(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 15 شهریور 1391 - شماره 20299

راه هاي مقابله با انحصار در اكران سينماي ايران
توجه به ظرفيت هاي مردمي و نهادهاي عمومي
گزيده سخنراني هنرمندان خارجي جشنواره فيلم سازان مستقل- افق نو
آمده ايم به ايران تا با آمريكا و اسرائيل بجنگيم!
رسوايي
از خسارت ميلياردي به بيت المال تا اخراج بازيگر فيلم ضد فتنه!
نگاهي به فيلم «نامزد آمريكايي من» اثر داوود توحيدپرست
نخ نما، مبتذل، نازل، سطحي و... البته شعاري!
«امام حسين(ع) انقلابي شهيد» در مصر اجرا مي شود
شاه حسيني: سبك زندگي غربي به شكل طنز در توليدات ايراني ارائه مي شود


راه هاي مقابله با انحصار در اكران سينماي ايران

توجه به ظرفيت هاي مردمي و نهادهاي عمومي

محمد قمي
فيلم شور شيرين هم مثل خيلي از فيلم هاي سينماي ارزشي ما در مرحله اكران قرباني مناسبات غلط اين عرصه شد. اتفاقي نه چندان جديد و عجيب كه سال هاست دامنگير فيلم هايي از اين دست در سينماي ماست.
اما در مقابل اين اتفاق دردآور، خبر اكران فيلم «شور شيرين» در دانشگاه هاي كشور اتفاق خجسته و اميدواركننده اي براي همه علاقه مندان به سينماي متعهد و ارزشي است.
خبري كه به خوبي و روشني نشانه اي است بر عزمي جدي و هماهنگ براي مقابله با مافياي اكران كه فيلم هاي ارزشي را در مرحله اكران به نابودي مي كشاند.
واقعيت آن است كه مافياي اكران سال هاست كه تبديل به يك نقطه كور و مايه رنج و تعب نيروهاي ارزشي سينماي ايران شده است.
مافيايي كه به شكل خزنده و ناجوانمردانه تلاش مي كند از راه هاي مختلف فيلم هاي ارزشي را فشل كند و آنها را در موقعيتي قراردهد كه يا عطاي اكران را به لقايش ببخشند يا در شرايطي نابرابر و غيرمنصفانه تن به اكران دهند و در نهايت هم بدون آنكه با مخاطب به درستي مواجه شده باشند و ارتباطي استاندارد و اصولي و در شرايطي مساعد با آنها برقرار كرده باشند از پرده پايين بيايند.
در چنين موقعيتي اكران فيلم هاي سينماگران متعهد و ارزشمدار در مراكزي همچون دانشگاه ها مي تواند ترفند خوبي براي مقابله با اين شرايط نادرست و غيرمنطقي باشد.
اما با صرف نظر از اين مسئله، بايد گفت اصل قضيه همچنان دردآور و غيرقابل قبول است.
آنچه در اين سال ها از زبان عوامل فيلم هايي همچون «شور شيرين» مي شنويم حكايت گر مظلوميت مضاعفي است كه طي اين سال ها دامنگير سينماي ارزشي ايران شده است.
مظلوميتي عجيب و حيرت آور كه درد و دريغ و حسرت را بر وجود انسان مستولي مي سازد و هر چه وقوف بر كنه قضيه بيشتر مي شود الم ناشي از اين حديث پرآب چشم هم بيشتر و بيشتر مي گردد.


گزيده سخنراني هنرمندان خارجي جشنواره فيلم سازان مستقل- افق نو

آمده ايم به ايران تا با آمريكا و اسرائيل بجنگيم!

