(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 22 تیر 1391 - شماره 20254

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
صف مشترك تل آويو، رياض، اربيل (يادداشت روز)
عبرت هاي ناگرفته ! (يادداشت ميهمان)
دورخيز (گفت و شنود)
با حضور رئيس جمهور نيروگاه سيكل تركيبي سلطانيه به بهره برداري رسيد
كيهان و خوانندگان
احمدي نژاد در ديدار وزير دارايي قرقيزستان:
كشورهاي مستقل مدل جديدي از مديريت اقتصادي ارائه كنند
لغو مراسم «جايزه مهتاب ميرزايي» (خبر ويژه)
نصب پالان بر پشت اپوزيسيون با تضمين معتبر! (خبر ويژه)
توان براندازي نداريم گدايي كه مي توانيم بكنيم! (خبر ويژه)
كاسه داغ تر از اسرائيل! (خبر ويژه)


صف مشترك تل آويو، رياض، اربيل (يادداشت روز)

رژيم صهيونيستي درصدد است تا به جبران موقعيت هاي راهبردي كه از دست مي دهد، موقعيت هاي راهبردي جديدي را جايگزين كند و به عبارت ديگر، صهيونيست ها در تلاشند تا اگر نتوانند چالش ها را مديريت كرده و يا به فرصت تبديل نمايند، موقعيت هاي جديدي را از فرصت هاي بالقوه به وجود آورند و از اين طريق موقعيت منطقه اي خود در دهه هاي گذشته را هرچند در سطحي بسيار نازل تر حفظ نمايند.
سقوط رژيم صدام حسين و روي كار آمدن متحدين ايران در عراق، سقوط رژيم حسني مبارك و روي كار آمدن اسلام گراها در مصر و خيزش هاي تونس، يمن، بحرين، ليبي و... كه جنبه هاي ضد صهيونيستي آنان انكارپذير نيست، موقعيت رژيم غاصب اسرائيل را به خطر انداخته است. تحولات مصر مرزهاي جنوبي و جنوب غربي اين رژيم را كاملا ناامن كرده است اتفاقات پي در پي در صحراي سينا و بخصوص چندين عمليات در منطقه ايلات در نزديكي مرزهاي اين رژيم با مصر و اردن نيز موقعيت امنيتي اسرائيل را بشدت متزلزل كرد اين در حالي است كه تل آويو نمي تواند از نتايج آنچه در اردن مي گذرد و هر روز ممكن است بساط رژيم پادشاهي اردن را برچيند، اطمينان خاطر داشته باشد.
فروپاشي رژيم مبارك در واقع فروپاشي مهمترين ركن امنيت منطقه اي اسرائيل بود چرا كه مصر در طول حدود 30 سال گذشته تاثير عمده اي در بقاء اين رژيم داشت. مي توان با قاطعيت گفت كه اگر فضاي حاكم بر مناسبات قاهره- تل آويو شرايط امروز بود يا جنگ هاي 33 روزه و 22 روزه به وقوع نمي پيوست و يا دامنه مقابله با تجاوز ارتش رژيم صهيونيستي بسيار گسترش و شدت پيدا مي كرد و امكاني براي ادامه حيات اسرائيل باقي نمي گذاشت. براين اساس مي توان گفت كه از اين پس اسرائيل هرگز نمي تواند به جنگي مشابه جنگ 22 روزه يا 33 روزه فكر كند همين مسئله تكيه اسرائيل بر ارتش را كم اثرتر مي كند و به «وجه امتياز» آن آسيب مي زند.
فروپاشي رژيم صدام حسين و جايگزين شدن متحدين ايران در حاكميت اين كشور، جبهه ضد صهيونيستي را منسجم تر و كارآمدتر كرده است. عراق جغرافياي سوريه، لبنان و فلسطين را به جغرافياي ايران وصل كرده و امكان تحرك اين مجموعه را عملي تر كرده است. اتحاد عراق و ايران از يك طرف اقدامات ضد صهيونيستي را تسريع و تسهيل مي كند و از طرف ديگر اقدامات صهيونيستي- غربي عليه اين جبهه را خنثي مي نمايد. در اين ميان سرنوشت آنچه عليه سوريه طراحي و به اجرا گذاشته شد، براي اثبات اين نظريه بسيار حائز اهميت است. طي 16 ماه گذشته همه ظرفيت بين المللي و منطقه اي پاي كارآمد تا نظام سياسي سوريه را متلاشي كند در اين ماجرا آمريكايي ها از حداكثر ظرفيت فشار استفاده كردند تا بشار اسد را از قدرت ساقط كنند اما اين كار امكانپذير نشد و هيچ ترديدي نيست كه يكي از عوامل مهم آن كمك عراق به دولت بشار اسد بود اگر دولت عراق كه بعد از تركيه طولاني ترين مرز را با سوريه دارد و بخصوص به استان حساس «حمص» وصل است با آنچه آمريكايي ها به دروغ نام آن را «جامعه جهاني» گذاشته اند، همكاري و مرز استانهاي خود را براي عبور تروريزم باز مي كرد كار حكومت سوريه بسيار سخت مي شد و شايد شدت فشارهاي تروريستي كنترل سوريه را از دست ارتش و دولت اين كشور خارج مي كرد.
عدم همراهي دولت عراق با برنامه ضد سوري آمريكا و اعمال كنترل بر مرزهاي خود عملا در زنجيره تروريزم مرزي خلل ايجاد كرد و پس از آن اردن هم به كنترل مرزهاي خود با سوريه روي آورد. با اين وصف اينك اسرائيل به تجربه دريافته است كه همگرا شدن دولت عراق و ايران موقعيت طرح هاي غربي، عربي و صهيونيستي را به مخاطره جدي انداخته است و به ميزاني كه معلوم شود عملي شدن چنين طرح هايي عليه مقاومت منطقه با مشكل جدي مواجه است، جرات اقدامات ضد صهيونيستي افزايش مي يابد.
