(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 1  آبان  1391 - شماره 20338

نقش بهائيت در پيدايش و استمرار رژيم پهلوي (37)
نقش بهائيان در تدوين دايره المعارف ايرانيكا
علل و عوامل پذيرش قطعنامه 895 (29)
ردپاي خاتمي در تحميل جام زهر

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir


نقش بهائيت در پيدايش و استمرار رژيم پهلوي (37)

نقش بهائيان در تدوين دايره المعارف ايرانيكا

E-Mail:shayanfarkayhannews.ir
مريم صادقي
يار شاطر يكي از اعضاي فراماسونري در ايران و از مهره هاي لژ مهر بود.615 وي يكي از پيروان بهائيت است و اين موضوع را در نوشته ها و آثارش به وضوح مي توان مشاهده كرد. او در نوشته هاي خود اكثراً از اصلاحات رايج در ميان بهائيان استفاده مي كند و مي كوشد تا از رهگذر استخدام و به كارگيري اين اصطلاحات و عبارات، آنها را نوشته هاي فارسي پاكيزه قلمداد كندو به ويژه اين شيوه نگارش و نثر را در ميان شاگردان رواج دهد. يار شاطر بهائيت را در شمار اديان الهي و باب و بهاء را در زمره ي پيامبران قرار مي دهد و در هر جا كه فرصت بيابد، در اطراف اين فرقه و سران وابسته آن تبليغ مي كند و از رهبران آن تمجيد به عمل مي آورد: «ايران سرزمين دين ها و دين آوران نيز هست و تني چند از نامورترين دين آوران جهان چون زرتشت و ماني و باب و بها از اين سرزمين برخاسته اند.»
وي در شمار مبلغان رواج بهايي گري در سطح جهاني است و خود را ملزم به تلاش و تكاپو در اين عرصه مي داند و هميشه در صفوف مقدم تبليغات، براي بهائيت حضور مي يابد. در اوايل دهه 1340ش، زماني كه تشكيلات جهاني بهاييان نشريه ويژه اي را با هدف تبليغ اين آيين استعماري انتشار داد. يار شاطر به كادر تحرير يه آن، كه نشريه انديشه و فرهنگ نام داشت پيوست.616
ويژگي هاي يار شاطر همچون ضديت با اسلام و پيروي از بهائيت، ارادت به صهيونيسم بين الملل و عضويت در شبكه فراماسونري موجب شد تا دولت آمريكا، او را مناسب ترين كانديدا براي تصدي پست رياست «مركز ايران شناسي» تشخيص دهد و او را رسماً در اين مقام به كار گيرد. به اين ترتيب يار شاطر در مأموريتي جديد موظف شد تا تمامي توان خود را در خدمت كانون هاي قدرت وابسته به جريان جهاني سلطه و تحقق اهداف امپرياليسم و صهيونيسم جهاني به كارگيرد و با سازماندهي عناصر موردنظر غرب، مجموعه اي به نام ايرانيكا را تهيه و تدوين كند. به تعبير ديگر با استفاده از عنصر غربي بيگانه با تمدن فرهنگ اصيل ايران اسلامي و تعدادي از روشنفكران وابسته و عناصر ساده انديش ايراني در آمريكا براي ملت مسلمان ايران دانشنامه و دايره المعارف تدوين نمايد.617
