(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 1  آبان  1391 - شماره 20338

مركز بين المللي وودرو ويلسون و جنگ نرم عليه ايران
گزارشي ازقطار دروغ احمد شهيد
بر ريل ضد انقلاب و همجنس گرايان
مفهوم شناسي پيشرفت گلخانه اي


مركز بين المللي وودرو ويلسون و جنگ نرم عليه ايران

در شماره 23 مهر ماه يادداشتي در همين صفحه با عنوان موسسه واشنگتن و جنگ نرم عليه ايران به چاپ رسانديم. در اين شماره قصد داريم به توضيح و معرفي يكي ديگر از موسساتي كه در زمينه جنگ نرم عليه ايران فعاليت دارند، بپردازيم. بنابراين در اين نوشتار تلاش مي شود تا با معرفي و بررسي فعاليت ها و برنامه هاي راهبردي اين موسسه فكري، نقش آن در حوزه تصميم سازي كاخ سفيد و نيز در حوزه جنگ نرم و ديپلماسي عمومي نسبت به جمهوري اسلامي ايران مورد كاوش و تحليل قرار گيرد.
مركز بين المللي وودرو ويلسون و جنگ نرم و ايران
مركز بين المللي وودرو ويلسون با هدف توسعه نفوذ آمريكا در عرصه بين المللي، نقش موثري در تدوين و طراحي راهبردهاي سياست خارجي آمريكا در شرايط زماني مختلف داشته است. در اين رابطه گفته مي شود، اين مركز راهبردي نقش موثري در تقابل نرم آمريكا در قبال شوروي و جهان كمونيسم داشته اشت. به طوري كه طراح اصلي «نبرد نرم» در فروپاشي شوروي سابق بوده است.
يكي از روش هاي مخالفان نظام جمهوري اسلامي ، جنگ نرم با استفاده از تكنولوژيهاي جديد مي باشد در واقع اين جنگ به مدد ابزارهاي فرهنگي، بهره گيري از رهنامه ها و دستورالعمل هاي مراكز پژوهشي و مطالعاتي گروه هاي فكري و موسساتي مختلف صورت مي گيرد كه آنها به مثابه پشتوانه فكري و آكادميك در طراحي جنگ نرم عليه كشورها عمل مي كنند. نكته حايز اهميت اينكه اين مؤسسات در سال هاي اخير بيشترين سرمايه گذاري و توان تخصصي و كارشناسي خود را در فضاي مجازي متمركز نموده اند و همواره اطلاعات و برنامه ها و استراتژي هاي خود را همگام با رشد و تحول فناوري هاي نوين رسانه اي و ارتباطاتي، به روز مي رسانند . يكي از اين مراكز هم ، مركز بين المللي وودرو ويلسون است. اين مركز يكي از مراكز فكري آمريكا در رفورم اجتماعي و فرهنگي در خاورميانه و جهان اسلام مي باشد كه تمركز جدي بر روي جمهوري اسلامي ايران دارد. به طوري كه بزرگترين همايش ها و پروژه هاي تحقيقاتي اين مركز در يك دهه گذشته معطوف به ايران بوده است و نيز بخش خاورميانه اي اين مركز كه توسط «هاله اسفندياري» مديريت مي شود از طراحان اصلي ايجاد و گسترش نافرماني مدني در جمهوري اسلامي ايران مي باشد كه در بخش جداگانه به اين شخص و فعاليت هاي وي پرداخته خواهد شد.
مركز بين المللي ويلسون توصيه هايي را به مراكز امنيتي و سياسي و فرهنگي آمريكا به منظور گسترش نافرماني مدني در جمهوري اسلامي ارايه داده است كه از جمله آن مي توان به موارد زير اشاره كرد.
1ـ حمايت مالي و معنوي از سازمان هاي مردم نهاد
بشر دوستانه كه در راستاي همين توصيه، دولت ايالات متحده آمريكا 75 ميليون دلار را در سال 2007 با عنوان تشويق دموكراسي در ايران اختصاص داد. 2ـ همچنين با توصيه همين مركز حمايت از نخبگان مخالف نظام جمهوري اسلامي براي شركت در همايش ها و كنفرانس هاي علمي با موضوع
حقوق بشر در دستور قرار گرفت تا با اين كار جمهوري اسلامي به عنوان ناقض حقوق بشر در دنيا معرفي شود.
در سال 2011 مركز بين المللي ويلسون دو همايش در رابطه با جمهوري اسلامي ايران برگزار كرد. اولين همايش در ژانويه سال 2011 با محور ايران و پرونده هسته اي آن بود. جمعي از تحليلگران آمريكايي از جمله «رابين رايت »، «ديويد آلبرايت »، «مايكل اليمن » روز 13 ژانويه (23 ديماه) در مركز بين المللي محققان «وودرو ويلسون » در واشنگتن نشستي را در خصوص توانمندي هاي هسته اي ايران برگزار كردند.اين نشست با هماهنگي و حمايت مركز مطالعات امنيت بين الملل و لابراتوآر ملي لس آنجلس برگزار شد.
رايت در ابتدا مقدمه اي در خصوص ايران گفت و اين كارشناسان آمريكايي وب سايتي را با عنوان « primeiran.com » را به منظور صحبت در ارتباط با مسئله هسته اي ايران و پروژه اتمي ايران راه اندازي كرده اند.
