راهبرد آرمان گرايي تؤام با واقع نگري
احمد صديقي
جمع كردن ارزش ها و واقعيت ها يكي از مباحث بسيار مهمي بوده كه از اوايل انقلاب ذهن
بسياري از نخبگان را به خود متوجه كرده است. ارزش ها (به عنوان آرمان ها) و واقعيت
ها دو بال پرواز از منافع ملي در گستره سياسي هر كشور بوده است.
رهبر انقلاب در ديدار رمضاني امسال خود با كارگزاران نظام، ضمن ايراد سخنان مهمي در
خصوص تبيين شرايط موجود در كشور، بر ضرورت توجه مسئولان به راهبرد «آرمان گرايي
توأم با واقع نگري»، تأكيد فرمودند به گونه اي كه براي آن از نتايج ارزنده ا ي
همچون تحقق «سياست مقاومتي» در مقابل تحريم ها نام بردند. ايشان در اين زمينه
فرمودند:
«يك واقعيت ديگر هم اين است كه اگر كشور در مقابل فشارهاي دشمن - از جمله در مقابل
همين تحريم ها و از اين چيزها - مقاومت مدبرانه بكند، نه فقط اين حربه كند خواهد
شد، بلكه در آينده هم امكان تكرار چنين چيزهايي ديگر وجود نخواهد داشت؛ چون اين يك
گذرگاه است، اين يك برهه است؛ كشور از اين برهه عبور خواهد كرد.» (1)
يكي از مهم ترين مقولاتي كه اين گزاره يعني«مقاومت مدبرانه» را توضيح مي دهد و
تبيين مي كند، طرح منافع ملي است. آيا مقاومت با منافع ملي همسنخ است؟ آيا منافع
ملي در راستاي مقاومت اتلاف مي شود؟ چه تفاوتي بين نظرات واقع گرايي و آرمانگرايي
وجود دارد؟ آيا جمهوري اسلامي توانسته اين دو را با هم تركيب كند؟ واقعيت هاي پيش
روي جمهوري اسلامي كدامند؟ و ... همه و همه سوالاتي هستند كه نياز به پاسخ داشته و
دارند.
اگر نگاهي به فرهنگ سياسي معاصر يك دهه ي اخير ايران داشته باشيم، متوجه مي شويم كه
بسياري آرمان گرايي را معادلي براي ترجمه واژه لاتين «ايده آليسم» گرفته اند و در
مقابل آن واقع نگري را معادلي براي واژه ي «رئاليسم» فرض كرده اند. اما فارغ از
تفاسير و تعاريف آكادميك اين واژه ها و واگرايي و همگرايي هاي معنوي آن ها، آنچه كه
از فحواي كلام بر مي آيد، ضرورت در نظر گرفتن آرمان ها در تبيين و تحليل واقعيت
هاست. موضوعي كه رهبر معظم انقلاب اسلامي اين چنين آن را مورد تحليل قرار داده اند:
«چيزي كه در اين حركت سي وسه ساله انسان مشاهده مي كند، درسي كه انقلاب داد و امام
بزرگوار باقي گذاشت، اين است كه در اين حركت سي وسه ساله، آرمان ها و آرزوهاي عظيمي
كه اسلام آن ها را به ما القا مي كند و تعليم مي دهد، از نظر دور نماند؛ در عين حال
واقعيت هاي موجود جامعه و جهان هم مورد توجه قرار گرفت؛ اين كمك كرد به اينكه اين
حركت بتواند ادامه پيدا كند؛ يعني تركيب آرمان خواهي و آرمان گرايي با واقع بيني»
(2)
ناگفته پيداست كه همان نگاهي كه در ادبيات معاصر سياسي كشور وجود دارد تلاقي آرمان
ها با واقعيات را ناممكن مي داند. بسته كردن اين عبارت هاي ارزشي با واقعيت هاي
آكادميك اين مقوله ها را در بند مشكلاتي كرده و مي كند كه به طراحي سند تئوريك پيش
رو صدمه وارد مي كند. واقع گرايي صرف كه توسط بسياري از اهالي دانشگاه باب مي شود
در بلند مدت به پوچ انگاري ختم مي شود.
تلاش ها براي غرق كردن فضاي سياسي كشور به عقايد اقتصادي غرب صرفا كشور را در ورطه
تحريم ها و شرايط اقتصادي نابود مي كند.
