(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 15  آبان  1391 - شماره 20349

چرا در روابط اجتماعي حقوق متقابل رعايت نمي شود؟ (بخش دوم)
مصافحه همدلي در ديوان اخلاق اسلامي



چرا در روابط اجتماعي حقوق متقابل رعايت نمي شود؟ (بخش دوم)
مصافحه همدلي در ديوان اخلاق اسلامي


روز در اسلام با سلام آغاز مي شود و اين سلام كه بسيار بر آن سفارش شده كليد تعامل اجتماعي سازنده است. شايد به گزاف نگفته باشيم كه در هيچ ديني به اندازه دين اسلام به تعاملات اجتماعي در قالب صله رحم با اقوام و خويشان، توجه به همسايگان، مدارا با دشمنان و مهرباني كردن به كودكان توصيه نشده است.
جاي جاي متون اسلامي را كه ورق مي زنيم در هر ورقي شايد ده ها مورد نكته اخلاقي ريز آورده شده است.
علاوه بر آن متون ادبي ايراني نيز لبريز از شعرها و داستان هاي پند آموز هستند كه اگر با نگاهي عبرت آموز بنگريم، درس هاي بزرگي خواهيم گرفت.
حاشا و كلا كه با چنين پشتوانه غني اخلاقي باز هم به بي راهه برويم و از اصل خويش دور بيفتيم.
افسوس و صدافسوس! در خم كوچه پس كوچه هاي زندگي آن چنان به خود مشغوليم كه سلام هاي بسياري را بي پاسخ مي گذاريم و با گردن فرازي به دنيا و اطرافيان فخرفروشي مي كنيم. در مسير منيت ها حاضريم خيلي چيزها را قرباني كنيم تا همان شود كه به نفع ماست.
علوم انساني دايره وسيعي دارد. براي مثال كارشناسان اين حوزه فرهنگ را با 360 تعريف پيش روي عموم قرار داده اند و نهايتا اين خود مردم هستند كه بهترين تعاريف را بر مي گزينند. اما يك تعريف يك خطي در باب سبك زندگي وجود دارد كه همه به آن آگاهند. سبك زندگي يعني نحوه، شيوه و روش گذراندن زندگي و پيگيري اهداف و مقاصد. سبك زندگي چيزي متعلق به يك مقطع خاص از عمر آدمي نيست، بلكه در تمام طول عمر افراد از ابتدا تا پايان زندگي جاري و ساري خواهد بود.
اما در دين مبين اسلام كه براي كوچكترين موارد زندگي بشر دستوراتي دارد، بايد سبك زندگي يك مسلمان مبتني بر آموزه هاي الهي و دقيقا عين فرامين الهي باشد. وقتي ولي امر مسلمين حضرت آيت الله خامنه اي سوالاتي را در پيرامون سبك زندگي در جمع جوانان خراسان شمالي مهرماه امسال مطرح كردند، به اين معناست كه ايشان مي خواهند ما را متوجه ريزه كاري هاي چگونگي عمل كردن به دستورات الهي كنند، وگرنه همه ما مي دانيم كه خدا در قرآن كريم از يك مسلمان چه انتظاراتي دارد؟
براي مثال خدا دستور داده كه نماز بخوانيد. اما اگر نماز بدون اخلاص خوانده شود، باز هم مورد پذيرش قرار نخواهد گرفت. پس بايد شيوه هاي خلوص نيت را دريافت، وگرنه همگان به ضرورت خواندن نماز آگاهند. مجموعه اين قبيل شيوه ها سبك زندگي را مي سازند.
شيوه هاي اسلامي سبك زندگي را استخراج كنيم
امروز بيش از هر زمان ديگري اين خلأ احساس مي شود كه براي عملي كردن اهداف و مقاصد زندگي مان به شيوه هاي ياد شده در مباحث ديني مان رجوع كنيم. شيوه هاي سبك زندگي يا در آيات آورده شده اند يا مي توان به استناد روايات آنها را استخراج كرد.
حجت الاسلام مهدي فاطمي راد استاد حوزه و دانشگاه مي گويد: «هر چند خيلي افراد معتقدند كه با تامل در كتب اسلامي مي توان هم اهداف زندگي را استخراج كرد و هم به ريزه كاري هاي سبك زندگي رسيد، ولي هنوز هم ضرورت دارد كه در باب سبك زندگي سوالاتي مطرح شود و پژوهشگران به طور خلاصه و مشخص نسخه هاي سبك زندگي را پيش چشم عموم قرار دهند.»
