(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 5 مهر 1391 - شماره 20316

آسيب شناسي سينماي دفاع مقدس
ژانري خاص براي نبردي مقدس
ديدگاه هاي دوكارگردان
درباره آسيب هاي سينماي دفاع مقدس
به مناسبت توليد فيلم سينمايي آرگو ساخته بن افلك
محصولي ديگر از كارخانه ضدايراني هاليوود!
«ديروز، امروز، فردا» و ظرفيت هايش
روايت فتح آويني هر شب در شبكه مستند
جشنواره «تلاوت من» در راديو قرآن
دموكراسي به سبك آمريكايي از دريچه رسانه ها


آسيب شناسي سينماي دفاع مقدس

ژانري خاص براي نبردي مقدس

مصطفي انصافي
ژانر جنگي، به نوعي از فيلم هاي سينمايي مي گويند كه به پيشامدهاي جنگي، قبل و بعد از آن، يا بازسازي قسمتي از آن مي پردازند. به طور دم دستي مي توان تقسيم بندي اين چنين راجع به سينماي جنگي ارائه داد. فيلم هاي كمدي جنگي: فيلم هاي جنگي هستند كه با بياني طنزآميز به جنگ خاصي نگاه مي كنند. نمونه خارجي از اين دسته فيلم ها، به آثاري همچون فيلم «ديكتاتور بزرگ» چارلي چاپلين يا كمدي سياه «دكتر استرنجلاو» ساخته استنلي كوبريك و براي نمونه هاي ايراني آن به آثار سينمايي همچون «ليلي با من است»، «اخراجي ها» و «ضدگلوله» مي توان اشاره كرد.
فيلم هاي بيوگرافي/ جنگي: زيرمجموعه اي از فيلم هاي جنگي كه به زندگي يك فرد در يك جنگ يا قبل و يا بعد از آن مي پردازد. مانند فيلم هاي: «بيمار انگليسي» و يا «كتابخوان» در سينماي جهان و فيلم هاي «به كبودي ياس» و «شور شيرين» نيز نمونه هاي وطني آن هستند.فيلم هاي بازسازي تاريخ: ساده ترين نوع از سينماي جنگ است. در اين فيلم ها يك مأموريت واقعي از يك جنگ بازسازي مي شود. از اين گونه فيلم ها مي توان به «نجات سرباز رايان» و يا «پرچم هاي پدران ما» و «نامه هايي از ايوجيما» ساخته كلينت ايستوود از سينماي جهان و به فيلم هاي همچون «كاني مانگا» و «عمليات كركوك» در سينماي ايران اشاره كرد.با شعله ورشدن آتش جنگ تحميلي همه عرصه هاي زندگي ايرانيان متأثر از اين نبرد تاريخ ساز شد و به تبع آن جريان سينمايي نيز تلاش كرد تا به اين نبرد اداي دين كند تا بتواند بلكه گوشه اي از واقعيات جنگ را بازتوليد نمايد و در قالب تصوير به خيل عظيم مخاطبانش عرضه بدارد.
