گلوله نقره اي يا جيوه اي ؟! (يادداشت روز)

1- «به عنوان يك مسلمان مصري از خودم خجالت كشيدم، كاش در اين احساس غرور لذت بخش با شما شريك بودم. ترديدي ندارم كه ملت مسلمان و انقلابي مصر به من اين اجازه را مي دهند كه از قول آنها بگويم در اين ماجرا كنار ملت بزرگ ايران خواهيم بود. به زودي مي بينيد كه درس پشيمان كننده اي به آمريكا و اروپا مي دهيم».
مطلب فوق، بخشي از گفت وگوي يك مسافر مصري عازم ايران است كه دو هفته قبل با يكي از دوستان نگارنده در فرودگاه فرانكفورت آلمان در ميان گذاشته بود. دوست نگارنده نيز كه در پايان «فرصت مطالعاتي» خود با اين مسافر مصري همسفر بود، مي گفت (نقل به مضمون)؛
«وقتي مسافران پرواز هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران در صندلي هاي خود جاي گرفتند، خلبان اعلام كرد كه به علت تحريم آمريكا، شركت هاي نفتي طرف قرارداد فرودگاههاي اروپايي از تحويل سوخت به «ايران اير» خودداري مي كنند و توضيح داد كه براي سوختگيري بايد به فرودگاه «كيف» در اوكراين پرواز كرده و پس از تحويل سوخت، به تهران پرواز كنيم. در اين هنگام يك مرد جوان مصري، حدود 35 ساله، كه در صندلي پشت سر من نشسته بود از مسافر كناري خود پرسيد كه آيا انگليسي مي داند؟ و پس از آن كه جواب منفي شنيد، با او سر صحبت را باز كردم. جاي خود را با همسفر كناري من عوض كرد و بي مقدمه گفت؛ از اين كه آمريكا و اروپا دشمنان سرسخت شما هستند چه احساسي داريد؟ در پاسخ گفتم؛ شما آمريكا و اروپا را چگونه مي بينيد؟ گفت؛ منفورترين حكومت هاي روي زمين. قاتل مردم فلسطين، غارتگر ثروت و ذخاير ملت هاي مسلمان، برده دار، كثيف، خونخوار و مجموعه اي از همه زشتي ها و بدي ها كه تاكنون شناخته ام. و اگر چنين نبود و دهها سال در مصر و ساير كشورهاي اسلامي، طعم تلخ ظلم و ستم آنها را نچشيده بوديم كه امروزه يكپارچه عليه ديكتاتورهاي دست نشانده آنها قيام نمي كرديم» پرسيدم؛ امام خميني (ره) را مي شناسي؟ گفت؛ چه كسي است كه او را نشناسد؟ گفتم؛ ايشان مي فرمودند، اگر آمريكا و اسرائيل از شما راضي باشند بايد در هويت خود ترديد كنيد. گفت؛ اين سخن امام را شنيده ام. گفتم؛ بنابراين، پاسخ سوال خود را مي دانيد. مسلمان مصري گفت؛ دشمني آمريكا و اروپا با ايران، براي مردم ايران افتخار آميز است. ايران حق بزرگي بر گردن ما دارد. اگر ايستادگي و مقاومت ايران نبود، امروز از حماس و حزب الله خبري نبود و انقلاب هاي اسلامي و مردمي در مصر و تونس و ليبي و يمن پديد نمي آمد. مدت زيادي با هم گفت وگو داشتيم. مي گفت؛ آن روز جمعه كه آيت الله خامنه اي در نمازجمعه تهران خطاب به مردم مصر خطبه خواند من در قاهره بودم. بعدازظهر همان روز بخش هايي از پيام ايشان را روي تلفن همراه خود ديدم و اين پيام با سرعتي حيرت انگيز در تمامي سطح قاهره منتشر شد. پرسيد به نظر شما براي مقابله با اين اقدام ضدانساني آمريكا و اروپا چه كاري از ما ساخته است؟ گفتم؛ چه مي دانم؟ گفت؛ به دفاتر شركت هاي هواپيمايي آمريكايي و اروپايي حمله ور مي شويم و عرصه را بر اين شركت ها تنگ مي كنيم. بعد لبخندي زد و پرسيد؛ موافقي؟ پاسخ دادم؛ چرا نه؟!
2- يك ماه بعد از صدور قطعنامه 1929 شوراي امنيت سازمان ملل عليه جمهوري اسلامي ايران- خردادماه 1389/ژوئن2010- دولت آمريكا، لايحه اي با عنوان «قانون جامع تحريم ايران» را به كنگره برد و در 9 ژوئيه 2010 از تصويب گذراند. براساس اين مصوبه، شركت هاي آمريكايي از صدور فرآورده هاي نفتي پالايش شده- از جمله بنزين- به جمهوري اسلامي ايران منع شده بودند و در بخش ديگري از همان قانون، تأكيد شده بود كه شركت هاي غيرآمريكايي نيز در صورت صدور بنزين به ايران با تحريم تجاري آمريكا روبرو خواهند شد. رسانه هاي غربي از تحريم بنزين با عنوان «گلوله نقره اي» ياد مي كردند و اميدوار بودند اين گلوله نقره اي كه نام ديگر تحريم است بتواند جاي خالي «گلوله طلايي» را كه ترجمان حمله نظامي است، پركند و ايران اسلامي را به زانو درآورد. ايران با كمك متخصصان برجسته خود براي خنثي كردن اثر اين تحريم دست به كار شد و در اقدامي حماسي كه براي غربي ها نيز غير منتظره و حيرت آور بود به افزايش توليد بنزين روي آورد تا آنجا كه امروزه علاوه بر تأمين نياز داخلي به فاز صدور بنزين هم دست يافته و «گلوله نقره اي» آمريكا و متحدانش را به «گلوله جيوه اي» كه، اگرچه در خانواده فلزات جاي دارد ولي فلزي وارفته است تبديل كرده است!
