(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 23 شهریور 1391 - شماره 20305

گشت و گذاري در بازار لوازم التحرير و چالش هاي پيش رو (بخش پاياني)
حمايت ملي از توليد داخلي


گشت و گذاري در بازار لوازم التحرير و چالش هاي پيش رو (بخش پاياني)

حمايت ملي از توليد داخلي

گاليا توانگر
بوي دفترهاي ورق نخورده و مداد تازه تراش خورده، عطرهايي بودند كه خبر از آمدن پاييز و فصل مهرباني ها مي آوردند و هنوز هم با گذر اين همه سال هرجا اين بوها را حس مي كنم ناخودآگاه به سال هاي دبستانم پرتاب مي شوم.
روي يك نيمكت سه نفر مي نشستيم و ياد گرفته بوديم كه از كاغذهاي جداشده از دفترمان كه هنوز جاي خالي براي نوشتن داشتند، دفترچه هاي يادداشت درست كنيم.
مدادمان تا زماني كه جان داشت مي نوشت و ما تا زماني كه واقعاً به چيزي احتياج نداشتيم، بهانه اش را نمي گرفتيم.
همه آرزوهايمان داشتن يك مداد جادويي بزرگ با سر عروسكي بود. به خيالمان اگر يكي از آنها را مي داشتيم، مداد خودبه خود مشق هايمان را مي نوشت. فقط زماني فهميدم كه خيلي از چيزهاي دنيا قصه است كه به خاطر10 تا بيست پشت سرهم بابت ديكته والدينم يكي از اين جادويي هاي اسرارآميز را برايم خريدند و با آن مداد مجبور شدم در ايام تعطيلات نوروز دو دفتر60 برگ مشق بنويسم. آن روزها از پيك هاي خلاصه و مملو از سرگرمي خبري نبود. در دنياي كودكي هاي ما هيچ چيز ساده و بدون تلاش به دست نمي آمد.
حالا بچه ها دنبال زرق و برق ها هستند دفترهاي ساده را كه پيش روي فرزندانمان قطار مي كنيم، حتي نيم نگاهي هم به آنها نمي اندازند. اغلب زمزمه مي كنند: «قشنگ نيست. جلوي بچه ها زشت است.»
ما آن روزها ياد گرفته بوديم براي خودمان زندگي كنيم و نتيجه مهم بود. دفتر و وسايل اسباب پز دادن مان نمي شد. حتي مدرسه هم با نمايش لوازم لوكس و فانتزي مخالفت مي كرد.
شايد توزيع اقلام لوازم به قيمت مناسب و تعداد مشخص بين هر دانش آموز همراه با توزيع كتب درسي شيوه خوبي براي قناعت و تعديل هزينه ها محسوب مي شد.
اما حالا هزينه تهيه دفاتر لوكس جداي از هزينه معلم خصوصي، كلاس تقويتي و كتاب هاي كمك درسي در شاخه اي جداگانه خوش كه نه، اضافه نشسته اند!
رويه مصرف گرايي شايسته جامعه اسلامي نيست
فيلم سينمايي بادكنك سفيد را كه به خاطر داريد. يك جفت كفش كتاني براي يك خواهر و برادر مدرسه اي! از اين نمونه ها در زندگي بچه هاي نسل گذشته كم نبود. الآن كه اين سطور را مي نويسم حتماً خيلي ها زير لب مي گويند: «خدا خيرت دهد! اين ها را كه مي گويي براي عهد دقيانوس بوده. الآن بچه هايمان دنبال ماشين و لپ تاپ و تب لت هستند.»
اما سؤال اساسي اينجاست كه جداي از آن همه كمبودها، ساختن ها و سوختن ها چرا حالا ديگر از اين طرف بوم افتاده ايم و خيال مي كنيم تا از كل بازار همه اش را خريداري نكنيم، روزمان، روز نمي شود. غافل از اين كه در شب تاريك مصرف گرايي چه ارزش هايي را از دست مي دهيم!
طاها مراديان، يك جامعه شناس برايمان مي گويد: «مصرف گرايي يكي از كشنده ترين بيماري هاي قرن ماست كه جوامع در حال توسعه را احاطه كرده است. تب مصرف گرايي حتي شهروندان اروپايي و آمريكايي را مي سوزاند، چون سرمايه داران غربي بر اين باورند كه هرچه مردم جامعه خود و ساير جوامع را با تبليغات پرطمطراق اسير كالاهاي غيرضروري و لوكس خود سازند، بيشتر مي توانند از طريق بازار مصرف برده داري كرده و سودهاي كلان به جيب بزنند.»