سينماي ايران كه پيش از انقلاب از سوي مردم انقلابي و مذهبي مردود شمرده مي شد با پرداختن به روايت جنگ تعريف و ظاهر ديگري به خود گرفت و از سال 1360بود كه موضوع دفاع مقدس در سينماي ايران متولد شد.اكنون پس از 26 سال از آغاز جنگ تحميلي و گذشت 17سال از پايان آن، همچنان ضرورت اين ژانر سينمايي در سينماي ما، احساس مي شود. چرا كه جنگ در سينماي ايران فقط درحد يك جنگ نبوده است و در واقع جنگ ايران آميزه اي از اعتقادات و دفاع از ارزش هاست و اين از معدود خصايصي است كه فقط در سينماي ايران با عنوان «دفاع مقدس» شكل گرفت و آن را از انواع ديگر سينماهاي جنگ دنيا متفاوت كرده است. سينماي دفاع مقدس را نبايد با سينماي جنگ يكسان دانست. سينماي جنگ ملزومات و ساختارها و قالب هاي خاص خودش را دارد كه سينماي دفاع مقدس هيچ يك از آنان را نمي پذيرد.ژانر سينماي دفاع مقدس متأثر از آموزه هاي ناب اسلامي كه توسط شهيد بزرگوار آويني تئوريزه شده بود توانست رويه اي مستقل از سينماي جنگي طي كند و در ميان ژانرها جايي براي خود باز كند. يعني از همان ابتدا سعي شد تا دامنه انحراف از ارزش ها در سينمايي كه قصد بازتاب و بازنمايي حوادث جنگ تحميلي را داشت محدود و محدودتر شود تا مبادا به قيمت جذاب ترشدن اين چنين فيلم هايي مسايلي كه در جنگ تحميلي ضدارزش محسوب مي شد وارد ژانر سينماي دفاع مقدس شود. مبدأ سينماي ارزشي ما يعني شهيد آويني مي گفت: «همه جنگ ها بد است مگر جهاد في سبيل الله و لذا چون دفاع مقدس ما مسلح و مقتل عشاق و عرصه حضور دليران حق پرستي چون همت و خرازي و ديگران كه از مقام خليفه الهي بشر دفاع مي كردند، بوده است، سينماي دفاع مقدس ما با سينماي جنگ تفاوت هاي آشكار و بارزي دارد و اگر اين چنين نبود وظيفه سينماگران نيز آن بود كه به جاي «مهاجر» و «ديده بان» و «سفر به چزابه»، «غلاف تمام فلزي» بسازند و نظام نهيليستي ارتش هاي دنيا را به استهزا بگيرند.» شهيد بزرگوار در يك جمله به خوبي دليل اصلي تفاوت دفاع مقدس را با ديگر جنگ ها بيان مي نمايد و همچنين در عين حال لزوم پرداختن به دفاع مقدس را نيز گوشزد مي كند.
ژانر سينماي دفاع مقدس در دوران موسوم به اصلاحات دچار وقفه اي بزرگ شد و متأسفانه با كم كاري مسئولان سينمايي وقت، سينماگران و فيلمسازان انگيزه خود را براي ساخت چنين فيلم هايي از دست دادند. ولي طي چند سال اخير اوضاع بهبود يافته و باز هم فحواي كلام غيور مردان جبهه هاي نبرد حق عليه باطل در سينماها طنين انداز شد. در همين يك سال اخير ما شاهد چند فيلم دفاع مقدسي همچون فيلم تحسين شده «روزهاي زندگي» بوديم و همچنين فيلم «ملكه» كه هنوز در نوبت اكران قرار دارد. از اين رو ما شاهد خيزش مجدد ژانر دفاع مقدس هستيم و در اين ميان برگزاري جشنواره هاي مثل «جشنواره سينماي مقاومت» مي تواند نقطه عطفي در احياي سينماي دفاع مقدس باشد. اين چنين جشنواره هايي مي تواند بستر لازم را براي عرض اندام سينماگران جوان و همچنين كهنه كار فراهم بياورد و در عين حال كيفيت فيلم هاي اين ژانر را ارتقا ببخشد.