علاوه بر يارشاطر بهائي ديگري كه از همكاران ارشد يارشاطر و از چهره هاي فعال فرهنگي وابسته به بهائيت در تدوين دايره المعارف ايرانيكا به شمار مي رود عباس امانت است. وي در سال 1326ش، در ايران متولد شد و در سال 1971م، مطابق با 1348ش، ليسانس خود را از دانشگاه تهران گرفت و سپس با ادامه تحصيل در دانشگاه آكسفورد، موفق به اخذ دكترا در سال 1981م، گرديد. گفتني است وي در يكي از مقالات خود در ايرانيكا تحت عنوان زمينه هاي فكري انقلاب مشروطيت به روشني از نقش بابيه و بهائيت در اين برهه از زمان تجليل كرده است. امانت همچنين در سال 1989م، كتابي را تحت عنوان رستاخيز و تجديد حيات ساختار جنبش بابيه در ايران 1850-1844 منتشر ساخته است. از جمله موضوعات ديگري كه وي مشغول نگارش و تدوين آن مي باشد، زندگينامه طاهره قره العين از شخصيت هاي بابيه است. در اين گونه آثار وي به صراحت درصدد تطهير فرقه بابيه و بهائيت برآمده است. امانت در حال حاضر رياست شوراي مطالعات خاورميانه را در دانشگاه ييل برعهده دارد.618
از بهائيان سرشناس ديگر در اين عرصه دكتر پرويز تسليمي داماد عزت الله علايي (از سران بهائيت) است. وي مهندس شيمي از دانشگاه تهران مي باشد كه در نيمه دوم سلطنت محمدرضا پهلوي، رياست دانشگاه جندي شاپور را برعهده داشت.619
ديگر بهائي كه در اين عرصه مي توان نام برد، مهندس قاسم اشراقي استاد دانشكده معماري مي باشد. وي تحصيلكرده ي آلمان و فرانسه، قائم مقام مدير عامل سازمان برنامه در زمان رياست ابوالحسن ابتهاج برآن سازمان، وزير پست و تلگراف در كابينه رزم آرا، حسين علاء و منوچهر اقبال مي باشد.
ساواك در سال 1336ش، وي را اين چنين معرفي مي كند: «مشهور به بهائيت است. خانم او ايتاليايي است، تمايل به انگليس دارد. ترقي او از زمان رزم آرا شروع شد. از زمان رياست ستاد اول رزم آرا با او مربوط شود حتي مدتي مانند يك مأمور اطلاعاتي براي او كار مي كرد. پس از رزم آرا تقريباً خانه نشين شد. ابتهاج او را قائم مقام مدير عامل سازمان برنامه كرد و در كابينه ي علاء وزير شد. چون شهرت به بهائيت دارد. روي اين زمينه با روحانيون زياد رفت و آمد مي كند و در تمام مجالس عمومي شركت مي كند.620»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
615 - اسماعيل رائين، فراموشخانه و فراماسونري در ايران، ج 3، ص 543.
616 - دفتر موسسه پژوهش هاي كيهان، نيمه پنهان، ج 12، ص 46.
617 - دفتر موسسه پژوهش هاي كيهان، نيمه پنهان، ج 12، ص 54.
618 - سليمي نمين، دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران،(بولتن نقد و بررسي كتاب قبله عالم)، ص1.
619 - مركز اسناد مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر، شماره 1-2001. 5723ت.
620 - اميرعباس هويدا به روايت اسناد ساواك، ج1، ص 160.
پاورقي
 


