اطو (گفت و شنود)

گفت: در دانشگاه پاريس يكي از دانشجويان فرانسوي به طرف مريم قجر عضدانلو ابريشمچي رجوي تخم مرغ گنديده پرتاب كرده است.
گفتم: چرا؟!
گفت: خطاب به او گفته است خوك پير! قاتل! نوكر صدام! - منظورش كلفت صدام بوده- كثافت! برو گم شو!
گفتم: خب! مريم قجر... الي آخر چه واكنشي نشان داده؟!
گفت: پليس فرانسه او را از صحنه خارج كرده ولي يكي از منافقين همراه او به دانشجوي فرانسوي معترض گفته است؛ مردم ايران به او خيلي علاقه دارند!!
گفتم: يكي از آدمكشان حرفه اي كه منفور خاص و عام بود به همكارش مي گفت؛ يكي به من نامه نوشته و خواسته كه عكسم را برايش بفرستم، به نظر تو عكس مرا براي چه مي خواهد؟ و رفيقش گفت؛ حتما مي خواهد روي اطو بچسباند كه بچه ها وحشت كنند و به اطو دست نزنند!

آغاز رايزني منطقه اي لاوروف با مقامات ايراني در تهران

وزير امور خارجه كشورمان و وزير خارجه روسيه طي نشست خبري مشترك در تهران به پرسشهاي خبرنگاران پاسخ دادند.
خبرنگاري از وزير خارجه روسيه پرسيد كه حمايت مسكو از بشار اسد تا كجا ادامه خواهد يافت؟ كه وي در اين باره خاطرنشان كرد: بارها اعلام كرده ام كه مواضع ما مبني بر حمايت از بشار اسد و يا شخص ديگري نيست، بلكه ما نگران سرنوشت مردم و كشور سوريه هستيم و نمي خواهيم اين كشور از هم بپاشد.
وي سوريه را كشوري خواند كه به لحاظ مذهبي و قومي ساختار پيچيده اي دارد و گفت: ما نمي خواهيم كه منطقه از اين جهت صدمه ببيند و اين در حالي است كه برخي، سناريو هاي ديگري را پيگيري مي كنند و مي خواهند مدل ليبي را در سوريه پياده كنند.
وزير خارجه روسيه با اشاره به پيامد هاي حاصل از بحران ليبي خاطرنشان كرد: اتباع خارجي در ليبي در رنج به سر مي برند و يكي از اتباع روسيه نيز در ليبي بازداشت شده است و به اعتقاد ما شوراي امنيت بايد به اين اقدام واكنش نشان دهد.
لاوروف بار ديگر با تاكيد بر اينكه كشورش از هيچ شخص خاص و رژيمي در سوريه حمايت نمي كند، عنوان كرد: ما از مردم و كشور سوريه حمايت مي كنيم كه يكي از محورهاي ثبات در منطقه محسوب مي شود.
وي با اشاره به ابتكار عمل روسيه براي برگزاري كنفرانس بين المللي در خصوص بحران سوريه در مسكو يادآور شد: آماده ايم كه اين نشست را در جاي ديگري برگزار كنيم. مواضع ما و ايران در اين زمينه مشترك است. ما خواستار حمايت همه بازيگران و طرف ها از اجراي طرح كوفي عنان هستيم.
وي ادامه داد: ما خواستار دعوت از همه بازيگران خارجي دخيل در اوضاع سوريه و در مرحله اول همه بازيگران بين المللي در كنفرانس بين المللي پيرامون اوضاع سوريه هستيم. در نظر داريم 15 كشور در اين كنفرانس شركت كنند و همه كساني كه در اين نشست حضور مي يابند، بايد از طرح عنان حمايت كرده و به اجراي آن كمك كنند.
به گفته لاوروف هر بازيگر بين المللي بايد از اهرم هاي خود استفاده كند تا نيروهاي داخل سوريه پشت ميز مذاكرات با يكديگر به گفت وگو بنشينند.
وزير خارجه روسيه با اشاره به كشورهايي كه از يك سو عنوان مي كنند كه ما از طرح عنان حمايت مي كنيم و از سوي ديگر اعلام مي كنند كه اين طرح با شكست مواجه مي شود، اظهار داشت: بايد حرف هاي آنها با عمل مطابقت كند.
وي بار ديگر اعلام كرد كه موضع مسكو و تهران در خصوص سوريه يكسان است.
خبرنگاري نيز با اشاره به تحميل قطعنامه هايي فراتر از سازمان ملل از سوي كشورهاي غربي عليه كشورمان، موضع روسيه را در اين زمينه جويا شد كه لاوروف با بيان اينكه ما مخالف تحريم هاي يكجانبه عليه هر كشوري اعم از ايران و كوبا هستيم، اظهار داشت: اگر جامعه بين المللي موضع واحدي داشته باشد در قطعنامه هاي شوراي امنيت منعكس مي شود.
وزير خارجه روسيه تحريم هاي يكجانبه را داراي تاثير سازنده و مثبت ندانست و افزود: البته عدم اجراي قطعنامه هاي شوراي امنيت از نظر ما درست نيست، ولي اگر تصميم گرفتيم كه به صورت دسته جمعي اقدام كنيم، نبايد به اقدام يكجانبه متوسل شويم.
خبرنگار روسي از لاوروف درباره اظهارات هيلاري كلينتون كه روسيه را متهم به تحويل بالگردهاي نظامي به سوريه كرده سؤال كرد كه وي اظهار داشت: نماينده پنتاگون بعد از اين اظهارات عنوان كرد كه هيچ اطلاعي در اين زمينه ندارد. همه قراردادهاي ما با سوريه در زمينه فني و نظامي و در حوزه پدافند هوايي است و ما حقوق بين الملل را نقض نمي كنيم و هيچ سلاحي خلاف قوانين بين المللي به سوريه تحويل نمي دهيم.
وي افزود: اين در حالي است كه آمريكا اسلحه را در اختيار مخالفان دولت سوريه قرار مي دهد كه از آن در مبارزه با دولت سوريه استفاده مي كنند.
وي با بيان اينكه توجه ويژه اي را به موضوع سوريه مبذول كرديم، اظهار داشت: در خصوص كنفرانس بين المللي سوريه نيز بحث و تبادل نظر كرديم و علاقمند حل و فصل موضوعات ديگر منطقه از جمله مسئله فلسطين هستيم.