آلبرايت ضمن تأكيد بر اين مسئله كه حتي نشانه اي از ساخت بمب اتمي در ايران مشاهده نمي شود تأكيد كرد كه هر آنجا كه توانمندي وجود داشته باشد، مي تواند به ساخت بمب اتم نيز منتهي شود.علي رغم پيشرفت هاي ايران در زمينه فناوري، آلبرايت مدعي شد كه سرعت تكنولوژي در ايران كاهش پيدا كرده است و ايران با مشكل سانتريفيوژ مواجه شده است و 10 درصد قدرت ايران در غني سازي كاهش يافته است زيرا دستگاهها به ويژه دستگاههاي موجود در مركز نطنز در حال خراب شدن هستند.وي براي ضعيف جلوه دادن سيستم مديريتي ايران، مدعي شد كه سيستم مديريت كنترل در نطنز بسيار ضعيف است و نيروهاي اطلاعاتي خارجي، ايران و فعاليت هاي هسته اي ايران را تحت كنترل و نظارت خود قرار داده اند و مركز نطنز در زير ذره بين حمله قرار گرفته است.آلبرايت در ادامه گفته هاي خود به ترفندهاي آژانس هاي جاسوسي غرب اشاره كرد و گفت: از آنجايي كه ايران تحت تحريم هاي بين المللي قرار گرفته است، ما با استفاده از سازمان هاي جاسوسي خود در مسير تجارت برخي كشورها با ايران قرار مي گيريم و شرايطي را فراهم مي كنيم كه با ايران تجارت هايي صورت گيرد و سپس خود وارد عمل شده و راه را براي تجارت مسدود مي كنيم.
«مايكل المن » نيز كه در زمينه مطالعات راهبردي موشكي تخصص دارد و نويسنده «مطالعه راهبردي موشكي ايران » است تصريح كرد كه نظريه بسياري از محققين كه بر اين باورند كه ايران با داشتن تكنولوژي فرستادن ماهواره به كره زمين، مي تواند موشك هاي خطرناك درست كرده و به مدار زمين بفرستد را رد مي كند.المن در خصوص موضوع هسته اي ايران نيز آن گونه كه مدعي شد به اظهارات دو تن از نزديكان
«محمود احمدي نژاد » رئيس جمهوري كشور ما كه نامي از آنها نبرد اشاره كرد و گفت: ايران قصد ساخت بمب ندارد اما آمريكا و غرب با اقدامات خود به سمتي حركت مي كند كه ايران را مجبور به ساخت بمب كند.
همايش بعدي در اواسط سال 2011 برگزار شد .در اين همايش ، مركز وودرو ويلسون ميزگردي تحت عنوان مسئله لاينحل دموكراسي در ايران با نگاهي به تحولات اخير منطقه برگزار كرد. هاله اسفندياري مدير برنامه خاورميانه در مركز ويلسون »روبرتو توسكانوسخنران برنامه را معرفي كرد . توسكانو پژوهشگر سياست عمومي در مركز وودرو ويلسون و سفير سابق ايتاليا در هند و ايران بوده است . روبرتو توسكانو بيانات خود را با تئوريزه كردن موضوع ايران در پرتو خواست عمومي مردم منطقه براي گسترش دموكراسي آغاز كرد .
توسكانو با نگاهي به مسئله ايران خاطرنشان مي كند هرچند ايران نيز در شاخص كمبود فرصتهاي اقتصادي با ساير كشورهاي منطقه اشتراك دارد، اما ديگر «شاخص هاي عقب ماندگي» در مورد ايران صدق نمي كند زيرا در اين كشور زنان از نيروي فعال جامعه در مشاغل مختلف هستند ، طرحهاي تحقيق و توسعه بسياري در دست اقدام است و آثار بسياري در اين كشور ترجمه مي شوند .
 


گزارشي ازقطار دروغ احمد شهيد

بر ريل ضد انقلاب و همجنس گرايان

مليحه پژمان
احمد شهيد كه به منظور تهيه گزارش هيچ زحمتي براي مطالعه دقيق وضعيت حقوق بشر در ايران به خود نمي دهد، پيش از ارائه گزارش به كميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد، آن را در اختيار رسانه هاي نظام سلطه از جملهBBC قرار مي دهد؛ چنان كه طي اواخر مهرماه سال جاري سومين گزارش خود را قبل از ارائه به كميسيون، در BBC منتشر و گزارش دوم نيز در همين زمينه باز هم دراختيار اين شبكه قرار گرفت! اما سوال اينجاست كه چرا يك گزارشگر سازمان ملل كه بايد كاملا بي طرفانه مسائل را ارزيابي و ارائه كند، گزارش هاي خود را پيش از ارائه به كميسيون، در BBC منتشر مي كند؟
«احمد شهيد» 11 ژوئن 2011 توسط شوراي حقوق بشر سازمان ملل، به عنوان گزارشگر ويژه در امور ايران انتخاب شد .
اين گزارشگر مالديوي كه ظاهرا آشنايي چنداني با موازين حقوقي ندارد يا در خوش بينانه ترين حالت، تحت تاثير و فشار آمريني است كه وي را مامور كرده اند، عادت به نوشتن گزارش هايي غير مستند و مغرضانه دارد و دامن قلم خود را به نگارش مطالبي اپوزيسيون پسند يا همسو با خواست گروه هاي تروريستي ناقض حقوق بشر همچون منافقين لكه دار مي كند .
طي 3 گزارشي كه تاكنون به صورت رسمي از آغاز تصدي احمد شهيد در سازمان ملل در مورد ايران منتشر شده، سياست هاي مغرضانه اين فرد كاملا مشهود است، ضمن اين كه در سومين گزارشي كه از سوي احمد شهيد در مورد وضعيت حقوق بشر در ايران به سازمان ملل ارائه شده برخي اتهامات بي پايه، غلط و افراطي مبني بر نقض حقوق بشردر زندان هاي ايران، نديده گرفتن حقوق اقليت هاي ديني، اجحاف در حق دانشجويان و ... به كشورمان نسبت داده شده است .
¤ انتقاد احمد شهيد بر نقض حقوق همجنس بازان در ايران !
احمد شهيد در بخشي از گزارش خود از ايران پرسيده كه چرا ايران از حقوق همجنس بازان دفاع نمي كند؟ وي ادامه داده: مقامات ايراني غالبا با همجنس گرايي مانند يك بيماري برخورد مي كنند و بر مجازات هاي سخت براي اعمالي كه شبهه همجنس گرايانه دارند اصرار مي ورزند. براي مثال، در سال 2011 دو بازيكن سر شناس فوتبال به دليل ارتكاب «عمل غير اخلاقي » لمس بدن يكديگر در زمين بازي براي ابراز شادي پس از زدن گل، براي مدت نامعلومي از بازي در مسابقه هاي فوتبال معلق و وادار به پرداخت جريمه نقدي شدند .