بايد به سينماي دفاع مقدس بيشتر پرداخته شود و بايد توجه داشت كه اين نوع سينما جاي سرمايه گذاري بيشتري توسط مسئولين سينمايي كشور را دارد. اين واقعيتي است كه سينماي دفاع مقدس در برهه اي از زمان موفق بوده است، اما بعد از اينكه رو به سمت گيشه آورد و نگاه قهرمان سازي به خود گرفت تا حدودي در جذب مخاطب فاصله گرفت. بايد توجه داشت امروزه اگر ژانري بخواهد در زمينه جذب مخاطب موفق باشد بايد نوآوري، خلاقيت و شيوه جديد داشته باشد و با زبان تازه اي ميدان داري كند. امروزه بايد تلاش كرد تا سينماي دفاع مقدس جايگاه ويژه خود را همچون سال هاي آغازين پيدا كند و بتوان عصر طلايي سينماي دفاع مقدس را دوباره تكرار كرد، چرا كه ما با نسل هايي مواجه خواهيم شد كه نه تنها خودشان كه حتي والدينشان هم طعم جنگ تحميلي را نچشيده اند. از اين رو بايد با تمام قوا براي بالندگي و شكوفايي اين ژانر سينمايي بكوشيم تا بتواند به بهترين نحو مسائل موجود در دوران دفاع مقدس و زحمات رزمندگان اسلام را بازگو كند.
ناگفته نماند كه سينماي دفاع مقدس بعضاً دچار آفت هايي همچون كليشه اي شدن است كه فيلمسازان اين حوزه بايد از آن اجتناب كنند تا آثارشان قابل فهم و امروزي بشود. نبايد ساخت آثار سينماي دفاع مقدس صرفاً به توپ و تانك محدود شود، بلكه قصه هاي بسيار جذاب و شگفتي آفرين در دل جنگ تحميلي نهفته است كه فيلم سازان بايد به ابعاد مختلف آن توجه كنند. چرا كه ناگفته هاي بسياري از حوادث و رخدادهاي جنگ وجود دارد كه هنوز فرصت ساخته شدن و به زبان آمدن پيدا نكرده اند و بايسته است به آنها پرداخته شود. به طور مثال زندگي شخصيت هاي بزرگ هشت سال جنگ تحميلي و قهرمان هاي رشيد جبهه هاي نبرد حق عليه باطل يكي از بهترين دست مايه ها براي ساخت آثار در حوزه دفاع مقدس است.
سينماي دفاع مقدس بعد از انقلاب اسلامي هويت سينماي ايران است و ما در دوران پس از انقلاب، شاهد خلق آثار سينمايي در حوزه دفاع مقدس بوده ايم كه جزو آثار هنري فاخر و مثال زدني بوده اند. از اين رو ژانر سينماي دفاع مقدس را بايد به سان يك ابر ژانر ديد كه توانايي در خود جمع كردن ديگر ژانرها را نيز دارد و از اين روزنه مي تواند به عنوان ژانر اصلي سينمايي بعد از دوران انقلاب اسلامي به شمار بيايد. مسئولين سينمايي كشور نيز بايد در اين برهه زماني كه چرخ هاي سينماي دفاع مقدس مجدداً به چرخش درآمده با حمايت هاي مادي و معنوي خود از سينماگران اين حوزه، اين ژانر را كه بازنماياننده نبرد مقدس هشت ساله ما بود به سرزندگي و پويايي برسانند.
 


