(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 11 مهر 1391 - شماره 20321

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
اسرائيل و عقربه هاي پرشتاب (يادداشت روز)
سيانور (گفت و شنود)
آستين هاي خالي يا...؟! (نكته)
احمدي نژاد در گفتگو با شبكه سي ان ان اسپانيولي:
ايران بدون رابطه با آمريكا روز به روز پيشرفت كرده است
تكذيبيه روابط عمومي دفتر رئيس جمهور
احمدي نژاد مصاحبه اي با ال مانيتور نداشته است
فعالان و كارشناسان سياسي مطرح كردند
ضرورت شكايت از آمريكا به عنوان حامي تروريسم
كيهان و خوانندگان
منابع صهيونيست: حزب الله بسيار قدرتمندتر شده است (خبر ويژه)
ضد و نقيض هاي محسن هاشمي درباره ميانه روي و افراطي گري (خبر ويژه)
فرمانده آمريكايي:
نيروهاي ما اكنون توسط پليس و سربازهاي افغان كشته مي شوند (خبر ويژه)
اصغرزاده: ما جيغ زديم اما خاتمي و دولتش صداي ما را نشنيدند (خبر ويژه)
كشتگر: ناف سازمان مجاهدين را با مزدوري بيگانه بريده اند (خبر ويژه)


اسرائيل و عقربه هاي پرشتاب (يادداشت روز)

