وقت آن است كه... (يادداشت روز)

هرچند نظام سلطه به سركردگي آمريكا و چند كشور اروپايي «اسلام ستيزي» را به عنوان يكي از راهبردهاي اصلي در دستور كار خود قرار داده اند؛ اما حتي در همين كشورها با وقوع بحران مالي و اقتصادي اخير در غرب، بسياري از كارشناسان و پژوهشگران به اين مسئله اعتراف دارند كه راه برون رفت از بن بست اقتصاد سرمايه داري و بانكداري ربوي، عمل به آموزه هاي شريعت اسلامي در حوزه اقتصاد و بانكداري است.
بنابراين اگر طي چهار سال گذشته در رسانه هاي غربي بحث اقتصاد اسلامي به طور جدي پيش كشيده مي شود و فراتر و عميق تر از آن در عرصه پژوهشي، پژوهشگاه وزارت امور خارجه آمريكا آن هم در بحبوحه بحران فراگير مالي، بر نسخه اقتصاد اسلامي متمركز مي شود و يا در فرانسه دو سال پيش قانونگذار تصويب مي كند كه «اوراق بهادار اسلامي» صادر گردد و حتي در برخي از دانشگاه هاي غربي پيشنهاد تاسيس رشته اقتصاد اسلامي در دستور كار قرار مي گيرد به خاطر دريافت و درك اين حقيقت و واقعيت است كه سيماي اصلي و بدون رتوش نظام اقتصاد كاپيتاليستي و انديشه هاي اقتصادي مبتني بر آموزه هاي سوسياليستي برملا و عيان گشته است. از همين گذر است كه كارشناسان و زبدگان اقتصادي غرب بر اين مسئله تاكيد مي كنند كه از جمله ريشه هاي بحران هاي مالي و اقتصادي افسارگسيخته غرب از يكسو، مضاربه هاي خيالي، غيرقانوني و كاغذي است و از سوي ديگر؛ سيستم بدون پشتوانه پولي و مالي و نفوذ پديده اي به نام «ربا» است كه از تبعات آن بر جامعه شكاف طبقاتي فاحش ميان اقشار مستمند و فقير با گروه هاي كلان سرمايه دار و ثروتمند است.
تمامي اين موارد و نمونه ها كه هركدام بحث مستقل و جداگانه اي را مي طلبد به طور واضح نشان مي دهد كه غرب علي رغم تقلاها و تحركات فراوان در بستر «اسلام ستيزي» نمي تواند قدرت «اسلام» را در صحنه اداره اجتماع، سياست و اقتصاد ناديده بگيرد.
بنابراين اگر كشوري مانند اسپانيا همين دو، سه روز پيش در راستاي اسلام ستيزي، پخش اذان در ميان مسلمانان در منطقه «سالت» بارسلونا را تحريم مي كند تنها به يك اقدام سلبي و بي نتيجه روي آورده است وگرنه آن كشور و كشورهاي مثل آن كه امروز در باتلاق سياست هاي اقتصادي شان گرفتار شده اند- از پرتغال و يونان تا فرانسه و انگليس و ايتاليا- نمي توانند سياست هاي اقتصادي اسلامي را كه بر پايه قراردادهاي اقتصادي واقعي و مبتني بر تحقق عملي عدالت و طرد ظلم و جاه طلبي و چپاول و غارت و شكاف طبقاتي است تحريم نمايند.
به همين دليل است كه در بحران مالي غرب از 2007 به بعد به اذعان كارشناسان و تحليلگران، كمترين آسيب را كشورهايي متحمل شده اند كه از اقتصاد اسلامي و بخصوص بانكداري اسلامي بهره گرفته اند.
اما آنچه اين يادداشت تلاش مي كند سرنخ هايي از موضوع را به دليل اهميت فوق العاده و مقارن بودن آن با فضاي كنوني اقتصاد دنيا و بحران مالي گسترده غرب قلمي نمايد مقوله نظام بانكداري در كشورمان است؛ چه اين كه هفته اي كه سپري شد مصادف با ايام بانكداري اسلامي بود و از طرف ديگر؛ مسايل پرچالشي در حوزه تخلفات بانك ها از جمله پرونده اختلاس سه هزار ميليارد توماني بانك صادرات طي روزهاي اخير خبرساز شده بود. 1- از نكات مثبت در حوزه بانكداري كشورمان، تدوين قانون بانكداري بدون ربا در شهريورماه سال 62 است كه در اين مرحله با وجود برخي از نواقص و ضعف هاي احتمالي، اتفاق مهمي به وقوع پيوست و آن، اين كه يك مدل و سيستم بومي شده و غيرتقليدي و بر مبناي موازين اسلامي بوجود آمد تا افق و چشم انداز آينده را براي دستيابي به بانكداري اسلامي ترسيم كند.
اما اكنون پس از گذشت 28 سال آنچه كه مورد نگراني كارشناسان متعهد و مستقل قرار گرفته در مرحله اجراست.
متاسفانه علي رغم اين كه اقتصاد كشورمان بانك محور بوده و مي بايست تمام ظرفيت ها بكار گرفته مي شد تا بانكداري اسلامي در صحنه عمل محقق شود آنچه كه امروز ناظران و كارشناسان هشدار مي دهند اين است كه انعقاد برخي قراردادهاي صوري در بانك ها و عدم رعايت شرايط عقود اسلامي و از همه تاسف بارتر گزارش هايي در مورد ربا، ضرورت اصلاح موانع اجرايي شدن بانكداري اسلامي را دوچندان كرده است.