آمده ام تا با جنگ بجنگم!
دارنل سامرز (از آمريكا- سرباز سابق ارتش آمريكا و داور جشنواره افق نو)
از اين تعجب نمي كنم كه هزار فيلم در اين جشنواره شركت دارد، چون مردم مي خواهند دنياي واقعي خود را بشناسند و مي خواهند حقيقت را درباره دنيا بدانند. اينجا هستم چون ايران كشور من است، همان طور كه همه كره زمين خانه من است. اينجا هستم تا با جنگ عليه ايران مبارزه كنم.
سيستم آمريكا سيستم فاسدي است و نمي توان آن را اصلاح كرد. آمريكا سال هاست كه نمي تواند از شهروندان خود مراقبت كند، چه برسد به ساير كشورهاي دنيا. زيربناها در اين كشور از بين رفته و نمي توان با سيستم آمريكايي كاري انجام داد. در اين سيستم نيز فقط يك عده معدود از آن بهره خواهند برد و اين سيستم را نمي شود درست كرد.
همه فكر مي كنند انتخابات زمان خوبي است تا شايد فرصت ديگري به باراك اوباما براي انجام كارهاي رفاهي بدهند، اما واقعيت اين است كه اكثر مردم آمريكا اعتقاد خود را به روش آمريكايي زندگي از دست داده اند و حتي رأي هم نمي دهند. سياستمداران همه از جنگ با ايران حرف مي ز نند، آن هم براساس دروغ هايي كه باعث شد جنگ هايي با افغانستان و عراق را داشته باشيم. آن ها درباره ايران برپايه دروغ حرف مي زنند، مردم آمريكا نيز در اين ميان هيچ چيز را نمي دانند، اين خيلي بد است و دولت نيز هر كاري را كه بخواهد انجام خواهد داد؛ اين درحالي است كه خطر آمريكا براي همه دولت ها بيشتر از پيش است. آن ها مي خواهند دنيا را از بين ببرند و ما مي خواهيم دنيا را نجات دهيم.
با سينما به جنگ
اسرائيل برويم
محمد المدهون (وزير فرهنگ فلسطين)
ما مي توانيم با استفاده از ساخت فيلم و با ابزار هنر به مردم آگاهي داده و از اين طريق مشروعيت آن ها را سلب كنيم. تمام آزادي خواهان جهان بايد بدانند كه اسرائيل يك خطر بزرگ است. هم چنين ما با استفاده از سينما و برگزاري چنين كنفرانس هاي بين المللي مي توانيم اين اهداف خود را عملي كنيم.
سينماگران فلسطيني مي توانند از تجربيات فيلم سازان و فعالان سينمايي ايراني استفاده كنند چرا كه صنعت سينمايي ما در آغاز راه است و فلسطينيان نيز مي خواهند سينماي خود را براساس مقاومت پي ريزي كنند. ملت فلسطين مي تواند با استفاده از ابزار هنر و سينما مقاومت خود را ادامه دهد. ما در موقعيت خطيري قرار گرفته ايم چرا كه در سرتاسر جهان ملت ها قيام كرده و در راه كسب آزادي به پا خواسته اند. ما مي توانيم با استفاده از سينما از روند مبارزات مردم فلسطين حمايت كرده و از طريق هنر مشروعيت دروغين اسرائيل را از ميان ببريم. هنرمندان و سينماگران بسياري به دست رژيم صهيونيستي به شهادت رسيده اند، بنابراين ما مي خواهيم از طريق كنفرانس افق نو صداي خود را به گوش جهانيان برسانيم.
تهران نقطه عطف آزادي خواهان جهان است!
ماريا پوميه (از فرانسه- مدرس دانشگاه، نويسنده و منتقد)
نيروي سلطه سعي دارد يهودي ها را در جهان برتري بخشد و از رژيم صهيونيستي دفاع كند؛ بيش از 60 سال است كه صهيونيست ها به جرم وجنايت ادامه مي دهند ولي سكوت غربي ها در برابر اين جنايات هم هميشه ادامه داشته است. بعضي از فيلسوفان، سياستمداران و روزنامه نگاران و در حقيقت انسان هاي باوجدان خواسته اند با روش هاي علمي و درست به بررسي اين قضيه بپردازند ولي هميشه لابي هاي صهيونيستي احساس كردند در خطر قرار مي گيرند.
مجموعه اي از قوانين وجود دارد كه توسط طبقات سياسي جمع بندي شده تا بتوانند سكوت را در جامعه حكم فرما كنند. اين قوانين مشهور باعث شده كه مردم در اروپا هم حساسيت لازم را از دست بدهند و به همين دليل بسياري از افراد متفكر كه عليه اين قوانين مبارزه مي كردند، در اروپا و كشورهايي مثل فرانسه و اسپانيا محكوم به سال ها زندان شدند. طبقه سياسي سلطه از طريق كانال هاي مختلف سعي كرده امور را به نفع خودش در دست بگيرد. يكي از اين كانال ها، مسائل مالي است كه باعث شده اروپايي ها فكر كنند كشورشان در جهت پيشرفت قدم برمي دارد ولي كاملا برعكس است و مردم به سوي تباهي پيش مي روند.
امام خميني(ره) از زمان انقلاب اسلامي ايران كاري كرد كه موازنه قدرت دستخوش تغيير شده است. تهران به نقطه عطفي براي ما تبديل شده و آقاي احمدي نژاد هم اين مسير را خيلي خوب ادامه دادند كه بايد از ايشان خيلي تشكر كرد.
جشنواره «افق نو» اتفاق جديدي را در مسير ضدصهيونيستي دنيا رقم مي زند و ما حمايت خودمان را در اين جنگ غيرعلني عليه صهيونيست ها اعلام مي كنيم.
 