البته اين گزارشگراز همجنس بازان و اقدامات غيراخلاقي آنان هم نگذشته و نسبت به عدم آزاد بودن لواط و زنا در ايران به شدت اعتراض كرده و آن را نقض حقوق بشر دانسته است !
در پاسخ به تناقضات آشكار اين گزارشگر مرعوب غرب بايد گفت، در آيين الهي اسلام و همچنين ارزش هاي خانواده ايراني، مساله همجنس گرايي به شدت نهي شده و به عنوان امري ناپسند و مذموم از آن ياد شده است، ضمن اين كه در تعاليم بلند اسلام ازدواج مبناي اساسي پيوندهاي خانوادگي و بقاي نسل ها تعيين شده و اين مساله با همجنس گرايي منافات دارد .
گويا احمد شهيد، ظاهرا مسلمان است و فراموش كرده كه در اين شريعت وحداني همجنس گرايي محكوم شده و ايران هم به عنوان يك كشور مسلمان، اين پديده زشت غير اخلاقي را محكوم مي كند .
بنابراين طرح نقض حقوق همجنس بازان در ايران آن هم از سوي احمد شهيد، نشان از عدم اشراف وي به تعاليم اسلام و قوانين اسلامي در ايران دارد كه مايه تاسف بسيار است .
¤ چرا «احمد شهيد» گزارش هاي خود را قبل از ارائه به كميسيون در BBC منتشر مي كند؟ !
احمد شهيد كه به منظور تهيه گزارش هيچ زحمتي براي مطالعه دقيق وضعيت حقوق بشر در ايران به خود نمي دهد، پيش از ارائه گزارش به كميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد، آن را در اختيار رسانه هاي نظام سلطه از جملهBBC قرار مي دهد؛ چنان كه طي اواخر مهرماه سال جاري سومين گزارش خود را قبل از ارائه به كميسيون، در BBC منتشر و گزارش دوم نيز در همين زمينه باز هم دراختيار اين شبكه قرار گرفت ! اما سوال اينجاست كه چرا يك گزارشگر سازمان ملل كه بايد كاملا بي طرفانه مسائل را ارزيابي و ارائه كند، گزارش هاي خود را پيش از ارائه به كميسيون، در BBC منتشر مي كند؟
احمد شهيد، در هر دو گزارش گذشته هم بدون توجه به مستندات فني و مستدل جمهوري اسلامي در خصوص وضعيت حقوق بشر در ايران، با سياسي كاري هر چه تمامتر و در پي سفر به برخي كشورها و ارتباط با برخي گروه هاي تروريستي از جمله منافقين و اپوزيسيون اطلاعاتي را كسب كرده و اين اطلاعات مغرضانه، كذب و غير حقوقي را به شكلي غيرمسئولانه بازتاب داده است؛ به نحوي كه بدون توجه به پاسخ مستند و دقيق 300 صفحه اي جمهوري اسلامي، بر اظهارات سياسي و خالي از وجه افراد و گروه هاي مخالف نظام تمركز كرده و با برجسته سازي آنها، گزارشي 36 صفحه اي تهيه كرده است .
¤ نسبت ارائه گزارش هاي احمد شهيد و تحريم ها عليه ايران
اما اين پايان ماجراي همنوايي گزارشگر ويژه سازمان ملل با مخالفان ايران نيست بلكه در واكاوي ارائه گزارش هاي مغرضانه وي عليه ايران، نكته حائز اهميتي ديده مي شود، فاصله زماني ارائه هر سه گزارش احمد شهيد به سازمان ملل با آغاز اعمال برخي تحريم هاي جديد عليه ايران، نشان از اين دارد كه گزارشگر سازمان ملل در راستاي تحقق اهداف كشورهاي استكباري و اپوزيسيون هاي جاه طلب خارج نشين عليه ايران گام بر مي دارد و گويي وي جيره و مواجب بگير منافقين و مخالفان ديپلماسي ايران است نه گزارشگر فعال حقوق بشر !!
آنچه مسلم است اين كه ايران همواره بر ضرورت توجه به موازين فني و تخصصي گزارش نويسي گزارشگران حقوق بشر در چارچوب UPR تاكيد كرده، اما گزارشگر ويژه حقوق بشر در ايران، كارنامه خوبي در اين زمينه از خود به جاي نگذاشته و شاهد اين مدعا نيز دو گزارش خالي از محتوا و بي وزن پيشين اوست كه طي سال 1390ارائه شد .
¤ بازخواني سومين گزارش احمد شهيد
طي سومين گزارش احمد شهيد بازهم اتهام زني هاي وي عليه ايران تكرار مي شود، نقض آزادي بيان و اطلاعات، آزادي گردهمايي و تشكل و مدافعان حقوق بشر، آزادي دين شامل پيروان آيين بهايي، مسيحيان و درويشان، اجراي عدالت با توجه به قانون جديد مجازات اسلامي، رعايت موازين قانوني، استقلال وكلاي دادگستري، وضعيت در زندان ها، شكنجه، مجازات هاي ظالمانه و تحقيرآميز و اعدام ها از جمله مواردي هستند كه احمد شهيد براي زير سوال بردن ايران در مجامع بين المللي به آنها استناد كرده و نكته جالب ديگر اينكه اين گزارش با كمي تغييرات شبيه گزارش بان كي مون در مورد ايران است كه چند ماه پيش منتشر شد !
¤ گزارش احمد شهيد، پاسخ غرب به گزارش هاي ايران در مورد نقض حقوق بشر در غرب
طي سال گذشته ايران گزارش هاي جامعي را در مورد نقض حقوق بشر در كشورهايي چون آمريكا، انگليس، فرانسه و آلمان منتشر كرد كه همين امر موجب خشم كشورهاي غربي شد و از آنجا كه اين كشورها همواره به دنبال ضربه زدن به ايران هستند با طرح موضوع لزوم انتخاب گزارشگر ويژه حقوق بشر براي ايران تلاش كردند تا جبهه جديدي را براي مقابله با ملت ايران پديد بياورند .