«يك حرفي را سر زبان ها انداختند، درباره اش نوشتند و گفتند؛ الان هم انسان در گوشه
و كنار مي شنود كه ملاحظه ي واقعيت هاي جامعه و جهان، با آرمان گرايي نمي سازد.
آرمان گرايي را اشتباه كردند با رؤياگرايي.... بعضي وانمود مي كنند كه آرمان گرايي
با واقع بيني نمي سازد؛ اين را ما به شدت رد مي كنيم... .» (3)
با توجه به ذكر اين مقدمه، بايستي اشاره كرد كه تأمين منافع ملي مردم ايران در
شرايطي كه غرب حلقه ي تحريم ها را تنگ تر مي كند،
مي بايست در چارچوب «مقاومت ملي» پيگيري شود. مقاومتي كه مباني و مبادي آن بر اساس
راهبرد «آرمان گرايي توأم با واقع نگري» ترسيم شده است. اعتقاد راسخ و عمل به چنين
سياستي در ابعاد مختلف قانون گذاري و اجرا مي تواند يكي از رويكردهاي مؤثر در خنثي
سازي حربه ي تحريم هاي غرب برضد ايران باشد.
همان طور كه گفته شد مقاومت و گفتمان مقاومت يكي از مصاديق اصلي اين نگاه تؤامان
آرمانگرايانه و واقع گرايانه است. در حالي كه عده كثيري نه تنها پيروزي بر نظام
سلطه و شكست اسرائيل، كه به چالش كشيدن آنها را هم آرماني دوردست و حتي غير قابل
دستيابي و رؤياپردازانه مي دانستند، اما جمهوري اسلامي با گفتمان مقاومت، آرمان خود
را تا جايي پي گرفت كه امروز نتايج آن كاملاً آشكار است. گفتمان مقاومت هم واجد
عناصر آرماني است و هم
واقع بيني كه به بعضي از آن ها اشاره كرديم. از لحاظ تاريخي، ايران و ايرانيان چه
پيش از اسلام و چه پس از اسلام، وقتي صاحب قدرت شدند كه يك آرماني داشتند. يعني
ايرانيان با آرمان خود در نظام بين الملل و در دوره هاي مختلف نقش ايفا كردند،
منتها آرمان به اضافه ي نگاه به واقعيت ها و توانايي هاي ملي. به نظر من آرمان و
اقتدار دو روي يك سكه هستند. يعني ما آرمان داشته باشيم و در عين حال براي تحقق
آرمان بايد اقتدار هم داشته باشيم؛ اقتدار معطوف به واقعيت. (4)
تفاوتي كه بين اسلام و روابط بين الملل وجود دارد در همين جا بروز مي كند. تفاوت
آنجا است كه در روابط بين الملل جمع كردن اين تئوري تقريبا غيرممكن است و گذشت حدود
100 سال از عمر اين حوزه در علوم اجتماعي نشان دهنده آن است كه هنوز عده اي بر طبل
ارزشهاي اجتماعي و عده اي بر طبل واقعيتها مي كوبند. تلاش براي دستيابي به مولفه
هاي قدرت و ارزش ها در اين گستره مورد اغفال بوده است و شايد نيازمند شروع فصل جديد
براي باب شدن آن باشيم.
بنابراين بايد تلاش كنيم كه بيشترين اقتدار و مؤلفه هاي قدرت را به دست بياوريم.
اتفاقاً اگر اسلام را با اديان ديگر مقايسه كنيم و حتي با تئوري هاي روابط بين
الملل، در هيچ كدام آنها به اندازه ي اسلام بر قدرت و اقتدار تأكيد نشده است. اين
اوج واقع بيني است. گفتمان ما كه گفتمان مبتني بر اسلام است، يك گفتمان واقع نگر
است، چون به واقعيت هاي اقتدار و قدرت توجه دارد، اما به آن كفايت نمي كند. يعني ما
يك آرمان هايي داريم كه براي تحقق آن بايد به واقعيت ها توجه كنيم.
بنابراين در سياست خارجي، هم بايد آرمان داشت و هم براي تحقق آرمان قدرت كسب كرد.
حال ارتباط بين آرمان و واقعيت كجا برقرار مي شود؟ در چهارچوب عنصر مصلحت و عقلانيت
است كه آرمان و واقعيت با هم مرتبط مي شوند و اين مهم ترين ويژگي گفتمان مقاومت
است. سخن معروف رهبر معظم انقلاب هم كه اصول سياست خارجي ما را «عزت، حكمت و مصلحت»
عنوان كردند، مثلثي است كه آرمان گرايي همراه با واقع يبين در درون آن معني پيدا مي
كند. ما از يك طرف آرمان هاي عزت طلبانه داريم كه با عقل و حكمت و مصلحت مي توانيم
آن را پيگيري كنيم. البته بايد بگويم عقلانيتي كه ما در گفتمان مقاومت انقلاب
اسلامي داريم، با عقلانيت غربي متفاوت بوده و بسيار فراتر از عقلانيت ابزاري است.