علل و عوامل پذيرش قطعنامه 895 (29)

ردپاي خاتمي در تحميل جام زهر

تأليف : كامران غضنفري
عباس سليمي نمين در اين مورد مي گويد :« تاريخ نشان داده كه مهندس موسوي هميشه در ميداني عمل كرده كه آقاي هاشمي آن را طراحي كرده بود . به طور مثال ، براي پايان جنگ ، آقاي هاشمي ميرحسين را براي نوشتن نامه به امام ، جلو انداخت ».372
اما در مورد گزارش مسئولين سياسي :«ماجرا از اين قرار بود كه سيد محمد خاتمي ( وزير ارشاد اسلامي كه در عين حال رياست ستاد تبليغات جنگ را نيز بر عهده داشت ) ، در نامه اي به آقاي هاشمي ، به نبود روحيه قوي در ميان جوانان براي ادامه جنگ اشاره كرده بود» ! 337
محسن رضايي نيز با اشاره به نامه آقاي خاتمي مي گويد :« نامه آقاي خاتمي حكايت از آن داشت كه بسيجي ها و مردم به جبهه نمي روند و ما در جبهه نيرو كم داريم.» 374
امام خميني نيز در بخشي از نامه 25 تير 67 خود با اشاره به اين نامه مي فرمايند : «مسئولين سياسي مي گويند از آنجا كه مردم فهميده اند پيروزي سريعي به دست نمي آيد ، شوق رفتن به جبهه در آنها كم شده است». 375
محمد حسن روزي طلب در مقاله اي با اشاره به اين قضيه مي نويسد: «محمد خاتمي كه در طي هشت سال دفاع مقدس ، يك بار هم به 100 كيلومتري جبهه ها نرفته بود ، در نامه هاي مفصل از عدم حضور رزمندگان در جبهه ها سخن مي گفت»! 376
قبلاً پاسخ اين ادعّاها را داديم كه امت حزب الله هيچ گاه از حضور در جبهه ها امتناع نكردند و چنين ادعاهايي صرفاً ساخته و پرداخته ذهن بيمار برخي افراد مغرض بوده است .
حميد انصاري نيز در اين رابطه اظهار مي دارد :« مدتها قبل از پذيرش قطعنامه ، مكاتبات و جلسات مسئولان نظامي و سران قوا با امام وجود داشت . به صورت مشخص از آنچه به ياد دارم ، آقاي مهندس موسوي ، آقاي محسن رضايي و برخي ديگر از مسئولان سپاه و ارتش در اين رابطه به امام نامه نوشتند . آقاي هاشمي رفسنجاني نيز نامه مفصلي نوشتند ». 377
اين نكته مهمي است كه آقاي هاشمي رفسنجاني براي آن كه از خود هيچ رد پايي در تحميل جام زهر به امام خميني (ره) باقي نگذارد، در هيچ جا به آن اشاره اي نكرده است !
محسن رضايي طي مصاحبه اي در فروردين 1389 ، قسمت پاياني اين سناريو را چنين توضيح مي دهد : «آن زمان [فرمانده] سپاه نامه اي را براي آقاي هاشمي رفسنجاني - و نه امام - تنظيم كرد ؛ زيرا امكانات كشور در اختيار مسئولان سياسي كشور بود . در اين نامه براي پيروزي در جنگ ، امكاناتي خواسته شده بود . آقاي هاشمي هم اين نامه و هم چند نامه ديگر از جمله نامه آقاي خاتمي وزير ارشاد وقت ، نامه ميرحسين موسوي به عنوان مسئول دولت و نامه فرماندهان ارتش را با هم خدمت امام برد و گفته بود كه نظاميان اين گونه مي گويند و مسئولان سياسي و اقتصادي هم مي گويند پول نداريم . شما تكليف را روشن كنيد . امام هم با پذيرش قطعنامه موافقت كردند ». 378
روند تحميل قطعنامه به امام خميني (ره)
روزنامه تايمز لندن در بهار سال 67 مي نويسد : «آقاي رفسنجاني كه اخيراً به سمت جانشين فرمانده كل قوا منصوب شده ، در جستجوي راهي است كه پيامي براي دولت انگلستان بفرستد ... رفسنجاني مي كوشد به آيت الله خميني قبل از مرگش بقبولاند كه جنگ با عراق ، جنگ بيهوده اي است و اگر رفسنجاني بتواند به پيروزي هاي كوچكي در جبهه دست يابد ، به وي اجازه پايان جنگ داده شود ». 379
سردار علايي جريان ملاقات روز 27 خرداد 67 آقاي هاشمي با امام خميني را از زبان خود آقاي هاشمي چنين نقل مي كند :«به اتفاق رئيس جمهور و احمد آقا به خدمت امام رفتيم . وضع جبهه ها ، نيروها ، امكانات كشور و وضع دشمن را براي امام تشريح كرديم و دو راه بسيج نيروها و امكانات براي جنگ يا پذيرش ختم جنگ را براي امام مطرح كرديم . ايشان راه اول را انتخاب كردند ... به امام گفتم براي ادامه جنگ، فرماندهان از ما امكانات و وسايلي مي خواهند كه ما در شرايط فعلي كشور ، بودجه لازم را براي تهيه آنها نداريم . امام گفتند برويد از مردم ماليات بگيريد . به ايشان گفتم اين كار را قبلاً كرده ايم و ديگر گرفتن ماليات بيشتر از مردم براي دولت امكان ندارد و ميزان آن به حداكثر خود رسيده است (!!) امام گفتند خب استقراض كنيد . پس از اين مسئله به امام گفتم نيروهاي مردمي به جبهه نمي آيند (!!) امام گفتند من براي حل اين مشكل به مردم حكم جهاد مي دهم . گفتم در كشور ارز نداريم تا بعضي نيازهاي جنگ را از خارج خريداري كنيم (!) امام گفتند براي آن راهي پيدا كنيد . برويد نفت پيش فروش كنيد» . 380
