(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 5 مهر 1391 - شماره 20316

ديابت خطر سرطان سينه را افزايش مي دهد
نسل كشي آرام مردم آلمان با دارو!
گريپ فروت تأثير دارو را خنثي مي كند
قرص و شربت كي فاسد مي شود؟
تولد كودكاني با 2 مادر و يك پدر
خواب 100 ميليون ساله


ديابت خطر سرطان سينه را افزايش مي دهد

محققان هشدار دادند كه ديابت نوع دوم خطر ابتلا به سرطان سينه را به ميزان قابل توجهي افزايش مي دهد.
به گزارش فارس تحقيقات جديد پزشكي حاكي است: بيماران مبتلا به ديابت نوع دوم به ويژه زنان به ميزان 27 درصد بيشتر در معرض ابتلا به سرطان سينه خصوصاً در مرحله يائسگي قرار دارند.
محققان گفتند: چاقي يكي از مهمترين عوامل سهيم در افزايش ارتباط بين بيماري ديابت نوع دوم و خطر ابتلا به سرطان سينه است.
چاقي يكي از عوامل مسبب ديابت نوع دوم به شمار مي رود.
تحقيقات نشان داد: هر اندازه خطر ابتلا به بيماري ديابت افزايش يابدبه همان اندازه نيز احتمال ابتلا به سرطان سينه افزايش مي يابد و اين خطرات در صورت چاقي زنان دو چندان مي شود.
محققان تاكيد كردند: چاقي همراه با بيماري ديابت درصد احتمال ابتلا به سرطان سينه را 30 درصد افزايش مي دهد.
ديابت يا بيماري قند وقتي ايجاد مي شود كه هورمون انسولين به عنوان تنظيم كننده قند خون يا به اندازه كافي در بدن توليد نمي شود يا اينكه بافت هاي بدن به درستي به آن پاسخ نمي دهند لذا سوخت و ساز قند در بدن مختل مي شود و قند خون از حد طبيعي خود بالاتر مي رود و در نهايت علائم شاخص ديابت به صورت پرخوري، پرنوشي و پرادراري ظاهر مي شود.
ديابت را برحسب علت ايجاد بيماري به دو گروه ديابت نوع اول و دوم تقسيم مي كنند. ديابت نوع اول يا ديابت نوجوانان در نتيجه تخريب نابجاي سلول هاي مولد انسولين به وسيله دستگاه ايمني بدن رخ مي دهد.
اين بيماران مجبورند از همان ابتدا با تزريق انسولين خارجي كمبود اين هورمون را در بدن رفع كنند و قند خود را در حالت عادي نگه دارند.
ديابت نوع دوم يا ديابت بزرگسالان معمولا در ميانسالي بروز مي كند و زمينه ارثي در ايجاد آن دخيل است. اين نوع ديابت به علت مقاومت پيدا كردن سلول هاي بدن به انسولين رخ مي دهد و علاجي ندارد اما كارهاي مختلفي مي توان براي اداره درماني و نيز پيشگيري از آن انجام داد.
كنترل دقيق ديابت و طبيعي كردن قند خون در هر دو نوع اين بيماري مي تواند باعث جلوگيري از بروز عوارض درازمدت تهديدكننده حيات ناشي از آن شود و عمر طبيعي بيماران را تضمين كند.
ديابت نوع دوم بسيار شايع تر از ديابت نوع اول است به طوري كه 90 تا 95 درصد بيماران به نوع دوم ديابت مبتلا هستند.
سازمان بهداشت جهاني در تازه ترين گزارش خود پيش بيني كرده است كه ميزان مرگ و مير افراد ديابتي تا سال 2030 ميلادي افزايش يابد.
اين سازمان تعداد افراد مبتلا به ديابت در جهان را بيش از 346 ميليون نفر اعلام كرده و گفته است: پيروي از رژيم غذايي سالم، ورزش منظم، وزن مناسب و خودداري از مصرف دخانيات به مبتلا نشدن به بيماري ديابت كمك مي كند.
 


نسل كشي آرام مردم آلمان با دارو!

از جنگ پنهان عليه آلمان چه مي دانيد؟ داروي مرگ بار تاليدوميد چرا براي زنان باردار تجويز شد؟ پشت پرده توليد اين دارو چه كساني قرار داشتند؟ آيا توليد اين دارو ارتباطي با نظريه مورگنتاي يهودي دارد؟ سايت مشرق در گزارشي به اين موضوع پرداخته است.
تاليدوميد يك داروي آرام بخش است كه در اواخر دهه 50 ميلادي توسط يك شركت داروسازي آلماني به نام گروننتال توليد شد و به بازار آمد. ازاين دارو براي درمان تهوع صبحگاهي زنان باردار و مشكلات بي خوابي استفاده مي شد. هاينريش موكتر، يكي از اعضاي پيشين حزب نازي سرپرست بخش تحقيقات اين شركت و مسئول اختراع تاليدوميد بود. در طول جنگ جهاني دوم وي سرپرست مؤسسه فرماندهي عالي آلمان براي تحقيقات در زمينه ويروس ها و تيفوس در اردوگاه كراكو بود.