وي با اشاره به اين مهم كه خدا تنها به مسلماناني بها مي دهد كه مسير حقيقي را يافته اند و دستورات الهي را به نحوه شايسته اي عملياتي كرده اند، مي گويد: «براي مثال ما هميشه بر طبق آموزه هاي ديني مان به جوان گفته ايم اگر ازدواج كني نصف دينت كامل مي شود، اما خيلي كم در پي ترويج شيوه هاي ازدواج آسان و اسلامي بوده ايم. وقتي حكم الهي را به شيوه الهي عملياتي نكرده ايم، معلوم است كه از مسير اصلي پرت مي افتيم و كم كم تجمل گرايي و چشم و همچشمي ها موانع جدي براي تحقق دستور الهي مي شود.
الان مسئوليت استخراج شيوه هاي سبك زندگي اسلامي برعهده متخصصين دين است و بايد با كمك كارشناسان حوزه علوم انساني نگاه مردم را به شيوه هاي بومي و اسلامي سبك زندگي معطوف كرد.»
وي با اشاره به اين كه اسلام براي كوچك ترين مسائل زندگي شيوه هاي تحقق اهداف را نيز عنوان كرده مي گويد: «خوشبختانه ما از اين حيث در علوم ديني خود چيزي كم نداريم. از نحوه تربيت و برخورد با كودكان گرفته تا شيوه هاي اختلاط زن و مرد و ياحتي سبك معماري در آيات و روايات نكته هاي ريز و جالبي وجود دارد كه اگر به آنها عمل كنيم، زندگي مان مسير واقعي اش را خواهد يافت و به دام سبك زندگي وارداتي نمي افتيم.»
حجت الاسلام فاطمي راد، با گلايه نسبت به اين كه در جامعه فعلي مان احساس مي شود منيت ها جلو «ما شدن ها» را به شدت سد كرده اند، مي گويد: «وقتي خودخواهي فردي، روح جمعي را نشانه مي رود، سلامت جامعه به خطر مي افتد. ضمن اين كه خدا در جاي جاي آيات قرآن كريم فرموده اند كه دست خدا همراه جماعت است.
براي مثال در قرآن كريم آمده است كه خداوند قصد كرد بر قوم بني اسرائيل در يك مقطع زماني به دليل نافرماني شان عذاب وارد سازد، اما قوم بني اسرائيل در همان زمان درهاي خانه هاي خود را به روي يكديگر گشوده بودند و هرچه داشتند با هم استفاده مي كردند، بنابراين خداوند متعال نزول عذاب را برداشتند.
از روايات اسلامي اين چنين بر مي آيد كه هرگاه جمع ما جمع شود، مشكلات كمتر خواهند شد. در زمان جنگ تحميلي اين موضوع را ملت ايران بعينه تجربه كردند. چون همه آحاد ملت با هم بودند، توانستند در برابر اتحاد 46كشوري كه مستقيم ياغيرمستقيم در كمك به عراق سهيم بودند، بايستند و پيروز ميدان شوند.امام(ره) نيز جمله اي داشتند مبني بر اين كه «من» شيطان است.»
اين كارشناس مسائل اخلاقي در تكميل صحبت هايش مي گويد: «زيربناي مقاومت اقتصادي كه امروز در همه رسانه ها حرف آن زده مي شود، همين احقاق شيوه هاي سبك زندگي اسلامي است.
متاسفانه چون ما نمي خواهيم از خودخواهي ها و منفعت طلبي هاي يمان منفك شويم، در برابر اجرايي شدن شيوه هاي اسلامي زندگي اغماض مي كنيم، در حالي كه مي شود با قناعت و نگاه مقتصدانه اسلامي اقتصاد مقاومتي را به بهترين نحو به پيش برد. براي مثال درست است كه تحت شرايط اقتصادي روز نرخ دلار بالا رفته ولي اين كه به يكباره دلار به 4800 هزار تومان مي رسد، يك دليلش اين است كه برخي تنها منافع خود را لحاظ مي كنند و به تند شدن تب افزايش قيمت ها دامن مي زنند.»
از خودتان سوال كنيد خداوند متعال چه فرموده است؟!
ما بايد براي خانه، فرزند و زندگي مان چيزهايي را بپسنديم كه با نيازهاي بومي و نگرش هاي ملي مذهبي مان جور باشند.