ديدگاه هاي دوكارگردان

درباره آسيب هاي سينماي دفاع مقدس

مهدي اميدي
سينماي دفاع مقدس يكي از مهم ترين گونه هاي سينمايي در ايران است كه به عقيده بسياري از كارشناسان آگاه، عامل نجات هنر هفتم و پيوند آن با ارزش هاي ملي و ديني بوده است. با اين حال حدود دو دهه است كه اين نوع فيلم ها ديگر جايگاه خود را ندارند. هم تعداد آنها كاهش يافته است و هم در نمايش عمومي با مشكلات فراواني مواجه هستند. حتي فيلم هاي شاخصي هم كه در سال هاي اخير در حوزه دفاع مقدس ساخته شده اند نيز با مشكلات و بي مهري هاي فراواني مواجه شده اند. آنچه در پي مي آيد ديدگاه هاي دوتن از هنرمندان فعال سينماي دفاع مقدس درباره مشكلات اين عرصه است.
سرمايه سالاري و افت انديشه
پرويز شيخ طادي درباره وضعيت كنوني سينماي دفاع مقدس معتقد است: فيلم هاي دفاع مقدسي از لحاظ كمي، معمولي و گاه ضعيف هستند، اما از لحاظ كيفي رشد قابل توجهي داشته است.
وي درباره مشكل اكران فيلم هاي دفاع مقدسي گفت: كمبود سينما از مشكلات جدي است كه فيلم ها نمي توانند مخاطبين خود را دعوت به ديدن كنند و البته اين مشكل تمام فيلم ها در ژانرهاي مختلف را دربرمي گيرد كه ضعف و آسيب سينماي ايران محسوب مي شود.
به عقيده شيخ طادي، افت انديشه و سرمايه سالاري به شدت به سينما ضربه مي زند و درحال حاضر كساني تصميم گيرنده و توليدكننده هستند كه الگوهاي فرسوده اي از سينما و مخاطب دارند و اين ناشي از بي سوادي و نبود تحقيقات و پژوهش در مراحل مختلف توليد يك اثر است.
به گفته وي اگر امروز سينماي دفاع مقدس به توفيقاتي دست يافته و ادعا مي كنيم كه رشد كيفي داشته به واسطه دلسوزي عده اي از سينماگراني است كه خود را مديون اين سينما مي دانند و پرداختن به سينماي جنگ را جزء دغدغه هاي هنري خود مي دانند و قطعا اين تلاش ها فردي بوده و ما جايي نداريم كه به خلاقيت ايده و گرد هم آوردن فيلمنامه نويسان براي رسيدن به افق مطلوب سينماي دفاع مقدس بپردازد.
شيخ طادي با بيان اينكه سينماگران و به خصوص فيلم نامه نويسان اين ژانر بي شك نيازمند حمايت هاي مالي و معنوي هستند تا بتوانند در فضايي به دور از سياسي كاري به توليد انديشه و خلق اثر فاخر بپردازند خاطرنشان ساخت: عدم حمايت هاي مالي باعث شده تا نويسنده به جاي پژوهش و تحقيق به سمت تخيل سوق يابد؛ چرا كه فيلمنامه دفاع مقدس بايد سرمايه گذاري آن بالاي 50 ميليون باشد نه اينكه با 10 ميليون انتظار داشته باشيم ساختار محكمي در فيلمنامه و اثر ارزشمندي توليد كنيم.
وي بيداري اسلامي را يكي از موضوع هايي دانست كه در حوزه دفاع مقدس مي تواند هدف توجه قرار گيرد و گفت: بيداري اسلامي درحال جهاني شدن است و بايد آن را به مردم معرفي كرد و براي اين معرفي ابزارهايي نياز است كه تصور واقعي از اين اتفاقات نشان دهيم و به همين دليل نمي شود گفت كه خيلي سريع اثر هنري مي توان خلق كرد.
قرباني هميشگي
جواد اردكاني سازنده «شور شيرين» نيز سينماي دفاع مقدس را قرباني هميشگي مناسبات سينما مي داند و مي گويد: اينكه اين گونه فيلم ها قرباني مي شوند و يا اتفاقات منفي برايشان پيش مي آيد، متأسفانه ديگر در سينماي ما يك امر عادي شده است. فيلم هاي زيادي را مي بينيم كه قرباني مي شوند. متأسفانه فيلم هايي كه يك مقدار عميق تر و جدي تر هستند و يك بار مصرف نيستند در سينماي ما آسيب جدي مي بينند.
اين فيلمساز نيز مشكل اكران را از مهمترين آسيب هاي دفاع مقدس مي داند و معتقد است: مناسبات و رابطه ها و حضور در باندها، زمان اكران فيلم را تعيين مي كنند تا شرايط طبيعي و ظرفيت هاي يك فيلم.
وي در توضيح مشكلات عمومي سينماي دفاع مقدس هم گفت: مشكل سينماي دفاع مقدس در زيرساخت هاست. تا زماني كه زيرساخت هاي مورد نياز سينماي دفاع مقدس را تأمين نكنيم، دشواري هاي توليد فيلم جنگي همچنان به قوت خودش باقي خواهد ماند و بلكه هرسال نيز بيشتر مي شود. به دليل اينكه متأسفانه يك ظرفيت هايي كه بعد از جنگ به سينماي دفاع مقدس منتقل شد به تدريج درحال آب شدن است. از آن طرف هم در زمينه بودجه به هر حال يك فيلم جنگي چند برابر فيلم هاي معمولي و شهري هزينه دارد. علاوه بر اين ها بحث نيرو و به كارگيري و جذب نيروي انساني ماهر هم براي فيلم هاي جنگي با پيچيدگي هاي خاصي همراه است. چون ساخت يك فيلم دفاع مقدسي، سخت و مستلزم دشواري هاي بيشتري است.
 


