(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 3  آبان  1391 - شماره 20340

نگاهي به دلايل ممنوعيت پخش شبكه هاي ايراني
از چه چيز ترسيدند؟
نكاتي درباره فيلم ضدانقلابي «يك خانواده محترم»
به كوري چشم شما؛ ثبت است بر جريده عالم دوام ما!
گزارشي از هفتمين جشنواره دانش آموزي فيلم دفاع مقدس
تجلي شور انقلاب در ميان كودكان زلزله زده
گزارشي از مراسم رونمايي انيميشن «عطر ولايت»
تمرين پيروزي در آخرالزمان
سعيد مستغاثي رئيس سابق انجمن منتقدان:
سينماي ايران به كجا مي رود؟


نگاهي به دلايل ممنوعيت پخش شبكه هاي ايراني

از چه چيز ترسيدند؟

مصطفي انصافي
طي هفته گذشته اتحاديه اروپا در راستاي فعاليت هاي ضدايراني و در تكميل فرايند تحريم ها عليه ايران اسلامي تصميم گرفت تا شركت ماهواره اي يوتل ست را از پخش شبكه هاي ايراني كه از ماهواره هات برد منتشر مي شدند منع كند. اين گونه تحركات زواياي خاصي دارد كه پويش در آنها براي ما كه ساكنان اين كشور بانفوذ در منطقه اي متلاطم هستيم قابل تامل است.
نكته اول اينكه عمده برداشتي كه از اين تصميم اتحاديه اروپا مي توان داشت اين است كه شبكه هاي ايراني براي مخاطبان برون مرزي به خصوص ملت هاي عرب كه درگير جنبش بيداري اسلامي بودند تاثيرات قابل توجهي داشته است. چراكه در صورت نداشتن تاثير؛ دليلي بر ممنوعيت پخش اين شبكه ها نبود. ماهواره هات برد 10هزار شبكه ماهواره اي اعم از مبتذل و حتي شبكه هاي متعلق به گروهك هاي تروريستي وابسته به القاعده و وهابيون را پوشش مي دهد، بدون هيچ اعتراضي از جانب غرب، چرا كه آنها خود مي دانند كه اين گونه شبكه ها هيچ گاه نفوذي در ميان اذهان عمومي ندارند.
نكته بعدي به تحولات يكسال اخير در منطقه بازمي گردد. بنا به نظرسنجي ها، شبكه هاي العالم، الكوثر، پرس تي وي، جام جام1 و 2، سحر و... بيشترين تاثيرگذاري را روي مخاطبان عرب در فرايند بيداري اسلامي داشته اند و توانستند با هوشيار كردن اذهان ملت هاي عرب آنها را در راه پيگيري مطالبات برحقشان تشويق كنند. از اين رو طبيعي بود كه غرب كه از اين حوداث متضرر شده بود در برابر فعاليت اين شبكه ها مقاومت كند.
شبكه العالم كه نقش موثر و فعالي را در اطلاع رساني و آگاهي افكار عمومي مخاطبان عرب در رويدادهاي مهم منطقه اي و فرامنطقه اي به ويژه در جريان حمله غرب به عراق، و همچنين تجاوز نظامي رژيم اشغالگر قدس به غزه و لبنان داشته، حدود دو سال قبل به درخواست شيخ نشين هاي عرب، به صورت كاملا غيرقانوني از روي ماهواره هاي عرب ست و نايل ست حذف شد. اين شبكه كه طبق اذعان نظرسنجي هاي صورت گرفته از سوي سازمان هاي بي طرف، توانست تاثيرگذار بودن خود را در جريان بيداري اسلامي در آگاه سازي افكار عمومي مخاطبان عرب ثابت كند، همچنان با ارسال پارازيت و حملات مستمر سايبري مواجه است. شبكه پرس تي وي نيز در اين بين بارها در كشورهاي غربي مدعي آزادي رسانه و بيان، هدف انواع پارازيت و برخوردهاي غيرقانوني و غيراخلاقي قرار گرفته و از ماهواره هاي برخي از اين كشورها حذف شده است. اين درحالي است كه همه شبكه هاي فركانس ياد شده در هاتبرد، از جمله العالم، پرس تي وي، الكوثر، شبكه خبر، سحر1 و2، و جام جم 1و 2، همواره برخلاف انحصار خبري شبكه هاي غربي و هم پيمانان منطقه اي غرب، تلاش كرده تا نظارت و ديدگاه هاي انسان هاي آزاده را به مخاطبان و افكار عمومي در جهان برسانند. شبكه العالم و پرس تي وي در كنار ساير شبكه ها توانست در بدو حركت بيداري اسلامي نقش بي بديل و بي نظيري را در بين رسانه هاي جهان به معرض نمايش بگذارد، چرا كه نگاه استكباري كه امروزه در جريان امپراتوري رسانه حاكم است توانست مسائل را به گونه اي به روايت و تصوير درآورد تا آنچه راويان استكباري از آن سواستفاده مي كنند را نزد افكار جهاني روشن سازند.
نكته سوم را بايد با اشاره به داعيه بزرگ غرب مطرح كرد، داعيه دفاع از آزادي بيان، همواره در غرب به عنوان يك تابو و امري مسلم تلقي مي شود. غرب با اقدام اخير خود نشان داد كه كوچك ترين اعتقادي به آزادي بيان ندارد بلكه صرفا از اين مقوله استفاده اي ابزاري مي كند. داعيه غرب پيرامون دفاع از تكثرگرايي و چند صدايي ادعايي پوچ و توخالي است كه تنها به درد پر كردن ويترين هاي رنگينشان مي خورد. چرا كه با منع پخش اين شبكه ها بار ديگر استبداد فرهنگي غرب بر همگان آشكار شد.
چهارمين و آخرين نكته به ما بازمي گردد كه تدابيري براي مقابله با اين اقدامات بينديشيم. مسئولان مربوطه بايد از طريق ديگر مجراها براي تداوم پخش اين شبكه ها اقدام كنند و در كنار اين كار ما نيز براي مقابله به مثل خبرنگاران شبكه هاي اروپايي را يا از كشور اخراج كنيم يا محدوديت هاي خاصي براي آنها بتراشيم.
كشور ما امروز در يك نبرد به سر مي برد، نبردي نرم و خزنده كه بيش از هر چيز ديگري به هوشياري مردم و مسئولان احتياج دارد تا بتوانند در اين چنين مواقعي واكنش هاي مشابه نشان دهند و تهديدات و توطئه هاي دشمنان را خنثي نمايند.
 


