با اشاره به اظهارات اخير محمد خاتمي گفت: به نظر مي رسد كه خاتمي بايد ابتدا برادري خود را ثابت كند و بعد ادعاي ارث داشته باشد.
وي افزود: خاتمي خود يكي از افرادي است كه به جريان فتنه دامن زده و با عملكرد پس از انتخاباتش، كاري كرد كه شرايط فتنه به وجود آيد؛ خاتمي اوضاع را براي مردم دگرگون جلوه داده و عده زيادي از مردم را به اشتباه انداخته و اين تصور را براي مردم به وجود آورد كه واقعا در انتخابات تخلف رخ داده است.
نماينده مردم تهران در مجلس تصريح كرد: خاتمي با اين اوضاع نمي تواند كسي باشد كه وساطت بين مردم و آنهايي كه وي تعبير به مردم مي كند، را برعهده داشته باشد؛ اتفاقا آنهايي كه طرفدار فتنه گران بودند، بعدها برايشان مسلم شد كه اقدامات فتنه گران يك فريب بود.
مصباحي مقدم ادامه داد: اگر كسي به خيال خود مطالبه اي هم امروز دارد، جزو دسته اي است كه هنوز دچار فتنه باقي مانده است، البته اعضاي اين قشر بسيار اندك هستند.

گدا (گفت و شنود)

گفت: در خبرها آمده بود كه بهاءالله مهاجراني به دعوت دربار آل سعود مخفيانه به عربستان رفته و درباره چگونگي تبليغات اپوزيسيون عليه جمهوري اسلامي ايران با مقامات امنيتي آن كشور به مذاكره نشسته است.
گفتم: مقامات اطلاعاتي سعودي را بگو كه از شدت ناعلاجي به گربه گفته اند «خانم باجي»!
گفت: كديور افندي هم سال گذشته دو بار به اسرائيل سفر كرده بود.
گفتم: حيوونكي پادشاه عربستان! به كمك تبليغاتي چه موجودات اجق وجق و خل و چلي دل بسته است؟!
گفت: حالا از دست بهاءالله مهاجراني و كديور افندي كاري هم برمي آيد؟!
گفتم: چه عرض كنم؟! يارو افتاده بود توي چاه و فرياد مي زد «كمك! كمك!» و آدم خل و چلي كه از آنجا رد مي شد بهش گفت؛ مرد حسابي! مگه كنار پياده رو چه عيبي داشت كه براي گدايي رفته اي ته چاه؟!

