مبارزه با استعمار و رشادتهاي شهيد رئيسعلي دلواري
احمد صديقي
12 شهريور روز مبارزه با استعمار ، با روز شهادت شهيد رئيسعلي دلواري در بوشهر مزين
شده است . مردي آزادي خواه و رهبر قيام تنگستان و بوشهر عليه نيروهاي بريتانيا در
دوره جنگ جهاني اول . مردي كه در اوج غربت قيام كرد و به شهادت رسيد.
از ويژگي هاي بارز وي كه به قيام جنوب نيز منتقل شده بود الهي و خدايي بودن ، پيروي
از علماي دين ،گره خوردن با مرجعيت ديني و خستگي ناپذيري عليه استعمار انگليس است.
ياد و خاطره نيك مرداني كه جانشان را در راه اعتلا و سرافرازي ايران اسلامي از دست
دادند هرگز از حافظه تاريخي ملت پاك نخواهد شد. در اينجا به مناسبت سالروز شهادت وي
و ساروز مبارزه با استعمار به برخي ويژگي هاي قيام وي و شخصيت وي اشاره خواهيم كرد.
قيام رئيسعلي دلواري و همرزمانش با سه ويژگي ولايت مداري،استعمارستيزي و مردمي بودن
توانست بزرگ ترين قدرت جهان آن روز يعني انگلستان را شكست دهد . (1))
زندگي نامه رئيسعلي
تنگستان منطقه اي كوهستاني در جنوب شرقي بوشهر است و از جنوب دشتستان بوشهر تا ساحل
دريا امتداد دارد. شهرستان تنگستان شامل تنگستان شمالي به مركزيت «اهرم» و تنگستان
ساحلي به مركزيت «دلوار» است.
«دلوار» زادگاه و محل فرمانروايي«رئيسعلي دلواري» فرزند رئيس محمد است كه در كشاكش
جنگ اول جهاني و در حمله انگليسيها به بوشهر، رشادت بسياري از خود نشان داد و به
شهادت رسيد .
رئيس علي دلواري فرزند رئيس محمد كدخداي دلوار در سال 1263 ه.ش به دنيا آمد پدر
رئيس علي ، مورد احترام مردم منطقه بود و پس از شهادت فرزندش ، از طرف محمد شاه به
« شجاع الدين» ملقب شد . رئيس علي دوران كودكي خود را مثل ديگر كودكان آن روزگار
گذراند. در هفت سالگي به مكتب رفت و قرآن و گلستان و نظامي و شاهنامه را آموخت . وي
تا قبل از استبداد صغير و ورود انگليسيها به بوشهر در كنار پدرش كدخدايي مي كرد .
زراعت داشت و به شيخ نشينهاي اطراف سفر مي كرد . شخصيتي بود كه در مروت، ادب و
شجاعت بي نظير و مديري بي لايق و مقيد به اصول دين به شمار مي آمد شجاعتش را حتي
دشمنانش مي ستودند، تيرش هيچ گاه به خطا نمي رفت و به چابكي و مهارت و صف آرايي در
برابر دشمن زبانزد شده بود. (2)
بوشهر نماد مبارزه با استعمار در سالهاي اوايل قرن 20
استان بوشهر چهار بار توسط قواي انگلستان مورد هجوم قرار گرفت اما هيچ گاه سلطه
گران نتوانستند اين استان را به سلطه خود در آورند.
بوشهر از بنادر بزرگ و مهم ايران است كه قريب به يك صد سال است، به عنوان مركز
بنادر جنوب كشور شناخته مي شود. قبل از ورود دين اسلام به ايران، بندري به نام
بوشهر اساساً وجود نداشته است و آبادي در دو فرسنگي سمت جنوب بوشهر در ساحل دريا
بوده كه آن جا را « ريشهر» مي ناميده اند.
