(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 7 شهریور 1391 - شماره 20292

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
نياز جدي تبديل جنبش به سازمان (يادداشت روز)
كيهان و خوانندگان
سوپ (گفت و شنود)
گزارش خبري- تحليلي
خشم صهيونيست ها از سفر مرسي به تهران
عذر تقصير ! (نكته)
در پي وقوع حادثه مرگبار در پالايشگاه گازانجام شد
پيام تسليت احمدي نژاد به رئيس جمهور ونزوئلا
توزيع مطبوعات در تعطيلات 5 روزه
دوازدهمين اجلاس خبرگان رهبري برگزار مي شود
قاليباف به من گفت كه نامزد است (خبر ويژه)
خاورميانه دردسر بزرگ و سوريه در حكم لانه زنبور براي آمريكاست (خبر ويژه)
تحريم هاي نفتي در ايران كارگر نشد اما آمريكا را آسيب پذير كرد (خبر ويژه)
پرز حق دارد بترسد متحدان ايران آماده گرفتن زهر چشم هستند (خبر ويژه)
شوري به كوري رسيده رفقا! به قول بزرگ علوي مرض «قلم روش» گرفته ايم (خبر ويژه)


نياز جدي تبديل جنبش به سازمان (يادداشت روز)

رسانه هاي غربي و يا مرتبط با غرب تلاش كردند تا «وجه سلبي» اجلاس عدم تعهد در تهران برجسته ديده شود و وجه ايجابي آن تحت الشعاع قرار گيرد. در اين ميان خبرگزاري رويترز دو روز پيش نوشت: «ايران با برگزاري اين نشست به جنگ سياست انزوا رفته است» و شبكه الجزيره گفت: «ميزباني ايران، هجمه تبليغاتي منزوي شدن ايران را درهم شكسته است.» خبرگزاري آسوشيتدپرس هم نوشت: «اين اجلاس، ويترين مناسبات جهاني ايران است» و شبكه فاكس نيوز هم گفت: «ايران رياست بزرگترين بلوك رأي دهنده سازمان ملل را در اختيار مي گيرد.»
بدون ترديد يكي از جنبه هاي اجلاس عدم تعهد در تهران، جنبه سلبي آن است ولي اگر نگاه به اجلاس تهران و توقع از آن محدود به وجه سلبي آن باشد، از واقعيتي كه طي روزهاي 5 تا 10 شهريور و نيز در سه سال دوره رياست ايران بر اين جنبش رخ مي دهد، غفلت شده است در اين ميان قاعدتاً به نفع آمريكايي هاست كه اجلاس تهران صرفاً يك اجلاس تدافعي و سلبي باشد و عجيب نيست كه رسانه هاي آنان روي وجه سلبي تمركز كرده اند كمااينكه غرب بسيار مايل است كه اساساً جنبش عدم تعهد يك جنبش صرفاً سلبي و تدافعي باشد چرا كه يك جنبش صرفاً سلبي نمي تواند «آينده ساز» باشد.
ايران سه سال، رياست بر اين جنبش را بعهده دارد و اين يك فرصت مهم براي جنبش و ايران به حساب مي آيد. باتوجه به اينكه بدست آوردن رياست جنبش نيازمند كسب اكثريت آراء سران جنبش (118 نفر) مي باشد بنابراين نبايد ترديد كرد كه پذيرش رياست ايران بر اين جنبش توام با پذيرش نگرش هاي ايران در عرصه سياست خارجي بوده است و اين خود ضمن آنكه يك علامت روشن از تحول خواهي اكثريت اعضا مي باشد در عين حال به معناي پشتيباني اكثريت از نگرش هاي ايراني در اين عرصه مي باشد با اين وصف ايران در اين برهه حساس ضمن آنكه مسئوليت سنگيني را بر دوش دارد، فرصت طلايي هم براي پيشبرد سياست خارجي استقلال طلبانه و آرمان گرايانه خود در اختيار دارد. بايد به اين نكته اضافه كرد كه باتوجه به آنكه رياست بعدي جنبش را متحد استراتژيك ايران در آمريكاي لاتين- ونزوئلا- برعهده دارد، در واقع ايران مي تواند روي يك دوره پيوسته 6ساله حساب باز كند و اين فرصتي بسيار بزرگ و كافي براي پيگيري تحول در اهداف، اصول و كاركردهاي جنبش و ارتقاء آن به سمت يك سازمان كارآمد جهاني مي باشد.
جنبش عدم تعهد در اوج جنگ سرد (1334 تا 1340) به وجود آمد و هدف اصلي آن حفظ و كمك به استقلال كشورها در برابر دو ابرقدرت جهاني بود و براي رسيدن به اين هدف مهم بايد به «سازمان» تبديل مي شد. سازماني كه بازوهاي اجرايي لازم- شامل بازوهاي حقوقي، امنيتي، مالي، انساني، سياسي، فرهنگي، اجتماعي، تكنولوژيكي و علمي- را در اختيار داشته باشد. چرا كه بدون در اختيار گرفتن اين بازوها قادر به حفظ استقلال كشورها در مقابل مداخلات ابرقدرت ها نبود به تجربه هم ديديم كه به همين دليل، ابرقدرت ها هيچگاه جنبش عدم تعهد را جدي نگرفتند. نقيصه حركت از جنبش (movement) به سازمان (organization) بايد در اجلاس تهران بطور جدي طرح شده و حركت جنبش به سمت سازمان آغاز شده و در دوره سه ساله رياست ايران به نتيجه برسد و در دوره رياست ونزوئلا سازمانهاي جانبي آن كه ايفاگر نقش هاي حقوقي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي، امنيتي و... هستند، به وجود آيند.
در عين حال تبديل شدن جنبش به سازمان، نبايد به معناي مقابله اين نهاد با سازمان ملل باشد چرا كه بدون شك اكثر اعضاي جنبش عدم تعهد با تضعيف نقش و جايگاه سازمان ملل مخالفند هر چند اكثريت اعضاي جنبش بر لزوم اصلاح سازمان تأكيد دارند كمااينكه بيانيه هاي پاياني اجلاس هاي عدم تعهد از 1993 (1372) يعني از اولين اجلاس پس از فروپاشي نظام دو بلوكي، بر لزوم اصلاح ساختار سازمان ملل و بويژه اصلاح ساختار و كاركرد شوراي امنيت سازمان ملل، تأكيد كرده اند. جنبش عدم تعهد بايد به سازمان تبديل شده و بازوهاي اجرايي خود را پيدا كند نه براي اينكه به يك سازمان ملل تبديل شود كمااينكه در دنيا بعد از به وجود آمدن سازمان ملل، سازمان ها و پيمان هايي به ابتكار كشورهاي اروپايي و يا آسيايي به وجود آمدند كه بدون آنكه كار سازمان ملل را انجام بدهند به سازماني با ضمانت هاي قوي اجرايي تبديل گرديدند، اتحاديه اروپا، ناتو و آسه آن سه نمونه از اين سازمان هاي داراي كاركردهاي الزامي هستند.
