(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 23 شهریور 1391 - شماره 20305

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
مجهول معادله در تفريح گاه پيدا شد (يادداشت روز)
پرواز (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
رئيس مجلس چين در ديدار با احمدي نژاد:
مخالف اعمال فشار تحريم و تهديد در مسير برنامه هسته اي ايران هستيم
خودداري آمريكا از تعيين خط قرمز عليه ايران خشم نتانياهو را برانگيخت
ديدار احمدي نژاد و مجمع نمايندگان استان كرمان
ديپلمات هاي ايراني در كانادا امروز به كشور باز مي گردند
آژانس انرژي: صادرات نفتي ايران با وجود تحريم ها افزايش يافته است (خبر ويژه)
لوموند ديپلماتيك: بيچاره مردم آمريكا كه
سرمايه داران مثل قانقاريا به جان آنها افتاده اند (خبر ويژه)
نيويورك تايمز: مقامات آمريكايي مي ترسند به ناتواني در مهار ايران اعتراف كنند (خبر ويژه)
هرزگي سران سازمان و غسل هفتگي اعضاي منافقين (خبر ويژه)
مارادوناهاي ايران را ول كن نتانياهو و باراك احمق را بچسب! (خبر ويژه)


مجهول معادله در تفريح گاه پيدا شد (يادداشت روز)

