(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنج شنبه 6 مهر 1391 - شماره 20317

پيشكشي به پيشگاه سلطان خراسان
زيارت
راز آرامش
باغ هشتم
تيري ميسان نويسنده و روزنامه نگار فرانسوي در تبعيد:
11سپتامبر يك كودتاي بزرگ نظامي بود!
هشتمين خورشيد در آيينه شعر فارسي
حضور هنرمندان ايران و جهان در همايش باران غدير
در رونمايي از كتاب خاطرات ايران
سيلي زن ايراني زير گوش افسر عراقي
شعر مشترك شاعر ايراني و افغانستاني براي دفاع از پيامبر(ص)
چشم نوشته ها منتشر شد


پيشكشي به پيشگاه سلطان خراسان

زيارت

عليرضا قزوه
اي نسيم پر از عطر هندوها، هيچ از روح معبد خبر داري؟
هيچ از آغاز و مبدأ نمي پرسي، هيچ از انجام و مقصد خبر داري؟

هيچ مي پرسي آن سوي درياها، مردماني غريب اند، تنهايند
از غم بي شماران نمي پرسي؟ هيچ از درد بي حد خبر داري؟

اي نسيمي كه در كوچه هاي هند، شاهد رام رامي و آرامي
از مدينه كه مي آمدي اين سو از مقام محمّد خبر داري؟

بوي ذي القعده پيچيده بود آنجا اول ماه ذي قعده قم بودي
زائران حرم از چه مي گفتند؟ لابد از دور مرقد خبر داري!

لابد از آسمان ديده اي آنجا نورباران فوج كبوترهاست
هيچ پرسيدي آنجا چه جايي بود؟ هيچ از آن رفت و آمد خبر داري؟

اي نسيمي كه در كوچه ي دهلي بوي عود و حنا مي دهد جانت
از نشابور آيا گذر كردي؟ از سناباد و مشهد خبر داري؟

شوق پابوس صحن تو را دارم، بانگ نقاره پيچيده در جانم
پشت سر آن همه غم نمي دانم، پيش رو اين همه سد خبر داري؟

طوطي هند بودن نمي خواهم من كبوتر... نه، آهوي دلتنگم
تو دلت سوز دارد خبر دارم، من دلم درد دارد خبر داري!
 


راز آرامش

حميدرضا نظري
آهوان مات نگاهي كه به مردم داري
عاشقان مست دوچشمي كه درآن خم داري

شام را برق دوچشمان توازهم پاشيد
روز رابين دوزلف شكنت گم داري

ماه را نور جبينت به تماشا واداشت
عدل را بين دوابروت تجسم داري

زائرت بازكند لب زغمش آگاهي
توكه با آهوي بي نطق تكلم داري

راز آرامش درپيش توبودن زيباست
توكه دريايي و درسينه تلاطم داري

عشق دنبال توتاهفت ديار آمد وديد
كه مكان باز تو در وادي هشتم داري

صيدتنها نه كه صياد هم آشفته ي توست
لطف برصيد و به صياد ترحم داري

روز محشرمن وچشمان ضمانت خيزت
برشفيعان دگر حق تقدم داري
 


باغ هشتم

جواد نعيمي
باغ هشتم چه با صفا شده است
نور در كوچه ها ، رها شده است

تا زند هشت بوسه بر رخ عشق
صبح زود آفتاب ، پا شده است
معرفت
تا «سعي » مي كنم كه بيايم كمي «صفا»
راهي به كوي حضرت تو مي شوم ، رضا

حجي قبول ثبت شود در جريده ام
با معرفت اگر زيارت كنم تو را
هديه
بيمارم و آمدم به پا بوس شما
سوگند دهم ولي شما را به خدا

هديه ندهيدم اينك از جام شفا !
تا نزد شما، باز بيايم فردا
(شعر بر اساس نوشته يكي از عاشقان امام هشتم عليه السلام )
پا بوس
وقتي كه به پابوس قمر مي آيم
با شوق زياد و چشم تر مي آيم

تا بوسه زنم به هشتمين جلوه نور
بر روي دو پا نه ، روي سر مي آيم
زيارت
وقتي كه اصول را رعايت بكنيم
حق است كه احساس رضايت بكنيم

استان رضا و مشهدش را بايد
با معرفت و عشق ، زيارت بكنيم
 


تيري ميسان نويسنده و روزنامه نگار فرانسوي در تبعيد:

 11سپتامبر يك كودتاي بزرگ نظامي بود!