در روزهاي اخير خبر عذرخواهي يك شركت داروسازي به دليل فاجعه يكي از داروهاي توليدي اين شركت در دهه 50 و 60 ميلادي منتشر شد. اين عذرخواهي پس از گذشت بيش از 50 سال واكنش هاي متفاوتي ازاستقبال مقامات آلماني تا خشم مردم و آسيب ديدگاه «فاجعه تاليدوميد» را در پي داشته است.
فارغ از تمامي واكنش ها، در اين گزارش نگاهي به فاجعه تاليدوميد، تاثيرات آن بر مصرف كنندگان، نقاط مبهم و گمانه زني هاي پيرامون اين فاجعه خواهيم داشت.
تاليدوميد چيست؟
تاليدوميد يك داروي آرام بخش است كه در اواخر دهه 50 ميلادي توسط يك شركت داروسازي آلماني به نام گروننتال توليد شد و به بازار آمد. از اين دارو براي درمان تهوع صبحگاهي زنان باردار و مشكلات بي خوابي استفاده مي شد. شركت گروننتال هم اكنون يكي از بزرگترين توليدكنندگان داروهاي آرام بخش از جمله ترامادول است كه عوارض بسيار خطرناكي در مصرف كنندگان اين دارو نيز مشاهده شده است.
توليد دارو به دست يك نازي مشكوك
هاينريش موكتر، يكي از اعضاي پيشين حزب نازي، سرپرست بخش تحقيقات اين شركت- گروننتال- و مسئول اختراع تاليدوميد بود. گروه داروسازي گروننتال در اقدامي خلاف عرف داروسازان، پس از توليد اين قرص، ميليون ها قرص تاليدوميد را به صورت رايگان در اختيار بيمارستان ها و پزشكان قرار دادند و مقدمات مصرف گسترده آن را فراهم كردند.
با پايان جنگ جهاني وي به طرز مشكوكي به لهستان گريخت و هيچگاه مانند ساير همقطارانش در حزب نازي محاكمه و مجازات نشد. اين در حالي بود كه سران حزب نازي- نظير اشترايشر- با جرايم بسيار كمتر نسبت به موكتر در دادگاه نورمبرگ به مرگ محكوم شدند.
در مشكوك بودن فرار و زنده ماندن موكتر همين بس كه وي در كمتر از 10 سال مجددا به آلمان تحت كنترل نيروهاي متفق بازگشت و فعاليت هاي خود در زمينه داروسازي را ادامه داد.
توليد تاليدوميد در تاريخ
1 اكتبر 1957 آغاز شد. اين دارو يك آرام بخش و مسكن مؤثر بود و در درمان بيخوابي، سرفه، سرماخوردگي، تهوع صبحگاهي و سردرد نيز مورد استفاده قرار مي گرفت و درآن زمان آن را «داروي معجزه آسا» ناميدند. از آنجا كه اين دارو در درمان تهوع صبحگاهي بسيار مؤثر بود، هزاران زن باردار شروع به استفاده از اين دارو كردند. گفته مي شود در آن زمان، دانشمندان توليدكننده اين دارو تصور نمي كردند دارو بتواند از جفت عبور كند و به جنين در حال رشد آسيبي بزند. اما اين دانشمندان هرگز اين دارو را پيش از روانه بازار كردن، برروي يك مورد مشابه انسان در دوره بارداري، آزمايش نكردند و بطور خاص آن را براي زنان باردار تجويز مي كردند.
تجويز گسترده دارو براي زنان باردار و تاثير مستقيم دارو بر جنين از نقاط مبهم پروژه تاليدوميد بوده است
در اواخر دهه 50 و در اوايل دهه 60 بيش از 10 هزار كودك در 46 كشور در نتيجه مصرف تاليدوميد با نقص هاي مادرزادي به دنيا آمدند. تعداد دقيق قربانيان مصرف اين دارو در سرتاسر دنيا مشخص نيست، اما تخمين زده مي شود كه تعداد قربانيان بين 10 هزار تا 20 هزار نفر باشد.
صدها نفر از قربانيان تاليدوميد همچنان زنده هستند و تاكنون هيچ غرامتي دريافت نكرده اند
انگليس پس از آلمان دومين مصرف كننده اين دارو بود. در سال 1958 اين دارو در انگليس پروانه ساخت گرفت. نيمي از 2000 نوزادي كه با نواقص مادرزادي در نتيجه مصرف اين دارو به دنيا آمدند پس از چند ماه مردند. استفاده از اين دارو در سال 1961 در انگليس ممنوع شد.
