(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 15  آبان  1391 - شماره 20349

توصيف اعتماد السلطنه از نفوذ حكم ميرزاي شيرازي
نقش بهائيت در پيدايش و استمرار رژيم پهلوي (48)
هويدا چه چيزي از منصور به ارث برد؟

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir


توصيف اعتماد السلطنه از نفوذ حكم ميرزاي شيرازي

دكتر موسي نجفي
چنان كه عنوان شد، عوامل و عمال فرنگ براي مقابله با انتشار و همگاني شدن مبارزه، هرچه مي كوشيدند، ناموفق مي ماندند. امين السلطان و كامران ميرزا نايب السلطنه، مأموران حكومتي را به خيابانها فرستادند تا هر جا نسخه اي از حكم تحريم ميرزا ديدند، معدوم كنند. اما باسوادان مي نوشتند؛ بي سوادان نوشته ها را به هر ترتيب به مردم انتقال مي دادند؛ و جالب تر آنكه وعاظ و خطبا به خيابانها و مساجد و تكايا
مي آمدند و هر جا محفلي
مي يافتند، اين حكم توفنده و انقلاب ساز را به صداي بلند براي مردم مي خواندند... عظمت اين نفوذ معنوي چنان است كه تأثير حكم تحريم دخانيات، حتي به درون دربار شاه قاجار هم كشيده شد. چند روز پس از وصول فتواي تاريخ ساز ميرزا، در روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه چنين نوشته مي شود:
روز جمعه، دوم جمادي الاولي 1309 هجري قمري: عموي انيس الدوله كه تفنگدار است، مي گفت كه فتوايي از جناب ميرزا حسن شيرازي كه اعلم و بزرگ مجتهدين است و در سرمن رأي منزل دارد، رسيده است در منع استعمال توتون؛ و اين فتوا را در مسجد شاه(!) و ساير جاها خواندند. مردم تمام قليانها و چپقها را شكستند...
شنبه، سوم جمادي الاول: شاه در نهايت تغير بودند... از قراري كه از همه كس مي شنوم، مسئله تنباكو خيلي اهميت دارد و مردم از زن و مرد و عالم و عامي در اين كار سخت ايستاده اند...
اعتمادالسلطنه در خاطرات چند روز بعد، ذلت و خفت گردنكش ترين و مستكبرترين عناصر وابسته به استبداد را در برابر نفوذ همگاني حكم ميرزا چنين توصيف مي كند:
جمعه، نهم جمادي الاول: صبح، امين الدوله به ديدن من آمد. مي گفت: منع تنباكو به قدري است كه سه چهار روز قبل، به جهت عيال من قليان آوردند. بنا و عمله كه مشغول كار بودند، دست از كار كشيدند و رفتند. پرسيدم: چرا مي رويد؟ بنا جواب داد: خانه اي كه بدين وضوح بي دين باشند كه قليان بكشند، كار نمي كنم.
در درون دربار، داخل حرمسراي شاه مستبد قاجار، وضعيت شديدتر است:
چهارشنبه، هفتم جمادي الاول: طوري مسئله تنباكو مهم است كه حتي اندرون خود شاه به هيچ وجه(!) نمي كشند. شنيدم شاه فرموده بود به زنهاي خودش كه كي قليان را حرام كرده؟ بكشيد(!) اين چه حرفي است؟ يكي از خانمهاي آبرومند عرض كرده بود: همان كسي كه ماها را به شما حلال كرده، همان كس قليان را تا در اداره خارج مذهب است، به ما حرام كرده!27.
همين موضوع در كتاب تحريم تنباكو به اين شكل نقل شده است:
حكم تحريم حتي دربار شاه و اندرون و حرمسراي وي را نيز در بر گرفت به نحوي كه در آبدارخانه و حرمسراي ناصرالدين شاه تمام خواجه ها(!) و غلامان(!)، قليانها و سرقليانها را شكسته(!)، براي اطلاع شاه(!) در جلو خوابگاه همه را جمع كردند(!). شاه به اندرون انيس الدوله كه در واقع ملكه و بي اندازه مورد توجه و علاقه ناصرالدين شاه بود، وارد شد، در حالي كه كلفتهاي انيس الدوله مشغول پياده كردن قليانهاي نقره و طلاي مرصع بودند و خود انيس الدوله، ناظر به عمل خدمتكاران بود. شاه از انيس الدوله پرسيد: خانم! چرا قليانها را از هم جدا و جمع مي كنند؟ جواب داد: براي آنكه قليان حرام شده(!) ناصرالدين شاه روي در هم كشيده و با تغير گفت: كه حرام كرده؟! انيس الدوله با همان حال(!) گفت: همان كس كه مرا به تو حلال كرده. شاه هيچ نگفت و برگشت و براي آنكه مبادا به احترامش لطمه وارد آيد، بعد از آن به هيچ يك از نوكران خود دستور نمي داد قليان بياورند و در تمام دربار قليانها را جمع كردند.28
اينك استبداد كه حتي در خلوت حرمسرا و در نزد غلامان و خواجه سرايان و زنان اسير خود نيز شكست خورده است، حيله اي ديگر مي انديشد و يك ماه تمامي توان خود را براي به ثمر رساندن دسيسه اي صرف مي كند كه بعدها يك قرن كامل استعمار همه جديت خود را در بهره برداري از اين مكر شيطاني استبداد به كار مي برد و از آنجا كه به حكم سنت الهي كل شيءهالك الا وجهه، كمترين نتيجه اي از اين اعمال نمي گيرد و تحريف نمي تواند خورشيد حقيقت را پنهان كند.
در ماه جمادي الاول، استبداد براي خدشه دار كردن آثار عظيم اجتماعي و انقلابي حكم ميرزاي شيرازي، از سه راه وارد عمل مي شود: 1. تكذيب 2. ايجاد اختلاف بين روحانيون 3. مصالحه با روحانيت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
27. از محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، همان.
28. ابراهيم تيموري. اولين مقاومت منفي در ايران. تهران، جيبي، 1361. صص 107- 108.
پاورقي


