(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه10 اردیبهشت ۱۳۹۱ - شماره 20195 

سه پيشنهاد براي مذاكرات آتي ايران و 1+5 در بغداد
مدير بخش ايران مؤسسه شرق شناسي روسيه: مقاومت اقتصاد ايران در مقابل تحريم ها شگفت آور است
كاركرد و ماهيت مطبوعات از نظر گاه امام خميني(ره)
نگاهي به ابعاد عمليات رواني جديد صهيونيست ها بر ضد ايران
دروغ هاي كلاه مخملي ها



سه پيشنهاد براي مذاكرات آتي ايران و 1+5 در بغداد

به اعتقاد بسياري از كارشناسان، اجلاس اخير مذاكره كنندگان هسته اي ايران و گروه 1+5 در استانبول، فصل نويني را در تحولات موضوع هسته اي ايران گشوده است. شايد اين نخستين بار است كه هر دو طرف، هم بر فضاي مثبت گفت وگوها، هم بر افزايش اطمينان دوجانبه و كاهش تنش و هم بر خوش بيني نسبت به مذاكرات آتي تأكيد كرده اند. همچنين نخستين بار است كه به اين صراحت معاهده ان پي تي محور قرار گرفته و دو طرف تعهدات و حقوق ناشي از اين معاهده را مبنا قرار داده اند. يقيناً اين تحول محصول شرايطي جديد هم براي ايران و هم براي كشورهاي 1+5 است.
با اين حال، تلاش طرفين بر تمركز معقول بر نقاط قوت و ضعف يكديگر، و پرهيز از غلظت بخشيدن به نقش رسانه ها و فضاي اين دور از گفت وگو را متفاوت نموده است. در هر صورت و فارغ از محتواي مذاكرات، كه تاكنون نيز خبر موثقي از آن منتشر نشده، نگه داشتن اين فضاي مثبت و رساندن آن به تاريخ تعيين شده براي دور دوم مذاكرات، يعني 23 ماه مه در بغداد، از اهميت بسزايي برخوردار است. اين روزها نگاهي به سرخط اخبار برخي از رسانه ها و همچنين سخنان تعدادي از مقامات كشورها، به وضوح نشان از تلاش «جرياني» مي دهد كه با استفاده از هر ابزاري مي خواهد روند كنوني را معكوس نمايد؛ به همين دليل بايد تا زمان مذاكرات آتي به سه نكته توجه ويژه نمود:
نخست، از اكنون تا 23 ماه مه كه دور دوم مذاكرات در بغداد برگزار خواهد شد، بايد مراقب دو دسته از تحليلگران و كارشناسان بود:
1. آناني كه به هر شيوه اي متوسل مي شوند تا توافقات حاصله از اجلاس استانبول 2 بين ايران و مذاكره كنندگان 1+5 را بي اهميت جلوه دهند، يا اينكه آن را خريدن وقت، فريب افكار عمومي يا هر چيز ديگري از اين دست بخوانند.
2. افرادي كه تلاش دارند با القاي اين امر كه بازنده اصلي اين مذاكرات طرف خودي بوده و طرف مقابل با هوشياري و زيركي توانسته برنده نهايي ماجرا باشد، خوانندگان و ناظران را نسبت به نتايج حاصله بدگمان سازند. يقيناً اين دو گروه فعاليت هاي خود را هرچه از زمان اجلاس استانبول دور شويم افزايش خواهند داد و سعي خواهند كرد ديدگاهشان وزني در خور در ذهن و تصوير مذاكره كنندگان در اجلاس بغداد داشته باشد.
سخنان شتاب زده نخست وزير رژيم صهيونيستي، همچنين تحليل هاي متعدد كارشناساني در آمريكا و اروپا كه پيش از اين نيز زمان و حجم عمده اي از توان كارشناسي خود را بر لزوم افزايش تحريم ها و همچنين سناريوسازي براي شيوه حمله آمريكا يا اسرائيل به تأسيسات هسته اي ايران قرار مي دادند، از مثال هاي تأييدكننده اين ديدگاه است. در هر حال، احتمالا مذاكره كنندگان ارشد دو طرف اين امر را پيش بيني كرده بودند كه تاكنون از رسانه اي كردن توافقات حاصله خودداري نموده اند. اين امر حياتي است كه اجازه دهيم نهال يك توافق، آرام آرام جان بگيرد و فرصت براي نمو داشته باشد؛ به خصوص توافقي كه بعد از فضايي بسيار سنگين ناشي از ماه ها افزايش بي اعتمادي، رشد بي قاعده تحريم ها و سايه سنگين ذهنيت هاي تاريخي رخ داده و به همين دليل نيز فارغ از نتايج آن به خودي خود ارزشمند است.
دوم، توجه به ميزان تأثير و مداخله نقش متغيرهاي محيطي و منطقه اي بر نتايج اين گفت وگوهاست. اگر طرح شش ماده اي كوفي عنان به ثمر نشسته و وضعيت سوريه را تا حدودي آرام نمايد، ناخودآگاه آرامشي- ولو موقت- بر منطقه حكمفرما خواهد شد. اين آرامش به همراه كاهش تنش بر سر مسئله هسته اي ايران فضاي متشنجي كه از دوسال پيش بر منطقه حاكم بوده، و به نوعي دارد به جزء لاينفك خاورميانه تبديل مي شود را آرام تر خواهد نمود و اين متأسفانه براي برخي قابل قبول نيست.
آناني كه امنيت خود را در بي ثباتي همسايگان و مشغول بودن دائمي آنان به مشكلات داخلي و خود جستجو مي كنند، سناتورهايي كه تشديد تحريم ها عليه ايران را تبديل به بخشي از برنامه هاي روزانه خود نموده اند، يا آناني كه با ائتلاف هاي شكننده و پوشش دفاع از دموكراسي خواستار حذف قدرت و نفوذ ديگران در منطقه مي باشند، از اين تحول ناخرسند خواهند بود و در عادي ترين شرايط مانع آن و در خوش بينانه ترين حالت، بي اعتنا و بي توجه به آن بوده، كمكي در راستاي ارتقا و بهبود اين وضع ايده آل نمي نمايند.
به همين دليل در روزهاي آتي بايد منتظر افزايش تحليل ها و گزارش هايي كه طرح شش ماده اي عنان را شكست خورده مي نامند، خواهان گسترده تر شدن دامنه تحريم ها عليه ايران هستند، بحث ادعاي نقض حقوق بشر در ايران را پررنگ تر مي نمايند، براختلافات قومي، مرزي يا مذهبي ميان كشورهاي منطقه پا مي فشارند و در نهايت اينگونه تلقين مي كند كه خاورميانه آرام آرزويي محال است. نيز بود.