در سال2010 پس از 50سال سكوت وزير بهداشت انگليس، مايك اوبراين، طي بيانيه اي به خاطر اين اتفاق عذرخواهي كرد. وي در اين بيانيه اعلام كرد «دولت صادقانه متأسف است و با تمام كساني كه آسيبي ديدند و رنج كشيدند عميقاً همدردي مي كند... ما به خوبي از سختي هاي فيزيكي و مشكلات عاطفي كه هم كودكان و هم خانواده هايشان در نتيجه استفاده از اين دارو متحمل شدند، و مشكلاتي كه بسياري همچنان روزانه با آن دست به گريبانند آگاهيم.»
آيا آمريكا از عوارض تاليدوميد اطلاع داشت؟
يكي از ديگر نقاط تاريك در قضيه داروي تاليدوميد اين است كه اين دارو در آمريكا هرگز براي استفاده عموم مجوز دريافت نكرد و در شش مورد نقص عضو مادرزادي گزارش شده در آمريكا اين دارو از كشورهاي ديگر وارد آمريكا شده بود. همچنين در سال 1962 كنگره آمريكا قوانيني مبني بر لزوم انجام آزمايش هاي ايمني در طول دوره بارداري پيش از دريافت مجوز فروش در آمريكا به تصويب رسانيد.
فرانسيس الدهام كلسي (Frances Oldham Kelsey) دكتر داروسازي است كه عمده شهرتش در مقام بازرس اداره مواد غذايي و دارويي آمريكا، FDA، را هنگامي به دست آورد كه در برابر ورود تاليدوميد به آمريكا مقاومت كرد. او با ورود تاليدوميد به بازار مخالفت مي كرد زيرا نسبت به ايمني اين دارو ترديد داشت و خواستار انجام مطالعات بيشتر بود. و البته چيزي نگذشت كه صحت ادعايش ثابت شد. با وجود فشارهاي فراوان از سوي توليدكننده تاليدوميد، وي خواستار توضيحات از سوي اين شركت در رابطه با يك مطالعه انجام شده در انگليس شد كه نشان مي داد اين دارو داراي عوارض جانبي برروي سيستم عصبي است.
عوارض ناشي از مصرف تاليدوميد توسط زنان باردار
با وجود محدوديت مصرف دارو براي زنان در دوره بارداري، بخش اعظم اين دارو براي زنان باردار و بخصوص زناني كه در سه ماهه اول بارداري و زمان تشكيل اندام هاي جنين قرار دارند تجويز شد.
عجيب تر آن كه پيش از توزيع اين دارو و تجويز آن براي زنان باردار، تاليدوميد هيچگاه برروي پستانداران باردار براي تشخيص عوارض احتمالي برروي نوزاد آزمايش نشد.
نقص در اندام ها
يكي از شديدترين عواقب مصرف اين دارو فوكومليا است. فوكومليا به معناي فقدان بخش بزرگي از دست يا پاست. در نوزادان مبتلا به اين نقص دست ها از مچ به شانه وصل است. همين اتفاق درمورد پا نيز رخ مي دهد. بيشتر اين كودكان دردو سمت بدن خود درگير اين مشكل بودند.
تولد نوزادان بدون دست و پا از جمله عوارض تاليدوميد بود
نقص در صورت
نقص در گوش و چشم پس از نقص در اندام ها در رتبه دوم پيامدهاي ناشي از مصرف تاليدوميد است. در اين كودكان لاله گوش يا خيلي كوچك است و يا اصلاً لاله گوش شكل نمي گيرد و سوراخ گوش بسيار كوچك است. شكل نگرفتن چشم و يا شكل گيري چشم هاي بسيار كوچك نيز از پيامدهاي اين داروست. شكاف در لب و كام نيز در اين كودكان شايع است. فلج عضلات صورت نيز مشاهده شده است.
پيامدهاي ديگر
تاليدوميد مي تواند منجر به نارسايي هاي قلبي، نقص در شكل گيري كليه ها، مجاري ادرار، اندام هاي تناسلي و معده و روده شود. همچنين اين دارو مي تواند منجر به عقب ماندگي ذهني شود. ميزان مرگ و مير در نوزاداني كه در معرض اين دارو قرار گرفته اند 40درصد است.
40درصد كودكاني كه در معرض تاليدوميد قرار گرفتند تنها چند ماه پس از تولد زنده مي ماندند
نيم قرن سكوت شركت آلماني
پس از چندين دهه مبارزه قربانيان تاليدوميد شركت آلماني توليدكننده اين دارو بعد از 50سال براي نخستين بار از قربانيان و خانواده هايشان عذرخواهي كرد. هرالد استاك، مديرعامل گروه گروننتال طي سخنراني در مراسم پرده برداري از مجسمه يادبود قربانيان تاليدوميد، يك مجسمه برنز از يك كودك داراي نقص عضو، عذرخواهي خود را اعلام كرد. وي در خطاب به قربانيان و خانواده هايشان گفت كه شركت مي خواهد «مراتب عذرخواهي خود را به اين دليل كه در طول اين 50سال يك به يك از قربانيان دلجويي نكرده است اعلام كند. ما در عوض سكوت كرديم، و از اين بابت بسيار متأسفيم... از شما مي خواهيم كه اين سكوت طولاني ما را دليل بر شوك اين حادثه بدانيد.»