تفاوت نگاه رژيم صهيونيستي و دولت آمريكا در مواجهه با ايران به جمع بندي آنان از تحليل درباره ميزان و نوع تهديد ايران نسبت به خود باز مي گردد. رژيم صهيونيستي«اقتدار ايران» را با موجوديت فيزيكي خود مغاير مي بيند و سران اين رژيم، توانايي امنيتي بالاي جمهوري اسلامي را مختل كننده حوزه امنيتي اسرائيل ارزيابي مي كنند. اما جمع بندي آمريكايي ها اين است كه جمهوري اسلامي عامل مختل كننده بقاء آمريكا نيست بلكه عامل مختل كننده «نفوذ» و «هژموني» آمريكاست از اين رو آمريكايي ها معتقدند با كاسته شدن از توانايي هاي ايران، ظرفيت چالشگرانه ايران رو به كاستي مي گذارد. براي ارزيابي چند و چون اختلافات آمريكا و رژيم صهيونيستي، نكات زير اهميت دارند:
1- رژيم تل آويو وضعيت محيط امنيتي- و به عبارتي محيط پيراموني- خود را وخيم و رو به وخامت بيشتر ارزيابي مي كند و معتقد است كه «ايران» كانون اصلي تغيير دهنده اين محيط امنيتي است. از نظر اسرائيل مرزهاي اين رژيم با مصر از مرز سفيد به مرز زرد تبديل شده و هر لحظه امكان دارد به مرز قرمز تبديل شود كما اينكه رخدادهاي اخير صحراي سينا، كشته شدن چندين اسرائيلي در منطقه ايلات (داخل فلسطين) و چندين مصري در شمال صحراي سينا و هشدارهاي تند مرسي به ارتش تل آويو از امكان سريع چنين تغييري حكايت مي كند. رژيم صهيونيستي وضع امنيتي اردن را حتي از وضع امنيتي مصر وخيمتر ارزيابي مي كند چرا كه از يك سو هر نوع تحول در اردن را به فلسطيني تر شدن اردن و سيطره حماس و جهاد اسلامي بر اين كشورارزيابي مي كند. همين الان هم ميزان مراودات گروههاي جهادي فلسطيني در اردن زياد است و چندي پيش، سران اردن از امام جمعه بيت المقدس در اندازه يك رئيس جمهور استقبال كردند و از سوي ديگر مرزهاي اردن با فلسطين حداقل دو برابر مرز مصر با فلسطين است و اين مرزها مشرف به مقدس ترين مكانهاي فلسطين -قدس و الخليل- مي باشد.
اين همه در حالي است كه اسرائيلي ها نگراني شديد خود را از تثبيت موقعيت اسد در سوريه و نصرالله در لبنا ن و نيز فضاي آنارشيستي درون سوريه كه امكان وقوع هر حادثه امنيتي را در هر لحظه ميسر مي نمايد، نمي توانند كتمان نمايند. رژيم صهيونيستي در همه اين فضاهاي امنيتي جديد كه بدون استثنا به ضرر اسرائيل است، ايران را «نقطه كانوني» به حساب مي آورد اما نه به اين معنا كه تحولات امنيتي مصر، اردن و سوريه به طور كامل به ايران ربط دارد بلكه از اين منظر كه آن نيروي با ثبات و با انگيزه اي كه مي خواهد و مي تواند از اين فضا براي قراردادن اسرائيل در ديگ جوشان بحران استفاده كند، ايران است و نه هيچ كشور ديگر. از اين رو اسرائيل روي ضربه زدن به توان امنيتي نظامي ايران تأكيد دارد و البته در شرايطي كه خود نمي تواند كاري كند به ديگران براي تضعيف موقعيت امنيتي نظامي ايران متوسل شده است. سال گذشته (14/10/90) روزنامه يديعوت آحارنوت نوشت: «بعضي ها ارزش روابط با اردن و پيمان صلح موجود -وادي عربه- را درك نمي كنند در حالي كه پس از اتحاد عراق و ايران اين تنها اردن است كه حد فاصل اين جريان قدرتمند تا اسرائيل را پر كرده است و اگر رژيم اردن نيز سقوط كند در آن حالت، شرايط براي ما بسيار خطرناك خواهد شد.»
اما در اين موضوع، تجزيه و تحليل آمريكايي ها تا حدي با اسرائيلي ها متفاوت است. از منظر واشنگتن كه حفظ حضور نظاميان خود در خاورميانه را دنبال مي كنند، شدت بخشيدن به فضاي امنيتي، بيش از همه، آمريكايي ها را تهديد مي نمايد چرا كه نيروهاي نظامي آمريكا در كشورهايي از آسياي غربي استقرار دارند كه به ايران بعنوان قلب جهان اسلام مي نگرند و در برابر تهديد و تهاجم به آن سكوت نمي كنند و اين در حالي است كه توانايي واكنش خود ايران هم بسيار قوي و جدي است و واكنش ايران مي تواند رخنه هايي در شبكه نظامي آمريكا در منطقه ايجاد كند و آنگاه گروه هاي مبارز مسلمان از اين رخنه ها استفاده كرده و سيستم نظامي آمريكا را متلاشي مي كنند و آمريكا را وادار به ترك دائمي منطقه مي كنند يعني همان وضعيتي كه براي آمريكا و فرانسه در لبنان در سال 1984 افتاد. اشغال نظامي لبنان توسط رژيم صهيونيستي به مرور به جايي رسيد كه پيش از خروج اسرائيل، نظاميان آمريكايي و فرانسوي ناگزير به ترك دائمي لبنان شدند و با ناباوري سيطره حزب الله بر لبنان را به نظاره نشستند. از نظر آمريكا تهديد نظامي، همان فرصتي است كه ايران به آن نياز دارد و دولت اسرائيل با بلاهت تمام آن را به ايران هديه مي كند و در نهايت نه كمكي به حل مشكلات اسرائيل و نه كمكي به غرب مي نمايد. آمريكايي ها معتقدند چالش با ايران را بايد به حوزه هاي غيرامنيتي برد و بخصوص از غلظت تهديد نظامي كاست. آنان معتقدند ايران را بايد به سمت «تفاهم» سوق داد يعني آنقدر فشارهاي تركيب شده رواني و اقتصادي را به دولت و مردم ايران زياد كنيم تا در نهايت به «تفاهم» روي آورد. آنگاه بعيد نيست اين امكان براي ما فراهم شود كه بتوانيم امنيت رژيم صهيونيستي و هر آنچه كه به پرستيژ «ايران انقلابي» باز مي گردد- نظير فتواي امام درباره سلمان رشدي، مقاومت در برابر تغييرات آمريكايي در سوريه- را از ايران بستانيم و در نهايت ايران را از سر راه برداريم! خبرهاي كاملاً موثق كه بعضاً به رسانه هاي غرب هم راه يافته بيانگر آن است كه آمريكايي ها در گفت وگو با هم پيمانان اسرائيلي، اروپايي و عرب خود روي اين ديدگاه تاكيد دارند و از اين روي اوباما و ساير دولتمردان آمريكايي تهديد نمايي نظامي ايران -كاري كه نتانياهو مي كند- اقدامي احمقانه است و بايد كنار گذاشته شود.
2- يك منظر ديگر اختلافات آمريكا و رژيم صهيونيستي به اندازه گيري قيمت اسرائيل باز مي گردد. سران رژيم صهيونيستي كماكان اصرار دارند تا اسرائيل را يك «كمك ويژه» به كشورهاي منطقه براي توسعه و رفاه معرفي نمايند.در همين منطق اخير مجمع عمومي سازمان ملل، نتانياهو بخش زيادي از صحبت هاي خود را روي اين نكته متمركز كرد كه «اسرائيل در خدمت صلح و رفاه جهاني است و تهديد اسرائيل، تهديد محيط كار و رفاه در آفريقاست چرا كه رفاه آفريقا به كمك اسرائيل وابسته است.» به عبارت ديگر تل آويو سعي مي كند تا جمعبندي جهاني درباره هزينه بودن اسرائيل را تغيير دهد. اين در حالي است كه آمريكايي ها به مرور متقاعد شده اند كه حمايت از اسرائيل منافع آمريكا را در جهان به خطر مي اندازد بر اين اساس دولتمردان آمريكايي اگر چه اعلام مي كنند كه كاملا به امنيت اسرائيل متعهد هستند ولي در عمل راه ديگري مي روند و بر گردن اسرائيلي ها مي كوبند تا از رفتار راديكال خودداري نمايند. بر اين اساس بعضي هشدار داده اند كه تبليغات اسرائيلي كه رامني را ترجيح مي دهد، با پيروزي اوباما كه احتمال آن بيشتر است، تل آويو را در شرايط دشواري قرار مي دهد چرا كه اگر علي رغم فشار لابي صهيونيستي، اوباما راي بياورد، آمريكا و افكار عمومي آن براي اولين بار در طول 60سال اخير، از سد اين لابي عبور كرده و اين اسرائيل را به مرور از رديف اولويت آمريكا خارج مي نمايد. اگر دولت اسرائيل نتواند بر بحران كنوني غلبه كند بايد در انتظار بحران بزرگ بنشيند و آن بحران موجوديت است.
3- اظهارات اخير فرمانده كل سپاه در مورد سوريه و پس از آن اظهارات دكتر ولايتي- با توجه به انتساب وي- مبني بر اينكه «ما در سوريه، غرب را شكست مي دهيم» به خوبي از آمادگي ايران براي مواجهه با صحنه هاي امنيتي خبر مي دهند و اين براي غرب پيام آشكار و واضحي را به همراه دارد از اين رو يك روز پس از اظهارات سردار جعفري، فرمانده محترم كل سپاه، اخضر ابراهيمي اعلام كرد كه ادامه روند فعلي به نفع نيست و امنيت تركيه و اردن را تهديد مي كند. در واقع آنچه از منظر غرب يك تهديد جدي ايراني به حساب مي آيد، بمب اتمي نيست بلكه دامنه نفوذ ايران در منطقه و صراحت لهجه ايران در اين ميدان است اين صحنه از نظر اوباما «نسخه نظامي» ندارد و بازي نظامي به نفع ايران و جبهه مقاومت تمام مي شود.
4- اختلاف ديگر آمريكا و رژيم صهيونيستي در اين است كه اسرائيل مي گويد وقتي باقي نمانده و ايران اكنون در آستانه دستيابي به بمب اتم قرار دارد و به اورانيوم 90درصد غني شده دست يافته است به عبارت ديگر اسرائيل مي گويد براي مهار ايران وقت نداريم و نمي توانيم به نسخه اقتصادي اوباما- تشديد تحريم ها- دل ببنديم اما اوباما و ساير دولتمردان آمريكايي معتقدند نياز جدي به زمان دارند و بايد اين زمان را بدست آورد از اين رو دولت آمريكا و دستگاههاي اطلاعاتي آن با استناد به افزايش روزانه قيمت دلار و سكه در ايران- كه بدون ترديد بخش اعظمي از آن مرهون توطئه اي كثيف و سياسي است كه با هدف متقاعد كردن نظام به مذاكره و تسليم شدن دنبال مي شود- مي گويند زمان در حال لبخند زدن به ماست و ما را از توسل به اقدامات نظامي كه هزينه بالا و نتايج نامطمئني دارد، بي نياز مي سازد. از سوي ديگر اسرائيلي ها با اشاره به حركت هاي انقلابي در مصر و اردن و... معتقدند زمان به هيچ وجه به نفع جبهه آمريكا پيش نمي رود و در همان حال آمريكايي ها با اشاره به مواضع زيگزاگي و توأم با نوسان بعضي از مقامات كشورهاي مزبور، مي گويند زمان همان چيزي است كه ما شديداً به آن نياز داريم و بر اين اساس با وعده حل مشكل بهار را به تابستان و تابستان را به پائيز مي رسانند و البته دستاوردي هم ندارند.
سعدالله زارعي
 


سيانور (گفت و شنود)

گفت: نتانياهو در پاسخ مخالفان خود گفته است؛ من هم مي پذيرم كه حمله به ايران عواقب خطرناكي براي اسرائيل دارد.
گفتم: پس چرا به قول ساير مقامات رژيم صهيونيستي درباره حمله به ايران وراجي مي كند؟!
گفت: البته روزنامه جروزالم پست نوشته است ادعاي نتانياهو براي او مصرف داخلي دارد وگرنه به خوبي مي داند كه اسرائيل نبايد با آتش بازي كند.
گفتم: يارو رفته بود قرص ضد حساسيت بخره، از دكتر داروساز پرسيد؛ اين قرص عوارض جانبي هم دارد؟ و دكتر گفت؛ بله، باعث نارسايي كليه و كبد و قلب و سكته مغزي و مرگ ناگهاني مي شود. يارو گفت؛ قربون دستت، قرص رو بي خيال! چند گرم سيانور بده!
 