لاوروف تبادل نظر در خصوص نشست 1+5 در مسكو را از ديگر مباحثي عنوان كرد كه با صالحي پيرامون آن گفت وگو كرده و افزود: معتقديم كه طرف ايراني علاقمند يافتن راه حل هايي است كه به پيشرفت در حل و فصل برنامه هسته اي اش منجر شود.
به مذاكرات خوشبين هستيم
همچنين در اين نشست خبرنگار راشاتودي از صالحي پرسيد كه پيشنهادات شما براي نشست 1+5 در مسكو چيست؟ كه وي پاسخ داد: آقاي جليلي اخيراً تلفني با خانم اشتون صحبت كرد و در مورد دستور كار نشست مسكو با هم به توافقاتي رسيدند كه در رسانه ها منعكس شد.
وزير خارجه كشورمان توضيح بيشتري در اين زمينه ارائه نداد.
رئيس دستگاه ديپلماسي ايران در پاسخ به سؤالي درباره انتظار ايران از گروه 1+5 و ارزيابي از نشست مسكو، خاطرنشان كرد: اعتقاد شخصي من اين است كه جهت گيري هر دو طرف در ارتباط با حل و فصل اين موضوع صحيح است و دو نشست اخير (استانبول و بغداد) تا به امروز در جهت صحيحي به جلو رفته است. اميدواريم در مسكو در جهت سازنده پيش برود.
وي يادآور شد: البته موضوع مهم و پيچيده اي است و با صبر، حوصله، سعه صدر و تحمل بايد با آن برخورد كرد. از آن جهت كه جهت درست است، ما به آينده و نتيجه آن خوشبين هستيم.
وزير خارجه كشورمان در پاسخ به سؤال ديگري درباره مواضع تهران و مسكو در خصوص سوريه اظهار داشت: نظرات ما و روسيه در مورد سوريه خيلي به هم نزديك است. توافق نظر داريم و اشتراكات ما بسيار فراوان است. همانطور كه جمهوري اسلامي بارها اعلام كرده موضوع سوريه بايد به صورت سوري - سوري حل شود نه با دخالت ديگران.
وي ادامه داد: متاسفانه شاهديم عده اي مخالفان دولت سوريه را مسلح كردند و نيروهايي را از خارج به سوريه فرستادند و اجازه نمي دهند اين كشور فرصت يابد تا اصلاحاتي كه بشار اسد وعده آن را داده، محقق شود.
وي خاطرنشان كرد: اميدواريم با توجه به پيشنهاد جديد روسيه در مورد برگزاري نشست درباره بحران سوريه، كشورهاي مدعو در اين نشست با طرح كوفي عنان همراهي كنند و به نحوي عمل شود كه ان شاء الله بحران سوريه به صورت مسالمت آميز حل و فصل شود.
به گزارش فارس ، وي در ابتداي اين نشست با ابراز خرسندي از حضور لاوروف در تهران، اظهار داشت: جلسه بسيار مفيد و خوبي داشتيم. در اين جلسه مسائل مربوط به روابط دوجانبه، مسائل منطقه اي و اجلاس آتي ايران و 1+5 در مسكو را مرور كرديم.
جليلي : اميدواريم گروه 1+5 آماده ورود به بحث هاي جدي درباره پيشنهادهاي ايران باشد
دبير شوراي عالي امنيت ملي گفت: اميدواريم گروه 1+5 آمادگي ورود به بحث جدي درباره پيشنهادهاي ايران را كه به عنوان دستور كار با خانم اشتون توافق شده پيدا كند.
به گزارش فارس، سرگئي لاوروف وزير خارجه روسيه كه براي رايزني با مقامات كشورمان به تهران سفر كرده، عصر ديروز در ديدار با سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران در خصوص اوضاع سوريه و نشست آتي ايران و 1+5 در مسكو با وي گفت وگو كرد.
جليلي در اين ديدار، برگزاري اجلاس بين المللي براي حل و فصل مسائل سوريه را در راستاي حفظ امنيت منطقه، مقابله با تحركات تروريستي، توقف دخالت خارجي و كمك هاي انسان دوستانه به مردم سوريه مثبت خواند.
نماينده مقام معظم رهبري و دبيرشوراي عالي امنيت ملي با تاكيد بر لزوم رفع نقايص طرح كوفي عنان براي مسئله سوريه، احترام به دموكراسي و آراء مردم را كه از طريق انتخابات روشن مي شود، تنها راه حل اساسي مشكلات اين كشور دانست.
وي كنترل مرزهاي سوريه براي عدم ورود سلاح و تروريست ها به منظور حفظ آرامش و امنيت در اين كشور را ضروري خواند.
جليلي گفت: راه گذار سوريه به دموكراسي فرصت دادن به ايجاد اصلاحات واقعي در اين كشور است. دبير شوراي عالي امنيت ملي با اشاره به تلاش جمهوري اسلامي ايران براي انجام گفت وگوهاي موفق در مسكو با كشورهاي 1+5، عدم پايبندي طرف مقابل به برگزاري نشست هاي كارشناسي را باعث تاسف دانست و تاكيد كرد كه اميدوار است گروه 1+5 آمادگي ورود به بحث جدي درباره پيشنهادهاي ايران را كه به عنوان دستور كار با خانم اشتون توافق شده پيدا كند.
جليلي با بي منطق و غيرقانوني خواندن راهبرد فشار عليه ايران افزود: ايران به همكاري خود با آژانس در چارچوب پادمان ادامه مي دهد و بر تثبيت حقوق مصرح خود به ويژه حق غني سازي اورانيوم اصرار دارد. در اين ديدار همچنين سرگئي لاوروف وزير امور خارجه روسيه با ابراز اميدواري از برگزاري مذاكرات ايران و 6 كشور در مسكو و تشكر از علاقه مندي ايران به موفقيت اين نشست پيشنهاد داد، ادامه گفت وگوها بين دو كشور پيرامون مسائل منطقه اي، بين المللي و هسته اي در مسكو ادامه يابد.

