(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 10 مهر 1391 - شماره 20320

آمريكا و اسرائيل از اهانت به مقدسات چه اهدافي را دنبال مي كنند؟
ريشه يابي ساخت يك فيلم ضد اسلامي


 

آمريكا و اسرائيل از اهانت به مقدسات چه اهدافي را دنبال مي كنند؟
ريشه يابي ساخت يك فيلم ضد اسلامي

جميل ظاهري
گردآوري، تنظيم و ترجمه محمد معرفي
اشاره
ساخت فيلم موهن به پيامبر گرامي اسلام از سوي يك كارگردان صهيونيست امريكايي در سالگرد حوادث 11سپتامبر موجي از خشم و نفرت را در جهان اسلام و غيراسلام در پي داشت.
در اين فيلم موهن كه به طرز بي سابقه اي به حضرت محمد مصطفي(ص) توهين شده است، مسلمانان در اقصي نقاط جهان به اين هتك حرمت واكنش نشان دادند.
سردمداران امريكايي نيز به بهانه دفاع از آزادي بيان نه تنها از توليد و نمايش فيلم اهانت كننده به مقدسات مسلمانان جلوگيري نكردند، بلكه اعتراضات مردمي را نيز مورد نكوهش قرار دادند.
خروش مقدس مسلمانان در سراسر جهان باعث شد كه توهين كنندگان، بار ديگر همدلي و اتحاد مسلمانان را در دفاع از مقدسات خود مشاهده كنند.
اين مقاله با بررسي جنبه هاي مختلف در مورد ساخت و نمايش فيلم موهن در نظر دارد زواياي نهان و آشكار را مدنظر قرار دهد. در اين مقاله به سكوت و همراهي مسئولان امريكايي و اختلافات بين مسلمانان در به وجود آمدن فضايي براي چنين توهين هايي توجه خاص شده است. همچنين به طور موشكافانه و تاريخي «اساعه ادب» به پيامبر اسلام و مسلمانان مورد بررسي قرار گرفته است.
سرويس خارجي
اسائه ادب به رسول خدا و خاتم پيامبران حضرت محمد مصطفي(ص) مختص به امروز و يا دوران خاصي نيست، بلكه داراي تاريخي طولاني است و اين موضوع در حسادت و تنفر شديد يهوديان صهيونيست بر ضد برترين و كامل ترين آفريننده خدا نهفته است.
هر زمان كه رهبران صهيونيست احساس تنهايي كرده و عرصه بر آنها تنگ شده و توطئه هايشان بر ضد بشريت به خصوص مسلمانان شكست مي خورد، به اقدامات موهن متوسل مي شوند. به شهادت تاريخ هنگامي كه نور خورشيد درخشان اسلام به دست نجات دهنده بشريت در چهارگوشه سرزمين حجاز گسترش يافت، بزرگان يهود شهر مدينه، احساس خطر كردند . آنها دريافتند كه دوران غارت و چپاول شان عليه اعراب و جهان رو به زوال است، چرا كه اسلام براي نجات بشريت از خدعه و نيرنگ و جبروت و سركشي آنها پا به ميدان گذاشته بود. از اينجا بود كه نخستين جسارت ها به اسلام و رسول آن آغاز شد و برخي از كاهنان و بزرگان يهود، حضرت محمد(ص) را متهم كردند كه به صورت حرفه اي از كتاب هاي تورات و انجيل كه در زبان عربي مورد تحريف قرارگرفته بود، برداشت هاي شخصي كرده است.
به گمان آنها رسول گرامي براي مطامع شخصي خود و تحت تاثير يك راهب به نام «بحيري» براي بسط هيمنه و نفوذ خود بر شهر مدينه از طريق دوستي با يهوديان و مسيحيان و نزديكي به آنها و پيروي از سنت و عادات شان اين كار را كرده است و سپس پشت پا زده است. در حالي كه در آنجا روابط بسيار خوبي بين حضرت محمد(ص) و قبايل «بنوقريظه و بنوقينقاع» و «بنوالنضير» كه پيرو دين يهود بودند، در ابتداي سكونتش در مدينه و به خصوص پس از معاهده موسوم به «ميثاق مدينه» كه بر عدم تعرض به يكديگر تاكيد داشت در حالي كه خود آنها (يهوديان) آن را نقض كردند وجود داشت.