روايت قربانيان فاجعه تاليدوميد
يكي از 26قرباني آمريكايي، بريسفورد بوث، 51ساله، در اين رابطه مي گويد: «آن ها در اين 50سال كه ما با مشكلاتمان دست و پنجه نرم مي كرديم و والدينمان دست به خودكشي مي زدند مشغول درآوردن ميلياردها دلار بوده اند. و حالا عذرخواهي مي كنند كه در اين مدت چيزي نگفته اند. چه طور به خودشان اجازه چنين كاري را مي دهند و فكر هم مي كنند همين كافي است؟»
انجمن تاليدوميد انگليس، كه نماينده قربانيان تاليدوميد در انگلستان است، اين عذرخواهي را «ناكافي» توصيف كرد و گفت كه گروه گرونتل بايد «در عمل نشان دهند كه چقدر از اين بابت متأسف هستند، نه اين كه فقط يك عذرخواهي خشك و خالي بكنند.»
فردي آستبري، رئيس اين انجمن، 53 ساله، كه بدون دست و پا متولد شده است بر اين باور است كه يكي از دلايل اين كه اين شركت بالاخره اقدام به عذرخواهي كرده افزايش آگاهي عمومي مردم در سرتاسر جهان درباره اين موضوع در نتيجه مسابقات پارالمپيك لندن است. «ما خوشحاليم كه بالاخره عذرخواهي كردند، اما يك فرد معلول هزينه هاي زيادي دارد. ما الان در پنجاه سالگي هستيم و به مراقبت نياز داريم. به تغييراتي در خانه و ماشينمان نياز داريم. پس اگر واقعا از اين بابت متأسف هستند، وقتش رسيده كه دور يك ميز بنشينيم و درباره كمك هاي مالي صحبت كنيم.»
لينت رو، 50 ساله، يكي از قربانيان كه بدون دست و پا متولد شده است به نمايندگي از ديگر قربانيان تاليدوميد از شركت گروننتال، شركت ديستيلرز واقع در انگليس، كه اين دارو را در استراليا به فروش رسانيد، و شركت دياگو اسكاتلند، شركت جانشين ديستيلرز واقع در انگليس، كه اين دارو را در استراليا به فروش رسانيد، و شركت دياگو اسكاتلند، شركت جانشين ديستيلرز شكايت كرده است. وي توانسته چندين ميليون دلار از پخش كننده انگليسي اين دارو خسارت دريافت كند. رقم دقيق اين مبلغ فاش نشده است. اين درحالي است كه گروننتال، شركت اصلي توليدكننده دارو، از پرداخت هرگونه خسارتي سرباز زده است.
لينت رو- يكي از معدود قربانيان تاليدوميد كه موفق به دريافت غرامت شد
خانم لينت رو كه لبخندزنان از دادگاه بيرون مي آمد گفت كه خوشحال است كه ديگر قربانيان نيز اكنون اين فرصت را دارند كه خسارت خود را از دياگو دريافت كنند. وي در بيانيه اي گفته است: «خوشحالم كه پرونده من نتايج مثبتي براي بقيه هم دربردارد. اين نشان مي دهد كه براي تغيير دنيا حتما نبايد دست و پا داشت. من هميشه گفته ام: به خود فرد نگاه كن، نه به معلوليتش.»
گروننتال نيز طي بيانيه اي اعلام كرده است كه همچنان به دفاع از خود در برابر شكايات ادامه خواهد داد.
ظهور اولين علائم تاليدوميد و بي توجهي توليدكنندگان
اولين علائم مصرف تاليدوميد در كريسمس سال 1956 ظاهر شد. يكي از كاركنان با سابقه شركت داروسازي گروننتال از همسر باردارش خواست تا اين دارو را امتحان كند اما كودك اين خانواده ناقص و بدون گوش به دنيا آمد. در آن زمان با وجود گزارش تاثيرات احتمالي دارو بر جنين، تا 5 سال بعد از آن هيچ اقدامي براي ممنوعيت مصرف و جمع آوري آن از بازار صورت نگرفت و تولد كودكان ناقص بدون دست و پا و بدون اندام هاي تناسلي ادامه يافت.
ادامه توليد و توزيع دارو با اهداف اقتصادي
يكي از دلايل اين بي توجهي و ادامه توليد و توزيع دارو، سود سرشار تاليدوميد بود كه بازار خوبي در كشورهاي مختلف از شرق تا غرب پيدا كرده بود. در آن زمان شركت گروننتال كه پس از جنگ جهاني دوم و خسارات ناشي از شكست آلمان و خرابي هاي گسترده بمباران هاي متفقين، مراحل احياي خود را مي گذراند نياز مبرمي به سود اين محصول جديد خود داشت.