2- نكته ديگري كه بايد به مورد قبلي اضافه كرد اين است كه قانون بانكداري بدون ربا يك گام بزرگ در جهت بانكداري اسلامي بوده است و اگر در مرحله اجرا نيز بستر تحقق عملي آن مهيا گردد تازه بانكداري اسلامي عينيت يافته است؛ بنابراين تا اقتصاد اسلامي فاصله اي در خور تامل به نظر مي رسد. آنچه كه اينجا ضرورت دارد اين است كه بايد در مرحله تقنين، خلأ قانوني جامع پيرامون اقتصاد اسلامي در حوزه هاي مختلف اقتصادي برطرف شود.
3- تحولات كنوني منطقه خاورميانه در بستر بيداري اسلامي و در نقطه مقابل بحران مالي گسترده و فراگير كشورهاي غربي كه به صورت دومينو كشورهاي اروپايي را يكي پس از ديگري دربرمي گيرد ضرورت يك اقدام جهادي در زمينه اقتصاد اسلامي را مضاعف مي كند، چرا كه؛ همچنان كه در بستر بيداري اسلامي، يك بار ديگر اسلام و قدرت نرم خارق العاده آن در صحنه اجتماع و سياست با اقتدار به ميدان آمد ضروري است كه در عرصه اقتصاد نيز «اقتصاد اسلامي» به عنوان يك الگوي موفق و كارا در كارزار مدل ها و كاربست هاي اقتصادي پوسيده و فرسوده كاپيتاليستي و سرمايه داري رخ بنمايد.
بي شك شكوفايي اقتصاد اسلامي در بستر تصميم گيري ها و سياست گذاري هاي كشورهاي مسلمان نقش تاثيرگذاري را در تمدن بزرگ اسلامي در پهنه منطقه ايفا خواهد كرد.
4- همچنان كه به اذعان دوست و دشمن، تحولات منطقه و بيداري اسلامي متاثر از انقلاب اسلامي ايران بوده است، نهادهاي مرتبط و سياست گذار و مجريان بايد بستر اجرايي شدن اقتصاد اسلامي را در افق آينده كشور تسهيل و عملياتي نمايند. امسال كه سال جهاد اقتصادي است بهترين فرصت براي مقدمات اين كار بزرگ و تاريخي است.
5- با توجه به نكاتي كه در بالا آمد، يك نكته مهم و حساس باقي مانده است و آن اين كه همه آنچه كه گفته شد ناظر بر اين است تا الگوي بانكداري اسلامي و در افقي بالاتر الگوي اقتصاد اسلامي محقق شود. در اين ميان آنچه كه اين الگو را مورد خدشه قرار مي دهد و انگيزه ها و اراده ها را براي رسيدن به آن نطقه آرماني كمرنگ و سست مي كند مقوله فساد و تخلفات بانك ها است كه بيش از هر عاملي در مسايل اقتصادي به چشم همگان و افكار عمومي مي آيد.
متاسفانه طي سال هاي گذشته همواره اتفاقات ناگوار و تلخي را در حوزه بانكداري كشور شاهد بوديم.
بحث معوقات بانكي و اعداد و ارقام نجومي و هنگفت در اين زمينه كه مفري براي مفسدان اقتصادي بوده است هر چند بارها و به كرات در رسانه ها علني شده و مسئولان مرتبط وعده و وعيدهايي را داده اند اما كماكان حل نشده و در اين خصوص اطلاع رساني ها نيز پس از مدتي فروكش كرده است و اكنون اين سؤال جدي در ميان افكار و اذهان عمومي مطرح است كه چطور مي شود در سيستم بانكداري كشور يك اختلاس سه هزار ميليارد توماني انجام شود؟
6- و بالاخره بايد خاطرنشان كرد كه هر چند با انتشار خبر پرونده اختلاس سه هزار ميليارد توماني از بانك صادرات، نگاه ها معطوف به دستگاه قضايي براي برخورد جدي با اين سوءاستفاده است اما ناگفته پيداست كه تنها برخورد با «معلول» چاره كار نيست و بايد با يك آسيب شناسي دقيق و نگاهي همه جانبه و عميق با «علت ها» برخورد كرد.
قبل از آن كه دستگاه قضايي به مسئله ورود نمايد آنچه كه محل يك سؤال و پرسش كليدي است نظارت نهادهاي مربوط همچون بانك مركزي، شوراي پول و اعتبار و نهادهاي بازرسي است.
بنابراين با توجه به شرايط حساس منطقه و اتفاقات معنادار اقتصادي در سطح اروپا و آمريكا و در سوي مقابل ظرفيت هاي راهگشاي نظام اقتصادي اسلامي به نظر مير سد تشكيل يك ستاد ويژه از مجموع هر سه قوه براي پيشبرد يك اقدام جامع و همه جانبه در خصوص تحقق عملي الگوي بانكداري اسلامي و در چشم اندازي وسيع تر الگوي اقتصاد اسلامي و به موازات آن برخورد ريشه كن كننده با تخلفات و مفاسد بانكي و اقتصادي ضروري است چرا كه با حلوا حلوا گفتن دهان شيرين نمي شود.
حسام الدين برومند