به اين ترتيب اسائه ادب به حضرت رسول(ص) و مسلمانان در طول دوران هاي مختلف ادامه داشته است. به خصوص هنگامي كه دين مبين اسلام به سرعت در سرزمين شام گسترش مي يافت و امپراطوري مسيحي در بلادروم را مورد تهديد جدي قرار مي داد، اين اهانت ها شديدتر شده در اين دوران بود كه شخصيت هايي مانند «يوحنا الدمشقي» (كه پدرش مسيحي و از بزرگان تشكيلات مالي خلافت اموي در عهد عبدالملك بن مروان خليفه وقت بود) و يك كشيش يهودي الاصل به نام «كوسماس» كه تعليم و تربيت او را برعهده داشت تهاجم خود را به ساحت نبي اكرم(ص) آغاز كردند.
اين شخص و مربي اش كوسماس بار ديگر پس از صدر اسلام با نشان دادن كينه و حسد خود اقدام به نوشتن كتاب هايي بر ضد شخصيت پيامبر كردند.
يوحنا الدمشقي در كتاب خود به نام De haeresbiud حضرت محمد(ص) را به اقتباس از برخي از كتاب هاي شخصي به نام «ورقه بن نوفل» كه به زعم او يك كشيش «نسطوري» بود متهم كرد.
در قرون وسطي مخصوصا در دوران حكومت مسلمانان بر اسپانيا و اروپا، برخي از برجسته ترين افراد كليساي اسپانيا كه روابط عميقي با رهبانيت يهود و پراكنده كردن بذر نفاق و اختلاف بين مسلمانان و مسيحيان و روشن كردن آتش فتنه داشتند، اين وظيفه را برعهده گرفتند. از مشهورترين اين افراد كينه جو مي توان به شخصي به نام «ايلوجيس» (Euligius) اشاره كرد كه همه هم و غم خود را بر رد «تثليث» از ديدگاه مسلمانان متمركز كرده بود.
ايلوجيس در اين زمينه اقدام به نوشتن رساله هاي متعددي كرد كه در آنها به رسول خدا(ص) توهين شده بود .
اين نوشته ها با اقداماتي از سوي شخصي به نام «فاروس»حمايت و همراهي شد و اين دو نقش بزرگي در آنچه كه بعدها انتحاري هاي مسيحيت بر ضدمسلمانان ناميده مي شدند، ايفا كردند.»
از آن دوران تاكنون وسايل ارتباط جمعي استكباري به خصوص در آمريكا و اروپا، نقش مزورانه اي را در انحراف افكار عمومي بر ضد مسلمانان، اعتقادات و پيامبرشان ايفا مي كنند.
در واقع غرب و استكبار با توسل به اين حربه تلاش مي كنند كه با بيداري اسلامي به مقابله برخيزند. چرا كه بيداري اسلامي كه جهان غرب و ديگر كشورها را در نورديده است و پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، لابي صهيونيسم و هم پالگي هايش را به خطر انداخته است، دست آنها را از غارت و چپاول ثروت و منابع طبيعي منطقه كوتاه كرده است و باعث شده است كه منابع اقتصادي شان كه بر مبناي اين راهزني استوار است، از بين ببرد. بنابراين دور از ذهن نيست كه ارتجاع عرب و صهيونيسم براي حفظ جايگاه از دست رفته خود، از هر اقدامي كوتاهي نكنند.
دراين راستا شاهد به وجود آمدن توطئه كتاب «آيات شيطاني» توسط «سلمان رشدي» مرتد هستيم.
كتاب آيات شيطاني كه توسط نويسنده هندي الاصل در روز 62سپتامبر سال 8198 به چاپ رسيد در زمره اقدامات توهين آميز به ساحت حضرت رسول درعصر حاضر است و دراين چارچوب بود كه امام خميني(ره) در روز 41 فوريه سال 9198 او را مهدورالدم خواندند. اين درحالي بود كه وسايل ارتباط جمعي غرب به نحو بي سابقه اي آن را پوشش داده بودند و مسلمانان را به عدم احترام به آزادي بيان متهم كردند. در حالي كه در ميثاق بين المللي درخصوص حقوق شهروندي و سياسي، در مورد هرگونه دعوت به تنفر نژادي، قومي و يا ديني كه باعث جدايي، دشمني و خشونت شود، هشدار داده شده است.