¤ ايران با اين حربه هاي نخ نما عقب نشيني نمي كند
به دنبال تحولات منطقه كه از آن به بهار عربي و اسلامي ياد مي شود و باعث از بين رفتن جايگاه آمريكا و همپيمانان منطقه اي اين كشور و افزايش جايگاه جمهوري اسلامي ايران در خاورميانه و شمال آفريقا شده، حركت بدون توقف برنامه هسته اي ايران بدون تأثير پذيري از فشار كشورهاي غربي و همچنين گسترش اعتراضات مدني در آمريكا كه به جنبش آزادي وال استريت شهرت يافته است، موقعيت جمهوري اسلامي ايران نسبت به گذشته ارتقاء قابل توجهي يافته، لذا آمريكا و غرب به منظور ايجاد توازن در اين منطقه دست به طراحي سناريوهاي مختلف عليه كشورمان زده اند تا با قرار دادن برخي كشورهاي منطقه در جبهه خود، به زعم خود ايران را وادار به عقب نشيني از وضعيت فعلي كنند .
¤ موج واكنش ها عليه گزارش جديد احمد شهيد ادامه دارد
اما انتشار سومين گزارش احمد شهيد در رسانه ها دامنه اعتراض به دروغ پردازي هاي اين گزارشگر سازمان ملل را گسترش داد و واكنش هاي مختلفي از سوي چهره هاي سياسي كشور ارائه شد كه همچنان ادامه دارد ...
وزارت امور خارجه كشورمان در واكنش به انتشار گزارش سوم احمد شهيد، گزارشگر ويژه سازمان ملل در مورد وضعيت حقوق بشر در كشورمان بيانيه اي منتشر كرد. در اين بيانيه با اشاره به پاسخ مشروح و رسمي جمهوري اسلامي ايران كه در تاريخ مقرر به نامبرده تحويل شده آمده است : « بر اساس آيين نامه شوراي حقوق بشر كه مربوط به نحوه تهيه گزارش توسط گزارشگران سازمان ملل متحد است، گزارش بايد حاوي مشخصاتي مبتني بر رعايت اصول بي طرفي، مستند بودن ادعاها، پرهيز از سياسي كردن آن، و تخصصي و فني بودن گزارش باشد، كه متاسفانه نه تنها اصول اوليه بر حسب مقررات و رويه هاي بين المللي رعايت نشده بلكه محتواي گزارش نيز حاوي مطالب تكراري و مغرضانه بوده و كاملا سياسي است .» در اين بيانيه تاكيد شده است : «موضوع سياسي و مغرضانه بودن گزارش احمد شهيد پيرامون وضعيت حقوق بشر در كشورمان و تخطي وي از آيين نامه شوراي حقوق بشر در پاسخ جمهوري اسلامي ايران به پيش نويس گزارش و نيز به دبيركل سازمان ملل متحد در ايام حضور در ايران اعلام و اعتراض لازم در اين زمينه به عمل آمده است . »
همچنين آيت الله آملي لاريجاني رئيس قوه قضائيه كشورمان گزارش احمد شهيد را « سخيف» خواند كه «تقريباً دعاوي معارضين و معاندان نظام را مطرح كرده است ». در ادامه اين گزارش؛ منصور حقيقت پور نايب رئيس كميسيون امنيت ملي مجلس درباره گزارش احمد شهيد مبني بر نقض قوانين اجتماعي در ايران، اظهار داشت : ويژگي هاي قانوني اجتماعي و فرهنگي ملت بزرگي مانند ايران و همچنين مسائل حقوقي و شرعي كه در اين رابطه وجود دارد هيچ ارتباطي با گزارش احمد شهيد نداشته و ندارد .
وي با تاكيد بر اينكه اوضاع حقوق بشر در ايران، بهترين شرايط قرار دارد، يادآور شد : آزادي هاي اجتماعي در حدود قانون و شرع مقدس اسلام در ايران براي همه به طور يكسان اجرا مي شود .
در ادامه اين واكنش ها به گزارش احمد شهيد، ستارهدايت خواه عضو جبهه پايداري انقلاب اسلامي گفت : اين گونه گزارش ها از لحاظ حقوق هيچ گونه مقبوليتي ندارد و فاقد وجاهت حقوقي است .
وي با اشاره به اينكه گزارش هاي احمد شهيد براساس اطلاعات منابع صهيونيستي تنظيم مي شود، اظهار داشت : گزارش سفارشي احمد شهيد تامين كننده مطامع آمريكايي ها است و موجبات رضايت مندي آنان را فراهم مي كند .
هدايت خواه تاكيد كرد : اقليت هاي مذهبي در مجلس شوراي اسلامي 5 نماينده دارند و آنچه درباره نقض حقوق آنان در گزارش احمد شهيد آمده، خلاف واقعيت هاي موجود است .
¤ واكنش نمايندگان اهل تسنن و اقليت ها به گزارش مغرضانه احمد شهيد
نمايندگان اهل تسنن و اقليت ها ضمن محكوم كردن گزارش احمدشهيد به بيان وضعيت اقليت ها و تابعيت هاي مختلف در ايران پرداخته اند .
احمدعلي كيخا نماينده مردم زابل و زهك در مجلس شوراي اسلامي در واكنش به گزارش احمدشهيد مبني بر محدود بودن فعاليت هاي اقليت هاي مذهبي در ايران اظهار داشت : در تاريخ ايران هيچ موردي از مورد اذيت و آزار قرار گرفتن اقليت هاي مذهبي وجود ندارد و مجلس شوراي اسلامي به عنوان كانون قدرت جمهوري اسلامي نمايندگان اقليت هاي مذهبي را در خود جاي داده است .
نائب رئيس اول كميسيون كشاورزي، آب و منابع طبيعي مجلس با تأكيد بر آزادي عمل نمايندگان اقليت هاي مذهبي در ايران گفت : نمايندگان اقليت هاي مذهبي در مجلس شوراي اسلامي با آزادي تمام مباحث خود را مطرح مي كنند و اين نشان مي دهد كه همچون ساير ايرانيان از حق مساوي و يكساني برخوردار هستند .
