(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 9 مهر 1391 - شماره 20319

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
چرا جدي گرفته نشد ؟! (يادداشت روز)
لقب ! (گفت و شنود)
ادامه واكنش ها به سخنراني نخست وزير رژيم صهيونيستي در سازمان ملل
فايننشال تايمز: سخنان نتانياهو عقب نشيني مفتضحانه مقابل ايران بود
معاون راهبردي قوه قضائيه:
طرح مذاكره با آمريكا كج سليقگي سياسي است
چين و روسيه خواستار ازسرگيري مذاكرات 1+5 با ايران شدند
كيهان و خوانندگان
درست كه منافقين مفلوك و مزدورند
اما نسبت شما و آمريكا چه مي شود؟! (خبر ويژه)
بي بي سي: فائزه هاشمي شايسته حمايت است (خبر ويژه)
اسرائيل سر كار است 120 كشور آمريكا را مسخره كردند (خبر ويژه)
نتانياهو خيلي جدي با ماژيك قرمز اسرائيل را زرد كرد (خبر ويژه)
تركيه چرا مجبور به اخراج گروه هاي معارض سوري شد؟! (خبر ويژه)


چرا جدي گرفته نشد ؟! (يادداشت روز)

بعد از آن كه آقاي دكتر احمدي نژاد در مصاحبه با واشنگتن پست از آمادگي و ابراز تمايل ايران براي برقراري رابطه با آمريكا خبر داد، انتظار آن بود كه اين پيشنهاد رئيس جمهور محترم كشورمان بلافاصله با استقبال گرم اوباما و ساير مقامات بلندپايه آمريكايي روبرو شود، چرا كه طي بيش از دو دهه گذشته، «مذاكره با ايران» يكي از اهداف راهبردي دولت آمريكا بوده است كه همواره نيز مخالفت شديد جمهوري اسلامي ايران را در پي داشته است. بنابراين وقتي رئيس جمهور محترم كشورمان درباره «مذاكره مستقيم» و نهايتا برقراري رابطه با آمريكا ابراز تمايل مي كند، استقبال اوباما و ساير مقامات آمريكايي از اين پيشنهاد، طبيعي ترين واكنش مورد انتظار از سوي آنان است ولي نه فقط اوباما و ديگر مقامات آمريكايي از اين پيشنهاد آقاي دكتر احمدي نژاد كمترين استقبالي نكردند، بلكه با پيشنهاد ايشان برخوردي سرد و تقريبا بي تفاوت نيز داشتند و سؤال اين است كه چرا؟!
مگر نه اين كه مذاكره مستقيم با ايران، آرزوي چندين و چند ساله دولتمردان آمريكايي بوده و هست پس علت چه بود كه از ابراز تمايل رئيس جمهور كشورمان استقبال نكردند؟! پاسخ دشوار نيست و با پوزش از آقاي احمدي نژاد بايد گفت دولتمردان آمريكايي، پيشنهاد آقاي احمدي نژاد را بدون پشتوانه تلقي كرده اند. چرا كه آنها نيز به خوبي مي دانند آقاي احمدي نژاد اگرچه رئيس جمهور و يكي از مسئولان بلندپايه جمهوري اسلامي ايران است ولي اتخاذ تصميم درباره مذاكره يا رابطه با آمريكا در حوزه مسئوليت و اختيارات قانوني ايشان نيست بلكه مطابق اصل يكصد و دهم قانون اساسي، تعيين سياست هاي كلان نظام برعهده رهبري است و رهبر معظم انقلاب نيز بارها به صراحت و با ارائه دلايل منطقي و مستندات خالي از ابهام، مخالفت خود را با مذاكره و رابطه ايران و آمريكا اعلام كرده اند. بنابراين علي رغم آن كه پيشنهاد آقاي احمدي نژاد براي دولتمردان آمريكايي يك «امتياز طلايي» تلقي شده و تحقق آرزوي سال ها بر زمين مانده آنان بود ولي مي دانستند اين پيشنهاد فاقد پشتوانه است و نهايتا مي تواند در حد و اندازه تمايل شخصي ايشان تلقي شود و نه تصميم برخاسته از خواست مردم و اراده نظام. دقيقا به همين علت است كه ابراز تمايل آقاي احمدي نژاد به مذاكره و برقراري رابطه با آمريكا از سوي دولتمردان آمريكايي «جدي» و «قابل اعتناء» ارزيابي نمي شود.
كاش رئيس جمهور محترم كشورمان به اين نكته بديهي توجه داشتند و بيرون از حوزه اختيارات قانوني خود، وعده اي نمي دادند كه خدشه اي ناخواسته بر جايگاه قابل احترام رياست جمهوري باشد و كاش در ميان يكصد و چند ده نفر از همراهان خود در سفر نيويورك، جايي نيز براي حضور چند تن از حقوقدانان و كارشناسان برجسته سياسي باز مي كردند تا در مصاحبه ها و اظهارنظرها به ايشان مشاوره بدهند. هرچند نام افرادي از اين دست در ميان هيئت همراه رئيس جمهور محترم ديده مي شود ولي معلوم نيست كه آيا از آنها درخواست مشاوره شده و آنان مشاوره غيركارشناسي داده اند؟ يا از آنها مشاوره اي خواسته نشده و يا اين كه جرات و جسارت لازم براي ارائه نظري متفاوت با رئيس جمهور محترم را نداشته اند؟!
دولتمردان و مراكز استراتژيك در آمريكا انكار نمي كنند كه مذاكره را فقط براي مذاكره مي خواهند و نه براي حل و فصل مسائل فيمابين، چرا كه آنها نيز به خوبي مي دانند، تقابل ايران و آمريكا ريشه در ماهيت طرفين درگير دارد و مادام كه ما در حاكميت بر اسلام ناب محمدي(ص) كه ظلم ستيز است تكيه داريم و آمريكا بر خوي استكباري خود اصرار مي ورزد، اين درگيري و تقابل ادامه خواهد داشت و پايان آن فقط هنگامي است كه ايران اسلامي- خداي نخواسته- از حضور نسخه اسلام در حاكميت چشم پوشي كند و يا آمريكا خوي استكباري خود را كنار گذاشته و به قول حضرت امام(ره) از خر شيطان پياده شود. اصرار آمريكا بر مذاكره به منظور فاكتور كردن آن براي نهضت ها و انقلاب هاي اسلامي و القاي اين توهم نااميدكننده است كه «اگر الگوي شما ايران اسلامي است، ايران نيز در نهايت چاره اي جز كنار آمدن با آمريكا نداشته است»! اين نكته، بديهي تر از آن است كه «تاب مستوري» داشته باشد و تاسف آور است كه چرا از نگاه تيزبين دوستان پنهان مانده است.