گزارش مبارز بحريني از انقلاب اسلامي اين كشور به ولي امر مسلمين

يكي از مبارزان قديمي بحرين در ديدار با رهبر معظم انقلاب اسلامي، گزارشي از مبارزات مردم اين كشور و جنايات صورت گرفته عليه آنان، ارائه كرد.
سيد قاسم الهاشمي كه از مبارزان قديمي بحريني بوده و از سال 1995 ميلادي تا كنون توسط حكومت بحرين به انگليس تبعيد شده، از ديدار خود با حضرت آيت الله خامنه اي خبر داده و گفت: «خوشبختانه فرصتي دست داد تا با ايشان ملاقات كوتاهي داشته باشم. در اين گفت وگوي كوتاه گزارش مختصري از مجاهدت هاي مبارزان بحريني و همچنين دردها و آلام مردم بحرين و ظلمي كه در حق آنان رواداشته مي شود و مقاصد دشمنان براي ريشه كن كردن نسل شيعيان و نابودي خط ولايت مداري صحبت كردم. ايشان هم براي ما دعا كردند و فرمودند كه خدا انشاءالله فرجي براي شما قرار بدهد و پيروزتان كند.
بسياري از مردم بحرين از ارادتمندان به ايشان هستند. من اين سخنان و دعاي رهبر انقلاب را به مبارزان و مردم بحرين منتقل خواهم كرد، زيرا مي دانم كه باعث استواري بيشتر آنان در ادامه اين مسير است.»
الهاشمي كه با پايگاه اطلاع رساني رهبر معظم انقلاب گفت و گو كرده است، درباره علت دخالت نظامي عربستان در بحرين گفت: «بحرين در منطقه استراتژيكي واقع است؛ در همسايگي شرقي عربستان سعودي كه درگاه امنيتي اين كشور است و به منزله شكم در پيكره آن واقع است، پيكره اي كه پايگاه پنجم نيروي دريايي آمريكا در آن قرار دارد. اين دلايل باعث مي شود كه وهابيون عربستاني از تحولات بحرين احساس خطر كنند. بنابراين بروز هر مشكلي در بحرين، تهديدي براي عربستان به شمار مي رود.
در اين شرايط، ورود عربستان و وهابيت به صحنه ي پيكار بحرين برايشان ناگزير مي نمايد، زيرا موجوديتشان به خطر افتاده است. آمريكايي ها هم به همين راحتي اجازه بركناري دست نشانده هاي خود در منطقه را نمي دهند، مگر اين كه شرايط به گونه ديگري رقم بخورد. آنها كدام حاكمي را خواهند يافت كه حاضر شود تمام نفت كشورش را رايگان در اختيار آنها بگذارد؟ اجازه تأسيس پايگاه نظامي به آنان بدهد؟ اجازه بدهد در كشورش هر كاري كه مي خواهند انجام دهند؟ از صهيونيست ها دفاع كند و بازار داخلي و اتاق هاي بازرگاني خود را در اختيار آنها قرار دهد؟ اين ها اقداماتي است كه آل خليفه براي آمريكايي ها انجام داده و اسناد آن هم موجود است.»
اين مبارز بحريني درمورد وضعيت مردم كشورش و جنايت صورت گرفته عليه آنان گفت: بحرين وضعيت اسفناك و غم انگيزي دارد. چه جواناني كه كشته شدند و زناني كه مورد تجاوز قرار گرفتند و دختراني كه زنداني شدند و جواناني كه سرهاي آنها از نزديك با گلوله مورد اصابت گلوله قرار گرفت. ارتش بحرين روستاها و مناطق شيعه نشين را محاصره كرده و در ورودي و خروجي شهرها پست هاي ايست و بازرسي قرار داده است. اخيراً هم مانند صهيونيست ها ديواري سيماني بين مناطق شيعه نشين و سنّي نشين كشيده اند.
آنها براي سركوب قيام مردم از بالگرد و تانك و نفربر و سلاح هاي پيشرفته استفاده مي كنند. گلوله هاي خاصي را شليك مي كنند كه گازهاي شيميايي زرد رنگي را از خود متصاعد مي كند. در مراسم راهپيمايي روز قدس امسال كه برگزاري آن در بحرين ممنوع اعلام شد، نيروهاي ارتش و ضد شورش و نيروهاي گارد شاهنشاهي براي متفرق كردن مردم و در حالي كه با بالگردها حمايت مي شدند، از گاز اعصاب استفاده كردند كه عامل فلج شدن و تشنج بود.
البته از سلاح هاي پيشرفته هم براي سركوب مردم استفاده مي كنند. طبق آخرين اطلاعاتي كه از داخل بحرين داريم، مزدوران آل خليفه گلوله هايي را به كار گرفته اند كه از آن گازهاي شيميايي زردرنگي متصاعد مي شود.»

رفوزه (گفت و شنود)

گفت: يكي از نمايندگان فراكسيون اقليت مجلس گفته است «اصلاحات صاحب دارد»!
گفتم: بر منكرش لعنت! حالا مگر كسي گفته است كه اصلاحات صاحب ندارد؟
گفت: دعوا سر اين است كه بالاخره چه كسي صاحب اصلاحات است؟!
گفتم: نتانياهو كه با صراحت گفته بود «اصلاح طلبان بزرگترين سرمايه اسرائيل در داخل ايران هستند» و شيمون پرز هم گفته بود «اصلاح طلبان به نمايندگي از اسرائيل با جمهوري اسلامي درگير هستند».
گفت: اوباما و ساركوزي و نخست وزير انگليس هم كه براي جبهه اصلاحات سنگ تمام گذاشته اند.
گفتم: راستي! چرا تاكنون هيچيك از اصلاح طلبان، ادعاي مالكيت آمريكا و انگليس و اسرائيل بر جبهه اصلاحات را نفي و تكذيب نكرده اند؟!
گفت: وقتي همه مي دانند كه سران فتنه جبهه اصلاحات را فروخته و قبضش را هم گرفته اند، ديگر انتظار داري چه بگويند؟!
گفتم: چه عرض كنم؟! بابايي به پسرش گفت؛ حالا كه رفوزه شدي به كسي نگو كه آبرويت نرود و پسرك گفت؛ چشم بابا! به همه سفارش كرده ام كه به كسي نگويند!