اما صدور فتواي امام خميني(ره) كه همچنان نيز جاري است و از سوي ملت هاي مسلمان، علما و سازمان ها مورد حمايت قرار دارد، پاسخي محكم و كوبنده درمقابل اهداف استكبار جهاني و لابي صهيونيستي براي دست اندازي به شخصيت حضرت رسول(ص) و دين اسلام در برهه اي از زمان به شمار مي رود كه آنها به زعم خود تلاش داشتند تا بار ديگر با به راه انداختن توطئه اي جديد، خود را از انزواي جهاني كه پس از جناياتشان بر ضد فلسطيني ها و ملت هاي خاورميانه به آن دچار شده بودند نجات دهند.
ازسوي ديگر، حوادث 11 سپتامبر سال 1200 مستمسكي براي آغاز يك توطئه جديد شد كه هدف آن پيامبرگرامي(ص) و دين اسلام بود.
در اين راستا، جهان شاهد افزايش هجمه هايي شد كه در آن به شخصيت نبي اكرم(ص) تعرض مي شد و اين موضوع تا آنجا پيش رفت كه كتاب ها، مقالات و كاريكاتورهاي زيادي در جهان غرب به چاپ رسيد. از مشهورترين اين كتاب ها كه در آن دوره به چاپ رسيد كتاب موسوم به «پيامبر ويراني» كه «كريك وين» آن را به رشته تحرير درآورده است.
اين نويسنده ضد اسلام در كتاب خود نسبت هاي ناروا به حضرت محمد(ص) مي دهد. به زعم نويسنده او براي رسيدن به قدرت دست به خدعه نيرنگ و كشتن افراد مي زند. پس از آن دور جديدي از اسائه ادب اين بار بدون وقفه و به صورت قوي در اينجا و آنجا و روز به روز به دليل بحران اقتصادي و امتناع رژيم هاي اسلامي و عربي از واكنش هاي قوي و بازدارنده مردم به آن آغاز شد. چرا كه آنها به ملت هاي مسلمان اجازه محكوميت اساعه ادب و واكنش قوي، مناسب و بازدارنده به اين توهين وقيحانه را نمي دادند.
در اين اوضاع و احوال بود كه يك نويسنده به نام «ايان حرسي علي» در دوم نوامبر سال 2004 با كمك توليدكننده فيلم هاي هلندي اقدام به نوشتن سناريو و فيلم برداري فيلم «خضوع» كرد. محور اصلي اين فيلم ادعاي ظلم و ستم به زنان در فرهنگ جوامع اسلامي بود. اين موضوع باعث شد كه شيون فان گوك كارگردان فيلم جان خود را از دست بدهد و توسط «محمد بويري» به مجازات برسد.
اما اين پايان ماجرا نبود و روزنامه «پلانذرپوستن» دانماركي با برپايي جشنواره كاريكاتورهاي حضرت محمد(ص) موضوع بي احترامي به مقدسات اسلام و اديان الهي را دنبال مي كند. اين روزنامه دانماركي در سپتامبر 2005 اقدام به چاپ 12عدد از كاريكاتورها كرد كه در آنها به رسول خدا اهانت شده است. پس از آن شركت «كرسنت مون» اقدام به چاپ جزوه اي 13صفحه اي حاوي كاريكاتورهاي موهن به حضرت محمد(ص) كرد. در اين جزوه سير احاديث و سنت نبوي به شكل موهن در كنار كاريكاتورهايي از پيامبر اسلام(ص) به تصوير كشيده شد.
در 13فوريه سال 2008 نزديك به 17 روزنامه دانماركي اقدام به چاپ كاريكاتوري استهزا آميز رسول گرامي اسلام حضرت محمد(ص) كردند. اين كاريكاتور يكي از چند كاريكاتوري بود كه دو سال قبل از آن در دانمارك به چاپ رسيده بود و باعث خشم و نفرت جهان اسلام شده بود.
در همان دوران، لابي صهيونيسم تلاش خود را بر رواج تنفر و دشمني شديد با اسلام قرار داده بود و در اين راستا، مدارس ابتدايي، راهنمايي، متوسطه و حتي دانشگاه ها براي اين هدف در نظر گرفته شده بودند.