3- قطعنامه 1929 شوراي امنيت سازمان ملل ظاهراً و در عنوان رسمي! عليه برنامه هسته اي جمهوري اسلامي ايران صادر شده بود ولي فقط چند روز بعد از صدور اين قطعنامه، مقامات آمريكايي و اروپايي اعتراف كردند كه قطعنامه 1929 را براي حمايت از فتنه گران داخلي ايران صادر كرده اند و هدف اصلي از صدور آن، اعلام حمايت آمريكا و اروپا از فتنه گراني بوده است كه علي رغم تلاش همه جانبه غرب، در پيشبرد اهداف خود شكست خورده و از صحنه بيرون رانده شده اند. روزنامه آمريكايي واشنگتن پست در شماره 14 ژوئن 2010 - 24 خرداد 1389- خود نوشت؛ قطعنامه 1929 شوراي امنيت سازمان ملل نيز نتوانست جنبش سبز ايران- بخوانيد فتنه آمريكايي اسرائيلي 88- را از بن بست خارج كند و تايمز لندن بر ضرورت «بايگاني قطعنامه 1929 در كنار قطعنامه هاي پيشين شوراي امنيت سازمان ملل» تأكيد ورزيد. «جو بايدن» سناتور آمريكايي حامي فتنه نيز، تاب مستوري نياورد و در مصاحبه با روزنامه آمريكايي «يو.اس.اي.تودي» از اين كه «جنبش سبز»! در بهره گيري از اين قطعنامه موفق نبوده است ابراز تاسف كرد و با تلويحي نزديك به تصريح، اپوزيسيون را «بي عرضه» و «ناكارآمد» توصيف كرد و سرانجام دولت آمريكا در واكنش به ناكارآمدي قطعنامه 1929 «قانون جامع تحريم ايران» را به تصويب رساند و «رابرت گيتس» در پاسخ به اين سؤال كه قانون ياد شده، به جاي دولت ايران، مردم ايران را نشانه رفته است - هفته نامه نيويوركر- گفت؛ «ترجيح مي دهم به اين پرسش در وقت ديگري پاسخ بدهم»!
تمامي اين شواهد كه فقط اندكي از بسيارهاست كمترين ترديدي باقي نمي گذارد كه قطعنامه 1929 و در پي آن «قانون جامع تحريم ايران» فقط به فقط با اهداف اعلام شده حمايت از فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 صادر شده است و خودداري شركت هاي آمريكايي و اروپايي از تحويل سوخت به هواپيماهاي ايراني، بخشي از كينه توزي آمريكا و متحدانش عليه مردم ايران است. پيش از اين نيز «واين برگر» وزير دفاع وقت آمريكا با صراحت اعلام كرده بود «از نظر ما دشمن اصلي آمريكا، ملت ايران است كه بايد از بين برود»!!
4- كنوانسيون بين المللي 1944 شيكاگو كه جمهوري اسلامي ايران نيز به آن پيوسته است، هرگونه تحريم خدمات مورد نياز شركت هاي هواپيمايي كشورهاي عضو- اعم از دولتي يا خصوصي- را غيرمجاز دانسته و اين شركت هاي مسافربري را از تحريم ها مستثني كرده است. در بخشي از كنوانسيون 1944 شيكاگو كه سازمان بين المللي «ايكائو» براساس آن شكل گرفته و تاسيس شده آمده است؛ «فرود هواپيماهاي مسافربري در هريك از كشورهاي عضو به منظوري غير از بهره برداري مسافر يا بار، نظير فرود براي سوختگيري و يا دلايل فني، آزاد است و هيچيك از كشورهاي عضو نمي توانند مانع فرود هواپيماهاي مسافربري براي رفع نقص فني و يا سوختگيري شوند».
گفتني است طي چند ماه گذشته و مخصوصا چند هفته اخير بسياري از مسافران ايراني شركت هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران كه از شهرهاي اروپايي عازم تهران بوده اند در تماس با كيهان از اقدام غيرانساني كشورهاي اروپايي در تحويل سوخت به هواپيماهاي ايراني شكايت كرده و خواستار برخورد قاطع جمهوري اسلامي ايران با اين شركت ها و كشورهاي اروپايي شده اند كه بايد گفت؛ جمهوري اسلامي ايران از يكسو دست به مقابله به مثل زده و از سوي ديگر رئيس سازمان هواپيمايي كشوري با ارسال نامه اي به مسئول شوراي بين المللي ايكائو، مغايرت اين اقدام كشورهاي اروپايي با كنوانسيون شيكاگو را گوشزد كرده و ايكائو نيز در پاسخ خود اعلام كرده است كه غيرقانوني بودن اين اقدام را به شركت هاي اروپايي ابلاغ كرده است!
5- اكنون بايد به گفت وگوي آن برادر مصري كه در صدر اين نوشته آمده است بازگرديم و اين توضيح را هم بر آن بيفزائيم كه طي چند ماه اخير، تقريبا تمامي هيئت هاي رسانه اي، دانشگاهي و دانشجويي و يا مردمي كه از كشورهاي اسلامي در حال انقلاب به ايران سفر كرده و به كيهان آمده اند، مبارزه همه جانبه با آمريكا و متحدانش را وظيفه و رسالت اصلي خود دانسته اند، تا آنجا كه يكي از اتباع يمن با حرارت مي گفت؛ «كاش از يمن هم لوله گازي به اسرائيل كشيده شده بود تا مانند برادران مصري آن را منفجر كنيم»! و...
و اما، اگرچه خط اصلي مبارزه مسلمانان انقلابي در خيزش هاي اخير، سرنگوني ديكتاتورهاي دست نشانده و محو سلطه آمريكا، اسرائيل و متحدان اروپايي آنهاست ولي در اين ميان، هجوم مردمي به دفاتر شركت هاي هواپيمايي آمريكا و كشورهاي اروپايي و يا به گفته آن برادر مصري، حضور در فرودگاه هاي كشورهاي عربي و ممانعت از سوختگيري هواپيماهاي اروپايي و آمريكايي مي تواند بخشي از اين مبارزات تلقي شود. چرا كه تحريم تحويل سوخت به هواپيماهاي جمهوري اسلامي ايران تنها به خاطر مقابله ايران اسلامي با آمريكا و اسرائيل صورت گرفته و مي گيرد، بنابراين حمله به دفاتر شركت هاي هواپيمايي آمريكا و اروپا به يقين درسي فراموش نشدني براي قدرت هاي استكباري خواهد بود. مخصوصا آنكه جمهوري اسلامي ايران در اقدامي از نوع مقابله به مثل از تحويل سوخت به هواپيماهاي اروپايي خودداري مي كند ولي برخي از كشورهاي عربي با تحويل سوخت عملا در خدمت آمريكا و اسرائيل قرار گرفته و آشكارا به ملت هاي مسلمان خيانت مي كنند. آيا اين خيانت نبايد با پاسخي پشيمان كننده از سوي ملت هاي مسلمان روبرو شود؟!
حسين شريعتمداري