در همين زمينه، جهان بخش محبي نيا عضو كميسيون اقتصادي مجلس شوراي اسلامي گفت : جدا كردن اديان و تفاوت قائل شدن ميان آنان پسنديده نيست و در دين اسلام خطاب ديني ما به ساير اديان برادر و خطاب قانوني هموطن است .
وي با تأكيد بر اينكه گزارش احمدشهيد براساس اقوال ساير افراد بوده نه واقعيت هاي حاكم بر جامعه ايران، تصريح كرد: درهم آميختگي مذهبي و سياسي ميان اهل تسنن و تشيع موجب مرثيه خواني و فرافكني بدخواهان شده و اين نوع گزارش ها ارزشي ندارد چرا كه زمان سفر مقام معظم رهبري به كردستان را همگي به خاطر داريم و اقبال مردم به ايشان موجب شگفتي همگان شد .
محبي نيا با تأكيد بر اينكه مشاركت مردم كردستان در انتخابات ها از بعضي شهرهاي كشورهاي ديگر بالاتر است گفت : اين نوع رجزخواني ها راه به جايي نخواهد برد و ما همگي به عنوان جامعه ديني دركنار يكديگر با آرامش زندگي مي كنيم و بايد تعاملات درجامعه بيشتر شود .
براساس اين گزارش؛ سيامك مره صدق نماينده اقليت ديني كليميان در مجلس شوراي اسلامي هم با تأكيد بر اينكه گزارش تهيه شده توسط احمد شهيد ارزش توجه كردن ندارد اظهار داشت : به نظر من اين گزارش نه ارزش تكذيب كردن دارد و نه ارزش توجه كردن .
نماينده كليميان در مجلس شوراي اسلامي تاكيد كرد : احمد شهيد اين گزارش را براساس الهام گيري از رسانه هاي استكباري و دخالت در امور داخلي ايران تهيه كرده و كليميان بارها اعلام كرده اند كه مشكلات آنان از ساير مردم ايران جدا نيست و مشكل خاصي هم به عنوان كليمي بودن درايران ندارند .
آنچه مسلم است اين كه اگر چه از افرادي مانند «شهيد» كه به نوعي دست نشانده، مامور و معذور هستند انتظاري جز دروغ پردازي در راستاي تحقق اهداف كشورهاي سلطه گر نمي رود اما به نظر مي رسد كه يك نهاد حقوقي بين المللي مانند كميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد، بايد شأن و جايگاهي فراتر از يك ابزار براي اجراي نيات سياسي قدرت هاي پوشالي براي خود قائل باشد و آبروي خود را در مسير اجراي سناريوهاي از پيش نوشته «احمد شهيد»ها هزينه نكند تا ملت ها بتوانند به اين نهاد، به چشم يك ملجاء با صبغه علمي كه در جهت صيانت از حقوق انسان ها گام برمي دارد، نگاه كنند .
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
 


مفهوم شناسي پيشرفت گلخانه اي

دكتر عادل پيغامي
رهبر معظم انقلاب در سفر اخيرشان به خراسان شمالي و در ديدار با فعالان عرصه ي فكر و علم -استادان و معلمان- در باب پيشرفت هاي علمي كشور به نكاتي پرداختند كه گوياي زوايايي از مديريت علمي و نوآوري كشور بود. ايشان نسبت به پيشرفت هاي علمي و نظامي ما گفتند: «آنچه كه اتفاق افتاده است، به خاطر وجود استعداد، به خاطر وجود شوق از سوي گروههاي گوناگون بوده است؛ خيلي هايش به شكل گلخانه اي به وجود آمده، نه اينكه حالا همه ي كشور متمركز شوند تا ما مثلاً فرض كنيد سلولهاي بنيادي را به دست بياوريم؛ نه، چند نفر جوان بااستعداد علاقه مند قضيه ي سلولهاي بنيادي را دنبال كردند، از يك گوشه اي هم يك مختصر حمايتي از اينها شد؛ ناگهان ملاحظه كرديد كه در دنيا جزو برجسته ها شدند».
اين بيانات متضمن مدلي از پيشرفت علمي است كه به بيان رهبر معظم انقلاب در الگوي گلخانه اي شكل گرفته است. «پيشرفت گلخانه اي» «استعاره اي است كه قبلاً نيز در فرمايش ها و در منظومه ي فكري ايشان وجود داشته و ايشان در ديدار خود با مردم بجنورد مجدداً به آن اشاره كردند. لذا براي فهم كلام ايشان، به تعريف اين استعاره مي پردازيم. در اين نوشته مي كوشيم تا ضمن توجه به معاني مختلف استعاره ي گلخانه در فضاي عمومي و تخصصي كشور، دلالت هاي كاربردي اين راهبرد را در مديريت علم و فناوري و نوآوري كشور معرفي كنيم .
كاربرد زبان استعاري در انتقال معاني، يكي از ابزارهاي رايج زباني انسان ها در رفع نيازهاي ارتباطاتي است. مردم عادي در زندگي روزمره و متخصصان و نخبگان دانشگاهي و حوزوي در نيازمندي هاي حرفه اي و تخصصي خود از زبان تشبيه و تمثيل و مجاز و استعاره استفاده مي كنند. در برقراري ارتباط و انتقال معاني ميان انسان ها، گريزي از اين ابزارهاي اعتباري نيست، اما آن چه اهميت دارد، اين است كه اشتراك لفظي و ظاهري اين فنون ادبي، منجر به اشتباه و التباس و نقض غرض نشود .