برسد به دست آقاي رحيمي در كوبا نامه اي از كوبا به تهران و از تهران به كوبا

دكتر شهاب اسفندياري
الان كه اين مطلب را مي نويسم، سوار بر هواپيما هستم در فرودگاه هاوانا(كوبا) و عازم كشوري ديگر. هواپيماي بوئينگ 747 ايران اير كه يك هيئت بلندپايه ايراني را ديروز به كوبا آورد در فرودگاه ديده مي شود. البته سفر غيررسمي ما به اين سفر رسمي ربطي ندارد. توفيق دست داده تا در سفري به همراه يك روحاني آرژانتيني لبناني الاصل تحصيلكرده و ساكن قم(!)، سفري به چند كشور منطقه آمريكاي لاتين داشته باشم. در اقامت چند روزه در كوبا، در مركز اسلامي شيعيان اين كشور حضور يافتيم. البته استفاده از واژه پرطمطراق «مركز» براي توصيف آن خانه محقر و ساده كه در يكي از محروم ترين مناطق شهر هاوانا واقع است، خيلي اغراق آميز است. خصوصا كه بدانيم درباره خانه اي در يكي از محروم ترين مناطق از پايتخت كشوري صحبت مي كنيم كه متوسط حقوق ماهانه در آن شانزده دلار است.
اما در اين خانه محقر و در اين منطقه محروم، زنان و مرداني را مي بيني كه خورشيدهاي تابان ايمان و كوه هاي استوار يقين اند و به ذكر الله و توسل به اهل بيت عصمت و طهارت(ع) مشغولند. عظمت اين خانه محقر تا بدانجا است كه گويي همه مرزهاي زمان و مكان و فرهنگ در آستانه آن فرو مي ريزد. انگار نه انگار كه آن رسولي- صلوات الله عليه- كه اين مومنين و مومنات پيامش را به گوش جان شنيده اند هزار و چهارصد سال پيش مبعوث شده بود. انگار نه انگار كه خانه اهل بيت او در مدينه النبي(ص) پانزده هزار كيلومتر با اين خانه محبان اهل بيت در هاوانا فاصله دارد. و انگار نه انگار كه اين بزرگترين جزيره منطقه كارائيب، شصت سال(1898 تا 1959) تحت سيطره مطلق فرهنگ آمريكايي بوده است و پنجاه سال (1959 تاكنون)، در سلطه مطلق كمونيسم. پرچم حرم امام رضا(ع) همه اين مرزها و فاصله ها را درنورديده و اكنون در كنار پرچم كوبا زينت بخش ديوار اين خانه شده است. تصوير خميني كبير-احياگر اسلام و مكتب اهل بيت(ع)- هم البته اينجاست و چرا نباشد، كه اوست كليد فهم اين تقارن ها و پيوندهاي زماني و مكاني و فرهنگي. در اين خانه شخصيت هايي را مي بيني كه تجسم مسلمانان صدر اسلام و اصحاب رسول الله(ص) هستند. در اوج فقر و محروميت چنان از جان و مال و زندگي خود در راه اسلام مايه گذاشته اند كه حيرت انگيز است. و البته براي ما متنعمان فرهنگ و جامعه اسلامي مشاهده ايمان و اخلاص اين مومنان حقا مايه شرمساري است. يكي از اين ها «معصومه» نام دارد. او پس از اسلام آوردن، كتابي درباره حضرت فاطمه معصومه(س) خوانده و عاشق ايشان شده و نام ايشان را برگزيده است. هنگامي كه اين زن ايمان آورد، تعداد كل شيعيان كوبا از عدد انگشتان يك دست بيشتر نبوده است. آنها جايي براي دعا و نماز و عبادت نداشته اند.
«معصومه» از مال دنيا تنها يك خانه داشته است با دو اتاق. او يكي از اين دو اتاق را در راه اسلام مي بخشد و اينگونه اولين «مركز» شيعيان كوبا تاسيس مي شود. از بركت آن اتاق و با همت همان روحاني آرژانتيني كه در سال هاي متوالي در مناسبت هاي مذهبي همچون ماه رمضان به اين كشور سفر كرده، امروز تعداد شيعيان كوبايي به حدود سي و پنج نفر رسيده است. حتي يكي از آنها اكنون در حوزه علميه قم مشغول به تحصيل است. به مرور زمان و با كمك «مجمع جهاني اهل بيت(ع)» اكنون آن اتاق كوچك به خانه اي تبديل شده است و «موسسه شرق» در قم- كه امر تبليغ در حوزه آمريكاي لاتين را بر عهده دارد در ماه مبارك رمضان امسال يك روحاني ايراني آشنا به زبان اسپانيولي را جهت تبليغ به اين كشور اعزام كرده است. اما هنوز فقر و محروميت در اين خانه محسوس است. تا بدانجا كه ليوان هاي يك بار مصرف را هم مي شويند و دوباره استفاده مي كنند. كامپيوتر كهنه مركز را روي زمين گذاشته اند و چهارزانو مي نشينند تا از آن استفاده كنند. سرويس بهداشتي و شيرهاي آب در دستشويي و آشپزخانه آنقدر كهنه و قديمي است كه تقريبا پوسيده است. به دليل محدوديت واردات و گراني، امكان تهيه بسياري از وسايل ابتدايي موردنياز مثل جوهر پرينتر را هم ندارند و مايه تاسف آن كه ظاهرا وقتي امكانات و يا كتاب هايي توسط «موسسه شرق» و ديگر مراكز اسلامي در آمريكاي لاتين به آدرس سفارت جمهوري اسلامي ايران در هاوانا فرستاده مي شود تا تحويل شيعيان كوبا گردد، سفارت ايران متاسفانه همكاري نكرد! به همين دليل ما و آن روحاني آرژانتيني مجبور شديم- و در واقع مفتخر شديم- كه چند كارتن كتاب و يك دستگاه پروژكتور و پرده را همراه با بار شخصي خود با هواپيما به كوبا بياوريم. و البته در فرودگاه هاوانا اين جعبه ها از ديد ماموران گمرك و ماموران امنيتي پنهان نماند و كليه كارتن ها را بازرسي كردند و مفصل پرس وجو مي كنند از مبدا و مقصد كتاب ها و وسايل. آري ده ها و صدها نفر در سفارتخانه هاي ايران در آمريكاي لاتين صبح تا غروب مشغول خدمت هستند، آن وقت نهادهاي مذهبي ما مجبورند كارتن هاي كتاب و امكانات اوليه تبليغي را بر دوش يك روحاني آرژانتيني براي شيعيان كوبا بفرستند.
از قضاي روزگار سفر ما به كوبا همزمان شد با سفر يك «هيات بلندپايه» از ايران به رياست جناب آقاي رحيمي معاون اول رئيس جمهور و با حضور تعدادي از وزرا. با خودم مي انديشم آيا كسي از اين مسئولان محترم به مركز شيعيان خواهد رفت؟ آيا كسي از حال شيعيان خواهد پرسيد؟ آيا كسي سراغي از معصومه خواهد گرفت؟ آيا در مذاكرات رسمي مجوز ساخت مسجدي براي شيعيان درخواست خواهد شد؟ اميدوارم اين نوشته تا قبل از خروج جناب رحيمي از كوبا به دست ايشان برسد.

