(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 15 شهریور 1391 - شماره 20299

آثار باستاني كوهبنان در حال نابودي
درخواست هاي پيشكسوتان آموزش و پرورش
حذف كنكور به چه قيمتي؟
جايگاه سي ان جي خيابان بني هاشم يك پمپ گاز دارد!
باران با بوي فاضلاب!


آثار باستاني كوهبنان در حال نابودي

كوهبنان در شمال غربي استان كرمان و در فاصله 168 كيلومتري مركز استان در مرز يزد بين شهرستان هاي زرند، رفسنجان و بافق يزد قرار گرفته است.
در باب وجه تسميه كوهبنان، روايات مختلفي است. عده اي بر اين عقيده اند كه وجود درختان فراوان بنه در اين منطقه موجب شده تا آن را «كوه بنه» و« كوه بنان» بنامند. برخي نيز معتقدند در قديم نگهباناني را براي محافظت از شهر بالاي كوه مي گذاشتند كه به آنان كوهبانان مي گفتند و به همين جهت اين شهر كوهبنان نام گرفته است .
كوهبنان پيشينه اي بس طولاني و روزگاري پررونق و باشكوه داشته و با توجه به پيشينه و قدمت ارزشمند و گستردگي جغرافيايي و برخورداري از بستر مناسب آثار متعدد و متنوعي را در خود جاي داده است، در اين شهرستان آثار باستاني و بناهاي تاريخي فراواني وجود دارد و كمتر شهري را مي توان يافت كه داراي چنين تنوعي از آثار تاريخي باشد اما متأسفانه كوهبنان فاقد اداره ميراث فرهنگي است، در حالي كه اين شهرستان با دارا بودن آثار باستاني متعدد به وجود اداره ميراث فرهنگي كه متولي اين امر است نياز مبرم دارد و امروزه هيچ گونه نظارتي از سوي ميراث فرهنگي استان كرمان بر آثار باستاني و بناهاي تاريخي شهرستان كوهبنان نمي شود به طوري كه برج ها و قلعه هاي باستاني اين شهرستان در حال تخريب و نابودي است.
از مسئولان درخواست داريم، اين موضوع را پيگيري كنند و براي مرمت و بازسازي آثار باستاني و بناهاي تاريخي اين شهر تاريخي هر چه زودتر اقدامي اساسي به عمل آورند كه فردا دير است!
محمود جعفري- كرمان
 


درخواست هاي پيشكسوتان آموزش و پرورش

خواسته ها و انتظارات بيش از 600هزار پيشكسوت آموزش و پرورش توسط نمايندگان آنان براي صفحه نامه ها ارسال شده است كه بدين شرح است:
1- با اينكه طول دوره اجراي آزمايشي پنج ساله قانون مديريت خدمات كشوري رو به اتمام است. طلب يكساله ناشي از اجراي قانون مذكور (از مهرماه 1386 تا شهريور 1387) پرداخت نشده است حتي دستور رئيس جمهور هم در اين مورد مورد توجه مسئولان اجرايي قرار نگرفته است. لذا درخواست مي كنيم تا با تصميمي عاجل به اين انتظار پايان داده شود.
2- افزايش حقوق بازنشستگان در سال 1386 و 1387 مطابق قانون مديريت و قانون برنامه پنج ساله رعايت نشده، در حالي كه ديوان عدالت اداري در اين مورد رأي بر پرداخت حقوق بازنشستگان و اجراي قانون داده است. از مسئولان مي خواهيم آراي ديوان عدالت اداري را محترم شمرده و قانون را اجرا كنند.
3- از دولت تقاضا مي كنيم با توجه به ماده125 قانون مديريت خدمات كشوري و قانون برنامه پنجم توسعه اقتصادي اجتماعي افزايش حقوق بازنشستگان را در سال 1391 حداقل در حد نرخ تورمي كه بوسيله بانك مركزي اعلام شده است تعيين و پرداخت كنند.
4- با عنايات و پيگيري هاي وزير آموزش و پرورش بازنشستگان آموزش و پرورش هم از دي ماه سال 1390 مشمول بيمه طلايي شدند اما اين خدمت كه امري حياتي براي بازنشستگان است بيشتر از چهار ماه ادامه نيافت، ضمن سپاسگزاري از كوشش هاي وزير محترم آموزش و پرورش در جهت برقراري اين بيمه براي پيشكسوتان آموزش و پرورش از وزارت رفاه كه بايد در اين باره با وزارت آموزش و پرورش همكاري كنند درخواست مساعدت جدي و مؤثري داريم.
5- دولت محترم به مناسبت هاي مختلف كمك هايي به صورت سبد كالا، كارت هديه و... براي كمك به تأمين معيشت كاركنان اعم از شاغل و بازنشسته درنظر مي گيرد كه براي پرداخت اين نوع كمك ها توان مالي دستگاه هاي اجرايي ملاك عمل قرار مي گيرد، لذا دستگاه هايي كه اعتبار مالي دارند كاركنان شاغل و بازنشسته خود رامورد توجه قرار مي دهند اما كاركنان بويژه كاركنان بازنشسته دستگاه هايي كه اعتبار كافي ندارند از اين جهت محروم هستند. از مسئولان درخواست مي كنيم در مورد هرگونه پرداختي از اين قبيل تمام كاركنان را مورد توجه قرار دهند تا تبعيضي از اين جهت احساس نشود.
6- با توجه به تصويب سند تحول بنيادين آموزش و پرورش در شوراي عالي انقلاب فرهنگي (آذرماه سال1390) كه استفاده بهينه از دانش و تجربه نخبگان و پيشكسوتان آموزش و پرورش هم مورد تصويب قرار گرفته است، تقاضا داريم وزارت آموزش و پرورش و سازمانهاي ذي ربط در امور آموزش و پرورش كشور از تجربيات و دانش بازنشستگان صاحب نظر استفاده كنند.
جمعي از مديران كانون هاي بازنشستگان آموزش و پرورش كشور