رژيم صهيونيستي در تكاپو براي جبران اين محدوديت ها، درصدد است موقعيت هاي جديدي به دست آورد. با بررسي مجموعه رفتارها و رفت وآمدها مي توانيم بگوئيم از نظر محافل استراتژيك اسرائيل سه موقعيت قابل جايگزين در سطح منطقه و در محدوده اي كه انقلاب هاي اسلامي ملت هاي عرب به وقوع پيوسته است وجود دارد؛ «پان وهابيسم»، «پان كرديسم» و «پان آفريكانيسم»، پان وهابيسم كه با القاعده رابطه پدر و فرزندي دارد در منطقه شبه جزيره عربستان و هر كشور اسلامي كه اهل سنت آن از «جامع المدينه» تبعيت مذهبي دارند، مي تواند مناقشه مذهبي را برانگيزد و جبهه مقاومت كه تركيبي از سنيان و شيعيان است را تحت تاثير قرار دهد. از منظر صهيونيست ها پان وهابيسم داراي يك ظرفيت مناسب است و به زعم صهيونيست ها مي تواند با يك پيوست اطلاعاتي- امنيتي چالش بزرگي را فراروي جبهه مقاومت بگشايد. كما اينكه پان وهابيسم طي حدود 4 ماه گذشته محور اقدامات خشن و تروريستي عليه مردم و نظام سوريه بوده و آمارها و ارزيابي ها بيانگر آن است كه در 4 ماه گذشته حداقل 80 درصد عمليات هاي تروريستي توسط وهابيون (القاعده) صورت گرفته و سهم گروه هايي كه تحت عنوان «ارتش آزاد» و... فعاليت مي كنند، حدود 20 درصد مي باشد. در عراق و پاكستان نيز ترورها توسط وهابيون و شاخه امنيتي آن (القاعده) صورت مي گيرد. برخي از اين وهابيون تروريست كه در سوريه دستگير شده اند به ارتباط با رژيم صهيونيستي اعتراف كرده اند و اسنادي كه توسط دستگاههاي اطلاعاتي ليبيايي منتشر شده نيز از ارتباط عوامل وهابي ليبي (مجالس العسكريه و...) با رژيم صهيونيستي حكايت مي كند.
يكي ديگر از نقطه اميدهاي صهيونيست ها، «پان كرديسم» است. ارتباط اسرائيل و بعضي از رهبران كردها به زمان شكل گيري رژيم نامشروع اسرائيل در دهه 1320 برمي گردد. در آن زمان انگليسي ها همزمان به رهبران آژانس يهود و رهبران كرد وعده تحقق كشوري يهودي و كشوري كردي را داده بودند ولي تحقق وعده آنان به كردها عملا با چالش مواجه گرديد و از آنجا كه اولويت درجه يك انگليسي ها هم نبود، به تحقق نپيوست اما سران رژيم صهيونيستي با هدف تضعيف جبهه اسلامي عربي با بعضي از سران كرد در تماس بودند و به آنان در حوزه هاي اطلاعاتي و تسليحاتي كمك مي كردند.
با شروع انقلاب هاي اسلامي منطقه، رؤساي حزب دمكرات كردستان عراق گمان كردند كه با اعمال فشار بر دولت بغداد مي توانند امتيازات خاصي بدست آورده و احياناً مي توانند جدايي كردستان عراق را محقق نمايند. رژيم صهيونيستي كه از آغاز اشغال عراق در قالب شركت هاي خصوصي اقتصادي در شمال اين كشور حضوري اطلاعاتي داشت، با نزديك شدن به دولت اقليم سعي كرد كه سران كرد را درباره ايده «كردستان بزرگ» و « دولت مستقل كرد» تحريك نمايند. اين مسئله در ماه هاي گذشته به چالش عمده دولت عراق و دولت اقليم تبديل شده است. هدف عمده آلترناتيو «پان كرديسم» تضعيف همزمان دولت هاي عراق، سوريه، ايران و تركيه است كه طي ماه هاي پس از آغاز خيزش اسلام گرايي در منطقه عمدتا به سمت عراق و سوريه كشيده شده است البته درباره سوريه اين سياست چندان موفقيتي دربر نداشت و از اين رو «حسكه» طي 16ماه گذشته يكي از استانهاي آرام سوريه بود. برخلاف رويكرد «پان وهابيسم» كه ماموريتش دامن زدن به مناقشات مذهبي است، رويكرد «پان كرديسم» عمدتا به عنوان اهرم فشار بر دولت هاي عراق و سوريه عمل كرده و كاستن از قدرت دولت هاي مركزي را هدف قرار داده است.
يكي ديگر از اميدهاي رژيم صهيونيستي براي عبور از شرايط بحراني فعلي «پان آفريكانيسم» است. پان آفريكانيسم گاهي در برابر پان عربيسم و گاهي در برابر پان اسلاميسم مطرح شده است و بيش از آنكه ماهيت مذهبي داشته باشد ماهيت قوم گرايانه دارد. اين حركت عمدتا آن دسته از كشورهاي آفريقايي را دربر گرفته كه تركيب جمعيتي شان مسلمان- مسيحي است. پان آفريكانيسم بدون آنكه هويت ديني داشته باشد در واقع مسيحي بنياد و به بيان ديگر، غرب بنياد است. رژيم صهيونيستي در طول 60 سال گذشته به جمعيت هاي مسيحي در كشورهاي با اكثريت مسلمان- از شرق ميانه تا غرب ميانه آفريقا- به چشم يك فرصت مهم نگاه كرده است. در اين ميان از اين حركت در آن دسته از كشورهاي مسلمان آفريقايي كه نسبت به آرمان فلسطين حساسيت بيشتري داشته اند، استفاده شده و اين دولت ها رابا چالش مواجه گردانيده است. درگيري هاي 6 استان جنوب سودان با دولت مركزي سودان و درگيري هاي سه استان غربي دارفور سودان با همين مبنا دنبال شده است. وقتي رهبر سودان جنوبي اولين سفر خود پس از تجزيه جنوب را به تل آويو انجام داد كمترين ترديدي باقي نگذاشت كه سلسله جنبان اين حركت پان آفريكانيسم، اسرائيلي ها بوده اند. پان آفريكانيسم فقط به حكومت ها و دولت ها چشم ندوخته بلكه از آنجا كه كمربند- از ميانه شرقي تا ميانه غربي- آفريقا روي نفت و گاز و ساير ذخاير استراتژيك قرار دارد، سيطره اقتصادي بر آفريقا يكي از راهبردهاي اساسي پان آفريكانيسم با محوريت رژيم صهيونيستي است.
در يك كلام رژيم صهيونيستي امروز تلاش مي كند تا محور جديدي كه هويت امنيتي دارد و بر توسعه شكاف هاي ميان كشورها تاكيد مي كند را جايگزين محور سنتي نمايد و در اين ميان رژيم عربستان در نقطه مياني آن قرار دارد، رژيم سعودي به غير از آنكه از طريق وهابيت (و القاعده) خود نقش عمده اي در تعميق شكاف ها در مجامع اسلامي دارد، پشتيباني كننده مالي و تسليحاتي نيروهاي شورشي و طغيانگر در كشورهاي آفريقايي هم هست و تلاش مي كند تا با استفاده از پول مناطق كردي را هم تحت تاثير قرار دهد.
اما البته خيزش اسلامي- مردمي منطقه پرقدرت تر از آن است كه اجازه شكل گيري به اين چرخه جديد بدهد كما اينكه تظاهرات ضد سعودي اين روزهاي مردم عربستان و عقب نشيني مسعود بارزاني از مواضع قبلي و عقب نشيني اخير نيروهاي جنوب سودان نشان مي دهد راه براي بازسازي اسرائيل بسته است.
سعدالله زارعي


عبرت هاي ناگرفته ! (يادداشت ميهمان)