وي ادامه مي دهد: «بزرگ ترين مصلحان جوامع افرادي بوده اند كه قناعت و مصرف توليد داخلي كشورشان را سرلوحه مبارزات خود قرار داده بودند. امام خميني(ره) نيز به عنوان رهبر حكومت اسلامي علي رغم اين كه مي توانستند از زندگي تجملاتي برخوردار باشند، ساده زيستي را پيشه كرده بودند. مردم جامعه اسلامي ما نيز شايسته است با عنايت به ريشه هاي ديني و اسلامي خود رويه مصرف گرايي را كنار گذاشته و خريدهاي كاربرد يو ضروري را جايگزين لوكس گرايي كنند. اين خصلت مطمئناً از نسلي به نسل ديگر با فرهنگ سازي از طريق رسانه هاي جمعي منتقل خواهد شد.»
كفش استاندارد قلب دوم دانش آموز
احسان آبادي، دانش آموز سال دوم دبيرستان براي خريد كتاني به همراه پدرش به باغ سپهسالار تهران آمده كه راسته كيف و كفش فروشي هاست.
وي مي گويد: «من هميشه اول سال يك كفش اسپرت و يك كفش معمولي مي خرم و تا آخر سال هم همين ها را دارم. بچه ها بايد خودشان براي خريد كفش به بازار بيايند چون كفش چيزي نيست كه بتوان غيابي خريداري كرد. كفش هايي را انتخاب مي كنم كه پايم در آن ها راحت باشد. برايم راحتي بر مدل ترجيح دارد.»
اكرم محمدي ،مادر دانش آموز ديگري براي خريد كفش توصيه مي كند: «هرگاه كتاني خريديد اگر دورتادورش چسبي بود، به يك مغازه تعمير كفش ببريد تا با چرخ دور تا دور كتاني را يك دور بدوزد، اين گونه بر دوام كفش اضافه مي شود.»
خريد كفش يكي از مهم ترين بخش هاي خريد مدرسه است. متأسفانه در حال حاضر كفش هاي چيني غيراستاندارد و پلاستيكي كه زمينه بدبوشدن پا را فراهم مي كنند، در بازار فراگير شده اند.
پاشنه كفش بايد حداقل 3سانتي متر باشد. مورد ديگر اين است كه براي حفظ قوس داخلي كف پا، بايد ناحيه پاشنه در قسمت داخل رو به جلو باشد. جنس پاشنه هم بايد كاملاً منعطف و فشرده باشد. همچنين توصيه شده كفي پا بايد تا ناحيه قوزك پا بوده و تا بالاي قوزك ادامه يابد. اين توصيه به خاطر جلوگيري از انحرافات هنگام حركت است. چون كودكان تحرك زيادي دارند.
حسن معتمدي، يك فروشنده كفش هاي اسپرت درمورد ويژگي هاي استاندارد داخل كفش توضيح مي دهد: «لايه داخلي كفش بايد حتماً نرم باشد، به طوري كه نيروي جاذبه زمين را به راحتي جذب كند. چون سفت بودن اين لايه منجر به انتقال نيرو از زمين به پا مي شود و دردهاي ستون فقرات و دردهاي موضعي را ايجاد مي كند. ولي لايه بيروني كفش يعني كف آن بايد سفت باشد.»
چتر حمايت هاي ويژه دولت
بر سر بازار لوازم التحرير
در راسته لوازم التحريرفروشي هاي بازار فروشندگان سه گله اساسي دارند؛ يكي درمورد گراني كاغذ، ديگري ماليات بر ارزش افزوده كه تا به حال شامل حال اين صنف نشده بود و ديگري احتكار برخي اقلام لوازم التحرير توسط تجار اين صنف.
مجتبي اسلامي، لوازم التحرير فروشي است كه ادعا مي كند درپي گراني هر بند كاغذ از 25هزار تومان به 80هزار تومان، فروشندگان مجبورند با سود صدتومان، دويست تومان دفتر بفروشند كه اصلاً صرف نمي كند. وي مي گويد: «اگر بخواهيم سود واقعي را روي جنس بكشيم مشتري را از دست مي دهيم. از طرفي با اين ميزان سود، قادر نخواهيم بود كارگاه هاي توليدي مان را سرپا نگه داريم. هر روز مجبوريم از تعداد كارگران توليدي كم كنيم.» عليرضا سنجراني، يكي ديگر از فروشندگان اين راسته از احتكار برخي اقلام لوازم التحرير توسط تجار اين صنف خبر داده و مي گويد: «برخي تجار به خيال اين كه اگر پاره اي اقلام و برخي مارك ها در بازار كمياب شوند، ظرف يك هفته قيمت شان افزايش پيدا كرده و با قيمت بالاتر سود بيشتري خواهند برد، اجناس را احتكار كرده اند. براي جلوگيري از چنين حركت هايي نظارت و بازرسي دقيق لازم است. احتكار كالا باعث مي شود فروشنده نيز كه از تاجر جنس مي خرد ضرر كند. چون مجبور است به قيمت بالاتر بخرد و به قيمت بالاتر به مشتري بفروشد. اين گونه به رقابت سالم در بازار نيز صدمات جبران ناپذيري وارد خواهدشد.»