عليرضا آل يمين
او يك فرانسوي است. اما نمي تواند در كشور خود زندگي كند. موساد و سرويس جاسوسي فرانسه در پي قتل او هستند. جرم ميسان اين است كه به عنوان يك نويسنده و روزنامه نگار فعال و مشهور، تلاش دارد ابعاد توطئه صهيونيستي 11سپتامبر را افشا كند!
شهريور سال جاري، وقتي جشنواره فيلم افق نو در تهران برگزار مي شد با ميسان در محل هتل ارم گفت وگو كرديم. ميسان هم اينك با چندين روزنامه در كشورهايي مثل مكزيك، ونزوئلا، سوريه، روسيه و... همكاري دارد. او به طور خاصي به روزنامه كيهان علاقه مند است.
شما بر رمزگشايي از حادثه 11 سپتامبر اصرار داريد. چرا؟
بعد از ماجراي 11سپتامبر اين احساس در من ايجاد شد كه آنچه به صورت رسمي به ما توضيح داده شد از صداقت لازم برخوردار نيست. من قبلا هم در زمينه روش هاي مختلف كه سرويس هاي جاسوسي در پيش مي گيرند تا حملات تروريستي را براي منافع خودشان تحريف كنند، كاركرده بودم. اين ايده كه يك دوست يا بخشي از يك دولت اين عمليات تروريستي را عليه خودش انجام داده براي ما آشنا بود. اما ابعاد اين حادثه آن قدر وسيع و گسترده بود كه بايد خيلي محتاطانه برخورد مي كردم. من در مرحله اول تلاش كردم از حوادث پيش آمده يك وقايع نگاري دقيقه به دقيقه تهيه كنم. من از روشي استفاده كردم كه جامعه شناسان وقتي مي خواهند درباره يك واقعه تحقيق كنند از آن بهره مي برند. از اين رو بيانيه ها و شواهد موجود درباره 11، 12 و 13 سپتامبر را جمع آوري كردم. شواهد مربوط به 48 ساعت اول را جدا كردم. چون وقتي حادثه اي رخ مي دهد احساسات تندتر و شديدتر است و خيلي سريع تفسير صورت مي گيرد و همه تحت تاثير قرار مي گيرند، آن هم به دليل فشار گروه هاي اجتماعي.
اگر دقت كنيد تمام اين شواهد تعجب آور است. چون در چند ساعت اوليه همه چيز گفته مي شود. در برنامه هاي تلويزيوني كساني هستند كه مي گويند: من ديدم كه هواپيماها آمدند و به برج ها برخورد كردند. اما اگر در عكسها دقت كنيد اين هواپيماها پنجره نداشتند. پس اين هواپيماها براي خطوط مسافربري نيستند. افراد ديگري هستند كه مي گفتند: اصلا هواپيمايي نديديم كه به پنتاگون برخورد كند، بلكه آنها موشك ديده اند. در واقع شواهد در ساعات اوليه به اصل حقيقت وفادارتر است در حالي كه باگذشت زمان شواهد تغيير مي كنند. مرحله بعدي اين بود كه تلاش كردم تمام اتفاقاتي را بشناسم كه واكنش ها براساس آن در جامعه صورت گرفت. به عنوان مثال اينكه شما در برج مراقبت اظهار مي كنيد كه يك هواپيما از مسير خود خارج شده است. از آن مي خواهيد كه مسيرش را اصلاح كند. او را راهنمايي مي كنيد. يك دفترچه هست كه تمام اين ها را به شما توضيح مي دهد. طبق آن بايد تماس بگيريد با افراد و مراكز لازم مثل نظاميان حتي اگر نياز باشد آنها بايد چند هواپيماي جنگي بفرستند تا اين هواپيما را در ميان خودشان كنترل و هدايت كنند و نگذارند از مسير خودش خارج شود. تمام اين روش ها عادي و علني است. اما پرسش من اين بود: ژنرالي كه بايد به اين هواپيما اجازه پرواز دهد، چه كسي بود؟ در مصاحبه ها و برنامه هاي مختلف ديده ايم حركت هواپيما بدون نظارت مسئول مربوط امكان پذير نيست. پس كسي كه در برج مراقبت بوده طبق قوانين رسمي عمل نكرده است. اين كه يك ژنرال كنترل را به دست مي گيرد قطعاً مي داند كه از پيش برنامه اي طراحي شده پس اگر موفق شد يك مدال به او داده مي شد و اگر شكست مي خورد، هدف سرزنش قرار مي گرفت.
¤ مسئوليت ها از پيش مشخص شده بود و تمام كساني كه از اين وضعيت آگاه بودند مي دانستند كه چه عواقبي دارد. شايد بتوانيم فرض كنيم برج مراقبت در كنترل يك هواپيما اشتباه كرد، چرا دومين و سومين اشتباه رخ داد؟
در بخشهاي زيادي مي توانيم درباره روايت رسمي اش شك و ترديد داشته باشيم. همان طور كه گفتم وقتي كه در يك وضعيت مصيبت بار هستيم وقايع را آن طور كه هستند نمي بينيم. به عنوان مثال من يك سري از صفحات را از خبرگزاري فرانسه انتخاب كردم كه درباره رخدادهاي 11 سپتامبر و پنتاگون بود. من دقيقه به دقيقه اين اخبار را بررسي كردم. متوجه شدم تناقضات زيادي وجود دارد. مثلا اينكه هيچ كسي هواپيمايي را كه به پنتاگون برخورد كرده، نديده است. من به اين نتيجه رسيدم كه اين كار يك كودتا به شكل كاملا كلاسيك بود؛ كودتايي كه بخش بزرگي در حوزه نظامي آن را تنظيم كرد.
