وقتي روياي واليبالي ها تحقق يافت
فرش قرمز ليگ جهاني زير پاي ايراني ها

حضور در ليگ جهاني براي واليبال ايراني رويايي دست نيافتني بود كه حالا رنگ واقعيت گرفته، آن هم با حضور پيرمردي عصباني كه اكنون در اوج محبوبيت است.
تيم ملي ايران پيش از اين هم دوبار براي ورود به ليگ جهاني تلاش كرده بود اما يك بار با هدايت حسين معدني و بار ديگر با مربيگري ولاسكو در اين راه ناكام ماند تا در شبي تاريخي، جشن صعود به يكي از معتبرترين رقابت هاي واليبال جهان صعود كند.
بهترين تعبير را عليرضا نادي كاپيتان پرافتخار تيم ملي ايران داشت. او در نشست خبري پس از مسابقه با ژاپن گفت: حالا ژاپني ها آرزو دارند يك ست از ما بگيرند. اين جمله او دوراني را در اذهان تداعي كرد كه اين آرزو برعكس بود.
ايران و ژاپن در يك سال اخير پنج بار با هم روبرو شده اند و هر پنج بار نيز ايران پيروز ميدان شده و فقط يك ست از اين مسابقات به بازيكنان كشور آفتاب تابان رسيده است.
آرزوي يك نفس عميق و حسرت يك جرعه آب
رسيدن به اين جايگاه راهي نبود كه يك شبه طي شده باشد و حاصل سال ها سرمايه گذاري در تيم هاي پايه و داشتن ليگي قدرتمند است اما حالا واليبال ايران وارد مرحله تازه اي شده و نيازمند راهي تازه، نگرشي جديد و امكاناتي بهتر است.
مرحله مقدماتي ليگ جهاني واليبال به صورت رفت و برگشت برگزار مي شود و اين به معناي آن است كه از سال آينده تهران بايد ميزبان بزرگترين تيم هاي جهان باشد.
حضور پرشور تماشاگران در سالن دوازده هزارنفري آزادي براي تشويق تيم ملي واليبال يكي از نكات مثبت ميزباني ايران است كه حتي مي تواند فرصت ميزباني رقابت هاي معتبرتر را نيز براي كشورمان فراهم كند اما واليبال ايران نياز به آمادگي هاي ديگري هم دارد.
توقع ساخته شدن يك سالن مجهزتر و بزرگ تر براي ميزباني مسابقات تيم ملي واليبال در طول فقط يك سال آينده شايد خواسته اي فراتر از انتظار باشد اما اينكه همين سالن آماده پذيرايي از انبوه تماشاگران مشتاق شود ، بجا و منطقي است.
امكانات رفاهي براي تماشاگران مانند سرويس هاي بهداشتي ، تهويه هوا و شرايط بوفه هاي سالن دوازده هزار نفري از ابتدايي ترين مواردي است كه در فاصله يك سال مانده تا آغاز ليگ جهاني 2013 بايد به آن ها رسيدگي شود.
شرايط رفاهي در سالن دوازده هزار نفري آزادي به حدي بد است كه حتي خبرنگاران نيز در طول چند ساعت حضور خود در مسابقات تيم ملي و تلاش براي ارسال سريع تر اخبار، آرزوي جرعه اي آب خنك دارند.
بليت فروشي براي حضور تماشاگران در سالن نيز ايرادي ندارد اما به شرط آنكه هدف از اين كار كاستن از تعداد هواداران تيم ملي نباشد.
اعتبار ولاسكو
و نخستين هايي كه
براي ايران ثبت شد
اگرچه واليبال ايران سال ها براي رسيدن به جايگاه كنوني تلاش كرده است و براي تربيت نسل كنوني تيم ملي برنامه ريزي طولاني مدتي شده است اما نمي توان از نقش پر رنگ خوليو ولاسكو در رقم خوردن «نخستين »هاي يك سال اخير واليبال كشورمان چشم پوشي كرد.
ايران در يك سال اخير براي نخستين بار قهرمان آسيا شد، براي نخستين بار تيم هاي بزرگي چون آرژانتين، لهستان و صربستان را شكست داد و حالا براي نخستين بار به ليگ جهاني راه يافت.
اگرچه برخي از منتقدين ولاسكو معتقدند كه او در 10 سال پيش از حضور در ايران هيچ عنواني با هيچ تيمي به دست نياورده بود و او را يك «مربي تمام شده» مي ناميدند اما اين مربي صاحب نام آرژانتيني بهترين گزينه براي هدايت واليبال ايران در اين شرايط به نظر مي رسد.
ولاسكو در طول مدت حضور در ايران اگر هيچ خدمتي به كشورمان نكرده باشد حداقل با استفاده از اعتبار بين المللي خود اين فرصت را براي تيم ملي فراهم كرده است كه با تيم هاي بزرگ جهان در مسابقات تداركاتي روبرو شوند. اتفاقي كه پيش از اين هيچگاه به اين شكل سابقه نداشته است.
قرارداد ولاسكو با تيم ملي ايران 20 روز ديگر به پايان
مي رسد. البته اين مربي آرژانتيني به يكي ديگر از مرخصي هاي طولاني مدت خود رفته است و تا پايان سال ميلادي نيز به ايران باز نخواهد گشت اما مسئولين فدراسيون عزمي جدي براي تمديد قرارداد او دارند.
محمدرضا داورزني رييس فدراسيون واليبال از ارسال پيشنهاد تمديد قرارداد به ولاسكو در روز هاي آينده خبر داده است. اتفاقي كه بهترين تصميم براي واليبال رو به پيشرفت ايران به نظر مي رسد.
البته اميدواريم اين سرمربي آرژانتيني در زمان قرارداد جديد خود زمان بيشتري در ايران سپري كند و مسابقات ليگ برتر را نيز از نزديك ببيند، نه فيلم مسابقات را در ايتاليا.
 