سياستمداران را مي شود بيمه كرد؟! (يادداشت روز)

بيمه نوعي سرمايه گذاري است كه ضمن آن طرف بيمه گر، هزينه ريسك يا جبران خسارت هاي محتمل طرف بيمه گذار را پيشاپيش برعهده مي گيرد. به تعبير ديگر بيمه نوعي تضمين سرمايه و مايملك در برابر آسيب هاي احتمالي است. بيمه به يك معناي ديگر، از فنون و ابزار و لوازم مديريت است. با اين اوصاف بعيد است كسي را پيدا كرد كه اهميت بيمه را درك كند اما مخالف آن باشد. در عين حال اگر كسي به اهميت سرمايه و مايملك خود يا در معرض تهديد بودن آن واقف نباشد، طبيعتا به بيمه كردن و تضمين آن نيز اهميت نخواهد داد. حال پرسش اين است كه سرمايه خدمتگزاري و نقش آفريني در جمهوري اسلامي چه قدر مهم است؟ اين «دولت- ملت» چه قدر با چالش و تهديد روبرو مي باشد؟ و چگونه بايد فرصت ها و تهديدها را با هم جمع كرد كه به بيمه شدن روند مديريت سياسي بينجامد؟ به عبارت ديگر چگونه مي توان سرمايه موجود را رشد و افزايش داد يا آن را نابود كرد؟ آيا بيمه اي هم وجود دارد كه به مدد آن بتوان ضعف ها و عيب ها را پوشاند و خلل و نقصان ها را به اصلاح رساند؟ فرمول بيمه اي كه پرسودتر از همه باشد و بيشترين جبران ها را نسبت به خطا و خسارت ها داشته باشد، كدام است؟
1- ماجراي سهل بن حسن خراساني معروف است كه فرسنگ ها راه را كوبيد تا خدمت امام صادق عليه السلام رفت و ضمن تقديم خمس و زكات جمع آوري شده با لحني آميخته به اعتراض از حضرت سؤال كرد چرا قيام نمي كنيد حال آن كه فقط در خراسان، يكصد هزار شيعه پا به ركاب هستند؟ امام در پاسخ از سهل خواست داخل تنور شود و او به دست و پا افتاد و از امام خواست كه عفو كند. همان دم هارون مكي وارد شد و به دستور حضرت، بي هيچ چون و چرايي در تنور نشست و... سرانجام امام از سهل پرسيد چند نفر از آنها كه گفتي اين گونه آماده اند؟ سهل با شرمندگي گفت هيچ! حدود 13قرن از آن ماجرا گذشته بود و در حالي كه اهل ايمان غم بزرگ غيبت امام معصوم(عج) را بر دوش مي كشيدند، انقلاب اسلامي بر مبناي ولايت و محبت امام زمان به وقوع پيوست. به فاصله يك سال و نيم، دشمنان تاختند تا كار انقلاب نوپا را يكسره كنند. اما وقتي ايمان و غيرت جوشيد، 300 هزار شهيد در همين بحبوحه دفاع مقدس «به دست آمدند» و بيش از اين تعداد به مرتبت جانبازي نائل شدند. آيا مي شود گفت آن 300 هزار شهيد «شيعه تنوري» نبودند؟ يا ظرفيت ايثارگرپروري انقلاب منحصرا همان ها بودند؟ بساط فتنه سبز را چه كساني جمع كردند و حماسه يوم الله 9 دي را رقم زدند؟ اگر هيچ ظرفيت و فرصت ديگري را درنظر نگيريم- كه ده ها فرصت بزرگ و بي نظير در طول تاريخ، پيش روي ما گشوده شده- همين يك قلم (صدها بلكه ميليون ها انسان بصير و مجاهد و ايثارگر و پاي كار) حجت بزرگي در مقابل صاحبان قدرت و نفوذ و اثرگذاري سياسي- اجتماعي خواهد بود براي آن كه ذره اي از لوازم سياست ورزي يا مديريت انقلابي معطوف به شاخص ولايت فقيه كم نگذارند.
2- رقابت هاي سياسي و انتخاباتي يا تعاملات ميان نهادها، «پوسته» يك فرآيند سياسي- اجتماعي است كه مي تواند داراي «مغز» يا تهي از آن باشد. آنچه به اين فرآيند محتوا مي بخشد، ارتقاي كارآمدي نظام، احياي ارزش ها و شعائر ديني، خدمتگزاري به مردم در زمينه گره گشايي از مشكلات آنان، تنظيم و تنسيق و تسهيل امور، مقابله با تهديدها و چالش ها، و گسترش پيشرفت و عدالت و امنيت ملي در كنار رسالت هاي جهاني است. واقعيت اين است كه در برابر اين فرآيند چالش هايي وجود دارد؛ چالش هايي كه دشمنان بيگانه يا سوداگران خائن داخلي برمي انگيزند و تهديدهايي كه از حاشيه زدگي دوستان و امانتداران برمي خيزد. اعداء و اغيار به شهادت واقعيات موجود، به موازات هم كارآمدي نظام را با چالش انگيزي در 4 محور مهم فرهنگي- عقيدتي، اقتصادي، سياسي و خارجي هدف گرفته اند. در هر يك از اين 4 حوزه محافل يا حلقه هايي هستند كه سوداگري آميخته با مفسده آنها روي پروژه هاي ضد امنيتي بيگانگان منطبق مي شود همچنان كه هريك از اين 4 محور، محور ديگر را پوشش مي دهد . يعني ترويج لاابالي گري و لاقيدي فرهنگي در خدمت سربازگيري براي شبيخون سياسي (نظير فتنه سال 88) قرار دارد و تروريسم اقتصادي داخلي در هم پوشاني حداكثري با جنگ رواني معطوف به تحريم خارجي- القاي موثر بودن فشار اقتصادي دشمن- و پروژه هاي اغتشاش سياسي فتنه گران داخلي عمل مي كند. به عبارت ديگر يك جنگ تمام عيار عليه «دولت- ملت» (حاكميت ملي) ما در جريان است و پرسشي كه از دل اين واقعيت جرقه مي زند اين است كه در اين سوي ميدان چه قدر تلقي حاكميتي (انسجام و تدبير مشترك)- و نه بخشي- در ميان قواي سه گانه، سياستمداران و تربيون ها و رسانه هاي خودي براي مواجهه و مقابله وجود دارد؟ يا اينكه چه قدر به لوازم اين فهم پايبند هستيم؟ فربهي تفاوت ها و تكثرها و رقابت هاي سياسي كه تا حدي طبيعي است، تا كجا پذيرفتني است و چه قدر عرصه را براي دغدغه هاي اصلي و اولويت دار تنگ كرده است؟
يكي از صورت مسئله هاي مهم كشور اين است كه حلقه هاي چندگانه «تهاجم» به مباني جمهوري اسلامي، داراي تعامل و «تبادل»هاي فزاينده با هم هستند. بنابراين سزاوار است كه بپرسيم در اين سوي جبهه براي دفاع يا تهاجم متقابل، چه ميزان تعامل و تبادل مثبت وجود دارد يا نيروها چه قدر صرف رقابت و فرسايش و مهار يكديگر مي شود؟ اگر اين فرسايش زيانبار-كم يا زياد- واقعيت دارد، طبيعتا اولين قدم براي مقابله با ابعاد سازمان يافته چالش ها، غربالگري يا به تعبيري هرس كردن تعاملات موجود از انبوه مجادلات و حاشيه ها و مشغله ها و موضوعات انحرافي است؛ اگرنه، علف هاي هرز و شاخ و برگ هاي زايد، رمق از نهال كارآمدي و خدمتگزاري خواهد ستاند و از ميوه و محتواي آن خواهد كاست. اگر قرار بر عشيره گري و باندبازي (حمايت از متخلفان) يا مچ گيري و كشيدن ترمز همديگر شد، طبيعتا مجال و انگيزه اي نمي ماند تا از موفقيت ها و دستاوردها و خدمات بزرگ اجزاي حاكميت نيز سخني به ميان آيد. تالي فاسد ماجرا همين منفي بافي يكسويه و غليظي است كه به عنوان سر جمع تعاملات سياسي يا رسانه اي به فضاي افكارعمومي پمپاژ مي شود. اجحاف و جفا به مردم و نظام بزرگ تر از اين!؟
