(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 27 آذر 1390- شماره 20099

در رثاي شهادت دكتر محمد مفتح
به كاروان شهيدان و عاشقان پيوست...
به سوي مقصد من خط مبهمي جاري ست
گر خلق وا گذارند او وا نمي گذارد
در پاسخ به سؤال يك نويسنده جوان
روي هر كتابي انگشت مي گذاريم مي گويند تقلبي است!
بررسي مجموعه شعر «چه تابستان بي سايه اي»
عشق در سايه عقل
نگاهي گذرا به شعر دفاع مقدس
سروده هايي در رثاي شهادت
شعر خوب جامعه را از نابساماني نجات مي دهد



در رثاي شهادت دكتر محمد مفتح
به كاروان شهيدان و عاشقان پيوست...

حميد سبزواري
به خون تپيده و درخاك خفته يار دگر
وطن به سوگ عزيزي نشسته بار دگر
هنوز گرد غم رفتگان به رخ داريم
كه از كرانه برآمد سيه غبار دگر
به كاروان شهيدان و عاشقان پيوست
زخيل رهگذران مانده رهسپار دگر
خبر رسيد مفتح به سوي دوست شتافت
مباد باديه خالي ز رهگذر دگر
تو يادگار وفا بودي اي دريغ كه رفت
ز بزم اهل وفا چون تو يادگار دگر
خدا خدا تو نگهدار باغبان مي باش
كه بذر لاله فشاند به نوبهار دگر
مجاهدان و دليران و عاشقان رفتند
حميد ماند و ياران سوگوار دگر

 



به سوي مقصد من خط مبهمي جاري ست

هادي خورشاهيان
نگاه كرده ام اين كوچه و حوالي را
نديده ام گذر يك تن از اهالي را
هميشه پينه فقط سهم دست هاي من است
نشان دهم به چه كس پينه ي مثالي را؟
پرنده نيست در اين ناكجاي نا محدود
چرا نگاه كنم آسمان خالي را؟
زمين خشك ترك خورده است ،ابري نيست
ببين شقاوت مذموم خشكسالي را
دوباره مي شود آيا به شهر باران رفت؟
به ابر گفته ام اين جمله ي سوالي را
به سوي مقصد من خط مبهمي جاري ست
چگونه طي كنم اين جاده ي خيالي را؟
كنار چشمه ي چشمان بي شمار شما
زدم زمين و شكستم دل سفالي را
گشوده ام پر و بالي به بي نهايت خود
شكست مي دهم اكنون شكسته بالي را.


 



گر خلق وا گذارند او وا نمي گذارد

سعدي شيرازي
همه عمر برندارم سر از اين خمار مستي
كه هنوز من نبودم كه تو در دلم نشستي

تو نه مثل آفتابي كه حضور و غيبت افتد
دگران روند و آيند و تو همچنان كه هستي

چه حكايت از فراقت كه نداشتم وليكن
تو چو روي باز كردي در ماجرا ببستي

نظري به دوستان كن كه هزار بار از آن به
كه تحيتي نويسيّ و هدايتيّ فرستي

دل دردمند ما را كه اسير توست يارا!
به وصال مرهمي نه چو به انتظار خستي

برو اي فقيه دانا به خداي بخش ما را
تو و زهد و پارسايي من و عاشقي و مستي

دل هوشمند بايد كه به دليري سپارد
كه چو قبله ايت باشد به از آن كه خودپرستي

چو زمام بخت و دولت نه به دست جهد باشد
چه كنند اگر زبوني نكنند و زير دستي

گله از فــراق يـــــاران و جفــــــاي روزگـــــاران
نه طريق توست سعدي!سر خويش گير و رستي

 



در پاسخ به سؤال يك نويسنده جوان
روي هر كتابي انگشت مي گذاريم مي گويند تقلبي است!

