اهميت و ارزش توليد و كارآفريني در اقتصاد مقاومتي
علي پوريا
كارآفريني به معناي خلاقيت در كار و ايجاد فرصت هاي جديد اقتصادي و توليدي و خلق
ارزش جديد با خطرپذيري در منابع مالي، از عوامل رشد و شكوفايي اقتصادي است، زيرا
كارآفريني در يك جامعه و اقتصاد به معناي پويايي و بالندگي است. جامعه اي كه در
بستر كارآفريني حركت مي كند، جامعه زنده و پويا و فعال است. از اين رو به سادگي و
آساني مي تواند همه مشكلات و فشارهاي بيروني و دروني را تحمل كرده و پشت سر بگذارد.
جامعه كارآفرين، از آستانه تحمل بسيار بالايي برخوردار است، زيرا خطرپذيري در آن
بسيار بالا و در عين حال امري طبيعي و عادي تلقي مي شود، از اين رو داراي اقتصادي
مقاومتي خواهد بود.
نويسنده در اين مقاله با توجه به تاكيد مقام معظم رهبري درباره تحقق اقتصاد مقاومتي
و نقش كارآفريني در آن، به سراغ آموزه هاي وحياني اسلام رفته تا نقش كارآفريني را
در رشد و توسعه اقتصادي و دست يابي به اقتصاد مقاومتي درجنگ همه جانبه عليه سلطه
مستكبران و شياطين و ستمگران و تحقق عدالت فراگير بيان كند.
كارآفريني، خلاقيت و خطرپذيري در حوزه اقتصاد
كار در اسلام از ارزش و اهميت بالايي برخوردار است و مي توان به يك معنا كار نيك و
عمل صالح را مقدس برشمرد به شرط آن كه نيت خالص و ايمان درست نيز همراه آن باشد،
چرا كه در اين صورت حسن فعلي با حسن فاعلي جمع مي شود و همان هدف خلقت و آفرينش
انسان و ماموريت وي تحقق مي يابد، با اين همه، كار نيك و خوب در اسلام به عنوان يك
حسن فعلي مورد تشويق و ترغيب است و حتي اگر همراه با حسن فاعلي و ايمان و نيت
خالصانه الهي نباشد، باز داراي ارزش خواهد بود و خداوند پاداش عمل نيك و كار خوب را
در جهان خواهد داد هر چند كه براي او بهره اي در آخرت نخواهد بود.
اين بدان معنا است كه سرمايه انسان در دنيا و آخرت چيزي جز كار نيست و انسان نتيجه
كار و عمل خود را در دنيا و آخرت خواهد ديد (نجم، آيه 40) كه البته كار نيك و خوب
از ارزش برخوردار بوده و فرد پاداش عمل و كارش را خواهد ديد. خداوند به صراحت در
بيان نقش و ارزش تلاش و كار در زندگي بشر مي فرمايد: ليس للانسان الا ماسعي، براي
انسان چيزي جز تلاش و كار نيست. (نجم، آيه 39)
البته خداوند يادآور مي شود كه كار و سعي انسان بسيار متفاوت و متنوع است. اين تنوع
هم از جهت متعلق و هم از جهت نيت و نيز از جهات ديگر خواهد بود. نتيجه اين تنوع آن
خواهد بود كه گاه انسان كاري نيك و مفيد انجام مي دهد و گاه كاري غيرمفيد و بد و
گاه ديگر كار بد را با نيت خوب وگاه كار خوب را با نيت بد و گاه ديگر كار بد را با
نيت بد و يا كار خوب را با نيت خوب انجام خواهد داد. گاه نيز كار خوب با نيت خوب
انجام مي گيرد ولي از يك ساماندهي و نظم منطقي و هدف كلي برخوردار نيست، مانند كسي
كه گره هاي يك قالي را به خوبي مي زند ولي نقشه و طرحي جامع براي قالي خود ندارد.
مي توان با توجه به جهات ديگر، مصاديق ديگري از اين تعدد و تنوع را در سعي و كار
انسان شناسايي و ردگيري كرد.
از نظر آموزه هاي قرآني يكي از حكمت هاي آفرينش انسان، آباداني زمين است كه از طريق
كار و كارآفريني تحقق مي يابد. در آيات قرآني از خليفه خدا خواسته شده تا با سعي،
كسب، كار و عمل، نعمت هاي الهي را در زمين و آسمان بجويد و با تبديل و تغيير مناسب
در خلقت آنهاجهت رشد و خدايي شدن، از آن بهره مند شود.