21 ماه پس از آغاز طغيان توده ها در شمال آفريقا و جنوب خليج فارس، گويا آتشفشان انقلاب قصد بازايستادن ندارد. مصر و ليبي روز سه شنبه به خاطر توزيع فيلم موهن جريان صهيونيسم مسيحي در آمريكا طوفاني شدند و در حالي كه سفارت آمريكا در قاهره و كنسولگري اين رژيم در بنغازي آماج خشم مردم مسلمان قرار مي گرفت، كريستوفر استيونس سفير واشنگتن در ليبي به هلاكت رسيد. اعتراض مردم مسلمان به فيلم موهن «بي گناهي مسلمانان» (Innocence of Muslims) ساخته سام باسيل كارگردان يهودي آمريكايي است كه از سوي تري جونز كشيش هتاك و آتش زننده قرآن پخش و توزيع شده است. به گزارش رويتر و وال استريت ژورنال بيش از 100 يهودي با اعطاي 5 ميليون دلار به ساخت اين فيلم كه حاوي تمسخر و اهانت عليه پيامبر اسلام(ص) است، كمك كرده اند. گزارش ها حاكي است سفير آمريكا در ليبي به دنبال حمله معترضان به كنسولگري بنغازي، سوار خودروي خود شده و در حال فرار به مكان امن بوده كه هدف حمله قرار گرفته است. مردم خشمگين در قاهره و بنغازي پرچم آمريكا را به آتش كشيده و فرياد مي زدند ما جان خود را فداي حضرت رسول(ص) مي كنيم. صداي آمريكا مي گويد «تظاهركنندگان اسلامگراي مصري در قاهره از ديوار سفارت بالا رفتند و پرچم آمريكا را به پايين كشيده و آتش زدند.» آيا انقلاب دوم آغاز و بهار بيداري اسلامي وارد فاز دوم و اصلي- ابراز ماهيت ضد استعماري و ضدآمريكايي- شده است؟
مصر و ليبي از جهات گوناگون واجد اهميت هستند. قاهره جايي بود كه اوباما 3 سال پيش در كنار مبارك عكس يادگاري گرفت و سپس در دانشگاه اين شهر سخنراني كرد تا تغيير به قرائت آمريكايي را ضمن اعلام ثبات رژيم مبارك ديكته كند. اوباما بعد از اسقاط مبارك و شوك چند ماهه حاصل از آن سعي كرد اوضاع را تحت كنترل نشان دهد و به همين دليل از لزوم اصلاحات و «تعمير حكومت ها» به جاي تغيير آنها سخن گفت. واشنگتن تلاش وافري را به كار بست تا به هر قيمت از روي كار آمدن اسلامگرايان در پارلمان و دولت جلوگيري كند اما ضربه دوم را با پيروزي اسلامگرايان در انتخابات دريافت كرد. پس از آن آمريكايي ها كوشيدند چنين القا كنند كه انقلاب در قاهره تمام شده و آنها در حال تعامل با دولت جايگزين و مهندسي و مديريت اوضاع جديد هستند. ضمنا با اين تبليغات مي شد نتيجه گرفت كه انقلاب اسلامي مصر صرفا ماهيت ضد ديكتاتوري و ضد استبدادي دارد و مخالف استعمار و استكبار و ديكتاتوري آمريكا نيست! ماجراي مهم روز سه شنبه اين چيدمان تبليغاتي را براي سومين بار به هم ريخت و نشان داد آتشفشان انقلاب مصر پس از 20 ماه هنوز در حال شكل دهي و ترسيم فضاي سياسي جديد در اين كشور مهم منطقه است. در واقع مصر جديد با وجود مضيقه ها و فشارهاي شديد «جبهه غربي- عبري- عربي (سعودي)» همچنان در حال پررنگ كردن هويت ضد آمريكايي و ضد صهيونيستي است و به طور آهسته و پيوسته هويت اسلامي خود را در نفي طواغيت و مستكبران به نمايش مي گذارد. به زير كشيدن پرچم سفارت آمريكا در قاهره و به آتش كشيدن آن در اعتراض به اقدام مشترك كارگردان صهيونيست و كشيش هتاك آمريكايي، تصوير سمبليك معارضه با «صهيونيسم مسيحي» و حاميان اصلي رژيم ديكتاتوري مبارك است.
وقوع رخداد مشابه در بنغازي ليبي عليه كنسولگري آمريكا در كنار پيام هاي همسان با اتفاق مصر، واجد معاني و پيام متمايزي نيز هست. كاخ سفيد هنگامي كه دو ضربه متوالي را به فاصله كمتر از يك ماه در تونس و مصر از مردم انقلابي خورد، به صرافت افتاد اين شكست را در منطقه اي حد فاصل دو كشور جبران كند. از نگاه آنها و با شناختي كه از ساختار فرسوده سياسي و نظامي رژيم قذافي داشتند، ليبي لقمه راحت الحلقومي بود كه بلع آن مي توانست پيامي استراتژيك- و البته گزاره اي دروغ- را به جهان القا كند؛ اينكه آمريكا پشت سر مهندسي «بهار عربي» است و همه چيز را تحت اشراف و كنترل دارد. بنابراين سياستمداران آمريكايي و اروپايي كه طي چند سال اخير روابط مهمي را با قذافي به هم زده بودند، بعد از شروع انقلاب در اين كشور، به خيال خود پيشدستي كرده و عليه او دست به كودتا زده و ناتو را به ليبي گسيل كردند و فاتحانه وارد پايتخت شدند. آنها بعد از اين حركت در ليبي كه به كودتاي نظامي سرهنگ ها تحت عنوان «انقلاب» در كشورهاي منطقه مي مانست، وقاحت را گسترش داده و شماري از عناصر القاعده را از اين كشور به سوريه ترانزيت كردند تا آنجا هم به فاصله چند هفته انقلاب! كنند و كار اين حلقه مهم مقاومت اسلامي را بسازند. با اين حال 19 ماه بعد از اين تصميم، سياستمداران بسياري در آمريكا و اروپا و آسيا به تواتر مي گويند سوريه، ليبي نيست و مي تواند به باتلاقي مهيب تر از عراق و افغانستان و ويتنام تبديل شود.
آخرين بار همين چند روز پيش بود كه راسموسن دبيركل ناتو بود كه اعلام كرد «سوريه ليبي نيست و راهكار نظامي نمي تواند در اين كشور موثر واقع شود» و سردبير القدس العربي (عبدالباري العطوان) در تحليلي خاطرنشان كرد «ژنرال دمپسي رئيس ستاد مشترك ارتش آمريكا مي گويد كاخ سفيد تمايلي براي اعلام منطقه پرواز ممنوع در سوريه ندارد و آن را ناممكن مي داند. حق با اوست. موضوع سوريه كاملا متفاوت با ماجراي ليبي است. در ليبي ورود ناتو فقط يك تفريح بي خطر بود زيرا ارتش ليبي ضعيف بود و در واقع چيزي به عنوان ارتش در ليبي وجود نداشت اما ارتش سوريه قدرتمند است و طبق برآوردها توانايي هاي دفاعي عظيمي از جمله در زمينه سامانه هاي پيشرفته موشكي دارد.» اما اكنون سخن صرفا بر سر غيرقابل مقايسه بودن وضعيت سوريه و ليبي نيست بلكه با توجه به رويداد روز سه شنبه مي توان گفت حتي ليبي هم آن زنگ تفريحي كه تصور مي رفت نخواهد بود و كشور عمر مختار لقمه بي استخواني نيست كه به اين سادگي از گلوي آمريكا پايين برود. سفير استيونس قرباني چنين توهمي شد. هلاكت سفير كاخ سفيد اتفاق بي سابقه در طول تاريخ ديپلماسي آمريكاست و پرسش اين است كه در واكنش چه مي توان كرد؟ آيا ليبي را دوباره مي توان اشغال كرد؟! اين بار شاخ آمريكا نه در قاهره و تونس و دمشق و منامه و بغداد كه در بنغازي شكسته است؛ در جريان فوران خشم مردم مسلمان معترضي كه پيامبر عظيم الشأن اسلام را خط قرمز خود مي دانند و علنا آمريكا را نشانه رفته اند. بدين ترتيب اتفاقات ليبي و مصر كه به كشور يمن نيز سرايت كرده، پز «همه چيز تحت كنترل و اشراف است» را با حركتي طوفاني و آميخته با شوك به هم ريخته است. آمريكا اين روزها در مصر و ليبي كمترين تاوان يك دهه جنايت مستقيم و غيرمستقيم خود در چهار گوشه خاورميانه اسلامي- از افغانستان تا عراق، از سوريه تا لبنان و غزه و از بحرين تا عربستان و يمن- را مي پردازد.
در همين روند اتفاق مهم ديگري در حال ساخته شدن مي باشد و آن پويش بيداري اسلامي به سمت مقاومت اسلامي است. برخلاف صراحت محافل اطلاعاتي و سياسي رژيم صهيونيستي مبني بر اينكه «بهار عربي» -ادعاي پروپاگانداي غرب- زلزله عليه منافع بلوك غرب متاثر از الگوي انقلاب اسلامي ايران است، محافل آمريكايي كوشيدند در تبليغات خود چنين القا كنند كه قافيه را نباخته اند و «بهار عربي» متفاوت از بيداري و مقاومت اسلامي بلكه معارض و مزاحم آن خواهد بود. آنها حتي برخي مقامات تازه كار را تحت فشار قرار دادند كه از زير زبان آنها سازش و تسليم و محافظه كاري در مقابل آمريكا و اسرائيل را بيرون بكشند. در نقطه مقابل، اتفاقاتي كه روز سه شنبه فقط جرقه آن زده شد و مي تواند عمق پيدا كند، مؤيدي بر اين ادعاست كه اين بيداري ريشه در مقاومت اسلامي دارد و به جبهه مقاومت اسلامي ملحق خواهد شد. اين گزاره كه «آمريكا دشمن شماره يك ملت هاست» و «هيچ غلطي نمي تواند بكند» اكنون فقط از حلقوم جمهوري اسلامي در دنيا شنيده نمي شود. چند ماه پس از آن كه مجله نومحافظه كار و آمريكايي ويكلي استاندارد نوشت «به قول آيت الله خميني آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند»، ملت ها در چند كشور نوانقلابي سفارت شيطان بزرگ را نشانه رفته اند، يعني كه ترس از جبروت آمريكا فرو ريخته، همان گونه كه فريب خوردن در برابر لبخندهاي زمامداران كاخ سفيد ديگر جايي ميان اين ملت ها ندارد. امروز عليه سفارتخانه ها و مراكز ديپلماتيك آمريكا در كشورهاي مختلف همان زرادخانه خشمي منفجر مي شود كه 13 آبان 1358 در ايران منفجر شد. شايد به همين دليل بود كه اوباما از تمام سفارتخانه هاي آمريكا در جهان خواست تدابير امنيتي را تشديد كنند.
ضرباهنگ انقلاب در تونس، مصر، ليبي، بحرين، يمن و ديگر كشورهاي اسلامي منطقه حتما يكسان نيست و فراز و نشيب خواهد داشت. وسعت و عمق انقلاب در هر يك از اين كشورها نوسان دارد و مي تواند فراز و فرود داشته باشد. اما 21 ماه پس از جرقه اولين انقلاب در تونس، يك گزاره يقين تر از گذشته به نظر مي رسد و آن اينكه تحولات زنجيره اي در منطقه شمال آفريقا و جنوب خليج فارس «مردمي، اسلامي و ضدآمريكايي- ضد صهيونيستي» است. بعد از قطعيت جلوه مردمي اين تحولات، اكنون نوبت آن است كه صبغه اسلامي و ضد آمريكايي- ضد صهيونيستي اين تحولات بر سرسخت ترين انكاركنندگان اثبات شود. اينجا منطقه اي است كه سه دهه پيش اولين بار شيطان بزرگ رجم شد و حالا رجم شيطان، سنت مردمان آن شده است. اگر در منطقه تفريحي ليبي، هزينه تفريح جان آقاي سفير باشد، بايد پرسيد هزينه و صورتحساب حضور آمريكا در مصر و بحرين و تركيه و عربستان چه قدر خواهد بود؟ اين معادله پاسخ هاي روشني دارد.
محمد ايماني
 