جانشين فرمانده عملياتي پژاك به هلاكت رسيد

به دنبال عمليات هاي مقتدرانه سپاه، جانشين فرمانده تروريست هاي پژاك به هلاكت رسيد.
در پي عمليات هاي نيروي زميني سپاه در مقابله با گروهك تروريستي پژاك، مجيد كاويان با اسم مستعار سمكو سرهلدان جانشين فرمانده كل تروريست هاي پژاك روز شنبه 12 شهريور ماه به هلاكت رسيده است.
مجيد كاوياني متولد شهر بانه است كه از سال 1999 ميلادي به صفوف تروريست هاي پ ك ك ملحق شده و بعد از تاسيس فرقه تروريستي پژاك توسط پ ك ك در سال 2003 ميلادي، در اين فرقه مشغول فعاليت هاي تروريستي بوده است. سمكو به عنوان جانشين فرمانده كل نيروهاي (پژاك) مشغول به خوش خدمتي و انجام عمليات هاي تروريستي در ايران بود كه در درگيري هاي اخير كشته شد.
فرمانده كل گروهك تروريستي پژاك با انتشار بيانيه اي اين خبر را تاييد كرد.
وي در اين بيانيه اعلام كرده است كه روز شنبه دوازدهم شهريورماه در دومين مرحله از حملات سپاه پاسداران به قنديل فرمانده گريلا مجيد كاويان با كد سمكو و جانشين فرماندهي كل نيروهاي شرق كردستان در حال فرماندهي عمليات در كوتامان همراه با گريلا روژهات بوتان در اثر اصابت تركش توپ كشته شد.
قدرداني مجلس از اقدامات سپاه در مقابل پژاك
در همين راستا عضو هيئت رئيسه مجلس شوراي اسلامي با قدرداني از اقدامات سپاه پاسداران در برخورد با گروهك تروريستي پژاك گفت: با توجه به شرايط متجاوزانه گروهك پژاك هيچگونه كوتاهي در برابر اين گروهك انحرافي قابل قبول نيست و هدف نهايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در برخورد با اين گروهك منحرف بايد به نابودي كامل اين گروهك بيانجامد.
خلع سلاح، خروج از مرزهاي كشور يا سركوب
جانشين فرمانده كل سپاه گفت: اراده نظام بر اين است تا عناصر تروريستي مسلح ارتفاعات مناطق غربي كشور با زمين گذاشتن سلاح خود، در سايه رأفت و رحمت نظام قرار بگيرند و يا اينكه مجبور به خروج از مناطق مرزي كشور شوند، در غير اينصورت تحت حملات و تهاجمات سنگين واحدهاي زميني سپاه قرار مي گيرند.
سردار حسين سلامي جانشين فرماندهي كل سپاه با اشاره به تحركات گروهك پژاك در شمال غرب كشور اظهار داشت: اراده نظام بر اين است تا اين عناصر تروريستي مسلح كه در ارتفاعات مناطق غربي كشور موضع گرفته اند، با زمين گذاشتن سلاح خود و پناه آوردن به جمهوري اسلامي در سايه رأفت و رحمت نظام قرار بگيرند و يا اينكه مجبور به خروج از مناطق مرزي كشور شوند، در غير اينصورت تحت حملات و تهاجمات سنگين واحدهاي زميني سپاه قرار مي گيرند.
وي از مسئولان اقليم كردستان عراق خواست كه به مسئوليت ها و تعهدات خود در قبال امنيت مناطق مرزي جمهوري اسلامي ايران عمل كنند و عناصر مسلح تروريستي كه از سرزمين آنها براي ناامن كردن مناطق غرب و شمال غرب جمهوري اسلامي ايران استفاده مي كند، وادار به خروج از مناطق مرزي كنند، در غير اين صورت عمليات تا پاكسازي كامل مناطق مرزي ادامه خواهد داشت.