در اين اظهارنظر «جرج فريدمن»، مسئول پايگاه تصميم ساز استراتفور آمريكا دقت كنيد. اين مركز استراتژيك به باشگاه كهنه كاران سازمان «سيا» شهرت دارد. فريدمن اعتراف مي كند كه؛ «مشكل آمريكا با ايران، فعاليت هسته اي اين كشور نيست، ايران نشان داده است كه نه فقط بدون رابطه با آمريكا، بلكه در حال درگيري با آن مي توان قدرت برتر منطقه بود. نگراني ما- آمريكا- آن است كه ايران با اين خصوصيات به الگوي ساير ملت ها تبديل شده است» و...
آقاي احمدي نژاد و يا مشاوران ايشان بايد مي دانستند كه مخالفت جمهوري اسلامي ايران با مذاكره و رابطه با آمريكا، برخاسته از يك منطق قوي و مستحكم است و نه يك سليقه در ميان ساير سليقه ها. پيش از ايشان، دولت هاي سازندگي و اصلاحات نيز مانند آقاي احمدي نژاد و مشاورانش با ساده انديشي و يا به هر علت ديگري كه بحث جداگانه اي مي طلبد براي مذاكره و برقراري رابطه با آمريكا خيز برداشته بودند ولي منطق قوي رهبرمعظم انقلاب كه از پيوست قانوني روشن و پشتوانه عظيم مردمي نيز برخوردار بود، حركت آنان را ناتمام گذاشت. اولين نمونه از اين دست، در سال 1369 اتفاق افتاد. آن روزها -30 فروردين/19 آوريل 1990- جيمز بيكر وزيرخارجه وقت آمريكا طي سخناني اعلام كرد كه آمريكا آماده مذاكره مستقيم با ايران است و 7 روز بعد - 6 ارديبهشت ماه 69- آقاي عطاءالله مهاجراني معاون پارلماني آقاي هاشمي رفسنجاني - كه امروزه به انگليس پناهنده شده و با آيپك (لابي صهيونيست ها) و MI6 (بخش اطلاعات خارجي دولت انگليس) همكاري آشكار دارد- طي مقاله اي با عنوان «مذاكره مستقيم» در روزنامه اطلاعات، ايستادگي در مقابل كاخ سفيد را «شعارگونه» ناميده و خواستار مذاكره مستقيم و سپس رابطه با آمريكا شد. همان روزها حضرت آقا در سخناني مستند و با ارائه دلايلي مستحكم به نقد اين ديدگاه پرداخته و فرمودند؛
« و اما مسئله اي كه اين روزها در سطح جمعي از اهل فكر و اهل نظر در جريان است، مذاكره كردن و مذاكره نكردن است... من معتقدم، آن كساني كه فكر مي كنند ما بايد با راس استكبار-يعني آمريكا- مذاكره كنيم، يا دچار ساده لوحي هستند، يا مرعوبند. من بارها اين نكته را عرض كرده ام كه استكبار، بيش از اين كه نان قدرت و توانايي خودش را بخورد، نان هيبت و تشر خودش را مي خورد. اصلا استكبار، با تشر و ابهت و شكلك درآوردن و ترساندن اين و آن، زنده است. مذاكره، يعني چه؟ صرف اين كه شما برويد با آمريكا بنشينيد حرف بزنيد و مذاكره كنيد، مشكلات حل مي شود؟ اين طوري كه نيست. مذاكره در عرف سياسي، يعني معامله، مذاكره با آمريكا، يعني معامله با آمريكا. معامله، يعني داد و ستد؛ يعني چيزي بگير، چيزي بده تو از انقلاب اسلامي، به آمريكا چه مي خواهي بدهي، تا چيزي از او بگيري؟ آن چيزي كه شما مي خواهيد به آمريكا بدهيد، تا در مقابل از او چيزي بگيريد، چيست؟ ما چه مي توانيم به آمريكا بدهيم؟ او از ما چه مي خواهد؟ آيا مي دانيد كه او چه مي خواهد؟ «و ما نقموا منهم الا ان يومنوا بالله العزيز الحميد». والله كه آمريكا از هيچ چيز ملت ايران، به قدر مسلمان بودن و پايبند بودن به اسلام ناب محمدي(ص) ناراحت نيست. او مي خواهد شما از اين پايبنديتان دست برداريد. او مي خواهد شما اين گردن برافراشته و سرافراز را نداشته باشيد؛ حاضريد؟»
اين استدلال محكم و غيرقابل خدشه به وضوح نشان مي دهد كه مخالفت جمهوري اسلامي ايران با مذاكره ايران و آمريكا، برخاسته از يك نظام فكري مستدل و عالمانه است و نه يك سليقه سياسي.
اما رهبرمعظم انقلاب اين نگاه را در سال 1369 يعني 22 سال قبل مطرح فرموده اند. آن روزها كه نظام اسلامي ايران در بلنداي اقتدار اين روزها نبود و هنوز مانند امروز مجموعه اي از شكست ها و ناكامي هاي پي در پي در ويترين حريف به نمايش درنيامده بود. به بيان ديگر، امروزه از جايگاهي به مراتب مقتدرانه تر و برتر نسبت به آن روزها برخورداريم. بنابراين، نه فقط بر پايه آموزه هاي مقاومت اسلامي كه تغييرناپذيرند، بلكه براساس عقل سياسي و نگاه برخاسته از فرمول هاي رايج استراتژيك نيز بايستي از موضعي بالاتر به ماجراي ياد شده نگاه كنيم. ولي متأسفانه جناب آقاي احمدي نژاد از كنار اين موقعيت برتر با كم توجهي عبور كرد و در حالي كه انتظار مي رفت با صلابت برگرفته از پشتوانه اقتدار بي بديل نظام، عليه آمريكا و متحدانش خروش بردارند، از موضعي كه با صلابت و جايگاه مثال زدني و الگو شده ايران اسلامي و ملت ايران فاصله داشت به آوردگاه نيويورك رفتند! بديهي است كه نگاه طرف مقابل همانگونه كه اشاره شد به ايران پرصلابت بود و پيشنهاد رئيس جمهور محترم كشورمان را براي مذاكره و رابطه جدي نگرفت ولي خدشه به جايگاه رياست جمهوري و مواضع مقتدرانه اي كه تاكنون آقاي احمدي نژاد از خود نشان داده بود نيز ناخوشايند و غيرقابل پذيرش است.