حذف كنكور به چه قيمتي؟

مسئله اي كه چند سالي است مسئولان به دنبال آن هستند حذف كنكور است.
طرح حذف كنكور در نگاه اول طرح خوبي است زيرا صورت مسئله يك مشكل بزرگ جوانان را پاك مي كند. شايد اگر اين مشكل را از سمت ديگري نگاه كنيم نتيجه بهتري حاصل شود.
همه ساله مدارس تيزهوشان براي ورودي هاي خود آزموني برگزار مي كنند و دانش آموزان مورد نياز خود را از طريق اين آزمون جذب مي كنند علت چيست؟ آيا هدف اين نيست كه از بين دانش آموزان واجدشرايط، بهترين ها جذب شوند؟ پس برگزاري اين آزمون كاري بيهوده نيست.
چرا كه هميشه بين افراد كوشا و مستعد و افراد غيرمستعد بايد تفاوتي وجود داشته باشد و امكانات و سيستم آموزشي بهتر در اختيار افراد مستعدتر قرار گيرد. طبيعي است كه هر طرحي مزايا و معايبي دارد اما مهم جمع بندي است كه خروجي اين كار با درصدي خطا نتايج خوبي به همراه دارد.
هر ساله با برگزاري آزمون كنكور شاهد نصب بنرهايي با اين مضمون كه قبولي هر مدرسه در هر دانشگاه چقدر است بوده ايم و اين محكي بوده براي سيستم آموزشي هر مدرسه و ظاهري آشكار براي اوليا كه فلان مدرسه با معدل كمتر قبولي بهتري داده پس آن يكي فقط نمره مي دهد و باعث مي شد افرادي براي آينده فرزندان خود به اين مدارس رجوع كنند و با كمال ميل مشكلات را تحمل كنند.
از ديد فرهنگي نيز در اين سيستم آموزشي دانش آموز سوار بر سيستم و مدرسه و معلم نبود، بلكه اين معلم بود كه هدايت كلاس را برعهده داشت و خانواده ها براي آينده فرزندان خود ناچار به حمايت از سيستم و معلم بودند و در نتيجه جوان از زمين و زمان طلبكار نبود و خيلي از معضلات كنوني به صورت ساده در همين سيستم حل مي شد.
حال با نمره گرا شدن چه بلايي بر سر دانش آموز و مدرسه و معلم مي آيد؟ به تمامي موارد اين را هم بايد اضافه كرد كه مدارس نيز به سمت خصوصي شدن پيش مي روند.
از نتايج ديگر اين طرح اين مي شود كه تمام توجه دانش آموز مي شود درس و ديگر به يادگيري هنر و حرفه اي تن نمي دهد چرا كه سيستم پذيراي چنين افرادي نيست و ميدان در دست نمره داران است از طرفي حركت سيستم اقتصادي كشور به سمت بخش خصوصي و خودمحوري است. اين سيستم خصوصي بدون هنر و حرفه به چه كار مي آيد؟
از ديد ديگر آيا تمامي دانشگاه ها در يك سطح هستند؟ اگر جواب خير است پس نبايد آزموني برگزار شود تا افراد مستعدتر از امكانات بهتر بهره مند شوند؟ به طور قطع اين روش خطاي كمتري نسبت به ساير روش ها مانند آزمون ديپلم دارد.
اما شايد ذكر اين نكته خالي از لطف نباشد كه در طرح فعلي كنكور درصدي از نمره معدل در امتياز موثر است كه شايد بهتر باشد با حذف آن فرصتي براي افرادي كه خواهان جبران گذشته و ساختن آينده بهترند فراهم آورد. همچنين ضريب تأثير اين نمره معدل نبايد از 25 درصد تجاوز كند تا به سرنوشت طرح گام به گام صددرصد كردن معدل ديپلم دچار نشود.
حسين يوسفي نيكخو