پرواز (گفت و شنود)

گفت: مدير راديو آمريكا گفته كه فقط تعداد اندكي از ايرانيان فراري كه توسط اين راديو استخدام شده اند قابليت يادگيري كار رسانه اي را دارند.
گفتم: منظورش چيه؟
گفت: او مي گويد علت اخراج اعضاي استخدام شده اپوزيسيون در راديو آمريكا به همين علت بوده و اپوزيسيون نبايد نسبت به اخراج آنها تصور ديگري داشته باشد.
گفتم: خب! ديگه چي؟!
گفت: گله كرده است كه چرا سركردگان گروه هاي اپوزيسيون افرادي را كه استعداد كار خبرنگاري ندارند به آنها معرفي كرده بودند.
گفتم: در جريان آزمون هوش به يارو گفتند؛ چندتا حيوون پرنده نام ببر، يارو گفت؛ كلاغ، لاشخور، جغد و الاغ، بهش گفتند؛ الاغ كه پرواز نمي كنه؟ و يارو گفت؛ بذارين بياد. خره ديگه، يكدفعه ديدي پريد!
 


كيهان و خوانندگان

سامانه پيام كوتاه 32320003
¤ كانادا در برابر ايران هيچ عددي نيست و آمريكا در برابر ايران زانو زده است. حال نوبت كانادا است كه در مقابل نظام جمهوري اسلامي به زانو درآيد.
عليمرداني
¤ اقدامات اخير كانادا را محكوم مي كنم و آن را نشانه شكست جبهه ديپلماسي استكبار در راس آن آمريكاي جنايتكار و صهيونيسم جهاني مي دانم كه در پي موفقيت بي نظير ايران در برپايي اجلاس سران غيرمتعهدها و دستاوردهاي بي نظير آن در سطح بين المللي، علي رغم ميل باطني دشمنان اسلام است. اين اقدام كانادا از روي استيصال و انفعال در برابر اين موفقيت بزرگ ايران است. آمريكا از دست ما عصباني باش و از اين عصبانيت بمير.
خاتمي
¤ افسوس مي خورم به حال ملت كانادا كه دولتي ذليل دارند كه خودشان نمي توانند براي خود يك رئيس جمهور انتخاب كنند و انگليس بايد براي آنها يك فرماندار انتخاب كند. چطور خودشان كه هنوز مستعمره هستند به خود اجازه مي دهند در دولت مستقل جمهوري اسلامي ايران دخالت كنند.
اميرمعتمد
¤ شهرداري كرمانشاه كي مي خواهد مشكل آب نوكان را حل كند. آب اين منطقه به مناطق ديگر مي رود در حالي كه خود ما مردم در روز فقط 4 ساعت آب داريم.
يك شهروند از نوكان
¤ دو سال است در روستاي جاده شاندرمن و ماسال هيچ سرعت گيري وجود ندارد و جان ما اهالي روستا و بچه هايمان درخطر است، از مسئولان وزارت راه تقاضا داريم به وضعيت جاده اين روستا رسيدگي كنند.
يك شهروند شاندرمني
¤ از بانك مركزي تقاضا داريم فكري به حال جواناني كه عقد كرده اند بكنند، چون هيچ بانكي وام ازدواج نمي دهد و جلوي سايت ها گرفته شده است. از دولتمردان تقاضا داريم بيشتر به فكر جوانان باشند.
يك شهروند
¤ چرا مسئولان فكري به حال افزايش نرخ دلار و ثبات آن و حفظ ارزش پول ملي كه بدنبال آن تثبيت نرخ ها را به دنبال دارد، نمي كنند.
حسيني
¤ نمايندگان رسيدگي به مشكلات جانبازان و ايثارگران را فراموش نكنند.
قاسمي از اصفهان
¤ از دولتمردان تقاضا داريم جلوي گراني افسار گسيخته دلار و طلا و ارز را بگيرند، چرا كه در پي اين افزايش قيمت ها، نرخ مواد خوراكي و لوازم خانگي افزايش مي يابد.
7054---0912
¤ در مورد متهمان فساد كلان بانكي چرا در حاليكه حكم آنها صادر شده است اسم آنها اعلام نمي شود.
6570---0912
¤ آزاده جانباز 50 درصدي و شاغل در فرمانداري شوش دانيال هستم. طبق قانون بايد بيمه تكميلي و هزينه هاي درماني را دستگاه اجرايي پرداخت كند، اما متاسفانه از تاريخ 1/4/91 بيمه ما تمديد نشده است و بخاطر عوارض ريوي در بيمارستاني در تهران بستري هستم. هيچ نوع همكاري از سوي ارگان هاي مربوطه در استان مبني بر جانباز بودن بنده انجام نمي شود.
9447---0916
¤ چقدر تيتر زيباي روزنامه دل مومنان را شاد كرد. وقتي تيتر كيهان را مبني بر روباه پير با بستن سفارت كانادا، دم خود را جمع كرد، ديدم دلم شاد شد. خدا قوت.
خوش خو
¤ از سازمان بازرسي كل كشور تقاضا دارم بازديدي از شهرداري بخش تسوج داشته باشند، اين مكان وضعيت مناسبي ندارد.
يكي از اهالي تسوج
¤ از مسئولان صدا و سيما تقاضا داريم برنامه هاي مستند خوب را بيشتر پخش كنند. تا مردم و جوانان گرايش كمتري به برنامه هاي ماهواره اي و مبتذل داشته باشند.
يك پيام
¤ بهاي بليط تهران- نطنز شش هزار و پانصد تومان است ولي براي برگشت نطنز-تهران شش هزار و نهصد تومان است علت اختلاف چهارصد توماني را جويا شديم كه تعاوني 10 و 17 نطنز اظهار داشتند قيمت مبدا توسط اداره راه و شهرسازي هر استاني مصوب مي شود و نطنز به تهران توسط اداره راه و شهرسازي استان اصفهان مصوب شده است. شايد براي يك نفر 400 تومان چيزي نباشد ولي براي يك اتوبوس روزي 16 هزار تومان درآمد دارد. شايسته است مسئولين راه و شهرسازي استان اصفهان نسبت به حذف چهارصدتومان اضافي اقدام نمايند.
معصومي
¤ از دولت و مجلس انتظار مي رود وضعيت حق التدريسي دانشكده هاي فني و كشاورزي را روشن كنند.
8763---0937
¤ علي رغم افزايش چند باره قيمت نان متاسفانه كيفيت نان همچنان خراب است از مسئولين امر درخواست رسيدگي دارم.
9436---0919
¤ از مسئولين استان قزوين درخواست مي شود راه دسترسي به روستاي كلان از بخش معلم كلايه كه از قديم راه دسترسي محلي داشته و تخريب شده را تعمير و بازسازي نمايند.
علي پور- قزوين
¤ بدهي دولت به صندوق بيمه كشاورزي و عدم پرداخت آن باعث شده در آستانه آغاز سال زراعي جديد هنوز هيچ تعرفه اي از طرف صندوق بيمه اعلام نشود و خطر تعطيل شدن صندوق و بيكار شدن 5000 (پنج هزار) كارگزاران آن مي رود.
0943---0913