اسناد ويكي ليكس مدحي شماره 2 را دست به سر كرد (خبر ويژه)

انتشار همزمان سخنان رئيس سابق سازمان سيا و مشاور فراري ميرحسين موسوي حاكي از آن است كه مقامات آمريكايي و دست اندركاران فتنه سبز درباره حمايت خارجي از اين جريان برانداز اتفاق نظر داشته اند.
لئون پانه تا رئيس سابق سازمان سيا كه جديدا به عنوان وزير دفاع منصوب شده در مصاحبه با چارلي رز تصريح كرد: آمريكا به هيچ وجه در حمايت از معترضان و اصلاح طلبان در ايران كوتاهي نخواهد كرد و تمامي امكانات و موقعيت ها را مورد بررسي قرار خواهد داد.
وي در عين حال گفت: البته بايد هر نوع اقدام و حمايتي از مخالفان در ايران به نحوي انجام شود كه به ضرر آنها تمام نشود.
همزمان با انتشار سخنان پانه تا، سايت ضدانقلابي خودنويس متن يكي از اسناد ويكي ليكس درباره گفت وگوي اردشير اميرارجمند با چند ديپلمات آمريكايي به هنگام فرار از ايران را منتشر كرد.
اميرارجمند در اين ملاقات مي گويد به صورت علني جانب جنبش را نگيريد چون اين، بهانه به دست رژيم مي دهد.
اين مشاور موسوي اواخر سال 88 دستگير شد اما پيش از برگزاري محاكمه از طريق تركيه به طور غيرقانوني از كشور خارج شد و به پاريس گريخت(برخي از اعضاي اپوزيسيون معتقدند كه فرار وي با هماهنگي وزارت اطلاعات صورت گرفته است) بنابر گزارش سند منتشره ويكي ليكس، وي پس از خروج از ايران به تركيه رفته و تلاش كرده خود را از آن طريق به فرانسه يا آمريكا برساند.
در سند مذكور آمده است: در تاريخ 20 ژانويه با دكتر اميرارجمند مشاور ميرحسين موسوي كه پس از بازداشت از ايران فرار كرده ملاقات كرديم. اردشير غيرقانوني به تركيه وارد شده ولي اقامت فرانسوي معتبر دارد. از دولت آمريكا درخواست كرد كه با تضمين امنيت، وي را به يكي از دو كشور فرانسه يا آمريكا ببرد. ما به ايشان توضيح داديم كه دولت آمريكا قادر به كمكي نيست كه ناقض قوانين آمريكا يا تركيه باشد. به وي توضيح داديم كه ثبت نام به عنوان پناهجو براي يوان اچ سي آر (نهاد پناهندگي سازمان ملل) را در نظر بگيرد. وي اين پيشنهاد را به خاطر نگراني از بازگشت به ايران رد كرد.
در ادامه اين سند و به نقل از گزارش ديپلمات هاي آمريكايي آمده است: با توجه به وضعيت ايران، اردشير پيش بيني كرد كه مخالفان در روز 22بهمن بزرگترين تجمع را داشته باشند و رژيم با ديدن چنين سطح گسترده از تظاهرات شوكه خواهد شد. همچنين او اضافه كرد موسوي انتظار دارد تا به زودي دستگير شود، به احتمال زياد قبل از اين تجمع ... امير ارجمند گفت كه وي چندين هزار دلار به يك راه بلد داده تا او را از مسير كوه به تركيه بياورد. همچنين راه بلد يك مهر تقلبي از ورود به تركيه به پاسپورت ايشان زده است. ما از چندين منبع از ورود ايشان مطلع شديم كه يكي از فاميل هاي ايشان (پسرعمو يا پسرخاله يا...) كه در آمريكا استاد دانشگاه است. اميرارجمند يك اجازه اقامت معتبر در فرانسه دارد. او به دنبال ديدار با كنسول فرانسه در استانبول است تا براي گرفتن وقت مصاحبه براي ويزاي خانواده اش كه در حال حاضر در ايران مخفي هستند كمك كند. با اين وجود اميرارجمند به ما گفت كه نگران اين است كه زماني كه قصد خروج از مرز تركيه را دارد، مامورين كنترل به خاطر مهر تقلبي او را دستگير كرده و به ايران بازگردانند.
گزارش ديپلمات هاي آمريكايي خاطرنشان مي كند: او تقاضا كرد كه اگر دولت آمريكا مي تواند يا او مستقيماً تركيه را بدون گذراندن مراحل قانوني ترك كند يا اينكه آمريكا با واسطه گري از برگرداندن او جلوگيري نمايد. همچنين او گفت كه در آخر او مي خواهد كه در آمريكا به جاي فرانسه اقامت بگزيند.