حسين شريعتمداري
 


لقب ! (گفت و شنود)

گفت: روزنامه واشنگتن پست با اشاره به سخنان نتانياهو در سازمان ملل و تصوير نقاشي شده يك بمب كه در دست گرفته بود نوشته است؛ اقدام نتانياهو احمقانه ترين كاري بود كه ممكن است از يك ديپلمات سر بزند.
گفتم: روزنامه هاي ديلي ميل، گاردين، فيگارو، نيويورك تايمز و چند روزنامه آمريكايي ديگر هم اقدام نتانياهو را احمقانه و مسخره دانسته اند.
گفت: روزنامه هاي اسرائيلي «هاآرتص» و «معاريو» و «جروزالم پست» هم نوشته اند نتانياهو با اقدام احمقانه خود، به پرستيژ اسرائيل(!) لطمه جبران ناپذيري زده است!
گفتم: يارو رفت دكتر و گفت؛ آقاي دكتر! نمي دونم چي شده كه همه به من ميگن «گاو» دكتر پرسيد؛ چند وقته كه با اين لقب صدات ميكنن؟ و يارو گفت؛ خيلي وقته! از همون وقتي كه گوساله بودم!
 


ادامه واكنش ها به سخنراني نخست وزير رژيم صهيونيستي در سازمان ملل

فايننشال تايمز: سخنان نتانياهو عقب نشيني مفتضحانه مقابل ايران بود

نقاشي كودكانه بنيامين نتانياهو، نخست وزير رژيم صهيونيستي در سازمان ملل براي خطرناك نشان دادن برنامه هسته اي ايران همچنان مورد تمسخر و مضحكه رسانه هاي خارجي قرار دارد.
روزنامه فايننشال تايمز در شماره ديروز خود در مقاله اي به قلم «توبياس باك» نوشت: سخنراني نتانياهو در مجمع عمومي سازمان ملل حاوي يك لحظه از يك عقب نشيني تاكتيكي مفتضحانه خيره كننده بود.
براساس اين گزارش، نخست وزير اسرائيل نموداري مضحك را باز كرد كه يك عكس كاريكاتوري از بمب را با فتيله در حال سوختن نشان مي داد. نتانياهو سپس يك مازيك قرمز بيرون كشيد و خط قرمز كلفتي زيرگلوگاه بمب كشيد. اين عكس به طنز سايت ها تبديل شده است.
فايننشال تايمز افزود: واكنش ها به نطق نتانياهو و بويژه نمودارش متفاوت بود. سخنراني نتانياهو هنوز به پايان نرسيده بود كه نخستين مطالب طنز در صفحات توئيتر و به شكل مقايسه نمودار او با تصاوير بمب هاي شخصيت هاي معروف كارتوني ظاهر شد.
«جفري گولدبرگ» وبلاگ نويس و روزنامه نگار در اين باره نوشت: چرا او يك عكس كارتوني از بمب را در مجمع عمومي سازمان ملل نشان داد؟ او به هوش مخاطبان خودش توهين كرد.
«يوئل گوزانسكي» پژوهشگر مؤسسه مطالعات امنيتي ملي در تل اويو نيز گفت: اگر به دنبال يك عنوان خبر باشيد، اين است: «نتانياهو از جنگ با ايران عقب كشيد».
براساس اين گزارش اوفر شلاش، روز جمعه در روزنامه معاريو به نكته ساده اي اشاره كرد و گفت احتمال حمله اسرائيل به ايران حالا رسماً از دستور كار خارج شده است.
در پايان اين گزارش آمده است: نطق نتانياهو به احتمال زياد براي خاتمه دادن به يك مشاجره شدت يابنده با مقامات ارشد دولت آمريكا بر سر مسئله ترسيم خط قرمز براي برنامه هسته اي ايران ايراد شد. واشنگتن بارها درخواست او را رد كرده بود و اين مسئله به يك مشاجره علني بي سابقه ميان دو متحد تبديل شده بود. مقامات آمريكايي مي گويند موفق شدند باراك را از فكر حمله قريب الوقوع اسرائيل به ايران منصرف كنند و اين نيز يقيناً تأثير زيادي بر فكر نتانياهو داشته است.
روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارونوت هم در تحليلي با اشاره به سخنان نتانياهو نوشت: از اين موضوع مي توان فهميد احتمال حمله پيشگيرانه اسرائيل عليه تأسيسات هسته اي ايران به طور چشمگيري كاهش يافته و نزديك به صفر رسيده است به ويژه پيش از انتخابات رياست جمهوري آمريكا در ماه نوامبر و حتي در طول زمستان پيش رو.
در ادامه اين مطلب آمده است: خطوط قرمزي كه نتانياهو مطرح كرده نشان مي دهد، در صورتي كه ايران به غني سازي اورانيوم تا سطح 20 درصد ادامه دهد، در مارس 2013 بار ديگر تنش ها احياء مي شود.
روزنامه هاآرتص نيز اعلام كرد: اين نقاشي قشنگ از يك بمب همگان را به ياد كتاب هاي كميك استريپ و كارتون هاي والت ديزني انداخت.
اين در حالي است كه نظرسنجي اخير اين روزنامه صهيونيستي نشان مي دهد كه بيش از نيمي از صهيونيست ها در صورت آغاز جنگ احتمالي با ايران، وجود اسرائيل را در خطر شديد مي بينند.
شبكه العربيه نيز در گزارشي از تداوم واكنش ها به اقدام مضحك نخست وزير رژيم صهيونيستي خبر داد و نوشت: در شبكه اجتماعي توئيتر نيز تمسخر سخنراني نتانياهو ادامه دارد.
بر اين اساس، برخي از بمب كاغذي نتانياهو به عنوان «بمب بي بي» (بي بي لقب نتانياهو در فلسطين اشغالي است) ياد كرده اند. همچنين روزنامه نيويوركر نيز مسابقه اي با عنوان بهترين جمله درباره سخنراني نتانياهو را روي سايت خود قرار داده است.
 


معاون راهبردي قوه قضائيه:

طرح مذاكره با آمريكا كج سليقگي سياسي است

معاون راهبردي قوه قضائيه با اظهار اميدواري نسبت به اينكه اظهارات منسوب به رئيس جمهور درباره رابطه با آمريكا ساخته و پرداخته رسانه ها باشد،گفت: طرح مذاكره با آمريكا در شرايط فعلي، كج سليقگي سياسي است و مي تواند داراي پيامدهاي خطرناك باشد.
به گزارش اداره كل روابط عمومي و تشريفات قوه قضاييه، «محمدباقر ذوالقدر» معاون راهبردي قوه قضائيه كه در جمع مديران، كارشناسان و كاركنان حوزه اجتماعي و پيشگيري از وقوع جرم قوه قضائيه به مناسبت هفته دفاع مقدس سخن مي گفت با انتقاد از اظهارات منسوب به رئيس جمهور درباره مذاكره و رابطه با امريكا اظهار اميدواري كرد كه اين مطالب از سوي رئيس جمهور صادر نشده باشد و ساخته و پرداخته رسانه ها و محافل سياسي باشد.
معاون راهبردي قوه قضائيه طرح مذاكره و رابطه با امريكا در شرايط فعلي جهان را نوعي كج سليقگي سياسي دانست كه مي تواند داراي آثار و پيامدهاي خطرناك باشد.
وي موضوع مذاكره و رابطه با امريكا را نه يك موضوع و سياست اجرائي كه رئيس جمهور بتواند در آن مداخله كند، كه يك سياست كلان و راهبردي دانست كه منحصراً رهبري بايد در باب آن تصميم گيري كند و امام راحل (ره ) و مقام معظم رهبري بارها و با صراحت درباره آن سخن گفته اند و سياست نظام در اين خصوص آشكارا اعلام شده است.
ذوالقدر گفت: امام (ره) آمريكا را شيطان بزرگ قلمداد كردند، و هيچ كس به شيطان نزديك نمي شود و با او مذاكره نمي كند، مقام معظم رهبري نيز بكرات و در مناسبت هاي مختلف رابطه با امريكا را با منطق قوي و غير قابل خدشه مردود دانسته اند و آن را متضمن هيچ سودي براي ملت ايران ندانسته اند و بارها فرموده اند اگر در مذاكره و رابطه با امريكا مصلحتي و منفعتي وجود داشته باشد خود بدان مبادرت خواهند كرد.
معاون راهبردي قوه قضاييه طرح بحث مذاكره و رابطه با امريكا را كه در شرايط فعلي جهان كه اقدام امريكائي ها در انتشار فيلم موهن عليه رسول گرامي اسلام، خود به يك جنبش جهاني عليه استكبار تبديل شده است و همه مسلمانان انگشت اتهام را به سوي امريكا نشانه رفته اند و روزانه شاهد تظاهرات مردمي در اقصي نقاط دنيا عليه امريكا و سياست هاي استكباري آن كشور هستيم و حمله به سفارتخانه ها و كنسولگري هاي امريكا و به آتش كشيدن پرچم آمريكا امري عادي شده است، براي جمهوري اسلامي ايران كه كانون مبارزه ضد استكباري و ضد آمريكائي بوده و هست، به معناي مشروعيت بخشي به امريكا و خالي كردن پشت ملت هاي مسلمان و به پا خواسته اي است كه جمهوري اسلامي ايران و ملت انقلابي ايران را الهام بخش و پشتيبان خود مي دانند.
ذوالقدر در ادامه با محكوم كردن انتشار كاريكاتور اهانت آميز نسبت به رزمندگان در يكي از روزنامه ها، اين اقدام را كه در هفته دفاع مقدس و ايام بزرگداشت رزمندگان صورت گرفته است تداوم خط فتنه و تلاش مذبوحانه براي كمرنگ كردن حماسه عظيم ملت ايران در دفاع مقدس دانست و اظهار اميدواري كرد كه مسئولان ذي ربط برخورد شايسته با عوامل آن صورت دهند.
 


چين و روسيه خواستار ازسرگيري مذاكرات 1+5 با ايران شدند

پكن و مسكو خواستار ازسرگيري سريع مذاكرات هسته اي ميان گروه 1+5 با ايران شدند.
«سرگئي ريابكوف»، معاون وزير امور خارجه روسيه روز جمعه در جمع خبرنگاران با اشاره به اين كه مذاكرات درباره برنامه هسته اي ايران نبايد تحت تاثير فعاليت هاي پيش از انتخابات در ايران و آمريكا قرار گيرد، افزود: ما پيشنهاد مي كنيم كه دور جديد اين مذاكرات بدون معطلي در ماه اكتبر برگزار شود.
ريابكوف اظهار كرد: ما اميدواريم دور جديد مذاكرات گروه «1+5» با نمايندگان ايران هرچه زودتر برگزار شود و بر اين عقيده هستيم كه بايد در زمان و مكان اين نشست به توافق رسيد.
چين نيز با اعلام اين كه مسئله هسته اي ايران به «مرحله حساس جديدي رسيده است» آغاز دور جديد گفت وگوهاي تهران و 1+5 را خواستار شد.
يانگ جيرچي، وزير امور خارجه چين اين اظهارات درباره برنامه هسته اي ايران را پس از آن مطرح كرد كه بنيامين نتانياهو، نخست وزير رژيم صهيونيستي در سخنراني در مجمع عمومي سازمان ملل تعيين خط قرمز براي برنامه هسته اي ايران را خواستار و مدعي شد كه تهران در كمتر از يك سال آينده در آستانه توليد سلاح هسته اي قرار مي گيرد.
 