آنچه دانشمندان و پژوهشگران شركت كننده در سمينار گفت وگوي اسلامي، مسيحيت در سال 1995 به مناسبت نهصدمين سال آغاز جنگ هاي صليبي مورد تأكيد قرار دادند اين بود كه روش تدريس و آموزش در اروپا باعث تخريب چهره اسلام و مسلمين به صورت اساسي شده است و اين روش باعث شده است كه كودكان و جوانان غربي به تنفر از اسلام و مسلمانان و دين آنها روي بياورند. بر اين اساس كودكان اروپايي با كتاب هايي رشد مي كنند كه مسلمانان را به سخره مي گيرند. اين در حالي است كه به رغم وجود برخي از مواد در قوانين جنايي كشورهاي اروپايي كه در آنها اسائه كنندگان به سمبل هاي ديني و بي احترامي به دين اقدامي مخالف قانون و جرم محسوب مي شود و به طور مثال در بندهاي 188 و 189 از قانون جنايي اتريش و بند 10قانون جنايي فنلاند و بند 166 قانون جنايي آلمان و بند 147 قانون جنايي در هلند و بند 525 در قانون جنايي اسپانيا و بندهاي مشابه در قوانين ايتاليا، انگليس و ايالات متحده اين موضوع مورد تأكيد قرار گرفته است.
اما امروز بدترين و خطرناك ترين دوران اهانت به رسول اكرم و دين اسلام را مشاهده مي كنيم.
اين فيلم كه كارگرداني آن را «آلن روبرتس» 56 ساله به عهده دارد همانند جنگ احد كه برده اي به نام «وحشي بن حرب» با پرتاب نيزه حمزه سيدالشهداء را هدف گرفت، شخصيت رسول اعظم(ص) را هدف قرار داده است.
در واقع اين فيلم اساس رسالت دين اسلام كه دين رحمت، رافت اخلاق و مكارم است را هدف قرار داده است و حضرت محمد(ص) مي فرمايند بعثت لاتمم مكارم الاخلاق (برانگيخته شدم تا مكارم اخلاق را به كمال برسانم.) اما شاهد آن هستيم كه سردمداران غرب و جهان عرب با تمام وقاحت و بدون شرم سكوت كرده و اسائه ادب به پيامبر را محكوم نكردند.
اين فيلم موهن كه باعث تحريك احساسات بيش از 5/1 ميليارد مسلمان در جهان شد بسيار خطرناك تر از به آتش كشيده شدن مسجد الاقصي در گذشته به شمار مي رود و همچنان كه سيدحسن نصرالله دبير كل حزب الله در مورد آن گفته است، كه اعتراضات مسلمانان در مورد اسائه ادب به نبي اكرم(ص) پيامي براي صهيونيست هاست كه ممكن است شما قادر به تخريب مسجد الاقصي باشيد، اما دفاع از حضرت رسول، همانا دفاع از همه مقدسات، دفاع از همه اديان آسماني و همه انبياست.
از جمله خطرناك ترين اهداف اين فيلم موهن و همه آناني كه در ساخت و پخش آن دست داشته اند، شعله ور كردن آتش فتنه بين مسلمانان و مسيحيان است تا رجال دين مسيحي را وادار به اسائه ادب به مقدسات اسلامي كند.
در واقع توليدكنندگان اين فيلم با اين توطئه قصد داشتند تا مسلمانان و مسيحيان را رودرروي هم قرار داده و از آب گل آلود به نفع صهيونيست ها ماهي بگيرند.
آنها شعار حمايت از آزادي بيان را سر مي دهند و به آن مباهات مي كنند ولي آن را فقط در جهت دستيابي به منافع و سياست هاي كينه توزانه و استكباري خود مي خواهند، در حالي كه حتي كوچك ترين اظهارنظر در مورد «هولوكاست» را كه لابي صهيونيسم آن را مستمسكي براي اشغال فلسطين و سيطره بر كشورهاي اسلامي قرار داده بود را جرم مي پندارند.
به زعم آنها همه مظاهر غرب اعم از فرهنگ، سياست و فلسفه نتوانست بستر لازم را براي حمله صليبي جديد فراهم كند، چرا كه به گفته ادوارد سعيد( انديشمند مسيحي عرب ) اسلام هميشه مانعي براي آنها و ارزش هاي منحط و رذيلانه غرب به شمار مي رود.
فيلم موهن و ابعاد مختلف
انتشار فيلم موهن، ابعاد و جوانب مختلف اختلافات شرق و غرب كه پيش از آن مخفي يا مورد توجه قرار نگرفته بود را نشان داد. اين ابعاد كه شامل سياست، فرهنگ و اعتقادات است با مطرح شدن اين فيلم به چالش كشيده شد.
