(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 19 آذر 1390- شماره 20092

شام غريبان
خوشبوترين گل باغ
دم غروب
پاسخ برگزيده ي مسابقه تصويري شماره چهار
به رنگ خوشبختي
عمل به دين، كليد بهشت برين
معرفي ورزش ها(6)
دوچرخه سواري ؛ سنگين ترين ورزش دنيا



شام غريبان

صدچاك نمودند تمام بدنش را
بردند به يغما كفن و پيرهنش را
افتاده به عمق غم گودال غريبي
بر سينه گرفته يادگار حسنش را
يك سمت ، دوتا دست علمدار كه بر خاك ...
يك سمت دگر ، نيزه ، كه پوشانده تنش را
جبريل رسيده كه طوافي بنمايد
گهواره ي آن كودك و پرپر زدنش را
¤¤¤
از همهمه ي نان حرام است كه امروز
نشنيده گرفتند صحابه ، سخنش را !
يك عمر گذشته ست و نشستيم به سوگش
تا روز قيامت بخرد سينه زن اش را ...
حسين دهلوي

 



شام غريبان

صدچاك نمودند تمام بدنش را
بردند به يغما كفن و پيرهنش را
افتاده به عمق غم گودال غريبي
بر سينه گرفته يادگار حسنش را
يك سمت ، دوتا دست علمدار كه بر خاك ...
يك سمت دگر ، نيزه ، كه پوشانده تنش را
جبريل رسيده كه طوافي بنمايد
گهواره ي آن كودك و پرپر زدنش را
¤¤¤
از همهمه ي نان حرام است كه امروز
نشنيده گرفتند صحابه ، سخنش را !
يك عمر گذشته ست و نشستيم به سوگش
تا روز قيامت بخرد سينه زن اش را ...
حسين دهلوي

 



خوشبوترين گل باغ

هر جا كه بود سجاد(ع)
بوي فرشته مي داد
هركس كنار او بود
از غصه مي شد آزاد
¤¤¤
او مهربان ترين مرد
در بين عابدين بود
خوشبوترين گل باغ
در باغ اين زمين بود
¤¤¤
اي كاش من كنارش
يك لحظه مي نشستم
تسبيح پاك خود را
مي داد او به دستم
¤¤¤
آن وقت كهكشاني
در دست هاي من بود
تسبيح پاك سجاد(ع)
مشكل گشاي من بود
¤¤¤
اي صاحب صحيفه
اي مرد آسماني
بودي براي گل ها
خورشيد مهرباني
¤¤¤
آيينه ي دلت را
در كربلا شكستند
بال پريدنت را
با قفل كينه بستند
¤¤¤
اما تو باز كردي
قفل سياه غم را
دادي نشان به دنيا
كار بد ستم را
¤¤¤
با صحبت تو جوشيد
چشمان خشك مردم
هرگز نشد صدايت
در كوچه ي زمان ، گم
محمد عزيزي (نسيم)

 



دم غروب

دم دم هاي غروب بود. باز هم مثل هميشه دلم گرفته بود و بي اختيار اشك مي ريختم. با خودم مي گفتم: «آقا امروز هم گذشت!» شب موقع خواب كه مي شد ترس داشتم؛ ترس داشتم از در خواب ماندن و اين كه نكند بخوابم و ديگر روي ماه تو را نبينم.
آقاجان! 1100سال است كه تمام شيعيان انتظارت را مي كشند.
آقا! تو خودت هم مي داني كه معني انتظار چيست؟ هر وقت با تو سخن مي گويم بغض گلويم را مي فشارد و بعد به گوشه اي مي روم تا با تو تنها باشم بي اختيار مي زنم زير گريه.
بعضي اوقات فكر مي كنم خدا به حرف يك بنده اي كه تمام دفتر اعمالش سياه باشد گوش نمي دهد اما بعد يك چيزي ته ته قلبم به من مي گويد: مگر مي شود كسي با آن اوج دانايي و با آن اوج مهرباني حرفم را گوش ندهد؟ خدايا من مي دانم كه الان صدايم را مي شنوي. پس اي مهربان! ظهور آقا را نزديك بگردان.
آمين يا رب العالمين
فاطمه ملاصالحي
كلاس سوم راهنمايي
13ساله از تهران