به معماري آپارتمان هاي امروزي نگاه كنيد. كدام يك از اركان ساختمان هاي ما با سليقه ايراني و غيرت مذهبي مان سنخيت دارد؟
پروانه رحيمي، يك خانه دار با گلايه از سبك معماري مدرن امروزي مي گويد: «اين آشپزخانه هاي اپن و نيز پنجره هايي كه كاملا به پنجره هاي خانه همسايه ها اشراف دارند، مدلي نيست كه به درد زندگي يك مسلمان با نگرش هاي مذهبي بخورد. من وقتي جلو مهمانان در آشپزخانه اپن فعاليت دارم، هميشه در اين استرسم كه نكند نتوانم حجابم را حفظ كنم.
در حال حاضر متاسفانه در خيلي از اركان زندگي پيروي كوركورانه از شيوه هاي وارداتي داريم بدون آن كه حلاجي كنيم حقيقتا شيوه هاي اين چنيني و سبك هاي وارداتي مي توانند نيازهاي زندگي ايراني و اسلامي ما را برطرف سازند؟!»
اين خانم خانه دار ادامه مي دهد: «وقتي دكمه تلويزيون را مي زنيم، از صبح تا غروب به ويژه در برنامه هاي تربيتي و روانشناسي دائما به نظريات كارشناسان غربي استناد مي كنند. سؤال من اين است كه تا چه حد اين نظريات تربيتي و روانشناسانه غربي به درد بچه هاي من مي خورند كه انتظار داريم با متد ايراني و با شيوه هاي تربيتي مذهبي خودمان رشد كنند؟»
وي با گلايه از اين كه تنها ياد گرفته ايم حرف دستورات الهي را بزنيم و وقتي پاي عمل كردن به آن دستورات به ميان مي آيد، متوسل به شيوه هاي غيرمذهبي مي شويم مي گويد: «تجمل گرايي هاي رايج در مراسم ازدواج و عزاداري را بنگريد. هيچ كس حاضر نيست ساده برگزار كند. خدا گفته ساده برگزار كنيد، ولي دقيقه 90 كه پاي عمل كردن مي رسد با خودشان مي گويند: نه، زشت است. مردم پشت سرمان حرف درمي آورند كه ندارند و يا براي نزديكانشان كم گذاشته اند! يك لحظه با خود فكر نمي كنند كه خداوند متعال چه مي گويد؟»
معاني پنهان در پس سخنان ديگران را كشف كنيد
گام موثر ديگري در مسير بازسازي پل هاي شكسته تعامل اجتماعي در جامعه بازخواني و آموزش مهارت هاي زندگي است.
اشتباه بزرگ ما اين است كه بيشتر از اين كه شنونده هاي خوبي باشيم، گوينده خوبي هستيم و بيش از اين كه عمل كننده باشيم، در مقام ناصح برمي آييم. غافل از اين كه اصلاح امور از اصلاح خود ما آغاز مي شود.
شيرين حسيني پور كارشناس روانشناسي ضمن اين كه خوب گوش دادن را اولين حلقه يك تعامل اجتماعي قرص و محكم مي داند، مي گويد: «از جمله راه هاي اطلاع از معاني پنهان و در پس پرده سخن طرف مقابل، استفاده از كليد چرا است، اما كلمه پرسشي چرا؟ نيز مي تواند مشكلاتي ايجاد كند. وقتي از ما مي خواهند براي گفته يا رفتار خود دليلي بياوريم، از ما سؤالي شبيه چرا دير كردي؟ يا چرا آن كار را به موقع انجام ندادي؟ مي شود. اين طرز سؤال كردن گاه در شخص مخاطب احساس تحقير و يا جبهه گيري ايجاد مي كند. به خصوص اگر با لحني متهم كننده مطرح شود، داوري منفي را به مخاطب شما انتقال مي دهد. راه ديگري براي اطلاع از معاني پنهان در پس سخنان ديگران، طرح كلمه سؤالي چه است. اين كلمه پرسشي و كلماتي چون چه كسي؟ كدام؟ كجا؟ اگر به شكل تهديدكننده اي مطرح نشود اغلب جواب هاي مشخصي فراهم مي آورد. در كل بايد به اين نكته توجه داشت سؤالاتي كه با چه؟ شروع مي شوند، در مقايسه با جملاتي كه با چرا؟ شروع مي شوند، جواب مشخص تري به دست مي دهد. طرح جملات سؤالي با چرا؟ اغلب منجر به تعميم دادن يا گرفتن موضع تدافعي مي شود.»