بعنوان مثال كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد مي توانند يك منشور حقوق بشر داشته باشند و براساس فرهنگ هاي بومي منشوري تهيه كرده و رعايت مواد آن را پس از تصويب در مجمع عمومي الزام آور نمايند و براي كشور يا دولتي كه در عين عضويت در جنبش، به مفاد اين منشور حقوق بشر عمل نمي كنند، مجازات هايي را در نظر بگيرند مگر همين الان اتحاديه اروپا منشور فرهنگي حقوقي جداگانه اي ندارد و براساس آن كشورهاي عضو را وادار به اصلاحات قوانين داخلي خود نمي كند؟ نكته ديگر اين است كه 118 عضو سازمان ملل، بزرگترين گروه اعضاء سازمان را به خود اختصاص داده اند اما آيا واقعاً اين 118 عضو به اندازه يكي از چند كشور خاص (نظير فرانسه) قادر به اثرگذاري خاص در مناسبات بين المللي هست؟ پاسخ قطعاً منفي است ولي اين يك وضع غيرطبيعي است چرا كه در مجموعه جنبش، تعداد زيادي كشور وجود دارد كه از فرانسه قوي تر و پيشرفته ترند. بدون ترديد هند به تنهايي از مجموع اعضاي اتحاديه اروپا ازنظر ميزان توليد ناخالص ملي (EDP) برتري دارد اما در اين اتحاديه دو عضو هستند كه هر كدام به تنهايي بيش از مجموعه 118عضو جنبش عدم تعهد در معادلات بين المللي اثرگذار هستند. جنبش با تبديل شدن به سازمان مي تواند اين روند ناعادلانه و تبعيض آميز را دگرگون كند كه رفع اين بي عدالتي خود اولين گام در راه اصلاح سازمان ملل و شوراي امنيت نيز مي باشد به عبارت ديگر اصلاح جنبش عدم تعهد شرط لازم اصلاح سازمان ملل است اگر از اين منظر به اصلاح جنبش و تبديل آن به سازماني با اجزاء اجرايي نگريسته شود، آن وقت گسترش نقش و تأثير عدم تعهد به معناي كاسته شدن از نقش و تأثير سازمان ملل نخواهد بود بلكه به معناي تقويت آن نيز هست.
همان طور كه در اهداف اوليه جنبش- بيانيه ده ماده اي 29كشور در اندونزي 1955- با صراحت آمده است، استفاده از زور براي حل و فصل منازعات ميان كشورها و مداخله در امور داخلي و تجاوز به اراضي ديگران ممنوع است اگر جنبش با ايجاد سازمان هاي لازم براي تحقق منع زور و حل و فصل عادلانه مناقشات ميان اعضا گام برداشته بود، هيچگاه نوبت به مداخله خارجي نمي رسيد. جنگهاي بالكان، جنگ ايران و عراق، درگيري هاي شديد قومي در سومالي، درگيري هاي منجر به دو پارچه شدن سودان، درگيري هاي داخلي لبنان، درگيري هاي كنوني سوريه، اشغال عراق، اشغال افغانستان، جنگ 33روزه، جنگ 22روزه، اتفاق نمي افتادند و يا به سرعت برطرف مي شدند رفع و رجوع اين مشكلات كه همه به اعضاي جنبش عدم تعهد مربوط مي شود به هيچ وجه با چارچوب هاي حقوقي و... سازمان ملل منافات نداشت و مي توانست با ساز و كار جنبش عدم تعهد- درصورتي كه به سازمان تبديل شده بود و بازوهاي اجرايي خود را داشت- حل و فصل شود. حالا هم ضرورت تبديل جنبش به سازمان براي مقابله با بحران هاي تحميل شده به اعضا و يا بحران هاي ناشي از اختلافات ارضي و مرزي و تاريخي به قوت خود باقي است. بايد توجه داشت كه شوراي امنيت و سازمان هاي مرتبط با آن تنها زماني در بحران هاي تحميل و يا حادث شده در جغرافياي بزرگ عدم تعهد ورود مي كنند كه از قبل منافع اعضاي متنفذ اين شورا تأمين شده باشد و يا امكان تبديل آن به وضعيتي به نفع سيطره غرب، وجود داشته باشد. در غير اين صورت بحران هاي ملي يا فراملي اعضا جنبش به درازا مي كشد و مشكلات جديدي هم به وجود مي آورند.
سازمان ملل براساس شرايط نظام دو قطبي و با ابتكار كشورهاي گروه متفقين به وجود آمد و علي رغم وقوع تحولات عمده بين المللي درحد فاصل سال تأسيس اين سازمان- 1327- تاكنون، هيچ تحولي را نپذيرفته است و اين درحالي است كه متفقين و متحدين آن روزگار در طول 60سال گذشته يكي شده اند و لذا تقسيم معادلات 60ساله براساس اتفاقات 5-6ساله- حدفاصل 1939 تا 1944- به هيچ وجه منطقي نيست و حداقل 60سال با واقعيت فاصله دارد. جنبش عدم تعهد به عنوان بزرگترين گروه عضو سازمان ملل مي تواند اصلاح ساختار سازمان ملل را بطور جدي دنبال كند و در صورت عدم تمكين متفقين و متحدين جنگ جهاني دوم، عدم تبعيت خود از قطعنامه ها و احكام شوراي امنيت و نهادهاي تابع آن را رسماً اعلام نمايد كه در اين صورت قطعاً اقليت كنوني حاكم بر سازمان ملل چاره اي جز تن دادن به اصلاح نخواهند داشت.
رياست ايران براين جنبش يك فرصت مهم و تاريخي و تا حد زيادي تكرارناپذير به حساب مي آيد. از قضا دوره رياست ايران با شروع تحولات عمده در عرصه هاي بين المللي و منطقه اي همراه گرديده است. ايران بايد با تجميع ظرفيت هاي خود در دولت، مجلس، قوه قضائيه، و سازمان هاي فراقوه اي خود نظير صداوسيما، سپاه و بسيج و... از اين فرصت زودگذر براي ارتقاء جنبش و تأمين حداكثر منافع ملي استفاده كند. مبادا اين فرصت مثل فرصت رياست ايران بر سازمان كنفرانس- همكاري هاي- اسلامي از بين برود و همت مسئولان امر تنها معطوف به 5روز اجلاس شانزدهم عدم تعهد شود و يا خداي نكرده برگزاركنندگان با تنگ نظري از به كارگيري ظرفيت هاي ساير دستگاه هاي كشور امتناع ورزيده و اين فرصت تاريخي را به حوزه هاي تنگ جناحي سوق بدهند.
فرصت سه ساله رياست ايران بر جنبش عدم تعهد نياز به برنامه ريزي سه ساله و ستادهاي خاص براي به نتيجه رساندن تحول و ارتقاء موقعيت جنبش دارد در اين ميان دانشگاه ها و ساير محافل نخبگي كشور مي توانند ظرفيت هاي خود را براي تحقق هدف بزرگ تغيير ساختار بين المللي مطابق با منافع ملي ايران و منافع ساير ملت ها به ميدان بياورند و نقش تاريخي خود را ايفا نمايند.
سعدالله زارعي