گفت و گو

قوي ترين مرد معلول جهان پرسپوليسي است
رحمان: شام نمي خورم تا 30 كيلو وزن كم كنم
سيامند رحمان قوي ترين مرد معلول جهان و دارنده مدال طلاي بازيهاي پارالمپيك 2012 لندن پس از بازگشت به ايران به شدت مورد استقبال اهالي ورزش، مردم و همشهري هاي خود قرار گرفته است.
او كه اولين حضورش را در بازي هاي پارالمپيك تجربه مي كرد پس از رسيدن به مدال طلاي اين مسابقات عنوان كرد مي خواهد در بازي هاي آسيايي يا پارالمپيك بعدي ركورد جهان را يك بار ديگر بشكند. قوي ترين مرد معلول جهان در گفت وگويي از محبت هم استاني هايش، برنامه هاي آينده خود براي ثبت ركوردهاي جديد و... سخن گفت كه چكيده اي از آن در ذيل مي آيد:
¤ از زماني كه به زادگاه خودم بازگشتم و از لحظه ورودم به اروميه مورد لطف همه هم استاني هايم قرار گرفتم. زماني كه از اروميه راه افتاديم تا به اشنويه برويم در جاده بين اين دو شهر به جرأت مي توانم بگويم 6-5 هزار خودرو در مسير وجود داشت و اين جاده يك طرفه شده بود و مردم نسبت به من ابراز لطف داشتند.
¤ پس از بازگشت به ايران بيش از 300 پيامك و صدها تماس بي پاسخ داشته ام كه نتوانسته ام به آنها جوابگو باشم. حتي از شبكه سه سيما نيز با من تماس گرفته بودند كه من به خاطر حجم زياد تماس ها نتوانستم به آنها پاسخ دهم. شايد كساني كه با من تماس گرفته اند اما بي پاسخ مانده اند فكر كنند من نخواسته ام به آنها پاسخ بدهم. من چنين اخلاقي ندارم و از همه آنها عذرخواهي مي كنم.
¤ من در اردوهاي قبل از اعزام توانسته بودم حتي وزنه 310 كيلوگرمي را هم بزنم و 301 كيلوگرم وزنه اي نبود كه نتوانم آن را مهار كنم اما سردي هواي لندن در كنار اعتراض وزنه بردار كره اي باعث شد بدن من سرد شود و از شرايط مسابقه دور شوم؛ ضمن اينكه داورها نيز با وزنه برداران ايراني مشكل داشتند و به راحتي مهار وزنه ما را قبول نمي كردند، به همين جهت در حالي كه مي توانستند مهار وزنه 301 كيلوگرمي من را تأييد كنند اين كار را نكردند.
¤ من خوشحال مي شدم وزنه 301 كيلوگرمي را در پارالمپيك لندن ثبت كنم چرا كه نمايندگاني از گينس در آنجا حضور داشتند و در صورت تأييد داورها، ركورد من در كتاب گينس ثبت مي شد. با اين حال نااميد نيستم و انشاءالله در رقابت هاي آتي جبران خواهم كرد. با اين حال قول نمي دهم، به اميد خدا، تلاش من اين است كه در رقابت هايي اين كار را انجام دهم كه در شأن نام ايران باشد و فكر مي كنم بازي هاي پارآسيايي 2014 اينچئون كره جنوبي و يا پارالمپيك 2016 ريودوژانيرو بهترين جا براي ثبت اين ركورد است. مي خواهم ارزش ركوردي كه براي كشورم ثبت مي كنم بيشتر باشد.
¤ قبل از اعزام، زير نظر دكتر زند از پروتئين و مكمل هاي دارويي استفاده مي كردم كه اين باعث افزايش وزنم شده بود، بطوري كه در حال حاضر وزن من به 150 كيلوگرم رسيده است اما تصميم دارم اين ميزان را كاهش دهم و به 120 كيلوگرم برسم.
¤ افزايش وزن من براي مهار وزنه بيش از 300 كيلويي بود و براي اينكه بتوانم آن را مهار كنم مجبور به افزايش وزن بودم و براي اين كار از پروتئين ها و مكمل هاي تجويزي پزشكم استفاده مي كردم. شايد باور نكنيد اما مصرف غذايي من از يك فرد عادي كمتر است و خيلي اوقات شام هم نمي خورم.
¤ من قبل از المپيك هم گفته بودم يك پرسپوليسي هستم و به علي كريمي نيز علاقه زيادي دارم. اميدوارم مديراني مثل آقاي رويانيان كه نشان داده اند به قهرمانان كشور علاقه مندند و از آنها حمايت مي كنند به ورزشكاران جانباز و معلول هم توجه كنند.
¤ وي همچنين در جواب اين سؤال كه الان در اوج افتخار و شهرت قرار داري، حاضر بودي چنين چيزهايي را نداشتي و يك فرد سالم از لحاظ فيزيكي بدني اما عادي بودي؟ اظهار كرد: خير، من اين وضعيت را ترجيح مي دهم و خدا را هزاران مرتبه شكرگزارم. خداوند چنان توانايي به من داده است كه مي توانم كاري كه حتي يك فرد سالم هم نمي تواند را انجام دهم.
 