اين شيوه تفكر حتي مي تواند به افزايش ناآرامي ها و بمب گذاري ها در بغداد نيز منجر شود. هم براي آنكه نشان دهد بغداد مكان امني براي مذاكره نيست و هم اينكه نمايشي از بي نتيجه بودن هرگونه مذاكرات، توافق نامه يا تحرك براي بهبود وضعيت منطقه بدهد.
سوم، همانگونه كه توماس پيكرينگ و ويليام لوئر بيش از دو ماه قبل در نيويورك تايمز عنوان كردند،(1) بايد دقيقاً معلوم شود كه خواسته هاي 1+5 چيست. خواسته هاي ايران چيست و از همه مهم تر خواسته هاي دوطرف چيست. در پايان مذاكرات استانبول، هم ايران به يكي از خواسته هاي مهم خود كه به رسميت شناخته شدن حقش در برخورداري از انرژي صلح آميز هسته اي بود، رسيد و هم غرب توانست موضوع بازرسي هاي دقيق تر توسط آژانس را پيگير شود.
اگر موضوعاتي همچون تأمين امنيت عبور انرژي و كمك به ايجاد ثبات و آرامش در عراق و افغانستان به عنوان خواسته هاي مشترك دو طرف به حساب مي آيند، برنامه ريزي براي يافتن راه هاي رسيدن به اين اهداف و مكتوب نمودن آن ها در جريان مذاكرات بغداد مي تواند پايه اي محكم براي تداوم اين فضاي مثبت و سازنده باشد.
شايد براي نخستين بار در چند سال گذشته بتوان معناي صحيح ديپلماسي را درك كرد؛ ديپلماسي به معناي مذاكره براي رسيدن به اهداف حداكثري براي دو طرف، نه آن تعريف غريب آمريكا و اروپا از اينكه هر چيز غير از جنگ مي تواند ديپلماسي باشد، حتي اگر تحريم هايي باشد كه خود آن را فلج كننده مي خوانند.
پي نوشت ها:
1- http://www.nytimes.com/2012/ 02/03/ opinion/envisioning-a- deal- with- iran.html
دكتر محمودرضا گلشن پژوه، كارشناس مسائل بين المللي
منبع: ابرار معاصر تهران

 



مدير بخش ايران مؤسسه شرق شناسي روسيه: مقاومت اقتصاد ايران در مقابل تحريم ها شگفت آور است

«نينا مامدوواء» مدير بخش ايران مؤسسه شرق شناسي آكادمي علوم روسيه در مقاله اي كه در تاريخ 19/1/1391 توسط پايگاه روسي ايران منتشر شد طي تحليلي به ابعاد اقتصاد مقاومتي ايران در طول سال گذشته پرداخته و آن را شگفت آور خواند. اين در حالي است كه بنگاه هاي خبرپراكني غرب و رسانه هاي جيره خوار آنان كه توسط پياده نظام خارجي نشين اداره مي شوند سعي وافر دارند تا فضاي اقتصادي و اجتماعي كشورمان را متاثر از تحريم هاي كارساز غرب آشفته و منفعل قلمداد كنند. آنچه در اين مقاله به قلم مديربخش ايران مؤسسه شرق شناسي آكادمي علوم روسيه آمده است يكي از هزاران اعترافي است كه اعجاز شعار «ما مي توانيم» را در مقياس بين المللي به تصوير كشيده است:
«طي سالهاي نخست پس از برقراري جمهوري اسلامي تحريم هاي بيشتر جنبه يك جانبه داشتند و دليل تحريم هاي آمريكا و اروپا عليه اين كشور بيشتر سياسي بود. طي سال هاي اخير انگيزه اصلي تحريم ايران اجراي برنامه هسته اي است. بعد از تصويب چهار قطعنامه در شوراي امنيت تحريم ها جنبه بين المللي پيدا كردند. با توجه به اين كه تحريم ها به تدريج تشديد شده اند اقتصاد ايران هم به تدريج با آنها سازگار شده است. ولي اواسط سال 2010 اوضاع دستخوش تغيير جدي شد و واشنگتن تدابير يك جانبه اي عليه اين كشور به اجرا گذاشت كه بعداتحاديه اروپا آنها را تكميل و در سال 2011 تشديد كرد. ابتداي امسال اتحاديه اروپا تصميم گرفت خريد نفت ايران را از اول ژوييه تحريم و همه قراردادها را فسخ كند كه البته اين اقدام به اعتبار اوپك كه ايران عضو آن است صدمه مي زند و با اصول بازار آزاد در تضاد است. ولي ايران در پاسخ در انتظار ماه ژوييه نماند و از ژانويه صادرات خود را به انگليس و فرانسه متوقف كرد. تحريم هاي اعمال شده در زمينه عمليات بين المللي با بانك هاي ايران به منزله بزرگترين ضربه به تجارت خارجي اين كشور بود. تأثير تحريم هاي اقتصادي را از جنبه هاي مختلفي مي توان بررسي كرد كه عبارتند از: نتايج رشد اقتصادي، تغيير وضعيت اجتماعي مردم، تغيير سياست اقتصادي و تغيير اوضاع داخلي كشور. در اين مقاله به سه مورد نخست پرداخته خواهد شد. ارزيابي تأثير تحريم ها براساس شاخص هاي اقتصاد خرد بي نهايت دشوار است چون حتي د رمورد اوضاع سال نود هم هيچ داده رسمي در ايران منتشر نشده است. براساس داده هاي بانك مركزي ايران رشد توليد ناخالص ملي طي سالهاي 2011 و 2010 پنج و نيم درصد بوده و اين رقم بدون نفت شش و يك دهم درصد است. ولي براساس داده هاي فكت بوك توليد ناخالص ملي ايران فقط يك و نيم درصد افزايش داشته است. در هر حال شاخص توليد ناخالص ملي منفي نشده است. در سال دوهزار و يازده مقامات ايران توانسته اند تعادل اقتصادي را حفظ كنند و حجم استخراج نفت در سطح قبلي باقي مانده است. ميزان متوسط توليد در سال گذشته سه ميليون و ششصدهزار بشكه در روز بوده كه حتي از سال دوهزارو ده هم بيشتر است. براساس پيش بيني صندوق بين المللي پول رشد توليد ناخالص ملي ايران از دو و نيم درصد كمتر نخواهد بود. مجله اكونوميست چاپ لندن حجم توليد ناخالص ملي ايران را در سال دو هزار و يازده پانصدو چهل ميليارد دلار و نرخ تورم را شانزده و نيم درصد ناميده است. براساس داده هاي بانك مركزي ايران در فوريه امسال نرخ تورم از بيست درصد فراتر رفته است. ولي براي كشوري كه يارانه چند كالاي مهم را لغو كرده اين رقم چندان بالا نيست. هرچند عجيب است ولي تحريم ها، محدوديت واردات از اروپا و جايگزين كردن كالاهاي ارزان چيني به جاي محصولات اروپايي مانع افزايش نرخ تورم در ايران مي شوند. بايد اذعان كرد كه نهادهاي آماري ايران فقط به خاطر ترس از انتشار ارزيابي هاي منفي در آستانه انتخابات در وضعيت دشواري قرار نگرفته اند. موضوع اين است كه در دسامبر سال گذشته يارانه چندين كالا قطع شد كه يكصد ميليارد دلار حاصل از آن جزو توليد ناخالص ملي قرار مي گيرد. تحريم ها بر ميزان سرمايه گذاري هاي خالص هم تأثير نگذاشته اند و اين ميزان همچنان در سطح بالا يعني بيست و شش تا هفت درصد باقي مانده كه رشد اقتصاد را به خصوص با توجه به ساختار بهينه سازي شده سرمايه گذاري در ايران تضمين مي كند. كاهش حجم سرمايه گذاري هاي مستقيم كه حجم آنها پيش از تحريم ها چندان بالا نبوده از محل افزايش سرمايه گذاري هاي خصوصي و اجراي طرح هاي مشترك با دولت جبران شده است. ذخاير ارز و طلاي كشور هم در سطح بالايي قرار دارد و تا اوايل امسال يكصدوده ميليارد دلار بوده است. يكي از منفي ترين نتايج تحريم ها تسريع روند خروج سرمايه هاي خارجي از ايران بوده است. توافقنامه هاي قبلي با شركت هاي خارجي عملاً فسخ شده اند. درحالي كه در دسامبر سال دو هزار و هشت حجم سرمايه گذاري هاي مستقيم بيست ميليارد و هشتصدميليون دلار بوده اوايل سال دو هزار و يازده اين رقم به شانزده ميليارد و هشتصدميليون دلار كاهش يافته و اواخر سال دوباره افزايش داشته و به هيجده ميليارد دلار رسيده است.