گزارش اختصاصي كيهان
عمليات بزرگ سپاه در شمال غرب كشور منطقه از تروريست ها و اشرار پاكسازي شد

سرويس سياسي-
در پي اقدام ضربتي و مقتدرانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، مقر گروهك تروريستي پژاك در منطقه سردشت متلاشي شد و ده ها تن از اشرار و تروريست هاي اين گروهك به هلاكت رسيدند.
در اين عمليات، رزمندگان قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) با هدف پاكسازي مرزي شمال غرب كشور از لوث وجود عوامل ناامني و مزاحمت براي مردم، در يك درگيري شديد در منطقه مرزي آلواتان سردشت، ده ها تن از اشرار و تروريست هاي گروهك موسوم به پژاك را كشته يا زخمي و يا اسير كردند و مواضع آنان نيز منهدم و به تصرف درآمد.
در همين زمينه روابط عمومي سپاه گزارش داد كه تعدادي از متجاوزان متواري شده اند و تعداد بيشتري هم تسليم شده اند.
همچنين سرهنگ دلاور رنجبرزاده فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي سردشت در گفت وگو با ايرنا با تأكيد بر اينكه تعداد زيادي از عوامل گروهك تروريستي پژاك توسط سپاه كشته شدند تصريح كرد: در بين كشته شدگان جانشين فرماندهي مقر مروان، مهم ترين و اصلي ترين مقر استقرار عوامل پژاك نيز ديده مي شود.
وي همچنين به دستگيري يكي از عوامل پژاك توسط نيروهاي سپاه اشاره و اظهار كرد: درگيري ها همچنان با اقتدار و صلابت نيروهاي سپاه ادامه دارد و منطقه كاملاً در تسلط نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران است.
فرمانده سپاه سردشت گفت: تمام مناطق مرزي ايران با اقليم كردستان عراق در منطقه سردشت در سيطره نيروهاي سپاه بوده و آنچه را كه پژاك و يا رسانه هاي وابسته به تروريست ها مدعي هستند، كذب محض است.
سرهنگ رنجبرزاده افزود: مقادير زيادي ادوات و تجهيزات نظامي اعم از دوشكا، تيربار و بي سيم به همراه اسناد و مدارك مهم از عوامل پژاك به دست نيروهاي سپاه اسلام افتاده است.
وي، از اين شكست به عنوان يك شكست سنگين و تاريخي براي پژاك نام برد و گفت: در جريان اين درگيري ها فقط يكي از بسيجيان سپاه سردشت به نام «رحمت دادوند» به شهادت رسيد و سه نفر ديگر مجروح شدند.
سرهنگ رنجبرزاده ادامه داد: 30 نفر از عوامل پژاك از چهار سال پيش در مقر مروان استقرار داشتند و با وجود سرمايه گذاري هاي فراوان تصور نمي كردند كه متحمل چنين شكست سنگيني شوند.
اين مقر در 50 كيلومتري سردشت و در نقطه صفر مرزي قرار دارد.
وي خاطرنشان كرد: از سه مقر همجوار در خاك عراق نيز به تروريست هاي مستقر در مقر مروان كمك رساني مي شد كه با تلاش نيروهاي عمل كننده تمام مقرها به دست نيروهاي نظامي ايران افتاده و آنها بر منطقه تسلط كامل دارند.
در همين حال، يك مقام آگاه در سردشت روز يكشنبه اعلام كرد: نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در درگيري با عوامل گروهك تروريستي پژاك در منطقه ميرآباد بخش وزينه سردشت كه از شنبه شب آغاز و تا بامداد روز دوشنبه ادامه داشت توانستند با متلاشي كردن مقر مروان، تمام منطقه را از لوث وجود نيروهاي ضدانقلاب پاك و تا نقطه صفر مرزي تسلط پيدا كنند.
گفتني است؛ هفته پيش يك مقام عالي رتبه نيروهاي مسلح كشورمان با اشاره به اقدام خيانت آميز رئيس اقليم كردستان مبني بر آنكه بدون اطلاع دولت مركزي عراق و در جهت تباني با استكبار، 300 هزار هكتار از سرزمين عراق را در اختيار گروهك تروريستي پژاك قرار داده است تاكيد كرده بود: به تروريست ها اجازه داده نخواهد شد كه با حمايت آمريكا و رژيم صهيونيستي در سرزمين عراق لانه كرده و به ملت ايران تعرض كنند و عليه اين تروريست ها اقدام خواهد شد.
بازتاب رسانه اي
شكست سنگين پژاك
انهدام بزرگ ترين مقر نيروهاي ضدانقلاب و گروهك تروريستي پژاك در منطقه سردشت به دست نيروهاي سپاه پاسداران، بازتاب خبري گسترده اي در رسانه هاي خارجي داشت كه البته با شوك و بهت اين رسانه ها همراه بود.
خبرگزاري شين هوا طي گزارشي با اشاره به درگيري نيروهاي نظامي كشورمان با گروهك پژاك نوشت: در اين درگيري عوامل گروهك تروريستي پژاك، مقادير زيادي از ادوات خود شامل دوشكا و تيربار را رها كرده و پا به فرار گذاشته اند.
خبرگزاري فرانسه هم در گزارشي كه به مصاحبه با شيرزاد كمانگر سخنگوي اين گروهك پرداخته تصريح كرد كه در درگيري ميان سپاه پاسداران ايران و پژاك، در نهايت سپاه پاسداران به پيروزي رسيد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، همچنين الجزيره گزارش داد كه نيروهاي سپاه توانسته اند مقر گروهك پژاك را متلاشي كنند.