رسوايي

پژمان كريمي
طيفي از سينماگران در عرصه سينماي ايران زيست دارند كه داراي مشخصات زيراند:
يك- مميزي را مانع خلاقيت مي پندارند.
دو- معتقد به ضرورت فعاليت سينماگران معاند و منادي سينماي غيراخلاقي در حدود سينماي داخلي اند.
سه- جشنواره هاي خارجي را صرفاً هنري تحليل مي كنند و منكر وجه سياسي آن رويدادها هستند.
چهار- تلاش مي كنند عامدانه و آگاهانه خط قرمزهاي اخلاقي سينماي ايران را زيرپا گذارند.
پنج- شعار جدايي هنر از سياست مي دهند اما خود اقدام به ساخت فيلم سياسي آن هم سياسي در برابر نظام ديني مي كنند!
شش- نسبت به باورهاي ديني و ارزش هاي ملي، بي اعتنا هستند و تلاش مي كنند اگر هم به سراغ «دين» مي روند، دين را آن طور روايت كنند كه خود «دريافته اند» در واقع دين را نه بنا به اصالت دين بلكه منبعث از حوزه خواست و ظرفيت درك خود روايت مي نمايند و از دريچه نگاه محدودشان ارزش هاي ملي را به قضاوت مي نشينند!
اعضاي اين طيف اما يك ويژگي و مشخصه ديگر هم دارند. آنها همواره مدعي اند كه افراد و گروه ها و به ويژه هنرمندان آزادند حرف خود را بزنند، راه خود را بروند، فيلمي كه دوست دارند بسازند، انديشه شان را تسري دهند و حرمت گذارند...! معتقدند هنرمند را نبايد به سبب ديدگاه و رأي و اقدامش نكوهش كرد و...! اما... اما همين طيف، در هنگام و در صحنه عمل، دقيقاً بر عكس ادعاهاي خود رفتار مي كند، كاملا متضاد!
وقتي فيلم قلاده هاي طلا در سينماي اهالي رسانه- ميلاد- در جشنواره سي ام فيلم فجر اكران شد، بخشي از طيف ياد شده شروع به هياهو و جيغ كشيدن و دشنام دادن نمودند!
يكي از دختران بازيگر كه عضو ستاد انتخاباتي يكي از سران فتنه بود مانند افراد لاابالي با صداي بلند قهقهه مي زد تا جايي كه برخي ازمخالفان فيلم، حركات وي را سبب بدنامي خود تلقي كردند.
پس از نمايش فيلم، موج جنب و جوش اهالي طيف منظور، در برابر دست اندركاران قلاده هاي طلا قد كشيد. تهمت ها، ناسزاها فضاي مجازي را در برگرفت. منتسبان همين طيف بودند كه همپاي ضدانقلاب و رسانه هاي بيگانه، مردم را به تحريم فيلم تشويق مي كردند. يعني همان ها كه شعار «زنده باد مخالف من» سر مي دادند و مي دهند، همان ها كه شعار «آزادي انديشه»شان گوش فلك را پر كرده است، همان ها كه فرياد مي زنند هر كسي حق دارد هر طور كه دلش مي خواهد فكر كند و رفتار نمايد، يك فيلم سينمايي را عليه باورهاي ضدديني و ضدانقلابي خود تاب نياوردند. ديكتاتورهاي سينما اخيرا هم نمونه اي ديگر از تفرعن و انحصارطلبي را به نمايش گذاشتند تا ثابت كنند كينه در دل آنها ماندني است و در هر جا و در هر هنگامي، براي آسيب زدن به مخالفانشان، تقلا مي نمايند! پس از رويداد زلزله دلخراش آذربايجان شرقي ، گروهي از سينماگران و از جمله برخي منتسبان به طيف ديكتاتور سينما تصميم گرفتند بخشي از كمك هاي مردمي را به نفع زلزله زدگان، جمع آوري كنند. يكي از بازيگران قلاده هاي طلا نيز مي خواست سهمي در كمك رساني به هموطنان آسيب ديده مان داشته باشد، اما يكي از همان ديكتاتورهاي سينماي ايران كه چندي است با بودجه هاي كلان فيلم هاي توقيفي مي سازد، از فعاليت انسان دوستانه بازيگر قلاده هاي طلا، جلوگيري كرد! و جالب است كه اين آقاي كارگردان، در گفت وگو با رسانه ها حركت زشت خود را منكر مي شود!
مي بينيد كينه و كينه ورزي را؟ عمق كينه را درك مي كنيد؟ كارگرداني كه بابت اتلاف سرمايه ها و ساختن فيلم هاي متغاير با ارزش هاي ملي و ديني بايد در مقام پاسخگوي ملت آشكار شود، گستاخانه بازيگري را از كمك رساني مي راند! چرا؟ چون فكر بازيگر را، كار بازيگر را، حق انتخاب بازيگر ياد شده را به رسميت نمي شناسد. چون برخلاف شعارهاي خود، ابدا براي مخالف احترام قائل نيست، مطلقا براي آزادي انديشه، جايگاهي متصور نيست! به گفته دوستي، پس از رويداد زلزله، برخي از اهالي هنر- غيرمسئولانه- از كشورهاي خارجي نيز تقاضاي كمك كردند؛ اما همين افراد، ياري هموطنانمان را برنمي تابند! به واقع كه حقارت ديكتاتوري با آدمي چه مي كند؟! چگونه آدمي را به سوي ضدارزشها مي راند و در دام خودخواهي گرفتار مي سازد ! به راستي كه آدمي را از آشكاري و رسوايي «تفاوت شعار و عمل» گريزي نيست!


