(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 10 مهر 1391 - شماره 20320

از ابهامات فراوان در خصوص يك انتخاب تا خداحافظي بنا
اين گزينش، سفارشي بود؟!
نكته ورزشي
قهرمان المپيك لندن از روزهاي دشوار تا رسيدن به خوشبختي مي گويد
رضايي: فكر نمي كردم طلا بگيرم
مشكلات مالي، دليل عدم حضور تيم ها در ليگ برتر كشتي
چمن گلي خودش هم از انتخابش مبهوت است
سكوت بهترين مربي كشتي فرنگي جهان
چرا نامه تعليق در اختيار فدراسيون و كميته ملي المپيك قرار نگرفت؟!
بازگشت جودو به روزهاي پرحاشيه
مسئولان نيم نگاهي هم به بسكتبال داشته باشند
نيكخواه بهرامي: به اين تيم ملي افتخار كردم
پرسشي كه پاسخ آن در وزارت ورزش و جوانان است
عدم اعزام تيم هاي ورزشي به دليل تعليق يا مخالفت شوراي برون مرزي؟!


از ابهامات فراوان در خصوص يك انتخاب تا خداحافظي بنا

اين گزينش، سفارشي بود؟!

محمود محمدي
وقتي چمن گلي به عنوان بهترين مربي جهان به فيلا معرفي مي گردد، مشخص مي شود كه اختلافات بنا و فدراسيون كشتي به قوت خود باقيست. استارت اين اختلافات پيش از المپيك لندن زده شد؛ جايي كه عده اي قصد داشتند حسن بابك را جانشين بنا كنند اما به خواسته خود نرسيدند.
« چهارشنبه هفته گذشته فدراسيون كشتي اعلام كرد كه عنوان بهترين مربي كشتي فرنگي جهان در سال 2012 به ايران رسيده است كه جاي خوشحالي زيادي داشت اما نام فردي به عنوان بهترين مربي جهان اعلام شد كه به ذهن هيچ علاقه مند به كشتي خطور نمي كرد؛ عبدالله چمن گلي. وي كه تنها چند ماه است به عنوان مربي تيم ملي كشتي فرنگي جوانان مشغول به كار شده، فردي تحصيل كرده، محترم و داراي توانايي هاي فني قابل قبول است اما اين مربي امسال نتوانست نتيجه درخشاني به همراه تيم ملي جوانان در مسابقات جوانان جهان بگيرد و بدون اين كه شاگردانش حتي يك مدال طلا كسب كنند، صاحب يك نقره و دو برنز در هشت وزن شد. چمن گلي حتي در اين مسابقات به دليل اعتراض و پرخاش به داوران از كنار تشك اخراج شد و پرونده تيمش بدون اين كه روي سكو رود، با قرار گرفتن در رده چهارم جهان بسته شد. » اين تحليل به همراه تحليل هاي مشابه ديگر كه روي خروجي خبرگزاري هاي رسمي كشور قرار گرفت نشان از تعجب اهالي كشتي از انتخاب عبدالله چمن گلي داشت؛ انتخابي كه به ظاهر خوشحال كننده اما در اصل حكايت از برخي جريان هاي ديگر داشت.
پايمال شدن حق بنا
با توجه به نتايج درخشان
تيم ملي كشتي فرنگي در المپيك لندن انتظار مي رفت محمد بنا يا يكي از اعضاي كادرفني او به عنوان بهترين مربي جهان انتخاب شوند اما اين اتفاق رخ نداد و به جاي همه آنها فردي به عنوان بهترين مربي جهان انتخاب شد كه تيمش حتي روي سكو هم نرفته بود. تمام اين اتفاقات دست به دست هم داد تا زمزمه هايي در خصوص مشكوك بودن اين انتخاب مطرح شود. در همين خصوص خبرگزاري ايسنا مدعي شد : « بدون شك فيلا با توجه به درخشش كشتي فرنگي ايران در المپيك اين سهميه را به ايران داده، اما اين شائبه به نظر مي رسد كه رايزني هايي از ايران با فيلا در اين مورد انجام شده و در واقع به احتمال زياد معرفي چمن گلي، از سوي برخي مقامات كشتي ايران صورت گرفته است چرا كه فدراسيون جهاني كشتي تشكيلات دقيقي ندارد كه عملكرد تك تك مربيان جهان را بررسي كند و در نهايت راي به انتخاب يك مربي دهد. با معرفي چمن گلي كه احتمالا از سوي برخي افراد از داخل