در همين حال، صداي آمريكا نيز با اشاره به حمله سپاه پاسداران به مقر پژاك خاطرنشان كرد كه اين درگيري هاي مرگبار حدود يك هفته پس از آن صورت مي گيرد كه ايران تهديد كرد به پايگاه هاي گروه شورشي پژاك در عراق حمله خواهد كرد.
اصوات العراق نيز در گزارشي درگيري ميان ايران و پژاك را شديد و پيروزي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران را موفقيتي بزرگ اعلام كرد.
عقبه حمله به پژاك
حمله مقتدرانه سپاه به مقر گروهك تروريستي پژاك و انهدام مواضع اين گروهك در حالي است كه ماه گذشته سايت گروهك تروريستي پژاك خاطرنشان كرده بود توافق ميان ايران و تركيه عليه پژاك و پ.ك.ك وارد مرحله اجرايي شده است. سايت روژهلات نوشته بود براساس اين توافق دو كشور به طور مشترك عليه چريك هاي پژاك و پ.ك.ك عمليات برگزار كرده و به تبادل اطلاعات مي پردازند. از سوي ديگر؛ پنج روز پيش شيرزاد كمانگر از مسئولان گروهك تروريستي پژاك در گفت وگويي با پايگاه خبري سبي مدعي شده بود كه ايران با هماهنگي با كردستان عراق مناطق مرزي را گلوله باران مي كند.
همچنين در همين راستا 10 روز پيش سخنگوي نيروهاي پيشمرگ منطقه كردستان عراق گفت: ايران مرزهاي عراق را نقض نكرده و تنها مناطق مرزي را گلوله باران كرده است. جبار ياور در گفت وگو با پايگاه اينترنتي روزنامه آوينه، چاپ كردستان عراق اظهار داشت: هيچ يك از نيروهاي نظامي ايران حريم منطقه كردستان را نقض نكرده اند و اين كشور تنها مناطق مرزي را هدف حملات توپخانه اي خود قرار مي دهد.
پژاك شاخه اي از گروهك سازمان يافته پ.ك.ك است كه در كوهستان هاي قنديل عراق مستقر بوده و كلكسيوني از جنايات و كشتار را در كارنامه خود ثبت كرده است.
سردار پاكپور: ادامه عمليات هاي سپاه تا نابودي كامل
تروريست هاي پژاك
فرمانده نيروي زميني سپاه با اشاره به هلاكت ده ها تن از اشرار و تروريست هاي گروهك پژاك در مناطق مرزي شمال غرب كشور تأكيد كرد: عمليات تعقيب و مجازات اشرار و تروريست هاي گروهك پژاك ادامه خواهد داشت.
به گزارش روابط عمومي كل سپاه، در پي هلاكت ده ها تن از اشرار و گروهك پژاك در مناطق مرزي شمال غرب كشور سردار محمد پاكپور فرمانده نيروي زميني سپاه گفت: رزمندگان قرارگاه حمزه سيد الشهداء (ع) نيروي زميني سپاه ، در راستاي برقراري امنيت پايدار و مقابله با عوامل بروز ناامني و بي ثباتي و ايجاد مزاحمت براي مردم عزيز مناطق مرزي شمال غرب كشورمان با اشرار و تروريست هاي گروهك موسوم به پژاك درگير و طي روزهاي اخير ضربات مهلكي به آنان وارد ساختند.
وي افزود: فعاليت هاي تروريستي در مناطق كردنشين همواره مورد توجه گروهك هاي ضد انقلاب، تروريستي و مورد حمايت آمريكا و رژيم صهيونيستي بوده و اينگونه اقدامات ناامن كننده باعث كندي روند توسعه و پيشرفت منطقه و خدمتگزاري به مردم شده است.
پاكپور با اشاره به اينكه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي دفاع از امنيت و آرامش مردم مناطق كردنشين را وظيفه خطير خود مي داند تصريح كرد: قرارگاه حمزه سيد الشهداء (ع) با شجاعت وصف ناپذير بسيجيان دلاور كرد و بومي، عمليات بازدارنده خود برابر تجاوز و جنايت آفريني عوامل گروهك تروريستي پژاك كه با اشغال بخش هايي از مناطق مرزي در شمال غرب كشور عليه ملت ما توطئه و امنيت مردم را به مخاطره انداخت، با قاطعيت برخورد و ضمن انهدام مقرهاي آنان تا كنون دهها تن از آنها را به هلاكت رسانيده و يا زخمي و اسير كرده است.
فرمانده نيروي زميني سپاه با تأكيد بر ادامه عمليات تعقيب و مجازات تروريست ها، لزوم كنترل مناطق همجوار با مرزهاي جمهوري اسلامي ايران توسط دولت عراق و مقامات اقليم كردستان را ضروري خواند و اظهار داشت: حضور گروهك هاي تروريستي در مناطق مرزي تهديدي جدي براي هر دو كشور به شمار رفته و ضررهاي امنيتي و اقتصادي براي ساكنين را متصور مي سازد.
وي در عين حال گفت: ما ضمن هشدار به فاصله گرفتن بقاياي اين گروهك از مرزهاي جمهوري اسلامي، آمادگي خود را براي پذيرش افراد نادم و پشيمان اعلام مي كنيم.
سردار پاكپور در پايان اظهار اميدواري كرد: دولت عراق و اقليم كردستان با جديت بيشتر از ادامه حضور و فعاليت هاي اعضاي گروهك تروريستي پژاك در مناطق كرد نشين و هم مرز با جمهوري اسلامي ايران ممانعت به عمل آورند و با اتكا به بسترهاي تعامل و همكاري هاي في مابين دو كشور، منطقه را از لوث وجود گروهك هاي تروريستي و عوامل پليد وابسته به استكبار جهاني پاكسازي كنند.