باقر رجبعلي
يكي از روزنامه نگاران جوان كه از علاقه مندان داستان نويسي هم هست، چندي قبل از من سؤال كرد: «ما جوانها درمورد مطالعه كتاب، دچار سردرگمي و مشكليم و واقعاً نمي دانيم چه بخوانيم و از كجا آغاز كنيم؟! روي هر كتابي انگشت مي گذاريم مي گويند تقلبي است، ترجمه اش بد است، كتاب سازي است و... به سراغ هر كتابي هم كه مي رويم، بعدها متوجه مي شويم مهم تر از آن هم بوده و ما بيخود و بي جهت، وقت باارزشمان را تلف كرده ايم. با اين حال، هرچه مي خوانيم باز مي بينيم چيزهاي مهمي هست كه ما نمي دانيم و نشنيده ايم و از آن غافل بوده ايم. اينجاست كه پيش خودمان مي گوييم كاش به جاي اين كتاب يا آن كتاب، فلان كتاب ها را مي خوانديم كه فلان كس در مقاله اش از آن، مثال آورده و نكته اي درباره اش گفته و بر جذابيت سخن اش افزوده.
بنابراين، ما، در اين موارد، يك سرگردان واقعي هستيم و مانده ايم چه كنيم! لطفاً شما براساس تجربه هايتان، به ما بگوييد چه بخوانيم كه وقت و انرژي مان هدر نرود.»
من همان موقع و درجا نتوانستم جوابي به اين دوست عزيز و جوان بدهم و چون طبيعتاً و برحسب وظيفه، علاقه داشتم كه هرطور شده تجربيات ناچيزم را در اختيار او بگذارم، قول دادم در يادداشتي نظرم را بنويسم.
اين سرگرداني را ما هم داشتيم و همه جوانها دارند. ما حتي همين حالا هم دچار آن هستيم. مسأله انتخاب كتاب خوب براي مطالعه، يك معضل هميشگي است و اين معضل (كه قديم ها كمتر بود) از آن زمان كه چاپ كتاب سرعت گرفت و نهضت ترجمه به وجود آمد، بيشتر شد، حالا كه كتاب از سر و روي بازار مي ريزد، ديگر هيچ! دوستداران و علاقه مندان مطالعه (مخصوصاً جوان ترها) واقعاً درمانده اند كه چه بخوانند و كدام كتاب را براي مطالعه در نوبت بگذارند، چون نمونه ها آن قدر زياد است و ترجمه ها آن قدر گوناگون كه تشخيص سره از ناسره، و دوغ و دوشاب واقعاً سخت است، مگر آن كه كسي تجربه هاي فراواني در اين زمينه داشته باشد و مترجم ها و نويسنده ها را بشناسد.
با اين حال، من معترف به اين كه خودم هم در اين زمينه كمي سردرگمم، مي توانم توصيه كنم؛ جوانها در آغاز مطالعاتشان، چند كتاب اصطلاحاً «مادر» و ريشه اي را براي مطالعه انتخاب كنند و به هيچ وجه، ضرورت مطالعه آنها را در تاقچه نسيان نگذارند. البته آنها در حين مطالعه اين كتابها، مي توانند آثار پراكنده اي هم بخوانند و به مطالعات خود تنوع بدهند و نگران چيزي هم نباشند. درست مانند كودكي كه مادرش او را مدام با غذاهاي سالم خانگي تغذيه مي كند و به هيچ وجه نگران «هله هوله»هاي گهگاهي كه فرزندش بهانه آنها را مي گيرد نيست، زيرا اگر هم آنها در چنين وضعيتي خورده شوند چندان اثري نخواهند داشت. باري! كتاب هايي كه من به هر جوان علاقه مند به كار روزنامه نگاري، داستان و فيلمنامه و نمايش نامه نويسي و به طور كلي كارهاي هنري توصيه مي كنم كه قبل از هر كتاب ديگري مطالعه كنند، اينهاست:
1- قرآن كريم، براي ورود به ساحت مقدسي كه در همه لحظات زندگي، پشتيبان و نگهدار آدمي است.
2- فرهنگ معين، به خاطر آشنايي گسترده و جامع با معاني و رنگ هاي گوناگون لغاتي كه در همه عمر با ما هستند و چه بخواهيم چه نخواهيم با آنها سروكار داريم.
3- مجموعه آثار شهيد مطهري، براي قرار گرفتن در سپهر مباني ديني.
4- تاريخ تمدن ويل دورانت، كه چشم اندازي است شگفت انگيز و كامل، براي درك جهان گذشته و حال.
5- گلستان و بوستان سعدي، به خاطر آشنايي با نثر كهن فارسي و مفاهيم عميق اخلاقي و اجتماعي.
6- نهج البلاغه، براي برخوردار شدن از بينشي جامع الشرايط و عدالت خواهانه در تمام زندگي.
7- دن كيشوت سروانتس، به خاطر بي بهره نماندن از يك شاهكار هميشه مثال زدني جهاني.
8- كتاب دا، براي آگاهي عميق از يك واقعه عجين شده با روح و جسم هر ايراني.
9- هزار و يك شب، به خاطر تجربه قرار گرفتن در فضايي افسانه اي اما به شدت حقيقي براي درك آفات زندگي.
10- مجموعه داستان هاي آنتوان چخوف، براي آشنايي با زواياي نهان و آشكار زندگي و مناسبات رنگارنگ مردمي.
11- دنياي سوفي، به خاطر آشنايي اوليه اما جامع از مفاهيم فلسفه عمومي.
12- مجموعه اشعار شاعر جوان «فاضل نظري»، به خاطر آشنايي با شعر امروز ايران در تلفيقي هنرمندانه از نگرش سنتي و مدرن با نگاهي معترض اما منطقي و نجيبانه به روزگار.
به اين كتاب ها، كه درواقع، نماينده گروه مربوط به خود هستند (مثلا مورد دوازدهم را من به عنوان بهترين نماينده شاعران متعهد معاصر در نظر گرفته ام)، اضافه كنيد كتاب هاي ديگري را كه گهگاه و برحسب ضرورت، مطالعه شان توسط استادان و دوستان پيشنهاد مي شود و يا بنابر اقتضائات روز، خواندنشان ضروري است.
با خواندن اين كتاب ها، جوان طالب آگاهي، اشرافي نسبي به جهان واقعي و جهان ادبي و هنري پيدا مي كند كه در همه عمر، به كارش خواهد آمد. در عين حال، قدرت تشخيص خوب از بد را هم تا حدي با همين كتاب ها به دست مي آورد. شايد كسي بگويد اين همه كتاب را با اين وقت هاي كم، چطور مي شود خواند؟
اين كتاب ها درواقع پديده هايي اند كه در بين اهالي هنر و ادبيات، به كتاب هاي باليني شهرت دارند و بايد هميشه در كنارمان و جلو ديدمان يا روي ميزمان باشند تا از هر كدام، گهگاه، مقداري خواند (غير از قرآن كه طبيعتا براي ما مسلمان ها، كتاب هر لحظه زندگي است) و لزومي ندارد كه آنها را يك دفعه و يكجا، و پشت سرهم تمام كرد. اينها هر كدام، درواقع كتاب هايي تمام نشدني اند.