رئيس مجلس چين در ديدار با احمدي نژاد:

مخالف اعمال فشار تحريم و تهديد در مسير برنامه هسته اي ايران هستيم

رئيس كميته دائمي كنگره ملي نمايندگان خلق چين با تقدير از مواضع مثبت ايران در موضوع هسته اي تصريح كرد: معتقديم حق استفاده صلح آميز هسته اي يك كشور بايد مورد احترام باشد و با اعمال فشار تحريم و هرگونه تهديد در اين مسير مخالف هستيم.
محمود احمدي نژاد عصر سه شنبه در ديدار «وو بانگ گو» رئيس كميته دائمي كنگره ملي نمايندگان خلق چين با بيان اين كه سابقه روابط ميان جمهوري اسلامي ايران و چين عميق و دوستانه است و دو كشور متعلق به يك حوزه فرهنگي هستند، گفت: هيچ نقطه منفي در مناسبات دو كشور وجود ندارد.
احمدي نژاد با بيان اين كه اگر به دشمنان فرصت بدهيم آنها در جزئي ترين امور ما نيز دخالت مي كنند، گفت: مطمئنا آنها به قدري كه نمايش مي دهند، قدرتمند نيستند و ما بدون توجه به فشار دشمنان آنگونه كه مصلحت دو كشور در آن باشد، عمل خواهيم كرد.
وو بانگ گو رئيس كميته دائمي كنگره ملي نمايندگان خلق چين نيز در اين ديدار با بيان اين كه ايران و چين داراي تاريخ و تمدني ديرينه بوده و مردم دو كشور نقش بسزايي در توسعه فرهنگي انساني در جهان دارند، گفت: مطمئنا توسعه روابط ميان دو كشور به نفع دو ملت و در راستاي كمك به ايجاد صلح و ثبات در منطقه خواهد بود.
وو بانگ گو با مثبت ارزيابي كردن همكاري هاي دو كشور در بخش هاي مختلف از جمله انرژي، پروژه هاي زيربنايي و همكاري هاي اقتصادي و تجاري، خاطرنشان كرد: گسترش همكاري ها ميان تهران- پكن در راستاي منافع مشترك دو ملت بوده و گرچه با فشار و چالش هاي زيادي از سوي دشمنان مواجه است، بايد با تلاش و برنامه ريزي راهكار عبور از اين چالش ها تعيين شود.
وي با تقدير از مواضع مثبت و انعطاف پذير ايران در موضوع هسته اي و همكاري با 1+5 تصريح كرد: معتقديم حق استفاده صلح آميز هسته اي يك كشور بايد مورد احترام باشد و با اعمال فشار، تحريم و هرگونه تهديد در اين مسير مخالف هستيم.
استفاده صلح آميز
از انرژي هسته اي
حق ايران است
رئيس مجلس چين همچنين در ديدار با همتاي ايراني خود رابطه پكن و تهران را راهبردي خواند و لاريجاني نيز بر تقويت روابط رو به رشد دو كشور تاكيد كرد.
بانگ گو در اين ديدار در خصوص موضوع هسته اي كشورمان نيز يادآور شد: چين به عنوان عضو دائم شوراي امنيت سازمان ملل استفاده صلح آميز از انرژي هسته اي را حق قانوني ايران مي داند و بر اين باور است كه با استمرار رويكرد مذاكره، بايد اختلافات موجود بر سر اين موضوع را حل و فصل كرد.
وي لزوم همكاري دو كشور براي مقابله با رويكرد استكباري آمريكا در اعمال تحريم ها ضد ايران را يادآور شد و از آمريكا به علت ايجاد محدوديت براي شركت هاي چيني جهت سرمايه گذاري در كشورمان به شدت انتقاد كرد.
لاريجاني نيز با تقدير از مواضع رهبران چين در مقابله با سياست استكباري آمريكا در مناسبات بين المللي امروز جهان يادآور شد: جمهوري اسلامي ايران با همين رويكرد و با توسعه نگاه به شرق، به گسترش روابط با چين مي انديشد.
وي در خصوص مسائل هسته اي كشورمان نيز، خاطرنشان كرد: جمهوري اسلامي ايران براساس آموزه هاي ديني و فتواي شرعي رهبر معظم انقلاب مبني بر ممنوعيت و تحريم سلاح هاي هسته اي و كشتار جمعي هيچگاه به دنبال توليد و توسعه اين سلاح ها نبوده و نخواهد بود.
گفتني است دو موافقتنامه و سند همكاري ميان جمهوري اسلامي ايران و جمهوري خلق چين در حضور معاون اول رئيس جمهور و رئيس كميته دائمي كنگره ملي نمايندگان خلق چين به امضا رسيد.
 