نزاع دست اندركاران فتنه در برزخ ميان مرگ يا بازگشت به حيات سياسي (خبر ويژه)

تلاش خاتمي براي بازگشت به صحنه انتخابات و فاصله گذاري ضمني اصلاح طلبان با فتنه سبز در حالي كه موسوي و كروبي و برخي از عناصر دست اندركار ديگر با محدوديت مواجه شده اند، باعث اختلاف جديد ميان دو سوي ماجرا شده است.
روز گذشته سايت كلمه خبري منتشر كرد مبني بر اينكه موسوي و همسرش به تازگي در منزل يكي از دخترانشان با 3 فرزند خود ملاقات كرده اند. طبق اين گزارش، موسوي گفته است «با توجه به تداوم وضع فعلي نمي توان اميدي به انتخابات و شركت در آن داشت». اين اظهارات موسوي قطعاً در خلأ گفته نشده و اشاره به تحركاتي است كه طيفي از اصلاح طلبان به دنبال خاتمي آغاز كرده و طبق برخي اخبار حتي اسامي اوليه برخي نامزدهاي خاكستري را نيز جمع آوري نموده اند. عناصر تندروتر، افرادي مانند خاتمي را متهم به خيانت مي كنند و مي پرسند اگر ادعاي تقلب در انتخابات دو سال پيش را باور داريد، با چه حسابي به صحنه سياسي و انتخابات باز مي گرديد و اگر اين ادعا را باور نداريد، چرا اساساً با اردوكشي خياباني همراه شديد؟
مشابه نگراني موسوي از عقبگرد خاتمي و خالي كردن پشت افراطيون در ميان حاميان كروبي نيز ديده مي شود همچنان كه «غلامعلي-ر» به بهانه توضيح درباره ملايم شدن لحن كروبي، طعنه اي به اصلاح طلباني كه دور خاتمي گرد آمده اند زد و در «كلمه» نوشت: من اگرچه سخنگوي آقاي كروبي نيستم ولي مثل بسياري از كساني كه كروبي را مي شناسند به جد معتقدم اگر وي اهل اين تنازل ها بود كارش با مجمع روحانيون و دوستان قديم و همفكرش به آنجا نمي رسيد كه همه مي دانند و مثل بعضي از روحانيون اصلاح طلب كه به غلط يا صحيح! مصلحت را در سكوت ديده و دم بر نمي آورند سكوت مي كرد و كارش به حصر بي نتيجه نمي كشيد. آنها كه اهل حل و عقدند! مي دانند پيام تقريباً پنهان نوشته بنده خطاب به چه كس و كساني بوده است.
يادآور مي شود نامبرده كه به داشتن مواضع لغزنده و «حامي باد»! شهرت دارد در نوشته قبلي از 6 ملاقات عباسي فرد با كروبي به واسطه تدبير و هماهنگي وزارت اطلاعات خبر داده و تصريح كرده بود كه كروبي با احترام از مقام معظم رهبري ياد مي كند، در همين حال سايت گويانيوز، در نوشته اي با عنوان «فرزندان خاتمي در فرنگ اما فرزندان مخالفان در قبرها و شكنجه گاه ها!»! به خاتمي حمله كرد و نوشت: وقتي در بعد از دوم خرداد سال 76، محمد خاتمي همه ياران خود را در مقابل اقتدارطلبان بي يار و ياور تنها رها كرد و بيشتر آنها درو شدند، پس از آن حميدرضا جلائي پور بدرستي گفت: «ارزيابي ما درباره آقاي خاتمي درست نبود و بيش از اندازه روي ايشان حساب كرده بوديم!». اين روزها آقاي خاتمي بارها بطور رسمي به همگان اعلام نموده كه اگر اصلاح طلبان بتوانند در انتخابات مجلس شركت نمايند، آنگاه همه ايران بايد تمام گذشته خونبار را به فراموشي بسپارند تا اولاً نظام حفظ گردد و دوماً نفوذ دين از بين نرود از اصلاح طلبي فقط يك نام شكست خورده باقي مانده است كه همچنان مانند يك اتيكت از آن بهره برداري مي شود.
گويانيوز مي افزايد: عذرخواهي از نظام، گام اول بازگشت فتنه گران پشيمان عنوان شده و آن گونه كه از سوي صاحب نظران عنوان مي شود، اولين گام براي بازگشت فتنه گران بخوانيد (اصلاح طلبان پشيمان به انتخابات) همين عذرخواهي است.
آنچه در اين ميان جالب توجه مي نمايد، تحليل پايگاه اينترنتي راديو كوچه وابسته به طيفي از ضدانقلاب است كه درباره گروه متبوع خاتمي نوشت: كساني چون محمدعلي ابطحي، مجيد انصاري، هادي خامنه اي، موسوي بجنوردي، محمد رضوي، كيان ارشي، محتشمي پور، سراج موسوي، موسوي خوئيني ها، موسوي لاري، عيسي ولايي اعضاي كنوني مجمع روحانيون مبارز هستند، كساني كه اكنون عنوان اپوزيسيون داخلي را داشته و مشخصاً در برزخ و در ميان راهي قرار دارند كه شايد در هنگام تصميم گيري براي انتخاب اش به اندازه كافي تأمل نكرده بودند، برطبق مستندات تاريخي موجود از 2 سال و اندي پيش تاكنون، در رفتار و يا حتي سكوت اين افراد پشيماني و چرخش به سوي رهبري را مي توان به راحتي مشاهده كرد، اتفاقي كه به هيچ روي ميمون نمي تواند باشد.