آستين هاي خالي يا...؟! (نكته)

ديروز «آشفته بازار سكه و ارز» كه از نزديك به ده روز قبل آغاز شده و با شتاب و سرعتي باورنكردني پيش مي رفت به بالاترين سطح آشفتگي طي چند روز اخير رسيد و قيمت ساير كالا و خدمات مورد نياز مردم نيز به موازات آن افزايش يافت. سخنگوي محترم قوه قضائيه در نشست خبري خود كه هر هفته يك بار برگزار مي شود در پاسخ به اين پرسش كه براي مقابله با آشفته بازار سكه و ارز چه اقدامي صورت پذيرفته،گفت «هنوز پرونده اي براي مشكلات اقتصادي پيش آمده نداريم، اما اگر فرد يا گروهي را به عنوان اخلالگر شناسايي كنيم، حتما با آنها برخورد مي كنيم» به بيان ديگر، در حالي كه اين آشفته بازار با هيچيك از معيارهاي شناخته شده قابل توجيه نبوده و طبيعي به نظر نمي رسد و فشار حاصل از آن بر شانه هاي مردم- خصوصا اقشار مستضعف جامعه- سنگيني مي كند، هنوز اقدام درخور توجه و اميدواركننده اي براي مقابله با آن صورت نگرفته است.
سخنگوي محترم قوه قضائيه كه به قاطعيت و دلسوزي و مقابله جدي با مفسدان اقتصادي شناخته مي شود، در اين باره كه اخلالگران از سوي چه كساني بايد شناسايي و به قوه قضائيه معرفي شوند گفت «چندين بار از سيستم اطلاعاتي و امنيتي كشور خواسته ايم كه به طور جدي پي گير اين تغييرات در بازار باشند تا اگر عده اي اخلال مي كنند، شناسايي شوند» تا اينجا مطابق اظهارات ديروز دادستان محترم كل كشور مي توان نتيجه گرفت كه دستگاه قضايي در انتظار شناسايي اخلالگران بازار سكه و ارز از سوي مراكز اطلاعاتي و امنيتي كشور است، اما- صرفنظر از اين كه دستگاه قضايي وظيفه پيشگيري از جرم نيز دارد- هنوز افراد يا جريان و باندي به عنوان اخلالگر معرفي نشده اند و اين سؤال پيش مي آيد كه آيا دستگاه هاي اطلاعاتي و امنيتي كشور هنوز براي شناسايي اخلالگران اقدامي نكرده اند؟! يا اقداماتي انجام داده و اخلالگران را شناسايي كرده اند ولي هنوز آنان را به دستگاه قضايي معرفي نكرده اند؟! حالت اول بعيد به نظر مي رسد چرا كه حجت الاسلام والمسلمين مصلحي وزير محترم اطلاعات بارها نشان داده اند در اينگونه موارد كه پاي منافع ملي و معيشت مردم در ميان است، مانند حجت الاسلام والمسلمين اژه اي، بسيار حساس بوده و متعهدانه عمل مي كنند. بنابراين تنها دو احتمال ديگر باقي مي ماند، اول آن كه افراد و يا جريان خاصي مانع معرفي اخلالگران از سوي مراكز اطلاعاتي و امنيتي به دستگاه قضايي شده اند! و دوم اين كه مسئولان محترم مورد اشاره در دستگاه هاي اطلاعاتي و قضايي كشور، آشفته بازار سكه و ارز را طبيعي! و عادي تلقي مي كنند كه اين تلقي و ديدگاه در صورت وجود، «فاجعه آميز» است و بايد پرسيد مگر طي ده روز يا چند ده روز اخير چه اتفاق غيرمنتظره اي رخ داده است كه با استناد به آن، افزايش بي رويه و جهشي قيمت سكه و ارز قابل توضيح باشد؟! بديهي است كه وجود برخي از تنگناهاي تحميلي قابل انكار نيست ولي اين تنگناهاي تحميلي با آشفتگي پرشتاب بازار ارز تناسب قابل قبولي ندارد.
اما، از سوي ديگر چرا ساير مسئولان سامان دهي بازار سكه و ارز و مخصوصا؛ وزارتخانه هاي محترم اقتصاد، صنعت و معدن و بازرگاني، بانك مركزي و گمرك در اين باره سكوت كرده اند؟ چرا توضيح نمي دهند كه از آغاز سال جاري تاكنون ده ها ميليارد دلار براي ورود كالا اختصاص يافته ولي بسياري از كالاهاي ياد شده وارد كشور نشده است؟ و چرا براي بازگرداندن دلارهايي كه اختصاص داده اند، راهكار و چرخه قانوني و تعريف شده اي ندارند؟
وزير محترم اقتصاد مي فرمايند، تنظيم بازار ارز برعهده من نيست، وزير محترم بازرگاني پاسخ مشابهي مي دهند، رئيس محترم بانك مركزي از ارزي كه به بانك ها اختصاص داده ولي بانك هاي دريافت كننده آن را در موارد ديگري مصرف كرده اند خبر مي دهند و نمي فرمايند چرا؟! مسئولان محترم گمرك درباره چگونگي ورود و خروج كالا و انطباق آن با فرمول قانوني، توضيحي نمي دهند و...نمايندگان محترم مجلس هم كه بعد از يك دوره كار طولاني و طاقت فرسا! براي رفع خستگي به مرخصي رفته اند!
مقابله با اين آشفته بازار در مقايسه با توانمندي هاي برجسته و مثال زدني و بعضا بي نظير جمهوري اسلامي ايران به آساني امكان پذير است و تعجب آور است كه چرا دست اندركاران محترم زمام بازار ارز را به دست مافياي شناخته شده سپرده و در قلع و قمع آن امروز و فردا مي كنند؟!
و بالاخره، برخي مسئولان محترم در هر سه قوه قضائيه و مقننه و مجريه بايد باور كنند، آستين هايي كه به اخلال در بازار ارز ديده مي شود، خالي از دست نيست!
حسين شريعتمداري
 