هندلزبلات : دولت آلمان در مورد بانك ايران- اروپا سياسي كاري مي كند

يك روزنامه اقتصادي برجسته در آلمان تاكيد كرد دولت آنگلا مركل در تعطيلي فعاليت بانك ايران و اروپا به وضوح در حال سياسي كاري است و سندي عليه آن در دست ندارد.
اشميد ماتياس بروگمان، يا بوكنهايمر و ديتمار نويرر فيدليوس روز چهارشنبه 28 ارديبهشت 1390 (18 مه 2011) در روزنامه هندلزبلات آلمان نوشتند: تصميم جديد برلين در برخورد با بانك ايران و اروپا بويژه در محافل امنيتي غرب انگيزه سياسي دارد. يك ديپلمات بلژيكي در اين باره گفت؛ اگر دولت آلمان بدنبال برخورد با اين بانك بود همان سال گذشته كافي بود. وي سپس گفت: به نظر ما هيچ چيز جديدي در اين رابطه اتفاق نيفتاده است. مقامات آلماني تاكنون هيچ اشاره خاصي به فعاليت هاي ممنوعه اين بانك نداشته اند. هرچند اين موسسه مالي ماه هاست تحت نظارت شديد دولت آلمان قرار دارد اما اداره آگاهي فدرال آلمان همين اواخر اعلام كرد هيچ يافته اي كه نشان دهد بانك ايران و اروپا از برنامه اتمي و موشكي ايران حمايت كرده بدست نيامده است.
نويسندگان اين مقاله در ادامه با تاكيد بر اينكه بازندگان بزرگ اين اقدام شركت ها تاجران اروپايي بويژه آلماني خواهند بود، نوشته اند: «بي شك درج نام بانك ايران و اروپا در فهرست موسسات تحريم شده آلمان و اروپا با پيامدهاي اقتصادي روبرو خواهد بود كه از جمله مي توان به بروز بحران اقتصادي نه فقط براي مناسبات تجاري آلمان با ايران بلكه همچنين ارتباطات تجاري بسياري از كشورهاي اروپايي از طريق اين بانك با ايران اشاره كرد. به نظر مي رسد علاوه بر بازرگانان مياني و واسطه چندين شركت بزرگ آلماني كه در بورس آلمان موسوم به داكس فعالند نيز همچنان بر ادامه روابط تجاري خود با ايران از طريق اين بانك اصرار داشته باشند».
در بخش ديگري از اين مقاله آمده است: «نمايندگان صنايع آلمان در واكنش به تعطيلي اين بانك در آلمان اظهار داشتند تعطيلي بانك ايران و اروپا به هيچ وجه به معناي پايان تجارت ميان ايران و آلمان نيست. چون گزينه هاي قانوني متعددي براي صادرات و نيز معاملات واريزي به اين كشور وجود دارد».
بانك ايران- اروپا (EIH bank) كه در هامبورگ مستقر است اخيرا از سوي آمريكا تحريم شد اما اتحاديه اروپا از تحريم آن خودداري كرده است. دولت آلمان تا چند ماه پيش از تسليم در مقابل فشارهاي آمريكا براي تحريم اين بانك با اين استدلال كه مدركي عليه آن موجود نيست و همچنين اين بانك مطابق قوانين اتحاديه اروپا تحريم نشده، خودداري مي كرد. اما پس از سفر بنيامين نتانياهو به اين كشور، برخي لابي هاي دولت انگليس، تشديد فشار دولت آمريكا و فعاليت بي سابقه يهوديان آلمان نهايتا تصميم گرفت آن را تعطيل كند.
ايران اعلام كرده است با توجه به اينكه اين اقدام به وضوح برخلاف قوانين اتحاديه اروپاست بر عليه آن اقامه دعواي حقوقي خواهد كرد. كارشناسان غربي مي گويند احتمال موفقيت ايران در اين دعواي حقوقي بسيار بالاست.
بانك ايران- اروپا هفته گذشته در چارچوب دور جديد تحريم هاي اروپا عليه ايران در معرض تعطيلي قرار گرفت.

بررسي شكايت نمايندگان مجلس از بقايي و مشايي در كميسيون اصل 90

كميسيون اصل 90 پرونده شكايت از مشايي و بقايي را بررسي مي كند.
عضو هيئت رئيسه كميسيون اصل 90 با اشاره به بررسي اين كميسيون درخصوص رسيدگي به شكايت از مشايي و بقايي گفت: در پي شكايت برخي نمايندگان از بقايي و مشايي به دليل اخلال در امور كشور و ايجاد هزينه هاي بيجا براي دولت و نظام، كميسيون اصل 90 در حال بررسي اين شكايات است.
غلامرضا اسداللهي نماينده تربت جام و تايباد در مجلس شوراي اسلامي درخصوص رسيدگي به شكايت از بقايي و مشايي در كميسيون اصل 90 گفت: اين شكايت توسط عده اي از نمايندگان در صحن علني مطرح شد كه رياست مجلس به كميسيون اصل 90 ارجاع داد.
وي افزود: دلايل شكايت از آقايان مشايي و بقايي اخلال در امور كشور، ايجاد هزينه و اظهارنظرهاي بيجا و دخالت در امور كشور است.
اسداللهي خاطر نشان ساخت: موضوعات شكايت از مشايي و بقايي در حال بررسي در كميسيون اصل 90 است و نتايج آن بعد از بررسي ها اعلام خواهد شد.