ايران صورت گرفته، اين شائبه بوجود مي آيد كه شايد برخي ها به دنبال كم رنگ كردن نام محمد بنا و تراشيدن فردي براي جانشيني او (در صورت عدم همكاري) باشند و عنوان «بهترين مربي جهان» مي تواند لقب بزرگ و گول زننده اي براي انتخاب سرمربي تيم ملي باشد. البته هنوز مشخص نيست كه اين رايزني ها از طريق چه مجرايي انجام شده و آيا سرپرست فدراسيون و كميته روابط بين الملل در جريان آن قرار داشته اند و يا از طريق برخي افراد و مشاوران غير رسمي اين رايزني ها با فيلا انجام شده است. جاي هيچ بحثي وجود ندارد كه اگر انتخاب بهترين مربي كشتي فرنگي جهان را به خود آقاي چمن گلي مي سپردند، انگشت اشاره اش به سمت خودش نشانه نمي رفت. »
ادعاي نايب رئيس فدراسيون كشتي
بحث و گفت و گو در اين باره ادامه داشت تا اينكه حسن رنگرز نايب رئيس فدراسيون كشتي در گفت و گو با خبرگزاري فارس به موضوع جالبي اشاره كرد. وي گفت: اگر از من و فدراسيون كشتي نظر مي خواستند معلوم بود انتخاب ما چه كسي بود. همه مي دانند بهترين مربي جهان چه كسي است. محمد بنا كه موفق به كسب 3 مدال طلاي المپيك و قهرماني تيمي در لندن شده است بدون شك شايسته اين عنوان است.
چگونگي انتخاب چمن گلي
براي شفاف تر شدن موضوع «چگونگي انتخاب چمن گلي » بايد به سازوكارهاي فيلا براي انتخاب بهترين مربي جهان نيز اشاره كرد. براي اهالي كشتي جالب است بدانند كه فيلا در ساليان اخير هيچ برنامه اي براي انتخاب بهترين مربي جهان نداشته است؛ نه آن سالي كه بنا بهترين مربي جهان شد و نه امسال كه نام چمن گلي از كيسه فيلا بيرون آمد! درتاييد موضوع بهتر است به اين نكته توجه شود كه در سايت رسمي فيلا كوچكترين اشاره اي به انتخاب بهترين مربي جهان نشده است. چطور مي شود كه فيلا تمام اخبار كشتي را رصد مي كند اما خبر انتخاب بهترين مربي جهان را روي خروجي اش قرار نمي دهد؟! گويا در فدراسيون جهاني كشتي رسم بر اين است كه يكي از فدراسيون هاي عضو با توجه به عملكرد يك ساله اش « پيشنهاد انتخاب بهترين مربي سال » را به فيلا ارايه كند تا در صورت موافقت نام فرد پيشنهادي به عنوان بهترين مربي معرفي شود. اين اطلاعات را يكي از مسئولان سابق فدراسيون كشتي كه ارتباط خوبي نيز با مسئولان فيلا داشت در اختيار خبرنگار كيهان قرار داد. با اين ادعا ثابت مي شود كه اگر عبدالله چمن گلي نيز به عنوان بهترين مربي انتخاب شده، قطعا از طريق فدراسيون كشتي به فيلا سفارش شده است.
اختلافاتي كه
به قوت خود باقيست
وقتي چمن گلي به عنوان بهترين مربي جهان به فيلا معرفي مي گردد، مشخص مي شود كه اختلافات بنا و فدراسيون كشتي به قوت خود باقيست. استارت اين اختلافات پيش از المپيك لندن زده شد؛ جايي كه عده اي قصد داشتند حسن بابك را جانشين بنا كنند اما به خواسته خود نرسيدند. اين گروه در آن زمان به حدي عرصه را براي بنا تنگ كردند كه سرمربي تيم ملي كشتي فرنگي براي چند روز به حالت قهر خانه كشتي را ترك كرد اما در نهايت پس از مشاوره با رئيس سابق فدراسيون به محل كارخود بازگشت تا افتخار موفقيت در المپيك نصيبش شود. حالا اما شرايط فرق كرده است؛ بنا به هر آنچه كه در كشتي مي خواست رسيد و بعيد است كه با توجه به جريانات رخ داده مجددا به تيم ملي كشتي فرنگي بازگردد. موضوعي كه دستياران وي از آن مطلع هستند و چندين بار نيز در مصاحبه هاي خود به رفتن بنا اشاره كرده اند.
 