اولين هجوم؛ به قول مؤلفان« فارسنامه ناصري» و« گنج دانش»، بوشهر از زمان كريم خان
زند رو به آبادي گذاشت و در زمان ناصرالدين شاه رو به عمران بيشتر گذاشت و از بنادر
تجاري مهم محسوب شد. تا در سال 1273 ه. ق، كه شهر هرات از طرف دولت ايران محاصره
شد، انگليسي ها كه ترسيده بودند و براي انصراف ايران از تصرف هرات كه كليد هندوستان
شمرده مي شد، سي فروند كشتي جنگي به خليج فارس فرستادند و پس از جنگ با دلاورمردان
تنگستان اين بندر را تصرف كردند.
اين درگيري بين باقرخان ضابط تنگستاني و پسر رشيدش احمدخان تنگستاني با چهارصد
تفنگچي در قلعه ريشهر روي داد و احمدخان تنگستاني به همراه 72 نفر شهيد شدند. (3)
دومين هجوم قواي انگلستان به بوشهر؛ در آغاز جنگ جهاني اول(1914) قواي روس از شمال
و نيروهاي انگلستان از جنوب، ايران را در معرض هجوم قرار دادند و كشتي هاي جنگي
انگلستان در مقابل بوشهر لنگر انداختند و نيروهاي اشغالگر در 8 اوت 1915، برابر با
17 مرداد 1294(26 رمضان1333)، شهر بوشهر را به اشغال خود درآورند. يك روز پس از
اشغال بوشهر، چهارده نفر از ساكنين آن عليه اشغالگران اعتراض كردند، ولي چون اهل
جدال و اسلحه نبودند دستگير و به هندوستان تبعيد شدند .
« رئيسعلي دلواري» و «شيخ حسين خان چاه كوتاهي» و «زاير خضرخان اهرمي» سه نفر
خوانين دلير تنگستان از اين وقايع آگاه شدند و تصميم گرفتند كه عليه دشمن قيام و در
مقام دفاع از وطن برآيند .
حدود دو ماه قبل از اين كه قواي انگلستان بوشهر را اشغال كنند، ژنرال كاكس كنسول
انگلستان در خليج فارس، نامه اي به مرحوم «شيخ محمد حسين برازجاني» روحاني متنفذ و
مجتهد معروف دشتستان نوشت كه جواب آن نامه، انگيزه قيام رئيسعلي دلواري آن قهرمان
نامي ايران و اسلام شد .
كنسول انگلستان در اين نامه از شيخ محمدحسين برازجاني خواسته بود كه از نفوذ خود
استفاده كند و از هر گونه آشوب و قيام عليه اشغالگران جلوگيري نمايد. در اين نامه
تأكيد شده بود كه از دشمني با دولت انگلستان هيچ سودي عايد ملت ايران نخواهد شد،
بلكه در صورتي كه ايرانيان وارد جنگ شوند، انگلستان يك سوم خاك ايران را به تصرف
خود در خواهد آورد.
شيخ، در پاسخ به اين نامه تمام مصيبت ها را از طرف دولت انگلستان برشمرده و اعلام
كرده بود كه چنانچه عمليات انتقام جويانه عليه اشغالگران صورت پذيرد، مسئوليت آن بر
عهده انگليسي ها است.
رئيسعلي، در نامه هاي متعدد به شيخ محمدحسين برازجاني براي جهاد و قيام عليه قواي
انگلستان كسب تكليف مي كند كه سرانجام مرحوم شيخ، صورتي از حكم جهادي كه مراجع شيعه
از نجف اشرف ارسال داشته بودند به ضميمه حكم خود مبني بر وجوب جهاد با كفار انگليسي
و جلوگيري از رخنه آن ها به بنادر جنوب و دشتستان و تنگستان و لزوم همكاري خوانين
اين مناطق و بسيج مردم مسلمان براي رفتن به ميدان جنگ صادر مي كند و براي همه
خوانين مي فرستد .
رئيسعلي دلواري همين كه از حكم جهاد مرحوم شيخ محمد حسين برازجاني و ديگر مراجع
ديني آگاهي مي يابد، آماده نبرد با امپراطوري انگلستان مي شود و مقدمات كار را در
خانه حاج سيد محمدرضا كازروني فراهم مي كند .