انتقاد احمد توكلي از تعقيب قضايي نمايندگان

رئيس مركز پژوهش هاي مجلس در نامه اي به رئيس قوه قضائيه نسبت به تحت تعقيب قرار گرفتن نمايندگان مجلس اعتراض كرد.
احمد توكلي در نامه خود با استناد به اصل هشتاد و ششم قانون اساسي نوشته است؛ اگر نظراتي كه نماينده مجلس درباره اشخاص (حقيقي يا حقوقي) كه در اعمال وظيفه نظارتي ابراز مي شود هيچ گاه متضمن نسبت افعال مجرمانه نباشد اين اصل هيچ فايده اي ندارد و ذكر آن عبث است زيرا همه افراد جامعه در اظهارنظري كه متضمن نسبت فعل مجرمانه به ديگري نباشد، آزادند و نمي توان آنان را تعقيب يا توقيف كرد. شايان ذكر است كه در اصل هشتاد و شش قانون اساسي آمده است:
«نمايندگان مجلس در مقام ايفاي وظايف نمايندگي در اظهارنظر و راي خود كاملا آزادند و نمي توان آن ها را به سبب نظراتي كه در مجلس اظهار كرده اند يا آرايي كه در مقام ايفاي وظايف نمايندگي خود داده اند تعقيب يا توقيف كرد.»

به جنايتكاران آل سعود جايزه ندهيد!! (خبر ويژه)

تحرك جريان مسئله دار براي اعزام وزيرامور خارجه به عربستان سعودي با شگفتي و انتقاد صاحب نظران مسائل منطقه روبرو شده است.
بنابر برخي گزارش هاي موثق، جريان مذكور پس از ناكامي چند هفته پيش در اعزام دكتر صالحي به رياض، مجدداً تحركاتي را آغاز كرده تا به توجيه لزوم انجام اين سفر و جلب نظر مساعد رئيس جمهور بپردازد. اين در حالي است كه رژيم آل سعود با شدت تمام مشغول سركوب مردم در عربستان، يمن و بحرين است و حتي در اقدامي مغاير با حقوق بين الملل اقدام به اشغال نظامي بحرين كرده است.
رژيم آل سعود كه به لحاظ بي ثباتي سياسي، از دست دادن متحدان منطقه اي و شكست در مداخلات خود در كشورهايي نظير عراق، لبنان و سوريه، بدترين دوره حيات سياسي خود را مي گذراند، درصدد است به اعتبار سفر وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران به رياض، تمام ناكامي ها و سركوبگري ها و جنايت هاي خود عليه امت اسلامي را كتمان كند. حتي اظهارات سعود الفيصل هم كه توسط شبكه العربيه زيرنويس شد بر آن است تا سفر دكتر صالحي را نوعي عذرخواهي ايران از رژيم سعودي جا بيندازد!
بدين ترتيب احتمال عزيمت وزيرامورخارجه كشورمان به رياض، اعتبار بخشيدن به رژيمي سركوبگر و فاقد مشروعيت مردمي و منطقه اي است كه به تعبير متخصصان مسائل خاورميانه، بر آتشفشان در حال انفجار خشم و نفرت مردم خود حكومت مي كند و در عين حال از هيچ توطئه اي عليه جمهوري اسلامي ايران و ساير ملت هاي مسلمان در عراق، افغانستان، بحرين، يمن، مصر، فلسطين، سوريه و لبنان كوتاهي نمي كند.
شاه عربستان پيش از اين به ديپلمات هاي آمريكايي گفته بود سر مار در ايران است و آن را بايد كوبيد. شايد به همين دليل هم بود كه مقامات سعودي چندين بار در طول 3-2سال اخير ميزبان كساني چون خاتمي و [...] بودند و كوشيدند از اين طريق از جريان هاي فتنه گر و معارض با نظام حمايت كنند.
با عنايت به خيانت ها و جنايات بي سابقه رژيم آل سعود عليه ملت هاي منطقه، سفر وزير امور خارجه كشورمان به رياض به نوعي تأييد اين جنايت هاست و مي تواند به قيمت نااميد كردن ملت ها يا بدگماني آنها به ايران اسلامي تمام شود و به همين دليل به نظر مي رسد آخر اين خط به پروژه آمريكايي و صهيونيستي ايجاد بدگماني نسبت به ايران در ميان ملت هاي انقلابي منطقه ختم مي شود.
چند ماه پيش نيز عزيمت اسفنديار رحيم مشايي و حميد بقايي به كاخ پادشاه اردن و حاكم يمن با شگفتي و اعتراض جريان هاي اسلامي و انقلابي منطقه مواجه شد.
گزارش ها از عزيمت متواتر و مخفيانه برخي دست اندركاران فتنه 88 به رياض طي ماه هاي اخير حكايت مي كند و همين بر ترديدها مي افزايد كه آيا ميان نيروهاي سركوبگر سپر جزيره (اسم مستعار جلادان سعودي)، دست اندركاران فتنه 88 و جريان مسئله دار همسويي وجود دارد؟ اين جريان در زمينه فشار به منوچهر متكي وزير سابق امور خارجه، به بن بست خورده بود و بنابراين زمينه بي اعتمادي رئيس جمهور نسبت به وي و عزل او را فراهم كرد. اين طيف مدعي اند انقلاب هاي منطقه پروژه آمريكا و اسرائيل است! حال آن كه به شهادت واقعيات و اسناد موجود، رژيم هاي مصر و بحرين و يمن و عربستان، وابسته ترين رژيم ها نسبت به آمريكا و اسرائيل بوده اند.
از سوي ديگر بايد از اين جريان پرسيد آيا به خاطر جنايت هاي رژيم عربستان نسبت به مردم بحرين و يمن و همچنين خيانت هاي فراموش نشدني آل سعود به مردم لبنان و غزه، بايد دستخوش و جايزه هم داد؟!