3- هميشه فرصت براي گشتن و يافتن وجوه اختلاف فراهم است اما آنچه اهميت بي بديل دارد، يافتن نقاط مشترك ميان دلسوزان ملت و كشور- به ويژه در دو سطح حاكميت و رسانه- است. هنر مومنانه در روزگار كثرت عدو و شدت فتنه ها، يافتن محورهاي مشترك همدلي و همكاري و هم پوشاني است نه جستن بهانه هايي براي خودشگفتي و تمايزگذاري و تنزه طلبي و فرافكني مسئوليت. طفره رفتن از تكليف و انداختن بار مسئوليت بر دوش ديگري يا خوار كردن همديگر، خلاف مروت و مصلحت است. شرط مبارزه با زالو صفتان اقتصادي و مفسدان سياسي و فرهنگي، پشت به پشت هم دادن و حس مسئوليت جمعي است. به عنوان مثال به سرانجام رساندن پروژه ملي «هدفمندسازي يارانه ها» كه هيچ كس درباره آن ترديد ندارد، يا تدبير استوار براي مقابله با ريشه هاي تورم و گراني و نيز مبارزه ترديدناپذير با مفاسد اقتصادي و... امور مهمي است كه با فرافكني و مسئوليت گريزي يا رقابت هاي مبتذل سياسي سازگار نمي باشد. همه ما در يك كشتي نشسته ايم و با سرعتي بي سابقه در طول تاريخ به سوي پيشرفت و اقتدار ره مي سپاريم. ضعف هاي تاريخي و اجتماعي و سياسي خود را نيز مي شناسيم. آيات شريفه 14 و 15 سوره قيامت را يك بار نيز بايد از نگاه سياسي مرور كنيم آنجا كه مي فرمايد «بل الانسان علي نفسه بصيره و لو القي معاذيره». آدمي بر حال خود واقف است حتي اگر عذر بتراشد و فرافكني كند. اگر يك علت اين فرافكني و مسئوليت ناپذيري در ميل به تنزه طلبي است، علت ديگر در احساس خودشگفتي و خودبسندگي -به يك معنا خودرأيي و تك روي- است.
يكي از روش هاي درمان اين عارضه، تقويت روحيه و شهامت «عرضه خود به آينه مومنان» است. هر كدام ما از خانه كه بيرون مي آييم، خود را موظف مي دانيم چهره خود را به آينه عرضه كنيم تا سيما و پوشش ما در نگاه ناظراني كه ما را مي بينند، آراسته و نه اسباب طعنه و طنز و اعتراض باشد. به همين دليل هم اولياي دين مومن را آينه مومن خوانده اند. انسان خردمند در برابر تصويري كه آينه از او نشان مي دهد، خاضع است و آن را مي پذيرد و عيب رابرطرف مي كند. همين طور است نسبت انسان مومن با ديگر مومنان و خوبان و به ويژه برگزيدگان آنان. وقتي آرمان يا راه نيل به آن گم شد يا در حاشيه رقابت ها و نام جويي ها افتاد، معلوم است كه آدمي ديگر جرئت و ميل عرضه خود به آينه خوبان و مومنان را نداشته باشد يا اگر صالحان عيبي در او ديدند و متذكر شدند، بي اعتنايي مي كند؛ اگر دهن كجي و آينه شكني نكند. آنها كه در جبهه حق بودند اما سقوط كردند و از دست رفتند و تمام سرمايه زندگي و كارنامه فعاليت شان نابود شد، بي برو برگرد از جمله همان ها بودند كه از خود متشكر بودند و آرزوهاي دور و دراز را پروراندند. مومن متقي كجا و خودشگفتي و «القاي معاذير» كجا؟ «هم لانفسهم متّهمون» از اوصاف پرهيز كاران در توصيف مولاي متقيان (ع) است. دسته هاي سياسي يا صاحبان منصب و رسانه و نفوذ ما چقدر -لااقل در خلوت- خود را در جايگاه متهم مي نشانند و محاكمه و مواخذه مي كنند در حالي كه حتي المقدور با ديگران بر مبناي حسن ظن رفتار مي كنند؟! يا چقدر به واسطه هشدار و انذار آينه ها و اوتاد ايمان در كشور حاضر مي شوند از موضع ابهام و اتهام فاصله بگيرند؟ گير ما كجاست كه خود را از آينه محروم مي كنيم و بي گدار ميان خلايق مي آييم؟ شايد دگمه اي را جابه جا بسته باشيم، لباسي را پشت رو به تن كرده باشيم يا زيپي را درست نبسته باشيم. اگر امانتداراني تذكر دادند، بايد نشنيد يا براق شد كه چرا خيرخواهي مرا كردي؟!به قول حافظ «شاه خوباني و منظور گدايان شده اي- قدر اين مرتبه نشناخته اي يعني چه؟».
4- برگرديم به موضوع بيمه سياست و سياستمداران و سرمايه عمل آنان. آيا بيمه اي هست كه اندوخته عمل انسان را از نابودي برهاند، ضعف و كوتاهي او را جبران كند و نقصان موجود در آن را به فزوني و سامان برساند؟ چگونه مي توان در مواجهه با انبوه چالش ها و تهديدها و ريسك ها، خلل ها را پوشاند و كارهاي مهم را به صلاح رساند؟ آيات آغازين سوره محمد(ص) ما را به چنين بيمه پرسود و بي نظيري دلالت مي كند. «الذين كفروا و صدّوا عن سبيل الله اضلّ اعمالهم... آنها كه كفر پيشه كردند و از راه خدا بازداشتند، خداوند اعمال آنها را نابود مي كند. و كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و ايمان آوردند به آنچه نازل شده بر محمد(ص) كه حق است از جانب پروردگارشان، خداوند بديهاي آنان را مي پوشاند. و اصلح بالهم. حال و كارشان را اصلاح مي كند». يعني نقصان و لغزش هاي آنان را مي پوشاند و جبران مي كند و امور مهم آنها را به سمت رشد و صلاح دلالت مي كند. اما چرايي و چگونگي اين كرامت الهي مهم است. خداوند در ادامه آيات تأكيد مي كند «اين بدان خاطر است كه آنها كه كفر ورزيدند، باطل را پيروي كردند و آن كه ايمان ورزيدند، حقي را كه از جانب پروردگار آنهاست، تبعيت كردند». يعني ذات باطل، نابودكننده تمام سرمايه ها و تدبيرهاست و ذات پيروي حق، چون از جانب يگانه پرورش دهنده آدمي است، جبران كننده و صلاح آفرين است. بالندگي و ترميم در ذات عمل مومنانه نهفته است ولو آميخته با خلل و ضعف باشد.
ما در مقياس سياسي و اجتماعي بارها و بارها ديديم كه خداوند چگونه تدبير و مكر جبهه كفر را نابود كرد و تدابير آميخته با ضعف و خلل جبهه ايمان را به كمال رشد رساند و چنان بركتي بدان داد كه دوست و دشمن را به شگفتي واداشت. يك هشدار در اين ميان وجود دارد و آن اينكه انسان يا مجموعه هاي انساني ايمان آورده باشند اما سكولاريسم عملي پيشه كنند و رفتاري آلوده به لوازم كفران و باطل طلبي داشته باشند. نابودي عمل در ذات رفتار آلوده به باطل نهفته است حتي اگر مارك «مومن» بر پيشاني داشته باشي. بازي در زمين كفر و باطل ذاتا نابودگر است و به صاحب خود- به تعبير رهبر فرزانه انقلاب- تودهني مي زند.
محمد ايماني