 



پاسخ برگزيده ي مسابقه تصويري شماره چهار
به رنگ خوشبختي

پرسيدم: خوشبختي چيست؟
كمي فكر كرد، و بعد خيلي آرام زمزمه كرد: خ.و.ش.ب.خ.ت.ي!
گفتم: خيلي ها خوشبختي را در پول مي بينند، بعد در حالي كه دوستم همان طور متفكرانه نگاهم مي كرد ادامه دادم: پول و مشتقاتش! مثل خانه، ماشين، مغازه، زمين و...
چيزي نگفت. دوباره پرسيدم: به نظرت شعار نيست كه بعضي مي گويند خوشبختي در مهرباني است؟ در عاشق بودن است؟ در شاكر بودن است؟ و خلاصه در اين حرفهاست؟
دوستم هنوز مشغول فكر كردن بود و من هم به جواب سوال خودم فكر مي كردم. آيا واقعا خوشبختي در ماديات است؟ يا در چيزهاي ديگر؟
تصور اينكه يك آدم فقير، خوشبخت باشد براي هر كسي مشكل است، و شايد بيشتر آدم ها تصورشان از خوشبختي همان رفاه باشد...
اين بار دوستم سكوتش را شكست و گفت: هم پولدارها مي توانند خوشبخت باشند و هم كساني كه دچار فقرند...
حرفش به نظرم معقول مي آمد كه ادامه داد: من خانواده اي را ديده ام كه پولشان از پارو بالا
مي رود. چندتا ماشين آخرين مدل دارند. خانه بزرگ و خلاصه از نظر مادي حسابي مرفه اند. اما وقتي كمي با دقت نگاهشان مي كني، سر سوزني خوشبخت نيستند. مادر ناراحتي عصبي گرفته، از بس كه مي ترسد از اينكه كسي جايش را بگيرد. مرد خانه مدام به فكر اين است كه ريال به تومنش بيافزايد. پسر خانواده ماليخوليا گرفته و با اينكه معلم خصوصي هم دارد ولي درسش به شدت ضعيف است. چندتا ماشين ته پاركينگ دارند خاك مي خورند. پيرمردي كه هر هفته مي آيد براي باغباني، باغچه را خيلي زيبا و تماشايي مرتب كرده است. آن قدر كه قدم زدن در حيات خانه، با آن همه درخت نارنج و گل هاي رنگارنگ، و استخر بزرگ آب، صد سال به عمر آدم اضافه مي كند. ولي چه فايده كه در سنگ فرش هاي گرانقيمتي كه در حيات كار شده، فقط رد پاي باغبان پير است و...
دوستم بعد از اين توصيف مختصر، اما جالب، نگاهي به من انداخت و وقتي ديد مشتاقانه به حرفش گوش مي دهم ادامه داد: به هيچ وجه نمي خواهم بگويم ثروت مايه بدبختي است! نه، ولي تنها دليل خوشبختي هم نيست. در آن خانه اي كه برايت تعريف كردم، هيچكس خودش نيست! همه وجود پدر شده پول و كار. ذهن مادر پدر شده از افكار پوچ و حسادت هاي بي مورد. فرزند خانواده ضعف تربيتي دارد و خلاصه كه هيچكس خودش نيست! پدر، پدر نيست، مادر، مادر و پسر، پسر!
توي همان خانه و خانواده، اگر پدر كمي به فكر همسرش بود، و خانم خانه هم بهتر شوهر داري مي كرد و زن و شوهر به جاي معلم گرفتن، براي فرزندشان پدر و مادري مي كردند، همين ها خودش مي شد خوشبختي!
من اما در اين حين داشتم به حرف هاي جالب دوستم فكر مي كردم. نه اينكه نشنوم و فقط فكر كنم. مي شنيدم، و البته در حال شنيدن حرفهايش را در ذهنم تكان مي دادم و مثل يك تكه پازل سر جاي خود مي گذاشتم. به اين ترتيب مي توانستم آنها را خوب تصور كنم...
دوستم گفت: شايد با يك تعريف ساده ديگر بتوانم بهتر كمكت كنم. اما بايد يك عكس را دفعه بعد با خودم بياورم تا ببيني و قضاوت كني...