نكاتي درباره فيلم ضدانقلابي «يك خانواده محترم»

به كوري چشم شما؛ ثبت است بر جريده عالم دوام ما!

محمد قمي
باز هم جشنواره فيلم ابوظبي محفل وطن فروشان و عقده گشاياني شد كه از اين ملت زخم خورده اند و بابت اين زخم عميق و كشنده هر از گاهي زوزه كشان، به توهين و تحقير و تمسخر اين مردم و آمال و آلامشان روي مي آورند!
بله؛ البته اين بار نوبت آقاي محمد آفريده و كارگردان دست پرورده اش مسعود بخشي است تا براي جشنواره هاي باسمه اي و زرورقي و سياسي كار شيخ نشين هاي شكم باره «حاشيه» خليج فارس خوش رقصي كنند!
فيلم ضدايراني «يك خانواده محترم» در جريان برگزاري ششمين جشنواره بين المللي فيلم ابوظبي در امارات به نمايش درآمد و جايزه «مرواريد سياه» بخش «افق نو» را نيز دريافت كرد.
كلمات را مي بينيد؟ هر يك معاني خاصي را به ذهن متبادر مي كنند! خاصه «افق نو»اش؛ آن هم افق نويي كه با همت مديران نهادهاي شبه دولتي مثل «سيما فيلم» و از محل بيت المال مسلمين و با مديريت و تهيه كنندگي برادر سابقا ارزشي به نام محمد آفريده و كارگرداني جوان فيلمساز دست پرورده اش مسعود بخشي فراهم آمده! مسعود بخشي را يادتان مي آيد؟ همان كارگردان مستند «تهران انار ندارد» كه جمهوري اسلامي را جاي نظام ستمشاهي قرار داده و با يك چوب رانده بود!
حقيقت آن است كه از كنار هم قراردادن قطعات پازل جشنواره ابوظبي مي توان تصوير روشن تري از آنچه در اين گعده سياسي و ضدايراني به وقوع پيوسته به دست آورد.
جايزه مرواريد سياه در بخش افق نو براي فيلم ضدايراني «يك خانواده محترم»، جايزه بهترين بازيگر براي بازيگر از وطن گريخته فيلم هاي درجه هشت و مبتذل هاليوود به خاطر ارائه نقشي همراه با تصاوير مستهجن جنسي آن هم با رأي داوراني كه نيكي كريمي عضويت تام و تمامي در آن داشته است!
پيوند سياسي كاري و استهجان و فمينيسم ضداسلامي و ضدايراني!
در ادامه اين نوشتار به طور دقيق تر و تفصيلا به اين موضوع خواهيم پرداخت.
اما درباره نحوه ساخت اين فيلم و بودجه آن كه ظاهرا توسط سيمافيلم و از محل بيت المال مسلمين مثل هميشه با سخاوت و سخافت و بي شرمي هر چه تمام تر پرداخت شده ابهامات و سؤالات زيادي مطرح است و مسئولين امر هم كمافي السابق مشغول توجيه كار خود هستند، اما نكته آن است كه يك جشنواره ضدايراني مثل ابوظبي آن هم پس از جشنواره كن پذيراي اين فيلم مي شود و با نمايش و اهداي جايزه به آن، مسير هميشگي اين محافل سياسي كار و ضدايراني را در معرفي و مانور تبليغاتي براي يك فيلم زننده و چندش آور سياسي فراهم مي نمايد.
مهم ترين نكته اي كه درباره اين فيلم و جشنواره ابوظبي هم بايد به آن توجه كرد همين ويژگي تبليغاتي و كاركرد معرفي و عرضه است كه اين جشنواره هاي سياسي كار سال هاست آن را به عنوان يكي از مهم ترين وظايف شان برعهده گرفته اند و انصافا هم به خوبي از پسش برآمده و به عنوان شبكه تبليغاتي و فضاي حمايتي و هدايتي از فيلم ها به ايفاي نقش پرداخته اند.
گرچه آنچه در آن طرف آب ها و در اتاق فكر اين جشنواره ها مي گذرد نه در حيطه قدرت و تاثير ماست و نه باب ميل و براساس منويات و آرمان ها و خواسته هاي ما، اما آنچه در كشور خودمان و آن هم با بودجه بيت المال مي گذرد چه؟ اين هم بايد از قدرت ما خارج باشد و باب ميل جشنواره هاي ضدايراني شيوخ شكم باره «حاشيه» خليج فارس؟!
خيلي تكان دهنده است كه فردي با آن همه سوابق به اصطلاح ارزشي و ادعاهاي فريبنده، سر از اين فيلم درمي آورد و با گول زدن نهادي مثل سيمافيلم، بودجه اي كلان به نام فيلم هاي دفاع مقدسي مي گيرد و به كام اثري ضدايراني و وطن فروشانه، خرج فيلم كثيف و بي شرافتي مثل «يك خانواده محترم» مي كند.
حرف هاي مسئولين سيما فيلم اما در اين زمينه شنيدني است! همان حكايت نخ نما و دمده «كي بود؟ كي بود؟ من نبودم» معروف كه دوستان هر وقت گاف مي دهند و دستشان رو مي شود و رسوايي به بارمي آورند، از آن شيوه مدد مي جويند!
اما پس از نمايش اين فيلم ضدايراني، رسانه هاي ضدايراني از آن استقبال كردند و نقدهايي را درباره آن منتشر كردند كه از جمله آنها پايگاه خبري ميدل ايست آنلاين است.
نقد اين رسانه ها از خيلي جهات تأمل برانگيز و عبرت آموز است و از آن جمله اينكه مافياي شبه اپوزيسيون ايراني كه با بودجه مردم عليه مليت و فرهنگشان فيلم مي سازد تا چه اندازه بي حميت و ناجوانمرد است كه با اثر توليدي اش تا اين اندازه دشمنان را به شعف و شگفتي آورده و به چنين سخناني واداشته.
مانند آنچه منتقد پايگاه اماراتي «ميدل ايست آنلاين» در نقد خود بر فيلم يك خانواده محترم نوشت و با الهام از اين اثر انواع توهين ها را نثار انقلاب و نظام اسلامي و امام خميني(ره) نمود.
منتقد روزنامه السفير كه اين فيلم را روايت توحش ايرانيان توصيف كرده و نوشته است: «يك خانواده محترم» جامعه [ايراني پس از جنگ] را احاطه شده در بيماري و تحقير شده نشان داده كه شخصيت هاي آن از اينكه جامعه وحشي ايراني معاصر را با سوءاستفاده از قوانين لخت كنند ابايي ندارند.» (به نقل از خبرگزاري فارس)
حالا بايد ديد مسئولين امر و به ويژه فراهم كنندگان بودجه و زمينه ساخت فيلم زننده «يك خانواره محترم»- سيما فيلم و شخص محمد آفريده تهيه كننده فيلم- در اين ميان چه پاسخي براي افكار عمومي دارند؟!
اما پاسخ ملت ايران به برگزاركنندگان اين جشنواره هاي دلال مسلك شغال پسند كوچك و سياسي كار هم اين است كه به كوري چشم شما و به رغم خواست رؤسايتان «ثبت است بر جريده عالم دوام ما...».
 