دولت با روش هاي مختلف براي حل مشكل تورم تلاش مي كند كه از جمله آنها پرداخت پول به مردم در ازاي يارانه هاي لغو شده است. علاوه بر اين دولت سود حسابهاي پس انداز را تا بيست و يك درصد يعني هم سطح تورم افزايش داده است. براي كاهش بيكاري كه براساس آمار دولتي يازده و طبق آمار غيررسمي پانزده و سه دهم درصد است و نيز براي فعال سازي تجارت خصوصي از محل صندوق ذخيره ارزي كمك گرفته مي شود. بودجه سال جديد پنج و شش دهم درصد از بودجه سال گذشته بيشتر است. بعيد است كه در سال جاري و آينده به خاطر كم شدن حجم صادرات نفت كاهش قابل توجهي در بودجه رخ دهد. كاهش بيست تا بيست و پنج درصدي صادرات نفت به احتمال زياد از محل افزايش بهاي نفت خام جبران مي شود و با توجه به افزايش پانزده درصدي هزينه هاي نظامي اشتغال زايي در صنايع نظامي بيشتر خواهدشد. اگر بحران اقتصادي جهاني و به خصوص تحريمها وجود نداشت دولت احمدي نژاد نمي توانست جهات جديد سياست اقتصادي را ازطريق مجلس به اجرا بگذارد. خود دولت طي چندسال اخير تلاش كرده ميزان تأثير اقتصاد را از محل تقويت نقش بخش خصوصي درآن و عوامل بازار افزايش دهد. مجلس دوسال پيش با اجراي تدابير جدي در زمينه كاهش يارانه ها موافقت كرد و از اواخر دو هزار و ده تعرفه هاي جديدي براي محصولات نفتي، گاز طبيعي، برق و آب و حمل و نقل اعمال شد. براساس ارزيابي هاي مختلف يارانه ها رقمي بين شصت تا صدميليارد دلار درسال بوده كه پانزده تا بيست و پنج درصد توليد ناخالص ملي كشور را تشكيل مي دهد و با حجم صادرات برابري مي كرده است. ولي به جاي گراني شوكه كننده دولت به پرداخت پول به اقشار كم درآمد پرداخته است. تدابير تحكيم كننده مبناهاي بازاري اقتصاد تدابير قبلي دولت را ادامه دادند و دولت توانست ماليات بر ارزش افزوده را هم به اجرا بگذارد. ازسال دوهزار و ده تعداد بانكها و صندوق هاي سرمايه گذاري خصوصي افزايش يافت كه به ابتكار دولت و براي تسريع روند خصوصي سازي ايجاد مي شوند. با توجه به كاهش صادرات فناوريهاي پيشرفته به ايران مقامات ايجاد شركتهاي فعال در زمينه فناوريهاي جديد را در اولويت قرار داده اند و قرار است تا سال دوهزار و پانزده جزو ده كشور پيشرو جهان در اين زمينه شوند. البته در وهله نخست طرح هاي دومنظوره مورد تأكيد قرار دارند. دولت در پاسخ به ممنوعيت واردات بنزين به كشور برنامه ساخت پالايشگاه هاي جديد و توسعه توان پالايشگاه هاي موجود را در دستور كار قرار داده است. ازسوي ديگر كاهش يارانه سوخت و پرداخت پول به مردم موجب كاهش ده تا بيست درصدي مصرف بنزين و از جمله كاهش قاچاق بنزين ارزان ايران به كشورهاي همسايه شده است. در سال دوهزار و ده مقامات ايران توانستند تعادل اقتصادي را به هر صورت حفظ كنند. درسال جاري با توجه به اين كه نه تنها چين و بلكه ژاپن و حتي كره جنوبي و هند برخلاف اظهارات اوايل سال خود در مورد توقف خريد نفت ايران از ادامه تجارت با اين كشور خبر مي دهند امكان تثبيت اوضاع بازار نفت وجود دارد. ضمنا حل مشكلات پيش آمده در زمينه پرداخت بهاي نفت با كمك ارزهاي ملي و طلا و از طريق معاملات تهاتري و ايجاد شركتهاي كوچك واسطه آغاز شده كه هرچند سود طرف ايراني را كاهش مي دهند امكان انجام معاملات نفتي و خريد كالاهاي مورد نياز ايران را فراهم مي كنند. البته اين مسيرها نمي توانند خسارت ناشي از كاهش صادرات نفت ايران را به طور كامل جبران كنند ولي فعلا وضعيت فروش نفت اين كشور كاملا تغيير نكرده و در نتيجه برخورد گروههاي مختلف سياسي و اقشار جامعه با دليل اصلي تحريم يعني برنامه هسته اي هم عوض نشده است.
اوضاع بايد تابستان يعني در زمان كاهش تقاضا براي نفت و گاز و به خصوص در نيمه دوم سال يعني زمان به سر رسيدن موعد قراردادهاي نفتي مشخص شود.