كيهان و خوانندگان

سامانه پيام كوتاه 32320003
¤ با توجه به حضور سران كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد در اجلاس تهران، ان شاءالله اميد است به مصوبات اين اجلاس پايبند باشند تا دست قدرتهاي استكباري براي هميشه از سر مسلمانان قطع شود.
سليمان بلغار
¤ برگزاري اجلاس جنبش عدم تعهد را به فال نيك مي گيريم و اميدواريم حضور اين سران در كشور ما، جنگ و خونريزي در كشورهاي منطقه و مسلمان و نقض قوانين حقوق بشر در كشورهاي ديگر را تمام كند و جلوي بي عدالتي ها در كل جهان را بگيرد و به مستكبران يادآوري كند كه دست از غارت، خونريزي در كشورهاي مسلمان منطقه بردارند.
مرادعلي سپانلو- مينودشت
¤ در اجلاس غيرمتعهدها حتما بايد به خيانت هاي پيدا و پنهان آمريكاي جنايتكار و اسرائيل در كشورهاي منطقه خاورميانه و در سراسر جهان اشاره و چهره كريه آنان بيش از پيش رسوا شود. بايد عاري نمودن قدرت ها از سلاح هاي هسته اي كه پيوسته تهديد جدي براي خود جهان به شمار مي رود، معرفي عامل اصلي عدم صلح و ثبات جهاني و راه هاي مقابله با استكبار جهاني نه در حرف بلكه در عمل مورد تاكيد و دستور كار شركت كنندگان قرار گيرد.
يك شهروند
هشتم شوال سالروز واقعه غمبار تخريب قبور ائمه مظلوم بقيع توسط وهابيت خبيث اين مذهب خرافاتي و بي اساس را به پيشگاه امام زمان(عج) و رهبر معظم انقلاب و امت اسلامي تسليت عرض مي كنم.
4691---0918 و6960---0936
¤ سال 91 به عنوان سال توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني نامگذاري شده ولي متاسفانه همچنان شاهديم كه ادارات دولتي به توزيع نوشت افزار (خودكار، غلط گير و...) خارجي مبادرت مي ورزند كه اين خلاف فرمان و خواسته رهبري و مسئولين است.
0054---0916
¤ به منظور نمايش توانمندي هاي جمهوري اسلامي ايران شايسته است در زمان برگزاري اجلاس غيرمتعهدها از طريق تابلوهاي تبليغاتي نصب شده در سطح شهر اجناس و كالاهاي توليد داخل كشور تبليغ شود.
8277---0912
¤ پيشنهاد مي كنم مراسم استقبال از چند هيئت كشورهاي دعوت شده براي اجلاس غيرمتعهدها از جمله سوريه- مصر، لبنان و تونس به صورت مردمي صورت بگيرد.
يك شهروند
¤ از بعضي شخصيت هاي سياسي كه قبلا نيز وزير بوده اند انتظار نداشتيم با نوشتن نامه به رهبري فضاي هم دلي بين مسئولين كشور را متشنج سازند. احترام دولت در اين شرايط خطير بايد حفظ شود.
3419---0935
¤ با توجه به وجود مشكل در بخش مسكن چرا از ورود شهرستاني ها به تهران جلوگيري نمي شود؟ دولت چه تمهيداتي در مورد منازل خالي نموده است؟ مگر ما كارگران چقدر درآمد داريم كه بهاي اجاره ها 45 درصد افزايش يافته است؟
7174---0919
¤ سازمان بهزيستي كشور با ارسال بخشنامه اي به ادارات كل بهزيستي سراسر كشور بيماران تحت پوشش صرع و تشنج را از هرگونه خدمات و مستمري محروم كرده است، با توجه به اين كه اين بيماران بيماري مزمن دارند و بايد دائما تحت درمان باشند از مسئولان تقاضاي رسيدگي و تجديدنظر در اصلاح اين بخشنامه را داريم.
يك شهروند
¤ در رسانه ها اعلام مي شود كه وام 10 ميليون توماني با يك ضامن انجام مي شود، اما شما در عمل مي بييند كه هيچ بانكي اين كار را نمي كند و اين وام را به متقاضيان نمي دهد.
7015---0919
¤ چرا سازمان بيمه بازنشستگي نيروهاي مسلح 2 سال است كه (حكمت كارت) بازنشستگان را شارژ نكرده ولي در عوض شاغلين كه از مزاياي ماموريت و اضافه كاري و... برخوردارند را حداقل 70 هزار تومان شارژ نموده است؟!
2846---0935
¤ از رئيس جمهور محترم بابت تقديم هديه قهرمانان ورزشي كشورمان كه در المپيك درخشيدند تشكر مي شود ولي از ايشان درخواست مي شود به قول هايي كه در خصوص برطرف كردن مشكلات قشر ايثارگر و جانباز دادند و هنوز عملي نشده اقدام نمايند. هديه ايثار جانبازان و ايثارگران كه از 23 سال قبل تا به حال داده نشده كي اقدام خواهد شد.
توكلي- جانباز 50 درصدي
 


سوپ (گفت و شنود)

گفت: سايت ضدانقلابي«اخبار روز» با عصبانيت خطاب به اپوزيسيون نوشته است، چرا با دروغ هاي شاخدار درباره شكنجه و آزار زندانيان در ايران، آبروي اپوزيسيون را مي بريد؟
گفتم: خب! ديگه چي؟
گفت: نوشته است «در ديزي اينترنت باز است ولي نبايد هر پرت و پلا و چرت و پرتي را در آن ريخت» و مي نويسد «به قول بزرگ علوي، اپوزيسيون دچار بيماري «قلم روش» شده و با اين بيماري شناخته مي شود.»
گفتم: درست آدرس داده! مي گويند شخصي هر روز وارد يك چلوكبابي مي شد و بعد از خوردن سوپ كه مجاني بود، مي رفت. صاحب رستوران براي مقابله با اين كلك در سوپ او داروي اسهال ريخت و يارو با حال بدي از چلوكبابي خارج شد. در بين راه يكي از او پرسيد؛ اون چلوكبابي كه سوپ مجاني مي ده كجاست؟ و يارو گفت؛ همين خط رو بگير و برو!


