(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 17 مهر 1391 - شماره 20326

نقش بهائيت در پيدايش و استمرار رژيم پهلوي (26)
خيانت بختيار از زبان فردوست
علل و عوامل پذيرش قطعنامه 598 (18)
كارشكني بهزاد نبوي در جنگ

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir


نقش بهائيت در پيدايش و استمرار رژيم پهلوي (26)

خيانت بختيار از زبان فردوست

E-Mail:shayanfar@kayhannews.ir
مريم صادقي
فريدون جم
ارتشبد فريدون جم فرزند محمود جم از مهره هاي اساسي و نزديك حكومت رضاشاه و محمدرضا پهلوي، متولد 1293ش، در تبريز مي باشد. وي تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در تهران و پاريس به اتمام رسانيد. پس از گذراندن دوره ي افسري در دانشكده افسري سن سيرپاريس و دانشكده افسري تهران و دانشگاه جنگ انگلستان و چند دوره ي كوتاه مدت در آمريكا در سال 1316ش، به درجه ي افسري رسيد و يك سال بعد با شمس پهلوي ازدواج كرد كه اين پيوند با مرگ رضاشاه از هم گسيخت و فريدون جم با فيروزه(رفيقه سابق شاه) ازدواج كرد. او اين ازدواج را با دانستن سابقه فيروزه انجام داد و هميشه وجود فيروزه به نفع وي بود، چون محمدرضا هر چه جم مي خواست انجام مي داد ولي نه براي جم بلكه به خاطر فيروزه!524
فريدون جم درجات خود را در ارتش پيمود و با درجه سرتيپي، فرمانده دانشگاه افسري شد. پس از آن درجه ي سرلشكري و بعد سپهبدي گرفت، مدتي معاونت ارتش غرب با او بود و چندي فرماندهي ارتش شرق را تصدّي مي كرد. بعد از ارتشبد آريانا با درجه ارتشبدي رئيس ستاد بزرگ ارتشتاران شد اما به طور ناگهاني از رياست ستاد بركنار و به عنوان سفير راهي اسپانيا گرديد. در سال 1357ش، كه اوضاع كشور نابسامان شد، چند بار براي عضويت در هيات دولت دعوت شد ولي وي نپذيرفت.
در اسناد به دست آمده از لانه جاسوسي آمريكا، فريدون جم از وابستگان به بهائيت قلمداد شده است. در گزارش اطلاعاتي وزارت دفاع آمريكا مربوط به سال هاي 1346-1344ش، به نقل از يك فرد نظامي ايراني مي خوانيم كه: «از نظر تعدد، مذهب بهائي گري قابل ازدياد است و در سطح تصميم گيري در دولت ايران در حال اعمال نفوذ است. از اعضاء مذهب بهائيگري مي توان سرهنگ تمام عبدالكريم ايادي پزشك شخصي شاه ايران؛ سرهنگ تمام فريدون جم (بازنشسته) سفير ايران در اسپانيا؛ معلم پيشين فرزند شاه كه يك بهائي متعصب و دوست صميمي سرهنگ ايادي است و حداقل يكي از فرماندهان نيروي سلطنتي هوايي ايران و چندتن از كاركنان عالي رتبه و معمولي نيروي هوايي، مي توان نام برد».525
ارتشبد جعفر شفقت
ارتشبد جعفر شفقت، يكي از سران بهائي ارتش بود كه مانند عبدالكريم ايادي بهائيان به وجودش افتخار كرده و به نفوذ و قدرتش اتكا داشتند. شفقت فرمانده گارد شاهنشاهي و نيز رئيس ستاد ارتش در عصر پهلوي بود.526
در گزارش ساواك درباره وابستگي وي به بهائيت چنين آمده است: «... با تحقيقات وسيع و موثقي كه به عمل آمد و تحقيقات مذكوره مورد نهايت وثوق و اطمينان مي باشند؛ انتصاب و وابستگي نامبرده به فرقه بهائي تأكيد گرديده و ضمناً مشاراليه از جمله افراد معدود و متنفذي است كه بهائيان مانند دكتر ايادي پزشك مخصوص اعلي حضرت همايوني، به وجودش افتخار و مباهات مي كنند و به نفوذ و قدرتش اتكا دارند و عملاً هم ديده مي شود كه از همان بدو انتصاب وي به رياست ستاد ارتش، افسران وابسته به اقليت مذهبي بهائي در تظاهر به ديانت خويش بي پروايي نشان مي دهند...527»
شفقت در ماه هاي منتهي به پيروزي انقلاب اسلامي، استاندار آذربايجان شرقي شد و پس از رفتن شاه از ايران در دولت شاپور بختيار، وزارت جنگ را برعهده داشت. فردوست در خاطرات خود به خيانتي بزرگ از شفقت و بختيار و قره باغي (رئيس ستاد ارتش در زمان بختيار) در واپسين روزهاي حيات رژيم اشاره مي كند كه در خور تأمل است او مي نويسد:
«دوران دولت بختيار كوتاه بود، ولي او در همين 37 روز بيش از نخست وزيران دوران پهلوي دزدي كرد. پرويز ثابتي از طريق مأمورين ساواك، كه از سابق در محل هاي حساس نخست وزيري گمارده شده بودند ، كسب اطلاع كرد كه بختيار حدود 600 ميليون تومان از هزينه ي سري نخست وزيري را به نفع خود برداشت كرده كه حدود 10 ميليون تومان را بابت باخت هاي خود در قمار پرداخته و حدود 10 ميليون تومان هم به منوچهر آريانا (وزير كار خود) داده و بقيه را به جيب زده است. او اين خبر را به من داد ولي اين دزدي بختيار در برابر خيانتي كه او كرد هيچ است و آن لغو سفارشات وسايل نظامي با آمريكا و انگليس بود. مسلماً يكي از مأموريت هاي هايزر همين بود. زيرا واسطه ي لغو قرارداد، بايد نظامي باشد. جمع اين سفارشات ظاهرا حدود 11 ميليون دلار بود، كه اكثر اين وجوه به عنوان پيش قسط پرداخت شده بود...528»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
524 - مركز اسناد انقلاب اسلامي، اميرعباس هويدا به روايت اسناد ساواك، ج2، ص496.
525 - دانشجويان پيرو خط امام، اسناد لانه جاسوسي، ش 37، ص 7.
526 - احمد اللهياري، بهائيان در عصر پهلوي، نيمه پنهان، ج31، صص 149-148.
527 - فصلنامه مطالعات تاريخي، ش 3، تابستان 1383، صص 322-321.
528 - حسين فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج 1، ص 608.
پاورقي
 