 



كاركرد و ماهيت مطبوعات از نظر گاه امام خميني(ره)

مصطفي انصافي
تاريخچه مطبوعات در ايران به چيزي حدود يكصد و شصت سال مي رسد. برخي صاحب نظران عرصه مطبوعات، اين تاريخ يكصد و شصت ساله مطبوعات كشورمان را در شش دوره تقسيم بندي مي كنند. دوره اول، به مدت شصت سال از زمان به سلطنت رسيدن ناصر الدين شاه قاجار تا زمان انقلاب مشروطه است، مطبوعات در اين باره زماني كاملاً دولتي بودند و عامل غرب گرايي و نوگرايي به سبك و سياق اروپايي، مطبوعات در اين دوره نفوذ زيادي در جامعه نداشتند حتي رابطه مطبوعات دولتي نيز با خود دولت و نظام هماهنگي نداشت و مصنوعي و ساختگي بود. دوره دوم، كم تر از دو دهه به طول انجاميد و با انقلاب مشروطه و انقراض حكومت قجرها مصادف بود. در اين دوره براي نخستين بار رابطه مطبوعات با جامعه ايران در آن زمان شكل و شمايلي بومي به خود گرفت ولي اين نشريات اصول و مبادي دموكراسي غربي را در جامعه ترويج مي دادند. در دوره سوم، مصادف با دوره بيست ساله حكومت رضاخان قلدر بود و مطبوعات در اين دوره نه تنها عامل و نماينده غرب گرايي بودند بلكه براي نخستين بار علناً در برابر اصول و نهادهاي اسلامي ايستادند و به دشمني عليه آنها پرداختند. در دوره چهارم كه با سال هاي بعد از جنگ دوم بين المللي و به خصوص ملي شدن صنعت نفت مصادف است، دوره اي است كه در آن مطبوعات در بين قشر تحصيل كرده و تا حدودي متوسط نفوذ پيدا كرده، ولي در حقيقت سال هاي فردگرايي و شخصيت بازي و تشكل حزبي خود را طي مي كند. ملي گرايي و ايدئولوژي هاي شرق و غرب، محتويات مطبوعات اين زمان را تشكيل مي دهد. در دوره پنجم كه از كودتاي بيست و هشتم مرداد شروع مي شود و تا آغاز انقلاب اسلامي ادامه پيدا مي كند، مطبوعات به كلي رابطه خود را با جامعه اسلامي ايران قطع كرده، با شورش و مبارزه عليه سنت و مقدسات ملي و مذهبي در خدمت پروپاگانداي رژيم پهلوي قرار مي گيرد.
با وقوع انقلاب اسلامي دوره ششم در تاريخ مطبوعات ايران ايجاد مي شود كه در آن تكاپوي و جست وجو براي يك رويه اسلامي كه رابطه مطبوعات و جامعه را بهبود بخشيده، در مسير جديدي به حركت مي افتد. امام خميني كبير(ره) از همان آغاز با بصيرت ويژه اي كه داشتند و با عطف توجه اي كه به رسانه ها، به عنوان يك دانشگاه عمومي و سيار داشتند، مباني و ماهيتي اسلامي را براي رسانه ها و مخصوصاً مطبوعات عرضه داشتند. امام امت در مورد اهميت نقش مطبوعات مي فرمايند؛ خودتان مي دانيد كه نقش نشريات در هر كشوري از همه چيزها بالاتر است. روزنامه ها و مجلات مي توانند كه يك كشوري را رشد بدهند به راهي كه صلاح كشور است و مي توانند كه بعكس عمل بكنند (صحيفه نور، ج14، ص248).
اين گفته نشانگر آن است كه امام(ره) چه اهميتي براي مطبوعات قائل بودند و آن را حتي ابزاري براي تعالي مي دانستند كه اگر درست استفاده نشود آدمي را به قهقرا مي كشاند. آموزه هاي امام راحل درمورد چگونگي و كيفيت مطبوعات علي رغم اسلامي بودن، بسيار مدرن و به روز هستند و اصحاب رسانه و مطبوعات مي توانند همواره از اين آموزه ها در جهت ارتقا و پيشرفت وسايل ارتباط جمعي سود بجويند.
امام امت نقشي اصلاح گر براي نشريه ها درنظر مي گيرند و لازمه اصلاح گر بودن مطبوعات را تعهد به دين و جامعه اسلامي مي دانند. كارگزار نشريات اسلامي، انسان هاي متعهدي هستند كه هيچ گاه در راه بصيرت افزايي و روشنگري جامعه خود درنگ و تأمل نمي كنند و از اين رو بود كه ايشان مي فرمودند، نشريه ها بسيار آموزنده اند و درصورتي كه محتواي آن محتواي آموزنده باشد و دست اندركاران آن متعهد باشند، اين نشريه رأس همه امور مي شود. انسان اگر انصاف داشته باشد، بايد به خاطر مردمي كه قلم ها را براي اينها آزاد گذاشته اند، از قلم و قدمش استفاده كند و ديانت هم اقتضاي همين را مي كند. ما بايد نشرياتمان مفيد باشد و اخلاق جامعه را اصلاح كنيم (همان، ج14، ص249). امام(ره) همواره به صاحبان قلم در نشريات تأكيد مي كردند كه راه را از بي راهه تشخيص دهند و مبادا روزي دچار مرض قلم فروشي شوند. امام همواره به دست اندركاران مطبوعات تأكيد مي داشتند كه اگر خداي نخواسته قلم هاي شما بلغزد و از تعهدي كه براي خداي تبارك و تعالي بايد داشته باشيد غفلت بكنيد، اينجور نيست كه تنها به شما و دوستان و هم مذهب و هم دين شما ضرر بزند، به همه ضرر مي زند، پس يك ضرر كوچك نيست. شما كه روزنامه كثيرالانتشاري در دستتان است، بايد توجه كنيد كه مسئوليت بسيار خطيري پيش مردم و ملت هاي جهان داريد كه اگر ارشاد كنيد مردم را بالاتر از طاعت هايي است كه در گوشه خانه و يا يك مجلس كه چند هزار نفر هستند مي باشد. قلم شما اگر ارشادي باشد، ملت را به راه راست هدايت مي كند و مي تواند مردم را از انحراف نجات دهد (همان، ج14، ص257و 258). امام راحل باتوجه به اين مسئله بيان مي دارند كه اگر مطبوعات در راه كژ قدم نهند به راحتي مي توانند جامعه را به بي راهه بكشانند و موجبات گمراهي، خفت و زوال جامعه اسلامي بشوند چراكه مطبوعات با ذهن و افكار مردم سر و كار دارد و به سادگي با القائات خود مي تواند مردم را تحت تأثير قرار دهد. از اين رو معتقدند كه نقش مطبوعات در نابودي يك جامعه بيش از هر تسليحات نظامي خواهد بود و در اين زمينه بيان مي دارند كه، ملت عزيز در طول 50سال سياه پهلوي گرفتار مجلات و روزنامه هاي تخريب كننده و فاسد كننده نسل جوان و از آنها بدتر سينماها و راديو، تلويزيون بود كه با برنامه هاي خود، ملت را به حد وافر در آغوش غرب و غرب زده ها غلتانيد و ضررهاي رسانه هاي گروهي از خرابي هاي توپ و تانك ها و سلاح هاي مخرب بالاتر و بدتر است، چراكه ضررهاي سلاحها گذراست و ضررهاي فرهنگي باقي مي ماند و به نسلهاي بعد انتقال پيدا مي كند. چنانچه ديديد و مي بينيد (همان، ج19، ص 109). و براي مثال امام(ره) به نقش مطبوعات دوران سلطنت پهلوي ها اشاره مي كرد كه با تمام قوا كمر به دين زدايي و فساد جوانان بسته بودند و مي فرمايند، مجله ها با مقاله ها و عكس هاي افتضاح بار، و اسف انگيز و روزنامه ها با مسابقات در مقالات ضدفرهنگي خويش و ضداسلامي، با افتخار، مردم به ويژه طبقه جوان موثر را به سوي غرب يا شرق هدايت مي كردند (همان، ج 21، ص 195).
