(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 26 شهریور 1391 - شماره 20307

نقش بهائيت در پيدايش و استمرار رژيم پهلوي(7)
مورگان شوستر چگونه به ايران آمد ؟

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir


نقش بهائيت در پيدايش و استمرار رژيم پهلوي(7)

مورگان شوستر چگونه به ايران آمد ؟

مريم صادقي
در مورد نبيل الدوله اسدا... مازندارني در كتاب ظهور الحق مي نويسد: «هنگامي كه حضرت عبد البهاء آقا ميرزا ابوالفضل گلپايگاني را مأمور آمريكا مي نمود وي را به عكا طلبيد (1318ق) و با ميرزا به عنوان مترجم فرستادند و در ايام اقامت در بلاد آمريكا به جز خدمت ترجمه خطابات و درس و مكالمات ميرزا در ترجمه كتاب ايقان مساعدت كرد و بعد از عودت به ايران باري ديگر در سال 1328ق، كاردار سفارت ايران در واشنگتن شد و محصلي چند ايراني به آمريكا برد و در آنجا با خانمي بهائيه آمريكائي وصلت نمود و متدرجاً، ظاهر او معناً تقرقيات كرد و در ارتباط ايران در سفارت استانبول گشت. ايامي پيشكار مختار وليعهدي احمد شاه قاجار در ايران گرديد و بالاخره با عائله مراجعت به آمريكا نمود و به تجارت قالي و ديگر صنايع ايراني پرداخت و هم در بلاد آن كشور سفر نمود».172
خان ملك ساساني (كاردار سفارت ايران در استانبول) در مورد نبيل الدوله، مينويسد: «زماني كه نبيل الدوله، با استفاده از فضاي آشفته حكومت صد روزه كودتاي سياه(سيد ضياء - رضاخان)، حكم كارداري سفارت ايران در پايتخت خلافت عثماني را گرفته و وارد استانبول شد. دولت عثماني به دليل انحراف مذهبي نبيل الدوله، شديداً به انتصاب وي به اين پست حساس، اعتراض كرد».173
نبيل الدوله خود در نامه اي به تقي زاده به ناكامي خويش در مأموريت اسلامبول تصريح دارد:
«از حالات مخلص خواسته باشيد، مختصر مثل اين است كه چون در ماموريت اسلامبول ابداً اسباب كار فراهم نبود و مسئوليت فوق العاده با نداشتن آدم و اجزاي كافي و فقدان بودجه، خيلي صعب بود...»174
در آن زمان كه دولت هاي استعماري غرب به ويژه انگليس و آمريكا با تمام توان سعي در فروپاشي قدرت اسلامي عثماني بودند چرا و به چه علت، نبيل الدوله آن همه اصرار در اشغال منصب كارداري سفارت ايران در خلافت عثماني داشت؟
پاسخ اين سؤال را ميتوان در پيوند سران بهائيت و روابطشان در جريان جنگ عثماني با دول متفقين (انگليس،آمريكا و روس) جستجو كرد. زماني كه پيشواي بهائيان عباس افندي، به پاداش حسن خدمت به امپراطوري انگليس در جنگ جهاني اول، از ژنرال آلنبي(فرمانده قشون بريتانيا در جنگ عثماني) مدال افتخار! و لقب سر دريافت مي كند، مقتضي است كه مريد وي نبيل الدوله نيز به دستور او به عنوان كاردار سفارت ايران در پايتخت عثماني تحميل شود تا انجام مأموريت هاي استعماري تكميل شود.