با اين حال توهين مطرح شده از سوي اين فيلم فقط مختص اسلام و مسلمانان نيست و اين توهين از اين چارچوب فراتر رفته است و همه اديان را هدف قرار داده است. هدف از سازندگان اين فيلم ضربه زدن به گفت وگوها و تسامح ديني است تا با اين كار به تعدد افكار و آزادي عقيده و بيان ضربه زده شود.
اين فيلم موهن حتي از ديدگاه هنري اهميت چنداني ندارد و حتي به استانداردهاي يك فيلم نتوانسته است برسد و از بعد فرهنگي نيز بي ارزش است و اين ديدگاه بسياري از منتقدان و كساني است كه آن را تماشا كرده اند.
همچنين هيچ گونه بار معنوي و اخلاقي را در خود جاي نداده است و در بند موضوعات سياسي و اجتماعي نيز نبوده است و فقط منعكس كننده كينه و حسد سازندگان آن است تا آتش تعصب كوركورانه و تنفر را شعله ور كند.
در اين فيلم موهن از هيچ ديني حمايت نشده است، بلكه پروژه اي شكست خورده از لحاظ هنري و فكري به شمار مي رود.
به اين خاطر مشاهده مي كنيم كه اين فيلم چيز مهمي را براي تيم سازنده آن اعم از كارگردان، توليدكننده و هنرپيشگان در برنداشته است، بلكه باعث رواج تنفر و دشمني هر چه بيشتر از آمريكا و حمله به سفارتخانه و كنسولگري هاي آن شده است. از جمله جوانب مختلفي كه نمايش اين فيلم موهن به اسلام باعث پديدار شدن آن شد، روابط بين غرب و جريان هاي اسلامي بود، چرا كه نشان داده شد اين رابطه، براساس تنفر قرار گرفته است و همانند آتش زير خاكستر است و انگار دو طرف منتظر ساعت صفر براي حمله به ديگري بوده است.
در واقع ايالات متحده آمريكا، بايد مسئوليت كامل توطئه اخير تحت لواي آزادي بيان را به عهده بگيرد و او بود كه اجازه داد كه جريان افراطي مسيحي و ساير جريانات افراطي اسلامي شكل بگيرد تا با استفاده از آنها سياست استعماري و اشغالگرانه خود را رواج دهد.
مسلما شهروند آمريكايي (اعم از مسيحي و مسلمان) از اين سياست، نه تنها دفاع نمي كند، بلكه تنفر خود را نيز به نمايش مي گذارد و در محكوميت فيلم اهانت آميز به پيامبر اسلام شاهد آن بوديم.
به هر صورت واكنش هاي خشمگينانه به اين فيلم موهن چندين موضوع را نشان داد كه اتحاد و قدرت مسلمانان، تنفر از آمريكا از جمله آنها به شمار مي رود.
كساني كه فكر مي كنند اين فيلم موهن 15دقيقه اي ممكن است، ديني كه 15قرن سابقه دارد را به تزلزل دچار كند، سخت در اشتباهند و به نظر مي رسد هنوز هم به قدرت دين اسلام و ايمان مسلمانان پي نبرده اند.
اين فيلم نشان داد كه چهره آمريكا در منطقه و نزد مسلمانان در پايين ترين حد خود قراردارد و مرحله آينده مي تواند، آزمايشي جديد براي روابط موجود بين واشنگتن و جوامع اسلامي باشد. واكنش هايي كه در قبال سياست آمريكا در برخي از كشورها صورت گرفت و به آتش زدن سفارتخانه و كنسولگري ها و قتل ديپلمات هاي آن انجاميد، عمق تنفر را از اين ابرقدرت نشان داد. در واقع اين اقدامات نشاندهنده تنفر و واكنش مسلمانان به پشت پرده عوامل آمريكايي صهيونيستي فيلم موهن «برائت از مسلمين» است كه در برخي از كشورها شدت بيشتري داشته است.
مسئول اهانت كيست؟
ساخت فيلم موهن واكنش شديد مسلمانان را در سراسر جهان اسلام و غيراسلام در پي داشت.