علف (گفت و شنود)

گفت: گروه هاي اپوزيسيون از اين كه آمريكا و اروپا از كارآمدي آنها نااميد شده و ديگر مثل گذشته تحويلشان نمي گيرند، بدجوري دمغ و عصباني شده اند.
گفتم: حيوونكي ها! چي فكر مي كردند، چي شد؟!
گفت: يكي از گروه هاي ضد انقلابي در سايت خود نوشته است؛ اگرچه آمريكا از مقابله با ايران احساس ناتواني مي كند ولي ما، تا آخر ايستاده ايم!
گفتم: جنبش سبز يعني همين كه آنقدر دم در سازمان «سيا» به ايستادن ادامه بدهي تا زير پايت علف سبز شود.
گفت: يكي از كاربران سايت بالاترين كه مديريت آن را منوشه امير اسرائيلي برعهده دارد نوشته است؛ حالا نوبت ماست كه به آمريكا دلداري بدهيم!
گفتم: يك فيل از غرش شير ترسيده و پا به فرار گذاشته بود. مورچه بهش گفت؛ نترس جانم! خوف نكن! بيا پشت من قايم شو!

دهقان: سؤال از رئيس جمهور با تعامل نمايندگان منتفي خواهد شد

عضو هيئت رئيسه مجلس شوراي اسلامي گفت: اكثريت اعضاي هيئت رئيسه مجلس مخالفت خود با طرح سوال از رئيس جمهور را اعلام كردند لذا با تعاملي كه با نمايندگان صورت خواهد گرفت با پس گرفتن امضاي نمايندگان اين طرح به زودي منتفي خواهد شد.
محمد دهقان در گفتگو با مهر با اشاره به اينكه طرح سؤال از رئيس جمهور علي رغم تحويل به محمد رضا باهنر نائب رئيس مجلس شوراي اسلامي هنوز از طرف هيئت رئيسه به صورت رسمي به جريان نيافتاده است، اظهار داشت: مسئول پيگيري سؤال از رئيس جمهور بنده هستم اين سؤال پس از اينكه به صورت رسمي از طرف هيئت رئيسه به جريان افتاد به كميسيون هاي تخصصي جهت بررسي نهايي ارسال خواهد شد.
نماينده مردم طرقبه و چناران در مجلس شوراي اسلامي افزود: پس از انتشار سؤال از رئيس جمهور اسامي امضاكنندگان سؤال نيز مشخص خواهد شد بنابراين انتشار اسامي يا اعلام خبرهايي مبني بر پس گرفتن امضاها در اين زمان مناسب نيست.
دهقان سؤال از رئيس جمهور را خلاف اراده اكثريت نمايندگان مجلس شوراي اسلامي دانست و تصريح كرد: به محض اينكه سؤال از رئيس جمهور تحويل هيئت رئيسه شده و امضاكنندگان مشخص شوند، نمايندگان مخالف با سؤال از رئيس جمهور رايزني هاي خود با امضا كنندگان اين طرح آغاز مي كنند تا آنها را از طرح اين سؤال در صحن علني مجلس منصرف كنند.
وي با اشاره به اينكه همان روزي كه سؤال از رئيس جمهور تحويل محمدرضا باهنر نائب رئيس مجلس شد هيئت رئيسه تشكيل جلسه داد، اظهار داشت: نظر اكثريت اعضاي هيئت رئيسه مجلس شوراي اسلامي بر اين بود كه با تعامل با نمايندگان امضاكننده سوال، امضاهاي طرح سؤال از رئيس جمهور پس گرفته شود.
وي تاكيد كرد: به اعتقاد اكثريت اعضاي هيئت رئيسه مجلس در اين برهه زماني سؤال از رئيس جمهور در صحن علني مجلس شوراي اسلامي به صلاح نيست، لذا با تعاملي كه با نمايندگان صورت خواهد گرفت، با پس گرفتن امضاي نمايندگان اين طرح به زودي منتفي خواهد شد.
به گزارش مهر، طرح سؤال از رئيس جمهور 5 تيرماه با 100 امضاء توسط علي مطهري از طراحان اصلي اين سؤال، به باهنر تقديم شد. اين طرح طبق آئين نامه داخلي مجلس شوراي اسلامي با امضاي يك چهارم نمايندگان يعني 73 نفر قابل طرح است.
برخي اعضاي هيئت رئيسه پس از ارائه اين طرح در مصاحبه هايي از پس گرفتن امضاهاي اين طرح خبر دادند و پيگيري آن را در شرايط كنوني مناسب ندانستند، در هفته اخير نيز اعضاي هيئت رئيسه مجلس از افزايش تعداد امضاها ابراز بي اطلاعي كرده اند و نهايتا اعلام كردند باهنر نايب رئيس مجلس كه اين طرح به وي تحويل داده شده در جريان تعداد امضاهاي پس گرفته شده است.
باهنر در گفتگو با مهر با بيان اينكه منبع خبر پس گرفتن 30 امضا از طرح سؤال از رئيس جمهور مشخص نيست، گفته است: قبل از تعطيلات مجلس حدود 12 نفر امضايشان را پس گرفتند اما اينكه بر تعداد آن اضافه شده باشد روشن نيست.
مطهري نيز پس از اظهار نظرهاي برخي از اعضاي هيئت رئيسه نسبت به طرح سؤال از رئيس جمهور در نامه اي محرمانه به اعضاي هيئت رئيسه نسبت به اين اظهارات انتقاد كرد و خواستار رعايت بي طرفي هيئت رئيسه مجلس شد.
مطهري در اين نامه به هئيت رئيسه مجلس تاكيد كرده اسامي امضا كنندگان بايد محرمانه قلمداد شود و نبايد به گونه اي رفتار شود كه زمينه اعمال فشار به امضاء كنندگان با انتشار اسامي آنان فراهم شود.

