(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 22 فروردین 1391- شماره 20179

ما نيازمند الگو در همه زمينه ها هستيم
نامه 47 انجمن اسلامي خطاب به مدير آژانس انرژي اتمي
آقاي آمانو! گزارش هاي آژانس را راستي آزمايي كنيد
گامي در راستاي توليد علوم انساني اسلامي
برنامه اي پيشنهادي براي توليد جامعه شناسي اسلامي (قسمت سوم و پاياني)
دبير كميته «حمايت از توليد ملي»دفتر تحكيم وحدت انتخاب شد
در آستانه روز ملي فناوري هسته اي صورت گرفت
حضور خانواده معظم شهدا بر سر مزار شهداي هسته اي
كرسي هاي بي روح



ما نيازمند الگو در همه زمينه ها هستيم

امروز سعي مي شود در زمينه هاي گوناگون براي جوامع مختلف الگو تراشيده بشود. حقيقتاً سياستهايي اين را دنبال مي كنند. وقتي شما مي بينيد فرضاً يك موجود منحرف دوجنسي بدون اينكه يك هنر فوق العاده برجسته اي داشته باشد، يكهو اول در تمام رسانه هاي آمريكائي و بعد غربي، اسم و رسم پيدا مي كند و مجلات معتبر و پرتيراژ غربي عكسهاي او را، زندگينامه ي او را، سنين مختلف او را، شكلهاي گوناگون زنانه و مردانه ي او را منعكس مي كنند، اين را نمي شود حمل بر يك امر تصادفي كرد؛ اين، فكرشده است. اينها الگوسازي هايي است براي منحرف كردن نسلهاي بشري. آماج حمله هم فقط ايران نيست. با مشاهده ي اين چيزها، در ذهن انسان تأييد مي شود آن چيزي كه سال ها قبل به عنوان پروتكلهاي صهيونيستي در دنيا منتشر شد و به زبانهاي مختلف ترجمه شد؛ كه يكي از مواد آن پروتكلها اين بود كه بايد نسل هاي بشري از رويّه ها و روشهاي انساني متعارف دور بشوند... ما نياز داريم براي جوان خودمان، براي نسل نونهال خودمان، الگوهايي را از بخشهاي مختلف مشخص كنيم...
بيانات رهبر معظم انقلاب
در ديدار نخبگان و برگزيدگان كرمانشاه

 



نامه 47 انجمن اسلامي خطاب به مدير آژانس انرژي اتمي
آقاي آمانو! گزارش هاي آژانس را راستي آزمايي كنيد

47 انجمن اسلامي دانشجويان طي نامه اي خطاب به آمانو از وي خواستند، براساس عدالت و طبق اساسنامه آژانس به وظايف قانوني خود عمل كرده و به صلح آميز بودن فعاليت هاي هسته اي ايران اسلامي شهادت دهد.
در بخشي از نامه 47تشكل دانشجويي خطاب به آمانو آمده است : «يكي از واجبات تصدي مسئوليت هاي بين المللي رعايت عدالت توسط شخص مسئول است و شما چطور مي توانيد داعيه عدالت خواهي و عادل بودن را داشته باشيد درحالي كه چندين نفر از مقامات سابق آژانس، شما را به جانبداري از غرب در خصوص برنامه هسته اي ايران متهم كرده اند؛ فكر نمي كنيد يكي از نقاط ضعف شما به عنوان رياست آژانس بين المللي انرژي اتمي، اتكاي بيش از حد به اسناد اطلاعاتي راست آزمايي نشده و شكاكانه غربي است كه به صورت بي سر و صدا عليه ايران حركت مي كنند؟! »
در ادامه اين نامه مي خوانيم : «آقاي آمانو! از سال 2009 ميلادي كه شما، پس از آقاي محمد البرادعي، رياست آژانس را بر عهده گرفته ايد، تقابل غرب با ايران در رابطه با برنامه هسته اي اين كشور عميق تر شده و تهديدات عمليات نظامي عليه تأسيسات هسته اي ايران توسط اسرائيل و آمريكا، مكررتر شده است و اين درحالي است كه اين دو كشور داراي زرادخانه هاي هسته اي بوده و خودشان متهم رديف اول بهره گيري از سلاح هاي كشتار جمعي هستند. »
دانشجويان ادامه داده اند :« اشتباه شما اين است كه خود را در ميان مشاوراني محصور كرده كه همگي رويكردي يكسان در قبال ايران دارند. راه حل رهايي از اين دام يعني اشتباهاتي كه غربي ها در رابطه با سلاح هاي كشتار جمعي ادعايي در عراق مرتكب شدند و ارزيابي هاي كنوني آژانس از برنامه هسته اي ايران اين است كه تحليل در آژانس صرفاً به گروهي كوچك و احتمالاً مغرض سپرده نشود، متأسفانه اكنون شما به اظهار نظرات و عقايد گروه كوچكي در اطراف خود اعتماد بيش از حد داريد، درحالي كه ادعاها و نظرات اين افراد به طور مستقل و بي طرفانه راست آزمايي نمي شود. »
در بخش پاياني نامه دانشجويان ايراني به آمانو آمده است :« اكنون ما دانشجويان دانشگاه هاي ايران از شما مي خواهيم كه براساس عدالت و طبق اساسنامه آژانس به وظايف قانوني خود عمل كرده و به صلح آميز بودن فعاليت هاي هسته اي ايران اسلامي شهادت دهيد و دلخوشي كوتاه مدت سران چند كشور را به خوشحالي ملت هاي دنيا از اجراي عدالت نفروشيد.»