بسياري از مادران پيش از تولد فرزندشان با آگاهي از نواقص ايجاد شده اقدام به سقط جنين مي كردند. بسياري از پدران و مادران نوزادان متولد شده از شدت فشار ناشي از اين فاجعه دست به خودكشي و فرزندكشي زدند و بسياري ديگر نيز با برگزيدن راهي ديگر، از سپردن نوزادانشان به مراكز خيريه و دولتي و دريافت كمك هاي دولت سرباز زدند.
پروژه هاي مشابه تاليدوميد؛ قمار با جان انسان ها
به جز داروي تاليدوميد، داروهاي ديگري نيز توليد شده اند كه در ابتدا با تبليغات فراوان استقبال بسياري از آن ها شده و سپس بعد از مدتي عوارض خطرناك هر يك آشكار و از بازار جمع آوري شده است. نقطه مشترك تمام اين داروها، سود سرشاري بوده كه نصيب سازندگان آن كرده و نسبت به عوارض و خسارت هاي وارده نيز جز سكوت و نهايتا عذرخواهي پاسخي نداشته اند. پروژه هاي داروسازي نظير تاليدوميد، حتي گاه ابتدا با توليد بيماري و سپس توليد دارو نيز همراه بوده است. يكي از مشهورترين اين پروژه ها، پروژه آنفلوآنزاي مرغي و خوكي بوده است.
نشريه نشنال پست آمريكا سال گذشته در خبري اعلام كرد «شوراي مشاوران امنيت بيولوژيك آمريكا» به رسانه هاي اين كشور نسبت به انتشار جزئيات ويروس آزمايشگاهي آنفلوآنزاي مرغي- H5N1 - هشدار داده و آن ها را از اين امر منع كرده است.
بر همين اساس پروژه آنفلوآنزاي مرغي و خوكي از سوي آمريكا كليد خورده بود بيشتر در رسانه ها مطرح شد. براساس گزارش هاي منتشر شده، جورج بوش رئيس جمهور و رامسفلد وزير دفاع سابق آمريكا از اين پروژه آگاهي داشته و سود بسياري از فروش داروهاي توليد شده براي اين ويروس آزمايشگاهي نصيب آن ها خواهد شد.
آنفلوآنزاي هراسي بوش و سود چندين ميليارد دلاري!
در سال 2005 جورج بوش در سفر به مريلند و موسسه ملي بهداشت در اين ايالت در كنفرانس مهم خبري شركت كرد. در اين كنفرانس خبري بي سابقه بسياري از دولتمردان بوش و رئيس سازمان بهداشت جهاني حضور داشتند. وي در اين كنفرانس از طرح پنتاگون تحت عنوان «طرح راهبردي آنفلوآنزاي واگيردار» رونمايي كرد.
بوش در اين سخنراني تلاش كرد تا اذهان را براي پذيرش ويروس جديد آنفلوآنزاي آماده كند. او در سخنراني خود به همه گيري آنفلوآنزاي در سال 1918 و كشته شدن نيم ميليون نفر در آمريكا و نزديك به 20 ميليون نفر در نقاط مختلف جهان اشاره كرد و تلويحا از احتمال وقوع همه گيري مشابه 1918 پرده برداشت. در اين سخنراني بوش صراحتا از نام آنفلوآنزاي مرغي استفاده كرد و ابراز نگراني كرد كه روي اين بيماري فراگير خواهد شد و بايد با آن مقابله كرد.
اما بوش آسيايي ها را منشأ احتمالي ورود اين بيماري به آمريكا معرفي كرد..! بوش در سخنان خود اينگونه استدلال كرد كه به دليل تماس مردم آسيا با پرندگان اين بيماري از آسيا به اروپا و آمريكا منتقل خواهد شد. بوش در سخنان خود تصريح كرد هنوز نشان و مدركي دال بر وجود اين بيماري و يا مشاهده مواردي از ابتلا به آن و يا قريب الوقوع بودن آن در دست نيست.
متعاقب اين اعلام، بوش براي مبارزه با شيوع احتمالي يك بيماري كه هنوز مشاهده نشده، درخواست بودجه اي بيش از يك و نيم ميليارد دلار كرد تا برنامه «جنگ پيشگيرانه» را تدوين كند. در اين برنامه براي بيماري شيوع نيافته آنفلوآنزاي مرغي اقدام به تحقيق و توليد دارو شد.
گفتني است توليد اين دارو به شركت «گيلعاد ساينس» واگذار شد كه بخش عمده اي از سهام آن متعلق به شخص رامسفلد بود. با اعلام اين خبر و توليد داروي آنفلوآنزاي در اين شركت، ارزش سهام 7دلاري شركت، به بيش از 50 دلار به ازاي هر سهم افزايش يافت.