جمهوري اسلامي ايران به ويژه رهبران اين نظام در چهار دهه ي پيشين شبكه اي غني از واژگان و اصطلاحات ديني، علمي و انقلابي را به كار گرفته يا خلق كرده اند. به كمك همين شبكه ي واژگاني بوده كه گفتمان انقلاب و منويات رهبرانش در عرصه ي عمومي و سياست گذاري سريان پيدا كرده است. واژه ي « گلخانه» نيز يكي از هزاران اصطلاح رايج امروزين انقلاب اسلامي در فضاي عمومي و به ويژه نسل جوان آن است؛ نسلي كه با هدايت رهبر خود كمر همت بر توليد علم، جنبش نرم افزاري و توليد ثروت از علم و ساختن اقتصادي دانش بنيان و الگويي پيشرو بسته است. اما وقتي كاربرد اين اصطلاح رهبر انقلاب، در برخي مخاطبان جوان سؤال ايجاد كند، لازم است كه رويكرد مديريتي كشور در باب نوآوري و علم و فناوري را بيشتر در بين آحاد جوانان دانشمندمان به بحث بگذاريم. به نظر مي رسد بي توجهي به اين استعاره، بخشي از تاريخ پيشرفت علمي كشور و راهبرد تداوم آن را مغفول مي گذارد .
گلخانه در اصطلاح رايج عموم مردم متضمن معنايي غير از اصطلاح سياستگذاران و مديران كلان حوزه ي دانش و فناوري و نوآوري است. معمولاً گلخانه استعاره اي است كه گوياي شرايط ذيل است :
¤شرايط كنترل شده، مديريت شده، حمايتي و تحت نظر
¤ايزوله، مصنوعي، آزمايشگاهي و بريده از فضاي واقعي
¤آسيب پذير، ولذا لزوماً دور از نوسانات، شوك ها و تغييرات نامطلوب بيروني
¤در مقياس كوچك، غير قابل تعميم و تكثير و انتشار (حداقل در كوتاه مدت)
¤غير قابل تداوم (مگر مشروط به تداوم شرايط گلخانه اي)
¤بدون رقابت پذيري با موارد مشابه
¤به مثابه راهبردي موقتي، كوتاه مدت و البته تدافعي
¤پرورشگاهي و انكوباتوري براي موجودي نارس و ناقص
اما همين استعاره ي گلخانه در فضاي سياستگذاري علم، فناوري و نوآوري و به ويژه مديريت توليد علم، ضمن تداعي برخي از معاني فوق (البته صرفاً براي كوتاه مدت) متضمن معاني ديگري هم هست كه لوازم خاصي را در مديريت علمي كشور ايجاب مي كند :
1 . اقتصاد توليد علم و فناوري (به عنوان يكي از گرايش هاي كاربردي دانش اقتصاد) اقتضا مي كند كه به دليل ماهيت مسأله ي علم و فناوري، لزوم پذيرش فرايند خطا و آزمون و ريسك پذيري هزينه هاي متفاوت، مقياس توليد در مراحل اوليه ي چرخه ي علم و فناوري، كوچك باشد. بسياري از كارآفرينان، فعاليت خود را ابتدا در يك فضاي كوچك شروع كرده و سپس آن را توسعه داده اند. معمولاً اين گونه نيست كه يك كارآفرين شروع فعاليت خود را در يك كارخانه ي بسيار بزرگ چندين ده هكتاري قرار بدهد. در تاريخ نوآوري و علم نيز هميشه كارها را از آزمايشگاه هاي كوچك و به تدريج آغاز كرده اند و سپس آنها را توسعه داده اند. به نظر مي رسد كاربرد واژه ي گلخانه در بيانات رهبر معظم انقلاب ناظر بر اين بوده كه چنين فعاليت هايي امروز در ابعادي كوچك است و به تدريج بزرگ مي شود و اين توسعه كاملاً درونزا است .
براي ملت هايي همچون ايران كه مورد بغض و غضب دشمنان مستكبر هستند، شكستن دور باطل عقب نگاه داشتگي علمي و شكستن تحريم علمي و فناوري ممكن نيست، مگر با حركت هايي خودجوش و درونزا با خاستگاه هاي مردمي و متكي بر توانايي هاي بالفعل داخلي .
2 . ذاتاً و ماهيتاً توليد علم، فناوري و بروز نوآوري، فرايندي درونزا است و از پايين به بالا و غير دولتي .
3 . صيانت از اطلاعات (داده هاي به دست آمده و فرآوري شده) به عنوان مهم ترين ثروت و گنج در چرخه ي نوآوري، ايجاب مي كند كه تا سپري شدن چرخه ي تثبيت، (اثبات موفقيت، كارآيي و نيل به هدف، ثبت حقوقي و دريافت حق مالكيت فكري، و ...) تا تبديل به فناوري و پشت سر گذاشتن مرحله ي اوج سودآوري، مقياس كار كوچك و سربسته باشد .
4 . براي ملت هايي همچون ايران كه مورد بغض و غضب دشمنان مستكبر هستند، شكستن دور باطل عقب نگاه داشتگي علمي و شكستن تحريم علمي و فناوري ممكن نيست، مگر با حركت هايي خودجوش و درونزا با خاستگاه هاي مردمي و متكي بر توانايي هاي بالفعل داخلي .
5 . براي ملت هايي همچون ايران كه ساليان دراز متأثر از غفلت، سرسپردگي، بي لياقتي و نزاع هاي دروني، سستي و تنبلي، منفعت جويي شخصي و ويژه خواري حاكمان طاغوتي و برخي از نخبگان خودي (دشمن داخلي) بوده اند، شكستن دور باطل عقب ماندگي علمي پيمودن مسيري متفاوت را مي طلبد. بروكراسي غلط اداري، فرماليسم و مقررات ظاهري كشنده استعدادها و خلاقيت ها است؛ زنگارهايي كه از توقف بيش از حد ساختارهاي كشور طي سده هاي گذشته ناشي شده و هزينه هاي تعاملاتي ما را به شدت افزايش داده است .
لذا گلخانه در علم و نوآوري يعني حركتي از پايين به بالا؛ حركتي كه متوقف به برنامه ريزي كلان و منتظر نقشه ي جامع و حمايت هاي سازماني و مالي كلان و از بالا نمي شود. اين جوشش نه تنها از سطوح بالا نشأت نمي گيرد، كه از پايين مي جوشد و سرريز مي شود و سطوح بالا و كلان كشور را نيز متأثر مي سازد و اگر جز اين بود، امكان شكستن ساختارهاي غلط و رسوب كرده از شيوه هاي غير انقلابي حكمراني و سياستگذاري گذشته را فراهم نمي كرد .