نكته ورزشي

«معضلي» به نام فوتبال
سرويس ورزشي-
فوتبال، امروز به يك «معضل» در ورزش ما تبديل شده است. حالا ديگر حتي خوش بين ترين افراد و سطحي ترين تحليل ها بر اين موضوع تاكيد مي كنند كه مسائل و اتفاقات و بالاخره نتايجي كه در فوتبال ايران رخ مي دهد، طبيعي و نرمال نيست. عجيب و غريب است، گيج كننده و بهت آور است، برخلاف همه اصول و موازين شناخته شده و نقطه مقابل همه حساب و كتاب هاي رايج و قابل فهم در ورزش و در فوتبال است و صد البته اين براي كساني كه از سال ها پيش نوشته و هشدار داده اند كه فوتبال ما وارد «كجراهه» شده يا دست ها و جرياناتي آن را دارند وارد «كجراهه» مي كنند و به بردن و جلو راندن آن در اين مسير ناميمون اصرار دارند، البته قابل تأسف است، اما هرگز تعجب آور و موضوعي عجيب نيست. راهي كه فوتبال طي اين سال هاي اخير طي كرده است، در واقع راه نبوده و به طور طبيعي به مقصد ختم نمي شد و اهدفي را كه حداقل در شعار مي داديم، متحقق نمي كرده است. بيراهه اي بوده است كه بايد هم سر از اينجا و اينجاها كه داريم مي بينيم و افسوس مي خوريم، درمي آورده است! نمي شود يك طور حرف زد، و طور ديگري عمل كرد و اين تناقض حرف و عمل نه فقط در فوتبال ما كه در ورزش ما بيداد مي كند. ماجرايي مفصل است و داستاني پر از آب چشم است كه در جاي ديگر بايد به آن پرداخت اما حكايت تلخي است كه اوج آن در فوتبال ديده مي شود و پدر اين ورزش را درآورده و صداي ناله دوستداران آن را به هوا برده است.
آنچه در اين كوتاه سخن و يادداشت مي خواهيم بگوئيم چيزي است كه بارها و سال ها گفته ايم و بالاتر هم حتي به آن اشاره كرده ايم. فوتبال ما هدف خود را گم كرده است و در نتيجه راهي كه در پيش گرفته منتج به نتيجه و هدف نمي شود فوتبال ما سال هاست كه به «نتيجه گرايي» آن هم «نتيجه گرايي افراطي» روي آورده است و ملاك رد و قبول افراد و معيار خادم يا خائن بودن افراد اين شده كه كي و چه كسي و كدام فدراسيون و كدام تيم و كدام مدير «نتيجه» گرفته است. جام بالاي سر برده است. جام جهاني رفته است و قهرمان شده است؟ جام و جام جهاني و قهرماني چشم همه را از كاسه درآورده است و به هيچ جريان سازنده و متعادل و به هيچ فكر بزرگ و آينده نگري فرصت كار و امان برنامه ريزي نمي دهد. فوتبال ما از وقتي به «نتيجه گرايي» آن هم «نتيجه گرايي افراطي» روي آورد و آن را هدف خود قرار داد، يا هدف آن قرار دادند! بيش از پيش در بيراهه گام نهاد و مسير انحرافي در پيش گرفت. برخلاف حرفه اي ترين كشورها و فوتبال هاي دنيا، ما براي رسيدن به «نتيجه» همه «اصول» را زير پا گذاشتيم و به هر «وسيله »اي دست زديم، حالا كه چشم باز مي كنيم و دور و بر خودمان را نگاه مي كنيم، مي بينيم كه به «نتيجه» هم نرسيده ايم. راه حلي هم كه به نظرمان مي رسد اين است كه يا آدم ها را عوض كنيم و يا بيشتر از كيسه بيت المال پول خرج فوتبال كنيم و... اما باز مي بينيم اين راه حل و امثال آن هم جواب نمي دهد و فوتبال ما نه در سطح ملي و نه در سطح باشگاهي به «نتيجه» نمي رسد و حتي در اين معركه اي كه به نام «ليگ حرفه اي» به پا كرده ايم، جواب توقعات حداقلي تماشاگر را نمي توانيم بدهيم.
اين وضعيت آزاردهنده فوتبال ماست كه وقتي خبر كسب چند مدال المپيكي توسط ورزشكاران رشته هاي غيرفوتبالي به گوش مي رسد واليبال «جهاني» مي شود بسكتبال قهرمان كاپ آسيا مي شود و... چند روزي و فقط چند روزي بيشتر نشريات ورزشي و مركز برنامه هاي ورزشي راديو و تلويزيوني قرار مي گيرند، اين وضعيت با انتقادات و سركوفت هايي كه از فوتبال مي شود به اوج مي رسد و وقتي دراين گيرودار فوتبال هم عوض پاسخگويي عملي به اين انتقادات به تيمي مثل لبنان مي بازد، ديگر وضعيت حاكم بر فوتبال غير قابل تحمل و دفاع مي شود! تداوم اين وضعيت در فوتبال درست است كه اهالي فوتبال را،مردم عزيز و علاقه مند به اين رشته را نگران و ناراحت مي كند، فوتبال نتيجه نمي گيرد، دنيزلي فراري مي شود، خوزه مانوئل ناكام و هو مي شود، كي روش مات مي شود و... اما كماكان جيب و كيسه و آخور يك عده كه كار فوتبال را به اينجا كشانده اند و درهمه جا هم دست دارند و بركار و بار فوتبال و روند و تصميم گيري مسئولان آن و... هم با ابزاري كه دراختيار دارند- به ويژه ابزار رسانه اي و تبليغي - پر مي كند.
دنيا دركام فوتبال و فوتبال دوستان واقعي و اصيل تلخ است اما به كام جريانات مخرب و فاسدكننده شيرين است. جرياناني كه تاكيد مي كنيم كه به اسم «نتيجه گرايي»، قهرمان شدن، جام جهاني، رفتن، دسته برتر صعود كردن و... همه داشته هاي مادي و انساني اين فوتبال را انكار كردند، مسخره كردند، اصول و ارزش هاي قابل قبول فوتبال و ورزش را نه فقط در فرهنگ ايراني كه درسراسر دنيا، زير پا گذاشتند و مسئولان اغلب غيرورزشي ما را فريب دادند و جيب و بودجه در اختيار آنان را به نفع خود مصادره كردند و ... امروز هم چيزي گير فوتبال نيامده و به «نتيجه» هم نرسيده است و... درپايان تكرار و تاكيد مي كنيم، چاره حل اين «معضل» هم پول بيشتر خرج كردن، مربي خارجي را بردن و مربي ايراني را آوردن يا برعكس و... بالاخره آن طور كه اين روزها مطرح است، نامه نگاري براي تشكيل مجمع فوق العاده و تغيير دادن رئيس فدراسيون نيست و... بلكه بيش از هر چيز بايد «اراده اي» دركار باشد و به عرصه فوتبال وارد شود كه با پلشتي ها و مفاسد و زشتي هاي رايج و ديگر عادي شده! آن در بيفتد،ريشه عناصر و جريانات فاسد را از خاك بيرون آورد يا حداقل اجازه دخالت و رخنه در امور اركان اساسي فوتبال نداشته باشد و... و بعد به تغيير «افكار» و «رويكرد ها» در فوتبال بپردازد. كسي با «نتيجه گرفتن» و جام جهاني رفتن و قهرمان شدن در فوتبال مخالف نيست، اما براي دستيابي به آنها بايد از «راهش»، راهي كه دنيا رفته است، اسپانيا درجهان و اروپا رفته است، ژاپن و كره در آسيا رفته اند و ... ما هم روزي روزگاري كم و بيش مي رفتيم... نكته ديگر و توضيح لازم هم اينكه اين سخن ما به معني مخالفت با تغيير فدراسيون فعلي فوتبال نيست. اين فدراسيون از نظر ما خيلي وقت پيش بايد دست از سر اين فوتبال برمي داشت و جاي ديگر دنبال كار و كاسبي خود مي رفت به ويژه وقتي به آن راحتي و به آن شكل ناشيانه و غير مسئولانه تيم المپيكي ما را حذف كرد و... بلكه حرف ما اين است كه آمد و رفت آدم ها و مديران و هيئت رئيسه (دو، سه هفته اي است هيئت رئيسه جديد براي استقلال و پرسپوليس معرفي شده است) و... راه علاج درد نيست، كاري است كه بارها براي حل مشكلات فوتبال و تيم ها انجام شده، اما به نتيجه نرسيده است، گام اول براي حل مشكلات فوتبال بايد به وسيله كسان ديگر و از جاي ديگر آغاز شود.
 