سايه تعليق روي سركشتي ايران سنگين مي كند
كار از ريشه خراب است!

مربي پيشين تيم جوانان در واكنش به خطر تعليق كشتي ايران گفت: متاسفانه برخي بي توجهي ها به مقررات بين المللي باعث شده شيريني يپروزي ها در المپيك 2012 روز به روز رو به تلخي برود و برخي بي توجهي ها باعث شده تعليق روي سركشتي سنگيني كند.
اكبر فلاح ضمن بيان اين مطلب خاطرنشان كرد: كشتي ايران در المپيك لندن با موفقيت هاي چشمگيري روبه رو شد و اهالي اين رشته اميدوار بودند روزهاي طلايي و روشني درانتظار كشتي ايران باشد اما متاسفانه بي توجهي به قوانين و مقررات بين المللي ورزش باعث شده هم اكنون سايه تعليق و جريمه بر فدراسيون كشتي كشورمان سنگيني كند.
اين مربي سازنده تهراني تصريح كرد:به نظر من سرپرست فعلي هم مشغول هموار كردن مسير ماندن در فدراسيون كشتي است. مطمئنا متوليان ورزش كشور هم نظر مثبتي روي او دارند كه به عنوان سرپرست انتخابش كرده اند و همچنان پس از گذشت چندين ماه از پايان زمان قانوني سرپرستي خطيب، وي را در راس امور نگه داشته اند.
فلاح بي توجهي به برگزاري مجمع و تهديد فيلا مبني بر تعليق كشتي ايران را جدي خواند و گفت: در اين مقطع حساس نبايد به فكر برخوردهاي شخصي با منتقدان و رسانه ها باشيم، بلكه بايد فكر چاره اي بود تا كشتي ايران از سايه سنگين تعليق خارج شود. متاسفانه مسئولان كشتي در اينگونه مواقع بيش از اينكه به فكر چاره باشند به فكر تلافي و پاسخ دادن به اين و آن هستند، فارغ از اينكه نهادهاي بين المللي و قانون گذار بدون توجه به اين كشمكش هاي داخلي، با جديت سياست هاي سختگيرانه خود را اجرا مي كنند.مربي پيشين تيم كشتي آزاد جوانان درخاتمه گفت: متاسفانه كار از ريشه خراب است تا زماني كه متوليان ورزش كشورمان بدون توجه به برخي نكات اساسي مديريت در فدراسيون ها، گزينه هاي خودشان را در راس قرار مي دهند و بر ماندن اين افراد غير متخصص اصرار مي ورزند، داستان ادامه دارد و بايد همچنان شاهد تهديد و تعليق در ورزش باشيم.
«رافائل مارتينتي»، رئيس فدراسيون جهاني كشتي (فيلا) به تازگي اعلام كرده اگر مجمع عمومي فدراسيون كشتي ايران براي انتخاب رئيس جديد و دائم اين فدراسيون تا پايان سال 2012 ميلادي برگزار نشود، كشتي ايران با تعليق از تمامي اقدامات بين المللي روبه رو خواهد شد.
 

