نقش بهائيت در پيدايش و استمرار رژيم پهلوي (37)
نقش بهائيان در تدوين دايره المعارف ايرانيكا
E-Mail:shayanfarkayhannews.ir
مريم صادقي
يار شاطر يكي از اعضاي فراماسونري در ايران و از مهره هاي لژ مهر بود.615 وي يكي از
پيروان بهائيت است و اين موضوع را در نوشته ها و آثارش به وضوح مي توان مشاهده كرد.
او در نوشته هاي خود اكثراً از اصلاحات رايج در ميان بهائيان استفاده مي كند و مي
كوشد تا از رهگذر استخدام و به كارگيري اين اصطلاحات و عبارات، آنها را نوشته هاي
فارسي پاكيزه قلمداد كندو به ويژه اين شيوه نگارش و نثر را در ميان شاگردان رواج
دهد. يار شاطر بهائيت را در شمار اديان الهي و باب و بهاء را در زمره ي پيامبران
قرار مي دهد و در هر جا كه فرصت بيابد، در اطراف اين فرقه و سران وابسته آن تبليغ
مي كند و از رهبران آن تمجيد به عمل مي آورد: «ايران سرزمين دين ها و دين آوران نيز
هست و تني چند از نامورترين دين آوران جهان چون زرتشت و ماني و باب و بها از اين
سرزمين برخاسته اند.»
وي در شمار مبلغان رواج بهايي گري در سطح جهاني است و خود را ملزم به تلاش و تكاپو
در اين عرصه مي داند و هميشه در صفوف مقدم تبليغات، براي بهائيت حضور مي يابد. در
اوايل دهه 1340ش، زماني كه تشكيلات جهاني بهاييان نشريه ويژه اي را با هدف تبليغ
اين آيين استعماري انتشار داد. يار شاطر به كادر تحرير يه آن، كه نشريه انديشه و
فرهنگ نام داشت پيوست.616
ويژگي هاي يار شاطر همچون ضديت با اسلام و پيروي از بهائيت، ارادت به صهيونيسم بين
الملل و عضويت در شبكه فراماسونري موجب شد تا دولت آمريكا، او را مناسب ترين
كانديدا براي تصدي پست رياست «مركز ايران شناسي» تشخيص دهد و او را رسماً در اين
مقام به كار گيرد. به اين ترتيب يار شاطر در مأموريتي جديد موظف شد تا تمامي توان
خود را در خدمت كانون هاي قدرت وابسته به جريان جهاني سلطه و تحقق اهداف امپرياليسم
و صهيونيسم جهاني به كارگيرد و با سازماندهي عناصر موردنظر غرب، مجموعه اي به نام
ايرانيكا را تهيه و تدوين كند. به تعبير ديگر با استفاده از عنصر غربي بيگانه با
تمدن فرهنگ اصيل ايران اسلامي و تعدادي از روشنفكران وابسته و عناصر ساده انديش
ايراني در آمريكا براي ملت مسلمان ايران دانشنامه و دايره المعارف تدوين نمايد.617
علاوه بر يارشاطر بهائي ديگري كه از همكاران ارشد يارشاطر و از چهره هاي فعال
فرهنگي وابسته به بهائيت در تدوين دايره المعارف ايرانيكا به شمار مي رود عباس
امانت است. وي در سال 1326ش، در ايران متولد شد و در سال 1971م، مطابق با 1348ش،
ليسانس خود را از دانشگاه تهران گرفت و سپس با ادامه تحصيل در دانشگاه آكسفورد،
موفق به اخذ دكترا در سال 1981م، گرديد. گفتني است وي در يكي از مقالات خود در
ايرانيكا تحت عنوان زمينه هاي فكري انقلاب مشروطيت به روشني از نقش بابيه و بهائيت
در اين برهه از زمان تجليل كرده است. امانت همچنين در سال 1989م، كتابي را تحت
عنوان رستاخيز و تجديد حيات ساختار جنبش بابيه در ايران 1850-1844 منتشر ساخته است.
از جمله موضوعات ديگري كه وي مشغول نگارش و تدوين آن مي باشد، زندگينامه طاهره قره
العين از شخصيت هاي بابيه است. در اين گونه آثار وي به صراحت درصدد تطهير فرقه
بابيه و بهائيت برآمده است. امانت در حال حاضر رياست شوراي مطالعات خاورميانه را در
دانشگاه ييل برعهده دارد.618
از بهائيان سرشناس ديگر در اين عرصه دكتر پرويز تسليمي داماد عزت الله علايي (از
سران بهائيت) است. وي مهندس شيمي از دانشگاه تهران مي باشد كه در نيمه دوم سلطنت
محمدرضا پهلوي، رياست دانشگاه جندي شاپور را برعهده داشت.619
ديگر بهائي كه در اين عرصه مي توان نام برد، مهندس قاسم اشراقي استاد دانشكده
معماري مي باشد. وي تحصيلكرده ي آلمان و فرانسه، قائم مقام مدير عامل سازمان برنامه
در زمان رياست ابوالحسن ابتهاج برآن سازمان، وزير پست و تلگراف در كابينه رزم آرا،
حسين علاء و منوچهر اقبال مي باشد.
ساواك در سال 1336ش، وي را اين چنين معرفي مي كند: «مشهور به بهائيت است. خانم او
ايتاليايي است، تمايل به انگليس دارد. ترقي او از زمان رزم آرا شروع شد. از زمان
رياست ستاد اول رزم آرا با او مربوط شود حتي مدتي مانند يك مأمور اطلاعاتي براي او
كار مي كرد. پس از رزم آرا تقريباً خانه نشين شد. ابتهاج او را قائم مقام مدير عامل
سازمان برنامه كرد و در كابينه ي علاء وزير شد. چون شهرت به بهائيت دارد. روي اين
زمينه با روحانيون زياد رفت و آمد مي كند و در تمام مجالس عمومي شركت مي كند.620»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
615 - اسماعيل رائين، فراموشخانه و فراماسونري در ايران، ج 3، ص 543.
616 - دفتر موسسه پژوهش هاي كيهان، نيمه پنهان، ج 12، ص 46.
617 - دفتر موسسه پژوهش هاي كيهان، نيمه پنهان، ج 12، ص 54.
618 - سليمي نمين، دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران،(بولتن نقد و بررسي كتاب قبله
عالم)، ص1.
619 - مركز اسناد مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر، شماره 1-2001. 5723ت.
620 - اميرعباس هويدا به روايت اسناد ساواك، ج1، ص 160.
پاورقي
|