دكتر مصطفي ملكوتيان¤
در علوم سياسي از اشتباهات فاحش به عنوان هموار كننده شكست، سرافكندگي و فروپاشي قدرت هاي سياسي ياد شده است. غربي ها در ماه هاي گذشته بر اجراي دو اشتباه فاحش اصرار داشته اند:
الف) فشارهاي بي منطق غرب عليه سوريه:
به دليل بي تفاوتي دولتمردان كشورهاي غربي در مقابل نفوذ صهيونيست ها در ساختارهاي سياسي اقتصادي و نهادهاي امنيتي و نظامي اين كشورها (به ويژه آمريكا، كانادا، انگليس، فرانسه و آلمان)، امنيت كشورهاي غربي به امنيت رژيم صهيونيستي پيوند خورده و رهبران آنها احساس مي كنند كه وخيم تر شدن شرايط امنيتي اين رژيم به دلايل مختلف از جمله بيداري اسلامي و نتايج آن- يعني تغيير در جغرافياي سياسي منطقه به نفع گرايش اسلامي- به معني تهديدات امنيتي براي آنهاست.
مواضع روزمره رهبران اين كشورها حاكي از آن است كه آنها نمي توانند رژيم صهيونيستي را به هنگام بحران و جنگ تنها بگذارند و اين امر پاي آنها را به رزم گاهي مي كشاند كه بنا به تجربه و آگاهي ما از قدرت و شرايط دشمنان غرب در جهان معاصر، ضربه هاي هولناكي را به موجوديت غرب وارد خواهد كرد.
تلاش هاي گسترده كشورهاي غربي در دفاع از امنيت رژيم صهيونيستي در واقع نوعي انتحار است. صهيونيست ها رهبران اين كشورها را به بردگاني براي پيشبرد اهداف خود تبديل كرده و اجازه هرگونه آزادانديشي در راستاي منافع كشور خود را از آنها گرفته اند. در اين راستا، غرب با عوامفريبي، دشمنان اين رژيم را «تروريست» معرفي نموده و با اهرم هايي مانند قطعنامه هاي شوراي امنيت و يا تحريم اقتصادي سعي مي كند خود را كه فقط شامل چند كشور استعمارگر است، جامعه جهاني معرفي نمايد.
با آغاز حركت بيداري اسلامي در منطقه و تغييرات سياسي ناشي از آن، از جمله در شمال آفريقا و حاشيه خليج فارس، پاي مردم و توده ها نيز به تحولات سياسي منطقه باز شده و دولتهاي وابسته عربي يا ساقط گرديده يا مجبور به تغييراتي در مواضع خود مي شوند؛ امري كه وضعيت امنيتي رژيم صهيونيستي را به مرور بدتر مي كند و جغرافياي سياسي جديدي را در منطقه بنياد مي نهد. هر چند كه غربي ها به ويژه آمريكا تلاش مي كنند با انواعي از روش هاي مقابله - از مداخله نظامي در ليبي گرفته تا درخواست از بن علي و مبارك براي كنار رفتن و سپردن امور به نظاميان وابسته به خود تا مداخله نظامي رژيم هاي مرتجع عربي مانند عربستان در بحرين و يمن - تا حدي كه امكان دارد منافع منطقه اي خود را حفظ كنند ولي واقعيت اين است كه از هم اكنون اين تغيير در موازنه قدرت به نفع جريان هاي اسلامگرا در منطقه آغاز شده و نيروهاي وابسته در منطقه آرام آرام مواضع بيشتري را از دست مي دهند.
يكي از مهم ترين تلاش هاي ضد انقلابي غربي ها در مقابل بيداري اسلامي كنوني كه با همكاري تركيه- كه در واقع در دست ژنرال هاي نظامي لائيك و وابسته قرار دارد و نسبت به قدرت روزافزون ايران حسادت مي ورزد و نسبت به ايران كه به سرعت در علوم و فناوري هاي پيشرفته رشد مي كند از نظر علمي فناوري نيز در حال عقب رفتن است- و حكومت هاي رو به زوال عربي مانند عربستان و قطر كه به پول نفت به شدت وابسته اند صورت مي گيرد، توطئه عليه حكومت ضد اسرائيلي بشار اسد در سوريه است. آنها كه در حال از دست دادن كامل يا كاهش نفوذ در كشورهاي وابسته عربي هستند، حكومت بشار اسد را به گروگان گرفته اند تا ايران و نيروهاي مقاومت را مجبور كنند در مقابلشان كوتاه بيايند، زيرا آن ها را كانون اصلي مقاومت در برابر غرب مي دانند. اما سوريه توانسته در مقابل اين توطئه ايستادگي و نقشه هاي آنان را به خوبي خنثي نمايد.
در اين ميان بي منطق ترين راه براي غربي ها و رژيم هاي عربي رو به زوال اين است كه بر تصميم خود در فشار بر سوريه اصرار بورزند. زيرا:
1- سوريه ساليان سال در مقابل رژيم صهيونيستي ايستادگي نموده و وجهه ضد صهيونيستي آن توده هاي بسياري را در منطقه طرفدار اين كشور ساخته است.
2- سوريه در سطح بين المللي از دوستان قابل اعتمادي برخوردار است كه يا به دليل ماهيت ضد اسرائيلي آن و يا بدليل مشاهده بحران هاي فكري اقتصادي و سياسي در غرب و شناخت احتمالات آينده بنا ندارند اين كشور را تنها بگذارند.
3- اين كشور طبقه حاكم، ارتش و نيروهاي امنيتي بسيار متحدي دارد كه اعتماد به نفس خود در مقابله با توطئه خارجي و دفاع از موجوديت نظام حكومتي اين كشور را به نمايش گذارده اند. هم چنين بر خلاف تبليغات هدفدار غربيان، همانگونه كه در تظاهرات عمومي در اين كشور ديده مي شود، اكثريت بالايي از مردم اين كشور حكومت را تأييد مي كنند.
4- نيروهاي ضداسرائيلي بسيار قدرتمندي در سطح منطقه پراكنده اند، آن ها در شرايط ويژه آزاد گرديده و با رژيم هاي مرتجع عربي تسويه حساب و قدرت يكپارچه اي در مقابل رژيم صهيونيستي و زياده طلبي هاي غرب در منطقه تشكيل خواهند داد. با توجه به اينكه منطقه در وضعيت انقلابي به سر مي برد، در شرايط بحران دولت هاي مرتجع قادر نخواهند بود از حركت مردم به سوي اهدافشان جلوگيري كنند.
5- آشكار است كه در شرايط خاص، هر دولتي از همه امكاناتش عليه دشمن بهره مي گيرد. اگر غربي ها به تداوم توطئه خود و تشديد حمله برنامه ريزي شده عليه سوريه اصرار بورزند، طرف مقابل ترديدي در به كارگيري اهرم هاي قدرتش به خود راه نخواهد داد. معني ديگر اين امر بدتر شدن و بحراني تر شدن شديد امنيت رژيم صهيونيستي است به حدي است كه اين رژيم را در پرتگاه سقوط و نابودي قرار دهد. اكنون مشخص مي شود كه منطق افزايش فشار بر سوريه چقدر سست است. آنها در نهايت مجبور خواهند شد براي بازگشت به وضع قبلي امنيتي، دوستانشان را فدا كنند و به نقطه اوليه بازگردند. اما بازگشت به آن نقطه كه البته آن هم از نظر امنيتي برايشان مطلوب نبود- امكان پذير نيست، زيرا نيروهاي اصلي شان را از دست داده و دوستانشان را نااميد خواهند يافت.
تشديد بحران امنيتي رژيم صهيونيستي مي تواند به گونه اي ديگر نيز رخ دهد:
1- در صورتي كه نيروهاي انقلابي در منطقه به اين تصميم برسند كه در مقابل فشارهاي غرب عليه سوريه، فشارها به يك دولت رو به زوال عربي را شارژ كنند. در اين صورت، غربي ها از خواب بيدار شده و به فكر مصالحه خواهند افتاد، اما زمان را از دست رفته خواهند يافت.
2- رژيم صهيونيستي با يك تصميم اشتباه تاريخي، به مراكز هسته اي ايران حمله كند. آنگاه اين رژيم و دوستان غربي اش در برابر مقابله خردكننده ايران و نيروهاي جهادي در منطقه، به تسليم ذلت باري تن خواهند داد كه هويت و موجوديت آن ها را بر باد خواهد داد.
ب) بازي بي منطق غرب با نفت:
از زماني پيش از جنگ جهاني اول و ابتدا آرام آرام، نفت به جز جدايي ناپذير اقتصاد در غرب تبديل شده است؛ به گونه اي كه امروزه نفت نقش امنيتي بسيار مهم و تعيين كننده اي براي غربيان بازي مي كند.
در ميان مراكزي كه در جهان داراي ذخاير نفتي هستند، منطقه خليج فارس و شمال آفريقا از بقيه مهمتر است. ميدان نفتي القوار عربستان بزرگترين ميدان نفتي جهان است. اكنون آشكار است كه ذخاير نفت در اين دو منطقه تا حدود 90 سال ديگر تداوم خواهد داشت، درحاليكه در ساير نقاط جهان چشم انداز مطلوبي ندارد.
يكي از دلايل بحران اقتصادي فعلي در غرب كه از سال 2007 شروع شده و به مرور زمان بدتر شده است، افزايش بهاي نفت بوده است، زيرا وقتي قيمت نفت گران مي شود ديگر توليد كالا كه رگ حيات اقتصادي غربي ها است نمي صرفد.
به طور كلي، بحران اقتصادي در غرب شادابي را از اين جوامع گرفته و به بحران بيكاري، فقر، ماليات هاي بيشتر و غيره انجاميده است.
با توجه به اينكه غربيان به گفته خود، تنها به عقل ابزاري يا عقل معاش توجه دارند و اهدافشان بيشتر اقتصادي است، بحران شديد اقتصادي مي تواند شيرازه بسياري از امور را در غرب پاره كند. زيرا بدهي زياد و نداشتن پول، قدرت مانور در داخل و خارج (از جمله پرداخت رشوه هاي بسيار براي دوست يابي بين المللي) را از دولت هاي غربي مي گيرد و مردم را نيز به توانايي دولت مردان در تأمين معاش عمومي مردد مي كند. در اين شرايط، ايجاد تغييرات سياسي در كشورهاي مختلف- غربي- مانند جايگزيني سوسياليستها به جاي راست گرايان كه در فرانسه اتفاق افتاد- حتمي است. البته اين فقط آغاز راه است. زماني كه ديگر هيچ راه حلي متصور نباشد و همه راه هاي معمولي بدون كسب موفقيت تجربه گرديده باشند، تحولات سياسي برانداز در نوبت قرار خواهند گرفت و دولت هاي غربي را با مجموعه اي از مشكلات حاد و شديد امنيتي و موجوديتي مواجه خواهند ساخت. بيداري اسلامي در منطقه خاورميانه با بردن ملت ها به سمت ملي كردن مراكز و صنايع نفتي و دريغ كردن سودهاي كلان شركت هاي غربي و استعمارگران، نيز مزيد بر علت خواهد شد.
نكته مهمي كه بايد توضيح داد اين است كه بازي نفت و تحريم، كه قدرت هاي غربي عليه ايران براه انداخته اند نيز بسيار بي منطق است. زيرا:
جغرافياي سياسي ايران به گونه اي است كه بدليل دسترسي وسيع به درياهاي آزاد و برخورداري از قدرت دريايي و كشتيراني تجاري قدرتمند، تعداد زياد همسايگان خشكي و دريا و غيره تحريم ها را بي اثر مي كند. نفت در دنياي معاصر كالاي بسيار گران بها و نادري است و جمهوري اسلامي ايران از منابع عظيم آن بهره مند است. ضمن اينكه با توجه به جغرافياي سياسي جمهوري اسلامي ايران، صدور اين كالا به كشورهاي غربي تنها در صورت رضايت ايران امكان پذير است. ايران ميتواند با فعال كردن بخشي از اهرم هاي قدرت خود، تنها به ميزاني اجازه صدور نفت به غرب را بدهد كه با منافع ملي اش سازگار است. ايران اعلام كرده است كه در اين منطقه يا همه نفت صادر مي كنند يا هيچكدام و اكنون همگان دريافته اند كه به دلايل مختلف امكان بهره گيري از زور عليه ايران براي باز نگهداشتن مسيرهاي عبور نفت وجود ندارد.
به علاوه اينها، درك واقعي تر شرايط منطقه از سوي قدرت هايي مانند روسيه يا چين باعث شده است كه آنها با جريان اسلام گرا همراه شده و پيام آور روزگاري نه چندان دور باشند كه در آن غرب به فرض موجود بودنش، براي دريافت هر بشكه نفت مجبور باشد تا زانو در مقابل جبهه مقابل خم شود.
با توجه به مطالب پيش گفته ميتوان نتيجه گرفت كه تهديد عليه سوريه و بازي با نفت عليه جمهوري اسلامي ايران دو اشتباه بزرگ و فاحش غرب است. اين دو مسئله ميتواند باعث افزايش خردكننده تهديدات امنيتي عليه رژيم صهيونيستي و تهديد عبور نفت ارزان به سمت غرب شود؛ دو امر مهمي كه كليد پيروزي بر غرب مهاجم و استعمارگر در زمان حاضر است.
¤ دانشيار گروه علوم سياسي دانشگاه تهران