بهترين جايگاه، بهترين عملكرد پارالمپيك لندن؛ برگ زرين ديگر در دفتر ورزش ايران

كاروان ورزشي ايران (دلوار) با كسب 10 مدال طلا، 7 نقره و 7 برنز در بالاترين جايگاه تاريخ رقابت هاي پارالمپيك ايستاد تا پس از درخشش به ياد ماندني ورزشكاران سالم در المپيك، قهرمانان جانباز و معلول نيز برگ زرين ديگري به دفتر ورزش ايران اضافه كنند.
بازيهاي پارالمپيك با انجام مراسم اختتاميه رسماً به پايان رسيد و كاروان ورزشي ايران با كسب 24 مدال طلا در جايگاه يازدهمي ايستاد.
نتايج پارالمپيكي ها نسبت به رقابت هاي 4 سال پيش، پيشرفت خيره كننده اي را نشان داد. جايي كه ايران در پكن تنها با 5 طلا، 6 نقره و سه برنز حتي در بين 20 كشور برتر رقابت ها نبود و در جايگاه بيست و دوم ايستاد.
در پارالمپيك 2004 آتن نيز ايران نتيجه اي بهتر از قرار گرفتن در جايگاه 23 به دست نياورد. 7 طلا، 3 نقره و 13 برنز حاصل كار ايران در اين رقابت ها بود.
در المپيك سيدني كاروان ورزشي ايران 12 مدال طلا به دست آورد و 4 نقره و 7 برنز نيز به دست آمد تا از لحاظ مرغوبيت مدال بهترين نتيجه ايران در تاريخ پارالمپيك به شمار رود، اما نگاه دقيق تر مشخص مي كند كه بهترين نتيجه كاروان ايران در رقابت هاي پارالمپيك در لندن رقم خورده است. چرا كه تغيير كلاس بندي ها تعداد مدال هاي توزيعي را كاهش داده است.
به عبارت ديگر ادغام كلاس ها در برخي رشته ها و مواد باعث كاهش تعداد مدال هاي توزيعي شده است. كاروان ورزشي ايران در رقابت هاي سيدني 5 طلا فقط در ماده پرتاب ديسك در پنج كلاس F52 F53 F54 F55 F57 گرفت كه در پارالمپيك لندن اين كلاس ها ادغام شده و به صورت امتيازبندي ارزشيابي شد. يعني به طور مثال پرتابگران در دو كلاس نزديك به هم رقابت كردند اما پرتاب ورزشكاري كه معلوليت بيشتري داشت ضريب مي خورد و ارزش بيشتري پيدا مي كرد.
آمار رقابت ها نيز اين موضوع را تاييد مي كند؛ در پارالمپيك سيدني مجموع 055 مدال طلا توزيع شد و اين تعداد مدال در پارالمپيك لندن به 205 طلا كاهش پيدا كرد و اين نشان مي دهد كه مجموع مدال هاي توزيع شده كاهش يافته و طبيعتاً سهم تمام كشورها به طور ميانگين كاهش يافته است.
مساله ديگر جدول رقابت هاست. در پارالمپيك سيدني به دليل زياد بودن مدال ها، 71 كشور تعداد مدال هاي طلاي شان دو رقمي بود، به طوري كه ايران با 21 طلا در رده شانزدهم ايستاد. اما در لندن تنها 11 كشور بيش از 9 طلا گرفتند كه ايران آخرين آن بود و در رده ارزشمند يازدهم ايستاد. مجموعه عوامل نشان مي دهد كه ايران بهترين نتيجه تاريخ پارالمپيك را به دست آورده است.
در جداول رده بندي رقابت هاي پارالمپيك (مانند المپيك) نام ده كشور برتر اعلام مي شود. طلاي واليبال نشسته مي توانست ايران را بالاتر از لهستاني كه تنها با سه نقره بيشتر از ايران در جايگاه دهم ايستاده بود، قرار دهد.
 