احمدي نژاد در گفتگو با شبكه سي ان ان اسپانيولي:

 ايران بدون رابطه با آمريكا روز به روز پيشرفت كرده است

رئيس جمهور گفت: آمريكايي ها تصور مي كنند مركز عالم هستند و اگر كشوري با آنها ارتباط نداشته باشد نخواهد توانست به زندگي ادامه دهد اما ايران بدون رابطه با آمريكا در 33سال گذشته روز به روز پيشرفت كرده است .
به گزارش پايگاه اطلاع رساني رياست جمهوري، محمود احمدي نژاد رييس جمهور اسلامي ايران در حاشيه سفر به نيويورك به منظور شركت در شصت و هفتمين مجمع عمومي سازمان ملل در گفت و گو با شبكه C.N.N اسپانيولي تصريح كرد: امروز نظمي بر دنيا حاكم است كه بر اساس آن سردمداران اداره آن به خود اجازه مي دهند كشورهاي ديگر را اشغال كرده، حركت هاي استقلال طلبانه را سركوب و با ايجاد گروه هاي تروريستي و به بهانه صدور دموكراسي به ساير كشورها لشكر كشي كنند و پس از همه اين دخالت ها طلبكار ملت ها نيز باشند.
احمدي نژاد با تاكيد بر اينكه نظم حاكم بر جهان در نقطه مقابل عدالت و به زيان بشريت است، خاطر نشان كرد: سالانه فقط در يكي از كشورهاي مدعي حقوق بشر و دموكراسي بيش از 700 ميليارد دلار صرف هزينه هاي نظامي مي شود و در سال گذشته بيش از 70 ميليارد دلار سلاح به كشورهاي حاشيه خليج فارس صادر شده است؛ آيا اين اقدامات هدفي غير از جنگ دارد؟
رييس جمهور با بيان اينكه نظم كنوني جهان اساساً با جنگ زنده است، گفت: بايد نظمي بر جهان حاكم شود كه با صلح زنده باشد.
احمدي نژاد در پاسخ به اينكه آيا شما كشوري به نام آمريكا را همانند ساير كشورها نيازمند اصلاحات مي دانيد، تصريح كرد: اگر شما مدعي هستيد كه عدالت در آمريكا اجرا شده است، پس پاسخ دهيد كه فاصله عظيم طبقاتي موجود در آمريكا ناشي از چيست و چرا در اين كشور بيش از 50 ميليون فقير وجود دارد؟آيا در آمريكا يك فرد سرمايه دار با يك فرد معمولي از حقوق برابري برخوردارند و تاثيري يكسان در انتخابات و جامعه آمريكا دارند؟
رييس جمهور در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه درگذشته روابط ايران با كشورهاي آمريكاي لاتين در سطح پاييني قرار داشت و آيا تقويت روز افزون روابط متاثر از احساسات ضد آمريكايي ملت هاي آمريكاي لاتين است؟ تصريح كرد: آمريكايي ها فكر مي كنند مركز عالم هستند و اگر كسي با آنها ارتباط نداشته باشد نخواهد توانست به زندگي ادامه دهد اما اين تفكرات متعلق به دوره استعمار است و امروز شرايط دنيا تغيير كرده و بعنوان مثال ايران در طول 33 سالي كه با آمريكا رابطه نداشته است هر روز بيش از قبل پيشرفت كرده و ارتباطات بين المللي آن به شدت گسترش يافته است .
احمدي نژاد اضافه كرد: آيا ايران نيروهاي نظامي خود را به قاره آمريكا فرستاده و كشورهاي همسايه ايالات متحده را اشغال كرده است؟ آيا ناوهاي نظامي ما به آبهاي اطراف ايالات متحده اعزام شده اند؟ و آيا ايران كسي را در نزديكي آمريكا به بمب اتم مجهز كرده و آن كشور آمريكا را تهديد به حمله نظامي كرده است؟ يا برعكس همه اين اتفاقات رخ داده است؟ متاسفانه شما به اخبار وارونه استناد مي كنيد.
 


تكذيبيه روابط عمومي دفتر رئيس جمهور

احمدي نژاد مصاحبه اي با ال مانيتور نداشته است

روابط عمومي دفتر رئيس جمهور با انتشار اطلاعيه اي اعلام كرد رئيس جمهور در جريان سفر خود به نيويورك مصاحبه اي با پايگاه خبري ال مانيتور آمريكا نداشته است.
در اين اطلاعيه آمده است: مركز روابط عمومي دفتر رئيس جمهور اخبار منتشر شده درباره مصاحبه محمود احمدي نژاد با پايگاه خبري «ال مانيتور» آمريكا در جريان سفر به نيويورك را از اساس رد و قويا تكذيب مي كند.
اين اطلاعيه مي افزايد: بدين وسيله تاكيد مي شود كه دكتر احمدي نژاد هيچگونه مصاحبه اي با پايگاه خبري ال مانيتور آمريكا نداشته و مطالب بي اساسي كه به نقل از ايشان دستمايه تحليل هاي غير واقعي شده، كذب محض و فاقد اعتبار است.
 