علل و عوامل پذيرش قطعنامه 598 (18)

كارشكني بهزاد نبوي در جنگ

تأليف : كامران غضنفري
در واقع آنچه كه بهزاد نبوي به عنوان نماينده ايران ، پاي اوراق موافقت نامه الجزاير را امضاء كرد ، مطالبي بود كه از نظر حقوقي عمدتاً به نفع دولت و مؤسسات و شركت هاي آمريكايي و به ضرر جمهوري اسلامي ايران تنظيم شده بود . بهزاد نبوي برخي حقوقدان هاي مسلمان را كه در هيئت ايراني حضور داشتند و با مفاد اين موافقت نامه مخالف بودند ، از هيئت ايراني بركنار كرد و به جاي آنان از افرادي كه تجربه آنچناني در اين مسائل نداشتند استفاده كرد تا بيانيه تنظيم شده به نفع آمريكايي ها را تأييد كنند .
آيت الله مهدوي كني نيز در اين زمينه مي گويند : «من در آن موقع كه بيانيه الجزاير نوشته مي شد ، در دولت بودم . بيانيه با عجله و بدون مطالعه دقيق و بدون توجه به دقايق و ظرايف حقوق بين الملل تنظيم گرديد ». 220
مهندس هاشم صباغيان نيز در اين مورد در مصاحبه اي مي گويد :
«آقاي بهزاد نبوي بعدها گفت كه ما اول قرارداد الجزاير را امضاء كرديم ، بعد فهميديم چه اشتباهي كرديم »(!!) 221
حميد نقاشيان ( از محافظين امام خميني ) در اين باره مي گويد : «من با اين كه از ابتدا به تيم بهزاد نبوي مشكوك بودم و دانشجويان [ پيرو خط امام ] هم مطالبي برايم گفته بودند ، شبهه تعلل [ در حل مسئله گروگان گيري ] از همان ابتدا در ذهنم شكل گرفته بود ؛ اما دوستان گفتند چيزي نگويم و خودم هم نسبت به آلوده بودن آنها به قطعيت نرسيده بودم و طبعاً در آن مقطع نسبت به موضوع سكوت كردم ».222
جلال الدين فارسي نيز در مورد خيانت بهزاد نبوي مي گويد :
«متأسفانه بهزاد نبوي در جريان مذاكرات الجزاير ، به واسطه كارهاي خيانت آميز خود ضربه بدي به كشور وارد كرد . البته اين پرونده در مجلس دوم بررسي شد و در آنجا متوجه شديم كه آمريكايي ها حاضر به پذيرفتن تمامي شروط ما بودند ، اما آن خائن [بهزاد نبوي] گفته بود كه ما در همه چيز حاضر به مذاكره هستيم . البته ما مي خواستيم نتيجه اين تحقيق و تفحص را منتشر كنيم اما آقاي هاشمي رفسنجاني اجازه اين كار را نداد ». 223
در واقع ، بيانيه الجزاير توسط دو نفر از نمايندگان دولت آمريكا به امضاء رسيد كه يكي از آنان تابعيت آمريكايي داشت و نفر ديگر [بهزاد نبوي] تابعيت ايراني !
اگر در جاسوسي بهزاد نبوي براي سازمان سيا هيچ دليل و مدرك و قرينه اي نيز وجود نداشت ، همين امضاي بيانيه خائنانه الجزاير ، براي اثبات خيانت وي به ملت مسلمان ايران كافي بود . خيانتي كه به قيمت ميلياردها دلار زيان مادي و به قيمت خون هزاران نفر از جوانان اين مملكت در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل تمام شد .