از خسارت ميلياردي به بيت المال تا اخراج بازيگر فيلم ضد فتنه!

محمدحسين نيرومند
وقتي يك آقازاده مشهدي در كشور كره جنوبي جو گير مي شود و همان جا نطفه ساخت يك مستند يك و نيم ميلياردي با يك بانوي جوان منعقد مي گردد، صداي بسياري ازمتدينين اهل فرهنگ و هنر بلند مي شود كه چرا بايد آستان قدس رضوي با يك بازيگر جوان قرارداد يك و نيم ميلياردي منعقد كند؟ بيانيه هاي متعدد عليه اين اقدام صادر مي شود و تا چند هفته اين موضوع مي شود تيتر اول رسانه هاي فرهنگي كشور.
وقتي يكي از مديران عالي رتبه دولتي در كشور آمريكا، بابت فعاليت هاي بي شائبه و لابي هاي تاثيرگذار يك تهيه كننده و كارگردان سينما كه البته دستي هم در توليد فيلم هاي آنچناني دارد! از همان جا قول ساخت يك فيلم سينمايي را به ايشان مي دهد، فريادها بلند مي شود و رسانه ها و نمايندگان مجلس موضع مي گيرند. وزير ارشاد و معاونش به مجلس فرا خوانده مي شوند. اهالي سينما معترض مي شوند كه چرا بايد به اين فيلمساز خارج نشين چند ميليارد پول بي زبان كشور هبه گردد تا ايشان با حمايت سازمان سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي فيلم مورد علاقه شان را بسازد.
البته از حق نبايد گذشت در هر دو مورد حق با معترضان است. اما سؤال اينجاست كه چرا اهل رسانه و هنر و فرهنگ، نمايندگان مجلس و متدينين معترض به موضوعات مشابه اما بسيار مهم تر از دو مورد پيش گفته چندان عنايت و توجه نمي نمايند؟
مثلا آيا اهميت همين ماجراي اخراج بازيگر فيلم «قلاده هاي طلا» از مراسم كمك اهالي سينما به هموطنان زلزله زده آذربايجان كمتر از مورد فوق نيست؟ شايد عده اي از اين ادعا متعجب شوند، اما نگارنده به سادگي اثبات مي كند كه اين ماجراي به ظاهر ساده، بسيار مهم تر از دو مورد فوق است! قصد پيش كشيدن زشتي اين عمل با تمسك به مسائل اخلاقي را ندارم. كمي حوصله به خرج دهيد خدمتتان عرض مي كنم.
در سال 1378 سريال «قصه هاي رودخانه» با سرمايه گذاري سيماي جمهوري اسلامي و كشور مالزي و به كارگرداني كمال تبريزي توليد مي شود اما اين سريال هرگز امكان نمايش در شبكه هاي ملي را نمي يابد.
«خبرنگار: شما سريالي از سال هاي قبل داشتيد كه توقيف بود.
كارگردان: «قصه هاي رودخانه»؟
خبرنگار: بله، وضعيت اين سريال را پي گيري نكرده ايد؟ كارگردان: چه كار كنيم؟ بايد برخي از مسئولان تلويزيون عوض شوند!
خبرنگار: چرا توقيف شد؟ عجيب است كه يك سريال اين همه سال توقيف باشد. كارگردان چون موقعيت ما با موقعيت آنها به عنوان دو كشور اسلامي با هم مقايسه مي شد.»