رخداد بسيار مهم در 11 سپتامبر اين است كه هيچ وقت آن طور كه بايد و شايد درباره آن صحبت نشده است. نكته مهم ديگر اينكه براي اولين بار در تاريخ ايالات متحده آمريكا طرح «تداوم دولت» عملي شد. در زمان جنگ هسته اي با اتحاد جماهير شوروي قانوني تصويب شد كه طبق آن اگر دولت ايالات متحده آمريكا كاملا توسط يك بمب هسته اي نابود شد بايد حكومت نظامي جايگزين دولت شود. در ساعت ده و 30 دقيقه صبح 11 سپتامبر، طرح تداوم دولت مطرح شد. يعني دولت، قدرت غيرنظامي را به قدرت نظامي تبديل كرد. قانوني كه قبلا هرگز در ايالات متحده به مرحله اجرا نرسيده بود. حين اجراي اين قانون، دولت نظامي گروه هايي را فرستاد تا تمام اعضاي كابينه بوش و تمام اعضاي كنگره را پيدا كنند. افراد نظامي آمدند و در محل كار و يا در خانه شان همه آن ها را كه مجموعاً چند هزار نفر بودند جمع كردند و بردند در يك شهر زيرزميني در 40 كيلومتري واشنگتن و به آنها اعلام مي شود كه آمريكا مورد حمله قرار گرفته و همه شما در خطر هستيد و بايد براي امنيت بيشتر در يك مكان مخفي با ما باشيد. اين يك كودتاي نظامي بود.
براساس قانوني كه به آن اشاره كردم فقط در صورتي كه تمام اعضاي دولت كشته شوند نظاميان حق دارند جايگزين دولت غيرنظامي شوند. اما در ماجراي 11 سپتامبر رئيس جمهور و هيچ يك از اعضاي كابينه كشته نشده بودند. اينجا مشخص مي شود كه واقعيت يك كودتا بوده است.
و اما افرادي كه در اين برج ها كشته شدند! مي بينيم كه از رهبران شركت هاي بزرگ و معتبري كه دفتركارشان در برج ها بود و اكثرشان هم چند مليتي هستند، حتي يك نفر هم در 11 سپتامبر در محل كارش حاضر نبود. آنها توسط يك تاجر ميلياردر براي يك صبحانه كه جنبه خيريه داشت دعوت شده بودند به «نبراسكا» و از نيويورك خيلي دور بودند. افراد مجبور بودند شب 10 سپتامبر را آنجا بمانند تا بتوانند صبحانه را 11 سپتامبر آنجا بخورند. مراسم صبحانه در يك هتل بزرگ برگزار نشد. بلكه با كمال تعجب در پايگاه نظامي «اوفوت» اين تاجران و مديران برج هاي دوقلو گردهم جمع شدند. يكي از ويژگي هاي رهبران آمريكايي اين است كه وانمود مي كنند كه بخشنده هستند به همين خاطر با پول هاي بسياري كه در اختيار دارند كارهاي به ظاهر خيريه مي كنند.
آن روز يك مانور نظامي بزرگ براي نيروي هوايي آمريكا بود. شبيه سازي كردند كه اگر هواپيماهاي جنگند و روسيه با بمب هاي هسته اي از طريق كانادا به ايالات متحده حمله كنند نيروي هوايي آمريكا چه واكنشي بايد نشان دهد. تقريبا تمام هواپيماهاي جنگنده در هوا بودند. سيستمهاي ماهواره اي هم فعال شده بودند. هدف آنها دفاع از كشور نبود، بلكه هدف ساماندهي يك كودتا بود كه موفق هم عمل كردند، طوري كه همه مأموران ارشد ارتقا گرفتند.
¤ درباره حضور صهيونيست ها و يا عدم حضورشان در برج هاي دوقلو در روز 11 سپتامبر توضيح دهيد؟
- در يكي از برج هاي مركز تجارت جهاني، شعبه يك شركت اسرائيلي بود كه در حوزه مخابرات با اهداف نظامي فعاليت مي كرد. اين شركت 20 ساعت قبل از انفجار، پيامك هايي را به كاركنانش ارسال مي كند و از آنها مي خواهد به محل كارشان مراجعه نكنند. اين شركت كه براي ارتش اسرائيل كار مي كرد، پيش از بروز حوادث از آنها اطلاع داشت. اما چون شركت اسرائيلي بود سرانجام علني نشد كه مسئولين شركت چطور از انفجار در برج هاي دوقلو خبر داشتند.
مسئله ديگر اينكه رئيس جمهور ايالات متحده ساعت 30/20 از تلويزيون به صورت زنده سخنراني مي كند و درباره رخداد و واكنش ايالات متحده توضيح مي دهد. اما قبل از اينكه بوش سخنراني كند، CNN مصاحبه اي را با رهبر يك كشور خارجي پخش كرد. يعني قبل از اينكه رياست جمهوري ايالات متحده آمريكا درباره اين موضوع حرف بزند او تفسير خودش را در مورد اين رخداد ارائه مي دهد. اين در عرف ديپلماتيك مؤدبانه نيست. اين فرد كسي نبود جز آريل شارون. او نسبت به اين رخداد ابراز تأسف مي كند و مي گويد: احساس مردم آمريكا را درك مي كند چون اسرائيلي ها هم از تروريسم رنج مي برند و اسرائيل هميشه كنار ايالات متحده خواهد بود تا اين جنگ عليه تروريسم را ادامه دهد. شارون اولين كسي است كه حتي قبل از رئيس جمهور آمريكا اظهار نظر مي كند و به موضوع تروريسم مي پردازد.