مورد ديگر داروي ويوايكس ايكس (vioxx) بود كه براي درمان آرتروز توليد شد. اين دارو نيز مانند تاليدوميد به سرعت مورد استقبال بيماران در سراسر جهان قرار گرفت و بيش از دوميليون نفر آن را براي درمان انتخاب كردند. پس از مدتي تحقيقات بر روي اين دارو مشخص شد مصرف اين دارو احتمال حملات قلبي را تا 4 برابر افزايش مي دهد.
شركت سازنده اين دارو، شركت آلماني مرك (Merc Co) بود كه به سرعت دارو را از بازار جمع آوري كرد و در سكوت ايجاد شده از هرگونه پيگرد در امان ماند. اين شركت داروهاي بسياري را با استفاده از تركيبات مرفين، كدئين و ديگر مخدرهاي آرام بخش توليد كرده است. از ديگر شاهكارهاي اين شركت آلماني توليد داروي «ضدسرفه» بود كه تركيب اصلي آن از ماده مخدر هروئين بود.
چرچيل: «آنها را كباب كنيد.»
هدف نيروهاي متفقين نابود كردن مردم آلمان به ترسناك ترين شكل ممكن بود. در 13 فوريه 1990، 45 سال بعد از ويراني درسدن، ديويد ايروينگ (David Iring)، در كاخ فرهنگ درسدن به سخنراني پرداخت. ايروينگ در سخنراني خود به جمله اي مشهور از چرچيل اشاره كرد: «نمي خواهم در مورد چگونگي نابود كردن اهداف با اهميت اطراف درسدن به من پيشنهاد دهيد. من پيشنهادهايي مي خواهم در مورد چگونگي كباب كردن 600000پناهنده اي كه از برسلاو به درسدن آمده اند. اما كباب كردن آلمان ها براي چرچيل كافي نبود. وي در صبح روز بعد از بمباران به هواپيماهاي سبك دستور داد كه بازماندگان بمباران ها را در ساحل رودخانه الب (River Elbe) به رگبار ببندند.
اين دستور چرچيل در راستاي تحقق بخشيدن به برنامه پيشنهاد شده از سوي مورگنتا، وزيرخزانه داري روزولت بود. وي پيشنهاد كرده بود كه براي اطمينان حاصل كردن از اينكه آلمان ديگر هيچ گاه قدرت نيابد، مي بايست به گونه اي به اين كشور حمله كرد كه اين كشور تكه تكه و منزوي شود و براي هميشه از لحاظ صنعتي فلج بماند.
مورگنتا در سال 1945 و همزمان با رياست جمهوري ترومن از سمت خود استعفا داد و بقيه عمر خود را به نظريه پردازي براي صهيونيست ها و كمك مالي به اسرائيل اختصاص داد. وي در سال 1948 نيز يك بنياد كشاورزي در اسرائيل بنيان گذاشت.
 


گريپ فروت تأثير دارو را خنثي مي كند

مصرف ميوه ها و سبزي هاي تازه همواره توسط متخصصان سفارش شده و كمك اين خوراكي ها به سلامتي انسان موضوع تازه اي نيست.
ميوه ها و سبزي ها حتي به درمان بيماري هايي چون سرطان نيز كمك مي كنند چرا كه در كنار ويتامين سرشاري كه دارند، حاوي آنتي اكسيدان نيز هستند. گياهان از اين ماده براي محافظت از ارگانيسم شان استفاده مي كنند. انسان نيز با خوردن ميوه و سبزيجات از بسياري از اين آنتي اكسيدان هاي گياهي بهره مند مي شود.
اما در برخي موارد تركيب ميوه ها و سبزي ها با بعضي داروها نتيجه مطلوبي در پي ندارد. براي مثال گريپ فروت مي تواند تأثير داروها را كم كند و يا حتي اثر را از بين ببرد. در گريب فروت ها به ميزان زيادي آنتي اكسيداني به نام نارينگين وجود دارد كه مزه تلخ اين ميوه هم به خلاطر همين ماده است.
مدت هاست كه تأثير نامطلوب نارينگين بر داروها شناخته شده است چرا كه نارينگين از تبديل مواد در كبد جلوگيري مي كند كه در نتيجه غلظت مواد دارويي در خون بالا مي رود و حتي ممكن است بدن به اين غلظت بالا واكنش نشان دهد. به همين خاطر توليدكنندگان دارو در دستورالعمل مصرف دارو تأكيد مي كنند كه دارو همراه گريپ فروت مصرف نشود. از داروهايي كه گريپ فروت چنين تأثيري رويشان دارد، مي توان به آنتولول، سري پرولول، تانلينولول، و آنتي بيوتيك هايي مثل سيپروفلاكسيسن و لووپلاكسين، داروهاي ضدقارچ ايتراكوتازول و قرص ضدحساسيت فكسونتادين اشاره كرد.