سرازير شدن به خيابان ها و اعتراض به اين فيلم موهن نخستين واكنش مردم خشمگين بود كه طي آن ايالات متحده آمريكا را به عنوان متهم اصلي به شمار آوردند در اين راستا بود كه برخي اقدام به حمله به سفارتخانه هاي آمريكا در كشورهاي مختلف عربي و اسلامي كردند كه به مرگ سفير آمريكا و همراهانش در شهر بنغازي ليبي منجر شد اما در همان زمان «هيلاري كلينتون» وزير امور خارجه آمريكا با ظاهرشدن بر روي صفحات تلويزيون شبكه هاي آمريكايي از مسئول بودن كشورش در مورد نمايش اين فيلم موهن شانه خالي مي كرد.
اما مسئول اين اقدام چه كسي است؟ و چه كسي بايد در مورد توهين به پيامبر اسلام(ص) پاسخگو باشد؟ مسئوليت تبعات و واكنش هاي صورت گرفته به اين فيلم به عهده چه كسي است؟ در واقع مسئول آنچه كه تاكنون رخ داده است دو طرف است.
1-طرف اول حكومت آمريكا است كه از نمايش فيلم موهن حمايت مي كرد.
پرسش اين است كه چرا از نمايش آن جلوگيري نشد و مسئولان امريكايي مي توانستند از آن جلوگيري كنند، اما اين كار را نكردند و اين بدين معني است كه از انتشار آن راضي بودند.
براي اولين بار نيست كه غرب اقدام به اهانت به مقدسات مسلمانان از جمله آن حضرت رسول مي كند و قبل از آن نيز تصاويري كه در آن آنها به نبي اكرم اساعه ادب شده، منتشر شده بود و همچنين به آتش كشيدن كتاب مقدس قرآن در يكي از شهرهاي آمريكا از جمله اين اقدامات است.
در هر بار نيز دولتمردان امريكايي اعلام مي كنند كه دولت هيچ مسئوليتي در قبال اين موضوع ندارد، اما آيا اگراقدام به محاكمه توهين كنندگان به مقدسات و اديان الهي مي كرد، كسي در آن كشور جرئت مي كرد اين حركات ضدديني را تكرار كند؟
2-اما طرف ديگر، خود مسلمانان هستند. اگر از روز اول كه به مقدسات آنها توهين شد، به طور جدي، حكومت فاسد امريكا را تحريم مي كردند، به خود اجازه اسائه ادب دوباره را نمي داد.
اما متأسفانه بر اعراب و مسلمانان تعدادي از حكام وابسته حكومت مي كنند كه تنها چيزي كه براي آنها اهميت دارد، تاج و تختشان است. گروه هاي سلفي و وهابي هم كه تكليف شان روشن است و تنها چيزي را كه خوب بلدند، همان تكفير و صدور فتواي قتل ديگران است و كاري به اين ندارند كه غرب به راحتي به سرزمين هاي اسلامي و مسلمانان دست اندازي مي كند . آنها از سوي ايالات متحده آمريكا به صورت مادي و لجستيكي مورد حمايت قرار دارند.
آيا اين حكام مسئول توهين هاي مكرر به مقدسات مسلمانان نيستند؟ چرا كه دفاع لازم را از آن به عمل نياوردند.
اين موضوع و اختلاف افكني وابستگان غرب در بين مسلمانان باعث شده است كه غرب روز به روز جسارت خود را بيشتر كند و تا آنجا برساند كه به پيامبر آنها و كتاب مقدس شان توهين كند.
اين سياست صهيونيستي و آمريكايي بي توجهي مسلمانان را به دين و مقدسات شان را مي خواهد تا تسلط بر آنها در آينده براحتي ميسر شود.چرا كه غرب با همه ادعاهايي كه تاكنون داشته است نتوانسته است مسلمانان را از نظر عقيده، فكر، ديانت و باورها شكست دهد؟
در هر صورت مسلمانان بايد در دوران حاضر، به تحكيم وحدت در بين خود و تعميق مودت و دوستي وتحريم امريكا به صورت جدي براي جلوگيري از تكرار چنين توهين هايي به مقدسات شان روي بياورند.
در اين ميان رسانه هاي جمعي جهان اسلام نيز اين وظيفه خطير را بر عهده دارند كه تصوير واقعي دين محمدي(ص) و پيامبر آن را به جهانيان عرضه كنند. رهبران و دولتمردان جهان اسلام نيز با آگاهي از فتنه ها بايد ابعاد آن را براي مردم و افكار جهانيان توضيح داده و ازگسترش فتنه ها در امت اسلامي جلوگيري كنند.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14