 



بررسي مجموعه شعر «چه تابستان بي سايه اي»
عشق در سايه عقل

فهيمه بافنده
«چه تابستان بي سايه اي!» عنواني است كه محمد مستقيمي (راهي) براي گزيده اشعار خود برگزيده است. چاپ دوم اين مجموعه توسط نشر تكا (توسعه كتاب ايران) در شمارگان 1000 نسخه، در قطع رقعي روانه بازار كتاب گرديده است. (راهي) كه از سالهاي نوجواني به شعر روي آورده، در همه قالب هاي مختلف كلاسيك و نو تجربياتي دارد. تاكنون سه دفتر شعر به نام هاي «آسمان را بالاتر بياويز»، «آن آويشن غريب» و «شب و ابروهامون» از اين شاعر منتشر شده است. مجموعه اشعار مقاومت او هم با عنوان «عاشقان ايستاده مي ميرند» در دست چاپ است. تصحيح ديوان نيكي اصفهاني، نقدي بر آثار قيصر امين پور و يك مجموعه داستان آماده چاپ از ديگر آثار در دست انتشار اوست. گزيده اشعار «چه تابستان بي سايه اي!» نيز از آثار در خور توجه اين شاعر است كه وي در آن در قالب هاي غزل، دوبيتي، رباعي و نوسروده طبع آزمايي نموده است. راهي، ابتداي دفترش را متبرك به نام نامي پيامبر نور و رحمت حضرت محمد(ص) نموده است. در سروده «تولد نور» ميلاد خجسته ايشان را با كلامي فاخر و قلبي آكنده از عشق و ارادت به تصوير كشيده است:
مرغ سحر از دام شب ناگاه پر زد
در ساحت ام القري بانگ سحر زد
دست خدا با خامه تكوين در آويخت
بر ناله غم ديدگان نقش اثر زد
اقبال شد شهبال پرواز رهايي
افتادگان را حلقه شوكت به درزد
فرياد شوق نور، در بتخانه پيچيد
ناقوس كفر عالمي زنگ خطر زد
آتشگه استخر را توفان توحيد
خاكستر افسردگي بر بام و در زد
آمد به ميعاد شرف، پيغمبر نور
شام سيه شب گير شد، خورشيد سر زد
يكي از شاخصه هاي ادبي شاعر؛ قلم پخته، وزين و فاخر وي است كه در اوج فصاحت و بلاغت معاني را بيان نموده است و انديشه و احساس مورد نظر خويش را در قالب بهترين و زيباترين الفاظ و ابيات بيان نموده است. اشراف و تسلط (راهي) بر گنجينه ارزشمند لغات اصيل فارسي بر غناي ادبي اشعار او افزوده و خوني تازه بر شريان شعر او دميده است. ذوق و نبوغ ادبي وي با اطلاعات و علوم ادبي عجين شده و زاييده آن اثري ارزشمند و قابل توجه است.
محمد مستقيمي در اين مجموعه سعي بر آن داشته است تا مضامين و معاني ارزشمند و گرانبهاي اسلامي و ديني را بن مايه و موضوع اصلي اشعارش قرار دهد و در قالب انديشه اي بكر و نو و بياني متفاوت حق مطلب را ادا نمايد. از آنجايي كه به فرموده مقام معظم رهبري يكي از رسالتهاي مهم مطبوعات، نويسندگان و شعرا انتقال فرهنگ عاشورا به مخاطبان و مردم جامعه اسلامي است، شاعر در اين مجموعه به خوبي از عهده اين امر برآمده است و در سر آغاز دفتر خويش به اين مضامين و آموزه هاي شريف و عاليقدر پرداخته است و با نگاهي بر خاسته از ضميري معتقد به باورها و ارزشها و مباني اعتقادي اصيل ديني، حالات عاطفي لطيف خويش را در قالب غزلياتي با طراوت به بهترين صورت و سيرت تقديم به خواننده خويش نموده است. در مجموعه شعر «چه تابستان بي سايه اي!» شاهد نگاه و بينش انقلابي شاعر به زندگي و خاطرات گذشته و حوادث پيش رويمان هستيم. يكي از عواملي كه در عصر حاضر احساسات پرشور و خالص شعراي متعهد و آگاه انقلابي را به غليان وامي دارد يادآوري خاطرات هشت سال دفاع مقدس است كه در تمام ابعاد و حواشي خود درخور توجه و تأمل است. تأمل و تفكر در اين وادي خود دفتري از قصه هاي پرغصه را پيش روي مخاطب مي گشايد. غصه فراموش شدن ارزش ها و دستاوردهاي بي مثل و مثال اين