نقش بهائيت در پيدايش و استمرار رژيم پهلوي (48)

هويدا چه چيزي از منصور به ارث برد؟

مريم صادقي
بهائي سرشناس ديگري كه در شركت ملي نفت ايران فعال بود، اميرعباس هويدا پسر عين الملك، مي باشد. وي در زمان رياست عبدالله انتظام716، به مدت هفت سال قائم مقام انتظام و عضو هيئت مديره ي شركت بود717.
همان طور كه اشاره كرديم بعد از كودتا 28 مرداد دولت ايران به پيشنهاد آمريكا براي استخراج و تصفيه و صادرات نفت ايران، كنسرسيومي متشكل از شركت هاي غربي تشكيل داد. پيوند هويدا با اين شركت ها، حمايت اين كنسرسيوم را از هويدا در سالهاي نخست وزيري به همراه داشت به طوري كه سناتور جعفري (از دوستان شريف امامي) در تاريخ 24/1/1345 راجع به دولت هويدا چنين اظهار مي كند: «علت اينكه تاكنون دولت آقاي هويدا برسركار مانده آن است كه كنسرسيوم بين المللي نفت كه كارتلهاي بزرگ نفتي جهان را تشكيل مي دهند از هويدا پشتيباني مي كنند و با تغيير دولت هويدا طبعاً ايران يك قدم ديگر در راه دور شدن از غرب برخواهد داشت و ممكن است اين موضوع ايجاد عكس العمل هم بنمايد...»718
پرويز گرجي (سردبير مجله تهران مصور) ضمن اشاره به ارتباط چندين ساله هويدا با اعضاي كنسرسيوم مي نويسد: «با مطالعات دقيقي كه ما كرديم به اين نتيجه رسيده ايم كه هويدا در پشت پرده يكي از بازيگران مهم نفت به شمار مي رود و نقش حساس و مهمي در پشت پرده از طرف كارتلهاي بزرگ نفتي جهان برعهده ي او واداشته شده است.»719
فريده ديبا (مادر فرخ) راجع به هويدا چنين اظهار مي كند:«مردم اول نسبت به هويدا نظر خوشي نداشتند . همه مي دانيد كه هويدا آدم شناخته شده اي نبود و پس از ترور حسنعلي منصور موقتا عهده دار تشكيل جلسات هيئت دولت شد. بعد از اينكه هويدا از گمنامي (ظرف چند روز) به نخست وزيري رسيد شايعات مخربي در سراسر كشور پخش شد كه طي آن هويدا عامل انگليس و امريكا معرفي مي شد و مي گفتند انگليسي ها و امريكايي ها هويدا را از آستين خود بالا آورده و به نخست وزيري گمارده اند تا منافع كمپاني هاي نفتي آن را حفظ كند ... .720
علاوه بر اين افراد بهايي هاي ديگري نيز بودند كه در شركت نفت و فعاليت هاي نفتي در پيوند بودند. از اين بين نصرت الله روحاني721، غلامرضا حضرتي آشتياني722 ذكرالله خادم723 علي صلحجو724 را نام برد.
هويدا و اقتصاد
در بررسي عملكرد اقتصادي هويدا چه در زماني كه وزير دارايي در كابينه منصور و چه در دوران سيزده ساله نخست وزيري، به مواردي بر مي خوريم كه انجام فعاليت هاي آن به ضرر كشور تمام شده. هويدا در بسياري از موارد متهم به بي كفايتي و فساد اداري مي باشد. به طور مثال در اسناد ساواك به نامه اي با امضاي جمعيت ترقي خواهان وزارت دارايي، در تيرماه 1343، برمي خوريم كه در انتقاد به عملكرد هويدا تدوين و براي اغلب مقامات كشوري وقت ارسال شده است. نويسنده نامه بر بي اطلاعي هويدا در امور مالي و اقتصادي و عدم آشنايي وي به اوضاع وزارت دارايي تاكيد مي كند و اقدام او را در بركناري صاحب منصبان بصير و مطلع و با سابقه از كار و سپردن اغلب پست هاي حساس برافراد ناصالح و ناكاربلد مثل دكتر منوچهر فرهنگ مهر را ناشي از همين امر مي شمارد كه به اعتقاد نويسندگان نامه، چيزي جز ايجاد هرج و مرج و آشفتگي كار آن وزارتخانه و وارد شدن زيان هاي هنگفت به خزانه كشور در بر نداشته است.725