ديپلمات صهيونيست: انقلاب هاي منطقه فرصتي بسيار بزرگ را براي ايران فراهم كرد (خبر ويژه)

سفير سابق اسرائيل در آمريكا معتقد است: انقلاب ملت ها در كشورهاي اسلامي فرصت بسيار بزرگي پيش روي ايران و موجب تضعيف اسرائيل و متحدان عرب غرب است.
سالي مريدور كه تا سال 2009 به مدت 3 سال سفير رژيم صهيونيستي در آمريكا بوده، با انتشار تحليلي در روزنامه واشنگتن پست خاطرنشان كرد: گسترش قدرت ايران به موازات تضعيف فزاينده تل آويو و متحدان منطقه اي غرب، نگران كننده است. در حالي كه ما پيگير اتفاقات ليبي و سوريه و ديگر كشورها هستيم، ايران همچنان در راه خود به پيش مي رود و آنچه را مايل است، عملي مي كند. تهران همچنان برنامه هسته اي خود را دنبال مي كند و حتي برخي مقامات ايراني تصور مي كنند اكنون بهترين فرصت براي توسعه و پيشرفت برنامه اتمي است.
آنها دائما از خود مي پرسند حالا كه معمر قذافي، رهبر ليبي تسليم شد و بشار اسد، رئيس جمهوري سوريه نيز احتمال دارد كه از قدرت كناره گيري كند، ما بايد چه كنيم؟ آنها تصور مي كنند در صورت از دست رفتن متحدانشان و سقوط ديكتاتورهاي عرب، ايران بايد در اوج قدرت در منطقه رخ نمايي كند و اين گونه خود را از تهديدهاي احتمالي غرب و اسرائيل برهاند.
وي در ادامه مي نويسد: ايران از تك تك تحولات جهان عرب درس مي گيرد. ايران نمي خواهد همانند ليبي در عمل انجام شده قرار بگيرد. آيا اگر قذافي همان اول تظاهرات يك بمب منفجر مي كرد، به چنين سرنوشتي دچار مي شد؟ در آن صورت آيا ناتو مي توانست ليبي را بمباران كند؟ اگر قذافي بمب هايش را متوجه فرانسه و ايتاليا مي كرد، آنها جرات داشتند كه فكر سرنگوني قذافي را در سر بپرورانند؟ اگر اسد بمب هسته اي داشت كسي جرات مي كرد صحبت از سرنگوني اش بزند؟ آيا در چنين وضعيت ضعفي قرار مي گرفت؟ آيا تركيه جرات مي كرد از ضعف سوريه سوءاستفاده كند و اسد را تحت فشار بگذارد و هركار مي خواهد انجام دهد؟ آيا اسرائيل اين قدر احساس نگراني مي كرد كه از هم پيمانانش بخواهد اين قدر به اسد فشار نياورند؟
سفير سابق اسرائيل مي افزايد: در حالي كه سران ايران به دقت تحولات منطقه را زير نظر دارند و همزمان تلاش مي كنند به عنوان اولين موفقيت، مصر را كه از سال 1979 روابطش با ايران را قطع كرده، به جمع هم پيمانان خود بيفزايند. آنها براي رسيدن به اين هدف تا بدانجا پيش رفته اند كه توانسته اند معاهده صلح مصر و اسرائيل كه نخستين معاهده يك كشور عربي با اسرائيل محسوب مي شود را به مخاطره اندازند. به راستي منطقه كدام سمت و سو مي رود؟ رهبران آينده خاورميانه چه كساني خواهند بود؟ اكنون فرصت بسيار بزرگي پيش روي ايران است. نظام هاي استبدادي در كشورهاي عربي يكي پس از ديگري سرنگون مي شوند و سراني كه از شيعيان نفرت دارند، يك به يك ضعيف مي شوند، سفارت اسرائيل در مصر محاصره مي شود و دبيركل اتحاديه عرب خواستار تجديد نظر در پيمان صلح قاهره- تل آويو مي شود. با محو شدن هم پيماني هاي قديمي و شكل گرفتن هم پيماني هاي جديد منطقه اي اين فرصت بزرگ براي ايران به وجود مي آيد كه شركاي تازه اي براي خود در خاورميانه جمع كند و خود را قدرت اول منطقه سازد.
مريدور معتقد است: ايران با زيركي تمام و در حالي كه ذهن غرب مشغول تحولات جهان عربي شده برنامه هاي هسته اي خود را پيش مي برد و خوب هم مي داند كه مي تواند در اين راه به چه دستاوردهايي برسد. از اين رو در حالي كه ايراني ها مراقب تحولاتي هستند كه در جهان عرب رخ مي دهد ما نيز بايد مراقب ايران باشيم.
مقارن با انتشار تحليل سالي مريدور، ژنرال ايال ايزنبرگ از مقامات ارتش صهيونيستي ضمن سخنراني در كانون تحقيقات امنيتي تل آويو اظهار داشت: آنچه بهار عربي ناميده مي شود، ممكن است به زمستاني براي ما از جنس اسلامگرايي مبدل شود.