دورخيز (گفت و شنود)

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: يك ايراني مقيم انگليس در صفحه فيس بوك خود خطاب به بهنود نوشته است؛ «اگر شما ايراني بوديد، من از خجالت آب مي شدم».
گفت: بهنود در ايران كه بود عضو ساواك و همكار افتخاري «شاخه زيتون»، يعني شعبه موساد در ايران بود. و از اولش هم ايراني نبود.
گفتم: ايراني مقيم انگليس با اشاره به مقاله بهنود كه در آن از تحريم هاي آمريكا و اروپا عليه ايران ابراز خوشحالي كرده بود، نوشته؛ برخلاف آرزوي شما، تحريم ها بي اثر بوده.
گفت: اين آقاي مسعود بهنود، قبل از انقلاب كه عضو ساواك و همكار شاخه زيتون بود. بعد از انقلاب هم 30 سال در آرزوي بازگشت سلطه از دست رفته آمريكا به هر خيانتي تن داد و حالا هم مجبوره با آرزوهاي برباد رفته اش زندگي كنه!
گفتم: يارو بعد از كلي تمرين، دورخيز كرد كه روي زين اسب بپره ولي با مخ زمين خورد و دوستش گفت؛ احسنت! يارو پرسيد؛ از چي خوشت اومد؟ از دورخيزم؟ يا از پرشم؟ و دوستش گفت؛ هيچكدوم، از اعتماد به نفست!