گزارشي از هفتمين جشنواره دانش آموزي فيلم دفاع مقدس

تجلي شور انقلاب در ميان كودكان زلزله زده

مهدي اميدي
به كوري چشم حسودها، آذربايجان زنده و پور شور است، مثل همه ايران؛ اين پيامي بود كه كودكان و نوجوانان زلزله زده شركت كننده در هفتمين جشنواره دانش آموزي فيلم دفاع مقدس همراه با هنرمندان و رزمندگان شركت كننده در اين جشنواره به همه جهان صادر كردند. اتفاقي كه بار ديگر اتحاد انقلابي نسل جوان و آينده ساز ايران را آن هم در ميان مردمي كه هنوز از غم از دست دادن عزيزانشان داغدار هستند جلوه بخشيد. جشنواره اي كه نشان داد تنها در سايه انقلاب اسلامي و ياد دفاع مقدس است كه مي توان وحدت و يكدلي و شور و شعور را تجلي داد.
هفتمين جشنواره دانش آموزي فيلم دفاع مقدس از 16 تا 27 مهر با همت خودجوش جمعي از رزمندگان و هنرمندان دفاع مقدس و همراهي با كودكان و نوجوانان مناطق زلزله زده شمال شرقي كشورمان برگزار شد. محمدحسين صفار هرندي، پرويز پرستويي، نورالدين عافي، حبيب احمدزاده، سعيد سياح طاهري، مالك سراج، كورش سليماني، علي صالحي و ... ازجمله اهالي فرهنگ و هنر دفاع مقدس بودند كه در اين جشنواره حضور يافتند و همراه با فرزندان زلزله زده سرود پيروزي و حماسه را خواندند.
اين حركت با نيت نذر فرهنگي و با هدف كم كردن آلام تمامي كودكان و نوجوانان مناطق زلزله زده آذربايجان شرقي، در شهرستان هاي اهر، ورزقان، هريس و بخش هاي خواجه، هوراند و خاروانا با تمامي روستاهاي تابعه، برگزار شد و بيش از 41 هزار دانش آموز مقاطع تحصيلي دبستان، راهنمايي و دبيرستان به همراه معلمان خود در آن شركت كردند .
مخاطب اصلي اين جشنواره دانش آموزان آسيب ديده حتي از دورترين و صعب العبورترين مناطق بودند كه برنامه هاي فرهنگي شاد و در عين حال آموزنده اي جهت بازگرداندن روحيه اميد و نشاط براي آن ها برگزار شد. نكته جالب اين بود كه بسياري از اين بچه ها تاكنون به سينما نرفته بودند كه در قالب اين جشنواره اين كار را نيز تجربه كردند.از قسمت هاي اصلي اين جشنواره، اجراي سرودهاي دسته جمعي از جمله (اي ايران) توسط دانش آموزان با همراهي «پرويز پرستويي» و «نورالدين عافي» (راوي آذري كتاب نورالدين پسر ايران) و نمايش فيلم طنز دفاع مقدسي »تخم مرغ جنگي« به همراه انيميشن »شكرستان« و برگزاري مسابقات صميمي، همراه با اهداي جوايزي همچون عروسك شخصيت هاي «شكرستان» و وسايل تحصيلي مورد نياز اين عزيزان بود، كه تماما با شور و استقبال اين آينده سازان كشور روبرو شد .
در ادامه نيز «پرويز پرستويي» به معرفي و ذكر عبرت هايي از خواندن كتاب هاي دفاع مقدسي از جمله «نورالدين پسر ايران»، «دا»، «بابا نظر»، «كوچه نقاش ها»، «شنام»، «پايي كه جا ماند» و «بچه هاي كفيشه» پرداخت و با دعوت از «نورالدين عافي» بر روي صحنه، اين اسطوره زنده آذربايجاني دفاع مقدس را به حاضران هم استاني اش معرفي كرد تا به ذكر خاطراتي شيرين و در عين حال عبرت انگيز و اميدبخش بپردازد .
در انتهاي هر مراسم نيز به تمامي معلماني كه به همراه شاگردانشان در مراسم شركت كرده بودند، كتابهاي معرفي شده هديه داده مي شد تا در آينده و با مطالعه بيشتر، اين فرهنگ انسان ساز را هرچه بهتر به آنان منتقل كنند .