خداوند در آيه 119 سوره نساء، از تغييرات نادرست در خلقت به عنوان عمل شيطاني ياد
كرده است، اما مفهوم مخالف، آن است كه تغيير در خلقت به شكل مناسب جايز بلكه واجب و
از خلاقيت هاي بشري است و يكي از توانايي هاي تعليمي خداوند به بشر همين تغيير در
خلقت اشياي هستي به عنوان خليفه الهي جهت اكمال اشياء و بهره مندي از آن براي خود و
جامعه انساني است.
با نگاهي به آموزه هاي وحياني اسلام دانسته مي شود كه انسان براي كار مولد همراه با
خلاقيت و تغييرات مناسب در جهان هستي آفريده شده است، زيرا تنها با كار است كه هم
خود به كمال رشدي مي رسد و هم به عنوان خليفه الهي اشياء و آفريده هاي الهي را به
كمال مي رساند.
به سخن ديگر، انسان از نظر اسلام، موجودي كارآفرين است چرا كه خلاقيت و خطرپذيري در
ذات انسان نهادينه شده است و از اين رو خداوند به صراحت از ظلوم و جهول بودن انسان
سخن مي گويد كه بيانگر خطرپذيري و گام نهادن در مجهولات است تا آن را به يك معلوم و
دانشي مورد استفاده خود و ديگران در آورد.
همچنين انسان از نظر اسلام و آموزه هاي وحياني آن، موجودي اقتصادي است و كارآفريني
او متوجه همه حوزه اقتصادي مي باشد، چرا كه جامعه انساني بر ستون هاي استوار و محكم
اقتصاد بنياد گذاشته مي شود و اقتصاد به عنوان قوام و مايه استواري جامعه معرفي شده
است. (نساء، آيه 5)
بنابراين، انسان از نظر اسلام، موجودي خلاق، خطرپذير، كارآفرين و توليدگر اقتصادي
است كه مي كوشد تا همه مواد و عناصر زمين را تبديل به چيزي كند كه به كار او مي آيد
و آسايش و رفاه او را تامين مي كند، چرا كه خلقت و ايجاد انسان در زمين به هدف اين
ماموريت بوده است.
كارآفريني، بنياد اقتصاد مقاومتي
در تعريف كارآفريني همانند ديگر حوزه هاي علوم انساني نوعي اختلاف در مولفه ها و
عناصر معنايي و مفهومي آن وجود دارد، ولي شكي نيست كه مولفه هايي چون تعهد، خلاقيت
و نوآوري، كار، توليد، خطرپذيري، مفيد بودن و ايجاد ارزش جديد از مقدمات مفهومي و
معنايي آن است.
اصطلاح كارآفريني در حوزه علم و عمل اقتصادي به فرآيند خلق ارزش جديد مادي يا معنوي
از طريق يك تلاش متعهدانه با در نظر گرفتن خطرهاي ناشي از آن اطلاق مي شود.
واژه نامه دانشگاهي «وبستر» كارآفرين را كسي مي داند كه متعهد مي شود مخاطره هاي يك
فعاليت اقتصادي را سازماندهي، اداره و تقبل كند.
«ژوزف شومپيتر» كارآفرين را نيروي محركه اصلي درتوسعه اقتصادي مي داند و مي گويد:
نقش كارآفرين، نوآوري است. از ديدگاه وي ارائه كالايي جديد، ارائه روشي جديد در
فرآيند توليد، گشايش بازاري تازه، يافتن منابع جديد و ايجاد هرگونه تشكيلات جديد در
صنعت و... از فعاليت هاي كارآفرينان است.«كرزنر» از استادان اقتصاد دانشگاه
نيويورك، كارآفريني را به معناي ايجاد سازگاري و هماهنگي متقابل بيشتر در عمليات
بازارها دانسته است.
از نظر اسلام، كار و سعي زماني به تماميت كمالي خود مي رسد كه دو عنصر اصلي خوب و
خالص بودن در آن تحقق يابد. به اين معنا كه كار انساني داراي دو عنصر حسن فاعلي و
حسن فعلي باشد. در اين صورت است كه كار از نظر تكليفي و وضعي تاثير خود را در زندگي
مادي و معنوي و نيز دنيوي و اخروي به جا خواهد گذاشت.
خداوند در آيه 85 سوره اعراف و آيات 84 تا 86 سوره هود، تأمين سعادت واقعي انسان را
در سايه يكتاپرستي، سلامت امور اقتصادي و پرهيز از فسادانگيزي در عمل اقتصادي و
مانند آن مي داند. بنابراين، براي تامين سلامت امور اقتصادي و سعادت واقعي لازم است
كه انسان كارآفريني را به معناي اصطلاحي در دستور كار قرار دهد و هرگونه تكاهل و
تساهل در اين زمينه به معناي خروج از دايره سعادتمندي است.