با حضور رئيس جمهور نيروگاه سيكل تركيبي سلطانيه به بهره برداري رسيد

ابهر و زنجان- خبرنگاران كيهان:
نيروگاه سيكل تركيبي 648 مگاواتي شهر سلطانيه از توابع شهرستان ابهر توسط محمود احمدي نژاد افتتاح شد.
اين پروژه جزو مصوبات سفر دور اول هيئت دولت به استان زنجان بود كه فاز اول آن ظرفيت توليد 648 مگاوات برق را دارد و عمليات اجرايي اين طرح در زميني به مساحت 64 هكتار از سال 88 آغاز شده و در حال حاضر توان توليد 648 مگاوات برق را دارد.
سوخت اين نيروگاه گاز است و در 4 واحد 162 مگاواتي توليد برق خواهد كرد. گفتني است 90 درصد تجهيزات موردنياز نيروگاه سلطانيه توسط متخصصان ايراني تامين شده و 4 هزار و 500 ميليارد ريال هزينه در بر داشته است اين نيروگاه علاوه بر رفع مشكلات كمبود برق استان زنجان و استان هاي همجوار، باعث رشد و توسعه، بويژه در بخش صنعتي و كشاورزي و ايجاد اشتغال در استان نيز مي شود.
سيستم هاي كنترل اين نيروگاه از پيشرفته ترين سامانه هاي كنترل دنياست و تمام استانداردهاي زيست محيطي ايران در اين محل رعايت مي شود.
گفتني است مراسم گشايش سيكل تركيبي سلطانيه با حضور رئيس جمهور، وزير نيرو و جمعي از مسئولان استان زنجان برگزار شد.
محمود احمدي نژاد در مراسم بهره برداري از 52 هزار واحد مسكن مهر، در جمع مردم و مسئولان استان، زنجان را سرزمين پايداري ها و رشادت ها، ايمان هاي مستحكم و انديشه هاي نوراني، دل هاي پاك و دست هاي پربركت توصيف كرد و افزود: تاريخ هيچگاه خاطره مجاهدت هاي مردم اين ديار را در صيانت از اسلام فراموش نخواهد كرد.
وي همچنين با اشاره به افتتاح پروژه ارتباطي زنجان- طارم گفت: اين جاده بعد از 21 سال تمام شد و طارم را كه قطعه اي از بهشت است به زنجان متصل كرد.
رئيس جمهور در جريان افتتاح جاده مواصلاتي زنجان- طارم در منطقه «تهم» در ميان استقبال پرشور مردم روستاي «همايون» وارد اين روستا شد. احمدي نژاد با تاكيد بر اين كه امروز جاده زنجان به طارم آماده شده است و اميدواريم مردم روستاي همايون و استان زنجان به سلامتي از اين محور استفاده كنند، ادامه داد: اميد دارم اين جاده سبب عمران و آبادي بيشتر اين منطقه شود.
وي به جمعيت يك هزار و 500 نفري روستاي همايون اشاره كرد و افزود: تامين آب يكي از مشكلات اساسي اين منطقه است كه اميدواريم برطرف شود.
رئيس جمهور و هيئت همراه پس از پايان اين ديدار استان زنجان را به مقصد تهران ترك گفتند.


كيهان و خوانندگان

سامانه پيام كوتاه 32320003
چرا انحصار واردات مواد مورد نياز مرغداريها بايد به دو سرمايه دار كلان سپرده شود و آنها 7 ماه اين محموله را در كشتي نگه دارند تا قيمت مرغ افزايش يابد؟ آيا اين كار مصداق افساد في الارض نيست؟ پس سازمانهاي عريض و طويل بازرسي و نظارتي و چه مي كنند؟ چرا با اين از خدا بي خبران برخورد نمي شود؟
1528---0912
¤از مسئولان مي خواهيم اسامي كساني را كه باعث گراني مرغ در جامعه شده اند را اعلام كنند تا شرم و حيا كنند و دست از اين كار بردارند و مردم را به حال خود بگذارند.
پيكر
¤گراني هاي امسال هيچ علل طبيعي نداشته است و البته وضعيت كشور هم خيلي خوب بوده هم از لحاظ بارش باران و منابع طبيعي و هم از نظر منابع نفتي و در اين ميان تحريم ها ناكارآمد بود هرچند پرهياهو بود. بنابراين گراني هاي برخي اجناس و بالا و پايين شدن نابهنگام محصولات در برخي مواد پرمصرف ناشي از عملكرد ستون پنجم دشمن در پشت اين قضيه است.
يك شهروند
¤در يادداشت روز و تيترها و مقالات عوامل اصلي گراني را مورد حمله قرار دهيد و آنها را از مواضع تهاجمي خارج كنيد .
9092---0912
¤ضمن تقدير و تشكر از يادداشت كيهان 20/4/91 از عوامل پشت پرده گراني از مسئولين مسكن مهر سوال كنيد با توجه به گسترش ساخت وساز مسكن مهر بررسي نمايند كه اين تلاشها چقدر بر كاهش قيمت مسكن در كشور بويژه در تهران تاثير داشته است؟ متاسفانه علي رغم تلاش قابل تقدير دولت طي يك سال اخير حتي در مناطق جنوبي تهران هر متر مربع يك ميليون تومان افزايش نشان مي دهد. بايستي علت اين افزايش علي رغم توليد انبوه مسكن مهر معلوم شود.
كرمي
¤راه حل برخورد با گراني اين نيست كه به جامعه پول تزريق كنيم. با توجه به اينكه در آستانه ماه مبارك رمضان قرار داريم، بايد مبلغان درخصوص راههاي صرفه جويي بيشتر مردم را آگاه كنند و مردم را از مصرف گرايي بر حذر دارند تا از اين پيچ زودتر بگذريم و به قله پيروزي برسيم.
يك شهروند
¤رئيس فدراسيون فوتبال و رئيس هيئت ليگ برتر جام حذفي را به خاطر اخم مربي تيم ملي فوتبال كشور (كي روش) تعطيل مي كند، ولي حاضر نيست به خاطر خدا و احترام ماه مبارك رمضان بازي هاي ليگ برتر را به مدت يك ماه تعويق بيندازد تا شاهد موارد زشتي مثل روزه خواري برخي از بازيكنان نباشيم.
9570---0916
¤در طول دوران دفاع مقدس تنها كشور عربي كه كنار ايران ماند و از ايران مظلوم دفاع كرد كشور سوريه به رهبري حافظ اسد بود. جوانمردي حكم مي كند امروز هم دولت و مسئولين كشورمان تا آخر كنار اين كشور و مردمش باشيم.
8847---0919
¤چرا در اكثر ادارات اولويت جذب با دختران است و آمار بيكاري پسران روز به روز بيسشتر مي شود؟ گويا در آخر الزمان زنان نان آور خانه و آقايان بايد به نگهداري فرزندان و آشپزي منزل بپردازند! چرا مسئولين از مسائل اصلي و ريشه اي اين قدر غفلت مي كنند؟ به كجا مي رويم؟
يك شهروند
¤برنامه هاي شبكه پويا نمايي كه قرار است جايي براي آموزش درست به بچه ها و كاهش اثرات شبكه هاي ماهواره اي باشد متاسفانه خود بعضا مروج انحراف است در برخي از محصولات ساخته شده، حجاب زنها اصلا با فرهنگ و الگوهاي اسلامي مطابقت ندارد.
7016---0937
¤طي يك سال اخير شركت رجا 3 بار بر قيمت خود افزوده ولي متاسفانه از كيفيت خدمات دهي خود كاسته است يعني بهداشت و سرويس دهي و امكانات تنزل يافته است. آيا اين نوعي گرانفروشي نيست؟
ميقاني
¤ در ميادين تره بار مرغ پيدا نمي شود و يا خيلي زود تمام مي شود. چرا دائم از رسانه ها اعلام مي شود مرغ در بازار موجود است.
6872---0912
¤ وزارت آموزش و پرورش بدهي خود را به بيمه بپردازد تا بازنشستگان بتوانند از خدمات بيمه طلايي بهره مند گردند.
خرسندي
¤ از مسئولان وزارت بهداشت تقاضا داريم نسبت به تامين دارو و سرنگ و نوار بيماران ديابتي و قلبي توجه ويژه اي مبذول دارند. ما بيماران ديابتي خيلي در سختي هستيم و به شدت نياز به اين دارو و وسايل داريم.
7291---0919
¤ از مسئولين استان خوزستان درخواست مي شود نسبت به نسل كشي آبزيان از جنوب اهواز تا شمال شوشتر كه برخي افراد با موتور برق و سيم برق رها شده در آب انجام مي دهند برخورد نمايند.
حاجي زاده
¤ پس از حذف مجازات زندان از قانون چك هاي برگشتي نوبت به ديه و مهريه رسيده كه فرد محكوم با به زبان آوردن يك كلمه «ندارم» خيالش از بابت زندان رفتن راحت مي شود و مشغول كار خود مي گردد. بيچاره ذي حق كه بايد رسيدن به حق و حقوق خويش را با خود به گور ببرد.
2523---0913
¤ در داخل شهرستان سلماس در آذربايجان غربي تعطيلي جايگاه هاي سوخت گاز زياد شده و مجبور مي شويم تا ساعت دو نصف شب در صف طولاني جايگاه سوخت گاز بيرون شهر منتظر بمانيم و ساعت ها از عمر ما هدر برود. چرا مسئولين امر براي رفع اين مشكل اقدام جدي نمي كنند؟
9788---0914
¤ در شهرستان كرمان نوعي مبل سنتي يا قاليچه هاي ريزبافت ساخته مي شود كه در اين شهر معروف به «مبل قالي» است درخواستم از دولتمردان اين است كه در ديدارهاي خود با ميهمانان خارجي از اين مبل استفاده بكنند كه هم موجب اشتغال در كشور بشود و هم از اين طريق ميراث فرهنگي ايرانيان تبليغ گردد.
اجله
¤ برخي از مردم متاسفانه حرمت نان را نگه نمي دارند و آن را در سطل هاي زباله مي ريزند يا در گوشه سطل آويزان مي كنند. اين رفتار دور از شان مردم يك كشور اسلامي است.
يك شهروند
¤ در تهران دماي هوا به 32 درجه كه رسيد در اخبار ساعت 14 سيما بلافاصله گزارش از يك گرمازدگي پخش شد. ولي در خوزستان دماي هوا به 50 درجه هم كه برسد خبري از تهيه گزارش و پخش آن از راديو و تلويزيون نيست چرا؟
6224---0916
¤ از نيروي انتظامي و شهرداري شيراز درخواست مي شود نسبت به پاكسازي اطراف حرم مطهر حضرت احمد بن موسي(ع) از معتادين و ولگردها و مهاجران همسايه شرقي اقدام نمايند.
9059---0937
¤ از مسئولين شركت واحد اتوبوسراني درخواست نظارت و كنترل بيشتر خط تجريش به شهرك قائم را داريم. متاسفانه در اين خط اكثر اتوبوس ها آقايان و خانم ها را به صورت مختلط سوار مي كنند. وقتي تذكرات لازم به مسئولين ذي ربط داده مي شود چند روز وضعيت خوب است و مجددا پس از چندي به روال گذشته برمي گردد.
راسخ