و همچنين بيان مي دارند كه، يكي از گرفتاري هاي بزرگمان در زمان طاغوت گرفتاري به دست مطبوعات بود. از نظر امام(ره) در رژيم نامشروع پهلوي، غربزده ترين ها و فاسدترين ها براي اداره مطبوعات به كار گماشته مي شدند و براي توجيه سياستگذاري هاي فرهنگي خود از رنگ و لعابي اسلامي و ملي سود مي جستند تا عوام را گمراه نمايند.
در واقع مطبوعات كه مي بايست حامل پيام ملت و حامل پيام اسلام باشند و مبلغ احكام اسلام و مجري احكام اسلام و مهذب جامعه بايد باشند و اخلاق را در جامعه بايد انتشار دهند، در زمان طاغوت درست برعكس همه اين آموزه ها عمل مي نمودند، از اين رو درصدد بودند كه كشور را با آن تبليغات دامنه دار، تمام مسائل اسلامي و تمام مسائل كشوري را به طرف منافع طاغوتي سوق دهند. به زعم امام(ره) صدمه اي كه اسلام از مطبوعات و رسانه هاي طاغوتي خورد كمتر از ضربه اي كه از جانب رژيم پهلوي و دستگاههاي شكنجه گر آن خورد، نبود. از نظر امام اماكن فساد و فحشا، آن قدر كه راديوها، تلويزيون و سينماي دوران پهلوي جوانان را به فساد مي كشاند، نمي كشاند. اين مجلات بودند و اين مطبوعات و اين راديو، تلويزيون و تمام اين رسانه هاي گروهي بودند كه جوانهاي ما را به جاي اينكه به طرف دانشگاه بكشند به طرف علم و ادب بكشند، به طرف فساد كشاندند.
از اين رو امام خميني(ره) در فكر تحولي اساسي بودند، تحولي كه ماهيت رسانه هاي كشور را دگرگون كرده و اساسا جنس توليدات آنان را هم تغيير دهد تا مطبوعات به لحاظ محتوا و شكل و شمايل، اسلامي شوند و در جهت به كمال رساندن انسان ها فعاليت نمايند. از نظر امام(ره) مطبوعات بايد يك مدرسه سيار باشند تا مردم را از همه مسائل روزگار آگاه نمايند و به صورتي شايسته از انحرافات جلوگيري كند و اگر كسي انحرافي ديد با آرامش در رفع آن بكوشد. بطور كلي مطبوعات بايد يك بنگاه هدايت باشند، يعني به صورتي كه اگر در دسترس مردم قرار گرفت بتواند آن ها را هدايت به خير و خوبي بكند. امام راحل درصدد تغيير ماهوي مطبوعات بودند، تغييري كه در جهت اشاعه تقوا و نيل به رستگاري الهي. اعتقاد امام بر اين بود كه مطبوعات بايد هميشه در خدمت اسلام عزيز و مردم و كشور باشند. ايشان مي فرمايند كه، نشريات و مجلات بايد در خدمت كشور باشند، خدمت به كشور اين است كه جوانان مان را تربيت كند، انسان درست كند، انسان برومند درست كند، انسان متفكر درست كند تا براي مملكت مفيد باشد. مطبوعات بايد وقتي كسي بخواند، ببينيد، اگر مطلبي دارد، مطلبي باشد كه بسيج كند اين را براي حفظ استقلال خودش، براي حفظ آزادي خودش. از نظر امام اين نوع از مطبوعات كه هادي افراد مسلمان د رجهت نيل به آزادي و استقلال سوق مي دهند مطبوعاتي اسلامي است و همان چيزي است كه جمهوري اسلامي آن را تأييد مي كند ولي در غير اين صورت اگر طبق زمان پهلوي مطبوعات بخواهند اشاعه فساد و فحشا كنند، قابل قبول نيستند و بايد به حاشيه رانده شوند.
از نظر امام(ره) مطبوعات واجد كاركرد خاصي هستند و آن كاركرد اين است كه آرمان هاي ملت را منعكس نمايند. مطبوعات بايد مثل معلميني باشند كه مردمان اين مملكت را تربيت مي كنند. در مملكتي كه در آن اين همه خون ريخته شده و آن همه ملت ما خون دادند تا اينكه يك جمهوري اسلامي موافق آرا اكثريت قريب به اتفاق محقق شد و دست خائنين كوتاه گرديد و دست چپاولگران قطع شد، اگر در مطبوعات بخواهند باز به پشتيباني از جنايتكاران و خيانتكاران چيزي بنويسند، اين مطبوعات ما نيست، اين خيانت است. بايد مطبوعات آنچه كه ملت مي خواهند بنويسند، نه آنچه كه برخلاف مسير است و برخلاف آمال جامع ملت است (همان، ج6، ص191).