كيهان و خوانندگان

سامانه پيام كوتاه 32320003
¤ انقلاب اسلامي كشورمان نشان داده هركجا كه نيروي عظيم بسيج مردمي وارد شده توانسته است پيروزي نهايي را براي كشور به ارمغان بياورد كه نمونه آن جنگ تحميلي است. به دولت محترم پيشنهاد مي كنم براي مهار تورم و گراني سرسام آور نسبت به راه اندازي بسيج اقتصادي و استفاده از نيروي عظيم بسيج مردمي اقدام نمايد.
ابراهيم سينكي
¤ سر كرده استكبار غرب يعني آمريكا با خارج كردن گروهك منافقين از ليست گروه تروريستي در واقع تمام جنايت آنها عليه ملت ايران و عراق را رسما بر عهده گرفت. جالب است جهانيان بدانند منافقين خيلي ها را با شعار مبارزه با امپرياليسم جذب كرده بود ولي اكنون مدال مزدوري آمريكا را كسب كرده است همانطور كه گروهك تروريستي القاعده و طالبان دست پرورده مشترك آمريكا و ارتجاع غرب كه باعث صدها هزار كشته در افغانستان و عراق شدند اكنون مشغول جنايت عليه ملت و كشور سوريه و محور مقاومت ضدصهيونيستي در منطقه مي باشند.
گل محمد نوراني از مهدي شهر
¤ لازم است دستگاههاي مسئول با برخورد همه جانبه قاطع و عبرت آموز با عملكرد روزنامه شرق مانع تجري و جسارت ديگر پايگاههاي دشمن در سرزمين لاله هاي سرخ شوند. شايسته نيست در كنار گوشمان شاهد پايگاه دشمن صهيونيستي-آمريكايي، انگليسي باشيم و به ايثار و شهادت هزاران شهيد توهين و جسارت شود و دل امت حزب ا... و خانواده معظم شاهد را به درد بياورند.
اصغر كردبچه و چندين تلفن ديگر
¤ در برخي جرايد خبر از آزادي برخي فتنه گران 88 آمده بود تجربه هاي سال هاي گذشته گواهي مي دهد كه اكثر ضربات را از ناحيه برخي از منافقين كه از زندان ها آزاد شدند و سپس از كردستان و عراق و عمليات مرصاد و ... سردرآوردندخورديم چرا مومن از يك سوراخ چندبار بايد گزيده شود.
ابوالقاسمي برادر شهيد از روستاي بيدهند قم
¤ با نزديك شدن به انتخابات رياست جمهوري پيش رو ظاهرا افرادي با تحركات مرموز و مسموم قصد طهارت خود را دارند و شايد بخواهند از طريق سر خم كردن پس از سه سال در برابر قانون به ميدان انتخابات راه يابند. براي مردم چند ابهام و انتظار وجود دارد. ارجاع پرونده سران فتنه و محاكمه آنها مي تواند بسياري از ابهامات را روشن كند. در ضمن موضع برخي افراد درخصوص آخرين خطبه نمازجمعه هنوز شفاف نشده و برخي اظهارات حاشيه اي حكايت بر تاكيد بر همان نظرات دارد ولي به هر شكل مردم اين حركات متناقض را مورد موشكافي قرار مي دهند. اين افراد نبايد بصيرت مردم را ناديده بگيرند.
طالعي
¤ در رابطه با موضوع دفاع مقدس تاكنون كم و بيش فيلم و سريال هايي ساخته و پخش شده است اما واقعيت اين است كه با توجه به عظمت آن دوران و رشادت رزمندگان، اين فيلم و سريال ها به مثابه قطره اي در مقابل اقيانوس است.
6263---0938
¤ بعد از سه ماه تأخير در پرداخت حق التدريس معلمان، آموزش و پرورش به جاي پرداخت حق الزحمه يك ماه فقط 15 روز آن را پرداخت كرده است. مسئولين وزارتخانه مربوطه جواب بدهند چرا به اين قشر زحمتكش توجه نمي كنند.
نيروي حق التدريس آموزش و پرورش
¤ حدود هزار نيروي بسيجي هستيم كه درگذشته اقدام به خريد سهم از شركت جوين در خراسان كرديم. از سود كه خبري نيست هيچ. اصلا نمي دانيم اين شركت در كجا و به چه كاري مشغول است ناراحتي ما اين است كه علاوه بر متضرر شدن از دوست و دشمن در اين مورد نيش و كنايه مي شنويم.
0830---0936
¤ پيشنهاد مي شود آموزش و پرورش هر سال كتب درسي را از دانش آموزان سال قبل دريافت كرده و در اختيار دانش آموزان سال جديد قرار بدهد. معنا ندارد كه هر سال بودجه كلاني از بيت المال هزينه چاپ كتاب هاي درسي بشود و با پايان سال تحصيلي اين كتاب ها در سطل هاي زباله ريخته شوند.
يك شهروند
¤ كانون هاي مختلفي به تهيه و توزيع كتب آموزشي مي پردازند كه ساليانه ميليونها تومان درآمدزايي دارند چقدر بجاست كه متولي اين امور وزارتخانه علوم و آموزش و پرورش - كه اشراف ويژه اي بر اين مقوله دارند- باشد كه نفع آن نيز به جيب اين دو وزارتخانه واريز شود تا دانشجويان و دانش آموزان نيز از كنترلي كه بر متون آنها اعمال مي شود بهره مند شوند.
43037---0935
¤ در هر دوره بودجه قابل توجهي صرف چاپ قبض هاي آب، برق، گاز و تلفن مي شود ولي مأمور بي توجه اين قبوض را در كنار پياده رو منازل يا پاركينگ و باغچه مجتمع هاي مسكوني رها مي كند و به دست صاحبان آنها نمي رسد لطفا راه جايگزيني براي جلوگيري از اين اسراف به اجرا گذاشته شود.
صادقي
¤ در پروژه طرح ساماندهي بندر صادراتي ماهشهر نزديك به دو سال است كه با كاركنان عقدقرارداد جديد صورت نگرفته است از قرار معلوم 100 نفر به صورت مستقيم و 200 نفر غيرمستقيم منفك خواهند شد. ضرورت دارد مسئولين وزارت نفت در اين مورد اقدام جدي و سريع داشته باشند و علاج واقعه را قبل از وقوع بكنند.
1174---0917
¤ در واحدهاي مسكوني مهر ماهدشت در استان البرز پس از گذشت مدت 7 ماه از تاريخ افتتاح هنوز از امكانات اوليه خبري نيست. اين در حالي است كه دو ماه نيز قسط پرداخت كرده ايم با اين وصف چرا نبايد از امكانات اوليه شهري برخوردار باشيم؟
4096---0919
جوابيه روابط عمومي منطقه 2 شهرداري تهران
در پاسخ به مطلب مندرج در روزنامه مورخ 3/7/1391 با عنوان «جمع آوري زباله و نظافت» به آگاهي مي رساند: نظافت و جمع آوري زباله از وظايف اصلي اداره خدمات شهري مناطق مي باشد و همه روزه از ساعت 9 شب در اين راستا اقدام ميگردد و با عنايت به ضرورت اين امر در طول روز، اين امر در بخشهاي حساس و زباله ساز تداوم داشته و اقدامات مذكور تا پاكسازي كليه سطوح منطقه با كنترل و نظارت موثر مسئولين مربوطه ادامه خواهد داشت.
مع ذالك در صورتي كه شهروند محترم نقطه خاصي را مدنظر دارند مراتب را اعلام تا نسبت به رفع مشكل اقدام خاص صورت پذيرد.»
جوابيه روابط عمومي
وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكي
« در پاسخ به مطلب مندرج در تاريخ 26/6/91 در مورد زمان اعلام نتايج آزمون هاي جامع علوم پايه و پيش كارورزي شهريور 91 به آگاهي مي رساند، اين مركز در موعد مقرر (30/6/91) نتايج آزمون را به دانشگاهها ارسال نموده است.»
 


