(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 26 شهریور 1391 - شماره 20307

جوانان و نوجوانان همگام با مردم در اردوهاي جهادي (بخش پاياني)
تقويت وحدت با لذت خدمت

 


جوانان و نوجوانان همگام با مردم در اردوهاي جهادي (بخش پاياني)

تقويت وحدت با لذت خدمت

كمال احمدي
ميني بوس زوزه كشان سربالايي خاكي روستا را پشت سرمي گذارد و نهايتاً مقابل كانال مخروبه فاضلاب مي ايستد. چند تا بچه قد و نيم قد كه با لباس هاي رنگ و رورفته از اول جاده روستا پشت سر ميني بوس مي دويدند و با سر و صداي كودكانه اشان نواي زندگي را در كوهستان پخش مي كنند حالا به ماشين رسيده اند و خيلي ساده و صميمي به پياده شدن خبرنگاران نگاه مي كنند.
اينجا «آليجان» روستايي در دل كوههاي سر به فلك كشيده كردستان است. با خانه هاي خشتي و گلي كه هر يك بر سقف ديگري بنا شده و منظره اي شبيه روستاي ماسوله را در ذهن تداعي مي كند.
هر چند اين منظره زيبا با تامل در بناي فرسوده خانه ها خيلي سريع رنگ مي بازد زيرا هر بيننده اي با ديدن اين خانه هاي قديمي ناخودآگاه به ياد زلزله ورزقان مي افتد و در دل از خدا مي خواهد هرگز آن صحنه غمبار در هيچ نقطه اي از كشور تكرار نشود.
به هرحال آليجان 30 خانواري دو هفته است كه ميزبان دانشجويان جهادگر دانشگاه تهران است.
جهادي ها مشغول رنگ آميزي ونقاشي ديوارهاي كانون فرهنگي هنري آبادي هستند. يكي از آنان بدون اينكه دست از كارش بكشد به خبرنگاران مي گويد: مي خواهيم با رنگ آميزي اين ديوار چشم انداز مناسبي براي بچه هاي روستا در آغاز سال تحصيلي جديد ايجاد كنيم. گويا اين كانون علاوه بر اينكه براي كتابخانه و كارهاي فرهنگي ده بنا شده است، كاربرد مدرسه را هم براي بچه هاي 9-8 نفره روستا برعهده دارد.
دانشجوها دقت فراواني در كشيدن نقاشي ها به خرج مي دهند و آنقدر ظريف و دقيق كار مي كنند كه گمان مي كني نمره پايان ترم را قرار است با اين رنگ آميزي ها بگيرند.
مشكلات مردم را مطرح كنيد نه ما را!
«در خبر و گزارشات خود ، ما را مطرح نكنيد بلكه مشكلات روستاها و مردم را بگوييد.»
اين ترجيع بند صحبت هاي يكي از دانشجوهاي جهادي است كه مدام از خبرنگاران مي خواهد در مطالب شان به مردم بپردازند نه به دانشجويان اردوهاي جهادي!
اين حرف، مرا ياد جمله اي از «آقا» مي اندازد كه در وصف مرحوم حاج عبدالله والي فرمودند: «برخي قبل از اينكه كار انجام بگيرد تابلويش را مي زنند! بعضي ها هم نه، كار را انجام مي دهند هيچ تابلويي هم ندارند.»
واقعاً با هر كدام از بچه هاي جهادي كه صحبت مي كنم تاكيد مي كنند مشكلات محرومان را مطرح كنيد نه اينكه به چهار تا كار ما بپردازيد. اين هم معناي عملي جهاد با نفس!
به هر حال خواسته هاي اهالي آليجان نيز همچون شريف آبادي ها خيلي بزرگ و سخت نيست مثلا «عادل» يكي از جوانان آبادي مهم ترين درخواستش را تامين بهداشت روستا مي داند. يا «مهدي صادقي» از روستاي «توكلان» كه چند كيلومتري تا آليجان فاصله دارد، مي گويد: «فقط جاده روستاي ما را آسفالت كنند ديگر خواسته اي نداريم چون زمستان ها برف سنگيني مي بارد و جاده خاكي فوراً بسته مي شود.»
چند جوان ديگر هم همين خواسته ها را تكرار مي كنند. به آنها قول انعكاس خواسته هايشان را در حد توان مي دهم و مي گويم: «شما هم مي توانيد با اين نيروي جواني در آباداني روستا شريك شويد آيا مرمت جوي آب كار سختي است؟»
- بايد پول بدهند بدون بودجه نمي شود.
يكي از جهادي ها كه شنونده حرف هاي ماست مي گويد: «پول نمي خواهد كافي است با چند بيل و كلنگ به ترميم كانال فاضلاب و جوي آب همت كنيد.»
نخبه دندان پزشكي و خدمت در روستا
در مسير بازديد از روستاها سري به كلينيك دندان پزشكي مستقر در شريف آباد مي زنيم.