خودداري آمريكا از تعيين خط قرمز عليه ايران خشم نتانياهو را برانگيخت

در پي پاسخ منفي كاخ سفيد به درخواست تل آويو براي تعيين خط قرمز در موضوع هسته اي ايران، نتانياهو با عصبانيت به رد درخواست خود واكنش نشان داد.
در حالي كه «بنيامين نتانياهو» نخست وزير رژيم صهيونيستي به دولت آمريكا تأكيد كرده است كه براي برنامه هسته اي ايران خط قرمز تعيين كند، «جي كارني» سخنگوي مطبوعاتي كاخ سفيد در رد زيركانه درخواست رژيم صهيونيستي براي تعيين حد و مرز براي ايران، تأكيد كرد كه همچنان «زمان و جا» جهت پايان بخشيدن به بن بست به وجود آمده در برابر برنامه هسته اي ايران وجود دارد.
به گزارش شينهوا، سخنگوي كاخ سفيد در پاسخ به سؤالاتي كه درباره درخواست اسرائيل از واشنگتن جهت تعيين خط قرمز براي برنامه هسته اي ايران مطرح شد، اعلام كرد: ما بر اين باوريم كه زمان و جا براي اينكه اين تلاش (رهايي از بن بست در قبال برنامه هسته اي ايران) ثمر بدهد، وجود دارد؛ كارني مدعي شد كه اين تلاشي است كه روي تحريم هاي تنبيهي جهت منزوي كردن و اعمال فشار بر ايران و در عين حال روي ديپلماسي جهت ايجاد تغيير در رفتار ايران متمركز شده است.
رد درخواست تل آويو از سوي واشنگتن عصبانيت مقامات رژيم صهيونيستي را در پي داشت.
نخست وزير رژيم صهيونيستي در اين باره گفت: جهان به اسرائيل مي گويد صبر كند و هنوز زمان باقي است؛ صبر براي چه چيزي؟ صبر تا چه زماني؟ آن كشورهايي كه در جامعه بين المللي حاضر به تعيين خطوط قرمز براي ايران نيستند، حق اخلاقي جهت تعيين چراغ قرمز براي (حمله) اسرائيل (به ايران) ندارند.
بنيامين نتانياهو مدعي شد: در حال حاضر اگر ايران بداند كه هيچ خط قرمز و ضرب الاجلي وجود ندارد، چه كار خواهد كرد؟ دقيقاً همان كاري را مي كند كه الان مشغول انجام آن است و ادامه دارد؛ ايران بدون هيچ دخالتي به سوي رسيدن به قابليت دستيابي به تسليحات هسته اي ادامه خواهد داد و از آنجا نيز به سوي توليد بمب هسته اي حركت مي كند.
استفاده نتانياهو از واژه «ضرب الاجل» به نظر مي رسد كه اشاره اي باشد به سخنان اخير «هيلاري كلينتون» وزير امور خارجه آمريكا كه اعلام كرده است كه آمريكا هيچ ضرب الاجلي در رويكرد ديپلماسي در برابر ايران تعيين نخواهد كرد.
توجيه لغو ديدار
نتانياهو و اوباما
در همين حال كاخ سفيد در بيانيه اي به دنبال انتشار اخباري مبني بر آنكه «بنيامين نتانياهو» در نشست آتي مجمع عمومي سازمان ملل متحد در نيويورك كه قرار است ماه جاري ميلادي برگزار شود، با «باراك اوباما» رئيس جمهوري آمريكا در خصوص مسئله ايران بحث و گفت وگو مي كند، گفت: برخلاف گزارش هاي منتشر شده در مطبوعات، نه درخواستي براي ديدار نتانياهو با اوباما مطرح شده است و نه درخواستي براي اين ديدا رد شده است.
بيانيه يك پاراگرافي كاخ سفيد كه به گفت وگوي اوباما و نتانياهو به عنوان بخشي از مشورت هاي آنها اشاره كرده بود، درست يك روز پس از انتشار گزارش هايي منتشر شد كه حاكي از آن بود كاخ سفيد درخواست نتانياهو براي ديدار با اوباما در ماه جاري براي بحث درباره برنامه هسته اي ايران را رد كرده است.
سي ان ان به نقل از منابع صهيونيستي اعلام كرده بود به اسرائيل ابلاغ شده است برنامه اوباما طوري است كه اجازه برگزاري نشست با بنيامين نتانياهو در واشنگتن را نمي دهد.


ديدار احمدي نژاد و مجمع نمايندگان استان كرمان

رئيس جمهور به منظور بررسي راهكارهاي تسهيل تامين نيازها و تسريع در روند پيشرفت استان كرمان، با مجمع نمايندگان اين استان ديدار و گفتگو كرد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني رياست جمهوري دكتر محمود احمدي نژاد پيش از ظهر چهارشنبه در ديدار با مجمع نمايندگان استان كرمان با تقسيم اولويت هاي مسائل و نيازهاي اين استان به سه بخش آب، راه و گاز، اقدامات و تلاشهاي دولت براي رفع اين نيازها در قالب برنامه هاي ملي و منطقه اي را تشريح كرد. رئيس جمهور همچنين خواستار توجه و همكاري گسترده تر نمايندگان استان در مجلس شوراي اسلامي، براي تشويق كشاورزان كرماني به اصلاح سيستم آبياري اراضي زراعي شد.
در اين جلسه نمايندگان استان نيز با تشريح مشكلات، تامين آب را با توجه به تداوم روند كم بارشي در سالهاي اخير به عنوان اولويت نيازهاي استان كرمان برشمردند.