فدراسيون تكواندو آسيب شناسي كرد؟
همه مقصرند به غير از مقصران

نخستين جلسه شوراي كارشناسي فني فدراسيون تكواندو برگزار شد، تا دلايل عملكرد ضعيف اين تيم در بازي هاي المپيك 2012 لندن مورد بررسي قرار گيرد.
در اين نشست سيدمحمد پولادگر رئيس فدراسيون تكواندو، غلامحسن ذوالقدري دبير، هادي افشار و مهدي بي باك (مربي)، اصغر رحيمي ناظر كميته ملي المپيك در تكواندو، محمدرضا زوار سرمربي نوجوانان، سيدنعمت خليفه سرمربي دانشگاه آزاد، هادي ساعي مدير فني تيم ملي، علي حمد بسحاق مربي، فريبرز عسگري سرمربي تيم ملي و بيژن مقانلو سرمربي تيم اميد حضور داشتند.
در اين جلسه اعضاء بعد از بحث و تبادل نظر درخصوص عملكرد تيم ملي تكواندو ايران در لندن به جمع بندي جالبي به شرح ذيل دست پيدا كردند:
يك: برخي مصاحبه ها و اظهارنظرهاي مغرضانه قبل و بعد از بازي هاي المپيك باعث عدم تمركز و حواشي در تيم ملي و جامعه تكواندو گرديد.
دو: دو ملي پوش اعزامي به دليل آسيب ديدگي هاي كهنه به اوج آمادگي لازم در المپيك 2012 لندن دست پيدا نكردند.
سه: يوسف كرمي در اوج آمادگي فيزيكي متأسفانه با بحران روحي و رواني مواجه شد و متعاقب آن به نتيجه دلخواه دست پيدا نكرد. در پايان جلسه، تمامي اعضاء به اين جمع بندي دست يافتند كه كسب يك مدال نقره المپيك توسط تيم دو نفره مردان با مدنظر قراردادن مشكلات و حواشي ايجاد شده نتيجه قابل قبولي است.
البته تيم ملي تكواندو ايران با سه نماينده در المپيك حضور يافته بود كه يكي از اين نمايندگان زن بود.
برگزاري نشست هاي فني يكي از راه هايي است كه مي تواند هر رشته اي را به موفقيت برساند، البته اين نشست ها زماني جواب مثبت خواهد داد كه در آن واقع بين باشيم و چشم هاي خود را برروي واقعيت ها و اتفاقات رخ داده نبنديم.
براي اهالي تكواندو و جامعه رزمي كشور دلايل نتايج نه چندان مطلوب تيم ملي تكواندوي ايران كه به عنوان قهرمان جهان راهي لندن شده بود، كاملاً مشخص است و جالب اينكه مسئولان فدراسيون در اين نشست همه را مقصر دانسته اند، اما مقصران اصلي را فراموش كردند.
مسئولان فدراسيون تكواندو فراموش كردند كه چگونه كادر فني تيم قهرمان جهان را تغيير داده و از همان زمان استارت عدم نتيجه گيري در لندن را زدند.
آنها اين مسأله را به خاطره ها سپردند كه كارشناسان و اصحاب رسانه بارها قبل از عزيمت اين تيم آماده نبودن يوسف كرمي و محمد باقري معتمد و دور بودن آنها از اردو را يادآور شده و عنوان كرده بودند كه اين نفرات درحد كسب مدال طلا در المپيك نيستند.
مسئولان فدراسيون فراموش كردند كه مسايل شخصي جاي منافع تيم ملي را گرفت تا كادري موفق به كار خود در تيم ملي پايان دهد و رقبا بهترين بهره را از ضعف بي پايان تيم دو نفره ايران در لندن ببرند.
انتظار نداشتيم كه فدراسيون تكواندو نمايش بسيار ضعيف يوسف كرمي در لندن را فراموش كرده و به ياد نياورند كه اگر شانس و اقبال والبته كمي لطف داوري نبود، محمد باقري معتمد نيز شانسي براي رسيدن به ديدار نهايي نداشت.
عجيب است كه در اين جلسه كارشناسي مصاحبه منتقدين پيش از اعزام به لندن را در صدر دلايل ناكامي در لندن قرار گرفته، درحاليكه بر همگان روشن بود اين تيم نمي تواند با شرايط موجود انتظارات را برآورده كند.
جلب است كه اهالي فدراسيون نتايج ضعيف تيمشان در لندن را نپذيرفته و آنرا مطلوب دانستند و افرادي كه با تصميمات اشتباه و با دست خود تيم را از موفقيت در لندن دور كردند به خود اجازه عذرخواهي از مردم را نداده و با بهانه هاي مختلف «ابر و ماه و مه و خورشيد» را مقصر دانستند.
از فدراسيون تكواندو كه در چند سال اخير با مديريت هاي مناسب به جايگاه مناسبي رسيده است انتظار مي رود كه كارشناسان آن منطقي تر رفتار كرده و بپذيرند كه اين تيم ناكام بوده است.
بايد افرادي كه با نظرات غيركارشناسي خود شرايط ايجاد تغييرات در كادر فني و شكست در لندن را فراهم كردند، مقصر معرفي شده و ديگران را مقصر معرفي نكنند.

درآمد 90ميلياردي سازمان ليگ
يك فدراسيون به دنبال يافتن اسپانسر!