نبيل الدوله در مأموريت بعدي خود به قفقاز تفليس نيز با عدم حمايت سفيرايران در مسكو(عليقلي خان مشاورالممالك انصاي)روبرو شد. وي در نامه اي به تقي زاده نوشت:
«دولت }ايران{ دائما نظارت در امور كلّ قفقازيه را از بنده مي خواهد و از همه نقاط به بنده رجوع مي كنند، و از طرف ديگر با عدم مساعدت با بنده كه از سفارت كبري تا حال مشهور بوده، در امور اساسي اينجا ممكن نيست پيشرفت پيدا كرد.»175
انتقال مواريث باستاني ايران به آمريكا ظاهراً مأموريت ديگر نبيل الدوله بوده است. تقي زاده به عنوان يكي از شگردهاي نبيل الدوله در سفارت آمريكا مي گويد:« عليقلي خان به اين و آن مي نوشت عتيقه جات را به اينجا بياورند چون من شارژدافر هستم بي گمرك مرخص مي كنم! و از اين طريق هم افراد را به آمريكا جذب مي كرد هم تجارت مي كرد.»176
از ديگر اقدامات نبيل الدوله هدايت شركت هاي آمريكا به سرمايه گذاري در ايران بود و به تعبير روشن تر براي نخستين بار او بود كه پاي كمپاني هاي نفتي آمريكايي را به ايران باز كرد .177
وي در سال 1329ق، به سراغ كمپاني نفت آمريكايي، استاندارد اويل نيوجرسي، رفت و درباره ي استخراج منابع نفت ايران با مدير آن گفتگو كرد. او در همان ايام رسماً از دولت ايران خواست كه اطلاعات كاملي درباره معادن ايران در اختيار وي بگذارد و نيز اجازه دهد، نماينده كمپاني براي بررسي وضعيت معادن، راهي ايران شوند178.البته دولت ايران، از اين پيشنهاد استقبال نكرد و حتي نبيل الدوله را از تعقيب ماجرا بر حذر داشت.179
نبيل الدوله در مدت كارداري سفارت ايران در آمريكا نقشي مؤثر در آن داشت. انتخاب شوستر آمريكايي بود.
در دوران سلطنت مظفر الدين شاه، به سبب حوادث گوناگون ظرف مدت كوتاهي خزانه تهي شد كه از جمله اين حوادث مي توان به موارد زير اشاره كرد:
بي نظمي رو به افزايش، بذل و بخشش هاي بي حصر و حد، مخارج رفت و آمدهاي شاه به اروپا، طمع و حرص و چپاول و مسابقه غارت درباريان و همين طور باقيمانده مستشاران روسي در قزاقخانه، فرانسويان در قواي نظامي، بلژيكي ها در گمركات و پست، ايتاليائي ها در ژاندارمري و پليس جنوب انگليس از خزانه دولت ايران مقرري مي گرفتند. كار را به آنجا رسانيدند كه پس از مدت كوتاهي خزانه تهي شد.180
وجود اين اوضاع نابسامان اقتصادي باعث شد كه استخدام مورگان شوستر و همكارانش به عنوان چاره آخر جهت سر و سامان دادن اوضاع مالي ايران تشخيص داده شد.181
در آن زمان حسينقلي خان نواب پيشواي (حزب دمكرات ايران و همين وزير امورخارجه) از عليقلي خان نبيل الدوله، كاردار ايران در واشنگتن خواست كه فردي را به جهت اداره امور ماليه ايران استخدام كند كه نبيل الدوله بعد از مشورت با مقامات وزارت خارجه آمريكا مورگان شوستر را استخدام كرد و به ايران اعزام نمود.182
البته آمدن شوستر به ايران حاصل تكاپوهايي بود كه از سال ها پيش بهائيان جهت تشديد پيوند ميان ايران و آمريكا انجام گرفته بود.183
اسماعيل رائين، در مقدمه كتاب اختناق ايران نوشته مورگان شوستر مي نويسد:
« قبل از ورود شوستر به تهران عليقلي خان نبيل الدوله كه از رؤساي بهائيان ايران بود و با عبدالبهاء همكاري صميمانه داشت و در آن وقت كاردار سفارت ايران در واشنگتن بود، به محفل بهائيان ايران نامه اي نوشت و از آنها تقاضا كرد تا در روز ورود شوستر به تهران استقبال شاياني از وي به عمل آوردند. بهائيان پس از اينكه از حركت ميسيون شوستر از بادكوبه مطلع مي شوند، دو نفر از افراد انگليسي دان خود را به بندر پهلوي(بندر انزلي فعلي) ميفرستند و هنگام ورود شوستر به ايران از طرف محفل تهران بهائيان به او خير مقدم مي گويند. اين دو نفر از آنجا تا تهران همراه وي بوده اند، روز ورود او را به محفل تهران اطّلاع ميدهند و دو روز قبل از ورود وي به تهران، قريب صد نفر از بهائيان به قريه مهر آباد ميروند و با مفروش كردن قسمتي از راه تهيه وسايل پذيرايي مقدم مورگان شوستر و خانواده او را تبريك مي گويند...».184