اصلاح طلبان براي جلب ترحم رژيم عشوه شتري مي ريزند! (خبر ويژه)

اكبر گنجي اظهارات اخير خاتمي را مغشوش و سردرگم توصيف كرد.
وي ضمن مقاله اي كه در وب سايت راديو زمانه منتشر شده مي نويسد: وقتي امكان هرگونه فعاليت در داخل مسدود شد، يك تن از اروپا به نام سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و جبهه مشاركت اسلامي بيانيه هاي اصلاح طلبانه صادر مي كند. معناي اين عمل چيست؟ معناي آن اين است كه ديگر در داخل كشور نمي توان گفت: «ما خواهان اجراي بدون تنازل قانون اساسي هستيم.»
گنجي مي افزايد: اصلاح طلبان به مذاكره با حاكميت اميدوارند اما معلوم نيست نظام كه آن همه هزينه بابت حذف اصلاح طلبان پرداخت كرد به كدام دليل بايد مجددا آنها را به ساختار سياسي راه دهد؟ رهبري و نظام روي حرفش ايستاده اما خاتمي معمولا مطالبات خود را ناديده مي گيرد و پس از عقب نشيني مدعي مي شود كه ديگران معناي آن را نفهميده اند. خاتمي در حال آرمان سازي دوران ماقبل 22 خرداد 88 است. پرسش اين است كه اگر آن دوران مطلوب بوده و هست، چرا كارهايي صورت گرفت كه همه آنها از دست برود؟ پاسخ خاتمي اين است، كارهايي كه صورت گرفت ربطي به من نداشت و من بسياري از اقدامات صورت گرفته را قبول نداشتم و ندارم. آيا اگر به فرض خاتمي موفق شود و وضعيت را به قبل از 22 خرداد 88 برگرداند، اين دستاوردي براي جنبش سبز است؟ هدف اوليه جنبش سبز ابطال انتخابات بود كه نشد.
اين همكار سابق نشريات زنجيره اي همچنين يادآور شد: سياست مانند شعر عرصه ابهام و ايهام نيست. در سياست بايد مواضع روشن و دقيق اتخاذ كرد تا حداقل اعضاي حزب و جبهه خودي تكليفشان را بدانند كه چيست. نمي توان با سخناني كه ده ها تاويل برمي دارد، امكان دارد تا هر كس برداشت مطلوب خاص خود را داشته باشد و در نهايت از همه آنها شانه خالي كرد. در طرح هاي دوقلو (اختيارات رياست جمهوري و قانون انتخابات) برداشت همگاني اين بود كه اگر آنها پذيرفته نشوند، خاتمي كناره گيري (استعفا) خواهد كرد، اما وقتي شوراي نگهبان آنها را رد كرد، خاتمي مدعي شد كه ديگران حرف او را بد فهميده بودند.
اكنون هم بايد پرسيد آيا اگر رژيم زندانيان را آزاد نكرد يا موسوي و كروبي از حصر درنيامدند و يا اجازه فعاليت مجدد به حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب داده نشد، آيا خاتمي در آن صورت در انتخابات شركت نخواهد كرد؟ اگر چهره هاي شاخص اصلاح طلبي مانند مجلس هفتم و هشتم رد صلاحيت شدند چطور؟ يك چيز روشن است. هيچ يك از مدافعان خاتمي نمي توانند قاطعانه بگويند او در اين صورت در انتخابات شركت نخواهد كرد.
گنجي همچنين نوشت: خاتمي چنان سخن مي گويد كه ديگران سخنان او را «شرايط» شركت اصلاح طلبان در انتخابات مي فهمند يا مي فهمانند. پرسش اين است، مگر خاتمي خود قادر نيست به صراحت بگويد «اينها شرايط سه گانه اصلاح طلبان براي شركت در انتخابات است و در صورتي كه اين شرايط محقق نشود، ما در انتخابات شركت نخواهيم كرد؟»
آيا شرايطي وجود دارد كه تحت آن شرايط خاتمي در انتخابات شركت نكند؟ آن شرايط چيست؟ اما خاتمي اين گونه سخن نخواهد گفت تا راه را به روي خود نبندد. اگر هيچ يك از اين شرايط محقق نشد و او در انتخابات شركت كرد، هيچ كس نمي تواند به او بگويد پس شرايطت چه شد؟ پاسخ او چنين خواهد بود، آنها مطالبات ما بود، نه شرايط شركت در انتخابات.
وي با بيان اين كه «سبزها مدعي شدند در انتخابات تقلب شده و رژيم همان رژيم است» مي نويسد: او بارها براي مذاكره با رهبري طي 2 سال اخير اقدام كرده اما وقت ملاقات به وي داده نشده است.
سايت بالاترين نيز رفتار پر تناقض و بي ثبات خاتمي را «عشوه شتري اصلاح طلبان براي رژيم» توصيف كرد و نوشت: چند وقتي است خبرهاي داغي از پشت پرده ها بيرون مي خزند و هر بار يكي از اصلاح طلب ها خواهان بخشش مي شوند، البته اين سير درخواست ها تازه نيست و از همان اول درخواست هايي مطرح مي شود ولي براي قهرمان درست كردن از اصلاح طلب ها اين خواست ها كمي با چاشني تهديد و شاخ و شانه كشيدن ارسال مي شد حالا هم خاتمي تداركاتچي سابق به ميدان آمده اما از موضع ضعف و مال باخته. اما اين رفتار، به خيال اختلاف در رژيم و نوعي عشوه شتري نسبت به حاكميت است.

اسرائيل: مقابله با سوريه آب در هاون كوبيدن است (خبر ويژه)