اسپانسرينگ، درگاهي در ورزش و فوتبال است كه از طريق آن مي توان درآمدزايي بسياري انجام داد. موضوعي كه در ورزش ما گاهي با محدوديت هاي قانوني و گاهي هم با بي توجهي همراه است. گويا اين مسأله در ميان روزمرگي ها و مشكلاتي كه فوتبال ما با آن دست و پنجه نرم مي كند بيش از پيش به فراموشي سپرده شده است.
در زمان فدراسيون محمد دادكان نام «شركت نفت ايرانول» به عنوان حامي تيم ملي روي پيراهن ملي پوشان ثبت شد تا فدراسيون بتواند با اين كار بخشي از هزينه هاي خود را از اين طريق تأمين كند اما پس از اينكه علي كفاشيان در سال87 سكان هدايت فوتبال ايران را برعهده گرفت، گويا اين مسأله به طور كامل در ميان گير و دار صعود تيم ملي به جام جهاني، برگزار شدن يا نشدن جام حذفي و مواردي از اين دست به فراموشي سپرده شده و فدراسيون ها كاري به آن ندارند.
در دور اول رياست علي كفاشيان در فدراسيون فوتبال، محمد درخشان به عنوان مسئول كميته بازاريابي فعاليت مي كرد. او كه از سال هاي قبل هم سابقه كار با كفاشيان را داشت نتوانست كار چندان مثبتي انجام دهد و تمام فعاليت كميته بازاريابي در زمان درخشان به مذاكره با شركت هايي ختم شد كه البته به نتيجه نهايي هم نرسيد. در نهايت علي كفاشيان در 28 فروردين 91 با استعفاي درخشان موافقت كرد تا همكاري او با فدراسيون فوتبال به پايان برسد و خود كفاشيان رياست كميته بازاريابي را به دست بگيرد و مستقيماً وارد عمل شود. اما در طول مدتي كه از رياست كفاشيان بر كميته بازاريابي مي گذرد هم اتفاق خاصي نيفتاد و تمام فعاليت اين كميته به ثبت قرارداد با شركت «آل اشپورت» خلاصه شد. قراردادي كه براساس آن براي تهيه البسه تيم ملي پولي به شركت مقابل پرداخت نمي شود. بنابراين نمي توان قراردادي كه براساس آن براي البسه پولي پرداخت نمي شود را گامي مثبت در روند كاري كميته بازاريابي دانست چراكه با اين قرارداد هيچ منبع مالي جديدي براي حمايت از تيم ملي ايجاد نشده است و صرفاً پول خريد چند دست لباس صرفه جويي شده است!
در كنار علي كفاشيان، عباس ترابيان، مهدي محمدنبي و حسن غفاري وارد كميته بازاريابي شدند تا تلاش كنند كه اين كميته فعال تر از گذشته كار را پيش ببرد.
فدراسيون تلاشش را مي كند اما مشكلاتي هم وجود دارد
عباس ترابيان درباره نحوه فعاليت هاي اين كميته مي گويد: براي بستن قرارداد در كميته بازاريابي فدراسيون بحث و گفت وگو مي شود و پس از اينكه اين پيشنهادها به مصوبه تبديل شود، علي كفاشيان با شركت مقابل قرارداد را امضا مي كند و درباره آل اشپورت هم همين اتفاق افتاد.
او درباره اينكه چرا كميته بازاريابي فدراسيون فوتبال تاكنون نتوانسته است از طريق اسپانسر و تبليغات در درآمدزايي عملكرد موفقي داشته باشد گفت: اصولاً فدراسيون بايد آزادي عمل داشته باشد تا بتواند از بخش هايي مانند حق پخش تلويزيوني و تبليغات استفاده كند. متأسفانه فوتبال ما ازنظر مارتينگ در شرايط غيرقابل قبولي به سر مي برد. از همين رو هنوز فدراسيون نتوانسته به شكل صددرصد حق پخش تلويزيوني خود را بگيرد. ضمن اينكه در بخش تبليغات هم دچار مشكل هستيم. حتي چند وقت پيش يكي از شركت ها خود را قبل از بازي به عنوان حامي اول فوتبال معرفي كرد درحالي كه قراردادي با ما نداشت.
ترابيان به نقش دولت هم اشاره مي كند و مي گويد: دولت بايد به فوتبال كمك كند اما همان بخشي كه در بودجه هم ديده شده است، به هيچ طريقي در اختيار فدراسيون قرار نمي گيرد. فدراسيون فوتبال تلاش خود را مي كند اما به هرحال اين مشكلات هم پيش پاي ما وجود دارد.
درآمد 90ميلياردي سازمان ليگ در فدراسيون بي پول!
صحبت ها و گلايه هاي عباس ترابيان درحالي مطرح مي شود كه سازمان ليگ به عنوان بخشي از اين فدراسيون در سال هاي گذشته توانسته براي خودش درآمدزايي داشته باشد. درحال حاضر تمام تبليغات سازمان ليگ به يك شركت تبليغاتي سپرده شده و اين شركت مسئوليت جذب اسپانسر را برعهده دارد و طبق قراردادي كه منعقد شده در طول سه سال مبلغ 90ميليارد و 500ميليون تومان به سازمان ليگ پرداخت مي شود. اين قرارداد سال دوم خود را سپري مي كند و يك فصل ديگر هم اعتبار دارد.
سازمان ليگ به دليل برگزاري فصل گذشته با نام «ليگ برتر خليج فارس، جام ايرانسل» توانست مبلغ 2ميليارد و 100ميليون تومان درآمد داشته باشد و مبلغ 100ميليون تومان هم به عنوان هزينه جام و مدال از شركت ايرانسل دريافت كرده است. ميزان درآمد سازمان ليگ از تبليغات نشست هاي خبري در نيم فصل دوم فصل گذشته هم به مبلغ 350ميليون رسيد. همچنين سازمان ليگ در فصل جاري با حدود 18اسپانسر همكاري مي كند و از برند آنها در مراسم مختلف خود بهره مي برد.
¤¤¤
درست است كه در مسائلي مانند فوتبال نتوانسته در برخي زمينه ها مانند پخش تلويزيوني حق و حقوق خود را به طور تمام و كمال دريافت كند، اما اين مسأله دليلي نمي شود كه بخواهيم كميته بازاريابي فدراسيون فوتبال را مبري از هرگونه كم كاري بدانيم.
با نگاهي به سايت فدراسيون و لينك كميته بازاريابي هم مي توان به اين مسأله پي برد. به هرحال اين كميته وظيفه دارد تا منابع مالي جديدي را ايجاد كند و يكي از آنها هم مي تواند اسپانسر تيم هاي ملي باشد. از طرفي وقتي كميته مسابقات به عنوان زيرمجموعه فدراسيون مي تواند براي خود درآمدزايي كند پس مجموعه بزرگتر آن هم مي تواند به منابع جديدي دسترسي داشته باشد.