ديپلمات هاي ايراني در كانادا امروز به كشور باز مي گردند

ديپلمات هاي جمهوري اسلامي ايران در كانادا امروز به كشور بازمي گردند.
به گزارش فارس، ديپلمات هاي جمهوري اسلامي ايران در كانادا امروز به كشور باز مي گردند و مورد استقبال برخي از مقامات كشورمان و ملت ايران قرار مي گيرند.
كانادا در اقدامي غيرمنطقي و عجولانه سفارت خود در تهران را تعطيل و به ديپلمات هاي ايراني مقيم اين كشور فرصت داد كه ظرف 5 روز خاك اين كشور را ترك كنند.
«كامبيز شيخ حسني» كاردار ايران در اتاوا در اين زمينه در گفت وگو با شبكه تلويزيوني «سي بي سي» اين اقدام دولت كانادا را غيرعاقلانه، به دور از تمدن و خصمانه خواند.
وي افزود: قبلا هيچ هشداري درباره اين دستور به ما داده نشده بود و هيچ مدركي براي توجيه اين تصميم غيرعاقلانه و دور از تمدن به ما ارائه نشد.
سخنگوي دستگاه ديپلماسي نيز در نشست هفتگي با خبرنگاران در پاسخ به سؤالي اقدام اين كشور در بستن سفارتش در تهران و درخواست از ديپلمات هاي ايراني براي ترك اين كشور را اقدامي عجولانه، شتابزده، بي منطق و غيرحرفه اي خواند و با بيان اينكه هيچ دليل و بهانه اي براي اين كار به ذهن نمي رسد، اظهار داشت: مطالبي كه عنوان كردند كاملا نامربوط است و تنها منافع ملي كانادا به خطر خواهد افتاد.
سخنگوي وزارت خارجه افزود: اگر فكر مي كنند به اين طريق مي توانند به اتباع ما در آن كشور فشار وارد كنند و با ايجاد اختلال در خدمات كنسولي نارضايتي ايجاد كنند، بدانند كه همه ريشه اين مسائل را اقدامات نسنجيده دولت افراط گراي فعلي كانادا مي دانند.
سخنگوي دستگاه ديپلماسي تصريح كرد: با توجه به اينكه دولت كانادا اين اقدام را يكطرفه انجام داد، مسئوليت حفظ جان ديپلمات هاي ما، سلامت آنها و وضعيت اماكن ديپلماتيك ما در آن كشور بر عهده دولت كانادا است و بايد در اين زمينه مسئولانه برخورد كنند.


آژانس انرژي: صادرات نفتي ايران با وجود تحريم ها افزايش يافته است (خبر ويژه)

آژانس بين المللي انرژي اعلام كرد صادرات نفت ايران با وجود تحريم ها، با رشد و افزايش چشمگير همراه شده است.
اين آژانس در گزارشي تاكيد كرد «صادرات نفت ايران در ماه آگوست با رشد مواجه شده است». به گزارش خبرگزاري فرانسه و بنابر اعلام آژانس بين المللي انرژي «صادرات نفت ايران در ماه آگوست، نسبت به ماه ژوئيه افزايش داشت و از سقف روزانه 930 هزار بشكه در روز به 1 ميليون و يكصد هزار بشكه رسيد.»
گزارش آژانس حاكي است: تركيه در ماه آگوست واردات نفت از ايران را از 150 هزار بشكه در روز به روزانه 200 هزار بشكه افزايش داد. همچنين مالزي ميزان واردات نفتي خود از ايران را از 100 هزار بشكه به 130هزار بشكه در روز رسانده و اين در حالي است كه ژاپن و هند نيز با به كارگيري بيمه هاي دولتي محموله هاي نفتي خود را از ايران وارد مي كنند.
آژانس خاطرنشان كرد: با توجه به اين كه چين، كره جنوبي و هند در ميان كشورهايي هستند كه انتظار مي رود واردات نفتي خود از ايران را در ماه سپتامبر افزايش دهند، به نظر مي رسد صادرات نفت خام ايران در ماه سپتامبر نيز روند رو به رشدي را دنبال كند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه، در حال حاضر ايالات متحده همچنين نظارت بر رفت و آمدهاي تانكرهاي ايراني با پرچم كشورهاي ديگر را افزايش داده است.


لوموند ديپلماتيك: بيچاره مردم آمريكا

كه سرمايه داران مثل قانقاريا به جان آنها افتاده اند (خبر ويژه)

بحران اقتصادي جهاني زير سر قانقارياي سرمايه داري آمريكاست.
ماهنامه فرانسوي لوموند ديپلماتيك ضمن انتشار اين تحليل نوشت: نتايج بحران اقتصادي ناشي از قانقارياي آمريكايي روشن است؛ نابودي وسيع شغل ها، پسرفت و عقبگرد تامين اجتماعي، و ورشكستگي و بي خانماني ميليون ها صاحب خانه.
اين نشريه انتخابات رياست جمهوري در آمريكا را مسابقه ميان بدها توصيف كرد و نوشت: ميت رامني نامزد جمهوريخواه ثروت عظيم خود را از راه دلال بازي و جابه جايي مشاغل به دست آورده است. اما انتخاب پل رايان نماينده جمهوريخواه پارلمان به عنوان معاون رامني در صورت پيروزي در رياست جمهوري نشان مي دهد كه آمريكا چه چهره اي خواهد داشت. در شرايطي كه باراك اوباما طرح كاهش كسر بودجه اي را پذيرفته هزينه هاي اجتماعي را قطع مي كند بدون آن كه سطح پايين ماليات پردرآمدترين ها را بالا برد. رايان اين تسليم شدن دمكرات ها را ناكافي مي داند. برنامه اي كه رامني از آن دفاع مي كند و مجلس نمايندگان (با اكثريت جمهوريخواه) هم اكنون نيز آن را تاييد كرده، سطح بالاي ماليات را به 25 درصد محدود مي كند، يعني مرزي كه هرگز از سال 1931 به اين طرف اين چنين پايين نبوده است؛ در همان حال هزينه هاي نظامي را افزايش مي دهد؛ و تازه تمام اين كارها به گونه اي انجام مي گيرد كه سهم كسر بودجه در توليد ناخالص داخلي ده برابر كاهش يابد. چگونه رايان مي خواهد به چنين كارائي اقتصادي دست يابد؟ با سپردن اصلي ترين تعهدات مدني دولت به بخش خصوصي و يا انجام آنها به واسطه صدقه. بدين ترتيب بودجه اختصاص داده شده براي پوشش پزشكي فقرا، 78 درصد كاهش خواهد يافت.
لوموند ديپلماتيك اضافه كرد: از آغاز سال گذشته، اوباما سياست رياضت اقتصادي را دنبال مي كند كه در ايالات متحده نيز به اندازه ديگر نقاط جهان ناكارا و ظالمانه است. گاه شعف خود را از خبرهاي خوب اقتصادي، هرچند نادر، ابراز مي كند و اين چنين به دوران رياست جمهوري اش اعتبار مي بخشد، گاه مسئوليت خبرهاي بد اقتصادي مانند وضعيت اشتغال را بر دوش سد پارلماني مي اندازد كه جمهوري خواهان بپا كرده اند. درمانده در تضادي كه بديهي است نمي تواند به بسيج طرفدارانش بيانجامد، رئيس جمهور آمريكا براي انتخاب شدن مجدد، بر روي وحشت حاصل از راديكاليسم راست رقيبان خود حساب مي كند. اما چه حاصل وقتي او تمام وعده هاي دور اول انتخاباتي اش را زير پا گذاشته و به نظر مي رسد كه پارلمان منتج از انتخابات نوامبر آينده باز هم بيشتر نسبت به دوره اول رياست جمهوري وي به راست گرايش داشته باشد؟
لوموند در پايان درباره سقوط نظام سياسي آمريكا نوشت: يك بار ديگر سيستمي انسداد يافته توسط دو حزبي كه براي برآورده كردن آمال محافل مالي با هم رقابت مي كنند، ميليون ها آمريكايي را كه از سست عنصري رياست جمهوري شان به تنگ آمده اند، متقاعد خواهد ساخت تا مجددا به وي راي دهند. آنها باز هم به همان انتخاب هميشگي در ايالات متحده تن خواهند داد؛ بين بد و بدتر.