رئيسعلي همراه دوستش خالو حسين دشتي در اوايل ماه رمضان 1333 ه.ق، در عمارت حاج سيد
محمدرضا كازروني،
پس از مذاكراتي با وي آمادگي خود را براي دفاع از بوشهر و جلوگيري از پيشروي
نيروهاي انگليسي اعلام مي دارد.
رئيسعلي پس از اظهار تشكر، قرآن مجيد را مي طلبيد و همين كه خادم قرآن آورد برخاست
و تعظيم كرد و با احترام تمام آن را روي ميز جلو خود گذارد، آن گاه رو به حاضرين
كرده و گفت:
«اي كلام الله گفتار مرا شاهد باش. من به تو سوگند ياد مي كنم كه اگر انگليسي ها
بخواهند بوشهر را تصرف كنند و به خاك وطن من تجاوز كنند در مقام مدافعه برآيم و تا
آخرين قطره خون من بر زمين نريخته است، دست از جنگ و ستيز با آنان نكشم و اگر غير
از اين رفتار كنم، در شمار منكرين و كافرين به تو باشم و خدا و رسول از من بيزار
شوند»(4)
بعد از اشغال شهر بوشهر نيروهاي انگليسي قصد تصرف ناحيه دلوار را مي كنند. دلوار
محلي بود كه پيش از آن چندبار سربازان انگليسي به آن جا تجاوز كرده، اما طعم تلخ
شكست را در اين ناحيه چشيده بودند.
رئيسعلي دلواري و شيخ حسين خان چاه كوتاهي و زايرخضرخان اهرمي از اين وقايع آگاه و
در مقام دفاع از وطن برآمدند.
انگليسي ها عملاً بوشهر را اشغال كردند و پرچم خود را بر فراز دارالحكومه و ديگر
ادارات به اهتزاز درآوردند. آنها يك آلماني و همسرش را كه عليه انگليسيها تبليغ مي
كردند ، توقيف كرده و به هندوستان فرستادند . نيروهاي رئيس علي با شبيخون هاي شبانه
موفق شدند كنسولگري و تأسيسات آن را به آتش بكشند نايب كنسول انگليس كه مورد محافظت
شديد سربازان هندي بود توانست از اين مهلكه بگريزد . ( شب 15 اوت 1915) (54)
جنگ دلوار
روز دوم رمضان 1333 ه.ق چهار كشتي جنگي براي گلوله باران دلوار و مجاهدان دلواري به
همراه پنج هزار سرباز انگليسي و هندي وارد منطقه شدند. رئيس علي ابتدا زنان و
كودكان را از دلوار خارج كرد.
سربازان با قايق به سمت دلوار آمدند . رئيس علي دستور داد مبارزان از تيراندازي دست
بردارند و پس از آنكه سربازان بيگانه به ساحل رسيدند، دستور حمله داد. از كثرت
انفجار دود باروت بر سر دلوار آسمان ساحل دريا چنان تيره و تار شد كه نيروهاي دشمن
ديده نمي شدند . رئيس علي دستورعقب نشيني به تپه هاي اطراف دلوار را داد ولي نيمه
شب با به كارگيري تاكتيك قديمي خود، شبيخون نهايي را آغاز كرد . جنگي تن به تن در
گرفت و فرمانده دشمن به دست رئيس علي كشته شد و تا ظهر روز بعد، با ازدياد تلفات
دشمن نسيم فتح و پيروزي بر پرچم رئيس علي و دلواري ها وزيد و دشمن عقب نشيني كرد.
(6)
پيشنهاد تطميع انگليسي ها
رئيسعلي قاطعانه تصميم گرفت خود را فداي استقلال و تماميت ارضي وطن كند. مقامات
انگليسي كه اغلب با تزوير و نيرنگ و پرداخت رشوه و زر و سيم بر حريف چيره مي شدند،
پس از اتخاذ تصميم قطعي درباره اشغال بوشهر و پيشروي به سوي شيراز به منظور تطميع
رئيسعلي، دو نفر از متابعان حيدرخان حيات داودي را به دلوار گسيل مي دارند تا به
زعم خود موافقت او را مبني بر پياده شدن قواي انگليس در كرانه خليج فارس و حركت به
سوي شيراز جلب كنند .