يكي از عناصر مهم و تأثير گذار بر ميرحسين موسوي و هيئت دولت ، در جهت عدم پشتيباني جدي از جبهه هاي جنگ ، شخص بهزاد نبوي بود . ميرحسين موسوي پس از نخست وزير شدن ، به تدريج تمام مخالفان خود را از بدنه دولت حذف كرد و بهزاد نبوي را به عنوان مشاور ارشد و مسئول اداره شركت ها و صنايع دولتي - و بعداً وزير صنايع سنگين - منصوب كرد . 224
سردار محمد كرمي راد ( فرمانده سابق لشكر 11 اميرالمومنين ) در مورد مخالفت هاي نبوي با رزمندگان سپاه و بسيج مي گويد : موضع امام كاملاً انقلابي بود ؛ اما بعضي عوامل در دولت بودند مثل بهزاد نبوي وزير صنايع وقت ، كه ميانه خوبي با سپاه و بسيج نداشتند و امكانات و كمك هايي كه به جبهه ها اعزام مي شد را در اختيار سپاه قرار نمي دادند . مثلاً يك بار چهل كاميون از كارخانجات و صنايع براي برادران عزيز ارتشي فرستاده بودند كه به درخواست ما ، سه كاميون آن را به ما دادند . اما معاون آقاي نبوي با ترس و لرز مي گفت خواهشاً آقاي نبوي مطلع نشود ، چون ايشان اعتقاد دارند كه بايد شعار «جنگ جنگ تا پيروزي» محو شود.225
آقاي بشارتي ( عضو اولين شوراي فرماندهي سپاه ) نيز در مورد نبوي مي گويد : «وي كه در يك خانواده غير مذهبي رشد كرده بوده و به اتهام مبارزات ماركسيستي به زندان آمده بود ، تازه در زندان نماز خوان شد! [ اما با كمال تعجب پس از پيروزي انقلاب ] يك دفعه شد همه كاره مملكت و مغز منفصل ميرحسين موسوي »!226
محسن رفيق دوست ( وزير وقت سپاه ) نيز در مصاحبه اي در سال 89 ، در مورد بهزاد نبوي و همفكرانش در دولت چنين مي گويد : خيلي هايشان به جنگ اعتقاد نداشتند . قبل از عمليات كربلاي 5 ، نيروي عظيمي را تدارك ديده بوديم . امكانات بسيار وسيعي هم از نظر توپ و تانك و ... مي خواستند كه ارز زيادي براي خريد لازم داشت كه امكان تأمين آن براي ما وجود نداشت . تصميم گرفتيم اينها را در داخل كشور بسازيم ؛ كه بعد هم ساختيم . آمدم در هيئت دولت و گفتم با يك هفتم آن ارزي كه براي خريد اين اقلام از خارج لازم است ، ما آماده ايم با كمك دستگاه هاي صنعتي كشور در زمان كوتاهي اين مهمات را بسازيم. وزير صنايع سنگين [بهزاد نبوي] يك برگه برداشت و نوشت خدايا لااقل در هيئت دولت ، شعور را جايگزين شعار بفرما . اين برگه را آورد دست من داد . گفتم زيرش را امضاء كن ، نكرد . من خودم نوشتم «بهزاد نبوي» و تاريخ هم زيرش زدم . بعد از جنگ ، وقتي آقاي تركان وزير شد، آمد پيش من و گفت حاج محسن ، من آن موقع فكر مي كردم تو شعار مي دادي اما حالا كه خودم وزير شده ام مي بينم كاري كه كردي ، با شركت مردم و از خود گذشتگي يك ملت انجام شد . 227
وي در ادامه مي گويد : اين طرز تفكر در دولت بود . اصلاً جنگ را بيهوده مي دانستند و با ما هم عقيده نبودند ... مي گفتند بغداد را كه نمي توانيد بگيريد ، خب ادامه جنگ را رها كنيد !228