امام طرفدار آزادي مطبوعات بودند ولي آزادي مطبوعات را چيزي جداي از دسيسه كردن، سياه نمايي و توطئه مي دانند و اين موارد را چيزهايي مي دانند كه در نظام مقدس جمهوري اسلامي جايي براي آنان نيست. امام راحل اكيداً اشاره مي دارند كه، آزادي غير از توطئه است و از توطئه هاي خلاف مصالح عليه اسلام و كشور و ملت جدا جلوگيري مي شود و من در صورت احساس خطر جدي، مسائل را با ملت عزيزم در ميان مي گذارم تا ملت دلير خود تصميم لازم را بگيرد، كه تا به حال در مسائل مختلف، تصميم قاطعانه گرفته است (همان، ج8، ص219)، امام(ره) صراحتاً اشاره مي دارند كه در بعضي مطبوعات مي بينيم كه از آزادي سواستفاده مي كنند، به گمان اينكه يا به خيال اينكه آزادي است مي خواهند از مردم آزادي را سلب كنند. اين مردم با اين زحمتي كه در اين سالهاي طولاني كشيده اند و با اين خونهايي كه در اين سال ها داده اند مي خواهند آزاد باشند، بعضي مطبوعات مي خواهند اينها را ازشان سلب آزادي بكنند، با اسم آزادي قلم برخلاف سير علت عمل بكنند. دست اشخاصي كه مي خواهند چپاولگري كنند، بعضي مطبوعات دست آنها را دارند باز مي كنند اين معني آزادي نيست، اين معني خيانت است. چيزي كه به ملت داده مي شود آزادي است، نه خيانت، آزادي قلم است، نه خيانت قلم، آزادي بيان است، نه بيان خائنانه (همان، ج6، ص192).
امام خميني(ره) اين مؤلفه ها را براي مطبوعات اسلامي در كشورمان از ضروريات مي دانستند و حقاناً با دستاويزي به اين ذخاير معنوي كه از امام(ره) به يادگار مانده مسئولين مطبوعات مي توانند نشرياتي را به جامعه عرضه كنند كه هم مهبط آگاهي مردم باشد و همه ابزاري براي نيل به كمال و تعالي. بعد از انقلاب اسلامي همه اركان و نهادها و فرهنگ پيشين تغيير نمود و لازم بود تا با تغيير ماهوي در رسانه اي قدرتمند مثل مطبوعات راه انقلاب تكميل شود. از آن جا كه انقلاب اسلامي يك انقلاب فرهنگي بود پس تغيير در اجزاي فرهنگي همچون رسانه ها از جمله اولويت هاي جامعه انقلابي بوده و هست و دست اندركاران و مسئولان فرهنگي كشور بايد با دستاويزي به رهنمودهاي امام راحل سرعت نيل به مطبوعات اسلامي و بومي را تسريع ببخشند. اگر همواره بعد از انقلاب مطبوعاتي حضور داشته اند كه هميشه بر پايه عناد با نظام جمهوري اسلامي فعاليت نموده اند و دائما از نبود آزادي بيان حرف مي زنند. اين قبيل مطبوعات از مدل امام خميني(ره) فرسنگ ها فاصله دارند، فاصله رو به جلو نيست بلكه حركت به عقب است، حركت اين جنس مطبوعات كه همواره شاهد حضور آنها در عرصه مطبوعات كشور هستيم حركتي قهقرايي است، حركتي براي نزديكي به مدل طاغوتي و نه اسلامي و متجدد. در هر حال، بايد مدلي كه امام براي مطبوعات درنظر داشتند در كشور نهادينه شود تا بتوانيم با استمداد از آن رسانه هايي شايسته يك جامعه انقلابي و اسلامي داشته باشيم.

 



نگاهي به ابعاد عمليات رواني جديد صهيونيست ها بر ضد ايران
دروغ هاي كلاه مخملي ها

مهدي ذوالفقاري¤
«روني» و «ميشل»، عكس هاي كاربران اسرائيلي و ايراني از سراسر جهان و پيغام آنها را پوستر كرده و در صفحه «فيس بوك» منتشر مي كنند. گويي پيامشان به مردم ايران چنين است: ما از شمايي كه «هسته اي» و «خطرناك» شده ايد نمي هراسيم و با اين كه موجوداتي خطرآفرين هستيد، اما اين قدر خوبيم كه دوستتان داريم!
طي ماه اخير، يك زوج اسرائيلي كمپيني براي ابراز محبت و دوستي به شهروندان ايراني و مخالفت با جنگ به راه انداخته اند. روني ايده خود را در ويديوي كوتاهي كه در تاريخ 15 مارس در سايت «يوتيوب» به اشتراك گذاشته است، در پيامي اقدام به دعوت عمومي از مردم ايران و اسرائيل براي شركت در فراخوان عمومي صلح و دوستي كرده است. «روني» و «ميشل» عكس هاي كاربران اسرائيلي و ايراني از سراسر جهان و پيغام آنها را پوستر كرده و در صفحه «فيس بوك» اين كمپين منتشر مي كنند. تنها چند روز بعد از ويديوي كوتاه روني، صدها شهروند اسرائيلي از عكس هاي خود پوسترهايي با پيام «مردم ايران، اسرائيلي ها شما را دوست دارند» ساخته و در وبلاگ ها يا شبكه هاي اجتماعي منتشر كرده اند.
كاربران ايراني هم از همان شعار و قالب پوستر پيشنهادي روني استفاده كردند و از سراسر دنيا شروع به انتشار پيغام دوستي خود خطاب به اسرائيلي ها كردند. بعضي از آنها نيز عكس و پيغام خود را براي روني و همسرش ميشل فرستادند. به ظاهر كاربران ايراني مجهول الهويه در توضيح صفحه فيس بوكي به سه زبان فارسي، انگليسي و عبري نوشته اند: «ايرانيان هرگز از اسرائيلي ها نفرت ندارند.»
ابعاد جنگ رواني اسرائيل بر ضد ايران
عمليات رواني به دو روش اعمال مي شود. يكي تاسيس رسانه هاي ويژه و با اهداف تعريف شده و ديگري هدايت جريان رسانه هاي موجود در كشور يا در سطح جهان به سمت اهداف مطلوب. عمليات رواني اسرائيل بر ضدايران با استفاده از راديو را شايد بتوان يكي از قديمي ترين ابزارهاي مورد استفاده اسرائيل دانست كه از سال 1958م. با عنوان «راديو فارسي اسرائيل»، فعاليت هاي خود را با هدف تحكيم روابط ايران و اسرائيل آغاز كرده است. در زمان حاضر عمليات رواني اسرائيل بر ضد ايران اغلب از راه شبكه هاي راديويي با عنوان هاي «راديو اسرائيل» و همكاري با ساير شبكه ها و رسانه هاي آمريكايي نظير «راديو فردا» و «راديو صداي آمريكا» و همين طور شبكه هاي تلويزيوني خبري ديگر كه دقيقاً در راستاي منافع دولت هاي غربي و در راس آنها آمريكا و اسرائيل است، صورت مي گيرد.
«راديو پيام دوست»(1) و تلويزيون مربوط به آن كه توسط بهاييان در كوه «كرمل» واقع در فلسطين اشغالي اداره مي شود نيز از اين جمله است. از نظر مقام هاي رژيم صهيونيستي اين رسانه ها بايد افكار عمومي ايران را بر ضد نظام جمهوري اسلامي برانگيزانند و آنان را براي حمايت از اقدام هاي احتمالي اسرائيل آماده نمايند.