 



گامي در راستاي توليد علوم انساني اسلامي
برنامه اي پيشنهادي براي توليد جامعه شناسي اسلامي (قسمت سوم و پاياني)

مهدي جمشيدي
در بخش هاي «اول» و «دوم» اين مقاله، هم جامعه شناسي اسلامي به مثابه يك حوزه علمي تعريف شد و هم ضرورت ها و اهداف انجام اين حوزه تمحض معرفي شد. پس از اين، جايگاه و جغرافياي جامعه شناسي اسلامي بيان گرديد. «در اين بخش»، ابتدا پيشينه نظري و علمي جامعه شناسي اسلامي تبيين مي شود و سپس ساختار منطقي (چيدمان مباحث) تمحض جامعه شناسي اسلامي طراحي شده است.
6- پيشينه نظري و علمي حوزه تمحض علمي:
1-6- پيشينه علمي حوزه تمحض علمي در ايران:
به غير از مطالعاتي كه در دوره متقدم در ميان مسلمين درباره مباحث اجتماعي صورت گرفته، در دوره معاصر و متأخر بايد از فعاليت هاي علمي زير نام برد كه در جامعه علمي ايران انجام گرفته است:
1- توليدات محققان لايه اول (قله هاي علمي) در زمينه «جامعه شناسي اسلامي»
الف- توليدات علامه سيدمحمدحسين طباطبايي (رحمه الله عليه)؛ مشتمل بر مباحث اجتماعي در برخي از جلدهاي كتاب «تفسير الميزان».
ب- توليدات علامه مرتضي مطهري (رحمه الله عليه)؛ مشتمل بر مباحث اجتماعي پراكنده در آثار مختلف ايشان از قبيل «بررسي اجمالي نهضت هاي اسلامي در صدساله اخير»، «آينده انقلاب اسلامي ايران»، «مقدمه اي بر جهان بيني اسلامي: جامعه و تاريخ»، «علل گرايش به مادي گري»، «خدمات متقابل اسلام و ايران»، «قيام و انقلاب مهدي»، «نظام حقوق زن در اسلام» و...
ج- توليدات دكتر علي شريعتي: مشتمل بر مباحث اجتماعي پراكنده در آثار مختلف ايران از قبيل «بازگشت»، «تشيع علوي و تشيع صفوي»، «چه بايد كرد؟»، «زن»، «جهان بيني و ايدئولوژي»، «انسان بي خود»، «بازشناسي هويت ايراني- اسلامي» و...
د- توليدات علامه محمدتقي جعفري (رحمه الله عليه)؛ مشتمل بر مباحث اجتماعي پراكنده در آثار مختلف ايشان از قبيل «تفسير و نقد و تحليل مثنوي جلال الدين محمد بلخي»، «ترجمه و تفسير نهج البلاغه»، «فرهنگ پيرو، فرهنگ پيشرو»، «اميد و انتظار»، «حيات معقول»، «طرحي براي انقلاب فرهنگي» و...
و- توليدات علامه محمدتقي مصباح يزدي؛ مشتمل بر مباحث اجتماعي پراكنده در آثار مختلف ايشان از قبيل «جامعه و تاريخ در قرآن»، «انقلاب اسلامي: جهشي در تحولات سياسي تاريخ»، «طوفان فتنه و كشتي بصيرت»، «آذرخشي ديگر از آسمان كربلا»، «تهاجم فرهنگي» و...
2- توليدات محققان لايه دوم در زمينه «جامعه شناسي اسلامي»
الف- توليدات حجت الاسلام والمسلمين حميد پارسانيا؛ مشتمل بر «هفت موج اصلاحات: نسبت تئوري و عمل»، «حديث پيمانه: پژوهشي در انقلاب اسلامي»، «درآمدي بر جامعه شناسي معرفت و علم»، «روش شناسي انتقادي حكمت صدرايي»، «عرفان و سياست» و «سنت، ايدئولوژي، علم».
ب- توليدات دكتر حسين كچويان؛ مشتمل بر «كندوكاو در ماهيت معمايي ايران: جهاني سازي، دموكراسي سازي و جامعه شناسي سياسي ايران»، «تجددشناسي و غرب شناسي»، «تطورات گفتمان هاي هويتي ايران»، «نظريه هاي جهاني شدن: پيامد چالش هاي فرهنگ و دين» و «هويت ما».