فعالان و كارشناسان سياسي مطرح كردند

ضرورت شكايت از آمريكا به عنوان حامي تروريسم

به دنبال خارج شدن گروهك تروريستي منافقين از ليست تروريست ها توسط آمريكا كارشناسان و فعالان سياسي بر ضرورت شكايت از آمريكا به عنوان حامي تروريسم تاكيد كردند.
معاون امور بين الملل حزب موتلفه اسلامي با محكوميت اقدام اخير آمريكا گفت: هرگونه اقدام گروهك منافقين عليه جمهوري اسلامي ايران با پشتوانه آمريكا صورت مي گيرد و اين اقدامات به حساب آمريكا گذاشته مي شود.
حميدرضا ترقي در گفت و گو با ايسنا درباره اقدام آمريكا مبني بر خروج گروهك تروريستي منافقين از ليست گروه هاي تروريستي گفت: اين گروهك از ابتداي سال 60، جنگ مسلحانه را با نظام جمهوري اسلامي ايران آغاز كرد و در پناه حمايت هاي مادي و معنوي آمريكا قرار گرفت. از آن زمان تاكنون اين گروهك در خدمت نقشه هاي سيا حركت مي كند.
وي ادامه داد: اگرچه گروهك منافقين در پادگان اشرف مستقر بود، اما برنامه ها و سياست هاي آنها در مقابله با جمهوري اسلامي ايران مانند كمك به صدام، كمك به دستگاه هاي جاسوسي آمريكا و اسرائيل درباره برنامه هسته اي ايران در جهت خدمت رساني به آمريكا بود و اين گروهك اكنون جايزه خدمات خود را از آمريكا دريافت مي كند.
ترقي اضافه كرد: آمريكا براي خارج كردن گروهك منافقين به صورت اجباري از خاك عراق براساس خواست ملت عراق مجبور شده است يكسري امتيازات را به منافقين به خاطر خدمات گذشته به آنها بدهد. يكي از اين خواسته ها خروج اين گروهك از فهرست ليست سياه آمريكا بود.
وي در ادامه اظهاراتش افزود: آمريكا با اين اقدام اخير خود زمينه آزادي گروهك تروريستي را در كشورهاي غربي فراهم كرد و موانع بين المللي كه بر سر مساله پناهندگي و حضور آنها در كشورهاي غربي وجود داشت را برطرف كرد، اما از طرف ديگر آمريكا با اين اقدام به طور رسمي مسئوليت همه عمليات گروهك منافقين را برعهده گرفته است و طبيعتا آنها از حمايت هاي مالي و معنوي آمريكا برخوردارند.
ترقي اضافه كرد: در حال حاضر اكثر مجامع بين المللي متاثر از فشارهاي سياست هاي آمريكا است، اما ايران مي تواند در مجامع بين المللي كه آزاد و مستقل هستند شكايت كند، در واقع اكثر اعضاي اين گروهك، پرونده هاي جنايي دارند و بايد از طريق پليس اينترپل در اختيار ايران قرار بگيرند.
وي ادامه داد: در حال حاضر هرگونه اقدام گروهك منافقين عليه جمهوري اسلامي ايران با پشتوانه آمريكا صورت مي گيرد و اين اقدامات به حساب آمريكا گذاشته مي شود و جمهوري اسلامي بايد از آمريكا به عنوان حامي تروريسم شكايت كند.
محمد حسن آصفري عضو كميسيون امنيت ملي مجلس نيز با طرح اين پرسش كه چگونه ممكن است كشوري هم ادعاي مبارزه با تروريسم را داشته باشد و هم از تروريست ها دفاع كند گفت: دولت آمريكا در قبال تروريسم يك بام و دو هوا برخورد مي كند.
وي افزود: گروهك منافقين مدت زيادي است كه براي اسكان خود با كشورهاي مختلف رايزني مي كند اما بيشتر كشورها حاضر به پذيرش آنها نبوده اند چرا كه به نفع خود نمي دانند كه ارتباطشان با جمهوري اسلامي ايران قطع شود.
آصفري به حمله گروهك تروريستي منافقين به مهمانپرست در نيويورك اشاره و خاطرنشان كرد: آمريكا به خاطر اين اقدام گروهك منافقين، با خارج كردن از ليست تروريست ها به آنها مزد داد.
عضو كميسيون امنيت ملي مجلس با بيان اينكه گروهك منافقين همچنان ماهيت تروريستي دارند، تاكيد كرد؛ همه دنيا مي داند كه اين گروهك در ايران هزاران نفر را بدون هيچ دليلي ترور كرد.
 


كيهان و خوانندگان

سامانه پيام كوتاه 32320003
¤ استكبار براي مبارزه با ملت سلحشور ايران، به هر كف روي آب دست مي اندازد اين بار سراغ مرده هاي سياسي و مزدوران رسمي صدام معدوم رفته، سراغ كساني كه تا ديروز مدعي استكبارستيزي بودند اما حالا رسما نوكري براي استكبار را پذيرفته اند و نام منافقين زيبنده اين جماعت است.
6091---0915
¤ دستور ساخت و نمايش فيلم موهن كه قلوب همه انسانهاي آزاديخواه را جريحه دار كرد و انزجار عمومي را به دنبال داشت و ايستادگي سران استكبار در اين خصوص در پوشش آزادي بيان يعني مقاومت و ايستادگي در برابر اعتقادات ميليونها مسلمان و در ادامه خارج كردن ليست منافقين از گروههاي تروريستي همان معنا و مفهوم را دارد با هزاران اسناد و دليل كه تاكنون وزارت خارجه و برخي دولتمردان آمريكايي نيز بدان معتقد بودند اين گروهك جنايتكار از گروههاي تروريستي است. حال چطور به طور علني و بي پرده از جرگه تروريستها خارج مي شوند فقط اين معنا را دارد كه شيطان بزرگ به حمايت آشكار و بي پرده توسط شقي ترين انسانها در برابر اسلام و آزاديخواهان ايستاده است و از هيچ كار شيطاني نيز كوتاهي نمي كند. اين آغاز جنگ تمام عياري است كه نتيجه اش شكست و سقوط فرعونيان و جهانخواران و منافقين خواهد بود. ان شاءالله
محمودي
¤غربي ها بايد به اين سوال پاسخ بدهند كه چرا هر فرد هتاكي كه به اسلام و قرآن توهين مي كند فورا زير چتر حمايتي آنان قرار مي گيرد.
6091---0915
¤ غربي ها ادامه مذاكرات هسته اي با كشور ايران را براي آن مي خواهند كه روزنه اي براي تحميل خواسته هاي استعماري خود به دست بياورند. فلذا ضرورت دارد نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي با تصويب قانون، خاتمه مذاكرات هسته اي كشور را اعلام نمايند و آب پاكي را روي دستان بيگانگان بريزند.
عابديني
¤ سلسله مقالات عوامل پذيرش قطعنامه 598 پرده را از چهره برخي افراد كنار مي زند. اين مسئله روزي بايد براي مردم روشن مي شد. با تمام وجود از شما به خاطر چاپ اين پاورقي كيهان تشكر مي كنم.
محمودخاني
¤ از چاپ مقاله علل و عوامل قطعنامه 598 تشكر مي كنم هر چند كه آن را با حسرت خواندم، اما اين درسي براي آينده تاريخ است و اينكه نشان از ظرفيت بالايي دارد كه اسلام مي تواند براي جوامع ايجاد كند كه به رغم چنين مسائلي اكنون شاهد سربلندي كشور در عرصه جهاني هستيم.
يك شهروند
¤ 20 درصد اورانيوم غني شده حداقل خونبهاي شهيدان است در قبال لغو تحريم هاي بي اثر كه عمر آن به سر آمده، افتخار و عزت ملت را به تاراج ندهيد.
عابديني
¤ وزارت امور خارجه بايد از طريق نهادهاي بين المللي پيگير مجازات توهين كنندگان به ساحت مقدس پيامبر(ص) باشد و در اين ماجرا دولت فرانسه نبايد فراموش شود.
قاسمي
¤ وقتي پليس آمريكا نتواند از ميهمانان سازمان ملل حفاظت كند و فقط نظاره گر حمله توهين آميز چند اراذل و اوباش مست به نماينده يك كشور باشد بهتر است كه محل سازمان ملل از كشور آمريكا به كشور ديگري منتقل شود.
خراساني
¤ هفته گراميداشت ناجا را به دلاورمرداني كه با جانفشاني باعث امنيت و آرامش جامعه مي شوند تبريك عرض مي كنم و از زحمات همه آن عزيزان تقدير و تشكر مي شود.
علي اصغر خواجوي گلوگاهي
¤ تهران فقط خيابان شريعتي و خيابان پاسداران و حسينيه ارشاد نيست كه همه جشن هاي خيريه و انتخابات در همين حسينيه پوشش خبري داده شود. چرا در محله هاي مختلف تهران به صورت دوره اي گزارش خبري منعكس نمي شود تا هم براي مردم متنوع باشد و هم مردم با نقاط مختلف تهران آشنا شوند.
8397---0912
¤ دو هفته است كه بانك ملي مركزي قم از دادن ارز مسافرتي به مسافران عتبات عاليات خودداري مي كند. دليل آن چيست؟
ابراهيم خامسي
¤ برچسب هاي تبليغاتي بر در و ديوار شهر و خانه هاي مردم باعث زشت شدن چهره شهر مي شود ضمن اينكه برخي از اين شركتها اين برچسب ها را روي تابلوها و نام خيابانها مي چسبانند كه مانع خواندن نام خيابانها مي شود. از مسئولان شهرداري تقاضاي برخورد با متخلفان را داريم.
فوادكاسب
¤ جانباز آزاده هستم از هيئت دولت و مسئولان تقاضا دارم حقوق معوقه آزادگان را هرچه سريع تر بپردازند افراد كم درآمد و آزادگان روي اين قضيه خيلي حساب باز كرده اند.
يك آزاده و جانباز
¤ در برنامه تبليغي شركت گاز ضمن توهين به لهجه خاص، كودك، دانا و بزرگ تر، ساده و بي اطلاع جلوه داده مي شود. شايسته است تجديدنظري صورت گيرد.
6810---0911
¤ از مسئولين امر شهرستان نطنز درخواست مي شود نسبت به راه اندازي سرويس عمومي براي روستاي تاريخي ابيانه و روستاهاي مجاور آن به نطنز اقدام نمايند. در حال حاضر مردم و دانش آموزان اين روستاها با مشقت فراوان مسير 40 كيلومتري را طي مي نمايند.
حسين شفيعي ابيانه
¤ از اينكه بعد از 30 سال دوچرخه درياقلي-شهيد حماسه سازي كه با حركت جاودانه و دلاورانه اش آبادان را از سقوط حتمي نجات داد، به مقصد رسيد و جاي خود را با كنار زدن «پطرس» در كتب درسي دانش آموزان باز كرد از بانيان گراميداشت ياد و نام شهيدان تقدير و تشكر مي كنم.
فاندر از چالوس
¤ مدت ده سال است كه مربي آموزش رانندگي هستم ولي از بيمه درماني و بازنشستگي محروم مي باشم. بنويسيد هيچ سازماني ما را بيمه نمي كند. از مسئولين امر تقاضاي رسيدگي دارم.
2515---0912
 