اين كه منتظر مي شديم تا پيشرفت ها در يك فضاي از بالا به پايين شكل بگيرند، يعني سياست هاي كلاني در قالب نقشه هاي جامع از پيش طراحي شده در يك تصميم گيري كلان از بالا به پايين ابلاغ مي شوند و به مورد اجرا گذاشته شوند، هر چند براي كشوري كه راه هايي را طي كرده مطلوب باشد، اما براي ايران در حال جهش و مشمول دشمني و تنگدستي هاي مختلف تاريخي نه .
لذا تأكيد حضرت آقا بر اين است كه پيشرفت هاي ما در عرصه ي علمي كشور، ابلاغ شده از بالا و تعيين شده از پيش نبوده و سياست هاي كلاني ناظر بر حمايت از آنها وجود نداشته است. ضمن اين كه مؤلفه ي درونزايي و مردمي بودن موجب مي شود تا بگوييم از آن جا كه پيشرفت هاي ما اساساً ساختگي نيست و از دل مردم بيرون آمده، به راحتي قابل تعميم به ديگر فضاهاي كشور نيز هست. حتي اگر فضاي كلان سياست گذاري نتواند حمايت مورد انتظار را انجام دهد، باز هم اين پيشرفت قابل تداوم است؛ درست برعكس آن فهم قبلي از اصطلاح گلخانه اي كه بدون حمايت قابل تداوم نيست .
«گلخانه» استعاره اي است از رشد و پيشرفت در شرايط كمبود، تحريم، حركتي جهادي در شرايطي كه تمامي عوامل و نيروهاي غير الهي بر ضد جريان مطلوب و معارض آن است .
گلخانه اشاره اي است به نيروي جوان، مؤمن و سرشار از انگيزه هاي دروني، بدون چشم داشت مادي و فارغ از انگيزه هاي بيروني، گلخانه اي به وسعت انقلاب، با فضايي آكنده از انگيزه ها، ايمان ها، اعتقادها و خواسته هاي برآمده از اعتماد به نفسي كه انقلاب اسلامي به جوانان ايراني داده است .
گلخانه استعاره اي است از بروز حس اعتماد به نفس و نشان دادن امكان تحقق مطلوب در فضايي كه سال ها شوره زار و كوير جلوه داده شده ولذا جز وابستگي و انقياد و نااميدي بر جاي نگذاشته است. گلخانه يعني نقض تمامي معادلات و قواعد به ظاهر عام، با اثبات يك مورد نقض و استثناء. گلخانه يعني راه هايي غير از راه هاي اثبات شده ي معمول براي رسيدن به پيشرفت؛ يعني ميانبر .
گلخانه به ويژه وقتي نتايجش بزرگ و قابل رقابت با سيستم هاي بزرگ باشد، استعاره اي است نشان دهنده ي استعداد و ظرفيت هاي بالقوه ي بي نهايت. نمادي است از كانون هاي اميدبخش و انگيزه بخش براي انجام كارهاي بزرگ و آغاز پروژه هاي كلان .
گلخانه محملي است براي آفرينش با بالاترين توان توليد و بهره وري؛ جايي كه ايمان و شور و استعداد با كمترين حمايت، نتايجي بزرگ بر جاي مي گذارد، با كمترين هزينه و بيشترين كارآيي و اثربخشي .
مقاله اي منتشرنشده از شومپيتر -اقتصاددان بزرگ- در سال 2005 چاپ شد. او بيش از پيش تأكيد كرد كه ابداع، خلاقيت و نوآوري به مثابه مهم ترين عنصر شكست دورهاي باطل، خرق روندهاي قديمي و ترسيم روندهاي جديد، تغيير در سرعت و شتاب به سوي مطلوب و متوقف نماندن در قالب هاي تنگ و ساختارهاي محدودكننده، با برنامه و نقشه ي از پيش تعيين شده و هدف گذاري پيشيني محقق نمي شوند! نوآوري بديع و بي سابقه (Novelty) ماهيتاً نيازمند درخشش تك عناصر مؤمن به هدف، تلاشگر و باانگيزه در گلخانه هايي است كه ذاتاً غير متعيّن، غير قابل برنامه ريزي، غير قابل پيش بيني و غير متأثر از محيط هستند. به نظر شومپيتر چنين ابداعي تنها شرط لازم براي پيشرفت و توسعه است. گلخانه يعني عدم تكرار و كپي، پويايي و نگنجيدن در قاعده هاي مقبول عموم .
نقشه ي جامع علمي در پي خلاقيت ها شكل مي گيرد و اساساً نوآوري بايد ابتدا در مقياس كوچك و فضاي گلخانه اي صورت بگيرد. يعني يك فرآيند و چرخه ي كامل پيشرفت، به هر دوي اين روش ها احتياج دارد و هيچ كدام را نفي نمي كند. رشد گلخانه اي درونزا و سياست هاي حمايتي از بالا به پايين با هم هم افزايي دارند .
گلخانه استعاره اي است براي اقتصاددانان تكاملي كه پس از تحقق و موفقيت عملي، ما را از تعادل نازل قديمي خارج مي كند و به تعادل عالي و بهتر جديد رهنمون مي شود. خرق عادت و نرم هاي قديمي است و تجربه كردن مطلوب جديد .