جايگاه سي ان جي خيابان بني هاشم يك پمپ گاز دارد!

در جايگاه سي ان جي خيابان بني هاشم فقط يك پمپ گاز وجود دارد كه از ساعت 6 صبح تا 11 شب در خدمت تاكسي ها و از 11 شب به بعد عمومي است. در اين خيابان معمولا ماشين ها در سه رديف صف مي بندند. صف سمت راستي كه بدون نوبت است مربوط به تاكسي هاست. صف وسط مربوط به وسايل نقليه عمومي است و صف سمت چپي مربوط به ماشين هايي است كه از ساعت ها قبل منتظر ساعت 11 شب هستند. به همين دليل اين پمپ هميشه شلوغ است و اغلب شب ها موجب درگيري و مزاحمت براي اهالي مي شود. اين شرايط درحالي است كه از 14 پمپ موجود فقط يك يا دو پمپ آن هم با يك كارگر فعال است. ضمنا رانندگان عزيز تاكسي اغلب پمپ ها را اشغال كرده و فرصت به ديگران را محدود مي كنند. اگر اين پمپ ها خراب است چرا نسبت به تعمير آن اقدام نمي شود؟
اسكندر منظوري
 


باران با بوي فاضلاب!

در يك شب باراني هنگامي كه در بيرون از منزل بسر مي بردم وقتي با غرش آسمان و بارش شديد باران و تگرگ مواجه شدم تلاش كردم خود را سريع تر به منزل مسكوني ام واقع در خيابان
آل خجند برسانم. اينجانب كه در منزلي محقر و منهاي 60متر زندگي مي كنم، به محض ورود، با سيلابي از آب مواجه شدم كه از دستشويي، حمام و آشپزخانه بالا زده بود و دور تا دور آپارتمان را گل و لاي، رسوبات فاضلاب حامل و ناقل هزاران ميكروب فرا گرفته بود . آب همچنان در حال فوران از منافذ بود. هيچ كاري از دستم بر نمي آمد، ارتفاع آب گرفتگي به بيش از نيم متر مي رسيد تمام زندگي ام با فاضلاب يكي شده بود فرش هاي دستبافي كه براي جهيزيه خواهرم با وام خريده بودم، رختخواب ها، لباسها و هر چيزي كه تصور كنيد در يك خانه وجود دارد، آغشته به گل و لاي فاضلاب شده بودند. چهار برگ اوراق مشاركت پانصد هزار توماني هم كه زير موكت گذاشته بودم به كلي معدوم شده بودند. خونسردي خود را از دست داده بودم مغموم و مايوس به زحمت با آتش نشاني تماس گرفتم . بعد از يك ساعت ماموران آتش نشاني از راه رسيدند و آب را تخليه كردند. سپس با اجير كردن چند كارگر افغاني تمام اين زندگي به سختي زياد و در تاريكي هوا و در زيرباران به بيرون از ساختمان كشيده شد و فرشها به قاليشويي انتقال يافت و كلا وسايل قابل استفاده هم شست و شو شد، اما با اين وجود چندشم مي شود در اين خانه و با اين اسباب و وسائل زندگي كنم.
به راستي در هنگام بروز اين گونه موارد چه كسي يا چه كساني مقصرند و بايد جواب پس بدهند؟ مشكل در سيستم فاضلاب شهري است يا مهندسان و معماران ساختمان كه با بي مسئوليتي حاصل عمر يك خانواده را برباد مي دهند؟!
ناصري


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14