¤ گويا كاندوليزا رايس تلاش مي كرد كه شما را تطميع كند. چرا در پي اين موضوع بودند؟
ابتدا بگويم كه وقتي من مسير افشاگري را پيش گرفتم، در فرانسه يك انفجار رسانه اي ايجاد شد. در اينترنت به صورت مقاله منتشر شد. بعد يك كتاب چاپ كردم اين كتاب در چندين راديو و تلويزيون معرفي شد. 20 هزار نسخه چاپ شد. مطمئن نبودم همه نسخه ها فروخته شود. اما ظرف كمتر از يك هفته همه كتاب ها فروخته شد. همه مردم تعجب مي كردند.
¤ موضع گيري شما چه مدت پس از 11 سپتامبر بود؟
شش ماه بعد. زماني كه موضوع 11 سپتامبر ابعاد وحشتناكي به خودش گرفت. روزنامه لوموند كه با نفوذترين روزنامه در فرانسه است يك صفحه كامل اختصاص داد به تخريب كتاب من و سردبيرتوضيح داد كه من يك فرد يهودستيز خطرناك هستم كه 11 سپتامبر را انكار مي كنم! از آن روز تمام مطبوعات فرانسه بدون استثنا به من فحش مي دادند؛ حتي آنهايي كه يك هفته قبل از من تمجيد مي كردند.
¤يعني 11 سپتامبر تبديل شد به يك هولوكاست ديگر!؟
بله دقيقا. آنها مي گفتند چطور به خودتان اجازه مي دهيد كه آمريكائيها را به عنوان جنايتكار معرفي كنيد. من در فرانسه يك فرد سياسي و يك روزنامه نگار مشهور بودم. اما از همه جا طرد شدم چون ديگر حق نداشتم و نمي توانستم از طريق رسانه ها حرف بزنم. نااميد نشدم و شروع كردم به سفر كردن و افشاگري. كتاب من به 28 زبان دنيا منتشر شد. اين براي آمريكا به يك مسئله تبديل شد. در وهله اول سخنگوي وزارت دفاع ايالات متحده در يك كنفرانس مطبوعاتي به روزنامه نگاران گفت: اگر يكي از روزنامه ها يا شبكه هاي تلويزيوني حتي يك نقل قول از آثار تري ميسان انجام دهد كه پر از توهين به كشته شدگان 11 سپتامبر است، آن روزنامه يا تلويزيون از لحاظ مالي حمايت نمي شود و بايكوت مي گردد. خانم رايس نيز گفت: هر نوع دروغ پراكني عليه ايالات متحده محكوم است و تري ميسان منشأ و منبع اصلي دروغ پراكني است. چند سال بعد از 11 سپتامبر در لابي يك هتل در پاريس با يك نويسنده مصاحبه مي كردم. يك پيرمردي آمد و خودش را وكيل بين المللي معرفي كرد. چهره اش برايم آشنا بود. او گفت كه وكيل ريچارد نيكسون بوده است و با سازمان سيا هم كار كرده است و در چند كشور آفريقايي و آمريكايي هم وزير بوده است. بالاخره او را به خاطر آوردم او يك سركوب گر حركت هاي مردمي در آفريقاي مركزي بود و من در جواني در راهپيمايي هايي بر عليه او شركت كرده بودم. او گفت: من براي شوراي امنيت ملي ايالات متحده كار مي كنم و الان از طرف خانم كاندوليزا رايس آمده ام. ما مي خواهيم تو مقامي متناسب با شأن و جايگاه واقعي خودت داشته باشي. سطح شما بسيار بالاتر از اين ژنرالهاي فرانسوي است كه با آنها رفت و آمد مي كني اينها شايد در ماه هشت هزار يورو درآمد داشته باشند اما ما موقعيتي خيلي بهتر براي شما فراهم مي كنيم. او با روحيه خاص خودش صحبت مي كرد. واقعا نگاه خشك و ترسناك داشت. من به او گفتم براي پاسخ گويي به شما نياز به زمان دارم. بعد از آن رفتم سراغ دوستان رده بالاي نظامي خود و گفتم كه فرستاده رايس به ملاقات من آمد و مرا تهديد كرد.
دوستان نظامي چند سال از من حمايت كردند. موساد از ايالات متحده درخواست كرده بود من را بكشند اما سرويس هاي فرانسه باخبر شدند. ژاك شيراك در يك گفت وگوي تلفني به شارون گفته بود: اگر اتفاقي براي آقاي ميسان بيفتد ما اين را به عنوان يك رفتار خصمانه تلقي خواهيم كرد. شارون پاسخ داده بود: شما در كشور خودتان سرور هستيد اما در خارج از فرانسه نمي توانيد اعمال نظر كنيد. شيراك مي گويد: من فقط در مورد فرانسه حرف نمي زنم بلكه منظورم كل اتحاديه اروپاست و شارون پاسخ مي دهد: به اين فرد هدف حمايتتان بگوييد از اتحاديه اروپا خارج نشود.
¤ چطور شد كه نتوانستيد در فرانسه بمانيد مجبور به ترك آن شديد؟