عباس ميلاني نويسنده كتاب معماي هويدا، معتقد است كه اين وزارتخانه در هنگام انتصاب هويدا به دست يك عده نالايق و زدوبندچي اداره مي شده است. دكتر منوچهر فرمانفرماييان (دوست قديمي هويدا و منتقدا و)، در نقد اين كتاب، ادعاي ميلاني را رد مي كند و قضاوت ميلاني را دور از صواب شمرده تاكيد مي كند كه در آن زمان، شمار كارمندان درستكار وزارت دارايي بسيار بوده است.726
علي دشتي (از نويسندگان و دولتمردان مطلع عصر پهلوي)، معتقد است كه: «يك ارث قابل توجهي از حسنعلي منصور به هويدا هم رسيده بود كه درخود منصور به درجه اعلاء بود و هويدا هم آن را تا آخر حفظ كرد و آن اين بود كه براي انتخاب همكار در كابينه ي خود دنبال آدم لايق و كارآمد نبودند و تنها كساني را وزير مي كردند و پست مهم مي دادند كه بيشتر تملق آنها را بگويند...727»
فساد اقتصادي در دوران 13 ساله نخست وزيري هويدا بي داد مي كرد. كابينه ي هويدا و نظام اداري دوره ي او، مانند ديگر دوران تسلط پهلوي ها در اوج فساد اقتصادي و سالي به سر مي بردند، وزراي كابينه او به منظور دريافت پورسانت به خريدهاي غيرضروري مي پرداختند، مثلاً در حالي كه بازار قند و شكر در كشور اشباع بود، ده ها كشتي شكر در آب هاي خليج فارس منتظر نوبت پهلوگيري در اسكله و تخليه ي بارخود بودند و گاهي اين انتظار دو سال طول مي كشيد و كشتي ها چندين برابر ارزش محموله ي خود، خسارت ديركرد تاخير، دريافت مي كردند.
نمونه ديگر اقدام خريد هزاران تلويزيون رنگي از فرانسه و امريكا توسط فرخ روپارسا وزير آموزش و پرورش هويدا بود تا در روستاهاي كشور شبكه ي تلويزيون آموزشي راه بيندازد، اما پس از رسيدن اين تلويزيون ها به كشور متوجه مي شوند در روستاهاي ايران برقي وجود ندارد! بعد هزاران باطري خريدند تا تلويزيون ها را با باطري روشن كنند، ولي باطري ها هم خالي مي شدند و احتياج به شارژ داشتند728!
از سال 1349ش، اقدامات اوپك، باعث شد كه درآمد كشورهاي صادركننده ي نفت به طرز چشمگيري افزايش يابد و درآمد نفتي سالانه ايران از پنج ميليون دلار به قريب بيست ميليارد دلار رسيد. اين درآمد سرشار كه مي بايست در داخل كشور صرف آباداني و توسعه شود به ولخرجي هاي شاه تبديل شد به طوري كه به گفته دكتر ابراهيم سنجر در كتاب نفوذ امريكا در ايران، صرف كمك هاي بلاعوض يا وام هاي اعطايي ايران به ساير كشورها شد. براي نمونه به كشور ايتاليا، سه ميليارد دلار به صورت وام، فرانسه دو ميليارد دلار براي راكتور اتمي، انگلستان يك ميليارد و دويست ميليون دلار براي شركت هاي صنعتي، افغانستان دو ميليارد دلار به منظور كمك هاي عمومي، مصر يك ميليارد دلار براي نوسازي كانال سوئز، پاكستان 250 ميليون دلار براي كمك هاي عمومي، هندوستان 250 ميليون دلار براي استخراج و صدور سنگ آهن، بنگلادش 100 ميليون دلار براي كمك هاي عمومي و ... بدين ترتيب سرمايه اي كه از مازاد دلارهاي بدست آمده بود به جاي اينكه در مملكت ايران جهت پيشرفت جامعه به كار رود به نفع كشورهاي سرمايه داري از دست ملت ايران خارج گرديد.729