درست كه منافقين مفلوك و مزدورند

اما نسبت شما و آمريكا چه مي شود؟! (خبر ويژه)

دبير كل سابق حزب مشاركت اذعان كرد حذف نام گروهك منافقين از فهرست گروه هاي تروريستي آمريكا، باعث ترديد در ادعاي دموكراسي خواهي واشنگتن است.
محمدرضا خاتمي در روزنامه اعتماد نوشت: گروه منافقين يك جريان مرده سياسي است و در پيشگاه مردم ايران، به علت سابقه بسيار سياهي كه از خود برجاي گذاشته اند كوچك ترين اعتباري ندارند و تنها هنر آنها گرفتن پول از دولت هاي مختلف و خرج كردن براي نيروهايش در كمپ هاي اروپا و آمريكا و ديگر مناطق دنياست. متأسفانه دولت آمريكا با خارج كردن نام اين جريان از ليست گروه هاي تروريستي، مرتكب اشتباه بزرگي شد و كاري كرد كه ادعاي پايبندي به دموكراسي و آزادي را نزد اين دولت زير سؤال مي برد. اين كار دولت آمريكا نشان از اين دارد كه آنها به غير از منافع خود، به مسائل ديگر اهميت نمي دهند و در شرايط فعلي چون با دولت ايران مخالفند و مي خواهند دولت ايران را تحت فشار قرار دهند پس از هر كس و ناكسي حاضرند حمايت كنند. حقيقت اين است كه هدف از اين اقدام بيش از آنكه به رسميت شناختن منافقين باشد، اعمال «فشار» بر دولت ايران است. اما دولتمردان آمريكايي مرتكب اشتباه بزرگي شدند، چرا كه با اين كار با دولت ايران مقابله نكردند، بلكه خودشان را در برابر ملت ايران هم قرار دادند. به نظر مي رسد اگر دولتمردان آمريكايي به سرعت چاره اي براي اين مشكل نيانديشند، از لحاظ وجهه شان در افكار عمومي جهان و به ويژه در افكار عمومي ايران، دچار مشكل خواهند شد.
وي در عين حال نوشت: در حالي كه در دوران اصلاحات و با به كارگيري سياست هاي دولت اصلاحات، بيشترين فشارها در جهان بر روي اين گروه تروريستي اعمال مي شد، اما حالا چطور شده است كه آنها از آن موقعيت به موقعيت فعلي رسيده اند؟ شايد بخش عمده اي از اين تغيير وضعيت منافقين در جامعه جهاني، ناشي از سياست هاي نادرست خارجي دولت ايران در سال هاي اخير باشد.
يادآور مي شود شهيد صياد شيرازي در دوره اصلاحات از سوي منافقين ترور شد و اين گروهك همپاي افراطيون مدعي اصلاحات و منافقين جديد در آشوب هاي خياباني تير ماه 78 نقش آفريني مي كرد.
با اين حال و به استناد متن مقاله رضا خاتمي مي توان پرسيد كه چرا حاميان آمريكايي سازمان تروريستي منافقين بارها و صراحتاً نسبت به اصلاح طلبان در ايران اعلام حمايت كردند و كدام خدمت (خيانت) مشترك را در اين دو طيف مي جستند؟ همچنين جاي سؤال است سازمان منافقين به چه دليل دوشادوش منافقين جديد در فتنه و آشوب سال 88 معركه گيري كرده بودند و از موسوي و كروبي اعلام حمايت علني مي كردند؟ و سرانجام اينكه اگر منافقين گروهك ساختارشكني بودند كه تبديل به رده هاي سياسي شدند، آيا شعارهاي فتنه گران نظير خط كشيدن روي نام اسلام در عبارت جمهوري اسلامي و هجمه به اركان قانون اساسي و امام و ولايت فقيه، غير از طريقه شكست خورده سازمان تروريستي منافقين بود؟!
آيا مطابق تحليل رضاخاتمي نبايد فتنه گران را مزدوران بي آبرو و از حيّز انتفاع ساقط شده قلمداد كرد؟


 


بي بي سي: فائزه هاشمي شايسته حمايت است (خبر ويژه)

يك پايگاه اينترنتي وابسته به فتنه سبز در پاريس ضمن دفاع از فائزه و مهدي هاشمي تصريح كرد: پيگرد قضايي اين دو نشان مي دهد نظام جمهوري اسلامي فاميل سالار نيست بلكه ايدئولوژي سالار است.
تارنماي «سفيران سبز اميد» كه در ارتباط با اردشير اميرارجمند و رجب مزروعي فعاليت مي كند، ضمن ستايش از مواضع فتنه انگيز فائزه و مهدي هاشمي نوشت: شايد براي اولين بار در طول تاريخ جمهوري اسلامي بود كه هاشمي نقش ميانداري و ميانه روي را از دست داد و عملاً يك طرف بحران سياسي قرار گرفت.
اين پايگاه اينترنتي در عين حال اذعان كرد: يكي از درس هاي ماجراي اخير اين است كه نظام جمهوري اسلامي، نظامي فاميل سالار نيست بلكه ايدئولوژي سالار است و اين موضوع كراراً ثابت شده است.
در ادامه اين تحليل آمده است: فرزندان تعدادي از مسئولان بلندپايه در ابتداي دهه 60 بازداشت يا اعدام شدند اما تفاوت آنها با آقاي هاشمي اين بود كه آن مسئولان با فرزندانشان همدل نبودند بلكه با مجازات آنها موافق بودند.
در همين حال وبسايت شبكه دولتي انگليس (بي بي سي) با تمجيد از كجروي هاي فائزه هاشمي نوشت: از آنجا كه دستگاه قضايي ايران بي طرف نيست، لذا فائزه هاشمي شايسته فعاليت هاي حمايتي براي آزادي خواهد بود. او به صراحت در سال 90 گفت هرگز به خميني امام و به خامنه اي مقام معظم رهبري نمي گويم. البته وي عضوي از اپوزيسيون نيست بلكه در بين نيروهاي معتدل و اصلاح طلب نظام قرار دارد(!)
بي بي سي ادامه مي دهد: ديدگاه ها و عملكرد وي در دهه شصت، در هاله اي از ترديد قرار دارد. وي اذعان مي كند كه در دوران نوجواني و دانش آموزي پيش از انقلاب هوادار رهبران سازمان مجاهدين خلق بوده است. از خلال مصاحبه وي با ويژه نامه شهروند در خصوص مرحوم حسن لاهوتي، پدر همسر فائزه هاشمي، مي توان دريافت كه او از ابتدا در ميان خانواده اش رويكرد راديكال تري داشته است. بخصوص مقايسه نظرات وي و خواهرش فاطمه هاشمي روشنگر است. او تعلقي به حزب جمهوري اسلامي نداشته و ديدگاه مستقل خودش را دنبال مي كرده است. پدر همسر وي مرحوم لاهوتي كه در اوين جان باخت به عنوان يك روحاني شجاع و منتقد به وي توجه داشت.
بي بي سي با تمجيد از عملكرد فائزه هاشمي در دوره اصلاحات مي افزايد: اگرچه مي توان به مواضع سياسي و رفتار وي انتقاد كرد، اما در عين حال نمي توان منكر وجود نكات مثبت در كارنامه فعاليت سياسي و اجتماعي او شد. در واقع جايگاه فائزه هاشمي را بايد جايي بين دختر علي اكبر هاشمي و عروس شيخ حسن لاهوتي ديد. شخصيت واقعي وي تناسبي با ديدگاه منفي شكل گرفته در بخش هايي از اپوزيسيون ندارد و او مستحق اين نگرش نيست. برآيند فعاليت هاي فائزه هاشمي براي وي در مسير گذار به دموكراسي و توسعه كشور اعتبار ايجاد كرده است.
 