گزارش خبري- تحليلي

خشم صهيونيست ها از سفر مرسي به تهران

حضور محمد مرسي، رئيس جمهور مصر در شانزدهمين اجلاس سران كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد در تهران، خشم صهيونيست ها از گشوده شدن فصل جديدي از روابط ميان ايران و مصر، پس از يك دوره طولاني قطع مناسبات را برانگيخته است.
رسانه هاي خارجي طي روزهاي گذشته و پس از قطعي شدن حضور مرسي در اجلاس تهران با انتشار گزارش ها و تحليل هاي گوناگون ضمن اذعان به اهميت اين سفر تاريخي، نارضايتي و نگراني صهيونيست ها و محور عربي-غربي مخالف نزديكي تهران و قاره به يكديگر را انعكاس دادند.
پايگاه خبري الانتقاد در گزارشي تحليلي به قلم «عبدالحسين شبيب» تحليلگر ارشد مسائل منطقه اي در اين باره نوشت:
بايد گفت بعد از گذشت سي سال، اين اولين بار است كه رئيس جمهوري از كشور مصر به ايران سفر مي كند. چنين اقدامي ضربه اي سنگين بر پيكره دشمن به شمار مي رود و از همين روست كه شخصيت ها و رسانه هاي صهيونيستي به تبيين پيامدها و خطرات اين حضور پرداخته و بيان داشته اند كه مصر در دوران مرسي حضور بين المللي جديدي را تجربه خواهد كرد.
روزنامه صهيونيستي معاريو نيز پيرامون سفر رئيس جمهوري مصر به ايران نوشته است: تصميم محمد مرسي براي مشاركت در اين نشست توطئه اي است كه درباره آن بايد بيمناك بود، به ويژه كه در سايه تهديدات ايران براي جهان و منطقه است.
روزنامه «يديعوت آحارونوت» نيز ضمن ابراز نگراني از اين سفر رئيس جمهوري مصر به تهران نوشته است: اين سفر به مثابه زنگ خطري است كه بايد از آن بيمناك بود به ويژه كه با تمايل اخوان المسلمين براي بهبود روابط با تهران همراه است.
اين روزنامه مي نويسد: نزديكي مصر با ايران و بهبود روابط اخوان المسلمين در نهايت به زيان اسرائيل است.
تلويزيون اسرائيل نيز در گزارشي با اشاره به تمايل محمد مرسي براي سفر به ايران سؤالات چندي را در اين باره مطرح كرده است.
اين رسانه صهيونيستي مي پرسد هم اكنون موضع قاهره در قبال حمله اسرائيل به ايران چيست؟ آيا مصر سكوت اختيار مي كند يا اين كه اين اقدام اسرائيل تاثيرات منفي بر آينده روابط اسرائيل و مصر به دنبال خواهد داشت؟
تلويزيون رژيم صهيونيستي مي افزايد: سفر رئيس جمهوري مصر به ايران دهن كجي به كليه كساني است كه از وي خواسته اند به تهران نرود و مهمترين پيامي كه از آن مي توان دريافت اين است كه مصر در دوره محمد مرسي شاهد تغييرات در عرصه روابط بين الملل خواهد شد.
روزنامه آمريكايي لس آنجلس تايمز نيز چندي پيش با اشاره به احتمال سفر محمد مرسي به تهران نوشته بود: مصر در حال برداشتن گام هاي مهم به سوي ايران است و در مقابل به حدي نسبت به همكاري با اسرائيل بي تمايل است كه حتي به اطلاعاتي كه اسرائيل به اين كشور در خصوص امنيت ملي مصر هم مي دهد، بي اعتناست.
اين روزنامه آمريكايي از تمايل مصر و ايران براي بهبود روابط به عنوان يك «كودتاي ديپلماتيك» ياد كرده است.
خبرگزاري روسي نووستي هم در تحليلي به نقل از كارشناسان اسرائيلي نوشت: مهمترين پيامد سفر مرسي به تهران اين است كه تل آويو هر لحظه در معرض خطر جدي قرار خواهد گرفت.
پايگاه خبري الاهرام نيز در يك نظرسنجي و با طرح سوال «آيا مشاركت محمد مرسي در اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران به از سر گيري روابط ايران و مصر مي انجامد، از بازديدكنندگان در اين پايگاه خواست نظر خود را پيرامون سفر محمد مرسي رئيس جمهور مصر به ايران، اعلام كنند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، در اين نظرسنجي 70% از راي دهندگان مصري سفر مرسي به ايران را سرآغاز روابط دو كشور دانستند و با سفر مرسي به ايران موافقت كردند و 25% از راي دهندگان به اين سوال پاسخ منفي داده و 5% هم نظري نداشتند.
با سرنگوني و سقوط ديكتاتور دست نشانده غرب در مصر آنچه بيش از پيش از اهم دستاوردهاي تحولات منطقه قابل بررسي است، ايجاد روابط و نزديكي مصر به جمهوري اسلامي ايران است، موضوعي كه در نخستين روزهاي سرنگوني حسني مبارك با عبور ناوگروه ارتش جمهوري اسلامي ايران از كانال سوئز با پيام صلح و دوستي انقلاب اسلامي در روابط كشورهاي منطقه، نگراني رژيم صهيونيستي را دو چندان كرد. از همين رو محافل و رسانه هاي غربي و عربي پس از گذشت هفته ها از بهبود روابط ايران و مصر پس از سرنگوني حسني مبارك از اين موضوع به عنوان شوك بزرگ ياد مي كنند. روزنامه آمريكايي وال استريت ژورنال در تحليلي عنوان مي كند: «ذوب شدن يخ روابط ايران و مصر باعث نگراني آمريكا، اسرائيل و عربستان شده است. اين دولتها نگرانند كه دوستي ايران و مصر، موازنه شكننده قدرت در خاورميانه را به هم بزند.» وال استريت ژورنال در ادامه مي افزايد: «همچنين اين نگراني وجود دارد كه چنين چرخشي باعث قدرت گرفتن ايران و نيروهاي نيابتي منطقه اي اش نظير حماس و حزب الله گردد در حالي كه هر دو از سوي آمريكا به عنوان سازمان هاي تروريستي شناخته مي شوند».
همانگونه كه روزنامه هاآرتص چندي پيش به نقل از مقامات صهيونيستي نسبت به نزديكي مصر به ايران و به تناسب دوري از تل آويو هشدار داده بود و اعلام كرده بود كه در آينده بايد شاهد تشكيل جبهه اي ضدغربي و اسرائيلي در منطقه با محوريت ايران و مصر بود، تحولات كنوني به وضوح نشان دهنده اين واقعيت است.
روزنامه صهيونيستي هاآرتص تاكيد كرده بود: «حسني مبارك به تمام معنا سرسپرده اسرائيل و گوش به فرمان آمريكا بود.» هاآرتص مي نويسد: «ما به وضوح ديديم كه چگونه مصري ها تحصن كننده در ميدان التحرير به تازگي پرچم اسرائيل را آتش زدند، در برابر سفارت اسرائيل تجمع كردند، نامزدهاي رياست جمهوري در مصر را براي كسب آرا، سياست دشمني با اسرائيل و نزديكي با ايران را در سرلوحه فعاليت هاي تبليغاتي خود قرار دادند زيرا از نفرت شديد عمومي در مصر از اسرائيل آگاهند.» از اين رو با گذشت از شروع خيزش هاي مردمي در كشورهاي عربي آنچه بيش از پيش حائز اهميت است بيداري و انسجام مردم منطقه مي باشد كه در آينده اي نه چندان دور با تحولات بزرگ تر در منطقه شاهد پيروزي اسلام و همگرايي مردم مسلمان منطقه در رويارويي با نظام غرب خواهيم بود.
به هم خوردن توازن منطقه اي يكي ديگر از نگراني هاي اساسي صهيونيست ها و آمريكا به دنبال نزديكي ايران و مصر به يكديگر است.
روزنامه فرامنطقه اي الشرق الاوسط در اين باره مي نويسد: اگر نظام جديد مصر تصميم بگيرد كه با ايران رابطه برقرار كند هرچند اين اقدام شوك بزرگي خواهد بود و موجب اختلال در توازن قدرتهاي منطقه اي مي شود اما در هر حال اين تصميم ملت مصر و حق طبيعي آن است و هيچ كس نمي تواند مانع آن شود.
روزنامه فرانسوي فيگارو بهار انقلاب در كشورهاي عربي اسرائيل را نگران ساخته است به ويژه اينكه، اين تحولات قاعده بازي را به نفع ايران تغيير مي دهد. اين روزنامه عنوان مي كند: «از نگاه سران اسرائيل، تمايلات دموكراسي خواهانه و بي ثباتي رژيم هاي حاكم عرب در منطقه مي تواند به نفع ايران بعنوان دشمن اصلي اسرائيل و نيز اسلامگرايان بخصوص در مصر تمام شود.
به اعتقاد تحليلگران سياسي سفر محمد مرسي، رئيس جمهور اسلامگراي مصر به ايران فراتر از اجلاس عدم تعهد، تاثيرات مهمي در نزديكي دو كشور براي حل مسائل و چالش هاي منطقه اي و مقابله با زياده خواهي هاي آمريكا و رژيم صهيونيستي در منطقه خواهد داشت.