دكتر خليل نژاد، مسئول كلينيك كه امسال در آزمون تخصصي رشته دندان پزشكي رتبه قبولي كسب كرده به گرمي از بچه هاي رسانه اي استقبال مي كند و مي گويد: «چون تا 5 دقيقه ديگر مريض ندارم مي توانم در خدمت شما باشم.»
جوان نخبه دندان پزشك مي گويد: «تيمي كه در اين كلينيك انجام وظيفه مي كند تيمي متشكل از دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي تهران اعم از 4 برادر و 5 خواهر است.
گروه ما به دو دسته تقسيم شده و هر يك كارهايي نظير اقدامات ترميمي دندان، جراحي و كشيدن دندان را انجام مي دهند.»
او مي افزايد: «چون پوسيدگي دندان در منطقه شايع است بحث فلورايدزني را مطرح كرديم تا بلكه قدري از آمار پوسيدگي ها كاسته شود.»
خليل نژاد ادامه مي دهد: «روزانه 70 نفر را اينجا ويزيت مي كنيم كه تاكنون حدود 700 نفر معاينه شده اند. دندان هاي كودكان و نوجوانان روستاهاي ايواندره به علت عادات بدغذايي به شدت خراب است و مثلا يك بچه 12 ساله به اندازه يك پيرمرد 70 ساله دندان هايش معيوب است!»
وي تاكيد مي كند: «آموزش بهداشت دهان و دندان را هم در اردوي جهادي امسال در دستور كار قرار داده ايم هر چند منطقه به شدت با فقر مطب دندان پزشك مواجه است به طوري كه در كل شهرستان ايواندره فقط يك دندان پزشكي رسمي مجهز وجود دارد!»
- آقاي دكتر! چند سال است
به اردوي جهادي مي آييد؟
- امسال، سال دومي است كه به اينجا آمده ام و سال بعد هم خواهم آمد.
وي تصريح مي كند: «بهترين روزهاي عمر ما با آمدن به اين مناطق سپري مي شود و اگر امكانات فراهم شود دوست دارم در روستاي شريف آباد مطب بزنم، بالاخره براي پزشكان هم بايد امكانات و زمينه هاي اوليه فراهم شود.»
از او مي پرسم، بابت معاينه دندان هاي اهالي روستا چقدر پول مي گيريد؟ در پاسخ مي گويد: «بسيار كم، در حد 3 درصد تعرفه تعيين شده وزارت بهداشت. مثلا براي ترميم دندان حدود 3 هزار تومان. البته اين مبلغ هم از يكسو صرف هزينه هاي كلينيك مي شود و از سوي ديگر مي خواهيم با گرفتن اين هزينه قدري مردم را نسبت به رعايت بهداشت دهان و دندان ترغيب كنيم تا نسبت به محافظت از دندان هايشان اهتمام داشته باشند.»
هدف ساختن مدرسه نيست بلكه تربيت مدير جهادي است
قدري كه از مطب دندان پزشكي فاصله مي گيريم با ساختمان نيمه كاره خوابگاه دخترانه مدرسه راهنمايي و دبيرستان شريف آباد مواجه مي شويم. اين خوابگاه كه قرار است پس از اتمام پذيراي دانش آموزان 28 روستاي منطقه باشد هم اكنون 50 درصد عمليات ساختماني اش با همت بچه هاي جهادي انجام شده است. البته در اجراي اين كار نيز مسئولان محلي از جمله فرماندار و... همپاي دانشجوها دويده اند و پول مصالح و... را فراهم كرده اند.
بيش از 12-10 نفر از جهادي هاي جوان مدام در حال كار و تلاشند. يكي از بسيجي ها فرغون پر از آجرهاي سفالي را به سختي از سربالايي حياط خاكي خوابگاه بالا مي برد و از طريق بالابر به كارگروه هاي طبقه دوم مي رساند.
گروهي ديگر از دانشجوها به كار ديوار چيني حياط خوابگاه مشغولند و گروه سوم هم ملات سيمان و ماسه را آماده مي كنند. خلاصه هر كس به طريقي در كار ساختن خوابگاه همت مي كند. البته به نظر مي رسد اين خوابگاه حالا حالاها كار دارد ولي يكي از بچه ها با تاكيد مي گويد: «بعد از رفتن ما گروه ديگري مي آيند و كار تعطيل شدني نيست.»
در ميان بچه هاي جهادي چشمم به روحاني جواني مي افتد كه لباس هاي آخوندي اش را به كناري نهاده و پيراهن زردرنگ جهادگران را پوشيده و همپاي آنها كار مي كند.
صورتش به خاطر گرماي آفتاب به شدت تيره شده و عرق از سر و رويش مي ريزد.
حجت الاسلام صفاري كه با لهجه شيرين اصفهاني سخن مي گويد معتقد است: «آمدن افراد تحصيل كرده به اردوهاي جهادي اولا براي خود جهادگر مفيد است زيرا باعث كنترل غرور و هواي نفس ناشي از كسب مدارج بالاي علمي مي شود.