پس استعاره ي گلخانه در مدل ايراني جنبش نرم افزاري، توليد علم، فناوري و نوآوري را چنين خلاصه مي كنيم :
¤لزوم كوچك بودن مقياس در مراحل اوليه ي چرخه ي نوآوري و فناوري
¤فضايي صيانتي و مورد نياز براي چرخه ي نوآوري
¤فضاي خرق اجماع غلط قبلي، تجربه كردن ناممكن ها و پيمودن راه هاي جديد
¤دنيايي غير قابل برنامه ريزي، پيش بيني و هدفگذاري و سرشار از عدم تعيّن
¤فضايي غير متأثر از محيط بيروني و غير متوقف به انگيزه ها و حمايت هاي بيروني
¤محملي براي كمترين هزينه و بيشترين بهره وري
¤كانون بروزدهنده ي استعدادهاي مغفول و ظرفيت هاي بي منتها
¤ميانبري به سمت تعالي و پيشرفت، ابزاري براي فرار از بروكراسي و فرماليسم غلط، هزينه هاي مبادلاتي و عوامل تاريخي دشمن داخلي
¤ مدلي درونزا و مردمي از رشد و اتكا به عوامل داخلي و متأثر نبودن از عوامل مخلّ خارجي
¤ظرفي براي نيل به ناممكن ها بر اساس انگيزه هاي دروني، ايمان، اميد و نيروي جواني
اما سؤال پاياني: آيا مدل گلخانه اي نافي سياستگذاري و مديريت كلان چرخه ي علم و فناوري است؟ آيا تأكيد بر اين مدل تعريضي بر دستگاه هاي رسمي دانش است؟
اولاً گلخانه هاي علمي كشور، اغلب در دانشگاه و با نيروهاي برآمده از دانشگاه ها تشكيل شده و تغذيه شده اند. گلخانه هاي علمي مراكز رشد، انكباتورها و كانون تحول و پويايي دانشگاه ها هستند؛ جزئي از آنها و نه مقابل آنها .
ثانياً دانشگاه ها و مراكز سياستگذاري علم و فناوري، رابطه اي عمودي با مدل هاي گلخانه اي برقرار كرده و امر تثبيت، تكثير و حمايت و لجستيك آنها را بر عهده دارند .
ثالثاً گلخانه ها براي پويايي بيشتر و تجربه كردن مرزهاي نوين ديگر، پله ها و مدارج قبلي خود را پس از تثبيت به دانشگاه ها و مراكز علمي صنعتي واگذار كرده و خود به خط شكني جديد مي پردازند. اين تقسيم كاري عقلاني و جزء لاينفك مراكز علمي است .
شكي نيست كه مدل كلان مديريت و سياستگذاري علم، فناوري و نوآوري كشور محدود به مدل هاي گلخانه اي نبوده و نيست. مقام معظم رهبري طي سال هاي گذشته هوشمندانه با مطالبه ي اسناد بالادستي تحول و نوآوري آموزشي، سند چشم انداز، نقشه ي جامع علمي، سند نخبگاني جمهوري اسلامي ايران، تهيه ي اسناد در خصوص برخي علوم منتخب راهبردي مانند علوم شناختي، هوافضا و ... و تعبيه ي نهادهايي همچون صندوق حمايت از نخبگان، صندوق شركت هاي دانش بنيان، تخصيص درصدي از توليد ناخالص ملي، بنياد ملي نخبگان و ... نظام كلان علم، فناوري و نوآوري كشور را طراحي و راهبري كرده اند. ايشان توقف در مدل گلخانه اي را صحيح نمي دانند و توجه اكيد خود به اين مسأله را چنين بيان كرده اند :
يكي از برادران مثال گلخانه را زدند كه مثال درستي نيست. فضاي عمومي كشور بايستي فضاي ترويج، توليد، گسترش و تحقيق علم و پرورش عال م و محقّق باشد . وقتي فضاي عمومي اين طور شد، معنايش اين نيست كه لزوماً در همه خانه ها يا در هر نقطه اي از جامعه بايستي علم به وجود آيد؛ نه، بلكه علم لازم است در نقطه مناسب خودش به وجود آيد. فضا، فضاي علمي خواهد بود؛ فضاي تحقيقي خواهد بود؛ منتها بديهي است كه وقتي فضاي علمي در كشور به وجود آيد، اين علم و تحقيق در نقطه مناسب و متناسب رشد خواهد كرد؛ مثلاً در دانشگاهها، پژوهشگاهها و از اين قبيل مراكز. بنابراين بحث گلخانه سازي و فضاي گلخانه اي درست كردن اصلاً وجود ندارد. گلخانه به درد اين مي خورد كه يك چيز زينتي درست كنند كه وقتي گلي بيرون آمد، چند ساعتي - بيست وچهار يا چهل وهشت ساعت - روي ميزي بماند؛ والّا آن گل ديگر به درد نمي خورد. فضا بايد فضايي باشد كه بشود اين محصول را حفظ كرد و از آن بهره برد . ( بيانات در ديدار با جمعي از نخبگان، 21/11/1382 )
قطعاً پيشرفت هاي معمولي كه از سياست هاي كلان دولتي شكل مي گيرد، ناقض اين فرمايش ايشان نيست. يعني سابقه ي سخنان ايشان نشان مي دهد كه ايشان قائل به وجود نقشه هاي جامع براي پيشرفت علمي از طريق سياست هاي كلان حمايتي دولتي نيز هستند.
ايشان به اين مسأله واقفند، اما مي خواهند تأكيد كنند كه اين حد از پيشرفت ها بدون چنين حمايت هاي كلاني شكل گرفته و آغاز شده است. ايشان مي خواهند تأكيد كنند كه اعتماد به نفس درونزايي كه از جوانان مي جوشد، اين پيشرفت را شكل داده است، اما براي تعميم آن به فضاهاي بزرگ تري نياز است كه مستلزم فرآيند شدن و حمايت هاي دولتي و سياست هاي كلان است .
نمونه ي ديگر، توجه و تأكيد رهبري انقلاب به مسأله ي نوآوري است. بروز اين نوآوري ها روي نقشه ي جامع علمي كشور انجام نمي گيرد، بلكه احتياج به خلاقيت درونزا دارد. اصلاً نقشه ي جامع علمي در پي اين خلاقيت ها شكل مي گيرد و اساساً نوآوري بايد ابتدا در مقياس كوچك و فضاي گلخانه اي صورت بگيرد. يعني يك فرآيند و چرخه ي كامل پيشرفت، به هر دوي اين روش ها احتياج دارد و هيچ كدام را نفي نمي كند.
رشد گلخانه اي درونزا و سياست هاي حمايتي از بالا به پايين با هم هم افزايي دارند .
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14