عذر تقصير ! (نكته)

در بخشي از يادداشت روز كيهان- 5/6/91- با عنوان «شيرازه اين كتاب» كه به استقبال از بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار هيئت دولت با ايشان اختصاص داشت، آمده بود «ساز وكارهاي پيشنهادي دلسوزان نظام و مردم الزاماً بايستي در بستر دولت دنبال شود. نكته اي كه متاسفانه چند هفته قبل از سوي برخي مسئولان قبلي دولت به غفلت ناديده گرفته شده و با ارسال نامه اي خواستار تشكيل گروهي از نخبگان و صاحبنظران براي پي گيري اموري شده بودند كه مطابق قانون در حوزه ماموريت و مسئوليت دولت است» و گلايه شده بود كه چرا اين نامه را رسانه اي كرده اند.
در همان شماره از كيهان اظهارات آقاي منوچهر متكي وزير سابق امور خارجه و يكي از امضاءكنندگان نامه مورد اشاره چاپ شده بود كه در آن توضيح داده بود «طي يك سال ونيم گذشته جمعي از اعضاي سابق دولت هاي نهم و دهم با برپايي جلساتي به بررسي مسائل مختلف و كلان كشور مي پردازند» ايشان با تاكيد بر اين كه جلسات ياد شده هيچگونه نماد سياسي نداشته است به بررسي مسائل اقتصادي و تحليل و ريشه يابي برخي مسائل از جمله تورم، نوسانات ارزي، مسئله انرژي، نظام پولي و بانكي در اين جلسات اشاره كرده و گفته بود «حاصل جلسات فوق براساس يك تصميم جمعي توسط تيمي 5 نفره از وزراي سابق به همراه راهكارهاي پيشنهادي نگارش و تدوين شد و با امضاي حدود 15 نفر از اعضاي اين جلسه براي رهبر معظم انقلاب ارسال شد.» آقاي متكي توضيح داده اند كه «در هيچ كجاي نامه از رئيس جمهور و يا خلع يد وي از نوع ادعاهاي مطرح شده سخني به ميان نيامده و تفسيرهاي گوناگون مانند ستاد فراقوه اي كه عمدتاً از سر بي اطلاعي بيان شده در اين نامه ذكر نشده است».
اخبار و گزارش هاي موثق ديگري كه به كيهان رسيده است نيز توضيحات آقاي متكي درباره نامه ياد شده را تاييد مي كند و نشان مي دهد كه برخلاف دروغ بافي روزنامه ايران كه متاسفانه برخي ديگر از شخصيت هاي سياسي نيز با استناد به همان ادعاي كذب و مغرضانه به آن پرداخته بودند، در نامه ياد شده هيچ پيشنهادي بيرون از حوزه ماموريت دولت و يا موازي با آن مطرح نشده و نويسندگان نامه صرفا از سر دلسوزي در پي كمك به دولت براي غلبه بر پاره اي از مشكلات اقتصادي بوده اند. البته اين گلايه از آقاي متكي و ساير امضاءكنندگان نامه در ميان بود كه چرا نزديك به ده روز پس از توهم پراكني روزنامه ايران و حلقه انحرافي درباره نامه ياد شده به فكر توضيح افتاده اند؟! اگرچه به نظر مي رسد سكوت آقايان به اين علت بوده است كه نخواسته اند در پروژه تفرقه افكني حلقه انحرافي كه مانند بسياري از موارد ديگر با بهره گيري غيرقانوني از روزنامه ايران كليد خورده بود، وارد شوند.
و اما، كيهان اگرچه همزمان با يادداشت مورد اشاره و در همان نسخه از روزنامه، اظهارات جناب متكي در جمع ائمه جماعت و روحانيون شهرري را نيز درج كرده و پوشش داده بود ولي نگارنده به عنوان نويسنده يادداشت مزبور و مدير مسئول كيهان انكار نمي كند كه در نوشته خود بي آن كه بخواهد در حق نويسندگان نامه ياد شده- علي رغم ارادت قلبي و قبلي كه به آنان دارد- جفا كرده است كه اميد است وجيزه پيش روي ترجماني از پوزش به خاطر آن بي دقتي باشد و روز شمارين نيز در محضر قاضي آن روز كه شاهد امروز است، به شمار آيد.
حسين شريعتمداري


در پي وقوع حادثه مرگبار در پالايشگاه گازانجام شد

پيام تسليت احمدي نژاد به رئيس جمهور ونزوئلا

رئيس جمهور كشورمان طي پيامي به هوگو چاوز، حادثه انفجار در بزرگترين پالايشگاه گاز و كشته و زخمي شدن عده اي از مردم اين كشور را به دولت و ملت ونزوئلا تسليت گفت.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني رياست جمهوري، درمتن پيام محمود احمدي نژاد به رئيس جمهور ونزوئلا آمده است:
خبر وقوع انفجار در بزرگترين پالايشگاه گاز ونزوئلا و كشته و زخمي شدن عده اي از هموطنان جنابعالي موجب تاسف و تاثر گرديد.
ضمن ابراز تسليت از جانب خود، دولت و ملت بزرگ ايران به جنابعالي، دولت و ملت شريف ونزوئلا، اميدوارم با بازسازي آثار اين انفجار مهيب در كوتاه ترين زمان ممكن، ونزوئلا همچون گذشته در مسير هميشگي پيشرفت و شكوفايي روز افزون قرار گيرد.
با آرزوي استمرار سلامتي و موفقيت جنابعالي، از خداوند متعال، غفران و رحمت الهي كشته شدگان، شفاي عاجل مجروحان و سربلندي و شادكامي دولت و ملت دوست ونزوئلا را مسالت دارم.