لو رفتن سخنان محفلي و بازي دو سرباخت خاتمي (خبر ويژه)

محافل گوناگون ضدانقلاب همچنان خاتمي را فاقد ثبات راي و غيرقابل اعتماد توصيف مي كنند.
اين واكنش ها پس از آن منتشر شد كه سايت اپوزيسيون ميهن اعلام كرد خاتمي در يك محفل خصوصي از اشتباه بودن شركت اصلاح طلبان در انتخابات از سال 84 به بعد خبر داده و تصريح كرده كه بدون برآورده شدن شروط اعلام شده، ديگر در انتخابات شركت نمي كنيم.
لو رفتن سخنان خصوصي خاتمي در عين حال به بحراني بزرگ براي اصلاح طلباني تبديل شده كه همچون خود خاتمي مايلند دنده عقب بگيرند و به فضاي انتخابات و سياست برگردند.
سايت بي بي سي انگليس در واكنش به سخنان منسوب به خاتمي گفت: موضع جديد خاتمي نوعي عقب نشيني محسوب مي شود و اذعان وي به خطا بودن مشاركت در انتخابات گذشته، تاثيراتي شالوده شكن براي آن دسته از اصلاح طلباني دارد كه تحريمي ها را مسئول اصلي همه مشكلات و نابساماني ها از سال 84 به بعد مي دانند. درستي مدعاي خاتمي تا زماني است كه وي بر سر موضع خود پايدار بماند. سابقه خاتمي نشان مي دهد كه مواضع وي دستخوش نوسان بوده و در مواردي سخنان وي در جلسات خصوصي تفاوت هاي معناداري با مواضع علني اتخاذ شده داشته است.
بي بي سي با اشاره به ادعاي اصلاح طلبان مبني بر اينكه راه ميانه اي در انتخابات وجود ندارد، مي نويسد: اين تاكيد بر عدم اتخاذ راه ميانه، واكنش اصولگرايان را در پي دارد، زيرا آنها نيز تصديق مي كنند راه ميانه اي وجود ندارد و كساني كه بحث تقلب را در انتخابات 88 پيش كشيدند، حق حضور در انتخابات را ندارند. در چنين موقعيتي احتمال تحقق شروط، بسيار ناچيز است؛ بنابراين اكثر طيف هاي شناخته شده اصلاح طلبان ناگزير از امتناع از شركت در انتخابات مي شوند. اين وضعيت آنها را در بن بستي استراتژيك قرار مي دهد؛ بن بستي كه به نوعي سران جنبش سبز نيز دچار آن هستند.
نويسنده تحليل بي بي سي اضافه كرد: مرزبندي با ساختارشكني و در عين حال دوري از شركت در انتخابات ناگزير آنها را به سمت سياست صبر و انتظار مي كشاند و ابتكار عمل در عرصه سياسي را از آنها مي ستاند. اين نقطه چالشي در درون پايگاه اجتماعي اصلاح طلبان را پديد مي آورد؛ زيرا بر مبناي آموزه هاي قبلا تبليغ شده در شرايطي كه برنامه جايگزيني وجود ندارد، منفعت شركت در انتخابات و كسب كرسي هايي هرچند حداقل بر مضراتش برتري دارد و منجر به افزايش روزنه تنفس براي جامعه مدني مي گردد. از نگاه منتقدان، اين مساله پاشنه آشيل اصلاح طلبان پارلمانتاريست است و اين قابليت را دارد تا آنها را به عدول از شروطشان و شركت در انتخابات سوق دهد. در عين حال ممكن است اين انتخابات مقدمه تغيير موضع بخشي از اصلاح طلبان دولت محور به ساختارشكني و پيوستن «تحريمي ها» گردد.
همزمان با بي بي سي، راديو فردا از قول يك همكار سايت ميهن گزارش داد: فايل صوتي سخنان خاتمي در جلسه خصوصي موجود است... تمام تلاش ها براي تحقق شرايط خاتمي به بن بست رسيده و الان وقت آن است كه اين بن بست رسما اعلام شود.
اما رسانه هاي ديگر ضدانقلاب نيز نسبت به بي ثباتي مواضع خاتمي هشدار داده اند. بالاترين نوشت: آقاي خاتمي مي گويد «ما از سال 84 نبايد در انتخابات شركت مي كرديم. نمي توانيم آتش تنوري بشويم كه نانش براي كس ديگري پخته مي شود. دلمان از حصر آقايان موسوي و كروبي خون است. خون ها ريخته شد. زندانها پر شد. اين بار اگر شرايط فراهم نشد حتما در انتخابات شركت نمي كنيم.» يعني مطمئن باشيم دو روز ديگه پس نمي گيره و نمي گه همگي بريم دست بوس رهبر حاكميت و معذرت خواهي؟ دوستاني كه الان براي خاتمي و ابراز تاسفش از شركت در انتخابات 84 و اعلام عدم شركت در انتخاباتش هورا مي كشند، لطفا توضيح بدن كه اين حرفا با حرفاي مجتبي واحدي چه فرقي داشت كه نزديك بود بنده خدا رو لختش كنند؟
مجتبي واحدي مشاور كلاهبردار و فراري كروبي اخيرا در مصاحبه با بالاترين اعلام كرد كه حاضر است با همه گروههاي مخالف به استثناي سازمان مجاهدين خلق (منافقين) براي مبارزه با جمهوري اسلامي همكاري كند و پرسش اين است كه خاتمي و طيف متبوع وي در روند خيانت به ملت و كشور و همكاري با جريان هاي ضدانقلاب تا كجا پيش خواهند رفت؟ دست بوسي رسمي شاه سعودي و رئيس رژيم صهيونيستي، نظير كاري كه زماني سركرده منافقين و سلطنت طلب ها و چپ هاي پشيمان انجام دادند؟!
همزمان با اوج گرفتن ترديدها نسبت به بي صداقتي خاتمي، سايت خودنويس نيز در تحليلي نوشت: پس از انتشار حرف هاي خاتمي كه در محيطي دربسته گفته بود شركت در انتخابات از سال 84 بيهوده بود و اگر شروط سه گانه براي برگزاري انتخابات فراهم نشود «حتما» نبايد در انتخابات شركت كرد، با اندكي سردرگمي تعدادي از دوستان روزنامه نگار اصلاح طلب روبرو بوده ام. بسياري از دوستان كه عادت كرده بودند اين سالها ساعت هايشان را با زمان خاتمي كوك و تنظيم كنند، اين دو روز گذشته دچار مشكلي بزرگ شده اند. اگر سكوت ويژه يكي دو رسانه را در مقابل اين خبر ببينيد برايتان حتما اين سؤال پيش مي آيد كه چگونه مهمترين گفته هاي خاتمي در طول سالهاي بعد از رياست جمهوري اش را نديده اند؟ برخي ممكن است فكر كنند كه دليل، عدم اعتماد به منبع بوده است. اما برخي كه «اين كاره» هستند مي دانند كه الان در ميان دوستان اصلاح طلب، فضا اندكي بحراني است و تلاش براي «انكار» نوعي واكنش رواني در جهت كاهش ضربه وارده است.
نويسنده اين پايگاه اينترنتي (نيك آهنگ كوثر) ادامه مي دهد: اتفاق مهم انتشار سخنان خاتمي به شكلي «اديت» نشده است. دوستان مي گويند خاتمي در جمع هاي غيرعمومي، حرف هايي مي زند كه براي شنونده اندكي جديد است (خودم تجربه اش را دارم!) اما انتشار خارج از قاعده حرف هاي اخيرش شوكي را به طرفداران وارد كرده كه اكنون مانده اند در قبال انتخابات و نظام چه كنند؟ وقتي شما روزنامه نگار جانبدار باشيد، نقاط تاريك و تيره را ماله كشي مي كنيد.
خودنويس همچنين نوشت: اين همه به مخالفان شركت در انتخابات بدون گرفتن امتياز از حاكميت در طول ساليان گذشته از سوي گروهي از روزنامه نگاران اصلاح طلب حمله شده، بسياري رسما ترور شخصيت شده اند و... حالا تكليف چيست؟ آيا روزنامه نگاران اصلاح طلبي كه نقش خط حمله را بازي كرده اند بايد به خاطر تفسير متفاوت شان با آنچه خاتمي گفته عذرخواهي كنند؟