3- توليدات محققان لايه سوم در زمينه «جامعه شناسي اسلامي»
الف- توليدات حجت الاسلام والمسلمين حسين بستان نجفي؛ مشتمل بر «نابرابري و ستم جنسي از ديدگاه اسلام و فمينيسم»، «اسلام و جامعه شناسي خانواده»، «گامي به سوي علم ديني(66): ساختار علم تجربي و امكان ديني»، «گامي به سوي علم ديني(67): روش بهره گيري از متون ديني در علوم اجتماعي».
2-6 پيشينه علمي حوزه تمحض علمي در ساير كشورهاي اسلامي؛
واقعيت اين است در ساير كشورهاي اسلامي، مطالعات و پژوهش هاي قابل توجهي در زمينه جامعه شناسي اسلامي انجام نگرفته و تاملات از پهنه نقد جامعه شناسي غربي، پا فراتر ننهاده است. از اين رو، از هيچ پارادايم علمي بالفعل و محقق در قلمرو جامعه شناسي اسلامي نمي توان سخن گفت. از سوي ديگر، با توجه به اين كه ساير كشورهاي اسلامي همچون ايران، پيشينه و پشتوانه قوي فلسفي ندارند، تحقيقات صورت گرفته به وسيله آن ها، از اتقان و استحكام چنداني برخوردار نيست. به اين سبب، جامعه علمي (حوزوي) ايران در اين ساحت، پيشرو و پرتوان تر است.
7-پيشينه ساختاري و سازماني حوزه تمحض علمي؛