زماني كه نيكلا ساركوزي سركار آمد مذاكراتي ميان او و ايالات متحده در كشور آمريكا صورت گرفت. همان دوستاني كه در ستاد ارتش از من حمايت مي كردند من را دعوت كردند و گفتند: آمريكا به ساركوزي گفته است كه تو تهديدي براي امنيت ملي آمريكا هستي و بايد كشته شوي و كشور فرانسه به عنوان يك متحد موظف است در اين زمينه همكاري كند.
دوستانم از من خواستند سريع تر فرانسه را ترك كنم. من هم بلافاصله به سوريه رفتم و پناهنده شدم. از آنجا مدتي هم به روسيه، ونزوئلا و لبنان رفتم.
¤ چرا حاضر شديد اين همه سختي را تحمل كنيد و خودتان را به خطر بيندازيد؟
¤ انتخاب من حقيقت بود! تلاش كردم توضيح بدهم مي توان جلوي زنجيره خشونت آميز را گرفت. اين درحالي است كه من از پيش درباره عواقب فعاليت هايم فكر نكردم. به هر حال من به اين كار ادامه خواهم داد و هرگز هم از خودم درباره عواقبش سؤال نمي كنم. به تدريج فهميدم توانايي مقابله با اين وضعيت را دارم. امام خميني(ره) گفتند: «جنگ دانشگاه است!» مطمئنا اين طور است. با مبارزه است كه آدم بزرگ مي شود. اگر از يك سرباز بخواهيم به جنگ برود و سرباز فكر كند، كشته خواهد شد.
¤ در چه زمينه هايي غير از
11 سپتامبر با نظام سلطه مبارزه مي كنيد؟ چه موضوعاتي از سياست هاي ايالات متحده را چالش برانگيز مي دانيد؟
من روي موضوع انقلاب هاي رنگي و مخملي زياد كار كردم. در كشورهاي مختلف بودم تا از نزديك شاهدش باشم. سعي كردم در زمينه تعريف واقعيت احزاب سياسي توسط ايالات متحده در دنيا مطالعه كنم. من يك مطالبي دارم خاص آقاي شريعتمداري چون ايشان تحليل هاي عميق دارند نه اينكه در جهت منافع خودشان مسائل را تحليل كنند. در مورد موضوع ليبي خيلي زياد و دقيق انتقاد كردم از معمر قذافي، او در طول دوران حكومتش حتي توافق هاي زيادي با اسرائيل انجام داده بود. همزمان چند بازي را انجام مي داد. اما وقتي به ليبي حمله شد من بدون ترديد وارد عمل شدم و در حد توانم تلاش كردم موضع گيري كنم. رفتم ليبي و در آنجا كارهاي سخت روزنامه نگاري انجام دادم كه تأثير قابل توجهي در فرانسه داشت همچنين تصميم گرفتم توصيه هايي بكنم به ليبي در مورد استراتژي هايي كه در حوزه ديپلماسي و سياسي بايد اتخاذ مي كرد. آنها چون به من شك داشتند تصميم گرفتند مرا به عنوان مخالف سياسي دستگير كنند اما سيف الاسلام آمد و يك سري مسئوليت ها را در دولت خودش به من سپرد و من تلاش كردم يك سري كارهاي خوب انجام دهم اما اصلاً تصور نمي كردم ليبي به اين وضعيت بيفتد.
افراد بومي و بيابانگرد در يك وضعيت بسيار بد، به ويژه در حوزه آموزش و تعليم و تربيت قرار گرفته بودند. افراد واجد شرايط و تحصيلكرده كه بتوانند واقعاً مؤثر كار كنند خيلي كم بود. من توصيه كردم كه ليبي با ايران وارد بحث و گفت وگو شود. آنها هم تلاش كردند كه يك هيئت به ايران بفرستند. مسئله اين است كه هيچ كس دوست نداشت به قذافي كمك كند درحالي كه او كسي بود كه متحد و طرفدار همه دنيا بود اما همه دنيا به او خيانت كردند. درست است كه يك شخصيت دمدمي بود اما اين دليل نمي شود كه او را بهانه قرار دهند و مردمش را قتل عام كنند. اگر جلوي اين حملات در ليبي گرفته مي شد من مطمئنم كه اين وضعيت براي سوريه پيش نمي آمد.
¤ شما با آقاي حسين شريعتمداري هم ديدار و گفت و گو داشته ايد نظرتان درمورد ايشان و روزنامه كيهان چيست؟
- ايشان شخصيتي هستند كه به طرز تعجب آوري دقيق و آگاه از مسائل هستند و توان و قدرت تحليل دارند. كمتر كسي را با اين قدرت درك و تجزيه تحليل مي شناسم . با افراد هوشمند و استراتژيست بسياري برخورد داشتم اما آقاي شريعتمداري اين توانايي را دارد كه تمام خواسته هاي فردي خودش را كنار بگذارد و با يك ديد واقعاً عالي به عمق و كنه مطالب دست پيدا كند كه ديگران اين توانايي را ندارند. اگر بخواهم ايشان را با كسي مقايسه كنم فكر مي كنم تنها كسي كه در اين سطح فكر و توانمندي به نظر مي رسد آقاي برژينسكي است. برژنسكي كسي است كه تلاش مي كند نقش بهترين بد را بازي كند. حتي روش لباس پوشيدن و حتي ابروهايش را شكل خاصي مي دهد تا ترسناك به نظر بيايد. كسي است كه از استعدادش فقط براي بدي استفاده مي كند فكر مي كند چه بدي اي مي تواند انجام دهد. آقاي شريعتمداري برعكس فكر مي كند آدم چطور مي تواند با اين طور آدمي مقابله كند.
 