در سال 1387 فيلم سينمايي «پاداش» با سرمايه گذاري سيما فيلم توليد مي گردد. قرار بر اين مي شود كه پس از اكران فيلم سينمايي پاداش، سريال چهار قسمتي آن از سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش شود. اما سيما پس از بازبيني فيلم، از فيلم برائت مي جويد و پاداش به دليل عبور از خط قرمزهاي اخلاقي و تعرض به برخي مقدسات ديني توقيف مي شود!
«كارگردان: »مي خواهند نمايش بدهند، نمي خواهند، نگه دارند تا بالاخره يك روزي اكران شود. اين همه جلوي نمايش به رنگ ارغوان را گرفتند چه فرقي كرد؟ اگر به جاي الان همان موقع نمايش مي دادند چه اتفاقي مي افتاد؟ حداكثر اينكه پاداش را هم مي خواهند پنج سال نگه دارند و پنج سال ديگر نمايش بدهند مهم نيست.»
در سال 1388 كمال تبريزي فيلم سينمايي «دونده زمين» را با مشاركت ژاپني ها مي سازد. گرچه اين فيلم نيز امكان نمايش عمومي در كشور را نمي يابد اما برخلاف سرمايه گذاران ايراني فيلم هاي تبريزي، ظاهراً سرمايه گذار ژاپني چندان از توليد فيلم ناخرسند نيست.يك بازيگر ژاپني كه قصد دويدن دور دنيا را دارد در تركيه متوجه بيماري سرطانش مي شود. او اميدوارانه به سفرش ادامه مي دهد. درگذر از ايران، از روستايي عبور مي كند كه همه اهالي آن يا خوابند با خواب زده! دونده ژاپني سرزندگي را به كودكان اين سرزمين به ارمغان مي آورد تا شايد آنان والدين خواب زده خود را بيدار كنند! درشرايطي كه همگان ايران اسلامي را منشأ بيداري اسلامي درجهان مي دانند، فيلمساز، مردم ايران را خواب زده به نمايش مي گذارد تا شايد كسي از آن سوي آب ها آنها را بيدار كند!!
درسال 1389 فيلم «خيابان هاي آرام» با نگاهي طعنه آميز به انتخابات 88 توسط كمال تبريزي ساخته مي شود، اما اين بار فيلم نه توسط معاونت سينمايي ارشاد بلكه توسط تهيه كننده فيلم امكان نمايش عمومي را نمي يابد. با درخواست رسمي تهيه كننده، اكران عمومي فيلم خيابان هاي آرام منتفي مي گردد!
كارگردان:«از تهيه كننده محترم نيزگله دارم! تقريبا هيچ عكس العمل مناسبي در برابر بلايايي كه بر سر فيلم نازل مي شود، ندارد. هيچ اعتراضي را در برابر اين موضوع منعكس نكرده است و حتي از من خواست كه اصلاحات بيشتري را نسبت به آنچه كه اعلام شده است، انجام دهم تا خداي نكرده كس ديگري هم از ما رنجيده خاطرنشود!»
درسال 1387 كليد يكي از پرهزينه ترين سريال هاي تلويزيوني توسط مسئولين زده مي شود. سريالي كه تنها در يك فاز آن 12هزار هنرور و 70بازيگر مطرح كشور در آن حضور دارند. در تيرماه سال 90 دارابي معاون سيما درباره پروژه فاخر «سرزمين كهن» چنين مي گويد:«اين مجموعه در 60 قسمت پيش بيني شده است و با توجه به داستان و كارگرداني خوب و استفاده از هنرمندان مجرب اميد است يكي از بهترين مجموعه ها درحوزه انقلاب اسلامي باشد كه مورد انتظار مردم است.