قهرمان المپيك لندن از روزهاي دشوار تا رسيدن به خوشبختي مي گويد

رضايي: فكر نمي كردم طلا بگيرم

تا همين چند وقت پيش گوشه خانه نشسته بود و به سفر به آذربايجان، استراليا و حتي عراق براي حضور در المپيك فكر مي كرد، مي خواست يك بار ديگر طعم حضور در اين ميدان مهم را بچشد.
خودش مي گويد كه مطمئن بود در اين المپيك موفق مي شود به همين خاطر هيچ وقت از تلاش دست بر نداشت. حتي خيلي از ما فراموش كرده بوديم كه كشتي گيري به نام قاسم رضايي زماني در وزن 96كيلو براي ايران مدال گرفته است چون علي اكبري و قرباني آنقدر خوب كار كرده بودند كه نام كشتي گير ديگري به يادمان نمي آمد. بزرگترين آرزويش تنها حضور دوباره در المپيك بود، اما حالا بر بلندترين قله افتخار دوران زندگي يك ورزشكار ايستاده است. گزيده اي تازه ترين صحبت هاي دارنده مدال طلاي المپيك لندن در ادامه مي آيد:
¤ بعد از المپيك 2008 و در راه بازگشت در همان هواپيما خيلي فكر كردم كه مي توانستم در پكن مدال بگيرم، اگر توجه بيشتري به خودم مي كردم و حواشي را از خودم دور مي كردم، رسيدن به مدال در همان پكن هم براي من دور از دسترس نبود. خوشتوف روس كه روي سكوي قهرماني المپيك ايستاده بود در سال 2007 كه من سوم شدم روي سكوي جهاني هم نيامده بود، اما يك دفعه قهرمان المپيك شد. اين موضوع جرقه و انگيزه اي براي من شد كه وقتي او مي تواند بدون مدال جهاني قهرمان المپيك شود چرا من نتوانم و از همان زمان تصميم خودم را گرفتم. از همان پكن و در راه بازگشت در داخل هواپيما تصميم گرفتم در لندن مدال بگيريم.
¤ روزهاي خانه نشيني، روزهاي سختي بود، فقط مي دانستم كه مي توانم. مي خواستم هرطور شده خودم را نشان بدهم حتي به اين فكر بودم كه به آذربايجان، استراليا و حتي عراق بروم تا هر طور شده در المپيك كشتي بگيرم چون مطمئن بودم كه مي توانم و اين تواني كه در من وجود دارد در حال هدر رفتن است. فقط مي خواستم در المپيك كشتي بگيرم. در آن زمان از نظر مالي هم شرايط خوبي نداشتم. اتفاقات بسياري در راه رفتنم پيش آمد، از عدم صدور رضايتنامه توسط فدراسيون ايران گرفته تا عدم صدور ويزا توسط كشو رعراق كه باعث شد نروم. تمام اينها خواست خدا بود، تا اينكه اين اتفاق (دوپينگ 2فرنگي كار در وزن 96كيلو) چند ماه قبل از جهاني استانبول براي 2كشتي گيري كه در اردو بودند پيش آمد و باعث دعوت و حضور دوباره ام در اردوي تيم ملي شد. بنا خيلي به من لطف داشت، شاگرد او بودم و شناخت خوبي از من و توانايي هايم داشت و با توجه به ديدگاهي كه نسبت به من داشت، دعوتم كرد. خوشحالم كه توانستم پاسخ اعتماد و زحمات كادر فني به خصوص محمد بنا را با طلاي المپيك بدهم.
¤ فكر نمي كردم در لندن طلا بگيرم اما بعد از مسابقه و پيروزي مقابل خوشتوف متوجه شدم كه چيزي براي رفتن روي سكوي جهان و المپيك كم ندارم، حتي بعد از باخت خوشتوف مقابل من، او از تركيب تيم روسيه كنار گذاشته شد و توتروف را جايگزين او كردند كه تا فينال هم خوب پيش آمد. بعد از آن بود كه متوجه شدم مي توانم به مدال المپيك برسم.
¤ شرايط بسيار خوبي دارم و ديگر دوست ندارم اين فرصت ها را از دست دهم. در اين سال هايي كه كنار بودم فرصت هاي زيادي را از دست دادم و ديگر آن اشتباهات را تكرار نخواهم كرد. اگر خدا بخواهد تا المپيك بعدي هم حاضر خواهم بود.
¤ روش كاري بنا با ساير مربيان فرق دارد. شايد خيلي ها ايراد مي گيرند كه چرا بنا انتخابي برگزار نمي كند، اما در اين سال ها نشان داده است كه روش موفقي داشته و نتيجه هم گرفته است. كسب 3 مدال طلا در المپيك آن هم در رشته اي كه 40سال در المپيك مدال نگرفته است و طلا نداشته است و تيم قهرمان المپيك مي شود كار بزرگي است كه از هر كسي ساخته نيست. اما محمد بنا نشان داد كه با تفكراتش مي تواند. روش كاري محمد بنا به گونه اي است كه بعد از آن اتفاق (دوپينگ 2 فرنگي كار) يك نفر مانند من كه در خانه اش نشسته است را به اردو دعوت مي كند. چون از سطح فني كشتي گيرانش اطلاع دارد و داشته هايش را مي داند. شناخت خوبي هم نسبت به كشتي دنيا دارد و توانايي پيش بيني كشتي جهان را دارد.
 