آيت الله آملي لاريجاني: قوه قضائيه هرگز با حرف ها و تهمت ها عقب نمي نشيند

رئيس قوه قضائيه با اشاره به تلاش برخي ها با هدف ملتهب كردن فضاي رسيدگي ها پيرامون دادگاه هاي مفاسد اقتصادي تاكيد كرد كه مغرضان بدانند قوه قضائيه هرگز با حرف ها و تهمت ها نمي لغزد.
آيت الله صادق آملي لاريجاني روز چهارشنبه در جلسه مسئولان عالي قضايي به برگزاري دادگاه هاي بيمه و فساد مالي اشاره كرد و با تاكيد بر اين كه «قوه قضائيه عزم خود را براي مقابله با مفاسد اقتصادي جزم كرده و تابع حرف ها و تهمت ها نيست»، گفت: در شرايطي كه رسانه هاي خارجي و برخي رسانه هاي داخلي و برخي افراد كه موقعيت خود را متزلزل مي ديدند، همواره القا مي كردند كه قوه قضائيه برخوردي نخواهد كرد، دادگاه فساد بانكي و پرونده بيمه با عزم جدي مسئولان قضايي برگزار شد و نفس برگزاري اين دادگاه در فضاي سم آلود و ناسالم ايجاد شده عليه قوه قضائيه اقتدار دستگاه قضايي را ثابت كرد.
رئيس قوه قضائيه با تاكيد بر اين كه شايد برگزاري غيرعلني جلسات دادگاه هاي فساد اقتصادي موجب شكل گيري شايعه و تشويش اذهان مي شد، افزود: با برگزاري علني دادگاه ها، عزم و اراده قوه قضائيه و مسير معقول، متين و قانوني دادگاه بر همگان روشن شد. هر چند در خود اين دادگاه ها برخي متهمان به خيال اين كه مي توانند به صرف نام بردن از برخي افراد و مسئولان بدون ارائه دلايل و مستندات از خود رفع مسئوليت كنند، اما مشخص است كه اين مسئله نيز نيرنگ و شگردي جديد براي فرار از اتهامات از سوي آنان است. آملي لاريجاني با اعلام اين كه «اتهام زني كار آساني است و برخي متهمان تصور مي كنند حالا كه خودشان گرفتار شده اند مي توانند ديگران را نيز با خود به پايين بكشند» اظهار داشت: در كنار اتهام زني برخي متهمان كه البته بر حسب موقعيت آنان امري طبيعي است، متاسفانه برخي رسانه ها و برخي افراد صاحب تريبون هنوز هم با وجود اين كه ديده اند دستگاه قضايي عزم جدي در برخورد با فساد اقتصادي دارد، باز هم با حرف و حديث و شايعه پراكني اعلام مي كنند كه دستگاه قضايي چون خودش هم گرفتار است با اين مفسده ها برخورد نخواهد كرد.
رئيس قوه قضائيه تصريح كرد: چه بسا اتهام زني بدون مدرك و مستند متهمان در جريان رسيدگي براساس شگردي باشد كه به آنها آموزش داده شده است كه البته با برخي تلاش هاي رسانه اي در ملتهب و منحرف كردن فضاي رسيدگي ها نيز همراه است اما قوه قضائيه هرگز از مسير قانوني و عادلانه رسيدگي خارج نخواهد شد.
آملي لاريجاني گفت: قوه قضائيه همچون ساير قوا طبعا داراي اشكالات و نواقصي است اما در جريان رسيدگي به پرونده هاي اقتصادي اخير به خوبي عمل كرده و در هيچ دوره اي از دوران حيات اين قوه تمام مسئولان آن تا اين حد در مبارزه با فساد منسجم نبوده اند و باز هم اعلام مي كنيم كه قوه قضائيه گوشش بدهكار اين حرف ها نيست و مغرضان بدانند چنين حرف هايي هرگز نمي تواند ما را از مسيرمان دور كند و آنها هم بيخودي در اين راه تلاش نكنند چرا كه قوه قضائيه با اين حرف ها و تهمت ها نمي لغزد.
رئيس دستگاه قضا در ادامه فشار كشورهاي غربي و عربي و كمك هاي آنان به مخالفان كشور سوريه را نشانه اي از تناقض رفتاري غربي ها در مواجهه با مقوله حقوق بشر دانست و تاكيد كرد: كشورهاي عربي هم پيمان صهيونيست ها و غرب بايد بدانند كه با كمك به تروريست ها و مخالفان كشور سوريه كه در خط مقدم مقاومت قرار دارد نمي توانند سلطنت و جايگاه خود را حفظ كنند و سرنوشت فراعنه مصر و تونس با توجه به بيداري اسلامي رخ داده در منطقه در انتظار آنان است.
آملي لاريجاني افزود: متاسفيم كه كشورهاي عربي به اين نكته توجه ندارند كه جبهه مقاومت و حزب الله لبنان در واقع آبروي آنها را خريده است و در حالي كه اين كشورها همواره مرعوب كشور جعلي اسرائيل بوده اند، كشورهايي مانند سوريه و نيز حزب الله لبنان در اثر مقاومت دليرانه آبروي آنان را خريده است.
رئيس قوه قضائيه افزود: فرستادن سلاح براي معارضان سوريه، مقابله با جبهه مقاومت، حمله به مردم بيگناه به نفع غرب و كشورهاي عربي و حاكمان آنان نيست و اين مسئله براي تمام آزادانديشان مسلمان روشن است و جاي تاسف است كه وهابي هاي متحجر در انتقام از بيداري اسلامي مردم منطقه به جان مردم بي دفاع سوريه افتاده اند و مي خواهند انتقام خود را از سوريه بگيرند.
رئيس قوه قضائيه ابراز اطمينان كرد كه با حمايت هاي مردمي در سوريه و تدبير و مقاومت حاكميت سوريه اين كشور در مسير مقاومت خود سربلند بيرون خواهد آمد. به گزارش اداره كل روابط عمومي و تشريفات قوه قضائيه، در جلسه ديروز مسئولان عالي قضايي مواد ديگري از آيين نامه قانون نظارت بر اعمال قضات مطرح و به بحث و تبادل نظر گذاشته شد.