وي از حمايت و پشتيباني معاونت سيما از اين مجموعه همانند ديگر مجموعه هاي الف ويژه و توليدات سيما خبر داد و گفت:«سرزمين كهن» تا پايان سال 1391 نهايي و آماده پخش مي شود.»درحالي كه تهيه كننده سريال از آماده بودن 40 قسمت از سريال سرزمين كهن براي پخش از سيما درسال 92 خبر مي داد، يك باره اين خبر در رسانه ها تيتر اول شد! كمال تبريزي ازاصلاح «سرزمين كهن» خبر داد.
كارگردان:«اين اصلاحات، اصلاحات جزئي نبود، بلكه جدي و مفصل بودند يعني يكسري نكات بايد به متن اضافه شود؛ بنابر اين درحال حاضر در مرحله اي هستيم كه فاز يك و دو را اصلاح مي كنيم.» او درباره زمان پخش سريال نيز توضيح داد:
از طرف سازمان صدا و سيما پيشنهاد شده بود پاييز امسال و با شروع زمستان، پخش فاز اول و دوم را شروع مي كنيم، ما هم موافقت كرديم، ولي بعد از موافقت ما سازمان صدا و سيما مخالفت كرد.»آنهايي كه دستي در توليد فيلم و سريال دارند مي دانند اصلاحات جدي و مفصل سريالي كه 40 قسمت آن آماده پخش است يعني چند ميليارد خسارت! اين بار دست گل آقاي كمال تبريزي نه توقيف بلكه به اصلاحات مفصل سريال مي انجامد.
اگر مسئولين سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران خسارت هاي چند ميلياردي بابت توليد سريال «قصه هاي رودخانه»، «پاداش» و «سرزمين كهن» كه آقاي كمال تبريزي با معاونت سازمان بر بيت المال تحميل كرده اند را ناديده مي گيرند، اگر به مجموعه فيلم هاي توليد شده چهار ساله اخير ايشان كه هيچ يك امكان اكران عمومي نيافته است، دقت نمي كنند، اگر فيلم توهين آميز «دونده زمين» را براي ارزيابي ديدگاه هاي فكري آقاي تبريزي مورد توجه قرار نمي دهند، اگر سركشي سركار خانم فائزه هاشمي را درپشت صحنه سريال «سرزمين كهن»، تنها يك ديدار ساده تلقي مي كنند، حداقل برخورد آقاي تبريزي را با بازيگر فيلم قلاده هاي طلا را يك موضوع جدي تلقي كنند.
اينكه آقاي تبريزي به خود جرات مي دهد با يك بازيگر جوان سينما تنها به جرم بازي دريك فيلم ضد فتنه سال 88 چنين برخورد زشتي كند، آيا معنايي جز اين دارد كه باور قلبي شان همسويي با جريان فتنه است؟ چگونه مي توان قبول كرد كه بزرگ ترين پروژه سيما در ارتباط با انقلاب اسلامي ايران به اين گونه افكار، انديشه ها و افراد سپرده شود؟
اين گونه است كه مي توان به صراحت اعلام كرد خسارت وارده بر فرهنگ و بيت المال بابت اتفاقي كه اين ايام درسازمان صدا و سيما توسط آقاي تبريزي در جريان وقوع است ده ها برابر موضوعات جنجال برانگيز فيلم سينمايي «لاله» و مستند «زلال بي انتها» است. براين اساس آيا ورود اهل رسانه و هنر و فرهنگ، نمايندگان مجلس و متدينين معترض بر موضوع پيش گفته انتظار بي جايي است؟
¤ كاريكاتوريست و كارشناس فرهنگي
 