توزيع مطبوعات در تعطيلات 5 روزه

تعطيلي 5 روزه تهران كه همزمان با برپايي شانزدهمين اجلاس جنبش عدم تعهد و از امروز آغاز مي شود، ضمن آن كه اقدامي ضروري و بايسته به منظور تامين الزامات اجلاس تهران است و سلامت و سهولت برپايي اين اجلاس را كه نقش بي ترديدي در عرصه هاي سياسي و اقتصادي كشورمان دارد، فراهم مي آورد، به طور طبيعي روال عادي توزيع مطبوعات در تهران و ارسال آن به برخي از استان ها را نيز مختل خواهد كرد كه بدينوسيله ضمن اطلاع به خوانندگان گرامي، از اختلال ياد شده و غيرارادي پيشاپيش پوزش مي طلبيم.


دوازدهمين اجلاس خبرگان رهبري برگزار مي شود

دبيرخانه مجلس خبرگان رهبري، در اطلاعيه اي از اعضاي اين مجلس براي شركت در اجلاس آينده خبرگان دعوت كرد.
در اين اطلاعيه كه نسخه اي از آن ديروز در اختيار ايرنا قرار گرفت، خطاب به نمايندگان دوره چهارم مجلس خبرگان رهبري آمده است: دوازدهمين اجلاس رسمي اين مجلس از تاريخ 14 تا 15 شهريور 1391 به مدت دو روز در تهران، ساختمان سابق مجلس شوراي اسلامي واقع در خيابان امام خميني تشكيل مي شود. در اين اطلاعيه از اعضاي خبرگان رهبري خواسته شده است، راس ساعت هشت و 30 دقيقه صبح سه شنبه 14 شهريورماه در محل برگزاري اجلاس حضور داشته باشند.


قاليباف به من گفت كه نامزد است (خبر ويژه)

يك عضو فراكسيون حامي لاريجاني گفت اگر لاريجاني نامزد انتخابات شود اين فراكسيون از وي حمايت مي كند و در غير اين صورت مايل به حمايت از قاليباف است.
فراكسيون موسوم به رهروان ولايت، گروهي بود كه پس از انتخابات مجلس و به واسطه فاصله گذاري با جبهه متحد، جبهه پايداري و جمعيت رهپويان اعلام موجوديت كرد و با حمايت علي لاريجاني راه اندازي شد. مهرداد بائوج لاهوتي از اعضاي اين فراكسيون در گفت وگو با آريا گفته است: در صورت كانديداتوري علي لاريجاني در انتخابات رياست جمهوري، فراكسيون رهروان از ايشان حمايت خواهد كرد زيرا ايشان با وجود آنكه رياست فراكسيون را نپذيرفتند اما باني تشكيل اين فراكسيون در مجلس است تا در موارد ضروري مسائل مهم مورد بحث و بررسي قرار گيرد.
وي افزود: با توجه به تعصبي كه فراكسيون رهروان نسبت به آقاي لاريجاني دارد اگر ايشان كانديداي رياست جمهوري شود قطعا فراكسيون به سمت حمايت از ايشان خواهد رفت.
وي خاطرنشان كرد: كانديداهايي كه تاكنون نام آنها براي انتخابات مطرح شده است هنوز كسي رسما اعلام كانديداتوري نكرده است البته آقاي قاليباف مشخص است كه در انتخابات كانديدا خواهند شد و حتي مذاكراتي كه بنده با وي داشتم اعلام آمادگي كرد كه در انتخابات كانديدا خواهد شد. بعد از لاريجاني، قاليباف در جمع فراكسيون اقبال بيشتري دارد تا مورد حمايت قرار گيرد.
خبرهاي متعدد از راه اندازي ستادهاي انتخاباتي توسط قاليباف حكايت مي كند.
يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، 10ماه ديگر برگزار خواهد شد.
ناظران بي طرف درگيرشدن فراكسيون ها در سطح ستاد انتخاباتي نامزدها را آسيب به جايگاه و مسئوليت خطير مجلس تلقي مي كنند.


خاورميانه دردسر بزرگ و سوريه در حكم لانه زنبور براي آمريكاست (خبر ويژه)

خاورميانه به دردسري بزرگ براي رئيس جمهور آمريكا تبديل شده و در اين ميان سوريه حكم لانه زنبور را دارد.
روزنامه فرانسوي زبان لوتام چاپ ژنو در ارزيابي وضعيت متزلزل آمريكا نوشت: خاورميانه دردسري براي باراك اوباماست غير از خرابي اوضاع اقتصادي آمريكا، موضوع خاورميانه نيز بر سر مبارزه انتخاباتي وي سايه افكنده و انتخاب مجدد وي را تهديد مي كند. تشديد چالش هاي ايران و سوريه مي تواند آمريكا را در موقعيتي دشوار قرار دهد. در اين ميان مسكو و پكن نيز در شوراي امنيت نقشي معارض ايفا مي كنند. آنها بارها قطعنامه هاي مورد نظر آمريكا عليه سوريه را وتو كردند.
لوتام در ادامه گزارش خود تاكيد كرد: ماجراي سوريه براي باراك اوباما واقعا يك دردسر به حساب مي آيد. در حالي كه آمريكا ماجراي عراق و افغانستان را تا سال 2014 پايان مي دهد ديگر آمادگي شركت در جنگي ديگر را نخواهد داشت. در واقع پا گذاشتن به خاك سوريه حلقه مهمي در ساختار سياسي خاورميانه به حساب خواهد آمد. اين كار براي آمريكا همچون دست در لانه زنبور كردني است كه عاقبت نامعلومي دارد. درگيري نظامي با سوريه ساده نيست. اما آمريكا فقط نگران قدرت نظامي سوريه نيست بلكه ايران نيز مي تواند به شكل غيرمنتظره وارد اين كارزار شود.
روزنامه صهيونيستي هاآرتص نيز در تحليل مشابهي خاطرنشان كرده كه در صورت وقوع هر نوع درگيري در منطقه، حزب الله نيز در حمايت از سوريه و ايران وارد كارزار خواهد شد و شعله هاي جنگ را گسترش خواهد داد. حزب الله داراي هزاران فروند موشك پيشرفته است.