اگر من با مثلا مدرك دكترا و يا فوق ليسانس مدتي به اين اردوها بيايم و بيل بزنم و براي خدا كار كنم روحيه خدمت مخلصانه و بدون قصد و غرض در وجودم زنده خواهد شد. پس هدف نخست اين اردوها تربيت مديران جهادي و مخلص است. ثانيا حضور امثال من روحاني در اردوهاي جهادي عين كار فرهنگي است. زيرا امام صادق عليه السلام مي فرمايد؛ «مردم را با غير زبانتان به دين دعوت كنيد.» براساس اين حديث اگر من خودم كار نكنم نمي توانم به مردم بگويم كار كنيد. ثالثا هدف از برپايي اردوهاي جهادي، تربيت مديران جهادي و انقلابي و مخلص است نه اينكه فقط چند ساختمان مدرسه و درمانگاه بسازيم. اگر هدف ساختن چند مدرسه بود ديگر نيازي نبود كه يك ميليارد و 500 ميليون تومان هزينه صرف شود تا دانشجوها به اردوي جهادي بيايند و چند ساختمان بسازند. به راحتي مي شد يك دهم اين هزينه را به چند كارگر باتجربه ساختماني داد و پروژه مدرسه و... را تمام كرد. پس هدف اين نيست بلكه قرار است از اين طريق مديران جهادي تحصيل كرده براي آينده كشور تربيت شوند.»
وي تصريح مي كند: «هدف ديگر اردوي جهادي خصوصا در مناطق سني نشين تقويت وحدت شيعه و سني است. ما در اين اردوها اصلا كاري به مذاهب افراد نداريم بلكه فقط انسانيت مردم برايمان مهم است و برخلاف تبليغات ضدانقلابي در اين منطقه هرگز نمي خواهيم شيعه را سني يا سني را شيعه كنيم.»
حجت الاسلام صفاري كه تاكنون 50 بار به اردوهاي جهادي آمده، مي گويد: «امسال فقط 5 بار به اردوي جهادي آمدم و باز هم مي آيم.» او كه فرزندش يك روز قبل به دنيا آمده تاكيد مي كند:« ما خانوادگي جهادي هستيم و همسرم نيز درهنگام سلامت به مدد خواهران جهادي مي شتابد.»
اين روحاني با صفا از صداوسيما مي خواهد تا ضمن تقويت دكل هاي خود در منطقه كردستان به ياري دانشجويان جهادي بيايد.
خودباوري روستائيان تقويت شود
در لحظات پاياني حضورمان در ميان دانشجويان جهادي دانشگاه تهران با «محمدياسر ترابي» دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه تهران و مسئول كانون خدمت رساني به اردوهاي جهادي دانشگاه برمي خورم. وقتي مي فهمد خبرنگار كيهانم به گرمي مصافحه اي مي كند و مي گويد: «سلام ما را به حاج حسين شريعتمداري برسان.»
فرصت را مغتنم مي شمارم با او كه سالهاست در اردوهاي جهادي فعال است به گفت وگو مي نشينم.
ترابي ابتدا با بيان اينكه رتبه 3 كنكور است و الان خالصانه به اردوي جهادي آمده و براي مردم كار مي كند، مي گويد: «با حضور اردوهاي جهادي در مناطق محروم، مسئولان اين مناطق هم همت مضاعفي مي كنند تا مشكلات كمتر شود و آباداني افزايش يابد. البته خودباوري روستائيان بايد بيشتر شود.»
وي كه همانند ساير جهادگردان دانشجو كمتر از خودش مي گويد و بيشتر به مردم مي پردازد مشكلات مهم روستاهاي ديواندره را آلودگي آب آشاميدني اين مناطق و ضعف گيرنده صداوسيما مي داند.
ترابي مي افزايد: «براساس برآوردي كه صورت گرفته با 200 ميليون تومان مي توان مشكل ضعف دكل دريافت كننده برنامه هاي صداوسيما را برطرف كرد و جمع كثيري از مردم منطقه را از شر برنامه هاي مستهجن ماهواره نجات داد.»
وي همچنين شيوع تب مالت در ميان دام و انسان و نيز نبود آزمايشگاه براي تشخيص بيماري مشكوك به سرطان را از ديگر مشكلات روستاهاي ديواندره مي داند و از وزير بهداشت مي خواهد تا در اين خصوص اقدام عاجلي به عمل آورد.
از ترابي درباره استقبال مردم منطقه از اردوهاي جهادي مي پرسم، وي تصريح مي كند: «رابطه بچه هاي جهادي و اهالي بسيار محبت آميز است. مثلا بچه ها كه روز اول به اين روستاها مي آيند اهالي چند كيلومتر به استقبالشان مي آيند و همكاري مردم منطقه با جهادگران بسيار خوب است و اميدواريم سال بعد گروه هاي جهادي را از خودشان تشكيل دهيم، كما اينكه امسال هم بسياري از كارها با كمك اهالي روستاها سروسامان گرفته است.»
گزارش روز
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14