به زودي دوباره دوستم را ديدم. خوش قولي كرده و عكس را با خودش آورده بود...
وقتي آن را از لاي سر رسيدش بيرون آورد و به دستم داد، حس كردم عكس ارزشمندي است. عكسي كه قرار است مفهوم خوشبختي را نشانم دهد. اما وقتي نگاهش كردم چيز خارق العاده اي نديدم...
عكس حس خيلي غريبي داشت. در آن يك خانه قديمي و كوچك با ديوار هايي رنگ و رو رفته بود. با دختركي كه كنار مادرش كه در يك تشت كهنه، روي زمين رخت مي شست ايستاده بود. كل چيزي كه در آن عكس ديدم همين ها بود. البته جزئياتي ديگري هم بود، ولي نمي دانم چرا عكس حس عجيب و غريبي به من داده بود...
دوستم پرسيد: چه مي بيني؟
گفتم: نمي دانم خوشبختي را كجاي اين عكس ببينم. توي تشت آب. يا در دستان دختركي كه آن كنار ايستاده. شايد هم در و پنجره هاي عكس دارند فرياد خوشبختي سر مي دهند! ولي رفيق، من چيز خاصي نمي بينم...
دوستم كه از شنيدن حرف هايم كه از سر ذوق زدگي بود، لبخندي به لب داشت گفت: چقدر خوب. حالا اين عكس را برگردان تا ماجرايش را برايت تعريف كنم!
عكس را پشت و رو كردم و منتظر شدم...
دوستم دستش را روي شانه ام كشيد و شروع كرد به تعريف كردن: دفعه قبل خانه اي را تعريف كردم كه با كلي ثروت، رنگي از خوشبختي در آن نبود. اين بار مي خواهم خانه اي را نشانت بدهم كه شايد خيلي بزرگ نباشد، اما پر از مهرباني است...
يك خانه كوچك، در پايين ترين نقطه شهر. آنجا كه هنوز بيشتر كوچه هايش خاكي است. آنجا كه وقتي باران مي گيرد، بوي كاهگل فضاي محله هايش را پر مي كند. آنجايي كه هر عصر، كلي بچه با پاي برهنه مي ريزند توي كوچه و با يك توپ پلاستيكي مشغول بازي مي شوند. آن محله اي كه پر از شور و شعف است و هنوز بوي زندگي مي دهد. آن خانه را تصور كن. مرد خانه كارگر ساده يك كارخانه است. زن خانه، خانه دار است، اما گاهي هم خياطي مي كند و بافتني مي بافد. دختر خانه هم در يك مدرسه معمولي درس
مي خواند...
مي داني خوشبختي كجاي اين خانه است؟ خوشبختي در فكر مرد خانه است، كه تصميم گرفته با كمي كار بيشتر و پس انداز يك دوچرخه كوچك براي دخترش بخرد. خوشبختي در فكر مادر خانه است كه تصميم دارد با خواب كمتر يك بافتني گرم و زيبا براي دخترش ببافد. خوشبختي در مهر و محبتي است كه زن و مرد خانه به هم دارند. خوشبختي اين هاست!
بعد در حالي كه دستانش را از شانه ام برمي داشت و كف دو دستش را به هم مي ماليد، ادامه داد: نمي شود خوشبختي را با پول متر كرد. و البته نمي شود گفت كه پول دشمن خوشبختي است!
داشتم به حرف هايش فكر مي كردم كه گفت: حالا آن عكس را برگردان تا يك خوشبختي ديگر را نشانت بدهم...
وقتي باز عكس را برگرداندم، آن حس غريبي كه دفعه اول ديده بودم، در حالي كه خيلي قوي تر شده بود، تكانم داد! دوستم گفت: در و ديوار خانه را ول كن. به چشمان اين دخترك معصوم نگاه كن. خوشبختي در چشمان دختركي است كه مي خواهد خبر بيست شدنش را به مادرش بدهد تا او را خوشحال كند!
احمد طحاني
از يزد