تحريم هاي نفتي در ايران كارگر نشد اما آمريكا را آسيب پذير كرد (خبر ويژه)

رسانه هاي آمريكايي نسبت به وابستگي نفتي آمريكا به منطقه خليج فارس با وجود ادعاي كاهش وابستگي به نفت اين منطقه هشدار مي دهند. اين رسانه ها در عين حال اعلام كرده اند كه تحريم نفتي ايران عقيم مانده است.
يك روزنامه آمريكايي در اين باره نوشت: آمريكا در حال افزايش وابستگي خود به واردات نفت عربستان با وجود بحراني بودن اوضاع منطقه و خليج فارس است. واردات نفت آمريكا از عربستان 20 درصد افزايش يافت در حالي كه آمريكا تابستان سال گذشته وابستگي خود به نفت عربستان و خليج فارس را كاهش داده بود.
نيويورك تايمز مي نويسد: اين روند معكوس تا حدي به دليل درگيري بر سر برنامه هسته اي ايران بوده است. آمريكا با تشديد تحريم ها عليه ايران و عربستان با توافق به افزايش توليد، عدم جهش قيمت ها را تضمين كرد. در عين حالي كه قيمت ها نسبتاً با ثبات مانده، و خزانه ايران تحت فشار قرار گرفته، ايالات متحده به منطقه اي كه در آشوب است بطور فزاينده اي وابسته شده است. رشد توليد نفت عربستان توسط آمريكا و دولت هاي اروپايي مورد استقبال قرار گرفته ولي جامعه عربستان با چالش هاي خاص خود روبرو است. چالش هايي كه با مرگ اخير اعضاء ارشد خانواده سلطنتي و تنش هاي فرقه اي در شرق آن كشور ثبات انرژي و سياست هاي آن كشور را در هاله اي از ابهام قرار مي دهد.
اين روزنامه مي افزايد: آمريكا براي دهه ها اتحاد سياسي اي با رهبري عربستان داشته است كه حتي در طول ناآرامي هاي بهار عرب و افزايش دشمني ها با ايران در خصوص برنامه هسته اي اش حياتي تر شده است. اين تحولي است كه متخصصان سياست خارجي ليبرال و محافظه كار را نگران ساخته، بخصوص كه قيمت هاي نفت و تنش هاي خاورميانه در هفته هاي اخير افزايش يافته است.
مايكل مكافسكي مقام سابق وزارت دفاع آمريكا كه در دولت جرج بوش بر روي مسائل خاورميانه كار مي كرد مي گويد «در زماني كه شانس يك ايران هسته اي در حال افزايش است ما بايستي تلاش كنيم كه اتكاي خود به نفتي كه از تنگه هرمز عبور مي كند را كاهش دهيم نه اينكه آن را افزايش دهيم.» مقامات ايران همواره تهديد كرده اند كه در صورت تهديد شدن، تنگه هرمز را مي بندند. ديويد ال گولدوين هماهنگ كننده سابق وزارت خارجه دولت اوباما در امور بين المللي انرژي مي گويد «تا زماني كه ما توانايي دسترسي به نفت سنگين كانادا از طريق بهبود زيرساخت ها را پيدا كنيم، شكنندگي پابرجا خواهد ماند. بنابراين پتانسيل بستن تنگه هرمز تهديدي فيزيكي براي عرضه نفت به آمريكا و همچنين شوك قيمت در سطح جهاني ايجاد مي كند.»
نيويورك تايمز خاطرنشان مي كند: چندين كمپاني پالايش در آمريكا مجبور شده اند به دليل كاهش توليد مكزيك و ونزوئلا، لوله هاي نفت ناكافي بين آمريكا و نفت شني كانادا و تبعات فاجعه بريتيش پتروليوم در سال 2010 كه به تعليق يكساله حفاري در خليج مكزيك منجر گرديد، نفت خام بيشتري از كويت و عربستان خريداري كنند.
همزمان صداي آمريكا در گزارشي تأكيد كرد: حجم واردات نفت خام آسيا از ايران به همان ميزان پيش از اجراي تحريم هاي كنوني اتحاديه اروپا رسيده است.
صداي آمريكا در گزارشي گفت: مشتريان عمده نفت ايران در آسيا، چين، هند، ژاپن و كره جنوبي كه در مجموع بيش از نيمي از صادرات نفتي ايران را دريافت مي كنند، سرانجام راهي براي اجتناب از تحريم هاي اتحاديه اروپا پيدا كرده و پيشنهاد كرده اند اين ميزان نفت وارداتي از ايران حداقل تا پايان سال جاري به همين اندازه ادامه يابد.
اين گزارش حاكي است: دارندگان پالايشگاه هاي نفتي مايلند روال كار پالايشگاه هايشان براي استفاده از نفت ايران به صورت فعلي باقي بماند، چون، بوجود آمدن هرگونه تغييري در اين مسير مستلزم ارزيابي هاي مجدد و آزمايش هاي طولاني بر روي درجه غلظت نفت جديد و در نتيجه تغيير كيفيت محصولات جديد است. در گزارش ها آمده صادرات نفت خام ايران به ژاپن و كره جنوبي بعد از يك وقفه دو ماهه از ماه سپتامبر از سر گرفته خواهد شد و كره جنوبي تصميم دارد حدود 200 هزار بشكه در روز نفت خام از ايران بخرد.
از سوي ديگر مجله پراسپكت در گزارشي نوشت: بهترين نشانه تأثير جنبش هاي جهان عرب بر ساير جهان به صورت افزايش قيمت هاي نفت به دليل هراس از اختلالات عرضه قابل مشاهده است. انقلاب هنوز كشورهاي ثروتمند نفت خيز حوزه خليج فارس را فرا نگرفته است. آنچه فشار افزايشي خود را بر قيمت هاي نفت حفظ كرده، نگراني از اين موضوع است كه تنش هاي فزاينده در منطقه توأم است.
اين نشريه مي افزايد: آنچه عرضه نفت را بيش از پيش تهديد مي كند تهديد ايران به بستن تنگه هرمز در صورت در خطر قرار گفتن منافع خود است. هرگاه ايران تهديد خود را عملي كند، صادرات 15 ميليون بشكه نفت مصرفي در جهان متوقف مي شود و ممكن است قيمت اين محصول را بيش از 50 دلار افزايش دهد.
پراسپكت در پايان نوشت: تغييرات منطقه اي، مانند رشد اسلامگرايان فرصت هايي را براي ايران ايجاد كرده است. تنش هاي بين حوزه خليج فارس ممكن است در مناطق ديگري ادامه پيدا كند.