هشتمين خورشيد در آيينه شعر فارسي

علي خوشه چرخ آراني
دعبل خزاعي يكي از مشاهير شعراي عرب و مداح اهل بيت عليهم السلام و از ياران امام رضا(ع) بود كه با سرودن قصيده «تائيه» كه در مدح اهل بيت رسول خدا و در محضر مبارك امام رضا(ع) سرود كه مورد تحسين آن امام همام قرار گرفت و اين سان ادب و شعر شيعي بر اثر تشويق بزرگواران دين رشد كرد و شاعراني مومن و وابسته به مكتب فضيلت اهل بيت، مدافع حق و زبان گوياي محرومان و مظلومان شدند و شعرشان در دل و جان مردم اثري دوچندان نهاد و بنابراين با نگاهي اجمالي به تاريخ ادب زبان فارسي مان به اين نكته خواهيم رسيد كه در تاريخ ادب ما سخن وران آزاده اي بوده اند كه تنها حقيقت و فضيلت را سروده اند و از اين رهگذر رنج هاي فراوان به جان خريده اند و با اين وجود تا عصر صفويه در زمينه مدح پيامبر(ص) و مخصوصا ائمه معصومين به اشعار زيادي بر نمي خوريم زيرا تعصبات و مشاجرات مذهبي قرون پنجم و ششم هجري كه تمام ايران را دربرگرفته بود با جنگ ها و ستيزه هاي جاهلانه و متعصبانه همراه بود كه شاعران شيعي كه در اكثر شهرها در اقليت بودند يا شعري در اين زمينه نمي سرودند و يا اگر شعري مي گفتند براي حفظ جان، آن را ثبت و ضبط نمي كردند.
نخستين چكامه اي كه در مدح علي بن موسي الرضا(ع) آمده است از آن «سنايي غزنوي» است و ظاهرا پيش از او كسي در مقام و مدح امام رضا(ع) برنيامده است و يا اگر قصايدي در اين زمينه سروده شده در جايي ضبط نشده است و اگرچه در دواوين منظوم شاعران ما تا قبل از تيموريان و صفويان، اشعار مديحه در مورد امام رضا(ع) بسيار اندك است اما از زمان تيموريان و به ويژه صفويان كه ديدگان شيعيان آزادانه به سوي خط پاك توس منورگرديد قصايد و مداح زيبا و ارجمندي در مدح و منقبت امام ثامن سروده شده است.
پس از سنايي غزنوي كه مديحه اي استوار و چكامه اي به سبك خراساني و بامطلع:
دين را حرمي است در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
دارد كه در آن حديث منقول «سلسله الذهب» امام رضا(ع) و شرط توحيد را كه «امامت و ولايت» است به تصريح باز مي گويد: ديگر شاعر و عالمي كه وفاتش به سنه 726 هـ .ق اتفاق افتاده و معاصر علامه حلي و صاحب هفت بند معروفي در مدايح اهل بيت است «حسن كاشي آملي» است. ايشان در قصيده اي در مدح امام هشتم مي سرايد كه:
شرف خاك خراسان همه داني كه زچيست؟
زآن كه در خطه او روضه رضوان آمد
چه عجب بودي بهشت از دم يادي كه در او
اثري از شرف خاك خراسان آمد
خواجوي كرماني از شاعران ممتاز و پرآوازه اي است كه خواجه شيراز، حافظ- بسيار از اشعار و انديشه وي استفاده نموده است. ايشان در ديوان اشعار خود در مدح امام رضا(ع) مي سرايد:
به سر و باغ رضا، مرتضي خضرترين
چراغ چشم سماوات و شمع روي زمين
سبيل دار خراسان و خورخراسان ناب
شهيد مشهد و خسرو نشان طوس نشين
حسن نهاد و علي نام و موسوي گوهر
ذبيح نسبت و يحيي دل و مسيح آئين