نماز جمعه تهران به امامت آيت الله جنتي برگزار مي شود

ستاد نماز جمعه تهران اعلام كرد: نماز عبادي سياسي جمعه اين هفته تهران به امامت حضرت آيت الله جنتي اقامه خواهد شد.
در اين مراسم كه از ساعت 45/11 در دانشگاه تهران آغاز مي شود محمدنبي حبيبي، دبيركل حزب مؤتلفه اسلامي به مناسبت «سالگرد شهداي مؤتلفه» و حجت الاسلام رئيسي، معاون اول قوه قضائيه، به مناسبت «هفته قوه قضائيه» پيش از خطبه ها سخنراني خواهند كرد.

درازگوش تروا بس بود ديگر فعاليت سياسي نمي كنم (خبر ويژه)

مهره ميداني محافل ضدانقلاب در اعلام پروژه «اسب تروا» براي 22 بهمن سال 88، مي گويد ديگر نمي خواهد فعال سياسي باشد و در فضاهاي جمعي اپوزيسيون كه جز اتلاف وقت فايده اي ندارد، حاضر شود.
ابراهيم نبوي در سال 88 جور عناصر پشت پرده را كشيده و پروژه افتضاح اسب تروا را كه بعدها اسباب مضحكه و يأس بي سابقه ضدانقلاب شد، اعلان كرد. رسانه هاي ضد انقلاب بعدها از اين سناريو به عنوان درازگوش تروا و يابوي تروا ياد كرده و به باد انتقاد گرفتند.
وي اكنون ضمن مقاله اي كه روز آن لاين منتشر كرده، مي نويسد: دوستان عزيز و نازنينم! مدتهاست كه به تصميمي درباره خودم رسيده ام كه گاه به دليل وسوسه هاي دروني يا به دليل دعوت هاي بيروني، يا به دليل وقايع سياسي به آن بي توجهي مي كنم و گفتن آن تصميم و عمل به آن را دائماً به تأخير مي اندازم و همين مرا هر روز بيش از پيش آزار مي دهد و باعث افت كار و اغتشاش ذهني من مي شود. تصميم گرفته ام اين تصميم را بگويم و به آن عمل كنم. نخست اينكه من نه يك فعال سياسي هستم و نه دوست دارم كه فعال سياسي بشوم. به معناي ديگر، من به عنوان يك نويسنده نمي خواهم در هيچ فضاي سياسي اعم از سخنراني و نشست و ميتينگ و سمينار و وبينار و ائتلاف و اجتماع و حزب و گروه مشاركت كنم.
وي مي افزايد: «پيشاپيش اعلام مي كنم من يك فعال يا اكتيويست سياسي نيستم، لطفاً نه مرا دچار شرمندگي كنيد و نه خودتان را آزار بدهيد. من به آزادي و سكولاريسم و دموكراسي اعتقاد دارم و اگر دوست داشته باشم درباره آنها مي نويسم اما در هر حال هيچ علاقه اي ندارم كه بدون واسطه و رسانه با گروه و جمعيتي ارتباط داشته باشم. تاكنون چند بار در فضاهاي جمعي سياسي داخل و خارج از كشور حاضر شده ام و هميشه از حضورم جز اتلاف وقت و سوزاندن فكر و گفتگوهاي بي حاصل چيزي نيافته ام. بديهي است هر كسي دوست دارد فعال سياسي باشد، حتماً كار خوبي مي كند، ولي من فعال سياسي نيستم. نه زير بيانيه مشتركي را براي دفاع از كسي يا چيزي امضا مي كنم و نه عليه كسي يا چيزي بيانيه مشترك امضا مي كنم. براي من كه شخصاً فكر و ذهنيت مشخصي دارم كه هر لحظه تغيير مي كند، منطقي نيست كه يكي از امضا كنندگان نوشته اي باشم.»
اين طنزنويس خارج نشين كه در اثر هيجان ضدانقلاب، اشتباهاً نظريه پرداز(!) شده بود، ادامه مي دهد: من طنز و مقاله و برنامه راديويي مي نويسم. تنها جايي كه ممكن است رو در روي مخاطبان قرار بگيرم، در برنامه هاي استندآپ كمدي است كه خودم برگزار كنم.
ابراهيم نبوي در نوشته ديگري در «نداي سبز»، بيانيه چندي پيش شوراي هماهنگي سبز درباره تجمع سكوت در پارك ها(!) را مغشوش و نامفهوم خوانده و نوشته است: فكر مي كنم اعضاي محترم و ناشناس اين شورا لطف كنند، بيانيه هاي بعدي شان را كمي خلاصه تر و ساده تر بنويسند. اگر قرار است اين نوشته ها برود به گوش همه برسد، طوري بنويسيد كه هر كسي خودش تنها هم بفهمد حرف حسابتان چيست.
وي تصريح كرد: اينكه يك گروه مي نشينند 9 پاراگراف مي نويسند و با اين دقت حرفشان را مي زنند تا به خط آخر برسند كه قرار است ما را دعوت كنند تا كاري بكنيم، براي اين است كه مي خواهند ببينند چند نفر با آن حرف هايي كه زده اند موافقند. چه كساني كه موافقند و نمي آيند، چه كساني كه موافق نيستند و همين طوري مي آيند، خيلي اشتباه مي كنند. هر كجا فكر كرديم آنها دارند راه را كج مي كنند همان موقع يا راستش كنيم، يا راهمان را جدا كنيم. همين طوري سرمان را بيندازيم پايين و دنبال كسي برويم، مجبور مي شويم دوباره همه راه را برگرديم.
گفتني است چند سال پيش مسعود بهنود ضمن مصاحبه اي اعلام كرده بود «به تازگي ابراهيم نبوي مصاحبه اي كرده و گفته همه ما پس از دوم خرداد 76 تسمه پاره كرده بوديم و فقط بهنود بود كه مي گفت همه با هم از چراغ قرمز عبور نكنيم»!