 



عمل به دين، كليد بهشت برين

دينداري از بزرگ ترين و اصلي ترين نيازهاي واجب و حياتي بشريت محسوب مي شود و رب العالمين- عزوجل- خواسته و هدف از خلقت جهان آفرينش و نعمات بيكرانش را- براي انسان به عنوان اشرف مخلوقات- توسط همين دين به چرخش و تحقق بخشيده است پس بديهي است محتويات دين، بزرگترين و تنها وسيله ارتباط و نزديكي بين خالق يكتا و بندگان است كه با عمل به برنامه هاي هدايت بخش بي نظير آن برقرار مي شود. خداوند قادر و سبحان براي اثبات حقانيت و صحت قرآن كريم، به عنوان سرچشمه دين، معجزات علمي و عددي متعددي را در همين كتاب مقدس ارائه فرموده است تا جاي كوچكترين شك، شبهه و ابهامي باقي نماند اما مع الاسف عده اي شيطان پرست عاصي، عامدا و عالما از اين راه حق اعراض مي كنند.
آدميان بدون داشتن دين و ايمان علي الظاهر داراي جسمي با روح هستند، اما نه از روح انساني بلكه روح كاملا حيواني و حتي پست تر و گمراه تر از آن. زيرا به زنده شدن مجدد و قرار گرفتن در روز محشر و حساب قيامت باور و يقين ندارند كه احساس جاودانگي، طراوت و اميد داشته باشند؛ چنين كساني در باتلاق گمراهي و هوسبازي- به رغم استفاده از نعمات الهي در دنيا- مورد غضب و لعن هميشگي خداوند قهار قرار مي گيرند و قطعا عذابي بي نهايت سوزان و اليم پيش روي دارند. به قول باباطاهر همداني:
دلا غافل زسبحاني چه حاصل
مطيع نفس شيطاني چه حاصل
بود قدر تو از افزون از ملائك
تو قدر خود نمي داني چه حاصل
عبادت، رمز و هدف خلقت جن و انس است و خداوند عليم و رحيم شروط سعادت، هدايت و سرانجام دخول در بهشت پرنعيم خود را فقط در عمل خالصانه و مستمر به دستورات مقدس قرآن كريم و حضرات چهارده معصوم- عليهم السلام- گذاشته است. اما كاملا خنده آور و عجيب است كه عده اي به خيال باطلشان صرف قبول قلبي خدا و دين اما «منهاي عمل و عبادت» رانيز عامل رسيدن به سعادت دنيوي و اخروي تلقي مي كنند واقعا اين عقايد سقوط دهنده نشانه اوج جهالت و ضلالت آنهاست.
خداوند در آيه 121 سوره بقره مي فرمايد: كساني كه ما به آنها كتاب داده ايم كتاب را آن گونه كه سزاوار است تلاوت مي كنند و همان ها هستند كه به كتاب ايمان مي آورند.
در «ارشاد القلوب» ديلمي از امام صادق(ع) روايت شده است كه آن حضرت در ذيل اين آيه فرمودند: كساني كه كتاب الهي را آن گونه كه سزاوار است تلاوت مي كنند كساني هستند كه آيات آن را شمرده شمرده مي خوانند و در معناي آن تدبر مي كنند و به احكامش عامل هستند و به وعده هايش اميد مي بندند و از تهديدهايش مي هراسند و از حكاياتش عبرت مي گيرند اوامرش را به كار مي بندند و از نواهيش اجتناب مي كنند.
به خدا سوگند، معناي حق تلاوت همين است؛ نه اينكه تنها آياتش را حفظ كنند و حروفش را ياد بگيرند و سوره هايش را بخوانند و ظاهر عبارات را بشناسد، كه مثلا فلان سوره يك دهمش چند آيه و يك پنجمش چند آيه است. بسياري هستند كساني كه حروف آن را به طور كامل از مخرج ادا مي كنند؛ ولي نكات آن را رعايت نمي كنند پس تلاوت به معناي تدبر در آيات و عمل به آن است. همان گونه كه خداوند فرموده است «كتاب انزلناه اليك مبارك ليدبروا آياته» يعني اين قرآن كتابي است مبارك كه به تو نازل كرديم تا در آياتش تدبر كنند.
با توجه به اين آيات شريف و تفسير بنيانگذار فقه تشيع، صادق آل محمد(ص) به اين نتيجه مي رسيم همين نمازهاي پنجگانه است كه انسان ها را از ارتكاب هر زشتي و فحشا دور مي كند (ان الصلوه تنهي عن الفحشا و المنكر) همين روزه و زكات است كه دل ها را به يكديگر مهربان و انسان ها را باتقوا، خدمتگزار، پرخير و عامل دستگيري از فقرا و نيازمندان مي كند يا همين جهاد است كه مي توان دست هاي همه متجاوزان را از تعرض به تماميت ارضي كشور و دين و ايمان مردم كوتاه كرد و... آيا بدون اينها مي توان خود را پاك و رستگار و سعادتمند تلقي كرد؟! از همه اينها گذشته عمل به تك تك دستورات و فرايض اسلامي بذر عشق به خود، خدا و توكل به ذات اقدسش را در دل ها كاشته و باعث آرامش روحي و جسمي مي شود.
رسد آدمي به جايي كه به جز خدا نبيند
بنگر كه تا چه حد است مقام آدميت
سليمان بلغار