از عبارات فوق مشخص مي شود كه قبل از آن كه آقاي محسن رضايي نامه دوم تير ماه 67 خود را بنويسد و پيش از آن كه دولت در تيرماه 67 اعلام كند كه توان اداره جنگ از نظر اقتصادي را ندارد ، و نيز پيش از آن كه خاتمي نامه عدم استقبال مردم از جبهه ها را بنويسد ؛ اين موارد پيشاپيش از سوي آقاي هاشمي رفسنجاني بيان شده بود !!
آقاي هاشمي در يادداشت 31 خرداد 67 خود مي نويسد :« با دكتر [حسن] روحاني در باره كيفيت ختم جنگ يا كيفيت جنگيدن با بسيج امكانات ، بحث طولاني داشتيم ». 381
يعني آقاي هاشمي علي رغم آن كه امام حكم به ادامه مقاومت داده ، ولي باز هم به دنبال رايزني با اشخاص مختلف براي منصرف كردن امام است .
ايشان در يادداشت 4 تير 67 مي نويسد : «در ساعت هفت صبح ، آقاي محمد فروزنده ( رئيس ستاد كل سپاه ) اطلاع داد دشمن در طلائيه خط ارتش را شكسته و از پد خندق و پد شرقي جزيره [مجنون] از كمين عبور كرده و در خط درگيرند و تعدادي از مصدومان شيميائي را به اهواز آورده اند ... براي اخذ آخرين نظريه به زيارت امام رفتم ؛ گفتند مقاومت تا آخرين حد ... عصر دوباره سران قوا در دفتر آقاي موسوي اردبيلي جلسه داشت . قرار شد براي تكميل حجت بار ديگر با امام مذاكره شود . با آقايان خامنه اي ، احمد آقا و موسوي اردبيلي به زيارت امام رفتيم . نماز مغرب و عشاء را با ايشان خوانديم . توضيحات لازم را در باره وضع جنگ و عواقب احتمالي ادامه جنگ داديم . باز هم ايشان تأكيد بر تداوم جنگ داشتند.» 382
همان گونه كه ملاحظه مي گردد ، آقاي هاشمي علي رغم تأكيد چند باره امام بر تداوم مقاومت و علي رغم حكم صريح چند باره ايشان ، باز هم به هر وسيله اي چنگ مي زند تا از اجراي حكم امام شانه خالي كند و به هر صورتي هست ، ايشان را به سازش بكشاند .
ايشان در يادداشت 10 تير 1367 نيز مي نويسد: «عصر احمد آقا آمد. در باره راههاي ختم جنگ مذاكره كرديم» !383
آقاي حسن روحاني نيز در مصاحبه اي مي گويد :
«شرايط ما به گونه اي بود كه در اواسط تيرماه 1367 به مرحله خاصي رسيديم . جلسات متعددي با فرماندهان نظامي در جبهه گذاشته شد كه يك جلسه بسيار مهم در اهواز بود . آقاي هاشمي در آن جلسه به عنوان فرمانده جنگ و من به عنوان رئيس ستاد قرارگاه خاتم الانبياء و رئيس پدافند هوايي حضور داشتم . آقاي هاشمي از فرماندهان در مورد نيازهايشان و اين كه آيا مي خواهند جنگ را ادامه دهند يا خير (!) ، صحبت كردند .آنها گفتند كه ما مي خواهيم جنگ را ادامه دهيم ولي امكانات مي خواهيم ... بعد از آن جلسه ، من و آقاي هاشمي به تهران برگشتيم . تصميم آقاي هاشمي اين بود كه اگر امام قصد پايان جنگ را داشته باشد (!) خودش به عنوان جانشين فرمانده كل قوا ، آتش بس يا پذيرش قطعنامه را اعلام كند (!)... به او گفتم اگر امام اين پيشنهاد را بپذيرند ، شما كار مهمي كرده ايد(!) 384
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
372- درباره رابطه موسوي و هاشمي- هفته نامه مثلث 26 مهر 88 ص 30
373- محمدرضا موحدي، مناقشه هايي براي تمام فصول، هفته نامه مثلث، 20 تير 1389، ص 30
374- پذيرش جام زهر، پيشين، ص 110
375- پايان دفاع، آغاز بازسازي، پيشين ص 579
376- پذيرش جام زهر، پيشين ص 20
377- زهرا فروتني، مباني تصميم گيري استراتژيك امام خميني، تهران، پژوهشكده امام خميني، 1387، ص 491
378- سايت خبري رجانيوز، سوم فروردين 1389
379- دو لشكر، يك جبهه، پيشين، ص 4
380- نگاهي به روند پايان جنگ و پذيرش قطعنامه 598، پيشين
381- پايان دفاع، آغاز بازسازي، پيشين، ص 180
382- همان، ص ص 187- 185
383- همان، ص 193
384- سايت خبري آفتاب 26 تير 1390
پاورقي
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14