(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 16  آبان  1391 - شماره 20350

تلگراف محرمانه ميرزاي شيرازي به شاه
نقش بهائيت در پيدايش و استمرار رژيم پهلوي (49)
راز 13 سال صدارت هويدا

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir


تلگراف محرمانه ميرزاي شيرازي به شاه

دكتر موسي نجفي
با مطالعه دقيق تر تاريخ، اين گمان قوت مي يابد كه عوامل روباه پير نخست با استفاده از برخي غفلتها كه در اين لحظات پر هيجان پيش مي آيد، اصلي ترين صورتهاي حكم ميرزا را به هر كيفيت به دست مي آورند و معدوم مي كنند؛ سپس با اين توهم كه ديگر سندي در دست علما نيست تا با استناد بدان، نهضت را پيش برند، در نيمه هاي شب سوم جمادي الاولي فردي به نام ميرزا كاظم ملك التجار را دستگير مي كنند و به سرعت به قزوين انتقال مي دهند. آنگاه از صبح يكشنبه ــ فرداي آن روز ــ با بسيج دوستان پنهان و آشكار خود، در ميان مردم انتشار مي دهند كه حكم ميرزا جعلي و جعل كننده حكم نيز ملك التجار است؛ او كه منافعش به دليل انحصار تجارت تنباكو به خطر افتاده بود، دستخط ميرزاي شيرازي را جعل كرده و ابداً حكمي از طرف ميرزا به ايران نرسيده است. شايعه قوت مي گيرد؛ اما سران علما، رهبري جريان را به دست مي گيرند و مردم را به سوي تلگرافخانه ها كه در دست حكومت است، به حركت در مي آورند و در همان روز اول با ممانعت دستگاه حاكمه از ارسال تلگراف مردم به حضور ميرزاي شيرازي، اصل ماجرا ظاهر مي شود. ليكن بيگانه پسندان باز هم از دامن زدن به اين شايعه دست برنمي دارند؛ و بالأخره شكست نهايي اين توطئه، در دو مرحله صورت مي پذيرد:
مرحله اول: اطلاع صريح روحانيت تهران از تماسهاي مستقيم ميرزاي شيرازي با شاه قاجار براي الغاي امتياز تنباكو و پيشگيري از وقوع فتنه ها.
قضيه از اين قرار است كه در مجلسي كه براي رسيدگي به موضوع قراردادها تشكيل مي شود، با تقاضا و دعوت دولتيان، روحانيون بزرگ تهران به خصوص ميرزاي آشتياني و مرحوم حاجي شيخ فضل الله نوري براي نخستين بار شركت مي كنند. دولتيان ترديد در صحت صدور حكم ميرزا را زمزمه مي كنند؛ و روحانيون با خواندن تلگراف محرمانه ميرزا به شاه راه ترديد را به كلي مسدود مي كنند. اصل جريان طبق رساله تاريخ دخانيه شيخ حسن كربلايي چنين است:
با قرائت تلگراف محرمانه و خصوصي ميرزاي شيرزاي به شاه، كه دولتيان به خصوص شخص نايب السلطنه كامران ميرزا در جريان آن قرار داشت، راه مناقشه و ترديد در حكم تحريم بسته شد. در اين تلگراف كه بسيار مفصل است، ميرزاي شيرازي نوشته بودند كه:
اجازه مداخله اتباع خارجه در امور داخله مملكت و مخالطه و تردد آنها با مسلمين و اجراي عمل انحصار بانك و راه آهن و غيره، از جهاتي چند، منافي صريح قرآن مجيد و نواميس الهيه و موهن استقلال دولت و مخل نظام مملكت و موجب پريشاني عموم رعيت است؛ چنانكه واقعه شيراز و قتل جماعتي از مسلمانان و رحماي حضرت احمد بن موسي(ع) و هتك آن بقعه مبارك و تبعيد جناب شريعتمدار حاج سيد علي اكبر ــ سلكه الله تعالي ــ به طبعي ناشايسته، نمونه اي از نتايج اين امور است.29
مرحله دوم: در پي اين تلگراف، شاه، ميرزا محمود خان مشيرالوزاره را براي تغيير نظر ميرزا به نزد ايشان مي فرستد؛ و ميرزا با قاطعيت بيشتر به او پاسخ مي دهند و مي فرمايند: دولت اگر از عهده جواب بيرون نتواند آمد، ملت را به طور مطلق در اختيار خود مي بينند و چون مشير الوزاره باز هم بر سختي و مشكلات كار تأكيد مي كند، ميرزا با كمال قدرت، دستگاه ستم را اينچنين تهديد مي فرمايند: اگر دولت از عهده بر نمي آيد، من به خواست خدا آن را بر هم مي زنم.30
با قرائت تلگراف محرمانه ميرزا، علما روشن مي كنند كه اولاً، از تمامي ماجراهاي پشت پرده مطلع اند؛ ثانياً، در اينكه نظر ميرزاي مجدد بر حرمت استعمال تنباكو است، هيچ شكي ندارند. ليكن افزون بر اين شكست توطئه تكذيب، روحانيون بزرگ بر استفسار از ميرزا از طريق تلگراف كه موجب وصول سند كتبي حرمت بود، پافشاري كردند و در اين مرحله نيز موفق شدند مقاومت دولتيان را بشكنند. سرانجام، در اواخر جمادي الاولي، پاسخهاي كتبي ميرزاي شيرازي كه به عنوان دليل كافي و متقن است، به دست روحانيون رسيد:
شيراز، جنابان مستطابان شريعتمداران، آقا ميرزا محمدحسن (سلمهم الله تعالي)! سؤال از حكم حقير به حرمت استعمال دخانيات فرموده بوديد؛ بلي، حكم كرده ام و فعلاً حرام است و تا رفع يد فرنگي، بالمره از داخله و خارجه به طريق تحقيق معلوم نشود و خود اخبار به رفع نكنم، منع باقي و اجتناب لازم و رخصت نيست ــ محمدحسن الحسيني.
تبريز، جناب مستطاب شريعتمدار، ملاذالانام، ظهير الاسلام آقاي حاج ميرزا جواد آقا (دام علاه) از آذربايجان سؤالاتي از حكم حقير به حرمت استعمال دخانيات رسيده؛ بلي، حرام كرده ام.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
29. رساله تاريخ دخانيه، همان.
30. ابراهيم تيموري، همان، ص 90.
پاورقي