نگاهي به فيلم «نامزد آمريكايي من» اثر داوود توحيدپرست

نخ نما، مبتذل، نازل، سطحي و... البته شعاري!

سعيد رضايي
اين شبه داستانك براي شما خواننده عزيز آشنا نيست؟ جوان فقير پايين شهري كه عاشق دختر پولدار بالاشهري مي شود و در اين راه چه مصايب و مشكلاتي كه نمي بيند!- و يا حتي بالعكس- «دختر زيبا و ثروتمندي مي خواهد ثابت كند كه بچه هاي جنوب شهر به درد لاي جرز مي خورند...!!!» قبول داريم كه جمله نچسب و زننده و تاحدي هم حتي شايد لمپنيستي است اما خب چه مي شود كرد همين است ديگر! بله؛ درست حدس زده ايد اين خلاصه داستان فيلم «نامزد آمريكايي من» است!
حالا به اين جملات مشعشع و مطنطن دقت كنيد:
«يكي از معضلات فرهنگي كشور ما، سوء تفاهم هاي شديدي است كه مسئولين و قشري از مردم نسبت به هم دارند. در واقع اين يك معضل فرهنگي است كه آدم ها آگاهي كامل نسبت به هم ندارند اما فكر مي كنند كه انديشه آنها نسبت به ديگري كاملاً درست است و آن را به جاها و آدم هاي ديگر هم تعميم مي دهند. در حقيقت، براساس تفكر ناكارآمد و بدون تحقيق درمورد هر چيزي حكم صادر مي كنند. در اين مورد فيلمنامه نوشتم تا فرهنگ نادرست را به چالش بكشم. تمركز ما در اين فيلم شخصيت محوري است. با همسرم- ياسمن كفايتي- خواستيم مانند تهمينه ميلاني كار را تم محور بنويسيم. ابتدا تم را مشخص مي كنيم و شخصيت پردازي براساس تم جاري مي شود. بنابراين موضوع تم اصلي فيلم براساس ايده اي است كه مردم درمورد هر چيزي طبق آگاهي خود نظر مي دهند و آن را در همه جا به عنوان حكم صادر مي كنند، مصداق هاي اين مسئله را مي توان در جامعه به وفور ديد. تم فرعي اين فيلم هم اين است كه «اگر بدي كني، بدي مي بيني». هر دو اين موضوعات از آيه قرآن نشأت مي گيرند. البته در فيلم به آيه هاي قرآن به طور مستقيم اشاره نكرديم، گرچه مادر مرتضي لفظ «زلزال» را بر زبان جاري مي كند. در كل، اين ها را در فيلم قرار داديم كه مردم بروند آنها را در قرآن بخوانند و از آن چيزي كه آگاهي ندارند، تبعيت نكنند.
احساس كردم اين معضل به شدت در كشور هم در بين مسئولين و هم در بين مردم وجود دارد. همچنين در بين ما آدم ها اين موضوع كه «بدي كني، بدي مي بيني» از بين رفته است اما در هندوستان روي اين مسايل بسيار تأكيد مي كنند. بنابراين چرا به اين معارفي كه خودمان داريم، عمل نكنيم! دركل؛ جامعه به سمت بي هويتي مي رود و تمام ارزش هايمان درحال از بين رفتن است.»
اين ، بخش هايي از بيانات كارگردان اين فيلم در توضيح و شايد هم توجيه ساخت و پرداخت فيلمش است كه لابد قراراست به شكل تكان دهنده اي مخاطب را تحت تأثير قرار دهد!فيلم به دلايلي كه هنوز هم هيچكس نمي داندشان چهار سال در توقيف ماند و بعد هم وقتي درماه رمضان اكران شد با تحريم سينماهاي حوزه هنري روبه رو شد و خلاصه در وضعيت رقت آميزي به روي پرده رفت.
فيلم بر خلاف اداها و ادعاهاي پرطمطراق و بي ربط كارگردانش، يك فيلم فارسي تمام عيار است كه با جعل و كپي كاري از روي اسلاف فيلم فارسي اش، روي همه آنها را در ابتذال و مهمل بافي و باسمه اي گري سفيد كرده است.ورسيوني نازل و آبكي از داستان قديمي و نخ نماي عشق پسر فقير به دختر پولدار كه با بدترين نوع اجرا و دافعه برانگيزترين مؤلفه ها سرهم بندي شده و روي پرده رفته است.واقعاً دليل ساخته شدن اين فيلم چيست؟ بي كاري عواملش؟ بلبشوي سينماي ايران ؟ ركود بازار و قهر مخاطب تا به حدي كه سينماگر ايراني دست به دامن چنين موضوعاتي آن هم با چنين اجرايي شده است؟ وقتي در يك- به اصطلاح- فيلم سينمايي نه از كارگرداني خبري هست و نه از فيلمنامه و بازيگري و ميزانسن و همه چيزهاي ديگري كه در سينما «اصل» است و آن وقت اين تصاوير الصاق شده به هم به بدترين و واپس گراترين شكل ممكن روي پرده مي رود، چه توقعي مي توان از مردم داشت؟ اينكه اين سينما را تحويل بگيرند و ازش حمايت كنند؟
قبول كنيم كه توقع باطل، ناجوانمردانه و غيرمنصفانه اي است! نيست؟
ناگفته نماند اين فيلم حتي در عنوانش هم ملاحظه هيچ چيز را نكرده است . فكرش را بكنيد: «نامزد آمريكايي من»!
اين را اضافه كنيد به خلاصه داستان پيشنهادي سازندگان فيلم در رسانه ها كه تا حدي مي تواند مافي الضمير حضرات را عيان كند:«دختري زيبا و ثروتمند مي خواهد ثابت كند كه بچه هاي جنوب شهر به درد لاي جرز مي خورند...!!!»
 