8-ساختار منطقي (چيدمان مباحث) حوزه تمحض علمي؛
ساختار منطقي (چيدمان مباحث) تمحض جامعه شناسي اسلامي، سه پاره است: «فلسفه علم اجتماعي» (68)، «رهيافت اجتماعي» (69) و «نظريه اجتماعي»(70). مراحل منطقي توليد جامعه شناسي اسلامي نيز به همين ترتيب است؛ به گونه اي تغيير ترتيب ياد شده، جهت گيري منطقي تلاش نظري را مخدوش و معيوب مي سازد. به عبارت ديگر، تقدم و تاخر ياد شده، از نظر منطقي، تصرف ناپذير است. بر همين اساس، مفاهيم سه گانه بالا را توضيح مي دهيم.
1-8 «فلسفه علم اجتماعي»
در اين مرحله بايد در درون مكتب علوم انساني اسلامي، «فلسفه مضاف معطوف به جامعه شناسي» را توليد كرد. اين فلسفه مضاف شامل مسايل زير است:
الف- «تعريف» علوم اجتماعي
ب- «مباني» يا «پيش فرض ها» علوم اجتماعي شامل:
اول «هستي شناسي اجتماعي» كه شكاف نظري ايجاد شده در امتداد آن، نظريه ها را به دو قلمرو «كنش »(71) و «ساختار»(72) (يا خرد و كلان) تقسيم كرده است:
دوم «معرفت شناسي اجتماعي» كه مهم ترين مسئله آن، روش تحصيل معرفت اجتماعي است و شكاف نظري ايجاد شده در امتداد آن، روش ها را دو پاره كرده است: روش «پوزيتيويستي»(73) و روش «تفسيري»(74).
پ- «غايت شناسي اجتماعي» كه معرف هدف علوم اجتماعي از مطالعه جهان اجتماعي است. شكاف نظري ايجاد شده در امتداد اين مقوله، نظريه ها را در دو قلمرو «توصيفي» و «توصيه اي» گنجانده است.
ج- «رابطه علوم اجتماعي با علوم ديگر.»
2-8 «رهيافت اجتماعي»؛(75)
توليد «رهيافت اجتماعي»، مرحله دوم است. «رهيافت اجتماعي» عبارت است از يك سنت و چارچوب نظري كه در درون جامعه شناسي قرار دارد و دربردارنده مجموعه گزاره ها و ابزارهاي مفهومي خاص خود است. اين گزاره ها و ابزارهاي مفهومي هم برآمده از جهان اجتماعي(76) و روايت كننده آن است و هم در مقام تفسير و تبيين جهان اجتماعي به كار مي آيد. به بيان ديگر، رهيافت اجتماعي، ابزاري نظري براي درك جهان اجتماعي است كه «كليت» آن را براي محقق اجتماعي، تصوير و قاب بندي مي كند.
مقدمه و لازمه توليد «نظريه اجتماعي»، وجود «رهيافت اجتماعي» است. به عبارت ديگر، «نظريه اجتماعي» در درون «رهيافت اجتماعي» شكل مي گيرد و امكان توليد مي يابد.(77) معمولا هر رشته اي از علوم انساني، از چندين رهيافت تشكيل شده است. به عنوان مثال، جامعه شناسي شامل حدود پانزده رهيافت اجتماعي است كه نظريه هاي اجتماعي از آن ها استفاده مي كنند: رهيافت «كاركردگرايي ساختاري»(11)، رهيافت «ماركسيستي»(78)، رهيافت «فمينيستي»(79)، رهيافت «كنش متقابل نمادين»(80)، رهيافت «پديدارشناسي»(81)، رهيافت «روش شناسي مردم نگارانه»(82)، رهيافت «مكتب انتقادي»(83)، رهيافت «تبادل»(84)، رهيافت «رفتارگرايي»(85)، رهيافت «پست مدرنيستي»(86)، رهيافت «تلفيقي»(87) و...(88)
3-8 «نظريه اجتماعي»
«نظريه اجتماعي، صورت انتزاعي(89) پاره اي از جهان اجتماعي است. به بيان ديگر، نظريه اجتماعي عبارت است از فهم نظام يافته و علمي از واقعيت هاي اجتماعي(90) موجود در جهان اجتماعي. در مقايسه با رهيافت اجتماعي بايد گفت، نظريه اجتماعي ابزاري نظري براي درك جهان اجتماعي كه «پاره اي از جهان اجتماعي» يعني يك يا چند واقعيت اجتماعي را تصوير مي كند. نظريه اجتماعي در مواجهه با واقعيت هاي اجتماعي موجود در جهان اجتماعي، به يكي از اقسام مطالعه روي مي آورد: مطالعه توصيفي(91) (پديده نگارانه)، مطالعه تبييني(92) (تعليلي يا علت كاوانه)، مطالعه كاركردي(93) (غايت شناسانه)، مطالعه تجويزي(94) (هنجاري يا توصيه اي)، مطالعه انتقادي(95) (آسيب شناسانه)، مطالعه آينده شناسانه(96) و مطالعه مقايسه اي(97) (تطبيقي).
نظريه هاي اجتماعي از جهت دامنه وجودي متعلق مطالعه خود، به دو دسته تقسيم مي شوند:
نظريه هاي پهن دامنه(98)(كلان) و نظريه هاي تنگ دامنه(99) (خرد).
در جدول زير، ساختار منطقي مباحث «جامعه شناسي اسلامي» نمايش داده شده است:


يك برنامه پيشنهادي براي توليد «جامعه شناسي اسلامي»
در اين بخش پاياني، يك برنامه پيشنهادي براي توليد جامعه شناسي اسلامي ارائه شده است، اما از آنجا كه ماهيت برنامه نظري، مي تواند متأثر از رويكردهاي گوناگوني باشد، سياست هاي كلان حاكم بر برنامه توليد جامعه شناسي اسلامي نيز ارائه گرديده است.
9. برنامه حوزه تمحض علمي:
برنامه حوزه تمحض علمي در سه قلمرو نظري معطوف به جامعه شناسي اسلامي تعريف شده است: «قلمرو اكتشاف و تحليل»، «قلمرو نقادي و دفاع»، و «قلمرو نظريه پردازي». در ذيل هر يك از اين قلمروها، تلاش هاي نظري و فعاليت هاي علمي ويژه اي صورت خواهد گرفت.
1-9. در قلمرو اكتشاف(100) و تحليل(101)
الف) «استخراج»، «ساختاربندي» و «بسط» مواريث علمي و تجربه انباشته بازمانده از علامه شهيد مرتضي مطهري (رحمه الله عليه) در حوزه نظريه اجتماعي به همراه مبادي و مباني فلسفي آن.
ب) «استخراج»، «ساختاربندي» و «بسط» مواريث علمي و تجربه انباشته بازمانده از علامه محمدتقي جعفري(رحمه الله عليه) در حوزه نظريه اجتماعي به همراه مبادي و مباني فلسفي آن.
2-9. در قلمرو نقادي (201) و دفاع (301)
الف) ابطال مستدل و نقد عالمانه «جامعه شناسي سكولار» به عنوان انگاره علمي معارض در دو عرصه مبادي و مباني فلسفي جامعه شناسي سكولار و رهيافت هاي جامعه شناسي سكولار.
ب) پاسخ دهي به عمده اشكالات و معضلات نظري مطرح شده درباره جامعه شناسي اسلامي.
ج) حضور و آمادگي كامل براي «مواجهه انتقادي» و «مناظره علمي» شفاف با تمام هواداران وطني جامعه شناسي سكولار و همچنين انگاره هاي جامعه شناختي رقيب.
3-9. در قلمرو نظريه پردازي(401)
الف) توليد نظريه اسلامي در حوزه «فلسفه علم اجتماعي»؛
ب) توليد «رهيافت نظري» در حوزه جامعه شناسي اسلامي؛
ج) توليد سه «نظريه اجتماعي» معطوف به واقعيت اجتماعي در چارچوب انگاره جامعه شناسي اسلامي.
01. سياست هاي كلان (501) حاكم بر برنامه حوزه تمحض علمي:
1-01- تكيه بنيادي بر «ايدئولوژي اسلامي»(601)
مرزبندي روشن با ساير جريان هاي فكري منتقد علوم اجتماعي سكولار كه «اصالت اسلامي» ندارند، به ويژه اخباري ها، هايدگري ها و پست مدرن هاي وطني از جمله سياست هاي كلان اين پروژه است. درواقع، ما بر آنيم كه تنها بر «ايدئولوژي اسلامي» تكيه كنيم و از التقاط معرفتي، به شدت پرهيز نماييم. مقام معظم رهبري حين رويكرد را مطالبه نموده و تصريح كرده اند كه بايد مباني علوم انساني مطلوب خويش را از «قرآن كريم» برگيريم و در «بنيان ها»(701)، وام دار نظام معرفتي ديگري نباشيم:
«ريشه و پايه و اساس علوم انساني را در قرآن بايد پيدا كرد. يكي از بخش هاي مهم پژوهش قرآني اين است. بايد در زمينه هاي گوناگون به نكات و دقائق قرآن توجه كرد و مباني علوم انساني را در قرآن كريم جست وجو و پيدا كرد. اين يك كار بسيار اساسي و مهمي است. اگر اين شد، آن وقت، متفكرين و پژوهندگان و صاحب نظران در علوم مختلف انساني مي توانند بر اين پايه و بر اين اساس، بناهاي رفيعي را بنا كنند. البته آن وقت مي توانند از پيشرفت هاي ديگران، غربي ها و كساني كه در علوم انساني پيشرفت داشتند، استفاده هم بكنند، لكن مبنا بايد مبناي قرآني باشد»(801)
2-01- «مواجهه گزينش گرانه»(901) با علوم انساني غربي