در يك تحليل انجام شده از برنامه هاي اين شبكه ها (كه مي توان آن را به شبكه هاي تلويزيوني، ماهواره اي و شبكه هاي مجازي ضدايران نيز تعميم داد) مشخص شد كه چندين موضوع داخلي بيش از همه مورد توجه آن ها قرار داشته است. اين موضوع عبارت اند از: «خدشه در صلح آميز بودن پروژه هسته اي، مردمي نبودن حكومت، بي كفايتي مسئولان كشور و جنگ قدرت بين مسئولان كشور.» در واقع عمليات رواني رسانه اي اسراييل و آمريكا تلاش كرده است تا به مخاطبان خود القا كند كه جمهوري اسلامي ايران به دنبال تسليحات كشتار جمعي است و نيز فاقد مشروعيت است و توجهي به خواسته هاي مردمي ندارد، همچنين مسئولان ايراني فاقد مهارت و توانايي كافي براي اداره كشور هستند ونيز مسئولان بيش از آن كه در پي تحقق خواسته هاي مردمي باشند، درگير چالش و كشمكش با يكديگر براي كسب قدرت سياسي هستند. در بعد بين المللي نيز حمايت از تروريسم، تلاش براي توليد سلاح هاي هسته اي، مداخله در امور كشورهاي ديگر و عامل تشنج در خاورميانه، مهم ترين نكات مورد توجه رسانه هاي وابسته به اسراييل بوده است.
در خصوص استفاده از روش دوم نيز مي توان به اين جنبش اخيري كه در فيس بوك راه اندازي شده است، اشاره كرد. اين روش در پي به كار گرفتن مضاميني خاص در زماني معين براي تأمين منظور و هدفي مشخص است. از نظر اصطلاحي، روش كيفيت انتقال موضوع با ابزار همان روش و تدبير عملي مجري عمليات رواني براي رسيدن به هدف مورد نظر است.
روش ها وسيله اي براي رسيدن به هدف به شمار مي رود و هر كسي، هر گروهي و هر نظامي با توجه به اوضاع خود ممكن است آن ها را به كار بگيرد. در عمليات رواني نيز روش هاي گوناگون و مؤثري هست كه كاربران عمليات رواني با به كارگيري به موقع و مناسب يكي و يا تركيبي از آن ها براساس حالات ذهني و رواني مخاطبان، مي توانند، افكار، اعتقادها، احساسات، تمايلات و رفتار مخاطبان را تحت تأثير قراردهند.
بررسي اهداف شكل گيري اين جنبش
جنبش هاي اجتماعي خاستگاه و اهداف خاص خود را دنبال مي كنند، از اين رو اين سؤال مطرح مي شود كه هدف از به راه انداختن چنين جنبشي آن هم در مقطع زماني كه سردمداران رژيم صهيونيستي بر طبل جنگ با ايران مي كوبند، چيست؟ در نگاه اول، نكات قابل توجهي در خصوص اين جنبش مجازي قابل اشاره است كه در زير به آن مي پردازيم:
1- حمايت از پروژه بي ثبات سازي: اولين هدف از به راه انداختن چنين پروژه اي، بي ثبات سازي در قالب شبكه سازي گسترده در فضاي مجازي و سايبري است و اهدافي چون جمع آوري اطلاعات، جريان سازي و جنگ رواني بر ضد نظام جمهوري اسلامي ايران را در سرمي پروراند. چرا كه بار ديگر اين سؤال را برمي انگيزد كه آيا ايران مردم اسراييل را همانند مردم آمريكا دوست خود مي داند و تنها با دولت هاي ايشان سر سازگاري ندارد يا ايران ملتي به نام ملت اسراييل را نيز به رسميت نشناخته است و آيا اين تنها ديدگاه حاكميت ايران است يا ملت ايران نيز چنين ديدگاهي دارند؟
2- بهره گيري به عنوان ابزار مكمل: بهره گيري دشمن از شبكه هاي اجتماعي به ابزاري مكمل براي حاشيه سازي در جنگ نرم برضد جمهوري اسلامي ايران تبديل شده و به همين منظور عاملان اين جريان براي تسهيل و تسريع در تحقق اهداف خويش از عمليات رواني در فضاي مجازي، به دنبال جوسازي رواني و شبكه سازي مجازي در جامعه هستند. چنان كه در مورد نخست توضيح داده شد، واكنش جامعه ايران به اين جنبش مي تواند به عنوان ميزاني براي سنجش ميزان شكاف ميان مردم و حاكميت باشد.
3. هدايت افكار عمومي: اصلي ترين هدف دشمنان در استفاده از شبكه هاي اجتماعي هدايت و انحراف در افكار عمومي داخلي و خارجي است كه به دنبال ايجاد تزلزل در باورهاي ضدصهيونيستي جامعه و نيز تخطئه انديشه هاي مقاومتي در آحاد جامعه هستند. در همين راستا با ايجاد موجي از ناامني و سردرگمي در مخاطبان براي پذيرش اين كه رهبران سياسي بي توجه به نظرات و خواست اجتماعي ملت هستند.
از اين روست كه عمليات رواني، اقدامي روان شناسانه است كه در زمان جنگ و صلح براي تأثير گذاشتن بر نگرش و رفتار مخاطبان طرح ريزي و در راستاي دست يابي به اهداف سياسي دشمنان توسط مجريان و كارگزاران حرفه اي و آشنا به افكار عمومي دنبال مي گردد كه شامل اقدام هاي طرح ريزي شده به منظور تأثير بر عواطف و عقايد روحيه آحاد جامعه و تخريب و تضعيف سياست هاي اعمالي و اعلامي رهبران سياسي مي باشد.
4. ايجاد جنبش اجتماعي: براساس قدرت و تأثير نفوذ شبكه هاي اجتماعي نظير فيس بوك و تويتر يك طراح گرافيك بدون هرگونه سوابق مبارزاتي و سياسي، توانسته يك موج ارتباطي و يك مجرا براي گفت وگو فارغ از مناسبات رسمي به وجود آورد. بر اين اساس طراحان و عناصر پشت صحنه اميدوارند كه اين حركت در نهايت بتواند از يك فضاي مجازي و فيس بوكي به جنبشي اجتماعي و عمل گرا بدل شده و در راستاي منافع اسراييل، وارد عمل شود.
5. جنگ نرم همه جانبه بر ضد ايران: قدرت نظامي ايران براي كنترل حوزه جغرافيايي گسترده از افغانستان، آذربايجان، عراق، تركيه و نيز خليج فارس، آمريكا، اسراييل و رژيم هاي عربي و غربي را نيز به وحشت انداخته است. به همين دليل اذعان مقام هاي غربي به اين كه قدرت ايران از توانايي اين كشور در به كارگيري نيروهاي اجتماعي (قدرت نرم) ناشي مي شود نه از قدرت سخت و سلاح هاي هسته اي، آنان را به اين باور رسانده است: «هرگونه حمله بر ضد ايران بايستي بسيار وسيع تر از حمله يا «ضربه اول» نظير آنچه كه در اسيراك عراق در سال 1981م. و يا حمله به تأسيسات سوريه كه از سوي اسراييل اتفاق افتاده، باشد.»