دوران ميمون و مبارك كه درك حقيقت اين مهم جز براي اهالي كوي اين ديار دشوار و غيرممكن است؛ امروزه گنجينه عظيم ارزشها و دستاوردهاي ارزشمند اين نبرد حق عليه باطل مورد هجوم ددمنشاني قرار گرفته است كه با يادآوري و تداوم آن دستاوردها و ارزش هاي متعالي مقاصد و اهداف شوم آنها با خطر روبه رو مي شود. از اين رو يك هنرمند متعهد و انقلابي خود را در اين شرايط مسئول مي داند تا با اسلحه قلم با زبان ها و بيان هاي مختلف به تبيين و تبليغ اين ارزش ها و مفاخر انقلابي بپردازد.
مستقيمي نيز در اين دفتر در سروده هايي با عناوين «لاله زار»، «راهي راه شهيد»، «وامانده كاروان شهيدان»، «فطرت ازلي»، «پيام خرمشهر»، «نورباران چراغ لاله ها»، «اسوه ايثار»، «از شعار تا شعور»، «بازگشت از خرمشهر» و... به موضوع هشت سال دفاع مقدس و ايثار و شهادت جان بركفان عرصه حق عليه باطل پرداخته است كه «فرشتگاه زميني» نمونه اي از اين نغمه هاي عاشقانه است:
اينان كه خط عشق تو بر سرنوشتند
در دشت بي كران جنون لاله كشته اند
ديوان سرخ شعر رهايي سروده اند
نقشي بديع و سرمدي از خويش هشته اند
جمعي نشسته اند سرسفره وصال
جمعي هم از تنور فراقت برشته اند
اين هر دوان اگر چه ز خاك است بودشان
از اهرمن به دور! زميني فرشته اند
تمثيل كثرتند كه در عين وحدتند
چونان گره كه بسته بر اين سخت رشته اند
بوي خدا گرفته فضاي مزارشان
تا خاك راز خون خدايي سرشته اند
پرسيدم از لطافت پيغام، خواجه گفت:
«بر برگ گل به خون شقايق نوشته اند»
مستقيمي (راهي) در زمينه شعر نو نيز خوش درخشيده است. و مضامين و معاني قابل توجهي را موضوع شعر خويش ساخته است. يكي از نوسروده هاي زيبا و پرمعناي وي سروده «خليج فارس» است كه شاعر در آن با روشن بيني و فراست شاعرانه خويش به مسايل خليج فارس و تاريخ غمبار آن پرداخته است و با قلم رسا و بيدارگرانه اش اندوه ديرينه رگ حيات زمين را از زبان خودش به تصوير كشيده است و در قالب زيباترين تعابير و الفاظ به بيان حقايق پرداخته است: مرا رگ حيات زمين خوانند/ سوداگردان خون/ و با نام انتقال/ با سرنگ نيرنگ/ ميليون ها واحد خونم را/ براي روز مبادا/ در سردخانه تراست ها/ انباشتند.... من رگ حيات زمينم/ شتاب نبضم در تب گرم رهايي ست/ نبضم را خود در دست خواهم گرفت/ و تبم را/ با پرسياووشان خود ميزان مي كنم/ نه با گنه گنه وارداتي از غرب/ و منحني قلبم را/ امواج خروشانم تنظيم مي كنند/ نه نوسانات بورس لندن و نيويورك... من رگ حيات زمينم/ رگ خوابم را به طبيبان مدعي نمي سپارم/ نبضم را خود در دست خواهم گرفت/ تنگه ام را خواهم فشرد/ و عرصه شان را تنگ خواهم كرد.
دوبيتي ها و رباعي هاي اين دفتر نيز داراي مضامين عاشقانه، عارفانه، عاميانه و طنز مي باشد در اين اشعار شاعر به پرورش آموزه هايي همچون «ايمان»، »توكل»، «وحدت در عين كثرت»، «شهادت»، «بزرگداشت مقام معلم»، «شنائت تزوير و ريا» و... پرداخته است. در اين دوبيتي ها و چهارپاره ها كه حاصل كشف و تقرير حالات عاطفي شاعر است آميزه اي از تجلي عشق و عقل در بيان انديشه و احساس شاعر مشهود است كه اين جولاندهي عقل و عشق در راستاي بيان باورها و مباني اخلاقي، اعتقادي و مذهبي به خدمت گرفته شده است كه شاعر در آنها به ارائه و پرورش معاني و ارزش هاي عميق انساني و اسلامي پرداخته است:
... آرامش من ز غايت بي خبري ست
در لانه نشستنم ز بي بال و پري ست
عصيان چو نمي كنم ز تقوايم نيست
عابد شدنم نيز ز پيرانه سري ست