وي در باب سخن تاثيرگذار با مخاطب توصيه هاي اينچنيني دارد: «با آرامش خاطر و اطمينان بنشينيد و نگاهتان را به مخاطب بدوزيد. با دقتي وسواس گونه به حرف هايش گوش دهيد. در صورت نياز از او توضيح بخواهيد، زيرا افراد خوششان مي آيد و اين تصور ايجاد مي شود كه مطالبشان مهم بوده و شما به آن توجه داريد. اگر صلاح دانستيد، در پايان صحبت هايتان با ديگران با صراحت اظهار نظر كنيد و در صورت نياز پيشنهاد داده، ولي به ياد داشته باشيد كه اگر مي خواهيد پيشنهادي ارائه دهيد، سعي كنيد اصول و ضوابط لازم را در نظر بگيريد. پيشنهاد و طرح هايي كه فقط موارد ايراد را در نظر مي گيرند، پذيرفته نخواهند شد.»
وقتي شيرين حسيني پور كارشناس روانشناسي از صداقت و صراحت لهجه در مكالمه دوطرفه مي گفت، ياد اين جمله افتادم كه نمي دانم در كجا خوانده ام: «بالاترين سياست ها، صداقت در كلام است.»
بفهميم كه ديگران چگونه درك مي كنند
اشتباه ديگر ما در تعاملات اجتماعي مان اين است كه مي خواهيم ديگران همان گونه فكر كنند، بگويند، تصميم بگيرند و باشند كه ما مي خواهيم! كساني مي توانند در تعاملات اجتماعي خود موفق تر باشند كه تيپ هاي شخصيتي جامعه را درك كرده باشند.
صادق غفاري مشاور خانواده توضيح مي دهد: «اشخاص تصويري متفاوت از دنياي احساسي در مقايسه با ديگران دارند. حال براي اين كه منظور خود را به ديگران منتقل كنيد، ابتدا بايد بفهميد كه آنها چگونه مي فهمند يا دست كم براي درك كردن چه كوششي به خرج مي دهند؟ وقتي بدانيد ديگران اطلاعات را چگونه پردازش مي كنند، مي توانيد اطلاعات خود را به گونه اي انتقال دهيد كه با درك آنها همخواني داشته باشد. همچنين بايد بدانيد كه افراد شيوه ارتباطشان چگونه است و ادراك آنها از چه راهي صورت مي پذيرد؟ زيرا افراد و مخاطباني كه با آنها در ارتباط هستيم داراي شيوه هاي ارتباطي و ادراكي متفاوتي هستند.»
اين مشاور به حلاجي تيپ هاي شخصيتي پرداخته و مي گويد: «چهار تيپ شخصيتي از لحاظ ادراكي در جامعه وجود دارد: اشخاص پديداري يا تصويري، اشخاص احساسي يا همجواري، اشخاص شنيداري يا صوتي و اشخاص ارقامي يا زباني.
اشخاص پديداري يا تصويري دنياي رواني خود را براساس تصاوير و فضاسازي تنظيم مي كنند. اين افراد فضا را دوست دارند و مي خواهند به شما نزديكتر باشند. من تصور مي كنم، جمله اي است كه اغلب در كلامشان آشكار است.
اشخاص احساسي يا همجواري دنياي رواني خود را با احساس هاي دروني و بيروني شان ترسيم مي كنند و واژه هاي احساسي به كار مي برند. از نظر ارتباط خيلي به شما نزديك مي شوند، هرچند كه ممكن است فكر شود حالت تهاجمي دارند و بيشتر ميز و صندلي خود را نزديك به شما مي گذارند و در جلو جلسات مي نشينند.»
اين روانشناس در تشريح تيپ هاي شخصيتي شنيداري يا صوتي و ارقامي يا زباني ادامه مي دهد: «اشخاص شنيداري يا صوتي دنيا روان خود را با صداها دارند. ممكن است درحين صحبت با شما به نقطه ديگري خيره مانده باشند، چون با گوش فرادادن سعي به دريافت مطالب دارند. قصد بي ادبي ندارند. اين افراد به جاي خوب فهميدي، مي گويند خوب شنيدي! اشخاص ارقامي يا زباني نيز تركيبي از سه شخصيت پيشين هستند. آنها قبل از اين كه بتوانند دنياي رواني خود را ترسيم كنند، مجبورند دريافت هاي خام حسي را به يك زبان خاص، از طريق كلمات، اعداد يا علائم كامپيوتري منتقل كنند. آنها دوست دارند اطلاعات به صورت مكتوب و به سبك منطقي به آنها ارائه شود. به رعايت قوانين نگارشي در نوشتن سخت پايبندند و وقتي نوشته با بخش هاي الف. ب. ج به آنها تحويل داده مي شود، به وجد مي آيند!»
گزارش روز
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14