با بالارفتن درآمد نفت نيز از كشور آمريكا توسعه يافت. در خرداد 1347ش، محمدرضا پهلوي موفق شد كه موافقت آمريكا را با فروش 600 ميليون دلار اسلحه جلب كند. همين طور هويدا در آبان ماه 1348ش، لايحه خريد 400 ميليون دلار اسلحه از آمريكا را به مجلس برده و به تصويب رسانيد. اين لايحه به دولت اجازه مي داد كه مبلغ را از كشورهاي خارجي وام بگيرد.730
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
716 - عبدالله انتظام در آن زمان مديرعامل شركت ملي نفت ايران و عضو لژهاي ماسوني مهر و و فا و صفا بود.
717 - دفتر موسسه پژوهش هاي كيهان، نيمه پنهان، ج 14، صص 45-44.
718 - حسين آباديان، دو دهه ي واپسين حكومت پهلوي، ص 398.
719 - مركز اسناد انقلاب اسلامي، اميرعباس هويدا به روايت اسناد ساواك، ج 1، ص 317.
720 - فريده ديبا، دخترم فرح، الهه رئيس فيروز ص 312.
721 - برادر منصور روحاني و رئيس كارخانه جات اب و برق تهران واقع در كن و رييس هيئت مديره و مدير عامل شركت سهامي برق منطقه اي فارغ التحصيل آموزشگاه عالي نفت آبادان، دكتر موسي دقاني، كودتاي ماركدار، مجله زمانه، سال 5و6 ، بهمن و اسفند 1381، ص36 .
722 - معاون بهايي وزارت آب و برق در زمان منصور روحاني در سال 1348، عضو باشگاه شاهنشاهي و تحصيل كرده دوره هاي مديريت شركت ملي نفت و بانك جهاني در انگليس و آمريكا بود كه در 1323ش، در اين ارتش استخدام شد و در نيمه دهه 1330 از ارتش مامور به خدمت در شركت نفت ايران گرديد : مركز اسناد انقلاب اسلامي، امير عباس هويدا به روايت اسناد ساواك ، ج2، ص92،93.
723 - از عناصر فعال و شاخص بهايي و عضو پيوسته محفل بهاييان تهران و محفل ملي بهاييان ايران، عضو هيئت مديره شركت سهامي »امناء«: اسماعيل رائين: انشعاب در بهائيت :ص302.
724 - كارمند بازنشسته شركت نفت، مبلغ بين الملل و شاغل در طرح گسترش پتروشيمي توسط انگليسيها فصل نامه تخصصي تاريخ معاصر ايران ، ش 49 ، س 13 ، بهار 88، ص 506.
725 - مركز اسناد انقلاب اسلامي، امير عباس هويدا به روايت اسناد ساواك، ج1، صص 146-143.
726 - منوچهر فرمانفرماييان، نكته هايي پيرامون زندگاني اميرعباس هويدا، نخست وزير پيشين ايران. مجله ره آورد، ش 56، بهار 1380، صص 354-353.
727 - علي دشتي، عوامل سقوط محمدرضا پهلوي، صص 152-151.
728 - بهمن هدايتي آذري، دست بوس، صص 73-72.
729 - دكتر باقر عاقلي، شرح حال رجال سياسي و نظامي ايران، ج3، صص 1782-1781.
730 - محمد اختريان، نقش اميرعباس هويدا در تحولات سياسي و اجتماعي ايران، ص 119.
پاورقي
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14