هنگام ورود شوستر به تهران هيچ يك از مأمورن دولت به استقبالش نرفتند ولي در عوض بهائيان از او استقبال كردند و همين امر سبب شد كه سفارتخانه هاي روس و انگليس و ساير مخالفان ايراني او شهرت بدهند كه شوستر بهائي است. در صورتي كه او بعد از ورود به ايران فهميد كه قضيه از چه قرار بوده است و بهائي چيست؟
شوستر وقتي به عنوان خزانه دار كل در امور مالي وارد كار شد با مطالعه قوانين و اختيارات موجود متوجه شد كه چيزي بالاتر از يك حسابدار ساده نيست و با تكّيه بر اين اختيارات نميتواند به نيات خود برسد. در آن زمان شوستر و ديگر مستشاران آمريكايي توانستند با بازي گرفتن احساسات مردم، حمايت افكار عمومي را بدست آورند و از دولت تقاضاي اختيارات بيشتري را كنند. آنان خود را عامل نجات بخش ايران از دو همسايه استعمارگرشان نشان ميدادند و اين باعث شد كه دولت و مجلس اختيارات بيشتري را به شوستر بدهند.185
شوستر تصميم مي گيرد ژاندارمري مخصوص خزانه در ايران به وجود آورد و پيشنهاد فرماندهي آن را هم ماژور استوكس كه از نظاميان انگليسي بود، سپرد. اين عمل مورگان، باعث اعتراض دولت روسيه شد به طوري كه انتخاب استوكس را توسط مورگان به دستور مستقيم انگليسي ها مي دانستند و مانع استخدام استوكس شدند.
روس ها زماني كه بين شوستر و برنارد بلژيكي بر سرامور مالي اختلاف افتاد از فرصت استفاده كردند و دولت ايران راتحت فشار قرار دادند تا هيئت آمريكايي را از ايران اخراج كند و به پيشنهاد انگليس سرپرستي امور مالي ايران به طور مشترك و به صورت توافقي به روس و انگليس رسيد.186
مشرق الاذكار عشق آباد
دولت روس تزاري چون ملاحظه كرد كه بهائيان در ايران و عراق و تركيه محيط ترقي ندارند و از اينكه بتوانند در يكي از كشورها تمركز پيدا كنند و منطقه اي را به خود اختصاص دهند و رسميت خود را اعلان نمايند، مأيوس شده و از آن همه آشوب ها و ترورها و توطئه ها هم نتيجه اي نگرفته اند. ناچار شده آنها را زير بال خود كشيده و بدين منظور زمين هاي عشق آباد را در اختياز آنان گذاشت واز هيچ مساعدتي هم دريغ نكرد تا اينكه مهاجرت بهائيان آغاز شد و از نقاط مختلف ايران به عشق آباد آمدند.187
يكي از دلايل رفتن بهائيان به عشق آباد را ميتوان سوء ظن شديد ناصرالدين شاه نسبت به بابيان دانست كه باعث شد غالب بهائي ها در عشق آباد متمركز شده و به فعّاليتهاي تبليغاتي خود بپردازند.188
صبحي (مبلّغ بهائي كه از بهائيت برگشته) در مورد عشق آباد مينويسد:
»عشق آباد بعد از حيفا و عكا در نظر اهل بهاء از مهمترين نقاط دنياست. زيرا اولين مشرق الاذكار(معبد بهائي) را در آنجا ساخته و بهائيان عشق آباد نمونه ي كاملي براي اهل عالم توانند بود. بهائيان عشق آباد بيشتر يزد و روستائيان آذربايجاني و معدودي هم از اهل ساير نقاط ايران و قفقاز بودند كه به وسيله ي داد و ستدگري بازار تجارت، ثروتي اندوخته و از فقر به غنا رسيده رياست روحاني آن جمع را شيخ محمد علي قائي داشت.189
بدليل تكاپوي بهائيان در عشق آباد و همين طور درج خبر درخواست «تبعيت سياسي« توسط برخي از بهائيان از دولت روسيه، ناصر الدين شاه به شدت عصباني شد و از عكس العمل تند علما و ملت ايران بسيار نگران ساخت. در دستور العملي از امين السلطان خواست به وزير مختار روسيه نامه اي بنويسد و در مورد فعّاليت بهائي ها به او تذكر دهد و مطالبي را كه بهائيان مقيم قفقاز و عشق آباد در روزنامه هاي باكو چاپ كردند به وزير مختار بدهد و از او بپرسد كه اين جماعت را كه دشمن دين و ملت ايران هستند چرا در عشق آباد جمع كرده اند؟ همين طور از ميرزا محمود خان علاء الملك (وزير مختار ايران در دربار تزار) بخواهد كه در اين مورد با مقامات روسيه صحبت كند.