خوشبختانه در طي 12 روز برگزاري جشنواره كه در دو سانس مدرسه اي صبح و بعدازظهر (كه در بيشتر مواقع به صورت همزمان در دو شهر برگزار مي شد) برگزاركنندگان برنامه توانستند قريب به اتفاق تمامي دانش آموزان روستايي و شهري منطقه گسترده زلزله زده ارسباران را با طي مسافت هاي چند ساعته بصورت رايگان در اين جشنواره شركت داده و پذيرايي كنند .
در انتها و در جمع بندي از نظرات معلمان و دانش آموزان و اولياء و مسئولين محلي مشخص شد كه جشنواره در تامين اهداف انساني، اسلامي و ملي خود براي شادي بخشي و ارتقا روحيه در منطقه كاملا موفق بوده و همگي شركت كنندگان با شعف زياد خواستار تكرار چنين جشنواره هايي در آينده اي نزديك شدند .
اين جشنواره همچون شش دوره گذشته با دبيري «سعيد سياح طاهري» از جانبازان و يادگاران هشت سال دفاع مقدس و با مديريت«حبيب احمدزاده» برگزار شد . پشتيبانان اصلي برگزاري اين جشنواره مردمي عبارت بودند از جشنواره فيلم مقاومت، بنياد فرهنگي روايت، حوزه هنري، سازمان تبليغات اسلامي، انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس، نواحي مقاومت سپاه عاشورا در منطقه ارسباران، بسيج هنرمندان، انتشارات سوره مهر، دانشگاه هنر، واحد انيميشن حوزه هنري، معاونت هنري بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس استانداري و ادارات آموزش و پرورش استان آذربايجان شرقي، فرمانداري ها و شهرداري ها و بخشداري هاي مناطق اهر، هريس، ورزقان، هوراند ، خواجه، خاروانا و روستاهاي تابعه.
درس زندگي را از اسوه هاي مقاومت و پايداري آموخته ام
هنرمند برجسته عرصه دفاع مقدس گفت: از زندگاني و سيره و منش جانبازان و ايثارگران درس بگيريم و بدون ريا و شعار بايد بگويم من از اين اسوه هاي مقاومت و پايداري درس زندگي آموخته ام .
پرويز پرستويي در حاشيه هفتمين جشنواره فيلم دانش آموزي دفاع مقدس در اهر اظهار كرد: امروز دشمن با هجمه فرهنگي و جنگ نرم سعي در نفوذ در خانه هاي ما را دارد .
به گزارش فارس، وي گفت: امروز دشمن با جنگ نرم و سرمايه گذاري ميلياردي در حوزه فرهنگي بدون استفاده از اسلحه سعي در نفوذ به خانه ها دارد، از اين رو سعي كنيم با تقويت برنامه هاي فرهنگي و معنوي همچنين انتقال فرهنگ ايثار و پايداري قبل از ديگران اين فرهنگ معنوي را به خانه ها بياوريم تا جوانان و نوجوانان ما از تهاجم فرهنگي، جنگ نرم و فرهنگ منحط غربي مصون بمانند .
پرستويي در ادامه وظيفه و رسالت دستگاه هاي فرهنگي كشور را در اين زمينه بسيار مهم و تأثيرگذار عنوان كرد و بر برنامه ريزي مناسب در تداوم اينگونه برنامه ها در راستاي جذب مخاطبان تأكيد كرد .
وي گفت: متأسفانه تاكنون در زمينه ترويج فرهنگ پايداري كارهاي مناسبي صورت نگرفته است، از اين رو لازم است اين ايثارگري ها و جانبازي ها همچنين روش و منش اين يادگاران دفاع مقدس در كتاب هاي درس ما به عنوان يك درس مهم و با اهميت با شيوه و مضمون مناسب و درخور سليقه مخاطبان مورد توجه جدي قرار گيرد .
پرستويي، در ارتباط با جشنواره فيلم دانش آموزي دفاع مقدس نيز گفت: به خاطر زلزله اخير، مناسب ديديم هفتمين سال برگزاري اين جشنواره را در مناطق زلزله زده ارسباران برگزار كنيم كه خوشبختانه با استقبال بسيار خوب دانش آموزان و معلمان روبه رو شده و با نظرسنجي كه انجام داديم بازخورد و بازتاب اين جشنواره در بين معلمان و مخاطبان دانش آموز بسيار موفقيت آميز بوده است .
 