احمدي نژاد در ديدار وزير دارايي قرقيزستان:

كشورهاي مستقل مدل جديدي از مديريت اقتصادي ارائه كنند

رئيس جمهور با بيان شكست نظام اقتصادي و مديريت سرمايه داري حاكم بر مردم استفاده از اين فرصت تاريخي و تلاش جمعي كشورهاي مستقل براي طراحي و ارائه مدل جديدي از مديريت اقتصادي در جهان تاكيد كرد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني رياست جمهوري، محمود احمدي نژاد شب سه شنبه در ديدار عاقل بيك جابراف وزير دارايي قرقيزستان، ضمن ابراز خرسندي از تحولات اخير و حاكميت اراده مردم در اين كشور، اظهار داشت: حركت دولت و ملت قرقيزستان در مسير پيشرفت به روشني آشكار و مشخص است.
رئيس جمهور با بيان اين كه ايده ها و طرح هاي بسيار خوبي نزد مسئولان دو كشور وجود دارد كه بايد با گسترش مراودات و رفت و آمدها در جهت تقويت و عملياتي كردن آنها تلاش شود، اظهار داشت: بايد در كنار يكديگر در مسير پيشرفت و توسعه تلاش كرده و گام برداريم.
عاقل بيك جابراف وزير دارايي قرقيزستان نيز در اين ديدار با اشاره به اين كه براساس توافقات صورت گرفته ميان مسئولان دو كشور سطح همكاري ها و مبادلات ايران و قرقيزستان بايد در كوتاه مدت به يك ميليارد دلار برسد، گفت: جمهوري اسلامي ايران كشوري بزرگ و تاثيرگذار در منطقه و جهان است كه مي تواند در بسياري از زمينه ها، الگويي مناسب براي ساير ملت ها باشد.
لزوم هوشياري
در برابر توطئه هاي مستكبران
همچنين رئيس جمهور در ديدار رئيس مجلس اعلاي اسلامي عراق گفت: دشمنان بشريت اهداف درازمدتي را در منطقه خاورميانه دنبال مي كنند و در حال حاضر در صدد هستند تا شرايط را به نفع خودشان تغيير دهند.
احمدي نژاد بعدازظهر سه شنبه در ديدار عمار حكيم با وي خاطرنشان كرد: هدف همه تلاش هاي مستكبران در منطقه نجات صهيونيست هاست و هرگز به حاكميت اراده مردم رضايت نداده و مي خواهند تا بر ملت ها تسلط دائمي داشته باشند.
رئيس جمهوري با اشاره به اين كه امروز بايد به موضوعات و تحولات منطقه اي، نگرشي بين المللي داشته باشيم، اظهار داشت: در شرايط كنوني كه نظام استكبار در سراشيبي سقوط قرار گرفته و به دنبال آن است تا موانع تداوم سلطه طلبي خود را در جهان از بين ببرد، كشورهاي مستقل و عدالت طلب نبايد اجازه تحرك به آنها بدهند.
رئيس مجلس اعلاي اسلامي عراق نيز در اين ديدار با تقدير از اقدام جمهوري اسلامي ايران در برگزاري اجلاس زنان و بيداري اسلامي، ضمن ارائه گزارشي در خصوص تحولات و مسايل عراق، جمهوري اسلامي ايران را داراي نقشي سازنده و موثر در جلوگيري از بروز بحران ها و مسايل مختلف در منطقه برشمرد.
وي همچنين تصريح كرد: مجلس اعلاي اسلامي عراق طي دو سال گذشته اقدامات بسيار خوبي در جهت بازسازي و ايجاد روندي رو به رشد در عراق ايفا كرده است.
 