البته موارد بسيار كمي نيز وجود دارد كه اين مكانيزم جنبه مثبتي هم دارد. چرا كه گريپ فروت بدون اين كه اثر جانبي ايجاد كند. تأثير دارو را افزايش مي دهد به طول مثال مي توان به داروي سيروليموس اشاره كرد كه سيستم ايمني بدن را تقويت مي كند و براي بيماراني تحت عمل پيوند عضو قرار مي گيرند، استفاده مي شود.
گريپ فروت همچنين بر درمان بيماران سرطاني اثر مثبت مي گذارد. اين مطلب از نتايج تحقيقات گروه سرطان دانشگاه شيكاگو به دست آمده است. به گفته اين پژوهشگران، بيماراني كه روزانه يك ليوان آب گريپ فروت مي نوشيدند، دوز دارو را تا دو سوم كاهش داده اند. اين كار بر دوره درمان تأثير سوئي نگذاشت و تأثيرات جانبي نيز درپي نداشت.
زنجبيل نيز مي تواند به جذب گلوكز در سلول هاي ماهيچه اي كمك كند بدون اين كه نيازي به انسولين باشد. از قرار معلوم زنجبيل ميزان جذب پروتئيني را كه به انتقال گلوكز به داخل سلول كمك مي كند، افزايش مي دهد و اين امر به خاطر مقادير زيادي اسيد فنيكي است كه در آن وجود دارد. اسيد فنيك تركيبي شيميايي است كه در بسياري از گياهان موجود است و در صنايع دارويي استفاده فراواني از آن مي شود.
پژوهشگران مي گويند تركيبات شيميايي زنجبيل مي تواند ميزان جذب گلوكز را در بيماران ديابتي نوع 2تا حد زيادي تنظيم كند.
 


قرص و شربت كي فاسد مي شود؟

همه مي دانند كه داروها تاريخ مصرف دارند و نمي توان براي مدت زياد آنها را نگه داشت اما خيلي افراد در موقع استفاده، وسوسه مي شوند و ترجيح مي دهند اين نكته مهم را فراموش كنند.
با گذشت زمان، داروها غيرقابل مصرف مي شوند؛ برخي از آن ها تأثيرشان را از دست مي دهند درحالي كه مصرف برخي ديگر براي سلامتي مضر است. به همين خاطر بايد تاريخ مصرف داروها را جدي گرفت.
به گزارش مشرق، شركت هاي توليد دارو نيز فقط تا زمان اتمام تاريخ مصرف، تأثير و سلامت محصولشان را تضمين مي كنند و بعد از آن تاريخ، خود دارو ممكن است عامل بيماري شود.
واقعيت اين است كه گاهي ممكن است دارويي پيش از تمام شدن تاريخ مصرفش فاسد يا غيرقابل استفاده شود. اين امر وقتي اتفاق مي افتد كه داروها درست نگهداري نشوند.
كارشناسان توصيه مي كنند كه بهتر است همه داروهايي كه بيرون از يخچال هستند را در اتاق خواب نگهداري كرد. چرا كه اتاق خواب معمولاً خنك و تاريك است. حمام و دستشويي نامناسب ترين جا براي نگه داشتن داروها هستند. چرا كه رطوبت بالاي آن باعث فاسد شدن داروها مي شود.
بايد درنظر داشت كه تاريخ مصرف، فقط براي داروهايي است كه درشان باز نشده است و خلوص و اثرگذاري دارو تا پايان تاريخ مصرف به شرطي تضمين مي شود كه در دارو باز نشده باشد. به همين خاطر پس از اين كه در داروها باز شد نمي توان به مدت طولاني آن را نگه داشت.
در ارتباط با قرص ها معمولاً كمتر مشكلي ايجاد مي شود اما درمورد قطره چشم، اسپري بيني، شربت و پماد مسئله متفاوت مي شود. چراكه اين داروها مدت زيادي پس از باز شدن درشان قابل استفاده نيستند. به طور خلاصه مي توان گفت در هر دارويي كه آب وجود داشته باشد، مشكل ميكروبي شدن آن نيز وجود دارد.
پس شربت ها و قطره هاي باز شده ديگر تا زمان تاريخ مصرفشان قابل استفاده نيستند. اما از كجا مي توان فهميد كه پس از باز كردن اين داروها تا چه زماني مي توان از آنها استفاده كرد؟
در پاسخ به اين سؤال بايد يادآور شد كه در راهنماي استفاده بسياري از محصولات اين نكته نيز درج شده كه پس از باز كردن آن، تا چه زماني مي توان از آن استفاده كرد. همچنين مي توانيد هنگام خريد دارو چنين اطلاعاتي را از داروخانه بگيريد. بهتر است براي فراموش كردن تاريخ باز شدن دارو، تاريخ موردنظر را روي خود آن بنويسيد.