 



معرفي ورزش ها(6)
دوچرخه سواري ؛ سنگين ترين ورزش دنيا

وحيد بلندي روشن
دوچرخه سواري
دوچرخه سواري نوعي ورزش است كه روي سيستم هاي قلبي،عروقي و ريوي اثر مثبت دارد. چون در اين ورزش از دوچرخه استفاده مي شود مي تواندجايگزين خودروهايي شود كه آلودگي هوا ايجاد مي كنند.
دوچرخه سواري سه برابر سريع تر از راه رفتن و به همان ميزان مصرف انرژي است و ورزشي مفيد به حساب مي آيد.
سفر با دوچرخه خاطرات را دو برابر مي كند. مي توانيد امتحان كنيد،فكر شما و ديدتان نسبت به اطرافتان عوض مي شود و موضوعات را بهتر و دقيق تر مي بينيد.
دوچرخه سواري يكي از ورزش هاي متداول آمريكا،اروپا و آسياست. امروزه در بسياري از كشورها از دوچرخه به عنوان اسباب بازي كودكان،وسيله اي براي جابه جايي سربازان،نيروهاي پليس و توزيع نامه ها بهره برداري مي شود.
در اين مقاله درباره ي اين رشته ورزشي اطلاعات مختصري داده شده است.
تاريخچه مختصري از دوچرخه سواري در جهان
در كشورهايي چون چين،مصر و هند شواهدي وجود دارد(مثل اشكال روي غارها) كه نشان مي دهد دوچرخه سواري به صورت ابتدايي ترين شكل در 2300 سال قبل از ميلاد مسيح موجود بوده است.
شخصي فرانسوي به نام سيوارك را اولين دوچرخه سوار در سال 1690 دانسته اند.
نخستيــن مسابقه دوچرخه سواري درسال 1868 در محلي به نام هندون در انگلستان انجام شد . در سال 1869 نخستين مسابقه بين المللي دوچرخه سواري در جاده ، بين دو شهر پاريس و روان برگزار شد.
پايه هاي فـدراسيون بين المللي دوچرخه سواري در سال 1900با تأسيس اتحاديه بين المللي دوچرخه سواري كه مركز آن در پاريس بود،تاسيس شد.
(از سال 1901 دوچرخه سواري به طور رسمي آغاز شده است.)
تاريخچه دوچرخه سواري در ايران
دوچرخه سواري از ورزش و بازي هاي بي سابقه در تهران و ايران بود و مردم به آنهايي كه سوار بر اين وسيله دوچرخ مي شدند، «بچه شيطان» و «بچه جن» مي گفتند.
زيرا معتقد بودند آنها از طرف شياطين و جن كمك مي شوند كه اگر جز اين باشد، كسي نمي تواند روي دو چرخ حركت كند! (دليل هم مي آوردند و مي گفتند وسيله اي كه اگر كسي آن را نگه ندارد، خودش نمي تواند خودش را نگه دارد، چگونه مي تواند يكي را هم بر بالاي خود بنشاند و راه ببرد؟)
در چنين اوضاع و احوالي بود كه «حسين آقا شيخ» جسارت ورزيد و با شهامت فراوان چند دستگاه دوچرخه خريد و دكان دوچرخه سازي(در تهران) باز كرد.
با گذشت زمان انواع دوچرخه هاي معمولي و كورسي و سه چرخه در تهران عموميت يافت و از تهران به شهرستانها راه گشود و حتي به عنوان يك وسيله نقليه ساده و ارزان سر از روستاها درآورد.
-در سال 1324 اولين باشگاه دوچرخه سواري در ايران تأسيس گرديد.
-فدراسيون دوچرخه سواري ايران در سال 1326 به رياست استاد ايزدپناه تشكيل گرديد.