ماليات بر ارزش افزوده نيز اين روزها سبب گله مندي فروشندگان اين صنف شده است. فروشندگان لوازم التحرير معتقدند به اندازه كافي زير فشار چالش ها هستند و ماليات مغازه هم مي پردازند. اين ماليات بر ارزش افزوده پتك ديگري بر سر فروشندگان اين صنف خواهد بود كه تشنه حمايت هاي دولت هستند.
اگر مي خواهيم توليد لوازم التحرير به ويژه دفتر در داخل كشور رونق بگيرد بايد چتر حمايت هاي ويژه اي بر سر اين صنف پهن كرد.
مشكلات توليدكنندگان داخلي لوازم التحرير
رئيس اتحاديه لوازم التحرير كشور از وارداتي بودن 60درصد لوازم التحرير بازارهاي كشور خبر مي دهد. عباس هدايتيان با بيان اين كه توليدكنندگان ايراني نياز به حمايت دولت دارند، مي گويد: «اجناس لوازم التحرير ايراني بسيار مرغوب تر از لوازم التحرير وارداتي است. درحال حاضر 40درصد از لوازم التحرير اصلي از جمله مداد، خودكار، پاك كن و تراش در داخل توليد مي شوند و 60درصد بقيه كه بيشتر كارهاي فانتزي هستند از ديگر كشورها وارد مي شوند. توليد لوازم التحرير خوب با هزينه سنگين روبه روست.
توليدكنندگان لوازم التحرير براي اين كه اجناس آن ها بتواند قابل رقابت با توليدكنندگان خوب دنيا باشد، بايد هزينه هاي زيادي را بپردازند. اگر حمايت از اين قشر به تعويق بيفتد، ديگر هيچ كارخانه توليدي توان ماندن نخواهد داشت. قبل از اين حمايت هايي در اين راستا انجام شد كه بالا بردن تعرفه گمرك براي وارد كردن تعدادي از اقلام لوازم التحرير يكي از آن ها بود.»
اين مسئول صنف لوازم التحرير كشور ادامه مي دهد: «اما تعدادي از اين توليدكنندگان برخي از اجناس مورد نياز توليدشان- مواد اوليه- را از ساير كشورها وارد مي كنند و براي اين منظور بايد دلار آزاد تهيه كنند كه اين نيز هر روز درحال افزايش است. بايد ارزي در اختيار اين توليدكنندگان قرار گيرد تا آنها بتوانند اجناس موردنياز توليدشان را از خارج وارد كنند.»
وي در تكميل صحبت هايش مي گويد: «لوازم التحريرهاي وارداتي را از كشورهاي كره، تايوان، هند، مالزي و چين مي آورند كه البته بخش عمده آن مربوط به كشور چين است. اجناس وارداتي چين در كشور هم از جنس هاي بسيار مرغوب هستند و هم از اجناس متوسط و نامرغوب كه اين مسئله به كنترل كيفيت اداره استاندارد مربوط مي شود. تمام كارخانه هاي ايراني در اين صنف به ويژه كارخانه هاي توليد مداد كشورمان عالي هستند، اما همين ها نيز به واردات نياز دارند كه اگر بخواهيم از واردات لوازم التحرير بكاهيم بايد كارخانه هايي را كه مواد اوليه وارداتي مي آورند تحت حمايت قرار دهيم. خوشبختانه 95درصد دفتر موردنياز كشور در داخل چاپ مي شود و فقط 5درصد كاملاً وارداتي هستند.»
اعتماد به جنس داخلي با آموزش دانش آموزان
اگرچه از آذرماه 90 اعلام شده بود كه واردكنندگان اجناس بي كيفيت چيني در ليست سياه وزارت بازرگاني قرار مي گيرند، اما بايد با تأسف فراوان اعلام كرد كه هنوز هم در همه جاي بازار اجناس درجه دو و سه چيني رخ مي نمايانند!
كيف و كفش هاي پلاستيكي، دفترهايي با طرح هاي كارتون هاي وارداتي و حتي لباس هاي چيني آمده اند كه مثلاً دانش آموز ما را براي رفتن به مدرسه بي نياز كنند. وقتي ابزار كار دانش آموز ما وارداتي است چطور مي توان انتظار داشت كه مفهوم مصرف توليد داخلي براي وي مهم جلوه كند؟
مينا آذرنوش، يك فرهنگي مي گويد: «عشق به توليد ملي را بايد از سنين دبستان با عملكردمان در ذهن كودكان مان نهادينه كنيم. اين گونه نسل بعدي به اجناس داخلي اعتماد پيدا مي كند و اجناس ولو بنجل خارجي را به جنس توليد داخل ترجيح نخواهد داد.»
گزارش روز
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14