فرمانده سابق ارتش رژيم صهيونيستي گفت: حزب الله بزرگ ترين چالش براي اسرائيل است.
گابي اشكنازي گفته است: اسرائيل بايد آمادگي نظامي خود را عليه دشمنانش حفظ كند. حزب الله بزرگترين چالش براي ماست.
وي همچنين اظهار داشت: حزب الله اگر بخواهد قادر به شليك تعداد بسيار زيادي از موشك ها به هر نقطه از اسرائيل است. ما بايد تدبيري براي مقابله با شليك اين موشك ها بكنيم.
فرمانده سابق ارتش رژيم صهيونيستي گفت: برنامه عمل خاورميانه را اينك دو كشور غير عربي يعني ايران و تركيه مشخص مي كنند و بدون كمك هاي ايراني، حماس و حزب الله در وضع كنوني خود قرار نداشتند.
وي درباره تحولات سوريه نيز گفت: اين تحولات قادر به تغيير رژيم در سوريه نيست.
همزمان با اين اظهارات، افرايم هالوي رئيس اسبق موساد در مصاحبه اي گفته است: اسرائيل از چند جبهه در حال جنگ با ايران است كه مقدم بر هر چيز برنامه هاي هسته اي اين كشور مربوط مي شود. اين جنگ، از يك طرف در سطح بين المللي است. ما مصرانه براي اتخاذ تدابير سخت عليه ايران تلاش مي كنيم. ضمن آن، جنگي تبليغاتي جريان دارد و نيز جنگي پنهان كه جنبه هايي از آن، صرفنظر از درست يا نادرست بودنشان، هرازگاهي به بيرون درز مي كنند. اين جنگ پنهان هم اكنون وجود دارد و هر دو طرف سعي در سري نگه داشتن آن دارند. جنگ ديگري نيز در لبنان، جايي كه حزب الله از طرف ايران پشتيباني مي شود، پيش مي رود. حزب الله، به عنوان شعبه رسمي ايران، بيش از 40 هزار راكت و موشك دارد. حتي حماس كه بر نوار غزه حاكم است، مقادير بسيار زيادي سلاح از ايران گرفته است. ايران در سطح اطلاعاتي عليه اسرائيل مي جنگد و براي اجير كردن جاسوس هايي كه از درون اسرائيل خبر بدهند، بلاوقفه مي كوشد. نتيجه آن كه، ما در جنگي با بيش از يك جبهه رو در روي ايران قرار داريم.

كي بود؟ كي بود؟ ما نبوديم! (خبر ويژه)

قائم مقام حزب اعتماد ملي مي گويد كروبي ستاد انتخاباتي خود را بيرون از اين حزب تشكيل داده بود و حزب هيچ نقشي در انتخابات و بعد از آن نداشت!
رسول منتجب نيا قائم مقام كروبي در حزب اعتماد ملي ضمن مصاحبه با يك نشريه دانشجويي گفته است: در جريان انتخابات رياست جمهوري برخلاف آن چه كه تصور مي شود، علي رغم اين كه دبيركل اين حزب كانديداي انتخابات بود، حزب اعتمادملي هيچ گونه نقشي نداشت. نه ستاد داشت، نه دخالتي در تصميم گيري ها مي كرد. تنها كارش اين بود كه ايشان را كانديدا كرده و اين مساله را اعلام نمود. ستاد انتخاباتي كانديدا هم در جاي ديگري تشكيل شده بود و توسط افراد ديگري هم