 



نگاهي گذرا به شعر دفاع مقدس
سروده هايي در رثاي شهادت

زهرا بهداد
براي پرداختن به مقوله جنگ سه مرحله تعريف شده است؛ همزمان با جنگ، بعد از جنگ و دور از جنگ. بر اساس اين سه دوره نگاه ادبيات و هنر به جنگ تبليغي، غيرتبليغي و تعقلي خواهد بود. در اين ميان شاخه هايي از ادب و هنر به جهت نوع گرايش و ميزان بهره گيري شان از احساس بيشتر از ساير شاخه هاي ادبي و هنري با جنگ عجين شده اند.
شعر دفاع مقدس از همان روزهاي ابتداي جنگ تحميلي همراه با رزمندگان بوده است، چه بسيار از شعرها و ترانه هايي كه در وصف اين دفاع مقدس و ارزشمند سروده و تعدادي از آنها هم توسط خوانندگان مختلف اجرا شد. هنوز سروده هايي همچون «ممد نبودي ببيني شهر آزاد گشته» در ذهن هاست. شعر دفاع مقدس نيز همچون ساير گونه هاي ادبي، در دوره هاي هم زمان با جنگ و بعد ازآن، بيشتر ازآنكه جنبه تعقلي داشته باشد بر تبليغ و احساس استوار بود و هرچه كه از جنگ دور شديم، عقل گرايي در آن بيشتر و بيشتر شده است. شايد بهتر آن باشد كه موضوع را با طرح اين سؤال آغاز كنيم كه تعريف شعر دفاع مقدس؟ پاسخ روشن است؛ «شعر دفاع مقدس به مجموعه آثار ادبي شعري و منظوم با موضوع جنگ ايران و عراق گفته مي شود. اين شاخه از هنر انقلاب اسلامي، با شروع جنگ تحميلي و شكل گرفتن صحنه هاي حماسي و عاطفي فراوان پيرامون آن به وجود آمد.» از جمله شاعراني كه مي توان آنها را شاعر دفاع مقدس ناميد مي توان به مرحوم طاهره صفارزاده، زنده ياد محمدحسين شهريار، علي موسوي گرمارودي، حميد سبزواري، مرحوم سلمان هراتي، مرحوم محمدرضا آقاسي، عليرضا قزوه، عبدالجبار كاكايي، مرحوم قيصر امين پور، پرويز بيگي حبيب آبادي، محمدعلي مؤدب و زنده ياد سيدحسن حسيني اشاره كرد.
ويژگي هاي شعر دفاع مقدس
شعر دفاع مقدس، شعري است كه شميم طراوت و سرزندگي از آن به مشام مي رسد و از ياس و سرخوردگي و آرزوها و اميال زميني در آن اثري نيست. اميد و حركت از ديگر ويژگي هاي اين بخش از شعر معاصر ماست. در شعر دفاع مقدس برخلاف ادبيات داستاني آن، مفاهيم و موضوعاتي كه براساس نگاه ضدجنگ شكل گرفته ديده نمي شود، حتي در دوره اي كه عقل گرايي در اين شعر به اوج خود مي رسد.
در دوره دفاع مقدس زمينه مناسبي فراهم شد تا انسان هاي پاك و بي آلايش بسيار بيشتر ديده شوند. در اين برهه زماني شعراي بسياري كه تعدادشان از شمار بيرون است؛ پديد آمدند و درباره اين بزرگمردان و حماسه آفريني هاي آنها سروده هايي را عرضه كردند. تكيه بر فرهنگ عاشورا در شعر اين دوره، به لحاظ عشق و علاقه فراوان رزمندگان به امام حسين(ع) بسيار بيشتر به چشم مي آيد.
اگرچه توجه شاعران اين دوره به موضوع شهادت بسيار زياد بوده است، اما اينكه از چه تصاوير و مفاهيمي براي بيان مقاصد هنري خود بهره جسته اند موضوعي مجزا براي بررسي است. در اين بررسي مي توان گفت به دليل شتاب زده بودن رويدادها، فرصت انديشيدن و مخيل ساختن تصاوير عيني و واقعي، خيال شاعر كمتر ديده مي شود.
در جريان جنگ تحميلي هشت سال دفاع مقدس، هسته مركزي كار شاعران شهادت بود. شهادت در شعر شاعران اين دوره، پرواز دادن مرغ روح از قفس تنگ و تاريك تن است. مرحوم سلمان هراتي در شعري اين گونه مي سرايد:
«اسير خاكم و پرواز سرنوشتم بود
فرو پريدن در خاك بودنم ننگ است»
يا حميد سبزواري مي گويد:
«پرندگان مهاجر سبك عنان رفتند
به بال عشق از اين تيره خاكدان رفتند»
يا سپيده كاشاني مي گويد:
«اي خوش آن مرگي كه عمر جاودان دارد زپي
اي خوش آن آغاز و آن شور آفرين فرجام تو»
اما سادگي و دوري از آرايش هاي لفظي و معنوي پيچيده را هم مي توان از ويژگي هاي ديگر شعر دفاع مقدس عنوان كرد. شاعران اين حوزه نشان دادند كه بدون اين پيچيدگي ها هم مي شود اشعاري جذاب و محكم سرود. شايد وجود صحنه ها و وقايع ناب و نيز لحظات عرفاني كه تصاويري جذاب و انساني در دفاع مقدس را بتوان دليل بي نيازي شعر دفاع مقدس از لفاظي هاي پيچيده دانست. از طرفي ديگر وجود همين تصاوير زيبا و انساني باعث مي شود تا تكراري بودن بعضي از مفاهيم و مضامين و سبك هاي شعري، حالت يكنواختي براي شعر اين دوره ايجاد نكند.