نيويورك تايمز: مقامات آمريكايي مي ترسند به ناتواني در مهار ايران اعتراف كنند (خبر ويژه)

يك روزنامه آمريكايي نوشت: ديدگاه غالب در آمريكا و غرب اين است كه ايران هسته اي را نمي توان مهار كرد.
نيويورك تايمز در گزارشي نوشت: ايران با وجود تحريم ها تعداد سانتريفيوژهاي خود را گسترش داده و سؤال اين است كه آيا بايد با ايران هسته اي كنار آمد يا به گفته دولتمردان اسرائيل، اين كشور را بمباران كرد؟ ديدگاه غالب اين است كه ايران هسته اي را نمي توان مهار كرد، ديدگاهي كه هم باراك اوباما، رئيس جمهور آمريكا و هم ميت رامني، نامزد جمهوريخواه و رقيب او در انتخابات رياست جمهوري آمريكا، با آن توافق دارند.
نيويورك تايمز افزود: نكته اين است كه فكر مي كرديم با تشديد تحريم هاي بين المللي و چند حمله سايبري، مي توان ايران را از ادامه اجراي برنامه هسته اي بازداشت اما اين فقط يك خيال بود. بايد اين موضوع را روشن تر بررسي كرد؛ تصور كنيد كه دولتمردان مصمم هستند سلاح هسته اي بسازند اگرچه تحليلگران غربي مي گويند كه هيچ شواهدي وجود ندارد كه نشانگر تصميم و عزم رهبر عالي اين كشور براي ساخت سلاح هسته اي باشد. اما زماني كه يك كشور در محاصره همسايگان دشمن و پنج قدرت هسته اي قرار گرفته امنيت خود را با تكيه بر زرادخانه هسته اي اش در نظر مي گيرد.
اين روزنامه درباره ناكارآمدي تهديد نظامي نوشت: اقدام بازدارنده و بمباران تاسيسات غني سازي اورانيوم در ايران مستلزم تدارك گسترده آمريكا است اما اين اقدام پيامدهاي ناگواري دارد زيرا علاوه بر تلفات انساني آني، بهاي بسيار سنگيني دارد؛ ايرانيان خشمگين به حمايت از حكومت برمي خيزند. از سوي ديگر ايران و متحدانش در بلندمدت اهداف آمريكايي و اسرائيلي را هدف حملات قرار خواهند داد. آتش نفرت از آمريكا در كشورهاي عربي با قدرت هاي نوظهور شعله ور خواهد شد، شوك نفتي به اقتصاد لرزان جهان وارد خواهد شد و جبهه متحدي كه اوباما براي انزواي ايران گرد هم آورده از هم مي پاشد. تمام اين پيامدها يك طرف و پيامد ديگر اين است كه عزم رهبران ايران براي جلوگيري از حملات بعدي دو برابر خواهد شد و اين بار خط توليد هسته اي را سريع تر و عميق تر در زيرزمين از سر خواهند گرفت.
نيويورك تايمز نوشت: در نتيجه اين اتفاق نظر وجود دارد كه حمله بازدارنده به ايران پاياني بر برنامه هسته اي اين كشور نخواهد بود بلكه تنها اجراي اين برنامه را براي چند سال به تاخير خواهد انداخت.
نيويورك تايمز مي نويسد: سومين گزينه اما زماني كه سياستمداران با گزينه هاي نامناسب روبرو هستند، گزينه هاي جديدي مطرح است كه معامله اي را با ايران مطرح كرد كه به اين كشور اجازه بدهد اورانيوم را براي كاربرد صلح آميز غني سازي كند و به شدت مراقب رعايت موارد ايمني اين گزينه بود و بعد به تدريج تحريم ها را كم كرد. البته پيشنهاد گزينه سوم يعني گفت وگو با ايران بر سر يك معامله تا پيش از ماه نوامبر اتفاق نخواهد افتاد زيرا هرگونه امتياز آمريكا با اعتراض جمهوريخواهان روبرو خواهد شد و آن را رها كردن اسرائيل و پاداش به حكومت ايران در نظر خواهند گرفت.