-يك سال بعد اين فدراسيون به فدراسيون جهاني دوچرخه سواري ملحق شد.
-اولين مسابقه قهرماني كشور در سال 1327 در مسير تهران - كرج و بالعكس برگزار گرديد.
-هفت سال بعد در بازيهاي آسيايي 1958، جعفر گل طلب به دو مدال نقره دست يافت تا ورزش دوچرخه سواري بيش از پيش جدي گرفته شود.
-اولين ورزشكار دوچرخه سوار ايراني كه در سال 1951 به مسابقات بازي هاي آسيايي هنـــد اعزام گرديد آقاي جاسم زاده بود .
-نخستين بار در المپيك 1972 مونيخ دوچرخه سواري ايران اين بازيها را تجربه نمود.
دوچرخه سواراني كه آغاز گر مسابقات دوچرخه سواري بوده اند عبارتند از آقاغفار، نادر خاني ، امين سرور، گل طلب ، مزلقاني،چيذري ، طلاكش و ابراهيمي.
رشته هاي دوچرخه سواري
جاده، پيست، كوهستان، BMX ، تريال.
جاده
در سه بخش انجام مي شود:
1-استقامت جاده
2-تايم تريل انفرادي
3-تايم تريل تيمي
پيست
مي توان به سه خانواده زير تقسيم كرد:
1-رويدادهاي سرعت:
-اسپرينت
- تيم اسپرينت
- مقدار زمان ركاب زدن در يك كيلومتر
- كايرين(از ماده هاي برگزار شده در المپيك است به اين صورت كه 3 تا 7 ركابزن پس از آنكه 140 متر اول مسابقه را پشت سر يك موتور سيكلت طي نمودند مسافت 600 تا 700 متري پايان را با سرعت ركاب مي زنند تا نفر برنده مشخص شود. لازم بذكر است موتور سيكلت اشاره شده در طول 1400 متر ،سرعت خود را به تدريج افزايش مي دهد و تا 30 الي 50 كيلومتر مي رساند).
2- رويدادهاي نيمه استقامت:
-تعقيبي انفرادي
-تعقيبي تيمي
- دور امتياز
-مديسون
-اسكرش:اين ماده رقابتي است انفرادي بين 24 ركابزن كه در مسير 15 كيلومتري در پيست كه نفر برنده به ركابزني اطلاق مي شود كه زود تر از سايرين از خط پايان عبور كند.
3- رويدادهاي سرعتي استقامتي:
-اومنيوم.
كوهستان
درچهار رشته برگزار مي شود:
-كراس كانتري
-كراس كاتري ماراتن
-دانهيل
-فور كراس(در اين رشته چهار شركت كننده با هم شروع به حركت مي كنند تا از پيستي كه داراي بخش هاي پرشي و گوشه هاي برجسته است عبور كنند. اين مسابقه بسيار سريع است ( بين 30 ثانيه تا يك دقيقه طول مي كشد). در پايان برنده كسي است كه پيش از سايرين به خط پايان برسد. مسابقات فور كراس شامل مراحل مقدماتي متعددي هستند.)
BMX
در دو رشته برگزار مي شود:1-سوپر كراس 2-آزاد
- سوپر كراس:يكي از موارد برگزار شونده در رقابت هاي المپيك است.
- آزاد: اين نوع از مسابقه دوچرخه سواري پرش از روي موانع و حركات نمايشي است.
¤داوري اين مسابقات بر اساس نحوه نمايش ركابزنان (سختي،ابتكار و وشيوه ركابزني ) است.
تريال
در اين رشته ركابزنان مي بايست از روي موانع،گروهي عبور كنند بدون اينكه چرخ هاي دوچرخه به زمين برخورد كنند. در صورت برخورد با زمين امتياز منفي براي آنها محسوب خواهد شد. ركابزني كه كمترين امتياز منفي را داشته باشد برنده مسابقه است (در اين رشته زمان نقشي ندارد).