به مناسبت توليد فيلم سينمايي آرگو ساخته بن افلك

محصولي ديگر از كارخانه ضدايراني هاليوود!

محمد قمي
نه اولين بار است و نه آخرين بار! كارخانه ضدايراني- اسلامي هاليوود بيش از سه دهه است كه تقريبا به صورت بي وقفه محصولات متنوعي را با كم و كيف نسبي و مختلف، عليه آرمان هاي ديني و ملي و حتي در جهت تحريف و تخريب وقايع تاريخي اين ملت توليد و اكران كرده است و عموما هم با رويكرد مخاطب جهاني.
«آرگو» جديدترين و آخرين نمونه از اين دست فيلم هاست كه آن طور كه از قراين برمي آيد ظاهرا به لحاظ ساختار و كيفيت ساخت و پرداخت و استاندارد سينمايي درجه بالايي هم دارد و مثلا قابل مقايسه با نمونه هاي نازل، چندش آور، مبتذل و كاريكاتور گونه اي مثل «سنگسار ثريا» نيست.
فيلم «آرگو» به كارگرداني «بن افلك» محصول كمپاني «برادران وارنر» كه فيلم ضدايراني «300» را در سوابق محصولات سينمايي خود دارد به زودي اولين نمايشش را در لندن تجربه خواهد كرد. تصوير تسخير لانه جاسوسي از نگاه سازنده فيلم ضدايراني «300» مهم ترين مضمون اين اثر سينمايي- سياسي است كه بي هيچ ترديد و شكي مي توان گفت بازگو كننده و انعكاس دهنده منويات فكري و آمال و مقاصد مغرضانه سياستگذاران و سرمايه گذاران اين اثر به ظاهر سينمايي و در واقع سياسي است كه بي شك موجي ديگر در برابر نظام اسلامي و ملت ايران در جهان به راه خواهد انداخت.
خبرهايي كه از اين فيلم تاكنون منتشر شده و تصاوير و بخش هايي از آن كه تا الان در رسانه هاي مختلف، دردسترس قرارگرفته تداعي كننده خاطره تلخ و تأثربرانگيز نمونه هاي ديگر اين تحركات سينمايي- سياسي است كه از سه دهه پيش بدين سو در دستور كار سينماگران عامل در لابي صهيونيستي هاليوود وجود داشته است.
فيلم هاي مختلف و در قالب ها و با مضامين گوناگون كه گرچه به لحاظ داستاني و متريال ساخت و شكل و شمايل ظاهري تفاوت هايي با هم داشته اند اما به جهت مبنايي و مضمون اصلي و پيام محتوايي منتشر و مستتر در آنها يك هدف واحد را دنبال مي كرده اند و در يك راه يگانه گام برمي داشته اند كه عبارت بوده است از تحقير ملت ايران، تحريف تاريخ ايران و اسلام و البته ضربه زدن به چهره نظام مقدس اسلامي در عرصه جهاني و در ديد مخاطب دنياي امروز.
از «بدون دخترم هرگز» سه دهه پيش گرفته تا همين فيلم هاي اخير و نمونه هايي نظير «300» و «كشتي گير» و بالاخره مثال آخرين و جديدترين ورسيون هاليوودي اش يعني «آرگو».
اما نكته مهمي كه مقصد و منظور نگارنده اين مطلب و به مناسبت توليد و نمايش فيلم «آرگو» است نه خود فيلم بلكه موضع و رفتار و نوع مواجهه اي است كه ما در قبال آن قرار است داشته باشيم.
آيا اين موضع از سر انفعال خواهد بود يا تكاپوي فعال؟ آيا حركتي پيشروانه خواهيم داشت يا موضع گيري منفعلانه؟ آيا صرفاً به نوشتن و انتشار تعدادي بيانيه بسنده خواهيم كرد و خشم خود را با همان ادبيات هميشگي ابراز خواهيم نمود- كه در جاي خود لازم اما ناكافي است- يا با تدبير و استفاده از درايت رسانه اي و به كارگيري همه كارآيي ها و نيروهاي فكري و روش هاي كارآمد و تأثيرگذار متنوع و متكثر، حضوري پيشروانه و جدي و خنثي كننده در عرصه رسانه اي جهان خواهيم داشت؟آيا نقد و تحليل جامع و مانع اين اثر سينمايي را جدي خواهيم گرفت و چه مخاطب داخلي و چه مخاطب جهاني را در جريان واقعيت امر و قلب حقيقتي كه توسط اين فيلم ها و امپراطوري رسانه اي جهان صورت مي گيرد قرار خواهيم داد؟
و بالاخره اينكه آيا در برابر فيلم «آرگو» رفتاري منفعلانه خواهيم داشت يا پيشروانه؟ فيلمي كه به عنوان جديدترين محصول حلقه آمريكايي- صهيونيستي هاليوود و توليدي نو از اين كارخانه ضدايراني- اسلامي است.
 