بنابراين آرمانگرايي توأم با واقع بيني در گفتمان مقاومت، يعني چگونگي حركت از وضع
موجود به وضع مطلوب؛ چون آرمان ما وضع مطلوب است. حالا چگونه مي شود از اين وضع
موجود به سمت وضع مطلوب حركت كرد؟ اين جا شما بايد مقدورات و محذورات عناصر قدرت را
لحاظ كنيد، منتهي نه براي حفظ وضع موجود؛ براي رسيدن به آن آرمان. (5)
پس ديده مقاومت و گفتمان ايستادگي صرفا ارزش محور و آرمانگرايانه نيست بلكه با
واقعيتها امتزاج دارد و معطوف به اهداف معقولي است كه به منافع جامعه اسلامي ختم مي
شود. پس دكترين مقاومت آرمان و منفعت ايرانيان براي تأمين منافع ملي در شرايط حساس
و تحريم است. (6)
تكيه بر اين نگاه مقاومتي مستلزم عبور از شرايط سخت و در نظر گرفتن و پشت سر گذاشتن
موانع بوده است. همانطور كه رهبر فرزانه انقلاب اشاره كردند كه شرط عبور موفقيت
آميز از پيچ هاي تند و گردنه هاي سخت در مسير حركت روبه جلو نظامي اسلامي، تركيب
آرمانگرايي با واقع بيني و نگاه صحيح به توانايي ها و ظرفيت هاي كشور و ملت بوده
است. (7)
عدم هم سنخي آرمان ها با واقعيتها كه توسط عده اي گفته مي شود توسط ايشان نكوهش شده
است. ايشان با رد سخنان برخي افراد كه مي گويند آرمانگرايي با واقع بيني نمي سازد،
تاكيد كردند كه بسياري از آرمان هاي انقلاب جزو مطالبات مردم است و به همين علت از
واقعيات مسلم و عيني جامعه محسوب مي شود.
طبق نظر ايشان و تئوري اسلام گرايانه از منافع و مصالح، عزت ملي، زندگي ايمان مدار،
مشاركت در مديريت كشور، پيشرفت همه جانبه، استقلال اقتصادي - سياسي و برخورداري از
آبروي بين المللي از مطالبات واقعي مردم است و اين خواسته هاي ملت دقيقاً در جهت
آرمانهاي انقلاب است و نشان مي دهد كه آرمانگرايي با واقع بيني منافاتي ندارد.
حضرت آيت الله خامنه اي آرمانگرايي بدون توجه به واقعيات و بدون
به كارگيري ساز و كارهاي منطقي و معقول را خيال پردازي قلمداد كرده اند و تأكيد
كرده اند براي اينكه آرمانها در حد شعار باقي نماند بايد مسئولان و مردم آنها را به
صورت منطقي و متين پيگيري كنند.
در تئوري مقاومت مبتني بر آرمانگرايي و واقع بيني، ناديده گرفتن واقعيات جامعه باعث
اشتباه در قضاوت و خطا در انتخاب مسير مي شود، لذا بايد براساس واقعيات، حركات خود
را تنظيم كرد كه در اين مسير، مراقبت از لغزشها و لغزشگاهها بسيار مهم است.
مقوله اي ديگر كه واقع گرايي را در گفتمان مقاومت رو به تباهي مي برد، مسئله اي تحت
عنوان«واقعيت پنداري» است. از اوان شكل گيري انقلاب اسلامي ايران، دشمنان انقلاب و
اسلام سعي مي كنند با واقعيت سازي و واقعيت نمايي، مسئولان و مردم را دچار خطا در
محاسبات كنند. (8)
حضرت آيت الله خامنه اي در همين زمينه به تلاش دشمن براي كوچك نشان دادن توان ملت
ايران و بزرگنمايي توان جبهه استكبار پرداخته و معتقدند كه اگر اسير اين «واقعيت
نمايي» شويم و در محاسبه توان خود و يا دشمن خطا كنيم راه را اشتباه خواهيم رفت.
(9)
پي نوشت ها در دفتر روزنامه موجود است.
|