مشكلات مالي، دليل عدم حضور تيم ها در ليگ برتر كشتي

سرپرست كميته ليگ كشتي، وجود مشكلات مالي را دليل عدم ثبت نام تيم ها براي حضور در ليگ كشتي آزاد عنوان كرد.
عباس نمازيان اظهار كرد: با توجه به اينكه تاكنون تنها سه تيم مدارك لازم را به كميته ليگ تحويل داده اند، فدراسيون كشتي به اين دليل كه سرمايه هاي خود (مربيان و كشتي گيران) را از دست ندهد، به اجبار زمان ثبت نام تيم ها را تا دهم آذرماه تمديد كرد و اگر تا آن زمان تعداد تيم ها به حدنصاب نرسد برگزاري ليگ كشتي آزاد منتفي مي شود نمازيان مشكلات مالي را مهمترين عامل در عدم آمادگي تيم ها براي حضور در ليگ دانست و بيان كرد:استان هايي نظير كرمانشاه و همدان كه بهترين كشتي گيران را دارند، امسال در ليگ تيمداري نمي كنند چرا كه از لحاظ مالي با مشكل روبرو هستند و اداره تربيت بدني و استانداري مربوطه نيز هيچ كمكي به آنها نكرد يا نتوانسته كاري انجام دهد.
وي ادامه داد: برخي باشگاهها كه از مشكلات مالي برخوردارند، اعلام كرده اند كه در حال برطرف كردن مشكلات اقتصادي خود و جذب اسپانسر هستند. ازسوي ديگر تيم هاي مازندراني نيز تا زماني كه هيئت كشتي اين استان آنها را معرفي نكند نمي توانند قدم جلو بگذارند. نمازيان از تلاش فدراسيون براي كمك به حل مشكلات تيم ها خبر داد و گفت: فدراسيون در تلاش است موافقت وزارت دارايي را به دست آورد تا هزينه هايي را كه شركتها و كارخانه هاي اسپانسر، براي تيم ها پرداخت مي كنند، به عنوان درصدي از ماليات آنها به حساب آيد و وزارت ورزش و جوانان نيز اگر به فكر انجام يك كار اساسي براي جوانان است بايد در اين راه كمك كند تا با برگزاري ليگ، كشتي گيران ما نيز پشتوانه اي داشته باشند.
وي در پايان بيان كرد: اگر ليگ كشتي آزاد برگزار شود بايد با مدير تيم هاي ملي هماهنگ شويم و به گونه اي برنامه ريزي كنيم تا لطمه اي به تيم وارد نشود. همچنين در زمان برگزاري جام جهاني نيز ليگ كشتي تعطيل خواهدشد.
 


چمن گلي خودش هم از انتخابش مبهوت است

سكوت بهترين مربي كشتي فرنگي جهان

بهترين مربي كشتي جهان در سال 2012 كماكان تمايلي به صحبت در خصوص اين اتفاق مهم ندارد.
با وجود اينكه چند روز از معرفي عبدالله چمن گلي، مربي تيم ملي كشتي فرنگي جوانان، از سوي فيلا به عنوان بهترين مربي كشتي فرنگي جهان مي گذرد، اما تبعات اين انتخاب همچنان ادامه داد و همچنان واكنش هاي مختلفي را از سوي گوش شكسته ها شاهد هستيم. اهالي كشتي هر روز با اظهار نظري اين انتخاب را از سوي فدراسيون جهاني كشتي زير سوال مي برند و سوالاتي كه در ذهن كارشناسان نقش بسته همچنان بدون جواب مانده است. فدراسيون كشتي هم به غير انتشارنامه مارتينتي توضيح ديگري درباره فرآيند اين انتخاب نداده و نمي دهد.
در حالي كه مربيان بعد از نائل شدن به چنين افتخاري سر از پا نمي شناسند و از شايستگي خود براي رسيدن به اين عنوان صحبت مي كنند، اما در كمال تعجب عبدالله چمن گلي يكي از تلفن هاي همراهش را خاموش كرده است و حاضر به رودررويي با رسانه ها و پاسخگويي به آنها براي روشن شدن دليل اين كار نيست. با تلاش خبرنگار خبرگزاري فارس شماره تماس ديگري كه متعلق به چمن گلي بود به دست آمد كه پس از تماس با اين مربي و رد و بدل شدن جملاتي وي وقتي متوجه شد كه تماس از سوي خبرنگار براي پرسش در اين زمينه صورت گرفته است در كمال تعجب عنوان كرد كه اين خط واگذار شده است!
با اين برخورد به نظر مي رسد كه خود چمن گلي هم انتظار چنين انتخابي را از سوي فيلا نداشته است و در چنين شرايطي ترجيح مي دهد سكوت كند تا با صحبت هايش بر ابهامات پيرامون اين انتخاب بيفزايد.
 