دستبرد به پنتاگون لج ژنرال ها را درآورد! (خبر ويژه)

معاون وزير دفاع آمريكا اصلي ترين دليل اعلام راهبرد جديد سايبري اين كشور را سرقت هزاران سند سري پنتاگون توسط هكرهاي ناشناس اعلام كرد.
ويليام لين كه در دانشگاه دفاع ملي آمريكا سخن مي گفت اعلام كرد: يكي از دستگاه هاي اطلاعاتي خارجي حدود بيست و چهار هزار پوشه اينترنتي مربوط به فناوري هايي از قبيل اطلاعات مربوط به تانك ها، هواپيماها و زيردريايي هاي آمريكا را به سرقت برده است.
وي اضافه كرد: از سال ها قبل، هكرها در تلاش بوده اند شبكه رايانه هاي دولتي آمريكا را مختل كنند. حمله اخير سايبري به پايگاه اينترنتي سازمان اطلاعات مركزي آمريكا، سيا و پايگاه اينترنتي سناي آمريكا و پايگاه شركت نظامي لاكهيد مارتين و شركت بوز، آلن هميلتون از جمله اين اقدامات است.
منتقدان راهبرد جديد پنتاگون براي مقابله با حملات سايبري مي گويند اين راهبرد آنقدر قدرت ندارد كه بتواند مانع از حملات سايبري آتي شود و در عين حال مقرراتي در آن گنجانده شده است كه مي تواند فعاليت سايبري كشور را عملا فلج كند.
در اين راهبرد تاكيد شده است كه پنتاگون، فضاي سايبري را يك منطقه جنگي مي داند.
برخي تحليلگران عقيده دارند آمريكا سعي كرد موجي از حملات سايبري عليه ايران را با طراحي ويروس استاكس نت و همچنين ارسال سرويس هاي اينترنتي خاص با هدف حمايت از فتنه گران راه اندازي كند اما اكنون اين حملات به خود آمريكا بازگشته و زيرساخت هاي حياتي اين كشور كه عموما آنلاين هستند در معرض تهاجم جدي قرار گرفته اند.
دولت آمريكا هم اخيرا يك راهبرد سايبري منتشر كرده بود كه از ارتش خواسته شده بود خود را براي پاسخ به حملات سايبري آماده كند.
مردم خاورميانه: اوباما از بوش هم روسياه تر است
نظرسنجي ها در كشورهاي اسلامي منطقه نشان مي دهد مردم از اوباما بيش از جرج بوش متنفر هستند.
گزارشگر شبكه الجزيره در واشنگتن در اين زمينه مي گويد: «سرآغاز پايان نفوذ آمريكا در منطقه فرا رسيده است. نظرسنجي در مغرب، مصر، لبنان، اردن، عربستان و امارات نشان مي دهد، ناكامي آمريكا در روند صلح خاورميانه اصلي ترين علت سرخوردگي شهروندان عرب از دولت باراك اوباما است».
جيمز زاگبي رئيس بنياد عربي آمريكا در اين باره به الجزيره گفت: «پيش از مواضع ضعيف كاخ سفيد در برابر انقلاب هاي عربي كه گاهي مخالف حق عرب ها براي آزادي و منزلت انساني بود، دولت اوباما مواضع منفي ديگري هم درباره شهرك سازي و صلح در خاورميانه اتخاذ كرده بود. همه اين مسائل باعث از بين رفتن اميدواري هاي شهروندان عرب به باراك اوباما شد كه زماني عرب ها تصور مي كردند به آنها بسيار نزديك است».
اين در حالي است كه اوباما اميدوار بود بتواند خرابكاري هاي ناشي از سياست هاي بوش در منطقه را جبران كند.