عصمت بخاري شاعر ايراني عصر تيموري است كه تاريخ وفاتش را به سنه 829 هـ . ق نگاشته اند. او در منقبت امام رضا(ع) شعري بسيار طولاني و زيبا در قالب بندهاي گوناگون سروده است.
اي روضه اي كه دهر زبويت معطر است
آبت زكوثر و گلت از مشك و عنبر است
شاهي كه كائنات طفيل وجود اوست
خلوت سراي سدره مقام شهود اوست
«محمدبن حسام الدين» معروف به ابن حسام فوسفي از گويندگان قرن نهم هجري است كه در غالب اشعارش مدايح رسول اعظم(ص) و ائمه معصومين فراوان يافت مي گردد. او در قصيده اي با عنوان «در مناقب شاه خراسان علي بن موسي الرضا» قصيده اي بسيار زيبا و دل نشين دارد:
زبوي طره تو شميم باد شمال
معنبر است رياحين، معطر است چمن
گياه و لاله دمد دم به دم چو فصل بهار
بر آستان تو هر دم زآب ديده من
زبوي تربت پاكش اويس زنده شود
نسيم اگر برساند شميم او به قرن
«نورالدين عبدالرحمن جامي» شاعر و عارف نامي ايران در قرن نهم هجري نيز در مدح و منقبت امام ثامن سروده است:
سلام علي آل طه و يس
سلام علي آل خيرالنبيين
سلام علي روضه حل فيها
امام يباهي به الملك والدين
امام به حق شاه مطلق كه آمد
حريم درش قبله گاه سلاطين
علي بن موسي الرضا كز خدايش
رضا شد لقب، چون رضا بودش آيين
«طالب آملي» متخلص به «طالب» شاعر اوايل قرن يازدهم هجري و از پيروان سبك اصفهاني است كه در ديوان اشعار او تركيب بند زيبايي در مدح و ستايش علي بن موسي الرضا(ع) يافت مي شود.
من كيم خاك بوس درگاهي
جبهه ساي در شهنشاهي
درگه پادشاه ملك صفا
نقد حيدر علي بن موسي
«حاج سليمان صباحي بيدگلي» از شاعران اواخر قرن دوازدهم و اوايل قرن سيزدهم هجري- قصيده اي طولاني در نعت و منقبت امام هشتم(ع) سروده است.
طوس اين يا وادي ايمن كه مي بينم ز دور
گنبد شاه خراسان يا رب اين، يا نخل تور
با وجود گنبدش گفتم چه لازم نه سپهر
عقل گفتا ناگزير است از براي لب قشور
مغفرت بر اين در است و من بر اين در جويمش
عاصيان را شد برين در رهنمون، رب غفور
با نگاهي به دواوين اشعار متقدم و متاخر از جمله ابن محيين وصال شيرازي، قاآني، هماي شيرازي، محمدكاظم صبوري ملك الشعراي بهار، محمدحسين رهي معيري، صغير اصفهاني، قاسم رسا، اميري فيروزكوهي، رياضي يزدي، محمدرضا خزائلي، نصرا... مرداني و... به اشعار زيبا و جذابي در مدح و منقبت امام هشتم برمي خوريم كه در ظرافت طبع و لطافت انديشه برخوردار است و درمي يابيم كه آن ها به راستي كوشيده اند كه زيباترين و جذاب ترين و لطيف ترين الفاظ و نعوت را در توصيف معصومين (عليهم السلام) خاصه شمس الشموس طوس، به جهت قرار گرفتن آستان پرجلال و ملكوتي اش در ايران اسلامي به كار برند و منتهاي تلاش شان اين بوده است كه در نهايت ارادت با صرف جان و قدم صدق و انديشه و ذوق سليم كاخ هايي بلند از شعر و نظم را در خدمت آن امام رئوف پي افكنند كه مجال و مقال بيشتري را مي طلبد. اميد آن كه خداوند متعال به طفيل وجود اين حجت بر حق و بنده صالح و امام معصوم كه در خاك پاك خراسان غنوده است بر بندگان گنهكار اندك توشه به غفران و رحمت خداوندانه بنگرد.
 