گزارشي از مراسم رونمايي انيميشن «عطر ولايت»

تمرين پيروزي در آخرالزمان

مراسم رونمايي از انيميشن «عطر ولايت» با حضور خانواده شهدا و عوامل توليد اين انيميشن در فرهنگسراي ولا برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمين اصفهانيان، كارشناس مذهبي انيميشن «عطر ولايت» در اين مراسم گفت: شرافت و عظمت اين ملت به واسطه نسلي است كه خانواده شهدا تربيت كرده اند و هر قدمي كه در اين كشور برمي داريم مرهون تلاش شهدا است.
وي تأكيد كرد: دفاع مقدس گنجينه عظيمي براي حركت به سمت آن هدف مقدس و نهايي است كه اين هدف را فراموش كرده ايم.
اين كارشناس گفت: فيلم «عطر ولايت» به ما يادآوري مي كند كه دوران دفاع مقدس چه بوده و ما بايد چشمانمان را باز كنيم و ببينيم طراز فيلم هاي دفاع مقدس سينما چيست؟
مسعود صمدي، كارگردان «عطر ولايت» نيز در اين مراسم گفت: زندگي رزمندگان همه تحت تأثير جمله اي از حضرت امام(ره) بوده است مبني بر اينكه انقلاب اسلامي ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم داري حضرت حجت(عج) است و يادآوري كردند كه كاروان انقلاب اسلامي به جايي ختم مي شود و افق آن ظهور امام زمان(عج) است.
وي تأكيد كرد: ما مي خواستيم در فيلم تذكري دهيم و بگوييم كه اگر هم اكنون پيروزي هايي را به دست آورده ايم و در امنيت و آرامش كامليم همه ناشي از ولايت مداري رزمندگان بوده و هم اكنون بحث تبعيت از حضرت آقا را داريم كه نوعي تمرين براي ظهور امام زمان(عج) است كه اگر در اين تمرين موفق شديم، مي توانيم در ركاب حضرت حجت باشيم.
صمدي با اشاره به اين كه تبعيت بالاترين بحث است ادامه داد: براي ديدن اباصالح مهدي(عج) بايد صالح باشيم كه رمز صالح شدن نيز در فيلم آمده و آن تقوا و كسب تبعيت و معرفت از آقا و بصيرت ماست.
حسين گيتي، منتقد سينما و كارشناس انيميشن نيز در خصوص «عطر ولايت» گفت: اين انيميشن يك بار در جشنواره جهاني فيلم كودك و نوجوان در شهر اصفهان و بار ديگر در فرهنگسراي ولاء مرا مورد لرزش قرار داد.
وي افزود: سينماي جنگ در جهان قطعا تنها به موضوع جنگ مي پردازد، اما در سينماي ما علاوه بر جنگ، ارزش هاي جنگ نيز جاي دارد.
اين منتقد ادامه داد: آنچه در جهان وجود ندارد و تنها در ايران ديده مي شود، سينماي دفاع مقدس است و بايد ارزش هاي جنگ و دفاع مقدس را به شكلي كه مي توان بروز داد.
وي گفت: اين انيميشن توانست به خوبي يك روايت جنگي را نشان دهد و شخصيت پردازي آن در قالب ارزش هاي دفاع مقدس شكل گرفته است.
گيتي بااشاره به فيلم «عطر ولايت» تصريح كرد: اين فيلم به سينماي انيميشن تعلق دارد كه مي تواند غيرممكن ها را به ممكن تبديل كرده و به ذهنيت انسان پر و بال دهد و آن چيزي كه انسان دوست دارد را نشان مي دهد.
اين منتقد بيان كرد: داستان به شيوه ابتدا به ساكن شروع نمي شود و مدام در طول انيميشن صحنه ها عقب و جلو مي رود و جنبه هاي دراماتيك در جايي است كه سيد ما در يكي از شهرهاي كردستان مدام به ياد رشادت ها مي افتد و در نهايت در يك شب باراني تمام مي شود.
در پايان اين برنامه نيز خانواده هاي شهيد مرتضي كردي، سيف الله داد، داود قرباني و محمدرضا عرب از عوامل توليد اين انيميشن تقدير به عمل آوردند.
 


سعيد مستغاثي رئيس سابق انجمن منتقدان:

سينماي ايران به كجا مي رود؟

رئيس سابق انجمن منتقدان گفت: شرايط سينماي ايران اين گونه باقي نخواهد ماند و آينده درخشاني در انتظار آن است.
سعيد مستغاثي، منتقد سينما و مستندساز در جلسه هفتگي انصار حزب الله گفت: در اغلب فيلم هاي سينماي ايران، اگر آن پوشش هاي خاص نباشد، متوجه نمي شويم كه اصلا مربوط به ايران است؛ يعني نه شخصيت ها و نه فضاهاي آن هيچ يك ربطي به اين آب و خاك و سرزمين و آدم هاي آن ندارد. اين يك معضل بسيار بزرگ است.
اين منتقد تصريح كرد: الان بسياري از انديشمندان و اهالي و عناصر انقلاب از خود اين سوال را مي پرسند كه چرا اين طور شده و برخي از افراد حزب اللهي كه اوايل انقلاب در اين عرصه وارد شدند و هنوز هم فيلم هايشان باقي است، ؟! متوجه شرايط تحميلي نيستند ؟ به عنوان مثال اگر سريال «كوچك جنگلي» آقاي بهروز افخمي را نگاه كنيد مي بينيد در آن فيلم دقيقا آرمان هاي حضرت امام را بيان مي كند؛ اگر اين سريال را با فيلمي كه دو، سه سال پيش درباره امام خميني ساخت مقايسه كنيد، متوجه مي شويد چقدر متفاوت شده است و اين آدم عوض شده است. همين طور دوستان ديگر همچون حاتمي كيا، كمال تبريزي. چه شده است كه اين ها تغيير كرده اند؟ آيا شرايط عوض شده است.
وي ادامه داد: چرا در سينماي ما اغلب آدم هايي كه وارد شدند، تغيير كردند و انگار در يك كوزه اي رفتند كه راه برون رفتي، از آن وجود نداشت! به نظر مي رسد اين موضوع به ماهيت خود سينماي ما برمي گردد. چه مي شود كه معاونت سينمايي ارشاد كه خودش يك بچه حزب اللهي معتقد است، وقتي يك طرف ميز است خيلي اصولگرا و انقلابي است ولي وقتي به آن طرف مي رود دقيقا برعكس مي شود!؟ به قول شهيد آويني سينما يك ماهيتي دارد كه ما اگر از اين ماهيت غافل شويم، ما را ناخودآگاه در خود مي بلعد.
كارگردان «راز آرماگدون» در ادامه گفت: با نگاهي به تاريخ سينماي ايران متوجه مي شويم، سينما در دوراني به اين مملكت وارد شد كه سيل هجوم تجدد وارداتي به كشور شروع شده بود و درصدد بودند كه ريشه دين را از اين مملكت بركنند و مردم را از هويت اسلامي خويش خالي كنند.
مستغاثي افزود: فيلم حاجي آقا آكتور سينما به عنوان اولين فيلم آكتور سينماي ايران موجود است. در اين فيلم ما شاهد تمسخر يك ارزش اسلامي و ايراني هستيم. ما متاسفانه حاجي را در سينماي ايران زياد مورد تمسخر قرار داده ايم؛ درحالي كه در آمريكا كابوي را كه يك ارزش براي آنها تلقي مي شود هرگز مسخره نمي كنند. خشت كج از اولين فيلم سينماي ايران بنا نهاده مي شود. در آغاز اين سينمايي كه توسط فراماسون ها و كلوب هاي روتاري و عناصر صهيونيسم درست مي شود، ارزش هاي اسلامي هدف قرار مي گيرد و معلوم مي شود ماموريتش چيست. سينما نيامده كه فقط سرگرم كند يا آدم ها را با فرهنگ كند و دقيقا بر ضد فرهنگ جامعه كار مي كند.