نيروي دريايي ارتش آمريكا در حال فروپاشي است (خبر ويژه)

ميزان آمادگي نيروي دريايي آمريكا روز به روز كاهش يافته، با كمبود بودجه مواجه بوده و اين نيرو در حال فروپاشي است.
پايگاه اينترنتي استراتژي پيج در گزارشي اعلام كرد: «نيروي دريايي ارتش آمريكا با مشكلات جدي در نگهداري از رزم ناوها و همچنين آموزش پرسنل خود روبرو است. سه سال پيش بود كه نيروي دريايي ارتش آمريكا متوجه شد ميزان آمادگي رزم ناوهاي اين كشور به ميزان هشدار دهنده اي كاهش يافته است و ناكارآمدي هشت درصد كشتي ها نيز پس از بازرسي محرز شد. از آن زمان تاكنون شرايط وخيم تر شده است و اكنون 24 درصد كشتي هاي جنگي قادر نيستند در مرحله بازرسي تاييد بگيرند. هم اكنون 40 درصد از كشتي هاي فعال نيروي دريايي ارتش آمريكا در يكي از سامانه هايشان دچار نقص عمده هستند. نيمي از بالگردهاي نظامي و جنگنده هاي نيروي دريايي اين كشور نيز بازدهي كامل را ندارند. اين مسئله درياسالارها و ساير فرماندهان نيروي دريايي ارتش آمريكا را واداشت تا براي بررسي علت مشكل تشكيل جلسه دهند. بزودي مشخص شد كه ابعاد مشكل وسيع تر از آن چيزي است كه تصور مي شد. ميزان خدمه رزم ناوها رو به كاهش است و نيروي دريايي آمريكا نتوانسته است نيازهايش در زمينه تعميرات و نگهداري را با شرايط تازه وفق دهد. البته اين روند اكنون بيش از يك قرن است كه ادامه دارد.»
به نوشته اين پايگاه در حالي كه ارتش آمريكا مي كوشد با كاهش نيروي انساني در كشتي هاي جنگي، هزينه هاي خود را پايين بياورد، اين موضوع موفق نبوده است چرا كه كاهش نيروي انساني بايد با تجهيزات پيشرفته و البته پرهزينه جبران شود.
به نوشته اين پايگاه مطالعات نظامي، «مشكل اينجا است كه تجهيزات خودكار ساخته شده، اغلب پاسخگوي نيازهاي نظامي نيست. اين مشكل دقيقاً زماني بروز كرده است كه نيروي دريايي ارتش آمريكا با كسري بودجه روبرو است و نمي تواند هزينه لازم را براي افزايش سازگاري تجهيزات خودكار با شرايط جنگي بپردازد. از سوي ديگر، ساعات آموزش نحوه استفاده از دستگاه هاي خودكار به ملوانان نيز كاهش يافته است. نيروي دريايي ارتش آمريكا هم اكنون براي پرداخت هزينه سالانه نگهداري و مرمت كشتي و هواپيماها، پانصد ميليون دلار كسري بودجه دارد. بخش زيادي از بودجه نيروي دريايي نيز صرف ساخت كشتي هاي جديد براي جايگزيني كشتي هاي متعلق به دوران جنگ سرد مي شود.»
مشكلات بودجه اي اخيراً فشارهاي سنگيني به ارتش آمريكا وارد كرده به گونه اي كه اين كشور تصميم به خروج كلاهك هاي هسته اي خود از اروپا هم گرفته است.

چه كسي حق گله دارد؟! (خبر ويژه)

در حالي كه تنها دو سال از آخرين نماز جمعه هاشمي رفسنجاني در دانشگاه تهران مي گذرد برادر وي و مسئول سياسي حزب كارگزاران به تحريف تاريخ پرداخت و گفت: بستر را اينگونه فراهم كردند كه آيت الله هاشمي رفسنجاني ديگر در نماز جمعه شركت نكند!
محمد هاشمي گفت: حالا اگر بستر را اينگونه بسازيم كه يك عده از به اصطلاح تشكل ها يا جريان هاي سازمان يافته بيايند و آنجور عليه آقاي هاشمي شعار بدهند يا مثلا توهين كنند هم به ساحت نماز جمعه توهين شده و هم به شخص آقاي هاشمي.
تحليل وارونه برادر هاشمي رفسنجاني از آخرين نماز جمعه وي در حالي است كه عده اي از عناصر خياباني فتنه در هنگام برگزاري نماز جمعه با كفش و به صورت مختلط به اقامه نماز پرداختند! و در حالي كه نمازگزاران مشغول نماز بودند آنها با سنگ پراني مشغول حفظ قداست نماز جمعه بودند! بنا به ادعاي برادر هاشمي رفسنجاني آخرين نماز جمعه هاشمي در حالي برگزار شد كه وي برخلاف جريان نظام و انقلاب در خطبه هاي نماز جمعه به تحليلي وارونه از نتيجه انتخابات پرداخت كه باعث شادماني نيروهاي ضدانقلاب و رسانه هاي بيگانه شد. وي در اين خطبه ها حتي اغتشاشات خياباني را هم محكوم نكرد.
محمد هاشمي در ادامه اين مصاحبه كه با خبرگزاري ايلنا انجام داده است يك رپرتاژ تبليغاتي را براي هاشمي رفسنجاني تهيه كرده و انقلاب بي هاشمي را امري محال دانسته و گفته است: «انقلاب بي هاشمي روياي محال است، مردم هاشمي را با انقلاب مي شناسند.»
اين در حالي است كه در ساليان گذشته مردم از راي دادن به آقاي هاشمي رفسنجاني خودداري ورزيده و به كساني هم كه از جانب ايشان مورد حمايت قرار گرفته بودند راي نداده اند.