هرزگي سران سازمان و غسل هفتگي اعضاي منافقين (خبر ويژه)

يك عضو جدا شده گروهك تروريستي منافقين مي گويد؛ در سازمان جلسه غسل هفتگي و اعترافات جنسي داشتيم و اگر كسي شركت نمي كرد مجازات و تحقير مي شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، غسل هفتگي، عنوان جلساتي بود كه هر هفته و در روزي خاص برگزار مي شد و در آن تمامي اعضاي گروهك منافقين دور هم جمع شده و تفكرات مسائل جنسي خود در طول هفته گذشته را عنوان مي كردند(!)
فلسفه برگزاري چنين جلساتي در گروهك تروريستي منافقين از آنجا نشأت مي گيرد كه سركردگان اين فرقه تروريستي به رغم شهوتراني و ارتكاب انواع خيانت به اعضا، ازدواج اعضا را امري قبيح دانسته و تمامي اعضاي گروهك را از ازدواج و حتي فكر كردن به آن منع كرده و براي پيشبرد اهداف شان جلسات غسل هفتگي را برگزار مي كردند.
سركردگان گروهك تروريستي منافقين در ابتدا دفترچه هايي را به اعضا مي دادند، و اعضاي گروهك نيز موظف بودند افكار و تمايلات جنسي خود را كه در طول هفته با آن مواجه شده بودند در اين دفترچه بنويسند و در جمع آن را بخوانند(!)
يك عضو گروهك تروريستي منافقين كه تمايل به افشاي نامش نداشت در اين خصوص گفت: «سركردگان اين گروهك تروريستي يك روز در هفته را به اين جلسه عجيب و احمقانه اختصاص مي دادند و از سوي مريم رجوي دفترچه اي به عنوان هديه و براي ثبت تفكرات جنسي به اعضاي اين گروهك تروريستي داده شده بود. پديده غسل هفتگي به عنوان يك هديه از سوي سركردگان براي زنان و مردان اين گروهك تروريستي جا افتاده بود.»
عضو سابق منافقين در ادامه مي گويد: «در اين نشست ها نرينه هاي وحشي بايد ذهن خود را باز مي كردند و هرچه مقوله جنسيتي در ذهنشان موجود بود را بايد بالا آورده يعني بيان كرده و جلوي جمع مي خواندند، ما مجبور بوديم كه تمام جزئيات تفكر جنسي مان را با تمام ريزه كاري هاي آن به طور كتبي نوشته جلوي جمع مي خوانديم.»
اين عضو گروهك تروريستي منافقين خطاب به مريم رجوي مي گويد: «مگر شركت در همين نشست هاي به اصطلاح غسل هفتگي اجباري نبود؟ اگر كسي شركت نمي كرد او را چكار مي كرديد؟ چرا من و امثال من مجبور بوديم كه از مسايل كاملا شخصي خود در حضور آن همه آدم ديگر پرده برداريم. اگر كسي مي گفت من نمي خواهم در اين نشست ها شركت كنم او را چه كار مي كرديد؟ مطمئنا نوازشش نمي كرديد. مگر عدم شركت در اين نشست و نشست هاي ديگر مانند عمليات جاري و ديگ و ديگچه و ... معيار شما براي مارك زدن به افراد نبود؟ مگر هر كه شركت نمي كرد به او لقب جاسوس و ضد گروهك و ... را نمي داديد؟ مگر شما و گردانندگان گروهك تروريستي منافقين همين گزارش ها را به عنوان سند جرم اخلاقي بعدها عليه كساني كه قصد جدايي داشتند استفاده نمي كرديد؟ مگر به هنگام تحويل نيروهاي جدا شده به كمپ آمريكايي ها در عراق همين گزارش ها را به عنوان سند جرايم اخلاقي به همراه نفر تحويل مقامات آمريكايي در كمپ نمي داديد؟»
يادآور مي شود اين رويكرد سركوبگرانه و تحقيرآميز در حالي است كه در راس سازمان انواع انحرافات اخلاقي و خيانت افراد به يكديگر در جريان بود به نحوي كه مريم قجر عضدانلو از همسري ابريشمچي، به همسري مسعود رجوي درآمد و طبق تصاوير موجود ابريشمچي را مجبور كردند كه در مراسم واگذاري همسر وي به رجوي براي اين اتفاق كف بزند. افراد ديگري كه از اين دستورها اطاعت نمي كردند سر به نيست مي شدند تا سران سازمان آسان تر به هرز گي هاي خود برسند.


مارادوناهاي ايران را ول كن نتانياهو و باراك احمق را بچسب! (خبر ويژه)

«حساسيت و موضع گيري نخست وزير و ديگر مقامات اسرائيل عليه اجلاس جنبش غيرمتعهدها در تهران گل به دروازه تل آويو بود.»
يوري آونري سياستمدار و نويسنده صهيونيست كه سابقه عضويت در كنست (پارلمان اسرائيل) را در كارنامه خود دارد، در سايت ديروز نوشت: حساسيتي كه نتانياهو و باراك عليه برگزاري اجلاس سران «نم» در تهران نشان دادند، گل به دروازه خودي بود و از سطح بسيار پايين آنها در بازي هوش حكايت مي كرد.
به گزارش خبرگزاري قدس، آونري هشتاد و نه ساله كه در جواني عضو شاخه هاي تروريست صهيونيستي نظير ارگون بود و به مدت يازده سال بر كرسي پارلمان اسرائيل نشسته در تحليل خود نوشته است: براي درك هوش پايين اين دو سياستمدار اسرائيلي كافي است نحوه موضع گيري آنها درباره برگزاري اجلاس نم بررسي شود.
اين سياستمدار صهيونيست نوشت: واكنش نتانياهو درباره اين اجلاس بي مورد بود و نشان مي دهد تا چه حد وي از نظر توانايي هاي تصميم سازي ضعيف است.
وي در بخشي از اين تحليل مي نويسد: «120كشور جهان متعهد به شركت در اين اجلاس شده بودند و بسياري وعده حضور رئيس جمهور يا نخست وزيرشان را داده بودند. اين خبر بدي براي دولت اسرائيل بود، چرا كه در سه سال گذشته تلاش بسياري براي منزوي ساختن ايران كرده بود.
آونري با اشاره به شركت دبيركل سازمان ملل و رئيس جمهور مصر در اجلاس تهران مي نويسد: اگر نتانياهو با يك كارشناس خردمند مشورت كرده بود، قطعا به وي مي گفت كه هيچ واكنشي درباره اين اجلاس از خود نشان ندهد.
وي سپس با اشاره به روند تحولات جنبش نم در طول نيم قرن گذشته مي نويسد، اجلاس نم از نظر كارايي مانند پوكه خالي شده بود و اگر نتانياهو درباره آن حساسيت نشان نمي داد، مطبوعات و رسانه هاي جهان نيز از كنار آن مي گذشتند و اجلاس نم اهميت كنوني اش را نمي يافت.
اين كارشناس صهيونيست در نتيجه گيري مقاله اش اذعان مي كند: نتانياهو با حساسيت نشان دادن هاي احمقانه اش به جاي آن كه ايران را منزوي كند، اسرائيل را منزوي كرد. نتانياهو و باراك دو سياستمدار كم هوش هستند.


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14