بهتر است بدانيد مواد تركيبي را هم كه خود داروخانه ها درست مي كنند معمولاً خيلي كمتر از ديگر داروها ماندگاري دارند. دليل اين امر هم اين است كه در اين داروها عامدانه و آگاهانه مواد نگهدارنده اضافه نمي شود چراكه مثلاً بيمار قادر به خوردن آن ها نيست. اما همين داروها هم تاريخ مصرف معيني دارند كه بايد اطلاعات لازم را از سازنده آن گرفت.
در ادامه مطلب به مدت زماني كه برخي داروها پس از باز شدن درشان قابل استفاده هستند اشاره خواهد شد.
قطره چشم
قطره هاي چشم اكثراً حاوي مواد نگهدارنده هستند. با اين وجود حداكثر چهار هفته پس از باز شدن درشان قابل استفاده اند. اما قطره هاي چشم كوچكي كه تنها براي يك بار استفاده درست شده اند مواد نگهدارنده ندارند. اگر پس از باز شدن اين قطره ها از آن ها استفاده نشود بايد دور ريخته شوند.
قطره ها
قطره ها، حتي قطره هايي كه حاوي الكل هستند، بايد ظرف يك ماه استفاده شوند. البته اطلاعات دقيق تر درمورد هر محصول را بايد در دستورالعمل بسته خود قطره يافت.
كرم ها و ژل هاي حاوي آب
ماندگاري اين محصولات پس از باز شدن كمتر از پمادهاي بدون آب است. همچنين كرم هايي كه حاوي چربي هستند اگر در معرض اكسيژن هوا قرار گيرند فاسد مي شوند.
اسپري بيني
اين محصول نيز پس از باز شدن نبايد بيش از سه ماه مورد استفاده قرار گيرد. اسپري هايي كه از طريق مخاط بيني جذب مي شوند تنها به مدت يك هفته قابل استفاده هستند و پس از آن در هر صورت تأثرگذاري شان از بين مي رود و بايد دور ريخته شوند.
 


تولد كودكاني با 2 مادر و يك پدر

محققان انگليسي كودكاني را به دنيا آوردند كه از 2 تخمك جداگانه و 1 اسپرم بارور شده است.
با استفاده از اين روش انتقال ژن هاي ناقل بيماري از مادر به كودك كه ميزان شيوع آنها به 200 درصد مي رسد به پايان مي رسد.
بيماري هايي از قبيل ضعف عضلاني، كوري، نارسايي هاي قلبي كه برخي اوقات منجر به مرگ نوزاد مي شود و از طريق ژن هاي مادر و ميتوكندري ناقص به نوزاد انتقال مي يابد، با استفاده از روش استفاده از دو تخمك و دو مادر به پايان مي رسد.
در اين روش با استفاده از 3 والد كه باعث حل مشكل ميتوكندري ناقص مي شود، از انتقال بيماري ها جلوگيري مي شود.
در اين روش در مرحله باروري يك تخمك دوم كه از مادري متفاوت گرفته شده به تخم بارور شده اضافه مي شود بدين ترتيب تخمك سالمي كه از مادر سالم گرفته شده، باعث تكميل ميتوكندري ناقص مي گردد و به جاي انتقال ژن هاي ناقل بيماري از مادر اول، ژن هاي سالم از مادر دوم به كودك انتقال مي يابد.
در پي اجراي اين روش، اكنون در انگلستان بحث بر سر مسائل اخلاقي اين روش بالا گرفته است.
جامعه علمي انگلستان اكنون به دنبال پاسخ اين سؤال است كه آيا اين روش، روشي درست و از نظر اخلاقي قابل قبول است يا نه؟
 


خواب 100 ميليون ساله

دانشمندان نوعي باكتري را كشف كردند كه تا 100 ميليون سال به خواب زمستاني مي رود.
به گزارش ساينتفيك، دانشمندان دانشگاه «نيوكسل» نمونه اي از باكتري هاي موجود در كف اقيانوس شمالگان را مورد بررسي قرار دادند و متوجه نوعي ارگانيسم حساس به دما شدند.
با توجه به اين دماي آب اقيانوس شمالگان نزديك به دماي انجماد است، دانشمندان براي بررسي عملكرد باكتري ها، دماي محيط را تا 20 درجه سانتيگراد بالا برده و باكتري ها در اين دما شروع به فعاليت كردند.
با افزايش دما تا 50 درجه سانتيگراد، اتفاق عجيبي رخ داد؛ فعاليت باكتري ها افزايش چشمگيري يافت و توليد مثل آنها شدت گرفت.
به اعتقاد دانشمندان، اين باكتري ها به منظور بهره گيري از انرژي گرمايي زمين در كف اقيانوس زندگي مي كنند و با خروج جريان هاي آب گرم از دهانه هاي آتشفشاني كف اقيانوس فعاليت خود را آغاز مي كنند؛ اما با كاهش دماي آب به خواب زمستاني مي روند و تا 100 ميليون سال در اين حالت باقي مي مانند.
به اعتقاد دانشمندان اين باكتري هاي عجيب، گنجينه عظيمي از تاريخ زمين را به همراه دارند.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14