علاء الملك پس از صحبت با زيناوف (مقام برجسته وزارت خارجه روسيه) به امين السلطان مي نويسد: »لكن عمده چيزي كه به اين جانب گفت و مقصود عرض آن ميباشد. اين است كه ميگفت ما منتظريم از اعلي حضرت همايوني(ناصر الدين شاه) چه برهان دوستي به دولت روس بروز خواهد كرد ...».190
پاسخ علاء الملك به امين السلطان اين حدس را تقويت مي كند كه حمايت روس ها از بهائيان خالي از نوعي گروكشي سياسي براي وادار ساختن دولت ايران به انجام خواسته هاي استعماري روس ها نبوده است.
جرج ناتانيل كرزن(نويسنده و سياستمدار مشهور انگليس عشق آباد را به عنوان، پايتخت نظامي و اداري روسها در شمال ايران معرفي كرده كه به خاطر همين جاده عشق آباد- قوچان- مشهد براي روسها بسيار پر اهميّت بود.191
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
172 - اسدا... مازنداراني، تاريخ ظهور الحق ، ج 8، قسمت اول، ص 490.
173 - خان ملك ساساني، يادبودهاي سفارت استانبول، صص 295-296.
174 -ايرج افشار، نامه هاي مشروطيت و مهاجرت از رجال سياسي و بزرگان محلي به سيد حسن تقي زاده، ص489.
175 -ايرج افشار، نامه هاي مشروطيت و مهاجرت از رجال سياسي و بزرگان محلي به سيد حسن تقي زاده، ص489.
176 -سيد حسن تقي زاده، زندگي طوفاني، ص172.
177 -سيد علي موجاني، بررسي مناسبات ايران و آمريكا، ص155.
178 -همان، صص70-71.نيوجرسي( واقع در نزديكي نيويورك)مركز مهم تصفيه نفت استاندارد آمريكا بود.
179 همان،ص100.
180 - اسكندر دلدم، حاجي واشنگتن، ص 119.
181 - همان، ص 121.
182 - حسين آباديان، ايران در دو دهه واپسين حكومت پهلوي ، ص 16.
183 - سيد علي موجاني، بررسي مناسبات ايران و آمريكا، ص 76.
184 - مورگان شوستر، اختناق در ايران، ابوالحسن موسوي شوستري، ص 11.
185 - اسكندر ولدم، حاجي واشنگتن، صص122-123.
186 - اسكندر ولدم، حاجي واشنگتن، صص 129-130.
187 - ثريا شهسواري، اسناد فعاليت بهائيان در دوره محمدرضا پهلوي، ص 45.
188 - آيت الله سيدعبدالكريم موسوي، مجال ابهي، صص 160-161.
189 - فضل ا... مهتدي، خاطرات زندگي صبحي تاريخ بابيگري و بهائيگري،
ص 20.
190 - ابراهيم صفائي، گزارشهاي سياسي علاء الملك، ص 37.
191 - جرج ناتانيل كرزن، ايران و قضيه ايران، غ وحيد مازندارني، ص 83.
پاورقي
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14