ما نه تسليم و مطيع علوم انساني غربي مي شويم و نه به طور كلي آن را رد و طرد مي كنيم، بلكه هوشمندانه و مؤمنانه، مفاد و مضامين آن را از نظر مي گذرانيم و هر آنچه كه به كار تكوين و توليد علوم انساني اسلامي برآيد را برمي گزينيم. مقام معظم رهبري بر اين باور هستند كه مي بايد از دستاوردهاي غرب در زمينه علوم انساني، بهره برداري كرد:
«اين كه ما گاهي مي گوييم بيگانه ستيزي يا بيگانه گريزي، معنايش اين نيست كه ما از دانش و دستاورد او خودمان را محروم كنيم؛ ابدا. من بارها گفته ام ما كاملا حاضريم شاگردي كنيم، براي اين كه ياد بگيريم؛ منتها هميشه نبايد شاگرد بمانيم.»(011)
«هيچ ايرادي هم ندارد كه ما از روان شناسي و جامعه شناسي و فلسفه و علوم ارتباطات و همه رشته هاي علوم انساني كه غرب، ايجاد و توليد كرده يا گسترش داده، استفاده كنيم. من بارها گفته ام كه ما از يادگيري، به هيچ وجه، احساس سرشكستگي نمي كنيم. لازم است ياد بگيريم؛ از غرب ياد بگيريم، از شرق ياد بگيريم.(111)
3-01- تلاش نظري «متراكم» و «فشرده»
جبران عقب ماندگي هاي علمي چند صد ساله، به صورت طبيعي و معمول، نيازمند زماني طولاني است، اما ما نبايد تمام اقتضائات را غيرشكننده و تغييرناپذير بينگاريم. از اين رو، برآنيم تا در برهه زماني اندكي، يك گام بلند و تاريخي به پيش برداشته و تحولي بنيادي را رقم بزنيم. به تعبير مقام معظم رهبري، بايد به دنبال «جهش علمي»(211) و استفاده از «راه هاي ميان بر»(311) باشيم تا بتوانيم در «پنجاه سال» آينده، به «مرجع علمي مقتدر» در سطح جهاني تبديل شويم:
«بايد حركت، يك حركت سريعي باشد (...) دانشگاه ها و مراكز تحقيقاتي در همه زمينه ها، علوم تجربي، علوم انساني در همه بخش هايي كه براي كشور مورد نياز است، بايستي همتشان را در تحقيق و علم، افزايش بدهند؛ مراحل دورتري را در مقابل چشمشان و مدنظرشان قرار بدهند؛ كار را بايد متراكم تر كنند.»(411)
«توقعم از جامعه علمي كشور اين است كه تا پنجاه سال ديگر، صادركننده علم به دنيا باشيم، و اين امري است كه محال نيست. الآن شما به خودتان مراجعه كنيد؛ اگر ديديد كه اين حرف به نظرتان ناممكن و محال مي آيد، بدانيد كه هنوز آن فرهنگ تحميلي در ذهنتان هست كه بگويند شما نمي توانيد، عرضه نداريد. اين فرهنگ تحميلي را بايد بزداييم.»
«كاملا ممكن است. ما دچار زمامداران فاسد، حكومت استبداد و دولت هاي وابسته به غرب و آمريكا بوديم. هر جا خواستيم استعداد خود را در طول صد و پنجاه و دويست سال اخير- كه دوران تولد و رشد علم است- شكوفا كنيم، بر سرش كوبيدند.(...) ان شاءالله به فضل الهي و به بركت نظام اسلامي و انقلاب، در آينده اين كارها خواهد شد؛ اين سرنوشت قطعي كشور ماست(115)».
4-01- تمركز بر توليد «برونداد مكتوب»
به جاي سخنراني و مصاحبه و ميزگرد و مناظره و بروندادهاي ديگري از اين دست، مي بايد تلاش و توان در راستاي عرضه «برونداد مكتوب» تمركز يابد و اين نقطه به عنوان نقطه كانوني و كليدي محصولات و توليدات محقق تعريف شود. از اين رو، انتشار آثار علمي فاخر و عميق در حوزه جامعه شناسي اسلامي در دستور كار قرار دارد.
5-01: «تمحض گرايي»
پراكنده كاري و تشتت مطالعاتي، امكان عرضه توليدات عميق و تاريخ ساز را مي ستاند. به همين سبب، «تمحض گرايي» يكي از سياست هاي كلان پروژه مطالعاتي به شمار مي آيد و وارد شدن در عرصه هاي معرفتي ديگر، مجاز نمي باشد.
پاورقي ها در دفتر روزنامه موجود مي باشد.