از نظر قرآن، همه آنچه كه انسان براي كارآفريني نياز دارد در اختيار اوست. از تعليم
تمام اسماء و صفات الهي گرفته تا خطرپذيري تا منابع و سرمايه هاي مادي تا بتواند در
عمل اقتصادي و تغيير و توليدات مناسب و مفيد وارد شود و به عنوان خليفه نقش ربوبيت
الهي را ايفا كند و هر چيزي را به كمال بايسته و شايسته اش برساند.
از آنجايي كه كارآفريني اصطلاحي، موجبات خودباوري و اعتماد افراد را فراهم و يا
تقويت مي كند و انسان به اين حقيقت مي رسد كه مي تواند-چنانكه خداوند او را به سبب
همين توانايي به خلافت خويش برگزيده است- همين امر موجب مي شود تا جامعه انساني به
رشد و شكوفايي در همه زمينه ها از جمله حوزه اقتصادي دست يابد.
بنابراين، هرگونه فشار دروني و بيروني را تحمل كرده و با صبر و شكيبايي و نيز سعي و
كار و تلاش، آن را از سرراه برمي دارد.
بي گمان دشمنان درون و بيرون انسان و جامعه از جمله شياطين جن و انسي اجازه نمي
دهند تا انسان در مقام خلافت، توان بالاي خويش را نشان دهد از اين رو ستمگران تمام
تلاش خود را مصروف اين معنا مي كنند كه جوامع انساني را تحت سلطه خويش درآورند و از
آنجايي كه قوام جوامع انساني به اقتصاد است، نخستين تلاش آنان تسلط بر حوزه اقتصادي
و شكست جوامع در اين بخش است.
كارآفريني موجب مي شود تا جامعه به چنان باور و اعتمادي برسد كه هر آنچه نياز
اقتصادي است برآورده سازد و با آباداني و توليد و تصرف در جهان مادي، آن را براي
آسايش جامعه مورد بهره برداري قرار دهد. اين گونه است كه آستانه تحمل جامعه نسبت به
فشارهاي سلطه گران مستكبر افزايش مي يابد و امكان تسلط به آنان را نمي دهد.
رهبر معظم انقلاب اسلامي براساس آموزه هاي اسلامي مي فرمايد: سرمايه گذاري و
كارآفريني، كاري بزرگ و نوعي عبادت است. ايران بزرگ امروز بيش از هر زمان ديگر به
كار و كارآفريني نياز دارد تا همچون عقابي تيزپرواز، در فضاي پيشرفت و آباداني و
افتخار اوج گيرد.
ايشان با اشاره به اهميت كار و كارآفريني از ديدگاه اسلام، ايجاد اشتغال را علاوه
بر جنبه مهم ثروت آفريني، نوعي زمينه سازي براي به كارگيري گنجينه استعدادهاي
انساني دانسته و مي افزايند: ايران، امروز به كارگاه بزرگ تلاش و ابتكار و نوآوري
تبديل شده است اما اين واقعيت، تنها گام اول از روند پيشرفت و سرافرازي كشور است.
رهبر انقلاب اسلامي، با تاكيد بر نياز اساسي كشور به كار و كارآفريني خاطرنشان مي
كنند: دو دليل اساسي يعني «آمادگي كشور براي جهش» و «فشار اقتصادي دشمنان» ثابت مي
كند كه ايران، بيش از هر دوره ديگر به كار و كارآفريني احتياج دارد.
ايشان با اشاره به تحريم ها و فشارهاي اقتصادي نظام سلطه مي افزايند: براي مقابله
با اين فشارها بايد «اقتصاد مقاومتي واقعي» بوجود آوريم كه معناي واقعي كارآفريني
نيز همين است. (بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با كارآفرينان- 16/6/89)
اهميت غرقه سازي جامعه
براي تحقق اين مقصد و مقصود بايد شرايط جامعه از نظر فكري و فرهنگي و نيز مديريتي
به گونه اي سامان يابد كه دغدغه همه مسئولان جامعه مسئله كارآفريني باشد. در اين
رابطه غرقه سازي روشي است كه در بسياري از جوامع از سوي روانشناسان اجتماعي تجويز
مي شود. غرقه سازي كمك مي كند تا از نظر فرهنگي و فكري جامعه در مسيري قرار گيردكه
موضوعي، همه فكر و ذهن مردم را مشغول دارد و اجازه ندهد تا امور ديگر به عنوان محور
قرار گيرد. غرقه سازي كمك مي كند تا امور ديگر به حاشيه رانده شود هر چند كه در
زماني ديگر اصل و مهم است ولي در يك مقطع زماني مي بايست موضوعي كه در درجه اهميت
است در محور قرار گيرد و همه زندگي بشر و جامعه را تحت تأثير مستقيم خود قرار دهد.