لغو مراسم «جايزه مهتاب ميرزايي» (خبر ويژه)

در پي افشاگري روزنامه «كيهان» در ستون اخبار ويژه ديروز (21تير 1391) درباره ماهيت مراسم «جايزه مهتاب ميرزايي» كه هر ساله توسط نشريه «نگاه نو» برگزار مي شود، اين مراسم لغو شد. «علي ميرزايي» (مديرمسئول و سردبير فصلنامه نگاه نو) ديروز در گفتگو با خبرگزاري مهر گفت: «از مركز دايره المعارف بزرگ اسلامي به ما اعلام كردند كه ششمين جايزه مهتاب ميرزايي لغو شده است.»
مراسم «جايزه مهتاب ميرزايي» كه در ساليان گذشته از مروجان ليبراليسم و الحاد دعوت و تجليل كرده است، بدون مجوز قانوني توسط فصلنامه «نگاه نو» برگزار مي شد، در حالي كه برگزاري چنين مراسمي بايد با مجوز و تحت نظارت نهادهاي قانوني صورت گيرد. «نگاه نو» از فصلنامه هاي مبلغ فراماسونري و سكولاريسم در ايران است كه با همكاري مهره هاي تابلودار رژيم شاه و عوامل مرتبط با سرويس هاي بيگانه اداره مي شود. اين فصلنامه پائيز 1370 همزمان با «ماهنامه كيان» و توسط «محمد تقي بانكي» از مديران اقتصادي دولت سازندگي و رابطين «سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي» منتشر شد و عليرغم چاپ مطالب مغاير قانون همچنان به حيات خود ادامه مي دهد.
به نظر مي رسد كه مدعي العموم و مقامات قضايي و هيات نظارت بر مطبوعات بايد به مفاسد حوزه هاي فرهنگي و فعاليت سكولارها در عرصه عمومي نيز توجه داشته باشند و ورود به جدال هاي سياسي و جناحي آنان را از اين مسئوليت هاي خطير غافل نكند.


نصب پالان بر پشت اپوزيسيون با تضمين معتبر! (خبر ويژه)

برخي از اپوزيسيون برانداز خارج نشين به دعوت سازمان سوئدي «اولاف پالمه» در بروكسل دور هم جمع شدند تا باز هم «دون كيشوت وار» به بررسي راه هاي براندازي جمهوري اسلامي بپردازند.
در اين جمع افرادي مانند محسن سازگارا (از همكاران صداي آمريكا و اصلاح طلب فراري)، مجتبي واحدي (مشاور فراري كروبي)، عليرضا نوري زاده (جاسوس MI6)، حسن شريعتمداري (عامل CIA)، نوشابه اميري (خبرچين ساواك و سردبير روزآنلاين) و ... حضور داشتند. «امين رياحي» يكي از حاضران در اين همايش با بيان اين كه «كشورها به دموكراسي نرسيدند مگر اين كه از غرب كمك گرفتند» خواستار ارتباط مالي آشكار با غرب شد. البته وي اشاره نكرد كه مگر دلارهاي جاري شده در جيب اپوزيسيون خارج نشين تاكنون مخفيانه بوده است كه حالا خواستار كمك آشكار شده! همچنين صبح ديروز مجتبي واحدي در گفت وگو با تلويزيون صداي آمريكا تاكيد كرد كه دريافت كمك مالي از كشورهاي خارجي براي براندازي جمهوري اسلامي بلامانع است.
كنفرانس موردنظر آنقدر سطح پايين بود كه برخي از مدعوين مانند «هانس بيليكس» (رئيس سابق آژانس انرژي اتمي) به جاي حضور مستقيم با تماس تلفني سخنان خود را ايراد كردند. حتي برخي ديگر از عناصر خارج نشين به تمسخر آن پرداختند و مدعي شدند در اين كنفرانس نام كساني برده شده كه اصلا حضور نداشتند. «نيك آهنگ كوثر» كه در ميان اپوزيسيون خارج از كشور به مدحي شماره دو معروف است نوشت: «اعلام اسامي كساني كه در كنفرانس حاضر نيستند به عنوان شركت كننده، از اعتبار ستاد برگزاري مي كاهد.» البته ايشان اشاره نكرده است كه چنين كنفرانسي اصولا چگونه مي تواند اعتبار داشته باشد!؟
از طرف ديگر عليرضا نوري زاده كه از شركت كنندگان در كنفرانس بود سايت هاي روزآنلاين، خودنويس و... را متهم به دروغ پردازي در مورد اين كنفرانس كرد و گفت: «اولا من بهتون بگم، تمام اين چرندياتي كه بعضي از سايت ها راجع به [كنفرانس] بلژيك نوشتند، جز دروغ و جز كينه ورزي و جز حسادت نبود»!
گفتني است، در اولين نشست از اين نوع كه تحت مديريت موسسه سوئدي اولاف پالمه در استكهلم پايتخت سوئد برپا شده و سفارت عربستان هزينه آن را بر عهده گرفته بود، تعداد بسيار اندكي از گروه هاي اپوزيسيون شركت كرده بودند و يكي از سايت هاي ضدانقلاب خطاب به عليرضا نوري زاده كه تامين هزينه اين جلسه از سوي سفارت عربستان را نه فقط شرم آور ندانسته بلكه آن را باعث افتخار اپوزيسيون معرفي كرده بود، نوشت: آقاي نوري زاده در پوشش سازمان سوئدي «اولاف پالمه»، اعضاي اپوزيسيون را «الاغ» تصور كرده و به دنبال نصب پالان بر پشت آنها بوده است.
 


توان براندازي نداريم گدايي كه مي توانيم بكنيم! (خبر ويژه)

نه مشروعيت داريم و نه مقبوليت! مردم هم كه از ما حمايت نمي كنند، در نتيجه توان هم نداريم. وقتي هم توان نداريم چطور مي خواهيم جمهوري اسلامي را ساقط كنيم؟!
اين را شايد بتوان صادقانه ترين تعريف اپوزيسيون خارج نشين از وضعيت خود دانست.
كورش عرفاني در يادداشتي در گويانيوز- سايت وابسته به سازمان سيا- در تشريح وضعيت ضد انقلاب نوشته است: «اتحاد اپوزيسيون يكي از معضلات ديرينه سازمان ها و گروه هاي سياسي ايراني مخالف رژيم جمهوري اسلامي بوده و هست. از يك سو همه مي دانند كه اين رژيم بدون يك اپوزيسيون متحد رفتني نيست و از سوي ديگر، فرمولي براي ايجاد اين اتحاد موجود نمي باشد. دلايل بسياري در شرح و تفسير اين ناتواني ابراز شده است كه بايد در يك كار دقيق ريشه يابانه مورد نظر قرار گيرد... پيشنهادي كه در اين جا ارائه مي شود مبتني است بر اين واقعيت ساده كه اپوزيسيون ايراني تاكنون نتوانسته در چشم جامعه از مشروعيت و مقبوليت لازم برخوردار شود و به همين دليل مورد حمايت وسيع مردم قرار نگرفته است؛ در نتيجه، ناتوان است و تا وقتي توان كافي ندارد نمي تواند از پس رژيم حاكم برآيد.»
وي در ادامه پيشنهاد مي دهد اپوزيسيون بايد روي نيروي اجتماعي سرمايه گذاري كند و با اين روش اعتماد مردم را جلب كند اما روش پيشنهادي او نيز در نوع خود جالب است.
در حالي كه عنوان اين يادداشت «قدرت در دست مردم از همين حالا» است و نويسنده در طول تمام نسخه خود، مدعي است بايد كاري كرد كه مردم احساس كنند اپوزيسيون قصد ندارد بعد از سرنگوني رژيم بر آنها حكومت كند، بالاخره در پايان نمي تواند ذوق زدگي اش را از خيال فرداي ايران بدون جمهوري اسلامي پنهان كند و نقش مردم را هم اينگونه تعريف مي كند كه مي توانند به نظارت بر ما افتخار كنند و ما اين حق نظارت را تضمين مي كنيم!
هفته گذشته همين پادوي دست چندم از اعتراض يك گروه اپوزيسيون كه دريافت كمك مالي از بيگانگان را غيردموكراتيك ناميده بود، برآشفته و اعلام كرده بود: «دريافت كمك مالي و سياسي و تبليغاتي از آمريكا و ساير كشورهايي كه در اردوي دشمنان جمهوري اسلامي قرار دارند، يك حركت دموكراتيك است»! و افزوده بود؛ اگر آمريكا و انگليس را كشورهاي دموكراتيك مي دانيم چرا كمك آنها به اپوزيسيون را براي مقابله با جمهوري اسلامي ايران، دموكراتيك ندانيم؟!