حضور هنرمندان ايران و جهان در همايش باران غدير

سومين دوره همايش باران غدير با حضور هنرمنداني از كشورهاي لبنان، كويت، هندوستان، تونس و پاكستان به همت حوزه هنري در روزهاي ششم تا نهم آبان در تهران و يكي از استان هاي كشور برگزار مي شود.
زائري دبير سومين همايش بين المللي باران غدير گفت : امروز بيش از هر زمان ديگري نياز به فعاليت فرهنگي و ارتباط ميان نخبگان فرهنگي ميان ما و جهان وجود دارد و سعي داريم تا با برگزاري اين همايش يك گفت وگوي ميان مذهبي و ميان ديني بين خود و گروه هاي مرجع جوامع ديگر به وجود آوريم و زمينه آشنايي بيشتر ميان همديگر را فراهم كنيم.
وي ادامه داد: در همايش سال جاري بخش ويژه اي به منظور بزرگداشت پيامبر اكرم (ص) ايجاد شده و در آن سعي كرده ايم تا فعاليت هاي فرهنگي افرادي كه مسلمان نيستند، اما در بيان محبت پيامبر اكرم (ص) صاحب آثار فرهنگي و هنري هستند به مخاطبان معرفي شوند.
 


در رونمايي از كتاب خاطرات ايران

سيلي زن ايراني زير گوش افسر عراقي

مرتضي سرهنگي در نشست رونمايي از كتاب «خاطرات ايران» گفت: تمام محاسبات دنيا براي حمله نظامي به ايران درست بود، الا اينكه پس از اين حمله مردم ما به اين شكل استقامت بورزند.
به گزارش مهر،سرهنگي با اشاره به حضور خود در اردوگاه اسراي عراقي جنگ تحميلي گفت: در اين اردوگاه با افسري عراقي به نام جبار آشنا شدم كه سرباز بسيار فرزي بود و اظهار مي كرد كه در همه 19 ماه حضورش در خرمشهر تنها يك بار خفت كشيده بوده و آن هم زماني بوده كه يك زن ايراني را در خانه اش و پس از دوران اشغال اين شهر دستگير مي كند و وقتي از او سوال مي كند كه اينجا چه مي كند؟ آن زن كشيده اي به او زده و گفته: اينجا خانه من است. تو اينجا چه مي كني؟
وي ادامه داد: سرهنگ عراقي ديگري روايت مي كند كه در
گشت زني هايش در خرمشهر زني به نام فاطمه خزرجي را دستگير كرده كه او در اعترافات خود عنوان داشته كه براي تهيه عكس و اطلاعات براي سپاه در اين شهر حضور پيدا كرده است. مدير دفتر ادبيات و هنر مقاومت ادامه داد: همه محاسبات دنيا براي حمله به ايران درست بود، الا ناگهان سرباز شدن مردم ما كه حتي پوشش و غذاخوردن آنها را نيز تغيير داد و پشت همه اين تغييرات و استقامت ها زنان ما ايستاده بودند.
 


شعر مشترك شاعر ايراني و افغانستاني براي دفاع از پيامبر(ص)

سرودن شعري مشترك به نام «قرن محمد(ص)» دو شاعر درباره پيامبر اكرم (ص) كه به صورت نماهنگ از صدا و سيما پخش خواهد شد.
مصطفي محدثي خراساني از سرودن شعري مشترك همراه با محمدكاظم كاظمي درباره پيامبر اكرم(ص) خبر داد و گفت: شعري با نام «قرن محمد(ص)» را در واكنش به توهيني كه اخيرا به ساحت مقدس پيامبر اكرم(ص) صورت گرفته سروده ايم و اين كار را مشترك انجام داده ايم كه واكنشي مشترك باشد از يك شاعر ايراني و يك شاعر افغانستاني.
وي افزود: براي اين شعر نماهنگي توسط شوراي گسترش ادبيات مقاومت بسيج صدا و سيما توليد شده است كه در طي روزهاي آتي از صدا و سيما پخش خواهد شد.
 


چشم نوشته ها منتشر شد

كتاب چشم نوشته ها مجموعه عكسهاي احسان رجبي در دفاع مقدس در آستانه سي دومين سالگرد آغاز جنگ تحميلي توسط انجمن عكاسان انقلاب و دفاع مقدس با مشاركت شهرداري تهران به چاپ رسيده است .
كتاب چشم نوشته ها گزيده اي از عكس هاي احسان رجبي كه ثبت تصاوير و لحظات ناب و ماندگار رشادتهاي رزمندگان اسلام در طي هشت سال جنگ تحميلي مي پردازد.
سعيد صادقي هنرمند عكاس پر تلاش دوران دفاع مقدس در مقدمه اين مجموعه آثار چنين آورده است ...... تركيب بصري عكس هاي اين دو (احسان رجبي وسعيد جانبزرگي ) حاكي از ذهنيت شفاف آنها در گزينش و چيدمان عناصري بود كه باطن آن جنگ خونين را بي پيرايه و شفاف تصوير مي كردند. عكس هايي كه قطعه اي گمشده، اما تأثيرگذار و تعيين كننده را حكايت مي كرد كه به شكست و پيروزي معناي ديگري مي داد. از اين حيث زاويه نگاه جاري احسان رجبي با آن انگيزه اثرگذار در ثبت لحظه هاي زندگي كه در جنگ جريان داشت، نگاهي است كه «تاريخ مصرف » ندارد.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14