منابع صهيونيست: حزب الله بسيار قدرتمندتر شده است (خبر ويژه)

منابع مختلف صهيونيستي معتقدند توانمندي هاي نظامي حزب الله در قياس با 6 سال پيش به شكل بسيار نگران كننده اي افزايش يافته است.
گاي افيعاد تحليلگر مركز پژوهش هاي امنيت ملي اسرائيل- وابسته به دانشگاه تل آويو- در اين زمينه مي گويد: حزب الله تغييرات ارتش اسرائيل را به دقت مورد بررسي قرار داده و تلاش كرده توانمندي هاي خود را در هرگونه جنگ احتمالي آينده با توجه به شرايط و تدابير جديد ارتش اسرائيل، تطبيق دهد. اكنون توانمندي هاي نظامي حزب الله در تمام زمينه ها به شكل بسيار نگران كننده افزايش يافته است به طوري كه ماهيت نظامي حزب الله را در قياس با حزب الله سال 2006 كاملاً متفاوت ساخته است.
وي مي افزايد: اسرائيل امروز در مقابل دشمني سرسخت قرار گرفته و ديگر با طرح هاي قديمي مبارزه با آن كار ساز نيست.
به گزارش القدس العربي، گاي افيعاد همچنين در توصيف فرماندهان بلند پايه حزب الله كه آنها را فرماندهاني «رشيد» توصيف كرده است، تأكيد كرد: ارتش رژيم صهيونيستي در ماموريت دستيابي به اين رهبران نيز كاملاً ناكام مانده است و اين افراد حقيقتاً ثابت كرده اند كه آنها فرماندهاني تمام عيار در زمينه جنگ نظامي به شمار مي آيند.
به گزارش قدسنا، همچنين پايگاه خبري ISRAEL DEFENCE متخصص در پژوهش مسائل امنيتي، پژوهشي را كه «عاتي شيلاح» كارشناس مسائل نظامي، انجام داده است منتشر كرد. به گفته وي حزب الله پس از گذشت 6 سال از پايان جنگ دوم لبنان، دست به تغييرات دراز مدت در نحوه انتشار نيروهاي ميداني خود كرده و اين تغييرات براساس نظريه جنگي ويژه حزب الله صورت گرفته است.
وي مي گويد: حزب الله نظريه ويژه خود را براساس نقاط ضعف دشمن بنا نهاده است.
شيلاح گفته است: حزب الله سعي خواهد كرد جنگ با اسرائيل يك جنگ فرسايشي از نظر اقتصادي و ريختن خونهاي سربازان اسرائيلي باشد. علاوه بر آن حزب الله در جنگ آينده سعي خواهد كرد سامانه هاي شليك موشك هاي خود به طرف اعماق سرزمين هاي اشغالي را از هرگونه حملات دور نگه دارد تا بواسطه شليك تعداد زيادي موشك به سوي اسرائيل تا حد ممكن هزينه هاي جاني و اقتصادي تل آويو را افزايش دهد.
علاوه بر اين شيلاح تأكيد كرد: حزب الله در اين مدت اقدام به احداث چهار خط دفاعي با هدف محافظت از زير ساخت هاي اصلي اين حزب كرده است.
 