نامگذاري هاي چند ساله اخير از سوي مقام معظم رهبري به خوبي نشان مي دهد كه ايشان
به قصد غرقه سازي جامعه با مشكل اول يعني اقتصاد بر آن است تا همه فكر و عمل را
معطوف حوزه اقتصادي كند.
بنابراين، لازم است همه مسئولان و تصميم سازان و تصميم گيران به اين حوزه توجه ويژه
اي مبذول دارند تا اقتصاد به عنوان دغدغه اصلي مطرح شود و راهكار اصلي درمان يعني
كارآفريني در همه جلسات مورد توجه قرارگيرد.
امام خامنه اي (مدظله العالي) براساس محوري بودن كارآفريني به مسئولان هشدار مي دهد
كه همه اهتمام و سرمايه مادي و غيرمادي مي بايست در مسير تحقق كارآفريني باشد تا
اقتصاد مقاومتي واقعي شكل گيرد. با نگاهي به بيانات ايشان در ديدار با كارآفرينان
معلوم مي شود كه ايشان براي تحقق مفهوم كامل كارآفريني و اقتصاد مقاومتي روش مشخص
علمي و عملي درنظر دارند. ايشان در بيان راهكارهاي تحقق هدف در اقتصاد مقاومتي مي
فرمايد: اجراي «كامل، دقيق، همه جانبه و مستمر» سياستهاي اصل44 حلال بسياري از
مشكلات است. ايشان دولت را به دو كار اساسي در اين زمينه موظف كردند تا اقتصاد
مقاومتي و كارآفريني به معناي درست شكل گيرد؛ زيرا بدون 1- مديريت دقيق و عالمانه
منابع مالي و 2- بهبود فضاي كسب و كار نمي توان اميد داشت كه اقتصاد مقاومتي شكل
گيرد و اقتصاد كشور ضمن پويايي و رشد و شكوفايي بتواند در برابر سلطه گران و تحريم
ها و فشارهاي آنان مقاومت كند. براي تحقق اقتصاد مقاومتي لازم است كه بسترهاي مناسب
فراهم آيد كه دو مورد پيش گفته در رأس آن قرار دارد.
ايشان بسياري از ايرادها و گله هاي كارآفرينان را ناشي از مديريت نشدن كامل منابع
مالي مي دانند و در اين باره مي فرمايند: بايد منابع را در مسيري كه براي كشور ارزش
افزوده مالي و غيرمالي دارد تخصيص دهيم تا توليد و اشتغال افزايش يابد و «كسب و
كار» رونق گيرد.
رهبر انقلاب اسلامي، به موازات موظف دانستن دولت به «مديريت منابع مالي و بهبود
فضاي كسب وكار»، كارآفرينان را نيز به تلاش مستمر و همه جانبه براي مرغوبيت بخش و
افزايش كيفيت كالاهاي ساخت داخل فراخوانده و مي افزايند: مردم مي دانند كه مصرف هر
كالاي خارجي يعني بيكاري يك كارگر ايراني، اما كارآفرينان هم بدانند كه رغبت مردم
به مصرف كالاهاي داخلي با شعار تحقق نمي يابد بلكه نيازمند افزايش كيفيت اين
كالاهاست.
حضرت آيت الله خامنه اي همچنين بار ديگر واردات بي رويه و بي منطق را «ضرر و خطري
بزرگ» خوانده و مي افزايند: مسئولان ذي ربط بايد با توجه به اهداف و نيازهاي واقعي
كشور، واردات را مديريت كنند.
توجه به آنچه مقام معظم رهبري درباره تحقق اقتصاد مقاومتي با محوريت كارآفريني بيان
مي كند مي تواند جامعه اسلامي را به الگوي برتر در جهان امروز تبديل كند و سلطه
مستكبران را نابود ساخته و اجازه تحرك به دشمن نداده و تحركات اسلامي مبتني بر
عدالت را در جامعه جهاني سازماني دهي كند. اميد است با پيروي از دستورالعمل هاي
مقام معظم رهبري كه در چارچوب آموزه هاي وحياني اسلام است بتوانيم مأموريت الهي خود
را به عنوان خليفه خدا به درستي انجام دهيم و خود و جامعه انساني را از بي عدالتي
در همه حوزه ها برهانيم. |