يكي ديگر از مشخصات شعر دفاع مقدس را بايد در توجه فراوان شعراي آن به اعتقادات و باورهاي ديني و مذهبي و ملي در سروده هايشان دانست. از طرفي زماني كه شاعر آن را با تلميحات تاريخي و اشارات قرآني همراه مي كرد بر جذابيت و نيز فخامت شعر هرچه بيشتر افزوده مي شد.
شعر دفاع مقدس؛ اوج شعر آئيني انقلاب
بسياري از شعرا و كارشناسان ادبي و نيز اساتيد اين رشته، شعر دفاع مقدس را در رسته شعر آئيني قرار مي دهند. به گفته مصطفي محدثي خراساني «شعر فارسي، به اين لحاظ كه در دامن آموزه هاي اسلام و قرآن متولد شده، رشد و نمو كرده و به كمال رسيده است، شعر آييني است.» او شعر آئيني را اين گونه تعريف مي كند: «شعر آئيني به اشعاري گفته مي شود كه در مدح و منقبت و سوگ پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) سروده مي شود كه يكي از شاخه هاي پربار و ارزشمند شعر فارسي است.»
محدثي پيوند ميان شعر آئيني و شعر انقلاب و دفاع مقدس را اين گونه بيان مي كند: «در دوره معاصر و باتوجه به نگاهي كه امام خميني(ره) و انقلاب به ما داد و باتوجه به اين كه شكل گيري انقلاب و سير پيروزي آن با تأسي و اقتدا به پيامبر(ص) و اهل بيت(ع)، خصوصاً امام حسين(ع) و فرهنگ شهادت عاشورايي بود، اين پيوند در بستر شعر انقلاب يك خانه تكاني و ترميم ايجاد كرد و افق هاي تازه اي را فراروي شعر آئيني ما گشود. به اين معنا كه اگر در گذشته بيشتر اشعار، توصيف اهل بيت(ع) و زندگي آن بزرگواران بود، در جريان شعر انقلاب، شاعران ما به تبيين زندگي و به چرايي فلسفي حركت ها و موضع گيري هاي اهل بيت(ع) پرداختند. اين شعر آئيني برآمده از ارزش هاي انقلاب، يك فصل شكو همند و متفاوت است.» اين شاعر ادامه مي دهد: «اوج شعر آئيني انقلاب، شعر دفاع مقدس است، به طوري كه حتي شعر انقلاب را نيز تحت الشعاع قرار داد. امروز اگر بخواهيم شعر انقلاب را تعريف كنيم، بيشترين دست مايه مان بايد شعر دفاع مقدس باشد. بايد گفت كه تمام ارزش هاي انقلاب را درشعر دفاع مقدس مي بينيم و نيز به لحاظ تكنيكي و ارجمندي هنري، اوج شعر انقلاب همان شعرهاي دفاع مقدس هستند.»
محدثي خراساني درباره نگاهش به اشعار زمان جنگ مي گويد:«امروز يك مقداري از جنگ فاصله گرفتيم و طبيعتاً نمي توان انتظار داشت كه همان شعرهاي روزهاي جنگ با وجود گذشت بيش از دو دهه از آن با همان ذهن و زبان سروده شود. اما اگر با توجه به شرايط كنوني، يك باز تعريفي از شعر دفاع مقدس داشته باشيم، خواهيم ديد كه امروز به نحو چشم گيري آن ارزش ها درشعر ما زنده است.»
اين شاعر دفاع مقدس ادامه مي دهد:«وقتي بسياري از شعرهايي كه نسل امروز مي سرايد را تحليل و واكاوي مي كنيد، متوجه مي شويد كه با وجود اين كه جنگ را درك نكرده اند، اما فرهنگ عميق شهادت و ايثار دفاع مقدس به اين نسل منتقل شده است.»
رهبر معظم انقلاب و شعر دفاع مقدس
شعر و به ويژه شعر آئيني همواره مورد توجه و نظر رهبري معظم انقلاب بوده است. در اين ميان شعر دفاع مقدس براي ايشان از امتياز خاصي برخوردار بوده و هست. همان گونه كه آثار دفاع مقدس در ساير رشته هاي ادبي و هنري مورد توجه ايشان است. شايد نزديكترين دليل بر اين گفته اتفاقي باشد كه در ديدار اخير رهبر انقلاب با شعراي آئيني افتاد. زماني كه شعرا از ايشان خواستند تا مطروحه اي را طرح كنند كه شاعران بر اساس آن بيت شعر بگويند ايشان از ميان همه موضوعات مطرح در شعر آئيني، شعري را انتخاب كردند كه درباره جانباز شهيد بود:
«رندانه آخر ربودي جامي زخمخانه دل
خونين چو برگ شقايق، رنگين چو افسانه دل»
ايشان همچنين دراين باره فرمودند:«يكي از همين چيزهائي كه مربوط به جنگ است و ازچيزهايي است كه ذهن من را مشغول مي كند، جانبازهايي هستند كه بعد از مدتي به شهادت مي رسند؛ اين خودش يك موضوع ويژه است؛ اين غير از شهيدي كه درجبهه شهيد شده و درباره اش هم شعر گفته شده؛ اين انساني است كه يك تجربه اي را گذرانده و رنجي را تحمل كرده، آخرش هم شهيد شده. بگرديد موضوعات اين جوري را پيدا كنيد.»