انواع دوچرخه
- دوچرخه شهري: اين نوع به دليل ويژگي هايي كه دارد، بيشتر در شهرها استفاده مي شود.
- دوچرخه توريستي:براي جهانگردي و كشور گردي استفاده مي شود، زيرا ويژگي هاي خاصي دارد مثلاً: اين نوع دوچرخه ها براي جاده هاي آسفالتي فوق العاده اند.
- دوچرخه هاي كورسي(جاده يا مسابقه اي)
- دوچرخه هاي BMX :براي حركات نمايشي و آكروباتيك استفاده مي شود.
- دوچرخه هاي كوهستان: 4نوع وجود دارد: كراس كانتري،دانهيل،فري رايد،تريال.
از ويژگي هاي دوچرخه كوهستان ترمزهاي قوي،حركت بهتر در محيط هاي كوهستاني، كنترل و ديد بهتر است.
- دوچرخه تاندوم دو نفره و وزن آن 12تا 15 كيلو گرم است .
-كار آموز دوچرخه سوار كيست؟
1) تحت نظر يك مربي مهارتهاي مختلف دوچرخه سواري كوهستان را آموخته باشد .
2) پنج مهارت اوليه را به خوبي بتواند انجام دهد .
3) در طول يك نيم روز بتواند به خوبي يكي از اعمال زير را انجام دهد .
- بتواند 50 كيلومتر در يك جاده خاكي جيپ رو، مسطح ركاب بزند.
- بتواند 600 متر از محل مبدا ارتفاع بگيرد .
- در يك شيب كوهستاني بتواند بمدت 2 ساعت بطور يكنواخت ركاب بزند.
5) حداقل يك سال تجربه دوچرخه سواري كوهستان داشته باشد .
6) روحيه گروهي و جمعي داشته باشد و به رفتار سازماني احترام بگذارد
كار آموز دوچرخه سواري كوهستان پس از تشخيص يك مربي و بسر بردن 2 سال از دوران دوچرخه سواري كوهستان مي تواند در آزمون ورودي كلاسهاي مربيگري درجه 3 شركت نمايد.
پنج مهارت اوليه در دوچرخه سواري
1-يك دوچرخه سوار بايد قوانين و ريزه كاري هايي حركات در سر بالايي را بداند و به راحتي انجام دهد.
2- يك دوچرخه سوار بايد قوانين و ريزه كاري هايي حركات در سرازيري را بداند و به راحتي انجام دهد.
3- يك دوچرخه سوار بايد قوانين و ريزه كاري هايي حركات چگونه ترمز كردن را بداند و به راحتي انجام دهد.
4-بتواند از موانع كوتاه عبور يا پرش كند.
5- بتواند در پيچها(سخت و داري شيب) دور بزند.
قوانين و مقرارت دوچرخه:
براي جوانان ( مرد ) حداكثر مجاز ميزان زنجير دنده 93/7 متر ، و براي زنان جوان 40/7 متر است .
دوچرخه سواران اجازه ندارندكه بدون توجه لازم ، غذا ، بطري هاي غذايي و غيره را در هيچ كجا دور بيندازند
در طي مسابقات قهرماني جهان ، تنها وسايل نقليه يادشده در زير مي توانند در مسابقه حركت كنند :
(1) خودروي مدير مسابقه
(2) خودروي داور دوم
(3) خودروي داور سوم
(4) خودروي uci
(5)خودروي رابط راديو - مسابقه
(6) آمبولانس
(7) خودروي پليس
(8) 6 خودروي بي طرف امداد براي مسابقات زير 23 سال ، زنان بزرگسال ، زنان جوان و مردان جوان