ضد و نقيض هاي محسن هاشمي درباره ميانه روي و افراطي گري (خبر ويژه)

محسن هاشمي مي گويد به دليل شرايط و تفكر پدر سعي كرده ايم در چارچوب اصلاح طلب يا اصولگرا قرار نگيريم. وي در عين حال از اصلاح طلبان و اپوزيسيون خواست حضور در انتخابات را جدي بگيرند. به گفته محسن هاشمي «بايد مواظب بود فردي كه براي روزهاي سخت و بحراني ساخته شده، به ميدان بيايد».
مديرعامل سابق شركت مترو در مصاحبه با نشريه زنجيره اي آسمان گفته است: به دليل شرايط و تفكر پدر، اصولا سعي بر اين بوده كه در چارچوب اصلاح طلب يا اصولگرا قرار نگيريم. شايد به همين دليل است كه سوء تفاهمات پيش مي آيد. آنچه هميشه براي من مهم بوده است، برخورد با افراط و تفريط در هر زمينه و توسعه و پيشرفت ايران و چهره واقعي اسلام بوده است كه بايد خالي از افراط و تفريط و خرافات كه متاسفانه اخيرا از آن بيشتر استفاده مي شود، باشد. بزرگان نظام و علي الخصوص خانواده ما از افراطيون هر دو جناح صدمه ديده اند.
وي با وجود اين اظهارنظر، درباره پيوند وثيق فائزه و مهدي هاشمي با افراطيون ساختارشكن- از جمله در روزنامه زن و سايت جمهوريت و...- توضيحي ارائه نكرد. روزنامه زن با مديريت فائزه هاشمي در كجروي و انحراف تا آنجا پيش رفت كه به مصاحبه و تبليغ فرح پهلوي پرداخت و برخي عناصر آلوده در روزنامه زن و سايت جمهوريت به خدمت گرفته شده بودند.
محسن هاشمي مي گويد «اصلاح طلبان تندرو در سال هاي 76 تا 78 عليه ما شايعات راه انداختند. در زمان وزارت فرهنگ آقاي مهاجراني، كتاب عاليجناب سرخپوش چاپ و بارها تجديد چاپ شد.»
مهاجراني طي سال هاي اخير همانند مهدي هاشمي در لندن اقامت داشت. وي معاون حقوقي و پارلماني هاشمي در دولت سازندگي بود كه با نگارش مقاله اي خواستار تغيير قانون اساسي و امكان رياست هاشمي براي دوره سوم شد. مهاجراني از اعضاي مركزيت حزب كارگزاران سازندگي بود كه با مديريت نامحسوس آقاي هاشمي اداره مي شد. بنابراين اين پرسش مطرح مي شود كه افراطيون در كدام فرآيند پرورده شده و مجال و ميدان پيدا كردند. اين پرسش از آن جهت در خور توجه است كه محسن هاشمي در مصاحبه مي گويد «مشكل كشور ما افراطيون و تندروهايي هستند كه به قدرت مي رسند. منظورم افراطيون هر دو جناح هستند. آنها وقتي پا مي گيرند و از طريق ورود به قدرت قد علم مي كنند، براي نظام مشكل آفرين مي شوند. زيست اين افراطيون چپ و راست در بحران است.»
وي همچنين در اظهارنظري قابل تامل مي گويد: از دل تفكر اعتدال گرايانه دولت هاشمي، خاتمي ظهور مي كند اما از دل دولت خاتمي، احمدي نژاد سر برمي آورد. افراطيون از پشت به هم مي رسند. ممكن است در ظاهر مقابل هم باشند، اما از پشت تفكراتشان يكي است، چون نتيجه رفتار و كارهاي آنها يكي است.
او توضيح نمي دهد كه بالاخره تيم خاتمي به عنوان محصول دولت خاتمي، افراطي بود يا معتدل؟
محسن هاشمي در بخش ديگري از مصاحبه با نشريه آسمان از اصلاح طلبان خواست انتخابات رياست جمهوري را جدي بگيرند و افزود: به نظرم قطعا اشتباه است كه اصلاح طلبان به عدم شركت فعال فكر كنند. بهتر است با يك برنامه قوي و قابل عمل كه واقع گرايي، عمل گرايي همراه با نگاه به آرمان ها را در خود داشته باشد در انتخابات شركت كنند. براي اين شركت لازم نيست شرط و شروط غيرميسر بگذارند.
وي تصريح كرد: اپوزيسيون و اصلاح طلبان بايد بدانند كه ديگر ناز مشكلي را حل نمي كند و فرش قرمز براي آنها پهن نمي كنند.
وي همچنين گفت: بايد مواظب بود فردي كه براي روزهاي سخت و بحران ساخته شده است، به ميدان بيايد.
 


فرمانده آمريكايي:

نيروهاي ما اكنون توسط پليس و سربازهاي افغان كشته مي شوند (خبر ويژه)

فرمانده ارشد آمريكا در افغانستان نسبت به حملات سربازان و پليس افغان عليه نيروهاي اشغالگر ابراز نگراني و عصبانيت كرد.
ژنرال جان آلن در گفت و گو با شبكه سي بي اس تصريح كرد؛ من به شدت از حملات سربازان و پليس هاي افغان به نيروهاي غربي كه به «حملات خودي» موسوم شده عصباني ام. ما در جنگ افغانستان آماده فداكاري هاي بسياري هستيم اما نمي خواهيم به خاطر آن كشته شويم و به قتل برسيم.
ژنرال آلن گفت: همان گونه كه در جنگ عراق، بمب هاي دست ساز و خانگي به اسلحه متمايز جنگ تبديل شده بود، در افغانستان نيز به تدريج مي بينيم حملات خودي چنين نقشي پيدا مي كند.
در جديدترين حمله مشكوك از اين دست يك سرباز آمريكايي و يك نيروي غيرنظامي غرب، در شرق افغانستان كشته شدند.
در سال جاري ميلادي تاكنون بيش از 50 نظامي خارجي در حملات خودي كشته شده اند.
اين در حالي است كه شمار تلفات نيروهاي آمريكايي در افغانستان نيز روز شنبه از مرز 2 هزار نفر گذشت.
 


اصغرزاده: ما جيغ زديم اما خاتمي و دولتش صداي ما را نشنيدند (خبر ويژه)