كاسه داغ تر از اسرائيل! (خبر ويژه)

عبدالله نوري كه اين روزها با اظهارات گوناگون خود سعي مي كند بار ديگر به صحنه بازگردد، اين بار در اقدامي عجيب و سوال انگيز، ادعاي مضحك مقامات رژيم صهيونيستي درباره برنامه هسته اي كشورمان را -آگاهانه يا ناخودآگاه و انشاءالله ناخودآگاه- به فارسي دوبله كرده و به عنوان نظر خود! ابراز كرد. اظهارات عبدالله نوري بلافاصله و با سرعتي كم سابقه به تيتر اول رسانه هاي بيگانه و سايت هاي ضدانقلاب تبديل شد. وزير كشور دولت خاتمي در ديدار با چند تن از دانشجويان در منزل خود گفت، «نظام بايد ادامه فعاليت هسته اي را به رفراندوم بگذارد»! اين اظهارات در حالي است كه مردم ايران با هر سليقه سياسي بارها بر ضرورت برخورداري ايران اسلامي از فناوري صلح آميز هسته اي تاكيد ورزيده اند كه از جمله آنها مي توان به حضور بي نظير و چند ده ميليوني مردم در حماسه بي نظير 22بهمن، انتخابات 12 اسفند و... اشاره كرد. اين حضور حماسي در حالي بود كه دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها، بي پرده و با بهره گيري از صدها رسانه مكتوب و ديداري و شنيداري اعلام كرده بودند مردم ايران از ادامه برنامه هسته اي كشورشان ناراضي هستند! و پيش بيني كرده بودند كه عدم حضور مردم در راهپيمايي 22 بهمن و انتخابات 12 اسفند مي تواند نشان دهنده اين نارضايتي باشد! ولي بعد از حماسه هاي ياد شده به اشتباه محاسباتي خود اعتراف كردند و خانم هيلاري كلينتون در پاسخ به سوال خبرنگاران كه به اين تناقض ميان ادعاي آمريكا و واقعيات ايران اشاره كرده بودند، بي آن كه اصرار مردم بر برخورداري از فعاليت هسته اي را نفي كند- كه قابل نفي نبود- گفت؛ البته اكثر مردم ايران هنوز نمي دانند كه مسئولان كشورشان در پي توليد بمب هسته اي هستند و اگر از اين تصميم باخبر شوند از اصرار خود دست خواهند كشيد!
نكته درخور توجهي كه احتمال وجود رابطه ميان اظهارات مضحك عبدالله نوري با كانون هاي بيروني را قوت مي بخشد، استدلال وي است كه دقيقا و بي كم و كاست با آرزوي بر باد رفته آمريكا و متحدانش نه فقط همخواني بلكه انطباق كامل دارد. عبدالله نوري مي گويد؛ «آسيب ها، زيان ها و فشارهايي كه به بهانه پروژه هسته اي به ايران وارد مي شود از حد گذشته است و حكومت بايد براي خروج از اين بن بست اقدام كند»!
حالا به اظهارات نتانياهو به نقل از روزنامه صهيونيستي و انگليسي زبان «جروزالم پست» توجه كنيد «مذاكره با ايران بي فايده است و 1+5 بايد تحريم ها و فشارها بر ايران را به سطحي از افزايش برساند كه مردم در ايران احساس بن بست كنند و به حاكمان براي خروج از بن بست، فشار بياورند تا فعاليت هسته اي خود را متوقف سازند»!
اما، شنيدني است كه همين روزنامه اسرائيلي بعد از راهپيمايي حماسي 22 بهمن و انتخابات 12 اسفند 90 و نهايتا ناكامي تحريم ها براي ايجاد نارضايتي در مردم، مي نويسد «تهران در هفته هايي كه گذشت -منظورش خرداد 91 است- كاملا آرام بود و شهر شادابي هميشگي خود را داشت. اين آرامش دهن كجي به تحريم هاست و سوال از 1+5 اين است كه با اين وجود چگونه مي توان گفت تحريم ها اثر خود را گذاشته است»؟!
درباره ديكته جديد عبدالله نوري اين 3 پرسش نيز مطرح است. اول؛ در حالي كه اصحاب فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88، داعيه تقلب در انتخابات را دارند و آقاي عبدالله نوري به خاتمي اعتراض مي كند كه چرا با شركت در انتخابات، كليد رمز فتنه، يعني تقلب را زير سؤال برده است، پيشنهاد رفراندوم از كدام موضع مطرح شده است؟! و دوم؛ اين كه رفراندوم راه كار تعريف شده اي در قانون دارد و سران و عوامل فتنه 88 كه به قانون اساسي و قوانين جاري تن نداده اند چگونه پيشنهاد رفراندوم مي دهند؟! و سوم؛ ممكن است شيخ دوم اصلاحات ادعا كند كه قانون اساسي را قبول دارد. در اين صورت بايد دوسوم نمايندگان مجلس پيشنهاد رفراندوم را مطرح كنند. حالا ممكن است بگويد اصحاب فتنه فاقد نماينده- يا با عرض پوزش از نمايندگان و صرفا براي روشن شدن موضوع- فاقد اين تعداد از نماينده در مجلس هستند. در اين صورت اگر نمايندگان مجلس را نماينده مردم مي دانند بايد به اين واقعيت ملموس هم اعتراف كنند كه فتنه گران پايگاه مردمي ندارند و اگر آنها را نماينده مردم مي دانند كه بايد اذعان كنند باز هم مثل هميشه، آرزوهاي خود را به مردم نسبت مي دهند...
گفتني است؛ تنها برخي از مقامات رژيم صهيونيستي- و نه همه آنها- مدعي مخالفت مردم ايران با فعاليت هسته اي هستند و حتي انگليس و آمريكا نيز به اين ادعا بي اعتنايي مي كنند و بارها از اين كه تمامي ايرانيان با هر عقيده و سليقه اي در برخورداري كشورشان از فناوري هسته اي اتفاق نظر دارند، ابراز نگراني كرده اند.


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14