شوك نتايج نظرسنجي از مردم ايران در آمريكا و محافل ضدانقلاب (خبر ويژه)

براساس نظرسنجي مخفيانه و مشترك موسسه نظرسنجي گالوپ و شوراي اطلاع رساني بين المللي آمريكا (موسوم به بي بي جي) 86 درصد شهروندان ايراني با وجود گسترش انواع رسانه هاي مجازي و شبكه هاي ماهواره اي، اطلاعات موردنياز خود را از سيماي جمهوري اسلامي دريافت مي كنند.
هر چند كه نتايج كامل اين نظرسنجي منتشر نشده اما اخبار آميخته با سانسور رسانه هايي چون بي بي سي و راديو فردا حاكي از آن است كه 86 درصد شهروندان نظرسنجي شده در 31 استان كشور همچنان سيماي جمهوري اسلامي را اصلي ترين و كليدي ترين رسانه براي دريافت اخبار و اطلاعات مي دانند و فقط 6 درصد آنها در اين زمينه به شبكه ها و رسانه هاي خارجي مراجعه مي كنند.
به گزارش بي بي سي براساس نتايج اين نظرسنجي كه در ماه مارس - اسفند و فروردين- و به واسطه تماس تلفني با دو هزار نفر در 31 استان ايران انجام شده، «شركت كنندگان انتقادهايي را كه از طرف رسانه هاي خارج از كشور نسبت به ايران صورت مي گيرد، رد مي كنند و معتقدند آن رسانه ها از طرف گروه هايي با منافع خاص اداره مي شوند.»
ويليام بل از مديران بي بي جي مي گويد «30 درصد افرادي كه با آنها تماس گرفته شد قبول نكردند با ما صحبت كنند كه البته اين درصد، از آمار آمريكا خيلي بهتر است. در آمريكا 60 تا 70 درصد مردم شركت در نظرسنجي ها را رد مي كنند». وي با وجود اين اذعان - و به واسطه اينكه نتايج نظرسنجي به مذاق تهيه كنندگان و سفارش دهندگان آن خوش نيامده- نتايج نظرسنجي اخير از مردم ايران را زير سؤال برده و مدعي شده «وقتي از مردم خواسته مي شود كيفيت رسانه هاي داخلي و خارجي را ارزيابي كنند، معلوم نيست[!؟] كه شركت كنندگان جواب هاي صادقانه بدهند». او توضيح نمي دهد كه اگر اين گونه است پس اساساً چرا مرتباً از اين قبيل نظرسنجي ها انجام مي دهند؟!
به گزارش رسانه هايي كه به صورت قطره چكاني اقدام به انتشار نتايج اين نظرسنجي كرده اند «تلويزيون طبق نظرسنجي انجام شده همچنان رسانه اصلي دريافت اطلاعات در ايران است. استفاده از ماهواره، رسانه هاي ديجيتال و اينترنت از سال 2008 تاكنون رشد نسبي داشته است. در كل همه شركت كنندگان تلويزيون دارند و 90 درصد آنها داراي تلفن هاي همراه هستند. نزديك به 70 درصد كامپيوتر، بيش از 50 درصد راديو، بيش از 40 درصد اينترنت و بيش از 20 درصد آنتن ماهواره دارند. همچنين استفاده از اينترنت طي 2 سال گذشته دو برابر شده است.»
به رغم اين آمار، تاكيد 86 درصد شهروندان بر اين كه اطلاعات موردنياز خود را از سيماي جمهوري اسلامي دريافت مي كنند قابل توجه است و همين امر نيز باعث شده تا رسانه هاي ضدانقلاب نتايج نظرسنجي دولت متبوع خود در آمريكا را زير سؤال ببرند. در عين حال پايگاه اينترنتي خودنويس كه همسو با ديگران قصد ترديدافكني در نتايج نظرسنجي را داشت، اذعان كرد: «يكي از نتايج اين نظرسنجي، گرايش بخش بزرگي از جامعه به سيما مي باشد. نمي توان شك كرد كه سيماي جمهوري اسلامي همچنان يك منبع خبري مهم براي جامعه است و نمي توان تاثير آن را ناديده گرفت.»