چرا نامه تعليق در اختيار فدراسيون و كميته ملي المپيك قرار نگرفت؟!

بازگشت جودو به روزهاي پرحاشيه

در حالي كه برخي فدراسيون ها به دليل ايجاد تغييرات از سوي وزارت ورزش و جوانان با مشكلاتي از سوي فدراسيون هاي جهاني مواجه شده و ادامه فعاليت آنها در ابهام فرو رفته، فدراسيون جودو هم به روزهاي پرحاشيه گذشته بازگشته است.
جودو ايران روزهاي سخت و پراسترسي را در طول يكي دو سال گذشته پشت سر گذاشت كه مجموعه مشكلات داخلي از جمله شكست هاي متوالي، صغرسني و... تغيير مديريت را در اين فدراسيون در پي داشت. در حالي كه جودو با مديريت جديد كار خود را دنبال مي كرد و به نظر مي رسيد كه اهالي اين رشته از تغييرات جديد رضايت دارند يكبار ديگر حاشيه ها سر باز كرد تا مشخص شود هستند نفراتي كه از بروز چنين حواشي سود مي برند و در واقع منافع خود را در آب گل آلود جودو دنبال مي كنند. شنبه هفته گذشته در فاصله سه روز به برگزاري مجمع انتخابات نامه اي كه حكايت بر تعليق موقت فدراسيون در پي رشوه دادن يكي از مسئولان فدراسيون در جريان مسابقات قهرماني آسيا در ازبكستان داشت، به ايران ارسال شد. جدا از اينكه اين نامه جدي بود يا خير سئوال اصلي اينجاست كه چرا اين نامه در اختيار فدراسيون و كميته ملي المپيك قرار نگرفته بود؟
از سوي ديگر نفراتي كه براي شركت در انتخابات ثبت نام كرده و بر حضوري پرقدرت در انتخابات تاكيد داشتند يك به يك انصراف خود را اعلام كردند تا به پشتوانه نامه تعليق مانع برگزاري انتخابات شوند. تاكيد وزارت ورزش براي برگزاري مجمع باعث شد تا نامه دوم از اتحاديه آسيا مبني بر لغو انتخابات به دلايل مغايرت اساسنامه كميته ملي المپيك ايران با كميته بين المللي المپيك تاييد شود. نكته مهمي كه در اين بين ناديده گرفته شد اينكه ايراد كميته بين المللي المپيك به ايران براي دخالت دولت در ورزش است. موضوعي كه بعد از بركناري چند رئيس فدراسيون از سوي وزارت ورزش و جوانان از سوي مجامع بين المللي سر باز كرد. اما در جودو هيچ بركناري حداقل به ظاهر در كار نبوده و عليرضا اميني استعفا داده و ترجمه اين استعفا به فدراسيون جهاني و آسيايي ارسال شده است. با اين وجود برگزاري انتخابات نمي توانست مشكلي داشته باشد مگر آنكه برخي داخلي هاي با نفوذ عامل اصلي ارسال نامه هاي اتحاديه آسيا باشند.
مجموعه عوامل فوق باعث شد تا تيم هاي ملي جودو نوجوانان و جوانان حضور در رقابتهاي قهرماني آسيا را از دست بدهند. مسابقاتي كه مي توانست سرآغاز فصلي تازه در جودو ايران باشد. نوجوانان با انگيزه و آتيه دار بعد از مدتها تمرين سخت و فشرده مغموم و سرگشته از مالزي به تهران بازگشتند. محمدعلي رستگار رئيس فدراسيون در مورد عدم اعزام تيم ملي در شرايطي كه معلوم بود اجازه حضور داده نمي شود چه بود، گفت: مسئولان وزارت ورزش و جوانان براي حضور در اين رقابت ها تاكيد داشتند و ما اطاعت امر كرديم و براي شانسي كه داشتيم تمام تلاش خود را انجام داديم تا حتي اگر شانس كمي داشتيم از آن استفاده كنيم. هدف ما تلاش براي اين جوانان بود اما نتيجه نداد. بارها و بارها با مسئولان اتحاديه جودو آسيا و چين تايپه به عنوان ميزبان تماس گرفتيم و كسي پاسخگو نبود. وي در مورد هزينه بالاي سفري كه عايدي براي ورزش ايران نداشت گفت: از يك ماه قبل مقدمات اعزام تيم انجام شده و باتوجه به اينكه بليط چارتر تهيه شده بود، حتي اگر اعزام هم صورت نمي گرفت بايد اين هزينه را پرداخت مي كرديم و قادر به باطل كردن آن نبوديم. به همين دليل اين سفر هزينه اضافي براي ما نداشت و براي «لندينگ ويزا» تا آخرين دقايق تلاش كرديم اما ميزبان ويزاي ملي پوشان را صادر نكرد.از سوي ديگر به نظر مي رسد اتحاديه جودو آسيا نمي تواند بدون حضور نماينده ايران و بيان دلايل و مدارك مستند و مستدل براي جودو ايران مشكلي به نام تعليق ايجاد كند. قطعا فردي كه به وي اتهام رشوه زده نيز بايد از خود دفاع كند. انتظار مي رود مسئولان فدراسيون جودو واضح و شفاف در مقام پاسخگويي برآمده و ابهامات موجود را از بين ببرند.
 