«ديروز، امروز، فردا» و ظرفيت هايش

برنامه ديروز امروز فردا حدود سه سال است كه هر هفته پنج شنبه شب ها با موضوعات سياسي داغ و به روز به صورت زنده از شبكه سه سيما روي آنتن مي رود و طي اين مدت فراز و نشيب هاي زيادي را سپري كرده است و البته مدل هاي مختلفي از اجراي برنامه را هم تجربه كرده است .
در ابتدا كه اين برنامه به صورت مناظره برگزار مي شد و البته تحت تاثير فضاي سياسي بسيار ملتهب و پر تنش سال 88 هم بود سوء استفاده برخي از ميهمانان و طرفين مناظره باعث شد كه برنامه تغيير شكل پيدا كند و در سري جديد آن ديگر خبري از مناظره نيست.
اما در باب اين برنامه بيان چند نكته ضروري به نظر مي رسد . شايد بهتر باشد تا با عنايت و توجه به اين مسائل و دغدغه ها تدبيري براي آن ها انديشيده شود .
اولا اينكه چه خوب مي شد كه اين برنامه به طور كامل از فضاي مناظره ها خارج نمي شد و با انجام برخي اصلاحات و نيز تغيير رويكرد در دعوت از طرفين مناظره نسبت به اين موضوع اقدام مي شد و نه خروج كامل از حالت مناظره . چرا كه با نزديك تر شدن به ايام انتخابات قطعا رسانه ملي بايستي مناظراتي برگزار نمايد تا هم شبهه اي براي مردم باقي نماند و هم دهان رسانه هاي غربي و دشمنان بسته شود و جلوي سوء استفاده و شيطنت آنان گرفته شود و هم اينكه حق و باطل براي مردم روشن تر گردد .
ضمن اينكه اگر از هم اكنون رسانه ملي روند مناظرات را در پيش بگيرد، زمينه براي انجام مناظرات زمان انتخابات فراهم مي شود.
از سوي ديگر نكته اي كه در باب اين برنامه بايد گفت اين است كه تا حدودي دچار يكنواختي شده است . يعني در همه برنامه ها يك يا چند ميهمان حاضر مي شوند و حدود يك ساعت به گفت و گو مي پردازند . اگر چه عمدتا اين گفت و گو ها بسيار روشنگرانه ، صريح ، مربوط به مسائل روز كشور و جامعه ، پاسخ به بسياري از شبهات ضد انقلاب و رسانه هاي غربي و به طور كلي بصيرت افزايانه هستند ولي به نظر مي رسد هنوز هم جاي جذاب تر شدن دارد .
چرا كه كمتر پيش مي آيد كه در اين برنامه مستندي همچون « مهار نشده » پخش شود و يا اتفاقات خاصي در برنامه بيفتد كه آن را جذابيت ببخشد و به همين منظور براي اين معضل هم بايستي چاره اي انديشيد .
به نظر مي رسد اين برنامه كه پتانسيل جذب تعداد كثيري از مخاطبين تلويزيوني را دارد مي تواند بار مهمي از جنگ نرم و بصيرت افزايي نزد مردم را در آستانه انتخابات رياست جمهوري به دوش بكشد و با تغييرات اندكي بار ديگر به يكي از پربيننده ترين برنامه هاي تلويزيوني تبديل گردد .
 