 



دبير كميته «حمايت از توليد ملي»دفتر تحكيم وحدت انتخاب شد

رضا قبادي به عنوان دبير كميته «حمايت از توليد ملي» دفتر تحكيم وحدت انتخاب شد.
قبادي همچنين عهده دار سمت دبيري واحد صنفي-آموزشي اين اتحاديه دانشجويي است. براساس اين گزارش، مهدي اميريان دبيرتشكيلات دفتر تحكيم وحدت پيش از اين از تشكيل كميته «حمايت از توليد ملي» در اين اتحاديه دانشجويي خبرداده بود.
آموزش دانشجويان و آگاه سازي آنها در خصوص دلايل اهميت توليد ملي و تاكيد بر مصرف كالاهاي ايراني ازجمله اولويت هاي اين كميته است.

 



در آستانه روز ملي فناوري هسته اي صورت گرفت
حضور خانواده معظم شهدا بر سر مزار شهداي هسته اي

جمعي از خانواده هاي معظم شهدا و ايثارگر تهران در آستانه روز ملي فناوري هسته اي با حضور بر سر مزار شهيدان شهرياري، علي محمدي و احمدي روشن ياد آنان را گرامي داشتند.
جمعي از خانواده هاي شاهد و ايثارگر شهرك فجر صبح روز گذشته و در آستانه روز ملي فناوري هسته اي با هدف پاسداشت مجاهدت هاي شهداي هسته اي در راه پيشرفت و استقلال كشور بر سر مزار شهيد مجيد شهرياري در امامزاده صالح (ع) و شهيد علي محمدي و شهيد مصطفي احمدي روشن در امامزاده علي اكبر(ع) چيذر حاضر شدند.