مسئولان نيم نگاهي هم به بسكتبال داشته باشند

نيكخواه بهرامي: به اين تيم ملي افتخار كردم

كاپيتان تيم ملي بسكتبال ايران باز هم درباره وضعيت باشگاهي اش صحبتي نكرد اما كاپ آسيا را فرصتي دانست تا تيم ملي پيش از رقابت هاي مهم جام ملت ها خودش را محكي جدي بزند.
صمد نيكخواه بهرامي با بيان اين مطلب كه درباره وضعيت باشگاهي ام صحبتي نمي كنم، تنها به عملكرد ملي پوشان در كاپ آسيا اشاره كرد و گفت: رقابت هاي بسيار دشواري بود. تيم هاي قدرتمندي در اين كاپ حاضر شده بودند كه تركيب كاملي داشتند. آنها تداركات خوبي نيز داشتند كه نشان مي داد براي نتيجه به ژاپن آمده بودند و همين مسأله سطح بازي ها را بالاتر برده بود. در طرف ديگر ما بوديم كه تنها 10روز تمرين كرديم و به همين دليل هماهنگي خوبي نداشتيم. آماده نبوديم اما بازي به بازي بهتر شديم و كارمان را پيش برديم كه البته در همين راه نيز برخي «كارشناس نما» هم با انتقادهاي نابه جا كارمان را دشوارتر مي كردند.
كاپيتان تيم ملي ادامه داد: ايران در اين رقابت ها تركيب همدلي داشت كه واقعاً به حضورم در آن افتخار مي كنم. شايد با حضور بازيكني چون حامد حدادي قوي تر مي شديم و مي توانستيم نتيجه اي بهتر بگيريم اما همه سعي و تلاش كردند كه ايران قهرمان شد. به نظر من اين ايران يكي از تركيب ها همدلش را در ژاپن داشت و نتيجه هم گرفت. وي با اشاره به شادابي بازيكنان بيان كرد: دوباره آن شادابي لازم در تيم ملي بسكتبال ايران ديده شد. همه يكپارچه بودند و مي خواستند كه قهرمان شوند. اين جوانان آينده دارند و خوشبختانه با قهرماني در كاپ آسيا نشان دادند كه مي توانند. بايد بگويم كه كاپ آسيا يك جام ملت هاي كوچك بود و حالا جا دارد مسئولان نيم نگاهي هم به اين بسكتبال داشته باشند كه مي تواند در عرصه بين المللي نتيجه بگيرد. اين تيم آينده خوبي دارد و اگر از جوانان حمايت شود مي توانند بهترين باشند.
نيكخواه بهرامي با بيان اين مطلب كه بايد از جوانان بيشتر استفاده شود تصريح كرد: تيم ملي در اين رقابت ها كمي افت كرد و اين مسأله به دليل كم تجربه بودن بود اما ديديد كه در نهايت چقدر خوب بازي مي كرد. هماهنگ بوديم و بسكتبالي خوب نشان داديم. خيلي خوب بود كه همه شانس بازي داشتند و توانستند اين ميدان بزرگ را تجربه كنند. حالا اگر از اين جوانان بيشتر استفاده شود همه چيز بهتر هم خواهد شد. به نظر من همه اين ملي پوشان شايسته اند و بايد ديده شوند. كاپيتان تيم ملي بسكتبال ايران درباره عملكرد كادر فني نيز گفت: آقاي بچيروويچ به خوبي تيم را هدايت كرد و توانست شناخت خوبي هم از حريفان و هم از بازيكنانش بدست آورد. او از همه بازيكنان به موقع استفاده كرد و در جريان بازي ها نظم خوبي به تيم داد تا جايي كه نتيجه هم گرفتيم.وي ادامه داد: ايران سال آينده رقابت بسيار مهمي دارد كه همه بايد براي آن آماده شوند. كاپ آسيا فرصت خوبي بود كه ايران دوباره خودش را محك بزند. همه تيم هاي آسيايي براي سال آينده برنامه دارند و اگر ما هم تلاش كنيم دوباره نتيجه خواهيم گرفت. كارمان دشوار است اما مي دانم تيم ملي مي تواند بهترين باشد.
 


پرسشي كه پاسخ آن در وزارت ورزش و جوانان است

عدم اعزام تيم هاي ورزشي به دليل تعليق يا مخالفت شوراي برون مرزي؟!