بدهي برخي تيم هاي ليگ برتري بسكتبال تا وروديه ندهند وارد جدول نمي شوند

رئيس كميته مسابقات فدراسيون بسكتبال با اشاره به نشست روز دوشنبه براي نهايي شدن تيم هاي شركت كننده درفصل جديد مسابقات ليگ برتر گفت: امسال تا قبل از اينكه فيش وروديه نگيريم، هيچ تيمي را وارد جدول مسابقات نمي كنيم.
حسن نوربخش با يادآوري اينكه فصل گذشته رقابت هاي بسكتبال ليگ برتر باشگاه هاي كشور با حضور دوازده تيم برگزار شد و در پايان تيم هاي پويا و راه و ترابري قم به ليگ دسته اول سقوط كردند، اظهار داشت: در مقابل سه تيم البدر بندر كنگ، نفت اميديه و استقلال زرين قشم به ليگ برتر صعود كردند اما وضعيت تيم ها و تعداد آنها براي ليگ 91 هنوز نهايي نيست.
وي خاطرنشان كرد: برخي از تيم هايي كه در فصل گذشته مسابقات باشگاهي شركت داشتند هنوز بابت وروديه رقابت ها به فدراسيون بسكتبال بدهكار هستند. به همين دليل براي مسابقات امسال تصميم جديدي گرفته ايم.رئيس كميته مسابقات فدراسيون بسكتبال با بيان اينكه وروديه ليگ برتر 91 همانند سال گذشته 30ميليون تومان است، خاطرنشان كرد:براي مسابقات امسال تا وقتي كه فيش پرداخت وروديه را به تيم ها ندهيم آنها را وارد جريان مسابقات نمي كنيم چون از اين بابت سال گذشته درحق فدراسيون بسكتبال خيلي اجحاف شد.نوربخش ادامه داد: علاوه بر اين مجمع به رئيس فدراسيون بسكتبال اختيار تام داده است تا در صورت اعلام آمادگي تيم جديدي كه شرايط لازم براي ليگ برتري شدن را دارد، با حضور آن موافقت شود. مانند فولادماهان كه سال گذشته وارد جدول شد اما امسال و تا اين لحظه تيمي با شرايط لازم براي ورود به ليگ برتر درخواست نداده است. البته يكي از تيم ها متقاضي بود اما به دليل اينكه سوابق خوبي نداشت، درخواست او را رد كرديم.فصل جديد مسابقات بسكتبال ليگ برتر باشگاه هاي كشور از اول آبان ماه آغاز مي شود.

بركناري خارجي ها دردي از پرسپوليس دوا نكرده
بايد سوخت و ساخت!