اداره مي شد. اصلا حزب هيچ گونه نقشي در اين قضايا نداشت. حالا من نمي گويم كه اين كار خوبي بود، قاعدتاً اين كارها بايد زير نظر حزب انجام مي شد و خود حزب هم ستاد تشكيل مي داد، ولي كانديداي حزب نخواست كه حزب دخالتي در ماجرا داشته باشد و گفت من خودم مي خواهم ستاد بزنم! بنده هم كه قائم مقام حزب بودم، هيچ گونه نقشي در انتخابات نداشتم. البته اعضاي حزب هم به شدت نسبت به اين مساله معترض بودند و مي گفتند كه آقا يعني چه، ما كانديدا معرفي كرده ايم، پس چرا ما را به بازي نگرفته اند؟ من هم مي گفتم خب كانديدا نمي خواهد چنين كاري انجام دهد!
وي همچنين درباره عملكرد سايت سحام نيوز كه اكنون از خارج كشور به روز مي شود، گفت: در جلسه اول حزب كه بعد از انتخابات بود، خبر و گزارش انتخابات را دادند. همان موقع بچه ها مي خواستند اعتراض كنند كه چرا ما را به بازي نگرفتيد؟ اما من گفتم: حالا كه آقايان پيروز نشده اند، بگذاريد براي يك موقع ديگر و به دلخوري ها نيفزاييد. جلسه تمام شد و چند روز بعد من احساس كردم كه تك روي هايي در جريان است كه با سليقه من جور نيست، سايتي تشكيل شده و قرار بود زيرمجموعه حزب باشد، ولي متاسفانه هيچ گونه تبعيتي از حزب نداشت و به صورت خودمحوري اداره مي شد. من هم اعلام كردم حزبي كه قرار است اين گونه انجام وظيفه كند، جاي من نيست؛ من كه ديگر آن جا پا نمي گذارم. كمتر از يك يا دو ماه بعد از انتخابات، بنده خداحافظي كردم و ديگر نرفتم. تا آن وقتي كه دفتر حزب را پلمب كردند، من در قهر بودم؛ مجموعه حزب هيچ نقشي، نه در زمان انتخابات و نه بعد از انتخابات نداشت. سايت سحام نيوز هيچ ربطي به حزب و بنده و امثال بنده نداشت.
يادآور مي شود كساني چون عيسي سحرخيز، محمدعلي ابطحي، عباس عبدي و غلامحسين كرباسچي فعاليت داشتند و افرادي از خارج (كديور و سروش) نيز به آن مشورت مي دادند.
قائم مقام حزب منحله اعتمادملي درباره اغتشاش ضدانقلابي 25 بهمن هم گفت: از من پرسيدند 25 بهمن قرار راهپيمايي داريد؟ من گفتم به هيچ عنوان. راهپيمايي ما 22 بهمن است.
منتجب نيا درباره شرط گذاري هاي ضمني و گاه و بيگاه خاتمي نيز اين گونه پاسخ داده است كه «من نظر ايشان را نه رد مي كنم و نه از آن دفاع مي كنم، اصلا من نمي دانم كه بر مبناي چه اطلاعاتي ايشان وارد صحنه شدند؛ به هر حال به قول معروف مي گويند كه يك نفري را در ده راه نمي دادند، سراغ خانه كدخدا را مي گرفت! هنوز مشخص نيست كه آيا اصلاح طلبان مي توانند وارد صحنه بشوند يا نه، آن وقت ما مي آييم شرط و شروط هم مي گذاريم».