وي ادامه داد: حتي آن سينمايي كه به اسم موج نو آمد و آدم هايي مثل بيضايي و مهرجويي مقتداي سينماي بعد از سال57 محسوب مي شدند، ارزش هاي اسلامي را عريان تر مي كوبيدند؛ به رغم اينكه پرچم ظاهري مخالفت با پرچم شاه را داشتند، ولي از طرف دفتر فرح پهلوي حمايت مي شدند و از طرف كساني مثل پهلبد و راديو و تلويزيون زمان شاه پول مي دادند تا امثال مهرجويي و بيضايي و ابراهيم گلستان و غيره فيلم بسازند. يعني اينها به اسم مخالفت با جريان فيلم فارسي آمدند ولي مستقيما از جيب فرح پول مي گرفتند. يعني موج نويي ها مستقيما با دربار ارتباط داشتند. همين هايي كه بعد از انقلاب جلوي پاي شان فرش قرمز انداختند و به آنان جايزه دادند و هنوز هم آنها را روي سرشان حلواحلوا مي كنند و از اينها تقدير مي كنند. اين درحالي است كه امثال كيميايي هيچ وقت نگفته كه من طرفدار انقلاب اسلامي هستم.
مستغاثي تصريح كرد: متاسفانه مسئولين سينمايي بعد از انقلاب ما اسير يك تحليل غلط مي شوند و اين سينماي موج نو، سينماي روشنفكري كه به اصطلاح ضد ابتذال و ضد فيلم فارسي بوده است الگوي آنان مي شود و سينماي نوين ايران را بنيان مي نهند.
وي افزود: همان طوري كه در دانشگاه هاي ما جرقه هايي زده شده و توليد علم سرعت گرفته است و از درون آن انسان هايي مثل شهيد مفتح، شهيد باهنر و شهيد بهشتي و دكتر ولايتي بيرون آمدند و اين ها جرقه بودند، ما در سينماي بعد از انقلاب هم چنين جرقه هايي داشتيم. البته سينما عوض نشد و همان خشت كجي كه از زمان مظفرالدين شاه بنيان گذاشته شد، ادامه پيدا كرد؛ منتها فيلم هاي خوبي هم ساخته شد كه اصلا نمي توان منكر اين ها شد و برخي مسئولين تلاش هايي كردند تا اين سينما اسلامي شود؛ امثال آويني ها و فيلم هايي مثل «مهاجر» و «ديده بان» و امثالهم كه اصلا غيرقابل نفي هستند.
اين منتقد سينما ادامه داد: به قول بسياري از كارشناسان، سينماي ما اصلا بعد از انقلاب متولد شد و به بسياري از تخصص ها بعد از انقلاب دسترسي پيدا كرديم؛ از جمله صدابرداري، جلوه هاي ويژه فيلمبرداري، تدوين و كارگرداني درست كه اصلا در صحبت هاي قبل از انقلاب وجود نداشت. حتي سينما در زمينه تكنيك بعد از انقلاب متولد شد. اما متأسفانه آن خشت كج و تفكر ماسوني كه مانده بود نگذاشت اين جرقه ها به يك سيستم تبديل شود و اين تفكر ماسوني كه از زمان قاجاريه شروع و در زمان پهلوي رشد كرده بود خودش را به اين سينما تحميل كرد؛ چون در دانشگاه هاي ما باقي ماند در نتيجه فارغ التحصيلان ما هم به روش غربي فكر مي كنند هر چند مؤمن و معتقد و حزب اللهي هم باشند. ولي براي اين ها سينما چيزي جداي از دين شد و اين را در ذهن هنرمندان و فيلم سازان و مسئولين فرهنگي ما جا انداختند؛ به طوري كه اگر امروزه از سينماي اسلامي نام ببريم همه مي خندند. يعني فيلم سازان مسلمان ما خجالت مي كشيده و مي كشند كه در فيلم شان از يك ماجراي اسلامي ياد كنند.