اسرائيل سر كار است 120 كشور آمريكا را مسخره كردند (خبر ويژه)

«اوباما عملا در مقابل ايران هيچ كاري نمي كند. اسرائيل از زمان پيدايش خود در 6 دهه قبل تاكنون هرگز اين چنين سرگردان بازي نزديكترين هم پيمان خود نبوده است».
چارلز كراتامر تحليلگر آمريكايي با انتشار اين تحليل در ديلي گازت نوشت: موضع اوباما در قبال ايران بي ربط به نظر مي رسد؛ اعلام اين كه برنامه هسته اي ايران غيرقابل تحمل است و در عين حال كنار ايستادن و تماشا كردن پيشرفت ايران! سياستي چنين از هم گسيخته و نامربوط و متناقض، بيانگر انفعال و ناتواني است. استدلال هاي قديمي ديگر نخ نما و خنده دار به نظر مي آيند.
تحليلگر ديلي گازت درباره ناكارآمدي تحريم ها خاطرنشان كرد: دولت ادعا مي كند سخت ترين تحريم ها را عليه ايران اعمال كرده. خوب كه چي؟ قرار بود تحريم ها ابزار هدف باشند نه خود هدف. اين تحريم ها كوچكترين اثري در توقف برنامه هسته اي ايران نداشته اند.
وي درباره ناكامي مذاكرات در زمينه تعطيلي برنامه اتمي ايران نوشت: آخرين دور مذاكرات در استانبول، بغداد و سپس در مسكو، كاملا بي نتيجه بود. غرب حتي حق غني سازي ايران را به رسميت شناخته بود، ولي در طول يك دهه ديدگاه ها به اين قضيه كاملا تغيير كرد و شش قطعنامه شوراي امنيت خواستار توقف آن شدند. پاسخ ايران؟ رد كردن چنين درخواست هايي بود.
چرا كه نه؟ ايراني ها اوباما را بيش از سه سال در انتظار نگه داشته اند و هنوز هيچ تهديدي از سوي كشوري كه بخواهد خلع سلاحشان كند نمي بينند.
اين نويسنده آمريكايي در باره ادعاي انزواي ديپلماتيك ايران مي نويسد: دولت آمريكا به خود مي بالد كه ايران به طور فزاينده اي منزوي شده است. واقعا؟! چند هفته پيش مقامات و سران 120 كشور جنبش غيرمتعهد در تهران گرد هم آمدند و درخواست هاي آمريكا را براي شركت نكردن ناديده گرفتند. حتي دبيركل سازمان ملل نيز به التماس هاي دولت آمريكا بهايي نداد و در اين نشست شركت كرد. اين خود گوياي ارزش درخواست ها و التماس هاي آمريكا و مسخرگي ذاتي ادعاي انزواي ايران است.
ديلي گازت در ادامه اين تحليل خاطرنشان كرده است: هيچ ضرب الاجلي در كار نيست. در صحبت هاي كلينتون اثري از خطوط قرمز ديده نمي شود چنين رويكردي سست عنصري و بي مسئوليتي را هم پشت سر نهاده است. سياست اوباما بازي دوگانه اي است. تعهد گفتاري براي توقف ايران، ولي در اقدامات واقعي و قابل درك، باز گذاشتن دست ايران تا هسته اي شود. اين دورويي است در حالي كه هيچ افقي پيش روي سياست اوباما گشوده نيست دولت همچنان به انفعال اسرائيل اصرار مي كند. اسرائيل از زمان پيدايش خود در شش دهه پيش تاكنون هرگز اينچنين سرگردان بازي نزديكترين همپيمان خود نبوده است.
 


نتانياهو خيلي جدي با ماژيك قرمز اسرائيل را زرد كرد (خبر ويژه)