«امام حسين(ع) انقلابي شهيد» در مصر اجرا مي شود

نمايش «امام حسين(ع) انقلابي شهيد» توسط گروه تئاتر شيعيان مصر در آن كشور روي صحنه خواهد رفت.
به گزارش سيمرغ به نقل از الشرق الاوسط، احمد عبدالوارث هنرمند مصري از آغاز اجراي تئاتر «امام حسين(ع) انقلابي شهيد» خبر داد و گفت: همه مراحل اين نمايش انجام شده و تنها در انتظار ديدار شيخ احمد الطيب، شيخ الازهر براي كسب موافقت الازهر درباره اين نمايش هستيم.
بنابراين گزارش، اين نمايش توسط «سعدالدسوقي» تهيه و كارگرداني شده است و آن را نمايشنامه نويس بزرگ مصري «عبدالرحمن الشرقاوي» نوشته است. اين تئاتر كه با هدف معرفي چهره حضرت اباعبدالله(ع) و بيان حقايق تاريخي درباره آغاز قيام آن حضرت تا شهادت آن امام(ع) قرار است به روي صحنه رود ارزش هاي انقلابي را به تصوير مي كشد. تئاتر «امام حسين(ع)، انقلابي شهيد» كه قرار بود سال پيش به روي صحنه رود، همچنين به برخي افكار اشتباه ترويج شده درباره امام حسين(ع) از جمله در سريال «الحسن و الحسين» پاسخ مي دهد. به گفته احمد عبدالوارث اين نمايش هم اكنون توسط گروهي از شيعيان مصري با مشاركت هيئت تئاتر مصر درحال تمرين است كه به محض موافقت الازهر به روي صحنه مي رود.


شاه حسيني: سبك زندگي غربي به شكل طنز در توليدات ايراني ارائه مي شود

يك كارشناس سينما و رسانه گفت: درحال حاضر در توليدات سينمايي ايراني بسياري از مفاهيم سبك زندگي غربي در قالب طنز و شوخي به مردم ارائه مي شود.
به گزارش خبرگزاري دانشجو، مجيد شاه حسيني در اولين جلسه از سلسله نشست هاي «پاتوق شيشه اي» تصريح كرد: مغولان هاليوودي سبك زندگي جديدي را پايه گذاري كردند كه در آن زمان، اعتراض بسياري از مديران رسانه اي آنگلوساكسون از جمله هنري فورد را برانگيخت.
وي افزود: تمامي آنچه از آن زمان تاكنون در قالب فيلم هاي هاليوودي به مردم جهان عرضه شده است نه تنها سرگرمي نبوده؛ بلكه ترويج شيوه زندگي جديدي بوده است.
مديرعامل سابق بنياد سينمايي فارابي گفت: پس از تشكيل هفت كمپاني اصلي هاليوودي تغييرات جدي در ارزش هاي زندگي مردم ايجاد مي شود، به گونه اي كه پس از دو تا سه دهه سبك زندگي مردم به طور كامل تغيير يافته و مردم زندگي خود را با زندگي انسان هاي به نمايش درآمده در پرده سينماها تطبيق مي دهند.
شاه حسيني مكانيسم القا در فيلم ها را به دو شيوه مستقيم و غيرمستقيم تقسيم كرد و افزود: در شيوه مستقيم به صورت پروپاگاندا وار مضامين به ذهن انسان ها منتقل مي شود ولي در شيوه غيرمستقيم اين مضامين با استفاده از فرآيندهاي مبتني بر اصول روانشناسي به ضمير ناخودآگاه انسان ها تزريق مي شود.
24 فيلم در جشنواره مستند رضوي
24فيلم مستند به بخش مسابقه هفتمين جشنواره فيلم مستند و فيلمنامه رضوي راه يافتند.
افرادي چون محمدعلي فارسي، مصطفي دالايي، احمد جان ميرزايي، سهيل كريمي و نرگس آبياري از اعضاي هيئت انتخاب بخش فيلم مستند جشنواره بودند. اين اعضا پس از بازبيني بيش از 80اثر ارسالي به دبيرخانه جشنواره، 24فيلم مستند را براي رقابت در بخش مسابقه برگزيدند.
مركز گسترش سينماي مستند و تجربي، هفتمين دوره جشنواره فيلمنامه و فيلم مستند رضوي را در راستاي تكريم و ترويج «فرهنگ رضوي» و طي روزهاي 27 تا 29 شهريورسال جاري در شهر تهران برگزار خواهدكرد.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14