ابراهيم اصغرزاده، علت شكست هاي پياپي اصلاح طلبان را نشنيدن صداي مردم و نديدن آنها مي داند.
دبير كل سابق حزب همبستگي كه معاونت وزارت ارشاد، نمايندگي مجلس و عضويت در شوراي سردبيري روزنامه سلام و شوراي شهر اول تهران را در كارنامه خود دارد، در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفته است: اصلاح طلبان چون داراي تز اقتصادي روشني نبودند، فرصت ها را تبديل به تهديد عليه خود كردند، به نظرم دولت سازندگي با يك ديدگاه شبه ليبراليستي، ديدگاه شفاف تري داشت اما چپ سنتي كه بعداً موتور محرك رويدادهاي سال هاي بعد از 76 شد و در تركيب دولت خاتمي قرار گرفت، ديدگاه اقتصادي متناقض و مغشوشي داشت. حتي نمي شد تشخيص داد كه بالاخره جهت گيري دولت خاتمي سوسياليستي است، ليبراليستي است، سوسيال دموكرات است يا اتحاديه گرا؟
وي مي افزايد: خاتمي آمد كه ضعف هاي دولت هاشمي را جبران كند و به توسعه سياسي و بازسازي اجتماعي بپردازد. در دولت هاشمي به دليل اختلاف فازي كه ميان برنامه اقتصادي برگزيده شده و ساختار طبقاتي و اجتماعي پيش آمده بود همه چيز متزلزل شد. ناگهان واكنش هاي توده ها به صورت شورش هاي شهري در پاره اي نقاط ديده شد و گراني و تورم اوج گرفت.
وي درباره ريزش تدريجي آراي اصلاح طلبان در ميانه راه مي گويد: ما شكست خورديم اما بخشي از آن به اين دليل بود كه خود اصلاح طلبان يعني آن هسته اصلي اصلاح طلبان حرف هاي ما را نشنيدند. ما كه داد زديم و جيغ بنفش كشيديم اما خاتمي و دولتش صداي ما را كه امتناع پذيرش اجتماعي اقتصاد محض ليبراليستي و ارثيه باقي مانده از دولت سازندگي را فرياد مي زديم، نشنيد. يعني راستش را بخواهيد گوش هايشان را گرفته بودند وگرنه به عنوان نمونه بارها من و دوستانم در شوراي اول شهر تهران داد زديم كه صداي شكستن استخوان هاي تهيدستان شهري و روستايي به گوش مي رسد.آخرش آمدند شوراي شهر را منحل كردند، آنگاه واكنش مردم تهران به انتخابات شوراي شهر دوم را ديديم.
وي مي افزايد: البته هر يك از ما سهمي در شكست ها داريم. كم يا زياد سهم من چيزي نيست جز زمزمه يار دبستاني من(!) سهم آقاي خاتمي بيش از همه است. داوري اخلاقي مشكل ما را حل نمي كند. ما به جهت ارزيابي توان او در رهبري سياسي جنبش اصلاح طلبي و هزينه فايده كردن فعاليت هاي سياسي محتاج داوري سياسي پيرامون او هستيم.
اصغرزاده در عين حال اظهار مي دارد: تاكتيك هاي ما بسيار لغزنده، متغير و متناقض و فاقد يك راهبرد روشن و شفاف بود. چيزهاي بي ربطي ناگهان مانند يك موج مي آمد و شعار بخش هايي از جامعه مي شد، مثل بحث عبور از خاتمي يا در بخش هايي از بدنه اجتماعي اصلاح طلبان اين تصور به وجود آمد كه ما از اساس بايد تكليف مان را با همه چيز كشور روشن كنيم، از قانون اساسي گرفته و دين مردم تا تاريخ. بنابراين مسيرهاي انحرافي بسياري را گشود و انرژي اصلاح طلبان را هدر داد. اين يك اشتباه بود. گاهي جامعه تحريك مي شد در برابر كندروي هاي دولت اصلاحات و قابل كشف نيست كه چقدر از اينها واقعي بود و چقدرش دام طراحي شده.
وي خواستار شركت اصلاح طلبان در انتخابات با حفظ هويت اصلاح طلبان شد و گفت: ما بايد در انتخابات 92 شركت كنيم البته با حفظ هويت اصلاح طلبي و معرفي كانديداهايي كه از حداقل استانداردهاي اصلاح طلبان برخوردار باشند.
اصغرزاده در اين مصاحبه هر چند در آغاز مصاحبه مي گويد: «در كما به سر مي برم و ترجيح مي دهم وقتي خلاقيت و ابتكار عمل در صحنه ندارم، سكوت كنم» اما در پايان آن اظهار داشته كه آماده كمك به تجديد سازمان اصلاح طلبان است.

 


كشتگر: ناف سازمان مجاهدين را با مزدوري بيگانه بريده اند (خبر ويژه)

يك عضو مركزيت گروهك فدائيان خلق تصريح كرد ناف سازمان مجاهدين خلق (منافقين) را با مزدوري بيگانه بريده اند و آنها قابل تغيير و اعتماد نيستند.
علي كشتگر به بهانه تخليه پادگان اشرف و خروج منافقين از فهرست گروه هاي تروريستي آمريكا يادآور شد: آنها بايد عملكرد خود را درباره ترورهايي كه در ايران مرتكب شده اند و همكاري با ارتش عراق در جنگ هشت ساله به نقد بكشند. اما سخنان رئيس اين گروه بيانگر ادامه راه گذشته است. مريم رجوي مي پندارد كه تغيير موضع آمريكا در قبال سازمان براي آنها چنان مشروعيت و نفوذي به بار مي آورد كه از اين پس موازنه قوا به سود آنان تغيير مي كند! سرمايه اي كه او براي اين تغيير موازنه قوا روي آن حساب باز كرده پيشينه خونين به اضافه حمايت خارجي است.
وي در گويانيوز مي افزايد: «اين تصور كه حمايت وزارت خارجه آمريكا از مجاهدين موازنه قوا را به سود آنان عوض مي كند به چه معنا است؟ آمريكا چگونه و با كدام مكانيسمي مي تواند براي تغيير موازنه قوا در ايران به سود مجاهدين دخيل باشد؟ اين حرف ادامه همان نگرشي است كه سازمان را در بحبوحه جنگ ايران و عراق به همكاري با عراق و كشورهاي عربي خليج فارس عليه ايران كشاند. مي دانيم كه اختلاف آمريكا و اروپا با جمهوري اسلامي نه بر سر نقض حقوق بشر در ايران بلكه صرفا بر سر مساله هسته اي و مواضع جمهوري اسلامي در قبال اسرائيل بوده و هست. حمايت مستقيم آمريكا از يك جريان سياسي معين در ايران اگر واقعيت پيدا كند، قطعا از موضع منافع آمريكا است. آمريكا در عربستان و شيخ نشين هاي خليج فارس حامي حكومت هاي استبدادي است. چرا كه اين حكومت ها منافع آمريكا را تامين مي كنند. تفكري كه براي موفقيت روي حمايت قدرت هاي خارجي حساب باز مي كند، تفكر كهنه اي است متعلق به دوران استعمار. دوراني كه سفارتخانه هاي قدرت هاي بزرگ در تهران، در مسايل سياسي و تحولات داخلي ايران دخالت مستقيم داشتند و هر حزبي يك حامي خارجي داشت.
عضو مركزيت گروهك متحد فدائيان خلق مي نويسد: اظهارات مريم رجوي يك بار ديگر نشان مي دهد كه سازمان نه مي تواند با گذشته خونين و خشونت آميز خود تعيين تكليف كند و نه از اتكا به قدرت هاي خارجي دست بردارد و اين البته جاي تعجب ندارد چرا كه مايه انسجام آنها همين گذشته خونين و تبعات از جمله همكاري با عراق و قدرت هاي مخالف جمهوري اسلامي است. آنها با كمترين تعيين تكليف نسبت به گذشته دچار ريزش و لرزش دروني مي شوند و به خطر مي افتند.
 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14