رژيم سعودي در مقابل ايران به شدت احساس ضعف مي كند (خبر ويژه)

يك مركز پژوهشي وابسته به رژيم صهيونيستي اعلام كرد: رژيم عربستان پس از سرنگوني حسني مبارك از رياست جمهوري مصر احساس تنهايي و شكست مي كند.
مركز تحقيقات راهبردي بگين- سادات در گزارشي ضمن بررسي قيام هاي مردم منطقه عليه رژيم هاي همسو با آمريكا و اسرائيل نوشت: عربستان سعودي پس از خلع مبارك در مصر بيش از پيش احساس تنهايي مي كند. خاندان حاكم بر عربستان معتقدند انقلاب هاي چند ماه اخير در منطقه آنها را به شدت ضعيف كرده است. آنها بيش از گذشته خود را در مقابله با ايران تنها احساس مي كنند.
اين مركز تحقيقاتي خاطرنشان كرد: عربستان پس از سقوط رژيم حسني مبارك، نگران نزديكي و اتحاد بين مصر و ايران است. اكنون به نظر مي رسد اتحاد كشورهاي عرب به رهبري عربستان و در مقابل ايران فروپاشيده است. مصر كه ديگر در اين اتحاد ضد ايراني حضور ندارد و رژيم بحرين هم به لبه فروپاشي ايستاده است. آمريكا هم موقعيت متزلزلي دارد.
در گزارش مركز پژوهشي اسرائيلي همچنين تصريح شده است: عربستان قبل از شروع انقلاب هاي منطقه تصور مي كرد هدايت اتحاد كشورهاي عرب سني را در خاورميانه به دست دارد و مورد حمايت آمريكا نيز واقع است اما سياست هاي متزلزل دولت اوباما در قبال انقلاب هاي عربي و عدم حمايت كافي او از مبارك در مصر، تمام تصورات دولت عربستان را برآشفت و باعث خشم عربستان شد. اكنون حمايت آمريكا از رژيم هاي استبدادي منطقه دشوارتر شده است.