در حالي كه محافل رسانه اي رژيم صهيونيستي سخنراني اخير نتانياهو در سازمان ملل را عقب نشيني آشكار تلقي مي كنند، ساير رسانه ها اقدام وي در همراه آوردن نقاشي يك بمب و ترسيم خط قرمز روي آن را به تمسخر گرفته اند.
روزنامه يديعوت آحارونوت در تحليلي نوشت «سخنراني نتانياهو نشان مي دهد او برخلاف تهديدات چند ماه اخير قصد درگيري نظامي با ايران را ندارد.» راديو اسرائيل نيز در تحليلي معنادار خاطرنشان كرد «گرچه نتانياهو براي ايران خط قرمز تعيين كرد ولي آن را برخلاف انتظار به هنگامي موكول كرد كه ايران توانسته باشد به غني سازي اورانيوم با غلظت 90درجه برسد. بدين ترتيب به گفته آگاهان، او اعلام كرد كه اسرائيل قصد ندارد در ماه هاي آينده به ايران حمله كند.»
يادآور مي شود نتانياهو تا همين چند ماه پيش و در بحبوحه مذاكرات مسكو ادعا مي كرد ضمانت واقعي، تعطيلي تاسيسات فردو، انتقال اورانيوم غني سازي شده به خارج ايران و نهايتا تعطيلي كل فعاليت هاي غني سازي است.
در همين حال خبرنگار صهيونيست راديو فردا در فلسطين اشغالي در گزارشي به واكنش رسانه هاي غربي درقبال نقاشي و سخنان نتانياهو پرداخت. براساس اين گزارش، جفري گلدبرگ روزنامه نگار نشريه مهم سياسي آمريكايي آتلانتيك در توييتر خود مي نويسد: «خب، حالا ديگر رسميت دارد؛ نتانياهو متوجه نيست كه دارد چكار مي كند؛ او همين حالا اين مسئله اصلي را به يك طنز مبدل كرد.»
جفري گلدبرگ پس از لحظاتي در توييت دوم نوشت «درست به اين دليل كه برنامه هسته اي ايران يك تهديد جدي براي اسرائيل است، انتخاب كاربرد بمب نقاشي شده براي توضيح اين مسئله، يك فكر بد است.»
روزنامه انگليسي گاردين نيز با لحني طنزآميز نوشت «پس اينكه يك مقام اسرائيلي پيش از اين سخنراني گفته بود كه نتانياهو در نطق خود در سازمان ملل خط قرمز را براي برنامه هسته اي ايران تعيين خواهد كرد، معلوم شد كه آن مقام شوخي نكرده بود.»
گاردين در تحليل ديگري نوشت: خط قرمزي كه نتانياهو كشيد، آن هدفي را كه او مي خواست تامين نكرد؛ نتانياهو واقف بود كه دولت اوباما يكباره روي خوشي به او نشان نخواهد داد اما اين كار نتانياهو در يادها باقي خواهد ماند؛ اما نه از نوعي كه او درنظر داشت؛ زيرا دست كم از نوع واكنش هايي كه در فضاي مجازي بيان شده است، او موجب استهزا عليه خود شده است.»
روزنامه ديلي تلگراف نيز نوشته است كه از اين سخنراني نتانياهو تنها همين نقاشي و خط كشيدن او با ماژيك در يادها باقي مي ماند.
به گزارش خبرنگار راديو فردا اما سردبير آتلانتيك، گاردين و ديلي تلگراف در نگاه طنزآميز خود به نمودار نتانياهو تنها نبوده اند؛ دو ساعت پس از پايان نطق نتانياهو، واشنگتن پست نيز در وب سايت اين روزنامه در مقاله اي با عنوان «نتانياهو و بمب لوني تيونز» (Loony Tunes) نوشت «اينكه يك شوخي ساده را به يك مسئله جدي مبدل مي كنند، هميشه جذاب است و كمدين ها و فرهيختگان كه هميشه به من مي خندند، اين بار متوجه مي شوند كه ديگر حق با من است». لوني تيونز يك چهره كارتوني مشهور براي آمريكايي هاست.
نويسنده واشنگتن پست اين را مي افزايد: كه اگر نتانياهو بدون تامل كافي اين نقاشي بسيار ساده و انتزاعي را انتخاب كرده باشد، به يك گزينه رقت انگيز روي آورده است زيرا در دنياي امروز كه اينترنت سطح آگاهي هاي همگاني را بالا برده است، او با اين نقاشي، انتخابي كرده كه براي زمان جهالت خوب مي بود، اما اگر با تامل و عمد زياد اين نقاشي را با خود آورد كه با كشيدن خط قرمز آن را در سازمان ملل تكميل كند، پس با ظرافت بسيار بايد گفت كه او بلاهت كرده است و هنرمندان كارتونيست را در همه جاي جهان تحقير كرده است.»
واشنگتن پست مي افزايد: تنها در كارتون هاي ابلهانه اي كه شايد مردي سبيلو بايد چنين بمب احمقانه اي را پرتاب كند، با اين نقاشي رقابت مي كنند.
شبكه تلويزيوني سي.ان.ان نيز نتانياهوي ماژيك بدست را بازيگري در صحنه «نمايش تئاتر» ناميد.
وب سايت آمريكايي «ديلي بيست» نيز نوشت: خط نتانياهو دقيقا در جايي كه مي خواست، كشيده نشد بلكه او خط را جايي گذاشت كه بالاتر از اورانيوم غني شده نود درصدي بود و اين يعني اينكه ايران از نظر نتانياهو حتي مجاز است كه تا نود درصد هم اورانيوم را تغليظ كند.»
از سوي ديگر رابرت فيسك تحليلگر معروف اينديپندنت با استهزاي نخست وزير اسرائيل نوشت: نتانياهو براي ما در مجمع عمومي كاريكاتور كشيد آن هم چه كاريكاتوري! من عاشق آن فتيله قوس دار و سر در حال سوختن فتيله و خط قرمزي هستم كه زير آن خط سياه كشيده شده بود.
 


تركيه چرا مجبور به اخراج گروه هاي معارض سوري شد؟! (خبر ويژه)

يك رسانه سعودي، عقب نشيني تركيه از حمايت علني نسبت به گروه هاي مسلح سوري را حاصل فشارهاي داخلي و ناكامي در جنگ توصيف كرد.
پايگاه خبري ايلاف به نقل از منابع آگاه خبر داد: فشار علوي هاي تركيه از يك سو و افزايش حملات اعضاي گروهك پ.ك.ك از سوي ديگر باعث شده تا دولت تركيه، ارتش آزاديبخش را وادار كند كه فعاليت هاي خود را به داخل سوريه انتقال دهد.
منابع آگاه ايلاف مي گويند فرماندهان علوي ارتش تركيه فشارهاي بسياري را به دولت اين كشور وارد كردند تا حمايت هاي سياسي خود را از ارتش آزاديبخش سوريه قطع كند. ارتش تركيه دولت اردوغان را متهم كرده كه با دخالت در بحران سوريه براي اوضاع داخلي كشور بحران ايجاد كرده و ضمن تحميل هزينه هاي اجتماعي به دليل پناه دادن به پناهندگان سوري هزينه هاي اقتصادي بسياري را نيز از اين ناحيه متحمل شده است.
يك منبع آگاه كه نخواست نامش فاش شود، در اين باره گفت: «سرهنگ رياض الاسد، فرمانده ارتش آزاديبخش سوريه تلويحا اشاره كرده است كه تحت فشار قرار گرفته تا مقر فرماندهي خود را از تركيه به سوريه منتقل كند.»
به گزارش ديپلماسي ايراني به نقل از ايلاف، محمد علاءالدين، ژنرال بازنشسته مصري نيز در اين باره گفت: «ارتش آزاديبخش، چه در داخل چه در خارج با فشارهاي بسياري مواجه است. افراد مسلح در داخل نمي دانند كه در خارج چه كسي به اسم آنها صحبت مي كند. آنها معتقدند كه در داخل مي جنگند و خود را قرباني مي كنند در حالي كه در خارج اين ارتش آزاديبخش است كه از فعاليت آنها بهره برداري مي كند.»
وي تاكيد مي كند: دولت تركيه به دليل طولاني شدن جنگ در سوريه و عدم همكاري و همراهي غرب و كشورهاي متخاصم با سوريه براي سقوط نظام اسد، از تحولات جاري در سوريه سرخورده شده و تصميم دارد ديگر بيش از اين براي سوريه هزينه نپردازد. از اين رو به ارتش آزاديبخش فشار آورده تا خاك تركيه را ترك كرده و مركز فرماندهي خود را به داخل سوريه منتقل كند با اين توجيه كه خود نيز در داخل كشورشان با فشارهاي بسياري مواجه هستند.
منابع آگاه همچنين مي گويند دولت تركيه پس از آن كه ديد فعاليت شورشيان پ.ك.ك عليه سربازان ترك افزايش يافته و براي پيشبرد فعاليت هاي خود از كانال هاي ورود و خروج ارتش آزاديبخش استفاده مي كنند و به سربازان تركيه حمله مي كنند، سياست خود را تغيير داده و از ارتش آزاديبخش خواسته است تا فعاليت هاي خود را به داخل تركيه منتقل كند تا بدين ترتيب بتواند كنترل بيشتري بر مرزهاي خود با سوريه داشته باشد.
 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14