نمايندگان حيدرخان ضمن ملاقات با رئيسعلي متذكر مي شوند كه چنانچه او از قيام عليه
قواي اشغالگر صرف نظر كند، مقامات انگليسي 40 هزار پوند به او مي پردازند،. رئيسعلي
با صراحت و شجاعت تمام مي گويد:« چگونه مي توانم بي طرفي اختيار كنم در حالي كه
استقلال ايران در معرض خطر جدي قرار گرفته است؟ »
پس از مراجعت نمايندگان حيدرخان كه تيرشان به هدف مقصود اصابت نكرده بود، نامه
تهديدآميز از طرف مقامات انگليسي به رئيسعلي نگاشته مي شود مبني بر اين كه :
«چنانچه بر ضد دولت انگلستان قيام و اقدام كنيد، مبادرت به جنگ مي كنيم در اين صورت
خانه هايتان ويران و نخل هايتان را قطع مي كنيم.»
رئيسعلي در پاسخ مقامات انگليسي مي نويسد:« خانه ما كوه است و انهدام و تخريب آن ها
خارج از حيطه قدرت و امكان امپراطوري بريتانياي كبير است. بديهي است كه در صورت
اقدام آن دولت به جنگ با ما، تا آخرين حد امكان مقاومت مي كنيم .» (7)
سمبل مبارزه با استعمار
رئيسعلي دلواري در مبارزه با استعمار چهره واقعي و ژرفاي ايمان خود را نشان داد و
به قيام خونين ضد اجنبي مردم نواحي دشتي، دشتستان و تنگستان رنگ خاصي بخشيد .
روح استقلال طلبي و عشق به ميهن و غيرت و حميت وي از او شخصيتي به وجود آورده بود
كه آوازه جانبازي و فداكاري اش در سراسر ايران طنين افكند. وي نبرد عليه قواي مهاجم
را وظيفه ملي و مذهبي خود مي دانست و فعاليت هاي ضد انگليسي او از اين اعتقاد مايه
مي گرفت و تقويت مي شد . (8)
شهادت شهيد رئيسعلي دلواري
جنگ ميان دليران تنگستان به رهبري رئيس علي از يك سو و نيروهاي بريتانيا و خوانين
متحد آنان از سوي ديگر به طور پياپي و پراكنده تا شهريور 1294 خورشيدي ادامه يافت و
انگليسي ها نتوانستند بر رئيس علي و يارانش برتري يابند. نيروهاي انگليس پس از شكست
دلوار، قشون باقيمانده خود را عازم بوشهر كردند. آوازه رشادت رئيس علي نه تنها در
ايران بلكه در اروپا هم ورد زبانها گرديد و روزنامه تايمز صفحاتي از اخبار خود را
به آن اختصاص داد. شهرت و محبوبيت رئيس علي باعث شد كه خوانين به او حسد ورزند و
شهادتش در هاله اي ازابهام است. (9) تا اين كه در گيرودار حمله انگليسي ها به بوشهر
در شب 12 شهريور 1294، 3 سپتامبر 1915 ميلادي، در سن 34 سالگي، رئيس علي در محلي به
نام «تنگك صفر» هنگام شبيخون به قواي بريتانيا توسط فردي نفوذي و اجير شده ، از پشت
سر هدف گلوله قرار گرفت و به فيض شهادت نائل آمد. پس از شهادت با تشييع جنازه اي
طولاني و بي نظير ، جسد او را به نجف اشرف حمل كرده و در كنار پدرش به خاك سپردند
(10)
رئيس علي دلواري كه در حقيقت روح قيام شورانگيز مردم جنوب ايران به شمار مي رفت،
قبل از اين كه زندگي را بدرود گويد، بارها مرگ خود را پيش بيني كرده بود. (11)
¤ پي نوشت ها در دفتر روزنامه موجود است
|