وي به انتقاد از مقايسه موضوع خيانت در سينماي امروز ايران با قصه حضرت يوسف(ع) در قرآن پرداخت و گفت: مسئول سينمايي ما مي گويد مگر ما مي توانيم خيانت را از سينمايمان حذف كنيم و آن را با داستان حضرت يوسف(ع) در قرآن مقايسه مي كند(!) چه ربطي است بين فيلمي كه در آن همه به يكديگر خيانت مي كنند با داستان حضرت يوسف در قرآن؟! اين جسارت نيست به قرآن كريم وقتي كه در يك فيلم به سبك فيلم فارسي، زن چون شوهرش به او خيانت كرده و با يك زن ديگر رفته است، زن هم با يك مرد ديگر مي رود(!) آيا داستان حضرت يوسف(ع) اين چنين است؟ آيا فهم مسئولين سينماي كشور ما از قرآن در همين حد بوده است؟! چرا اين خيانت را نمي توانند حذف كنند؟ چون به قول يكي از كارگردان هاي سينمايي خيانت جزو يكي از 36 وضعيت نمايشي است. اين 36 وضعيت نمايشي از تفكرات شرك آميز يونان باستان آمده است كه 20 وضعيت آن راجع به زنا و امثالهم است.
مستغاثي تصريح كرد: درد ما آدم ها نيستند. اينكه آقاي فلان برود و آقاي بهمان بيايد، درد ما نيست؛ درد ما باقي ماندن تفكرات ماسوني است كه از حدود 120سال پيش در اين فرهنگ و سينما باقي مانده است. اين تفكر بايد از بين برود و تفكر انقلابي راه بيفتد. يعني شما نمي توانيد به يك فيلم ساز بگوييد كه مثلا اين تفكر غلط است. و اين كه اگر شما بخواهيد شخصيت پردازي كني، قرآني كار كن و چرا شخصيت پردازي ارسطويي مي كني؟ ارسطو مربوط به فرهنگ يونان است كه غرب از آن تغذيه مي كند. ما انسان قرآن داريم پس بايد شخصيت پردازي قرآني كنيم. تاريخ اسلام سراسر فراز و نشيب و نقاط جذاب و دراماتيك و اين همه شخصيت داريم.
وي ادامه داد: بايد گفتمان اسلامي راه بيفتد كه به نظر بنده متصدي اين مهم حوزه هاي ديني و علميه و مراكز علمي هستند. همين حوزه هاي علمي و ديني كه حدود 10قرن تمدن اسلامي را بر دنيا حاكم كرده بودند و لذا دشمنان كه اين موضوع را پي برده بودند حوزه هاي علمي و ديني را از دور خارج كردند. اگر نبود اسلام كه بيايد و هنر اسلامي داشته باشيم، مي گفتيم شما روشنفكرها راست مي گوييد. ولي به عنوان مثال ديوان حافظ نمونه هنر اسلامي است، مسجد شيخ لطف الله اصفهان نمونه هنر اسلامي است. ما آن قدر هنر اسلامي داريم كه توانسته همه دنيا را فتح كند.
مستغاثي همچنين درباره آينده سينماي ايران گفت: شرايط اين گونه باقي نخواهد ماند. بنده به آينده خوشبين هستم... در همين جشنواره عمار كه سال گذشته برگزار شد استعدادهاي خوبي از ميان بچه حزب اللهي ها بيرون آمد. همين سريالي كه درباره شهيد حسن باقري از تلويزيون پخش مي شود مربوط به گروه جديدي از فيلم ساز و فيلمنامه نويس و غيره است. اگر ساخت چنين فيلم هايي ادامه پيدا كند، آرام آرام گروه قبلي كنار زده خواهند شد.
وي ادامه داد: امروز خيلي از بچه ها در حوزه و جاهاي مختلف استعدادهاي خوب براي فيلمسازي دارند، منتها مي ترسند. در صورتي كه اين هايي كه امروز سينماي ايران را قبضه كرده اند، خيلي از اين ها حتي به دانشكده هم نرفته اند و هنوز هم بلد نيستند دوربين به دست بگيرند. ولي متاسفانه به گونه اي خودشان را قالب كرده اند كه گويي فيلمساز هستند.
مستغاثي در پايان تاكيد كرد: بچه هاي حزب اللهي بايد خودشان را باور كنند و فيلمنامه و قصه بنويسند و فيلم بسازند؛ چرا كه ديگر وقت نقد كردن نيست، بايد وارد ميدان شد.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14