روايت فتح آويني هر شب در شبكه مستند


شبكه مستند سيما هر شب ساعت22 مستندهاي «روايت فتح» را پخش مي كند.
در اين برنامه تلويزيوني به بررسي مستند اتفاقات جبهه و مصاحبه با رزمندگان اسلام پرداخته مي شد. در هر قسمت بنا بر موقعيت هاي زماني به بررسي يكي از فرماندهان ايراني يا عمليات هاي نيروهاي ايران اقدام مي شد. مجموعه «روايت فتح» در قالب پنج مجموعه توليد شد.
 


جشنواره «تلاوت من» در راديو قرآن

مراسم اختتاميه نخستين جشنواره بين المللي اينترنتي «تلاوت من» شنبه 8 هشت مهر به همت شبكه راديويي قرآني با تعدادي ديگر از مسئولان كشوري و لشكري در تالار همايش هاي بين الملي صدا و سيما برگزار مي شود.
جشنواره بين المللي اقرأ در دوره نخست با محوريت ترتيل و تحقيق قرآن برگزار شد و در دوره هاي بعدي در حوزه هاي ديگر قرآني به اجرا درخواهد آمد.
اين مراسم به صورت زنده و مستقيم از شبكه راديويي قرآن پخش مي شود.
 


دموكراسي به سبك آمريكايي از دريچه رسانه ها

انتخابات آمريكا، اگر يكي از مهم ترين انتخابات دنيا نباشد، يكي از پرسروصداترين ها، حتما هست. سر و صداي انتخابات آمريكا و رقابت ميان فيل ها (جمهوري خواهان) و الاغ ها (دموكرات ها) از ماه ها پيش، قبل از ماه ژوئن 2012 ميلادي، بلند شده بود تا اين اواخر، تقريبا يك ماه مانده به شروع انتخابات كه ديگر سر و صداها گوش خراش و در بعضي موارد منتهي به فرياد هم شده است. مانند فرياد اعتراضي كه اينك در كشورهاي اسلامي عليه توهين به مقدسات ديني و انتشار فيلم توهين آميز «بي گناهي مسلمانان» در شبكه هاي اينترنتي، به گوش مي رسد و گويي هنوز اين فريادها براي مقاصد سياسي الاغ ها (دموكرات ها) كافي نبود تا نشانه اي ديگر، اين بار در فرانسه بر دامنه اين فريادها بيفزايد تا علاوه بر انحراف اذهان توده از مسئله انتخابات آمريكا، اثرات تخريبي گاف آقاي رامني در گفت وگوي خصوصي پخش شده اش را نيز تا حد ممكن خنثي نمايد.
اين يك دموكراسي است، منتها به سبك و سياق همان فيلم هاي آمريكايي، وسترن هاي اسطوره اي هاليوود با جذابيت محسوركننده فارغ از منطق، اسلحه در برابر اسلحه، فيلم در برابر فيلم! جمهوري خواهان فيلم موهن را در سالگشت 11 سپتامبر پخش مي كنند تا به شكلي غيرمستقيم گفته باشند گناهكار اصلي در چنين حوادثي، دموكرات ها و به ويژه درحال حاضر بي كفايتي آقاي اوباما در سياست خارجي است. جالب آنكه فيلم مذكور چندماهي پيشتر ساخته شده بود و تنها پخش گسترده و رسانه اي آن در سالگشت 11 سپتامبر و از قضا نزديك بودن انتخابات رياست جمهوري در ايالات متحده در رسانه هاي الكترونيكي (فضاي مجازي) صورت گرفت. بدون هيچ ذكري از تهيه كنندگان آن و ديگر مشخصات كه معمولا در رسانه هاي رسمي (مانند سينما) اعلام مي شوند.