سرمان را با بدبختي مي جنبانيم اسمش را گذاشته ايم جنبش! (خبر ويژه)

اكبر گنجي براي چندمين بار و اين بار در مصاحبه با راديو فردا تصريح كرد كه اساسا چيزي به نام جنبش سبز وجود ندارد.
وي در مجادله با مرتضي كاظميان و درباره اينكه آيا چيزي به نام جنبش سبز وجود دارد، گفت: اين بستگي به تعريفي دارد كه شما از جنبش مي كنيد. اگر جنبش را به معناي نام به كار ببريد خوب اختلاف نظري نيست. مثلا ما چيزي داريم به نام [گروهك] جنبش مسلمانان مبارز از اول انقلاب هم وجود دارد. اين نام يك گروه است. اما اگر شما جنبش را به معناي جامعه شناختي اش به كار ببريد، به آن تعريف وجود ندارد. به آن تعبير دقيق جامعه شناختي اش من همان موقع هم مي گفتم آن حركتي كه وجود دارد را بايد «حركت» بخوانيم و نه جنبش. وي گفت: اينكه بگوييم بحران يا سركوب وجود دارد، اسم اين را نمي شود جنبش گذاشت. ما نمي توانيم بگوئيم كه رژيم اجازه دهد تا ما خود را نشان بدهيم. اين يك عده زنداني شدند، اسم اين در جامعه شناسي جنبش نيست.
گنجي درباره وزن و واقعيت اپوزيسيون خارج كشور نيز گفت: بين گروه هايي كه خارج كشور هستند بسيار بسيار اختلافات شديدي وجود دارد و تجربه 33 سال گذشته نشان داده كه اينها اينقدر با هم اختلاف دارند كه اصلا نمي توانند با همديگر ائتلافي تشكيل دهند و بعد هم در همين خارج كشور شاهد اين هستيم كه اين گروه هاي موجود سياسي فاقد پايگاه هستند. يعني گروه ها همه يك تعداد افراد محدودي هستند كه خودشان هستند و در خارج هم نمي تواند يك گروه سياسي يك برنامه اي بگذارد و اجتماعي بگذارد و يك تعداد زيادي از افراد را اينجا جمع كند و بگويد مثلا اين مثلا حداقل در خارج از كشور من به شما نشان مي دهم كه من داراي پايگاه هستم.

ربع پهلوي: با اصلاح طلبان و سران جنبش سبز تماس دارم (خبر ويژه)

«صد البته كه آرزوي تاج شاهي دارم. خواهر و برادرم هراس خانواده را تاب نياوردند كه خودكشي كردند. اين تراژدي براي من هم ممكن است».
رضا ربع پهلوي شاهزاده ناكام خاندان پهلوي كه متهم به قتل برادر و خواهر خود و بالا كشيدن دارايي هاي غارت شده است، در مصاحبه با فوكوس آن لاين و در جواب اين سؤال كه آيا آرزو داريد تاج شاهي بر سر بگذاريد، مي گويد: صد البته. اصولاً براي من خوب است كه به كشورم خدمت كنم در غير اين صورت، همه اين زحمت ها را براي خود روا نمي دانستم و داوطلبانه در تيررس قرار نمي گرفتم(!؟) مراسم جانشيني من به جاي پدرم در مصر برگزار شد البته سوگند پادشاهي نخوردم ولي طبق قانون من شاهم(!) هر چند در برخي روستاها هنوز من را وليعهد مي شناسند.
وي درباره اين بيان خبرنگار كه «ايران در زمان پدر شما چندان دموكراتيك نبود»، مي گويد: پدرم بر اين باور بود كه بايد ابتدا به مردم تا حدي آموزش بدهد تا دموكراسي امكان پذير شود. مي خواست ابتدا جامعه مدني ايجاد كند. او كشور را داوطلبانه ترك كرد(!) بسياري از اپوزيسيون كه آن روز انقلابي بودند پيش من مي آيند و مي گويند بهتر بود پدرت ما را مي گرفت و اعدام مي كرد. ما كه خبر نداشتيم چه مي شود.
خبرنگار از ربع پهلوي مي پرسد «يك خواهر و يك برادرتان خودكشي كرده اند. چه چيزي آنها را به اين كار وحشتناك واداشت؟». او در پاسخ بدون اشاره به اينكه اموال آنها را بالا كشيده، مي گويد: اين دو نتوانستند هول- و- هراسي را كه خانواده ما شاهدش بود كاملاً تاب بياورند. نمي دانم وقتي تصميم مي گيرند به زندگي خود پايان دهند در سرشان چه مي گذرد. اين وضعيت روحي را نمي شناسم. اما مطمئنم كه آدم چنين كاري را به دلايل سطحي انجام نمي دهد. تراژدي آنها براي من نماد اين است كه كمي مانده بود تا اينها پا به صحنه بگذارند و بعد همه چيزشان را گرفتند. البته براي من هم صادق است. من بزودي 52 ساله مي شوم در حالي كه 3 سال قبل از 20 سالگي و امكان پادشاهي مجبور به خروج از ايران شديم. فقط احساس وظيفه من را نگه داشته است.
وي با بيان اينكه «تغيير رژيم در ايران مسئله رژيم هاي سعودي و قطر و بحرين هم هست اما غرب مسئله فشار به ايران براي تغيير رژيم را فراموش كرده»، از ارتباط خود با «سران جنبش سبز و اصلاح طلبان» خبر داد و گفت: من با سران جنبش سبز تماس دارم. گرچه با موسوي شخصاً تلفني صحبت نكرده ام. اما شبكه هايي وجود دارد كه از طريق آنها گفتگو مي كنيم. بسياري از «اصلاح طلب هاي» سابق در اين فاصله متقاعد شده اند كه حكومت را نمي توان از درون اصلاح كرد. اميد به اصلاح از درون وقت تلف كردن است.
[برخي خبرهاي قبلي از ارتباط گرفتن كساني نظير اميرارجمند و شماري از فراريان حزب مشاركت با سلطنت طلبان حكايت مي كرد.]
شاهزاده ناكام پهلوي در اين مصاحبه همچنين با اين سؤال مواجه شد كه «آيا مي توانيد تصورش را بكنيد كه دست از خواسته هاي خود برداريد و تنها مانند يك فرد معمولي زندگي كنيد؟» پاسخ داد: فكر مي كنيد كه مثلاً هوادارانم چنين چيزي را مي پذيرند؟ اينان زندگي را بر من جهنم خواهند كرد و من را خائن خواهند دانست! بنابراين من برخلاف خواهران و برادرانم اصولاً چاره ديگري ندارم و از اين رو تصميم گرفته ام اين نقشي را كه سرنوشت برايم رقم زده خيلي جدي بگيرم(!) وگرنه نمي توانم به چشمان خود نگاه كنم(!)