نقش بهائيت در پيدايش و استمرار رژيم پهلوي (49)

راز 13 سال صدارت هويدا

مريم صادقي
پس از جدايي بحرين از ايران و خروج نيروهاي انگلستان از خليج فارس در آذرماه 1350ش، خريدهاي نظامي ايران از آمريكا به نحو بي سابقه اي افزايش يافت. به طور مثال بعد از سفر نيكسون (رئيس جمهور وقت آمريكا) به تهران در خرداد 1351ش، ايران مبلغ 1/2 ميليارد دلار به امريكا سفارش تسليحات داد. اين بزرگ ترين معامله اي بود كه يك جا صورت گرفت و شامل 175 فروند هواپيماي جت جنگنده و پانصد هلي كوپتر و تعداد زيادي موشك هاي هوا به زمين مي شد. طي جدول وزارت دفاع امريكا، كل فروش جنگ افزارهاي آمريكا در سال هاي 56-1351 به 4/14 ميليارد دلار بالغ مي شده است.731
همزمان با سرازير شدن سيل اسلحه و مهمات امريكائي به ايران تعداد پرسنل نظامي وقتي آمريكا نيز افزايش يافت و تا سال 1357ش، به اضافه خانواده شان بالغ بر 40تا 50 هزار نفر گرديد.732
افزايش بنيه نظامي ايران و اطاعت بي چون و چراي رژيم پهلوي از دولت آمريكا، ايران را مبدل به چماق آمريكا در منطقه كرده بود، كمك ايران به كردهاي عراقي عليه رژيم بعث عراق، لشكركشي به عمان براي سركوب چريك هاي ظفار، ارسال اسلحه به ويتنام جنوبي و سومالي و اردن و مراكش و يمن شمالي نمونه اي از اطاعت ايران از آمريكا بود.733
البته اميرعباس هويدا مدعي بود كه با اين گونه خريدها مخالف بوده است و از شاه خواسته كه از اين گونه هزينه ها بكاهد: «بارها در فرصت هاي گوناگون چه در خلال جلسات شوراي عالي اقتصاد و چه در غير آن، به شاه اصرار كردم بهتر است از مخارج تسليحاتي بكاهد و در عوض آن درآمد نفت را به مصارف امور اجتماعي برساند و نيز از ادامه پروژه هاي به اصطلاح «حيثيت آفرين» جلوگيري كرده و به خانواده خود و درباريان اجازه ندهد كه بيش از اين در مقاطعه كاري ها فعاليت داشته باشند...734»
حسين فردوست (مأمور عالي رتبه اطلاعاتي رژيم شاه)، وضعيت اقتصادي دوران نخست وزيري هويدا را چنين بيان مي كند: «در دوران 13 ساله نخست وزيري هويدا همه مي چاپيدند و هويدا كاملاً نسبت به اين وضع بي تفاوت بود، در صورتي كه يكي از مهم ترين وظايف رئيس دولت جلوگيري از فساد و حيف و ميل اموال دولتي است. در هيچ زماني به اندازه دوران هويدا فساد گسترده نبود و او چون رضايت محمدرضا را مي طلبيد، نمي خواست كسي و در نهايت محمدرضا را از خود ناراضي كند و به همين دليل نيز صدارت او طولاني شد از سال 1350 تا 1357 تنها در بازرسي تحقيق آن، 3750 پرونده سوء استفاده كلان تشكيل شد كه عموماً به دادگستري ارجاع گرديد. من هر 2 ماه يك بار از طريق افسر دفتر ويژه، كه مسئول پيگيري پرونده ها بود، پيشرفت كار را سوال كردم. اصلاً پيشرفتي وجود نداشت و صفر بود. همه پرونده ها طبق دستور شفاهي نخست وزير به وزير دادگستري، بايگاني مي شد.735»
بررسي عملكرد اقتصادي دولت سيزده ساله هويدا بدين جا ختم نمي شود. علم (وزير دربار محمدرضا پهلوي) در بخشي از خاطرات خود گران شدن آب بها به وسيله ي دولت هويدا اشاره مي كند و با كنايه اي به هويدا او را بي كفايت و ولخرج مي نامد. اسدالله علم، مي نويسد: «در فروردين 1353 اين موضوع را محرمانه با شاه در ميان گذاشته كه بقاي هويدا نتيجه پول دادن به امضاي خاندان سلطنتي است.736»
اردشير زاهدي (سفير ايران در واشنگتن، وزير امور خارجه كابينه هويدا) در مورد هويدا به شاه چنين نوشته است: «... اكنون مي خواهم براي نخستين بار به اين سوال تاريخي جواب بدهم كه چرا هويدا از بهمن 1343 تا مرداد 1356 براي مدت 13 سال در رأس دولت باقي مي ماند؟ مهم ترين عامل باقي ماندن هويدا در رأس قدرت اين بود كه او به هيچ كدام از اعضاي خانواده پهلوي و ديبا «نه» نمي گفت. هويدا در زمان نخست وزيري خود نه فقط با سوء استفاده ي شاهزادگان و نزديكان مبارزه نمي كرد و برابر اين مطامع نمي ايستاد، بلكه برنامه ها و روندهاي غيرقانوني آن ها را هم تسريع مي كرد...737»