بدين ترتيب وقتي چندين و چند نشانه ديگر، از جمله 11 سپتامبر، به آتش كشيده شدن سفارت ايالات متحده در بنغازي و كشته شدن سفير آمريكا، پس از آن اظهارات سناتور جمهوري خواه،- مك كين، كه خود رقيب پيشين اوباماي دموكرات بود- درباره تان(1)و سپس اقدام نشريه شارليه دو در دامن زدن به ماجراي فيلم توهين آميز آمريكايي و... را كنار هم بگذاريم به سناريوي اين انتخابات، بيشتر و بيشتر پي خواهيم بود. سناريويي كه با همه سر و صدا و ژست هاي رسانه اي اطراف آن، فقط و فقط گوياي يك حقيقت است، و آن كذب و دروغ و به عبارت بهتر عوام فريبي است كه خود محصول تحريك احساسات و عواطف توده بواسطه رسانه هاي جمعي است.
ازسوي ديگر ترفند رسانه اي دموكرات ها به مراتب كارآمدتر بود. يك رسوايي تمام عيار براي جمهوري خواهان با پخش صحبت هاي خصوصي آقاي رامني درباره انتخابات و مردم آمريكا ماجراي رسوايي واترگيت و جنجال رسانه اي در دوران رياست جمهوري نيكسون كه سرانجام منتج به استعفاي يكي از بانفوذترين رؤساي جمهور در ايالات متحده شد(2)، نمايانگر آن است كه دموكرات و جمهوري خواه در دموكراسي آمريكايي فقط يك اسم فريبنده است. ضبط و پخش ويدئوي صحبت هاي خصوصي نامزد جمهوري خواه آن هم ازطريق دوربين يك تلفن همراه، علاوه براي يادآوري رسوايي واترگيت بيانگر ميزان صداقت سياستمداران آمريكايي در شعائر رسانه اي ايالات متحده است. بهره برداري سياسي از اخلاق، از آزادي بيان و از هر مقوله ديگر در دموكراسي به سبك آمريكايي ها، باز بيانگر اين حقيقت است كه سياستمداران آمريكايي- چه جمهوري خواه و چه دموكرات- تفاوتي در عوام فريبي و نشر كذب و دروغ، چه در داخل و چه در خارج از ايالات متحده ندارند. چنان كه فيلم هاي هاليوود و كازينوهاي لاس وگاس نيز تفاوتي با تبليغات سياسي و جنجال هاي رسانه اي ايالات متحده، در خارج و داخل اين به اصطلاح قدرتمندترين دموكراسي جهان ندارند.
م. حميدي
پي نوشت:
1- مك كين گفت كه مردم عادي در راهپيمايي خياباني مسلسل و خمپاره حمل نمي كنند!
2- نيكسون علاوه بر خارج كردن نيروهاي وامانده ايالات متحده از ويتنام، براي اولين بار روابط با شوروي را از حالت جنگ سرد درآورد.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14