پرز حق دارد بترسد متحدان ايران آماده گرفتن زهر چشم هستند (خبر ويژه)

تصادفي نيست كه شيمون پرز مي گويد از تصور درگيري نظامي با ايران خواب به چشمانم نمي آيد. او كاملاً نگران انتقام ايران است.
روزنامه وينر سايتونگ با تأكيد بر اينكه ايران 2012، عراق 1981 نيست، نوشت: متحدان ايران در اطراف اسرائيل گوش خوابانده تا در صورت خطاي اسرائيل، هزاران اسرائيلي را بكشند.
اين روزنامه چاپ اتريش نوشت:31 سال پيش، در هفتم ژوئن 1981، نخست وزير وقت اسرائيل مناخيم بگين فرمان تاريخي را مبني بر نابودي برنامه اتمي عراق صادر كرد. هشت هواپيماي جنگنده اف16 نيروي هوايي اسرائيل در «عمليات بابل» در كمتر از دو دقيقه 16 بمب را به وزن هر كدام هزار كيلوگرم بر روي رآكتور در دست ساخت اوسيراك در جنوب بغداد انداختند. خبر قصد انجام حمله را در بوق و كرنا نكرده بودند. از ماهها تهديد هم خبري نبود.
وينرسايتونگ مي نويسد: سه دهه بعد همچنان به اين حمله به عنوان الگوي حمله اسرائيل به ايران استناد مي شود. استدلال اصلي نظريه پردازان اسرائيل براي تكرار عملياتي مانند حمله سال 1981 اين است كه عراق بعد از اين حمله هيچ گاه ديگر برنامه اتمي خود را از سر نگرفت. اما مقامات اسرائيل مي دانند كه سال 2012 سال 1981 نيست و ايران امروز را نمي توان با عراق آن روزگار سنجيد. ايران در سال هاي گذشته با موفقيت كوشيده قدرت خود را در منطقه به شكل پيوسته بگستراند. به دليل تغييرات و گرفتاري هاي آمريكا در عراق و افغانستان، ايراني ها نه كه بر نفوذشان افزوده شده بلكه بي هيچ مانعي از مقاومت در منطقه اي به وسعت بحرين تا لبنان حمايت كرده اند.
روزنامه مذكور تأكيد كرد: ايران توانست به گونه اي حزب الله و حماس را بسيج كند و مورد حمايت قرار دهد كه در اطراف اسرائيل گوش خوابانده اند و آن گونه كه رهبر حزب الله سيدحسن نصرالله اين هفته گفت «هر زمان آماده اند هزاران اسرائيلي را در صورت حمله به ايران بكشند.» تصادفي نيست كه رئيس جمهور اسرائيل شيمون پرز مي گويد وقتي به تكروي احتمالي اسرائيل عليه ايران مي انديشد شب ها خواب به چشمانش نمي آيد. زيرا وي به شدت نگران است ايران با موشك هايش و متحدانش از اسرائيل انتقام بگيرد.
در همين حال آويگدور ليبرمن وزير خارجه رژيم صهيونيستي اعلام كرد ما در سال 2001 مي توانستيم تأسيسات اتمي ايران را نابود كنيم اما اكنون اين كشور تأسيسات خود را پراكنده ساخته و به زيرزمين برده است.
به گزارش روزنامه اسرائيل هيوم، ليبرمن مي گويد: اسرائيل بايد در سال 2001 به تأسيسات اتمي ايران حمله مي كرد. تمامي مبادلات و اقدام نكردن ها، امروز اسرائيل را در اقدامات پيشگيرانه ضعيف كرده است. من در سال 2001 هشدار داده بودم كه اگر اقدام نكنيم ايران تاسيسات خود را متفرق و به زيرزمين منتقل مي كند. اما تصميم درستي گرفته نشد.


شوري به كوري رسيده رفقا! به قول بزرگ علوي مرض «قلم روش» گرفته ايم (خبر ويژه)

«در ديزي اينترنت باز است اما... هرچيزي را نبايد در آن ريخت. ما به قول بزرگ علوي بيماري قلم روش گرفته ايم و هر پرت و پلايي را در اينترنت منتشر مي كنيم. گاه لازم است براي مدتي چرت و پرت ننويسيم و كاغذ و ماوس را كنار بگذاريم».
اين جملات ، بخشي از نوشته آميخته با اعتراض يكي از عناصر ضدانقلاب خارج نشين در پايگاه اينترنتي اخبار روز و در واكنش به دروغ پراكني هاي زنجيره اي پيرامون شكنجه و جنايت در زندان هاي جمهوري اسلامي است.
نويسنده «اخبار روز» -ارگان گروهك هاي ماركسيستي مقيم خارج- در اين مطلب اعتراضي تصريح كرد: اگرچه بسياري از ما يك سينه سخن داريم اما گاه بايد دور نوشتن خط كشيد. وقتي «سياسي كاري» جاي كار سياسي را مي گيرد، ننوشتن با وقارتر و سنگين تر است. «بزرگ علوي» در رابطه با شخصي كه جل جل و دم به دقيقه كاغذ سياه مي كرد و انتشار مي داد ولي نوشته هايش بسيار سطحي بود از سر مهر و دوستي گفته بود؛ «قلم روش»... قلم روش مثل «شكم روش» كه با آلو و زردآلو تشديد مي شود، يك نوع اسهال و بيماري است. «اسهال قلمي» هم داريم كه با شهرت طلبي تشديد مي شود و با شلخته نويسي و انجماد فكري همراه است.
در ادامه اين مطلب آمده است: در ديزي اينترنت باز است اما... هر چيزي را نبايد در آن ريخت. اين اواخر پرت و پلاگويي در مورد زندانهاي جمهوري اسلامي باب شده و مدعيان از «دستگاه بيضه كشي كه از روسيه خريداري شده و شكنجه گران براي يادگيري كار با آن در كره شمالي دوره ديدند»، «تجاوز بازجويان به كودكي هشت نه ساله»، و... كوتاه نمي آمدند و براي به كرسي نشاندن دروغهاي زشت، ري و روم و بغداد را بهم مي بافتند. هر چه هم با دليل و برهان و از سر خيرخواهي، نادرستي ادعاها و بزرگنمايي ها نشان داده مي شد به خود نمي آمدند. وقتي شوري به كوري رسيد داد زندانيان سياسي هم درآمد.
اخبار روز خواستار عذرخواهي از دروغ پراكني هاي فاحش و حيثيت سوز شده و نوشت: آيا از شان كسي كاسته مي شود اگر به خاطر تكثير گزارش هاي غيرواقعي و توهين به شعور زندانيان سياسي، فروتنانه از مردم پوزش بخواهد؟ آيا نبايد قلم و تايپ و ماوسش را بشكند و خرد و خمير كند؟ تا كي در چشم عقل، خار مغيلان زدن؟ وقتي پيش و بعد از انقلاب حتي يك دقيقه با دستبند و چشم بند روبرو نشده ايم، آيا حق داريم وقت و بي وقت در مورد زندان و اسيركشي، نوشته هاي بي محتوا ارائه دهيم؟
نويسنده پايگاه اينترنتي اپوزيسيون خارج نشين در ادامه خاطر نشان كرد: گاه لازم است قلم و كاغذ و ماوس و تايپ را ببوسيم و كنار بگذاريم. من بيش و پيش از همه به خودم نهيب مي زنم و به همين دليل ادامه ويديوهاي تقويم تاريخ را وسط كار متوقف كردم. چرا؟ چون نمي خواهم چرت و پرت بنويسم و قلم روش شوم.
 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14