(9) خودروهاي ملي براي مسابقات مردان بزرگسال معبدوه چهار خودروي بي طرف امداد.
(10) وسايل نقليه تلويزيون ، كه تعداد آنها با توافق ميان نمايندگان راديو و تلويزيون UCI مشخص مي شود .
(11) موتور سيكلت داور
(12) موتور سيكلت فلشكارت
(13) موتور سيكلت پليس
و قوانين ديگر كه از ذكر آنها پرهيز مي شود.
تجهيزات دوچرخه سواري:
1- شلوار مخصوص دوچرخه سواري
2- شورت مخصوص دوچرخه سواري
3-شورت دوبند مخصوص دوچرخه سواري
4- كلاه مخصوص دوچرخه سواري
5- لباس تمرينات و مسابقات
6- دستكش بلند دوچرخه سواري
7-دستكش كوتاه دوچرخه سواري
8- كفش دوچرخه سواري
9- ساعت مخصوص دوچرخه سواري(ضربان سنج)
10- عينك دوچرخه سواري
¤ حرفه اي ترين رخت ولباس يك دوچرخه سوار(كلاه،جوراب و..) از جنس اليافي است كه گرما را از خودشان دور مي كنند. (به اين صورت كه به سرعت عرق بدن ورزشكاران را جذب و آن را از سطح پوست آنها دور كند).
تغذيه
بهترين سوخت براي دوچرخه سواران كربوهيدرات است.زيرا موادي كه حاوي كربوهيدرات هستند بعد از اينكه خورده مي شوند پس از 20 دقيقه انرژي خود را آزاد مي كنند. مواد حاوي كربوهيدرات كه مواد قندي هستند عبارتند از: عسل،شكر،برنج،كشمش،موز،سيب زميني،ماكاروني،سيب،عدس،بادام زميني.
نكته ها
-اولين نكته در خريد دوچرخه اندازه بودن آن با فرد دوچرخه سوار است.
-گريس و روغن كاري،پنچر گيري و تنظيم ترمزها را يك دوچرخه سوار بايد بداندو بتواند عمل كند.
-از دوچرخه مراقبت كنيد. فشار لاستيك را در حد مطلوب بگذاريد. براي جلوگيري از تركيدن لاستيك بايد از نظر فرسودگي،بريدگي يا فرو رفتن ذرات ريز كنترل كرد...
-زنجير و چرخ زنجير و چرخ دندانه عقب را همواره تميز نگه داريد.
-مسابقات دوچرخه سواري در دو مكان انجام مي شود.
الف:مسير جاده اي(فضاي باز)
ب:پيست
-طرز سوار و پياده شدن از دوچرخه اهميت دارد.
-دوچرخه وسيله است مكانيكي كه با استفاده از قدرت حركتي پاها به هر شكلي قادر به حركت است .
ترين هاي ورزش دوچرخه
- مردم فرانسه معتقدند اگر بچه هاي كوچك بتوانند به دوچرخه سواران آب برسانند خوشبخت مي شوند. اگر هم پيرمردها همراه يكي از آنها آب بخورند عمر نوح مي كنند.
-قلب يك ورزشكار دوچرخه سوار يك سوم بزرگ تر از قلب آدمهاي معمولي است.
- اگر يك آدم معمولي 40 ميلي ليتر اكسيژن را صرف تنفس يك كيلوگرم از بدن مي كند دوچرخه سوار حرفه اي 80 ميلي ليتر را صرف مي كنند.
-بزرگترين رويداد ورزشي و پرتماشاچي غير فوتبالي دنيا،رقابتهاي دوچرخه سواري توردوفرانس است كه در فرانسه برگزار مي شود.( رقابتي كه در سه هفته طول مي كشد و ركابزنان بايد 3500 كيلومتر در تابستان دوچرخه سواري كنند تا حرفه اي و قوي ترين آنها قهرمان شود).
كارشناس تربيت بدني

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14