لغو پياپي سفرهاي ورزشي و ارسال نامه تهديدآميز اخير به تعليق ورزش ايران شائبه ارتباط داشتن اين دو موضوع را تقويت مي كند.
مدت هاست كه خطر تعليق در رشته هاي مختلف بعد از تغييراتي كه در روساي چند فدراسيون ايجاد شد ما را تهديد مي كند به طوري كه دود اين خطر و البته اجرا شدن تعليق ها به چشم ورزشكاراني مي رود كه سال ها براي حضور در ميادين آسيايي و جهاني تمرين كرده اند و حال به دلايل مختلف نمي توانند حاصل زحماتشان را ببينند. در فاصله 2 ماه مانده به المپيك بود كه نامه هاي تعليق به ايران سرازير شد و اين مسئله عنوان شد كه اگر اساسنامه هاي فدراسيون ها تغيير پيدا نكند به دليل دخالت دولت خطر تعليق براي كل ورزش ايران وجود دارد و شايد همين مسئله يكي از دلايلي باشد كه ورزشكاران در رشته هاي مختلف نمي توانند در ميادين بين المللي به ميدان بروند. در زير به رشته هايي كه نتوانستند در مسابقات بين المللي شركت كنند نگاهي مي اندازيم:
قايقرانان تيم ملي ايران در رشته كانوپولو كه قرار بود در رقابت هاي جهاني لهستان شركت كنند به دليل عدم صدور رواديد از كشور ميزبان شانس حضور در اين ميدان را از دست دادند. البته اين عدم حضور به همين رشته محدود نشد و پس از آن در رشته هاي مختلف از جمله وزنه برداري، دوچرخه سواري و واترپلو مطرح شد تا علاوه بر اينكه ورزشكاران نمي توانند در اين مسابقات شركت كنند ما ميزباني مسابقات در واترپلو را نيز از دست بدهيم. در رشته واترپلو نيز به همين دليل يعني عدم صدور ويزا ملي پوشان نتوانستند در مسابقات آسيايي قزاقستان شركت كنند. مسابقات واترپلو قهرماني جوانان آسيا حكم رقابت هاي انتخابي جام جهاني جوانان جهان را داشت و محروميت از حضور در اين رقابت ها كه ايران مي توانست جزو سه تيم اول اين مسابقات قرار گيرد، موجب محروميت جوانان واترپلو ايران از مسابقات جوانان جهان شد. دوچرخه سواري نيز شامل همين مشكل شد و سفر مسئولان به هلند براي حضور در كنگره سالانه اتحاديه جهاني لغو شد.
به نظر مي رسد عدم صدور رواديد تنها به فدراسيون هايي كه با مشكل تعليق دست و پنجه نرم مي كنند محدود نمي شود چرا كه تيم ملي وزنه برداري نوجوانان ايران كه قرار بود در رقابت هاي جهاني اسلواكي شركت كند به دليل عدم صدور رواديد از سفارت اين كشور شانس حضور در مسابقات را پيدا نكرد. اين مشكل دامنگير واليبال نيز شد و دولت آمريكا براي رئيس فدراسيون واليبال ايران به منظور شركت در كنگره جهاني و انتخابات رياست اين فدراسيون ويزا صادر نكرد.
پنجمين مرحله از مسابقات ليگ جهاني كاراته وان درحالي روزهاي اول و دوم مهر به ميزباني فرانكفورت آلمان و با حضور برترين تيم هاي جهان برگزار شد كه تيم ملي كشورمان به دليل مخالفت شوراي برون مرزي از حضور در اين مسابقات بازماند. اين رقابت داراي امتياز رنكينگ فدراسيون جهاني است و قرار بود كادر فني تيم ملي تركيب نفرات اعزامي به مسابقات جهاني فرانسه را در آلمان مشخص كند. پيش از اين هم مسئولان فدراسيون كاراته ايران برنامه ريزي هاي مختلفي را براي رايزني با مسئولان جهاني اين رشته به منظور كسب جواز حضور بانوان محجبه در رقابت هاي جهاني انجام داده بودند.
آخرين ورزشكاراني كه نتوانستند در رقابت هاي برون مرزي شركت كنند جودوكاران بودند. تيم هاي ملي جودوي نوجوانان و جوانان كشورمان كه سه شنبه شب تهران را به قصد حضور در رقابت هاي قهرماني آسيا ترك كرده بودند، نتوانستند در مالزي رواديد حضور در تايوان را بگيرند و با عدم همكاري اتحاديه جودو آسيا و كشور تايوان تيم ملي كشورمان از حضور در اين دوره رقابت ها بازماند پيش از اين رئيس اتحاديه جودوي آسيا با ارسال نامه اي به كميته ملي المپيك و فدراسيون جودوي ايران نسبت به برگزاري انتخابات در اين فدراسيون هشدار داد اما با اين وجود انتخابات برگزار و رستگار به عنوان رئيس فدراسيون انتخاب شد. درحالي كه مسئولان دليل لغو سفرها را عدم همكاري سفارت خانه ها و صادر نشدن ويزا عنوان مي كنند، نامه اي كه همه منتظر بودند تا واكنش شوراي بين المللي المپيك را درخصوص برگزاري انتخابات ببينند جمعه شب گذشته در رسانه ها منتشر شد و IOC اعلام كرد كه روساي بركنار شده فدراسيون ها بايد بازگردند. به نظر مي رسد وزارت ورزش با برگزاري انتخابات در چند فدراسيون راه را سخت تر كرده است؛ اگر چه مسئولان كميته ملي المپيك كه خطر تعليق را باور كرده اند در برگزاري انتخابات ها نماينده اي نداشتند تا اعتراض خود را نسبت به اين مسئله نشان دهند اما وزارت ورزش راه خود را پيش گرفته و سرسختانه به دنبال اجراي آن است.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14