رفيق دوست در بخش ديگري از مصاحبه مي گويد در زمان جنگ ، برخي از وزرا - كه امروز در جناح اصلاح طلب حضور دارند - دائم به من مي گفتند كي جنگ را تمام مي كنيد و فايده اين جنگ چيست ؟229
وي در مصاحبه ديگري در سال 90 مي گويد : «يك عده از ابتدا در دولت بودند كه هر وقت من از جبهه برمي گشتم و گزارش مي دادم ، مي گفتند جنگ را چه زماني تمام مي كنيد ؟ يعني اصلاً به فكر نتيجه تمام كردن جنگ نبودند ، بلكه تنها به فكر پايان جنگ بودند» . 230
رفيق دوست در مورد برخي ديگر از كارشكني هاي بهزاد نبوي در كار جبهه ها مي گويد : »برخي مقامات دولت موسوي مانند بهزاد نبوي ، حتي براي احداث توالت صحرايي در جبهه ها ، هزينه ده برابر مطالبه مي كردند ».231
عليرضا اكبري ( قائم مقام سازمان نظامي اجراي قطعنامه 598 ) نيز در سخناني اظهار مي دارد :
« آقاي بهزاد نبوي هم بحث شان اين بود كه كشور توان ادامه جنگ را ندارد ». 232
حبيب الله عسگر اولادي ( وزير بازرگاني دولت موسوي كه مجبور به استعفاء شد ) نيز در باره اقدامات كارشكنانه بهزاد نبوي مي گويد : در شرايط جنگ در ماه رمضان ، كشتي هاي حامل مواد غذايي در بندرهاي جنوبي ايران منتظر كاميون هاي وزارت صنايع سنگين بودند و وزير وزارتخانه ( بهزاد نبوي ) هم براي حل اين مشكل همكاري نمي كرد . 233
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
220. خاطرات آيت الله مهدوي كني . پيشين ، ص 220
هم چنين رك. به : متين غفاريان .« نخست وزير در سايه ». هفته نامه مثلث . 26 مهر 1388 . ص 23
221. سولماز ايكدر . « بايد با آمريكا قطع ارتباط مي كرديم ». ويژه نامه روزنامه شرق . 14 آبان 1390 . ص 7
222. «سورپرايز اكتبر پروژه اي انگليسي بود ». ويژه نامه ميوه ممنوعه. ضميمه هفته نامه 9 دي. نهم مهر 1390 . ص 30
223. محمد رحماني . « نقش خط سوم در تسخير ». ويژه نامه ميوه ممنوعه . ضميمه هفته نامه 9 دي . نهم مهر 1390 . ص 19
224. « زخمي كهنه كه از نو بايد شناخت ». روزنامه وطن امروز . 19 خرداد 1388
225. پيوند با امام ، پذيرش قطعنامه را براي مردم ممكن مي كرد .
پيشين ، ص 39
226. دستور ترور شهيد آيت را بني صدر به منافقان داد . پيشين ، ص 67
227. مي گفتند جنگ را رها كنيد . پيشين ، ص 22
228. همان . ص 22
229. همان . ص 22
230. از قذافي و امام موسي صدر تا اختلاس . پيشين ، ص 51
231. رازهاي دهه شصت . پيشين ، ص 303
232. هادي خسرو شاهين . « سياستمداران نتوانستند امام را قانع كنند ». هفته نامه شهروند امروز . 6 مرداد 1387. ص 95
233. فريد مدرسي .« فرزند پير مؤتلفه ؛ گزارشي از زندگي حبيب الله عسگر اولادي مسلمان ». هفته نامه شهروند امروز . 28 مرداد 1386 . ص 44
پاورقي
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14