مسئولان باشگاه پرسپوليس درحالي براي بركناري سرمربي خود مردد هستند كه تجربه نشان مي دهد بركناري سرمربي خارجي و حضور يك ايراني روي نيمكت سرخپوشان در ميانه هاي فصل به مساعد شدن شرايط كمكي نمي كند.
عملكرد ضعيف تيم پرسپوليس در ليگ دوازدهم نگاه هاي نگران و ناراضي را به «مانوئل ژوزه»، سرمربي پرتغالي اين تيم معطوف كرده تا بار ديگر مسئوليت ناكامي هاي سرخپوشان بر دوش اين مربي سنگيني و سيل انتقادات را به سمت او روانه كند.
پرسپوليس نه تنها در كسب نتيجه چندان موفق عمل نكرده كه حتي مدت هاست از بازيكنان اين تيم بازي زيبا ديده نمي شود. نكته جالب اينجاست كه ژوزه ابتداي فصل فقط قول داده بود «پرسپوليس در جدول رده بندي دوازدهم نشود» ولي در پايان هفته هفتم تيمش در رتبه شانزدهم قرار گرفت؛ مسئله اي كه بهانه كافي را به دست منتقدان اين مربي پرتغالي داد تا ساده و كوتاه ترين راه را براي پايان دادن به بحران پرسپوليس در بركناري اين مربي خلاصه كنند.
با اين حال تجربه ثابت كرده است بركناري يك مربي خارجي در تيم فوتبال پرسپوليس و حضور يك مربي ايراني روي نيمكت اين تيم در ميانه ها يا انتهاي فصل نه تنها كمكي به حل مشكلات سرخپوشان نكرده است بلكه مربيان ايراني جايگزين تيم را در جايگاه پايين تري نسبت به همتاي خارجي خود تحويل داده اند.
«زلاتكو كرانچار» برجسته ترين نمونه از اين قبيل مربيان خارجي پرسپوليس است. او بعد از بركناري در ميانه هاي فصل نهم و در حالي كه پرسپوليس در رده سوم قرار داشت جايش را به علي دايي داد. كرانچار همانند ژوزه تيمي را تحويل گرفت كه خودش كمترين نقش را در بستن آن داشت. او به فاصله چند هفته مانده به شروع مسابقات ليگ پرسپوليس را تحويل گرفت و عملكرد بدي هم نداشت.
با اين حال دايي كه جانشين اين مربي كروات شده بود و قرار بود جايگاه پرسپوليس را بهبود ببخشد درنهايت با پرسپوليس چهارم شد. دايي در سال دوم حضورش در پرسپوليس و درحالي كه خودش تيم را بسته بود هم نتوانست در ليگ به عنواني بهتر از چهارمي دست يابد.
«راينر سوبل» ديگر مربي خارجي پرسپوليس بود كه در ليگ چهارم روي نيمكت پرسپوليس حضور داشت. هر چند او در پايان آن فصل پرسپوليس را به رده چهارم رساند اما تصميمات فني كاملا تحت تأثير دستورات علي پروين قرار داشت. پروين بعد از «سوبل» سرمربي پرسپوليس شد به اين اميد كه سرخپوشان را در ليگ پنجم قهرمان كند ولي نتايج ضعيف او با پرسپوليس درنهايت باعث شد تا مديرعامل وقت پرسپوليس «آري هان» را جايگزين او كند. آن فصل براي سرخپوشان با عنوان نهمي ليگ به اتمام رسيد ولي اين مربي هلندي موفق شد پرسپوليس را به فينال جام حذفي برساند.
نتايج پرسپوليس در هشتمين دوره ليگ هم قابل تأمل است. وقتي افشين قطبي از مربيگري پرسپوليس كناره گيري كرد، افشين پيرواني روي نيمكت سرخپوشان نشست تا موقتا كار را در دست بگيرد. از نتايج ضعيف پيرواني مشخص بود كه او قطعا تا آخر فصل سرمربي نخواهد بود. شكست هاي پي درپي پرسپوليس كار را به جايي رساند كه در نهايت «نلو وينگادا» مربي پرتغالي كار را در دست گرفت و به رغم نداشتن زمان كافي براي شناخت تيم و حذف از ليگ قهرمانان آسيا، پايان آبرومندانه اي با پرسپوليس در ليگ برتر داشت.
بدون شك پرسپوليس اين فصل تا اينجاي كار بدترين نتيجه چند سال اخير را تجربه كرده و با اين بازيكنان گرانقيمت نتوانسته است انتظارات هوادارانش را برآورده كند. با وجود اين به نظر نمي رسد بركناري مربي پرتغالي كه با فوتبال روز دنيا آشناست و در حال پياده كردن برنامه هاي مورد نظرش است كار چندان منطقي به نظر برسد.