 



كرسي هاي بي روح

از آسيب هاي جدي كه موضوع كرسي هاي آزادانديشي و به تبع آن مقوله آزادانديشي را به شدت تهديد مي كند، كليشه شدن و يا به تعبير ديگر دست مالي و بي ارزش شدن آن است.
مفهوم كرسي هاي آزادانديشي ساخته كلام رهبر عزيز انقلاب است. پس به لحاظ روشي براي درك اين مفهوم و ويژگي هاي حصردهنده آن لازم است به توضيحات خود ايشان توجه كنيم. چند مورد را در اينجا -كه ناظر بر ويژگي هاست و نه فوايد و راه كارها- ذكر مي كنيم:
ميدان دادن به دانشجو براي اظهارنظر. از اظهارنظر هيچ نبايد بيمناك بود.(1)
چند نفر دانشجو بروند، آنجا حرفشان را بزنند، حرف همديگر را نقد كنند، با همديگر مجادله كنند. حق، آنجا خودش را نمايان خواهد كرد.(2)
البته اين هم از راه گفت وگوي محترمانه، عاقلانه، منصفانه و با استدلال، عملي است.(3)
تريبون هاي آزاد بگذارند و با هم بحث كنند منتها نه متعصبانه و لجوجانه و تحريك شده به وسيله جريانات سياسي و احزاب سياسي.(4)
پس اگر ما برنامه اي برگزار كنيم به نام آزادانديشي ولي واقعا دنبال فضا دادن به دانشجو براي اظهار نظر نباشيم؛ صرفا به جهت اين كه رهبري حرفي زده اند و بايد حرف ايشان را عمل كنيم كاري كرده باشيم ولي توجهي به مباني نظري كار نكنيم نتيجه اين مي شود اين كه برنامه هايي با نام آزادانديشي برگزار مي شود ولي به دليل نداشتن روح برنامه -روح آزادانديشانه- نتيجه از آب درآمده برنامه اي خواهد شد كه علاوه بر عدم تامين اهداف كرسي هاي آزادانديشي، خود اين مفهوم و اين قبيل برنامه ها را هم بي آبرو خواهد كرد. پس اگر برنامه مان اسمي باشد و واقعا دنبال آزادانديشي نباشيم و يا اگر در برنامه مان به دانشجو به عنوان مولفه اصلي برنامه كرسي ها بها ندهيم و او را در حد يك شنونده و يا در نهايت يك سوال كننده -به مانند ديگر برنامه ها- انگار كنيم؛ اگر به دلايل مختلف و تلقيات غلط تنها گام جلوي پايمان را ببينيم و توجهي به نقش كرسي در ايجاد امنيت پايدار و دائمي براي دانشگاه ها- و به تبع آن براي جامعه- نكنيم؛
اگر در برنامه هايمان دنبال به كرسي نشاندن حرف خودمان -به هر شكل- ولو متعصبانه و لجوجانه باشيم؛
اگر از بيم شنيدن حرف مخالفين و انحراف بچه هاي خودي با هزار ترفند اصليت دانشجو را از برنامه خارج و با انواع كارشناسان در اول و آخر برنامه ذهن بچه ها را پر كنيم؛ اگر...
آن وقت نمي توان اظهار كرد كه ما كرسي آزادانديشي برگزار كرده ايم.
ذكر چند نكته اين جا لازم است:
اين مقاله نمي خواهد به مباني نظري كرسي ها و نقش آن در فضاسازي جامعه بپردازد بلكه صرفا در جهت تبيين «آن چه كرسي خوانده مي شود و كرسي نيست» از «آن چه كه كرسي خوانده مي شود و كرسي هست» بپردازد.
پرداختن به نقش كرسي و فوايد آن و اين كه اصلا چرا در دهه چهارم انقلاب اسلامي كرسي ها و بالاتر، مقوله آزادانديشي اين مقدار رنگ مي گيرد جاي بحث جداگانه اي را طلب مي كند.
برنامه هاي غيركرسي برنامه غلط يا ضعيفي نيستند بلكه فقط كرسي نيستند. اگر برنامه اي برگزار شود با محوريت يك استاد -و نه دانشجو- برنامه اي خوب و مفيد است اما نبايد نامش كرسي باشد.
بايد با خودمان صادق باشيم. كرسي اي برگزار نكنيم بهتر است تا كرسي واره هايي برگزار كنيم كه كرسي نباشد.
جامعه احتياجي به بيلان كاري غير واقعي ندارد. مهم كيفيت برنامه هاست. يك كرسي خوب ارزشش از چند كرسي واره دست و پا شكسته كه الزامات خود را به همراه ندارد بهتر است.
ممكن است -به ذهن هم نزديك است- كه در كوتاه مدت برگزاري اين تيپ برنامه ها با اين خصوصيات علاوه بر بركات و فوايدي كه دارد، هزينه هايي هم به ما تحميل كند. ولي در بلند مدت كه انسان نگاه مي كند تنها كاري كه مي تواند بكند احسنت به رهبري فرزانه است و تحسين عمق نگاه ايشان.
براي مشكلات احتمالي برنامه ها هم البته مي توان انديشيد ولي نه با خراب كردن برنامه اصلي بلكه با تعريف برنامه هاي جانبي و مكمل. البته اصل موضوع اين است كه نگاه ما ايراد دارد حتي در بسياري از همين آسيب هاي به اصطلاح كوتاه مدت.
مثلا اگر نگراني ايجاد شبهه در بچه هاي خودي را در طول برنامه داريد (زيرا شما به مخالفين تان تريبون داده ايد تا آزادانه اظهار نظر كنند)، اولا؛ اينكه شبهات صرفا در همين جا مطرح و در هيچ جاي ديگري هم حرفي از آن نيست اشتباه است و برعكس شبهات كه هميشه و همه جا وجود داشته و دارند اتفاقا اين برنامه بستري براي شماست تا يك بار به صورت منطقي بتوانيد بر سر همين موضوعات بحث كنيد، نه اين كه شبهات را مثل سنگي پرتاب كنند و شيشه خانه شما را بشكنند و فرار كنند.
در كرسي ها كسي از حرفي كه زده است نمي تواند فرار كند و ثانيا مي توان با برنامه اي جانبي اين را كاملا برطرف كرد. مثلا مي توان قبل يا بعد از برنامه منابع و مقالات خوبي كه پاسخ سوالات بچه ها در آن باشد را در اختيار آنها قرار داد و يا كارهاي ديگر.
جان كلام اين كه در مقام ولايت پذيري و تبعيت از ولايت، درك عمق مفاهيم و الزامات و اهداف موضوع طرح شده -كه منافاتي هم با تبعيت محض ندارد- از اهميت بالايي برخوردار است.
تبعيت كور در اصل و كيفيت كار انجام شده اثر منفي مي گذارد هر چند به ظاهر داعيه ولايت پذيرانه اي است و علاوه بر امكان عدم دستيابي به اهداف خود مقوله ولايت را هم ممكن است با مشكل رو به رو كند.
بعضي ها از تشرهاي رهبري يك احساس گناه جدي كرده و خالصانه تلاش مي كنند كه در راستاي برگزاري اين برنامه تلاش كنند (احساس گناه؛ انگيزه سلبي) ولي بعضي با درك عمق بحث و نياز امروز جامعه به اين مطلب با روحيه بالا و آگاهي بالاتري به دنبال اين هستند (انگيزه ي ايجابي).
مشخص است كه آن چه در عمل امكان تجلي بهتر و بروز واقعي تري پيدا مي كند دسته دوم هستند.
راه آن است كه اندكي در مفاهيم و ويژگي هاي كرسي ها تامل كنيم. در تصريحات رهبري -كه اندكي در بالا آمده است- تامل كنيم. نگراني هاي اضافي و غيرواقعي را از خود دور كنيم و بعد جديت كنيم در طراحي برنامه اي كه فوايد كرسي ها را براي دانشگاه و جامعه ما تامين كند.
البته حواسمان هم باشد كه از آن لبه پشت بام هم نيفتيم. تامل بيش از حد و عدم ورود به مرحله ميداني و عملي نيز لبه ديگر برنده كرسي هاست. مي بايست كار نظري و كار عملي را با هم پيش برد. نه عمل زده و كم محتوا حركت كرد و نه از صحنه واقعي و اصلي كه كف محيط هاي دانشجويي است جا ماند.
پي نوشت ها :
1) ديدار با اساتيد دانشگاه ها
2) ديدار با نخبگان علمي كشور
3) ديدار اعضاي انجمن اهل قلم
4) ديدار با دانشجويان و اساتيد دانشگاه هاي استان كرمان
محمد فدايي
منبع : فارس

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14