6. تدوين و پيگيري دكترين جنگ اطلاعاتي: جنگ اطلاعاتي و سايبري بخش ادامه دار پروژه ايران هراسي و نمودي از عمليات رواني و جنگ نرمي است كه از سوي اسراييل و آمريكا بر ضد جمهوري اسلامي ايران حمايت و هدايت مي شود. از اين رو جنگ اطلاعاتي عبارت است از استفاده از شبكه هاي مجازي و الكترونيكي در جهت تضعيف باور عمومي و نيز القاي تفكرات يأس و نااميدي نسبت به آينده (اين كه ما به دنبال بمباران ايران نيستيم) و نيز تهديد و استفاده از سياست چماق و هويج در اين زمينه است.
دلايل شكل گيري جنبش هاي مجازي:
فروپاشي از درون: «نتانياهو» نخست وزير رژيم صهيونيستي در اظهارنظري به مقام هاي كاخ سفيد توصيه كرده بود كه براي از بين بردن مشروعيت داخلي جمهوري اسلامي ايران «لازم است از سايت هاي اجتماعي استفاده كنيم و با ارايه اطلاعات و هدايت مخالفان به آشوب هاي داخلي (نظير آنچه در اغتشاشات سال 1388 در تهران مشاهده شد) دامن بزنيم.»(2) در همين راستا رژيم صهيونيستي كه همواره مخالف سرسخت برنامه هسته اي ايران بوده است، با اطلاع از هزينه بالاي درگيري نظامي با ايران و نيز احتمال قريب به يقين شكست در مواجهه نظامي با ايران به توسعه و افزايش هزينه در جنگ سايبري و تحريك افكار عمومي در فضاي مجازي برضد ايران كرده است.
هراس از ايران هسته اي: وحشت رژيم صهيونيستي از وجود يك ايران هسته اي باعث شده است تا اين رژيم عمليات هاي پرهزينه اي نظير پروژه «ويروس استاكس نت» را كليد بزند. به نظر مي رسد يكي از اهداف راه اندازي چنين كمپيني القاي اين انديشه در ذهن مخاطبين است كه «هسته اي شدن» وضعيت خطرناكي است اما ما از «شمايي كه چنين خطرناك» شده ايد، نمي هراسيم. از اين رو مخاطب اين بار در قبال باورهاي پيشين خود كه «انرژي هسته اي» حقي مسلم و دست آوردي مثبت است، دچار سؤال و شبهه مي شود.
توجه به جنگ نرم و كاهش ضريب شكست: ناظران سياسي براين باورند كه تفكر برخي مقام هاي اسراييل مبني بر «درگير نشدن اسراييل در عمليات هاي پرمخاطره بر ضد ايران» به دليل باور آن ها مبني بر افزايش ضريب شكست دراين اقدام هاست. درحالي كه با بهره مندي از ظرفيت شبكه هاي اجتماعي و رسانه هاي خبري مي توان با هزينه كم تر بيش ترين دست آورد را داشت. از اين رو نگارنده معتقد است كه جنبش فيس بوكي «اسراييليان طرفدار ايران» و يا «ايرانيان طرفدار اسراييل» كه به طرز مشكوكي و با تقارن زماني اتفاق افتاده است، به طور مستقيم توسط سرويس هاي اطلاعاتي و دولت اسراييل ايجاد، هدايت و سازماندهي مي شود.
سخن آخر
امروزه اسراييل و آمريكا براي مقابله با ايران راه كم هزينه تري را پيدا كرده اند كه از آن با عنوان «جنگ نرم» يا «جنگ رواني» ياد مي شود و در فضاي رسانه و فضاي مجازي (اينترنت) صورت مي گيرد. اين نوع جنگ، هزينه بسيار كمتري را چه به لحاظ نظامي، چه به لحاظ سياسي و چه به لحاظ تاريخي براسراييل تحميل مي كند. به باور نگارنده، رژيم صهيونيستي با طرح بحث حمله نظامي صرفا به دنبال ارعاب و ناامني در روابط خارجي ايران است و با طرح جنگ سايبري به دنبال براندازي نرم و فروپاشي از درون است. از اين رو درصدد برآمده است تا توسعه صلح آميز هسته اي ايران را از راه حمايت از آشوب هاي داخلي، كنترل كند. در مجموع مي توان محورهاي مختلف تقابل و دشمني آمريكا و اسراييل با ايران را چنين دانست:
- حمايت آشكار از صداهاي مخالف نظام جمهوري اسلامي ايران توسط بالاترين سطوح تصميم گيري در آمريكا؛
- تعميق و گسترش تحريم ها برضد ايران به صورت هوشمند؛
- مخدوش و بدنام كردن چهره جمهوري اسلامي و مقام هاي ايراني در خارج از كشور و در مجامع بين المللي در قالب كمك به تروريسم و يا پروژه هايي مانند طرح مجدد دادگاه ميكونوس و آرژانتين و دستگيري ديپلمات هاي ايراني در عراق به اتهام خراب كاري و...؛
- تلاش براي محدود كردن روابط كشورها و سازمان هاي بين المللي با ايران؛
- تلاش براي مشروعيت بخشي، گسترش و توانمندسازي سازمان هاي غيردولتي ايراني مخالف نظام جمهوري اسلامي ايران؛
- دخالت گسترده در امور داخلي ايران در محور انتخابات، حقوق بشر، زنان، رسانه ها و مذاهب؛
- آموزش عناصر و تشكل هاي خارج نشين مخالف نظام و حمايت سياسي و مالي از آن ها؛
- تحديد نفوذ ايران در منطقه؛
- ممانعت از دست يابي ايران به فن آوري نوين؛
- تبليغ و ترويج دوگانگي حاكميت در ايران؛
- راه اندازي جنگ عقيدتي و ايدئولوژيك در منطقه؛
- تخريب اركان نظام جمهوري اسلامي و تلاش براي انحلال برخي نهادها مانند سپاه و بسيج؛
- فعال سازي و حمايت از شبكه هاي رسانه اي ضدايراني؛
- حمايت از جنبش هاي معترض و اجتماعي در فضاي مجازي و برنامه ريزي براي تحقق اين فضا در صحنه داخلي ايران(¤).
¤ دانشجوي دكتراي روابط بين الملل
پي نوشت ها:
[1]. http://www.bahairadio.org/about-us.html
[2]. http://www.timesofisrael.com/netanyahus-at-aipac-full-text/]

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14