بي برنامگي امور در ايام نخست وزيري هويدا تا آن حد بود كه حتي حاميان و طرفداران او را هم به انتقاد وادار مي كرد. آنتوني پارسونز سفير وقت انگليس در تهران دراين مورد چنين اظهار مي كند: «هزاران وسيله نقليه آمريكايي كه ايران سفارش داده بود، براي آنكه در بنادر خليج فارس انباشته نشوند، در نمكزارهاي مسطح بندرعباس فرو رفتند. چون براي اين ماشين ها هرگز راننده اي وجود نداشت و در آينده هم امكان وجود داشتن نبود...738»
دردوران نخست وزيري هويدا وزارت امور خارجه و سفارت خانه هايي كه بايد به عنوان مراكز سياسي كشور فعاليت مي كردند، به كارهاي غيراصولي و خارج از ضوابط ديپلماتيك مشغول بودند و در اين راه حجم قابل توجهي از سرمايه هاي ملي را به هدر مي دادند. براي نمونه مي توان به سفارت ايران در واشنگتن اشاره كرد كه با اينكه تعداد كاركنان اين سفارتخانه در ايام اقتدار هويدا به چندين برابر افزايش يافت، اما از نظر فعاليت هاي ديپلماتيك در شمار بي كفايت ترين سفارتخانه ها قرار داشت. وظيفه اعضاي اين سفارتخانه فراهم آوردن وسايل عيش و طرب و برگزاري ميهماني ها و پارتي هاي اردشير زاهدي بود. هويدا هم به اين سبب كه زاهدي روزگاري داماد شاه بود و نفوذي در دربار داشت، كوچك ترين ايرادي به اين وضعيت نمي گرفت، هر سال هنگام كريسمس در حدود هزار بسته هديه از سفارت براي شخصيت هاي مختلف در سراسر امريكا فرستاده مي شد.739
يكي از كاركنان سفارت ايران در سويس هم مي نويسد: «آنچه ما در سفارت انجام مي داديم، ارتباطي با وظايف مأموران ديپلماتيك نداشت و جز تلف كردن پول و هدر دادن نيروي انساني ثمر ديگري به بار نمي آورد. نمونه بارز آن فعاليت همه جانبه سفارت ايران در سويس براي يافتن پماد ضدخارش براي شاه بود...740»
از اقداماتي كه در زمان نخست وزيري هويدا، به انجام رسيد برگزاري جشن هايي نظير، مراسم تاج گذاري، جشن هاي بيست و پنجمين سال سلطنت محمدرضا پهلوي، جشن هاي دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهي و جشن پنجاهمين سال سلطنت پهلوي از اقدامات بيهوده اي بود كه جز اتلاف وقت و به هدر دادن بيت المال حاصلي در برنداشت.
پس از جشن هاي بيست و پنجمين سال سلطنت و جشن تاجگذاري محمدرضا پهلوي، حضرت امام خميني (ره) نامه سرگشاده اي براي هويدا فرستادند و طي آن با صراحت و قاطعيت ديدگاه هاي خود را بيان كردند و نسبت به جشن هاي پرهزينه ي شاهنشاهي كه هر روز تحت عناوين خاص به ملت فقير ايران تحميل مي شد، اعتراض كردند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
731 - محمد اختريان، نقش اميرعباس هويدا در تحولات سياسي و اجتماعي ايران، ص 119.
732 - باقر عاقلي، نخست وزيران ايران، ص 1056.
733 - باقر عاقلي، شرح حال رجال سياسي و نظامي ايران، ص 1786.
734 - فريدون هويدا، سقوط شاه، ص 77.
735 - حسين فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج1، ص 266.
736 - اسدالله علم، گفتگوهاي من با شاه، ج3، ص 23.
737 - بهمن هدايتي آذري، دست بوس، ص 82.
738 - آنتوني پارسونز، غرور و سقوط، ترجمه پاشا شريفي، ص 32.
739 - باري روبين، جنگ قدرت در ايران، ترجمه محمد شرقي، ص 118.
740 - مينو صميمي، پشت پرده تخت طاووس، ترجمه حسين ابوترابيان، ص 86.
پاورقي

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14