 



شعر خوب جامعه را از نابساماني نجات مي دهد

براتي پور در آستانه برگزاري ششمين جشنواره بين المللي شعر فجر بر ايجاد دبيرخانه اي دائمي براي رصد فعاليت هاي موجود در عرصه شعر تاكيد كرد.
اين فعال در عرصه شعر و ادب درباره جايگاه شعر و شاعري در ميان مردم گفت: مردم شعر خوب را دوست دارند اما در حال حاضر شعرهاي ضعيف و متوسط رو به افزايش است لذا بايد بررسي ما دقيق تر شود تا بتوان مردم را دوباره به شعر علاقه مند كرد. به طور حتم برگزاري جشنواره هايي مانند جشنواره شعر فجر مي تواند به اين موضوع كمك كند.
عباسعلي براتي پور با بيان اينكه سالهاست در جلسات نقد و بررسي شعر حضور دارد گفت: در حال حاضر شعراي جوان بدون تحمل و قبل از پخته شدن مجموعه شعرشان اقدام به چاپ آن مي كنند و حاصل آن كتابهاي موجود در بازار است كه صفحه اي را به چهار كلمه و چند نقطه اختصاص مي دهند.
اين شاعر پر سابقه كشور گفت: شعر هاي شعراي جوان بايد مورد نقد و بررسي قرار بگيرند تا شعر آنها پخته شده و بعد منتشر شود.
وي يادآور شد: شعر خوب اين توانايي را دارد كه جامعه را از نابساماني نجات داده و ابزار خوبي براي بيداري باشد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14